سياست حوزه در اسطوره كاركرد
;اشاره
به ميتواند اسطوره آيا دارد؟ كاركردي چه چيست؟ اسطوره
و ها دسته احزاب ، مردم ، در قومي انگيزههاي برانگيختن
كننده تامين ميتواند اسطوره آيا شود؟ منجر مختلف طبقات
ديگر عبارت به باشد؟ ما امروز عمل براي آتيه از ديدگاهي
به يا و باشد داشته سياسي كاركرد ميتواند اسطوره آيا
عصري هر در سياسي اسطوره واجد ميتوانيم بهتر عبارت
به پاسخ صدد در سورل آثار به مراجعه با زير مقاله باشيم؟
.است پرسشهايي چنين
انديشه گروه
تودور هنري :نوشته
اصلاني صارم مهناز :ترجمه
سياسي اسطوره آورنده بوجود عاملي چه اينكه درباره پرسش
...بگنجد كوتاه پاسخي در كه است اين از تر كننده گيج است ،
و آن گستردگي گرفتن نظر در با را كار اين ميتوانيم ما
.كنيم شروع كننده ، گمراه فرضهاي پيش از امتناع با
واقعيتي هيچ مبناي بر اسطوره اصطلاح از عمومي استفاده
كه است تصوري و تخيل شده ، گفته ما به كه اسطورهاي نيست ،
زندگي آن در كه دنيايي واقعيات بر را آن آرزومند اذهان
ساده خيلي سياسي اسطورههاي و ميدهند ، ترجيح ميكنيم
كه نيست بيراه.است سياسي موضوعات درباره تصوراتي
پا پيش مفهوم چنين در موضوع اين از استفاده با كه بگوييم
و عميق موضوعي سياست كه ميشود استنباط اينطور افتاده ،
و ميباشد آكادميك معضلات داراي و علمي استحكام هيچ بدون
دريافت به مجاز قطعا سياسي ، علوم دانشجوي رابطه اين در
باشد ، نيز خطا ميتواند كه باورهاست اين از مجموعهاي
.نيست باورهايي چنين به كردن استناد به ملزم وي اما
ساختار تجربه و باورهاست اين گونههاي تميز وي وظيفه
حقيقي چيزي مانند را آنها انسان چرا اينكه و آنها منطقي
همراه مبهم ، موضوعات اين و ميبرد بكار را آن و پنداشته
تخيل كلمه مترادف را اسطوره موضوع يكسويه ، قضاوتي با
در و باورهاست از فراتر بسيار تصورات گوناگوني.ميسازد
علمي نظريه كه كنند استنباط چنين است ممكن عدهاي عوض
همين به ندارد ، وجود هم از باورها اين تميز براي معتبري
واقعيات انگاشتن تخيلي مبناي شده تحريف واقعيات دليل
مبحث اين از مايليم ما خطا ، يا و صحيح.ميشود علمي
و اينچنين را اسطوره موضوع اگر است بديهي برويم ، جلوتر
نظر در برايش هم مفاهيمي بايد گيريم بكار دقت بدون
و واقعيات تميز از ناتوان را ما مفاهيم همين كه بگيريم
حقيقي اسطوره مورد در باور كدام كه اين و ميسازد اسطوره
.است مجازي كدام و
اين.بيمعنا و ساده است وظيفهاي كار اين متاسفانه ،
و باستان روم و يونان ادبيات متخصصان كه دارد صحت موضوع
محملي را اسطوره موضوع بوميوانسانشناسي ، فرهنگهاي
.تفسيركردهاند برگزيده و منطقي قومي داستانهاي براي
و عميق (بخصوص مورد اين در)اسطورهها ادبيات اما ،
اسطورههاي افلاطون ، زمان ازارزيابياست غيرقابل
اما بودهاند ، تحقيق مضمونيبراي باستان ، دوران يوناني
قرن 19 ، در (مردمنگاران)نژادها درباره محققان كارهاي
.است شده معاصر بدوي اسطورههاي از گسترششاخهاي باعث
مثابهجرياني به متخصصان ، اسطورههارا بعد ، به آن از
باورهاتلقي اين دردرونقلمرو رفتن جهتفرو در
از جزيي اسطورهرا اسطورهشناسان ، از بعضي.كردهاند
به ديگران ، .زبانشناسيتطبيقيميدانند
يونگ و مذهبيمينگرند ، فرويد باور يك اسطورههاهمانند
.هستند روانشناسي در تئوريهاياسطورهاي بهوجود معتقد
.اسطورهاست ساختار سمبليكبراي مدعيشكلي كاسيرر ،
عادت استروس ، لوي تا مالينوفسكي از اجتماعي ، انسانشناسي
تشريح آزمونيبراي مثابه بررسياسطورهبه و مطالعه به
اين اغلب.تبيينعقايدمختلفشانداشتهاند نظرياتو
آموختگان دانش دركبراي قابل ارزشي شده انجام كارهاي
تا كه دقيق ، و ساده مسيري در نه اماسياستدارد علم
جرگه در را خودشان اسطورهشناسي ، اخير ، متخصصان قرن
را وهرگزخودشان محصوركرده روشهايسنتيشان اختصاصي
سياسي ، توافقنامههاي در اسطوره كاربرد به ملزم
اسطوره بياهميتشمردن حدودي تا غفلت ايننميدانستند
پرورشصحيح بدون كه است ، آن به نسبت بياعتمادي و
اكثر عاقبت حالاين هر به.است همراه مطالعهاسطوره
از ماديگرايانه توضيح پايه بر كه است تئوريهايي
تجربيات بدون استكه باستاني و ابتدايي بسيار جوامع
.است پيريزيشده ملاحظهاي قابل سياسي
جوامع سياسي ، مشخصه اسطورههاي طبيعي ، نمونههاي در
به اسطورههايي بررسيچنين و مطالعه و پيشرفتههستند
اتفاق به غالباقريب كه شده گذاشته تاريخشناسان عهده
.دارند اسطورهها خاص ادبيات با آشناييناچيزي آنها
تقريبا كه ، هستند بياهميتترينشانهم و كارها بيشتر
بين در) هابسام و كوهن گرفته ، انجام صورت همين به
معادشناسي ، اسطورههاي دربارهرسوخ مشاهداتي(ديگران
هيل كريستوفر داشتهاند ، طغيانهايكشاورزان در
و -قرن 17 نورمني ، اسطورههاي درباره نوشتهايدارد
آخرينآثار نوشتهگالينسكي ، روم ، و انئاس ، سيسيل
رومي اسطوره ساختار درباره استكه متفاوتي ازكارهاي
شد ، ذكر كه دلايلي به تاريخشناسان ، امااست شده انجام
قياس و اسطورهاي تئوريهاي درباره تامل تمايليبه هيچ
كه دربارهاسطوره عمومي تئوريهاي با اينتئوريها
.ندارند شده ، انجام گوناگون روشهايي فنبا اهل بوسيله
ملاحظه قابل سياسيآنچنان علوم عملكردهايدانشمندان
رشته اين جزييدر چند هر شكافي بتوانند نيستندكه
براي برانگيز تحسين عوضتلاشي در ولي.كنند ايجاد
در آثارش كه شده سياسيانجام اسطوره از نسلي پروراندن
"زور و خشونت انديشههاييدرباره"نام به سورل نوشته
به را خود توجهعميق سورل مطلب ، دراين.ميخورد چشم به
دستاندركار انسان داشتهكه واقعيتمعطوف اين
كه است بدستخويش شديدتريناغتشاشاتعمومي بوجودآوردن
قرباني براي آمادگي نوعي وضوح به مختلف درجات در غالبا
در را آن كهنميتوان ميخورد ، چشم به آن ، در خود كردن
چرا ، آخر ، دستآورد حساب عملگرايانهبه شماراصلاحات
هم سودي چندان آشكارا كه دليل اين رابه زندگياش انسان
مياندازد؟ خطر به ندارد برايش
چنين ميكند ، اظهار او است ، روشن بسيار جواب سورل براي
نگرفتهاند ، الهام عملگرايانه باورهاي از انسانهايي ،
عظيم اسطورههاي از اينچنيني برداشتهايي جبرا آنها
اعمالي كه ميدهد اجازه آنها به كه ديدگاهي داشتهاند ،
به نبردي مثابه به اعمال اين كه بكشند تصوير به را
انقلاب از توقعماركس.ميانجامد آنها آتي پيروزي
عمومي ، اعتصابهاي به سنديكايي محافل اعتقاد و پرولتاريايي
همچنين و هستند دست اين از اسطورههايي سورل ، ديدگاه از
.است قبيل اين از نيز ، (1)ميلنياليستها تز
كه است اين دريافته ، سورل آنچه بنابر اسطوره ، شاخص
چند هر كه است آتيه از ديدگاهي تامينكننده اسطوره
حال براي عملي مفهوم داراي ولي ميرسد نظر به ناشيانه
با كه ميدهد انسان به قطعي نظريهاي مطلب اين.است
و داده گسترش را تجربياتش ميتواند آن به مراجعه
در حاضر حال در تعارضي هر خصوصا.كند منتقل را تمايلاتش
نبردي از سرنوشتساز مقدمهاي اسطوره ، از برداشت مورد
ميگويد سورل.داد خواهد روي آينده در محققا كه است
يك ساختن نمايان با را كليسا تاريخ همواره كاتوليكها ،
آيين كه كليسايي مراتب سلسله و شيطان بين ما مبارزه سري
از بسياري و كشيدهاند تصوير به كرده ، تعيين مسيحيت
با نهايتا كه است نبردي از بخشي تنها آمده بوجود مشكلات
مشابه نبرد اين.ميرسد پايان به كاتوليسيسم پيروزي
صنفي مبارزات آهنگ پيش كه سنديكاها كارگران كه است نبردي
كه است مسيري در گامها اين و درگيرند آن در هستند
.شد خواهد روياروي خويش تقدير با بورژوازي نهايتا
.نيست بغرنجي چيز شبهه بدون برتري ، و تفوق چنين فهميدن
باورهاي درون در تضادها اين همه انداختن كار اين بلكه
با توافق آنرا سورل كه چيزي آن ، در كه است روشني
سود اين اما ، .ندارد جايي مينامد ، محققان كليگوييهاي
وي كارهاي اثر كردن خنثي بدون را انسان تجربه كه دارد را
.ميسازد نمايان وضوح به
اين داشت تاكيد آن بر نگراني با خصوصا سورل كه مطلبي
آرمان مباني حامل اسطورهها از بسياري چه اگر كه ، بود
افكار با دست اين از اسطورههايي اما هستند ، گرايانه
آرمانگرايي.نگشتهاند بغرنج و مخدوش آرمانگرايانه
عمل محصول و است خرد ساخته ، حاصل خاطرنشان سورل كه آنطور
تيزبيني و دادن قرار بحث مورد از پس كه است تئوريسينهايي
جوامع بتوانند كه الگويي جستجوي به آشكار ، واقعيات در
آرمانها.برخاستهاند كنند قياس آن با را فعلي
نظير ميتوان را آنها و.هستند اصلاحات براي برنامههايي
همچنين و داد قرار بحث مورد شناختي جامعه ساختارهاي ساير
كه اقتصادي نمايههايي بوسيله خطايشان اثبات جهت ميتوان
قضاوت مورد دارد ، شدن مدرنيزه ثمرات با محتومي ناسازگاري
قابل و متفاوت كاملا پذيرش ، قابل اسطورههاي.داد قرار
مثابه به نه ميكشند ، تصوير به را آينده آنها احترامند ،
وقايع آنها مصيبتبار ، رويدادي مانند بلكه منظم ، اجتماعي
براي تصميم اتخاذ از نمايههايي اما ، نميكنند توصيف را
در قوي انگيزههاي برانگيختن آنها غرض.هستند كردن عمل
با كه انگيزههايي.است طبقات و ها دسته و احزاب مردم ،
و غرايز بر تاكيد با انسان ، ذهن در كردنشان تكرار
اثر زندگي شرايط و اوضاع تمامي در انسان استعدادهاي
واقعيات از گرفتن تاثير با ميتواند انسان و ميگذارند
و كرده اتخاذ خواستههايش به رسيدن در را سهلتر روشي كلي
.كند تجديدنظر ذهنياش انفعالات و فعل در
:پانوشت
شد باب كليسا اصحاب بين در نظريهاي اخير سدههاي در -1
مدتي براي وي فرمانروايي و مسيح بازگشت به معتقد كه
.بود خواهد طولاني
انديشه تازههاي
|
غرب در سياسي پايايياحزاب و پيدايي
/ اول1379 چاپ /سروش:انتشارات / ايوبي حجتالله دكتر
صفحه 390/ريال قيمت19500
سياسي احزاب كه است شده آغاز مفروض اين با كتاب اين
نتيجه نوزدهمدر ميانهقرن در كه هستند پديدهاي
جوامعغربي در مختلف فرهنگي و اجتماعي سياسي ، تحولات
.گذاشتند وجود عرصه پابه
در بالا به پايين از و طبيعي روندي در كه ها تشكل اين
پيكارهاي كاهش در موثري نقش شدند ، جوامعايجاد اين
دولت مردمو بين بهبودروابط در و داشته خشونتآميز
مورد سرعت تحزببه تجربه.ايفانمودهاند را موثري نقش
در كه آنجا از ولي قرارگرفت ، مختلف تقليدجوامع
و پايين به بالا روندياز احزابدر ازجوامع بسياري
از ايفايبسياري از آمدند ، فرآينديغيرطبيعيبوجود در
تنشو دركاهش تنها نه و بازماندند خود اصلي نقشهاي
خود بلكه نكردند موثريايفا نقش مركز از ستيزهايگريز
عمر.شدند تبديل جامعه در خشونت عوامل از يكي عنوان به
به و است كوتاه غيرغربيبسيار جوامع سياسيدر احزاب
ديار به نيز احزاب بنيانگذاران ، و سران رفتن بين از محض
سرعت به غرب در احزاب كه است حالي در اينشدند راهي عدم
پاياتريننهادهاي از و كردند طي را شدن نهادينه فرآيند
.ميشوند محسوب اينجوامع سياسي
كه است پرسش اين پاسخگويي صدد در كتاب مولف رو اين از
به پا غربي جوامع شرايطيدر چه سياسيدر احزاب:اولا
چيست؟ آنها رازپايايي:ثانيا و گذاشتند؟ وجود عرصه
بر وفاق نوين ، فردگرايي ، ملت -مولف ، دولت ديدگاه از
سياسياز جديد پيكارهاي سياسي ، ايجاد نظام مشروعيت
.كردند تحزبفراهم براي را زمينه كه عوامليهستند
بطن در سياسيو مركز در تحولات از مجموعهاي بنابراين
براي را زمينه غيرهويتي جديد ايجادشكافهاي و جامعه
.ساختند وگوفراهم تفاهموگفت
سياسيدر بسترشكلگيرياحزاب تفصيل شرح از پس مولف
به سياسي باره ، احزاب اين در نظرياتمختلف تبيين و غرب
بنابراين.ميدهد قرار بحث رامورد مدني نهاد يك عنوان
:احزاب مختلف جنبههاي بررسي" عنوان تحت كتاب دوم بخش
بررسي مطالعهو به"سياسي احزاب از نمايينزديكتر
و خاستگاهاجتماعي ايدئولوژي ، ويژه ، سازمان ، كار
.است يافته اختصاص سياسي احزاب طبقهبندي سرانجام
ايام ياد
/نو گام انتشارات /اشكوري يوسفي حسن
صفحه 240/ اول1379 چاپ
نقطه از كه شده تاكيد نكته اين بر پيشگفتاركتاب در
بيش و كم آن ، راه نهايي مراحل به رسيدن تا تجدد آغاز
يا"دورانگذار" را كهاصطلاحاآن است ، پيش در درازي
از عليالاصول دوران اين.ميگويند "انتقال دوران"
ميشود ، آغاز فرهنگي ميراث و"سنت" به انتقادي رويكردي
و كمي تفاوتهاي با كه حادثهاياست اين است معتقد مولف
نيز ظاهرا و است داده جهانروي جاي همه در اندكي كيفي
.است اجتنابناپذير
|
|