نگاه يك در عمليات دو
زيانآور و سخت خواستار ايرنا خبرنگاران
شدند خبرنگاري شغل شدن شناخته
رئيسجمهوري به صابر هدي فرزند نامه
هواپيماي ربايندگان محاكمه جلسه نخستين
شد برگزار بندرعباس
- اهواز خط
باخت جان مكه در ايراني زائر
به اعتماد زمينههاي بايد:قاليباف سردار
شود فراهم انتظامي نيروي
امنيت براي انتظامي نيروي برنامههاي
نوروز ايام در شهرها و جادهها
نگاه يك در عمليات دو
با مقابله در انتظامي نيروي اخير اقدام و عزم به نگاهي
تهران شرق در اجتماعي مفاسد
با اگر درخشان ، و مثبت هرچند يكباره ، و مقطعي كارهاي *
به را خود جاي ميتواند نباشد ، همراه تكامل و تداوم
بدهد منفي ذهنيتي
خاص نمادهايي با مردم توده انگارههاي در معمولا قانون ،
به سياسي ، و اجتماعي رخدادهاي برخي و مييابد تجلي
از جامعه ، نمادي افراد آحاد ذهن در سائره امثال عنوان
اين عكسميشوند تلقي حكومتي اقتدار و قانون امنيت ،
در حريمشكني حكم رويدادها ، برخي و است صادق هم مساله
به را فوق حياتي و مهم مسائل با تخالف سمبل و فوق مقولات
داوري كه كشور قضايي قواي همچون نهادهاييميگيرند خود
حقوق و دارند عهده را ضدقانوني و قانوني رفتارهاي باب در
و حفظ ايشان احكام پرتو در موجود نهادهاي و جامعه آحاد
قانون ركن برجستهترين و مهمترين همواره ميشود ، نقض يا
گسترش در كليدي نقش و بوده عمومي افكار منظر از
مدني و قانونمند نظامي در شهروندان تربيت و قانونمداري
اين به متصل و ضابط نيروهاي طبعا.هستند عهدهدار را
دست به امور انتظام اگر و دارند را وضع همين نيز نهاد
قانونمداري روح تقويت و مدني اهداف تحقق راستاي در ايشان
گسترش شهروندان ميان در اميد و اعتماد دايره هم باشد ،
قابليت موجود ، نهادهاي و ديگر قواي مجموعه هم و مييابد
و مييابند را اساسي فعاليتهاي براي درازمدت برنامهريزي
آنها در بلند گامهاي براي لازم سلامت و نفس به اعتماد
روح و قضايي نظارت از هراس ديگر ، سوي از.ميشود ايجاد
خويش اعمال كيفر به را متخلفان ميتواند آن هر كه عدالت
سازد ، پالوده آلودگيها از را جامعه حريم و كند مجازات
فساد ، تبهكاري ، نامطلوب رشد از پيشگيري براي مستمر امكاني
زماني تا دليل ، همين بهاست قانونشكني و سوءاستفاده
سطح در انتظامي امنيت نيز و قضا امر در اطميناني چنين كه
مورد شهروندان ذهني ملكه عنوان وبه نشده فراگير كشور
نظام و قانونمداري تحقق امكان است ، نگرفته قرار احترام
.بود خواهد مستبعد و دشوار امري مدني ،
اخير ، سالهاي در جالب مثال دو موضوع ، بهتر درك براي
.گيرد قرار اجتماعي مقارنهاي و مقايسه موضوع ميتوان
تاثير و عمومي افكار واكنش در جدي مطالعهاي اگر شايد
قابل بهتر آن ابعاد پذيرد ، صورت رخداد دو اين اجتماعي
به و اجمال به اينجا در معهذا.باشد تحليل و ارزيابي
و رخداد دو اين به نيمنگاهي غيرتخصصي ، نظرگاهي عنوان
.مياندازيم شهروندان عمومي افكار در آن اجتماعي تبعات
و پاكسازي در انتظامي نيروي دقيق و سريع گسترده ، عمليات
مورد موضوعات از يكي تهران ، شرق در سفيد خاك منطقه امحاء
.است بوده اخير روزهاي طول در مردم اغلب علاقه و توجه
همان در نتايج ، و برنامهريزي اهداف ، لحاظ عمليات ، به اين
به دهان مردم ، اغلب كه داشت توفيقي چنان اول ، روزهاي
ظاهرا.ستودند را آن و كرده اظهارنظر آن باب در دهان
اطلاعاتي ، نيروهاي شهرداري ، انتظامي ، نيروهاي هماهنگي
و محسوس تحقيقات و مطالعات با همراه...و كشور وزارت
عمليات براي برنامهريزي امكان دقيق ، بسيار اما غيرمحسوس
كارآزموده و كافي نيروهاي از استفاده و ساخته ميسر را
سريعترين ضايعات ، و هزينه و درگيري كمترين با تا شد سبب
سه قضيه اين درباره مردم.آيد حاصل نتايج مطلوبترين و
نخست.داشتهاند قضاوت و داوري نوع يك و اظهارنظر نوع
وريشه فساد با مقابله براي نظام عزم رامحصول اينكهآن
دوم.ميدانند...و فحشاء و تبهكاري و موادمخدر ساختن كن
انتظامي نيروي بويژه مسئول ، نيروهاي كارآيي و قدرت اينكه
و احترام اينكه سوم و كردند قلمداد موثر بسيار و مثبت را
كه شهرونداني مقابل در را عملياتي نيروهاي برنامهريزي
و نظام توجه بر حمل بودند ، محيط آن در آلوده فضاي محبوس
امنيت حريم از دفاع ورسالت شهروندان به انتظامي نيروي
قضاوتهاي افزونبراين اما.دانستند ايشان مالي و جاني
اظهارات و نظرگاهها اين همه در مشترك داوري يك گانه ، سه
كرد عملياتحمايت اين اينكهبايداز ;بود توجه قابل
بخشد ، تداوم را اقدامات اين نيرويانتظامي واگر
رفع مردم گريبانگير فسادهاي و مشكلات و مسائل از بخشهايي
همه براي اميد مايه وهم تقدير قابل هم لذا و شد خواهد
.است مردم
موضوع اين باب در كه كساني از بسياري ديگر ، سوي از
اين مقايسه به را خود توجه عطف ميكردند ، نظر اظهار
.ميدادند قرار قبل سالهاي در ديگر عملكردي با عمليات ،
و سنجيده عمليات اين مقابل در كه بودند معتقد آنها
نيروهاي كه هنگامي آن ، اصولي واهداف متعالي برنامههاي
حقوق به بيتوجه حال عين ودر خودسر احيانا نديده ، آموزش
بروز موجب ميبينند ، باز عمل براي را خود دست شهروندان ،
را امنيت و اعتماد وروح شده عظيم وخساراتي بزرگ مصائبي
هنگامي واقعه 18تير 1378 ، در مثال براي.ميسازند زايل
بردند ، يورش تهران دانشگاه كوي به انتظامي نيروهاي كه
كشور ، اين فرزندان از گروهي امن حريم شكستن بر علاوه
وارد امنيت و نظم ضابط نيروهاي اعتبار به مهلك ضربهاي
فرصت و غيرمسئول عناصري حضور نيروها ، اين دركنار.ساختند
برده نام "شخصيها لباس" عنوان به آنها از بعدها طلبكه
و ضرب و خصوصي داراييهاي و امكانات هدم با همراه شد ،
وضعيتي مسلحوبيگناه ، غير دانشجويان از بسياري شتم
را آن مردم توده تا رهبري صدر از كه زد رقم را اسفانگيز
.كردند تلقي ملي وضايعه فاجعه يك
-ايشان ذهنيات بر افزون -نيز مردم فيزيكي و عيني واكنش
جايي در.است تامل قابل بسيار فوقالذكر حوادث مورد در
تا ميآيند گردهم خودجوش صورت به و مينويسند طومار مردم
به.كنند تشويق و ترغيب را كشورشان انتظامي نيروهاي
در سهمي تا ميكنند توزيع وشيريني وچاي ميدهند آنهاگل
صورت وبه باشند داشته خود خادمان تن از خستگي زدودن
وثوق مورد و دارند دوستشان كه بگويند بهآنها نمادين
هم باز ديگر سوي در اما مردماند عزيز و جامعه واعتماد
مقابل در فرزندانشان از تا گردميآيند و مينويسند طومار
خشمگين.نمايند جلوگيري تعرض و زخم و سلاح و خشونت
صورت به و ميكنند تقبل خود را امنيت حفظ و ميشوند
و خودسريها و مسئوليت رفع از خود ، اعتراض با سمبليك ،
شكايت جامعه وجدان به قانون ، مدعيان بيقانونيهاي
سراسر در و ميشود بلند اعتراض صداي سو هر از.ميبرند
ستوه به قدرشناس ، و صبور مردماني كهنسال و بزرگ كشور اين
شبي نيم در كه ظلمي از رهبري ، با همراه و ميآيند
ميرود ، ملت فرزندان گزيدهترين خصوصي حريم بر ناملايم
داوريهاي هميشه جامعه ، ميكنند اندوه و ناراحتي ابراز
براي بهيچوجه كه است چنان آن قضاوت قدرت و ميكند نغز
موج گاهي اگر.فشارد نمي پاي نادرست امري بر طولاني مدتي
هم را نادرست امري با مخالفت يا جانبداري سبب احساسات
در عمومي اجماع و نيست جامعه كل به مربوط اين شود ، سبب
در هنوز ساليان ، گذر از پس اكنون و نميكند خطا درازمدت
در كمااينكه دارند ، را نظر همان مردم فاجعه ، آن باره
طبقات همه از اشتياقي و حمايت چنان نيز اخير ماجراي مورد
جاي كه كرد ظهور تهران شرق ساكنان ويژه به مردم ، مختلف
.نگذاشت آن اعتبار و ارج در بحثي هيچ
يكباره ، و مقطعي كارهاي كه است آن حقيقت اما نكته ، يك اين
نباشد ، همراه تكامل و تداوم با اگر درخشان ، و مثبت هرچند
براين ، علاوه.بدهد منفي ذهنيتي به را خود جاي ميتواند
فعاليتهاي ميبايد اجتماعي و عيني برنامههاي با همراه
و مخدر مواد مسئله امروزه.گيرد صورت نيز اساسي و بنيادي
و تهران در فراگير و جدي معضلي به يافته سازمان تبهكاري
و خلاها دليل به و شده بدل ايران شهرهاي همه
از وسيعي بخش تدريج به ماضي ، سالهاي بيتوجهيهاي
ما جامعه از را اجتماعي فرصتهاي و مادي و انساني امكانات
همچون كه محلهاي گسترش و ظهور واقع ، در.است كرده سلب
آن توصيف و ميكرد عمل تباهي و فساد و تبهكاري دانشگاه
خود مينمود ، انفعال و دچاردرد را خردمندي انسان هر
.است اجتماعي عميق نارساييهاي و اشكالات بر واضح دليلي
فرهنگي ، پرورش تربيت ، ضعف به اول درجه در كه نارساييهايي
ناامني و بيضابطه سوداگري بالاخره و امكانات فقدان
نبود و سياسي ناامني جمله از ديگر ، مرض هزار و اقتصادي
اساس كه قانون ، روح به اعتقاد و قانونمند آزادي
طبقه و ميگردد باز است اجتماعي نفاق و بياعتمادي
عمومي افكار توجيهگر و واسط كه مرجع گروههاي و نفوذمند
دچار هستند ، آشوب يا وفاق جهت در ايشان دهنده پرورش و
با و ميشوند منتقدانه نگرش و شقاق تدريج به و حيرت
كشيده مبارزه و تعارض به است ممكن روندي ، چنين ادامه
ياس كه شد خواهد ممكن صورتي در فقط اتفاق اين اما.شوند
انعطاف از آنچنان سياسي ، نظام و يابد گسترش نااميدي و
جامعه فراراه تغيير و اصلاح براي راهكاري هيچ كه شود تهي
البته وضعيتي چنين.بازنگشايد تحولطلب گرايشات و
طرف دو هر و مينهد جاي به وسيعي درهمپاشي و هزينهها
و ندارد وجود بردوباخت.ميشوند متحمل بزرگي زيانهاي
مشروعيت بحران و رفت خواهد كف از گزاف فرصتي هزينه صرفا
پديد جامعه سطح در امنيت و هويت بحران و حاكمان سطح در
بويي كه نابخرداني و آشوبطلب اذهان جز هيچكس.آمد خواهد
و سوداگران يا و نبرده مردم و ميهن به عشق از
ميسازند ، خويش مطامع قرباني را ملي منافع كه قدرتطلباني
روح اتصال نقطه خاتمي ، دولت.نيست وضعيتي چنين طالب
خردمند جريان با كشور در قوم خردمندان و جامعه خواه تحول
واقع در و است ايران سياسي حاكميت در ملي منافع مدافع و
اگر.ميشود محسوب ايران اعتلاي براي ملي اجماع و توافق
و دائمي موانع با و كرده ايجاد خلل روند اين در كساني
نسبتي هيچ البته دارند ، آن ساختن اثر كم در سعي متسلسل ،
منافع بايد و ندارند ملي منافع با موافق مجموعه اين با
ايران مصالح خلاف جهت در ايشان سياسي اغراض و اقتصادي
افكار البته كه چيزي.شود بازگفته و دريافته اسلامي
اجتماعي امنيت كردن خدشهدار.نيست بياطلاع آن از عمومي
همين از يكي قضايي ، و انتظامي نيروهاي نقش در ابهام و
.است قانونگرايي و اصلاحات براي ملي عزم با مقابله روشهاي
و ابزارها بهوسيله قانون ساختن ناكارآمد واقع در
رنگ ، كم اميدها كه نحوي به كشور ، در قانون نمادهاي
فرجه اصطلاح به -ضروري مهلت و زمان و بياثر برنامهها
اقتدارگرا تفكر مجددا و برود ميان از -عمومي افكار
كوچك دستاويزهاي برخي و تعصب و غيرت تظاهربه با بتواند
.بازگرداند جوي به را رفته آب مقطعي ،
تاريخ از بخشي ميدهد ، رخ جامعه در آنچه هرحال ، به
مترتب نتيجه.ميدهد شكل را عمومي وجدان داوري و افواهي
.باشد پايدار و گسترده يا و محدود ميتواند قضايا اين بر
در انتظامي ، نيروي بهويژه مسئول ، نيروهاي عزم مورد در
اقدام با..و تبهكاري قاچاق ، اعتياد ، فساد ، با مقابله
بايد اما ندارد ، وجود هيچشكي اخير ستايشانگيز و مطلوب
.شود همراه بنيادين و عميق راهكارهاي با و باشد متداوم
آسيبپذيرشده و حساس ديگر نقطه هر از بيش تهران ، شرق
همه و تهران نواحي ساير البته.است خاص توجهي نيازمند و
اين به رجوع اما نيستند ، مستثني مساله اين از ايران
ناهمگوني و امكانات فقدان و ساختاري ناهنجاريهاي منطقه ،
.ميسازد نمايان بيشتر را اجتماعي طبقات و محلهها
سفري تهرانپارس دشت در مبدا از كسي اگر:بزنم مثالي
نقطه شرقيترين سمت به و كند آغاز را طولاني نسبتا
و مسيرها اين از برود ، -حكيميه احتمالاشهرك -تهران
فلكههاي فرجام ، خيابانهاي:ميكند عبور محلهها
در -استخر خيابان و پروين بلوار سپس تهرانپارس ، چهارگانه
و جشنواره بلوار بالاخره و...و سراج و كوثر قنات جنب
حكيميه شهرك تا...و جزيره و تپه و سفيد خاك و رهبر محله
محله دهها محلهها و مناطق اين همه حوش و حول در كه...و
فرهنگسراي بجزدارد وجود ديگر بزرگ و كوچك خيابان و
مكان منطقه اين دارد ، در محدود و ويژه امكاناتي كه اشراق ،
;كنيد توجه.خورد نمي چشم به توجهي قابل پژوهشي و تفريحي
شهروندان از تن هزار صدها مذكور پرتراكم و شلوغ مناطق در
نسبتا اندكي بخش ميكنند ، زندگي تهران ساكنان و ما
تشكيل را جامعه فقير اغلب و متوسط طبقات مابقي و مرفه
يك و است جوان بسيار مناطق ، اين همه سني جامعه.ميدهند
شگفتانگيز.ميگذارد صحه واقعيت براين بدوي گشتوگذار
اوقات براي محلي يا ورزشگاه يك سينما ، يك حتي كه است
كتابخانه سه دو جز.ندارد وجود عظيم توده اين سالم فراغت
عجيبتر و نيست كتاب از اثري بيبضاعت ، و كوچك بسيار
و نوار غالبا كه -منطقه اين كتابفروشيهاي تعداد آنكه
.نميرسد دست انگشتان عدد به -فروشند مي التحرير لوازم
براي بايد چگونه شهري خانوار هزار اوضاعي ، دهها چنين در
دوستان جذب نكنند ، ولگردي كه كنند استدلال خود فرزندان
دچار غيره و اعتياد و هوسراني وسوسه به يا و نشوند ناباب
مگر نشوند؟ تخريب نامشروع و ناسالم روابط با يا و نگردند
مثلا و ناسالم روابط از افراد برخي اسفاهاي وا فرياد
طي.است نرفته آسمان به..و جوانان برخي پوشيدن لباس طرز
و مهمانيها و لباس نوع جرم به را كساني كه سالياني تمام
قرار بازجويي مورد ناسالم روابط احيانا و خيابانگردي
اين بالاخره كه است انديشيده كسي آيا ميدادهاند ،
فرصت اين با خود ، نوجواني و جواني ايام در انسانها
را اينها كسي چه كنند؟ رجوع بايد كجا به فراغتي ، طولاني
كرده؟ اهتمام ايشان تربيت به و داده قرار مخاطب محترمانه
نيازهاي با نامتناسب و فرسوده مسائل طرح با كساني چه
ديگر راههاي سوي به را آنان و منفعل را جوانان معاصر ،
خود همه و نيست مسائل اين پاسخگوي كسي البته دادند؟ سوق
افكار و وجدان اما ميدانند ، صحيحالعمل و خدمتگزار را
بودهاند مسئول كه آنان برعهده را مسئوليت عمومي ،
براي را تازهاي راه اصلاحي ، جنبش از گذر با و ميگذارد
راهي.ميگشايد باز سياسي و فرهنگي اجتماعي ، معضلات حل
كه شريفي و بزرگ ملت و ايران اعتلاي براي بيبازگشت
.نگرفتهاند را لازم بهره خود ، شان با متناسب
مسعود
رضوي
زيانآور و سخت خواستار ايرنا خبرنگاران
شدند خبرنگاري شغل شدن شناخته
خبرگزاري سردبيران و دبيران خبرنگاران ، :اجتماعي گروه
جامعي ، مسجد احمد از سرگشاده نامهاي در اسلامي جمهوري
را خود تلاش همه تا خواستند اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
و سخت" حرفهاي عنوان به خبرنگاري حرفه شدن قانوني براي
.گيرد بكار "زيانآور
و درمان بهداشت ، وزيران براي آن رونوشت كه نامه اين
امضاي به شد ، ارسال اجتماعي امور و كار و پزشكي آموزش
.است رسيده "ايرنا" سردبير و دبير خبرنگار ، حدود 500
مجلس در ماه بهمن سيام موعد ، از پيش بازنشستگي قانون
توسط قانون اين اجرايي آييننامه است قرار و شد تصويب
و كار و پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، وزارتخانههاي
.شود تدوين اجتماعي تامين سازمان و اجتماعي امور
رسانههاي خبرنگاران:است آمده نامه اين از بخشي در
رسانه عنوان به اسلامي جمهوري خبرگزاري جمله از و همگاني
دارد ، دوش بر را كشور اطلاعرساني بار اعظم بخش كه مادر
.ميبرند رنج حقوقي و حرفهاي مناسب جايگاه نبود از
در خبرنگاري حرفه دادن قرار:است شده اضافه نامه اين در
خواسته و حقوق حداقل برآوردن زيانآور ، و سخت مشاغل رديف
جمهوري خبرگزاري خبرنگاران ويژه به و كشور خبرنگاران
.است اسلامي
به گذرا نگاهي:است شده تصريح نامه اين از ديگر بخشي در
روشن را حقيقت اين مختلف ، رسانههاي خبرنگاران فعاليت
در حتي و بيشمار كاستيهاي باوجود خبرنگاران كه ميسازد
انجام به را خود خطير رسالت دشوار ، و سخت بسيار شرايط
.است مدعا اين گواه جانباز و شهيد دهها وجود كه رساندند
وزير تلاش خواستار همچنين خود نامه در ايرنا خبرنگاران
صنفي و حقوقي جايگاه تبيين براي اسلامي ارشاد و فرهنگ
.شدند خود
كشور روزنامه گزارشگر 16 و نويسنده خبرنگار ، از 570 بيش
مسئولان به سرگشاده نامهاي در اسفندماه هفدهم نيز
امور و كار و پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، وزارتخانههاي
گرفتن قرار خواستار اجتماعي ، تامين سازمان و اجتماعي
.شدند زيانآور و سخت مشاغل فهرست در خبرنگاري حرفه
حرفه رواني و روحي جسمي ، زيانبار آثار نامه اين در
مورد نكته اين و شده مرور ديگر يكبار روزنامهنگاري
رسمي مجامع از برخي كه نيست جهت بي" كه گرفته قرار تاكيد
زيانآور و سخت شغل پنج رديف در را خبرنگاري حرفه جهاني
".كردهاند معرفي جهان در
از الفبا حروف ترتيب به نامه اين كننده امضا خبرنگاران
ايران ، انتخاب ، اطلاعات ، ابرار ، يزد ، آفتاب روزنامههاي
دوران نو ، حيات اسلامي ، جمهوري جم ، جام تايمز ، تهران
و همبستگي كارگر ، كيهان ، و كار قدس ، رسالت ، امروز ،
.بودند همشهري
رئيسجمهوري به صابر هدي فرزند نامه
در صابر هدي ساله يازده فرزند صابر شريف:اجتماعي گروه
از نامهاي در اخير ، هفته سه طي پدرش تماسهاي قطع خصوص
پيگيري به نسبت تا كرد درخواست جمهوري محترم رياست
نمايد اقدام پدرش وضعيت تكليف تعيين همچنين و فوق مسائل
ذيل شرح به شده نوشته تاريخ 18/12/79 در كه نامه اين متن
:است
محبوب رئيسجمهور خاتمي آقاي
تا باشيد خوشحال و سلامت هميشه شما ميكنم آرزو سلام ،
ميدانيد حتما.كنيد كمك ايران بچههاي همه به بتوانيد
كه است ماهونيم يك صابر رضازاده هدي آقاي من پدر كه
چند براي هم آن دوبار ايشان مدت اين در.است شده بازداشت
توانستم دودقيقه يكي براي من و زد تلفن ما خانه به دقيقه
تماس آخرين از هفته سه از بيش امروز.كنم گفتگو پدرم با
لااقل يا و ديدار لحظه يك براي دلم من و ميگذرد پدرم
با غريبه نفر دو نيز پيش مدتي.است لكزده پدرم با گفتگو
دنبال مدرسه به خانه راه در مرا زرشكي پژوي ماشين يك
و بزنم حرف آنها با پدرم درباره خواستند من از و كردند
كسي به اما ترسيدم خيلي من.بنويسم پدرم براي هم نامهاي
.بكنم را آنها شكايت نميتوانم هم شما جز
مثل هم من.ميرسد راه از نوروز عيد تعطيل روزهاي بزودي
مطمئنم و باشم پدرم دركنار عيد ميخواهد دلم بچهها همه
آغاز ايران بچههاي همه و من كه ميخواهد دلتان هم شما
.باشيم خوشحال نو سال
گرامي پدر
كجاست او نميدانم چون بنويسم نامه پدرم براي نميتوانم
.برسم خود آرزوي به تا مينويسم را نامه شما براي اما
هواپيماي ربايندگان محاكمه جلسه نخستين
شد برگزار بندرعباس - اهواز خط
از تن محاكمه 18 جلسه نخستين:اجتماعي گروه
ربودن به اقدام امسال آبان كه 23 هواپيماربايان
بندرعباس -اهواز خط در "ياك40" هواپيماي فروند يك
انقلاب دادگاه درشعبه 20 روزشنبه بودند ، كرده
.برگزارشد موحدي حجتالاسلام رياست به اسلامي
رسيدگي قانون ، براساس:گفت دادگاهدرآغازجلسه رئيس
در و ميگيرد صورت درپايتخت هواپيماربايي جرايم به
نماينده عنوان به زندي محمدرضا پرونده اين
شكايت اعلام خصوصي شاكي تعدادي و مدعيالعموم
.كردهاند
مدافعآنان وكلاي ويا خصوصي شكات از سپس قاضي
.كنند مطرح را خود شكايت خواست
زينالعابدين باجلاني ، عليرضا وكيل فراهاني عبدالله
شامل متهمان عمل:گفت سيدابراهيمي سيدعليرضا و خدابخشي
.است مدعالعموم سوي از اعلامشده واحده ماده مجازات
خدابخشي موكلم وبدن جمجمه به دوگلوله:افزود وي
شده شكستگي موجب چندناحيه از و است كرده اصابت
بهدست را خود كامل سلامت هم هنوز كه است
.دارد ترميمي جراحي به ونياز نياوردهاست
خواستار هواپيماربايان ، كيفري مجازات بر علاوه وي
.شد موكلانش حق در آنان ازسوي ديه پرداخت
از را خود شكايت پرواز امنيت گارد اعضاي از نفر چند سپس
.كردند مطرح هواپيماربايان
اين اول رديف متهم حرداني خالد از سپس دادگاه قاضي
خود از دفاع به جايگاه در باحضور تا خواست پرونده
.بپردازد
و است آزاد دارم ، شغلم سال گفت31 حرداني خالد
نظر از:گفت اول رديف متهم.ندارم كيفري سابقه
و نداريم كاري سياست به ما كشور امنيت عليه اتهام
اين كه كردند عنوان العموم مدعي كه مطلبي از
شده انجام جمهوري رييس سفر هنگام در هواپيماربايي
.نداشتيم اطلاعي است
نيز و دسته يا حزب گونه هر به گرايش همچنين وي
.كرد انكار را اسناد جعل
و فكر:گفت و پرداخت متهمان فردفرد مشكلات به حرداني
قضايا اين و است نبوده هواپيماربايي اين در خاصي ايده
.است بوده بيكاري و مالي مشكلات از ناشي همه
:گفت دومش ازدواج ثبت عدم بااتهام دررابطه وي
.است نشده ثبت و بوده صيغهاي صورت به ازدواج
جعل اتهام موارد:گفت العموم مدعي نماينده زندي ،
اطلاعات وزارت گزارش از متهم اين سابقه و اسناد
.است شده استناد
اعترافات به اشاره با سپس العموم مدعي نماينده
قصد اگر" ميگويد ايشان اينكه:گفت پرونده در متهم
اعتراف وي "ميكرديم را كار اين حتما ببريم داشتيم
باشيم داشته كافي سوخت كه درصورتي كه است كرده
كافي هواپيما سوخت واگر بوده مكه يا جده مقصدمان
.بود بحرين يا امارات مقصدمان نبود
هواپيماربايي انگيزه درباره متهم از سپس دادگاه قاضي
مسائل خاطر به انگيزه اين كه گفت متهم و كرد سئوال
ناشناس اشخاص سوي از كه تهديداتي و بوده اقتصادي
علل ديگر از نيز ميگرفت صورت وخانوادهام عليهمن
.است انگيزهبوده اين
ادامه جلسه اين ختم اعلام با سپس دادگاه قاضي
اسفندماه شنبه 23 سه صبحروز ساعت 9 به را رسيدگي
.كرد موكول
باخت جان مكه در ايراني زائر
جمعه روز عصر كه ايراني ، زن حجاج از يكي:اجتماعي گروه
برخورد اثر بر بود ، مكه در خيابان يك عرض كردن طي حال در
.باخت جان دم در وي ، به خودرو يك
كاروان عضو و ساله 56"دانايي صدريه" خانم حاجيه مرحومه
لازم تشريفات انجام براي وي پيكر كه بود ، خراسان 19455
.شد منتقل مكه در قانوني پزشكي به
اثر بر است ، كه امسال حج سفر در ايراني زائر اولين اين
وقوع زمان در.ميدهد دست رااز خود جان خيابان در تصادف
عرب راننده.داشت حضور محل در خانم اين همسر حادثه ، اين
.شد بازداشت پليس توسط و دستگير خودرو
به اعتماد زمينههاي بايد:قاليباف سردار
شود فراهم
انتظامي نيروي
اسلامي جمهوري انتظامي نيروي فرمانده:اجتماعي گروه
و مهم را پايدار امنيت ايجاد در مردم مشاركت ايران
.دانست ضروري
صبحگاه آيين در شنبه روز قاليباف محمدباقر سردار
زاهدان در بلوچستان و سيستان انتظامي ناحيه مشترك
از بيش دشمنان ، مختلف توطئههاي به توجه با:گفت
انقلاب ارزشهاي تا است هشياري و توجه به نياز پيش
جلب وينگيرد قرار فرصتطلبها دستخوش اسلام و
تشكيل امنيت ، گسترش و تامين در مردمي مشاركت
نيروي امكانات توسعه و تقويت و مستقل هنگهاي
در ويژه به نيرو اين كاري اولويتهاي از را انتظامي
.كرد ذكر كشور شرق
اعتماد زمينههاي بايد:گفت همچنين قاليباف سردار
در ما مردم:افزود وي.فراهمشود انتظامي نيروي به
انتظامي نيروي و دارند قرار دنيا نظام بهترين سايه
امنيت ايجاد همانا كه خود اصلي وظيفه كند تلاش بايد
لحظهاي و كند رافراهم است مردم براي آسايش و
.ننمايد غفلت ازآن
:گفت ايران اسلامي جمهوري انتظامي نيروي فرمانده
مردمي بسيج جمله از نظامي نيروهاي و مردم همكاري با
.مييابد تحقق سريعتر پايدار امنيت قضائي ، واحدهاي و
ياد همهجانبه توسعه زيربناي بهعنوان امنيت از وي
است لازم امنيت ، تامين كنار در:افزود و كرد
و عمران براي بيشتري تلاش هم اجرايي دستگاههاي
.گيرند بكار مرزي مناطق آباداني
در هم بلوچستان و سيستان انتظامي ناحيه فرمانده
انتظامي ، نظامي ، نيروهاي تلاش با:گفت مراسم اين
استان اين در طوايف سران همكاري و امنيتي
پارسال 37 به نسبت امسال طي اجتماعي و جرايمامنيتي
.است يافته كاهش درصد
در انتظامي مامور شهادت 1100:افزود شباني ناصر سردار
دراين موادمخدر با مبارزه و امنيت تامين راستاي
.است استان در نيرو اين كاري اخلاص از نشان منطقه
احمدرضا" دوم سرتيپ سردار مراسم اين در همچنين
انتظامي ناحيه جديد فرمانده عنوان به " رادان
.شد معرفي بلوچستان و سيستان
انتظامي ناحيه فرمانده اين از پيش رادان سردار
.بود كردستان استان
امنيت براي انتظامي نيروي برنامههاي
نوروز ايام
در شهرها و جادهها
:گفت انتظامي نيروي فرماندهي جانشين:اجتماعي گروه
از جلوگيري براي را گستردهاي برنامههاي نيرو اين
ايام در درجادهها ترافيكي ماموريتهاي انجام و سرقت
.ميكند اجرا نوروزي تعطيلات
معاونان تخصصي همايش در ديروز انصاري محسن سردار
:افزود پليس پاسگاههاي روساي و رانندگي و راهنمايي
موتورسوارهاي و خودروها تعداد به درصد امسال 20
طرح انساني نيروي به درصد و 21 انتظامي نيروي
.افزودهميشود نوروزي
براي انتظامي نيروي مسئولان تلاش به اشاره با وي
دستگاه تعداد 502:گفت مناسب نقليه وسيله تامين
و گردان چراغ به مجهز كه "پاجيرو" سواري خودروي
نوروزي ترافيكي طرح شروع از قبل شدهاند بيسيم
.ميگيرد قرار ورانندگي راهنمايي ردههاي دراختيار
ناجا -هوا بالگردانهاي:گفت ناجا فرماندهي جانشين
جادههاي در خصوص به هوايي هدايت و كنترل براي نيز
كار به ترافيكي طرح دراين اصفهان و شمال تهران ،
.ميشود گرفته
|