تاويل درباب تاويلي
بابموضوع در مقالهاي معارف ، صفحه در اخير روزهاي در
موجب مقاله ازاين بخشي كه شد منتشر مجيد قرآن در تاويل
حاصل خوشبختانه.گرديد خوانندگان اذهان در سوءتفاهمهايي
برخي تذكرات و عاليقدر خوانندگان حضوري و تلفني تماسهاي
دايره بتوانيم كه بود اين ما براي ارجمند صاحبنظران
بزرگ ملت در كه را عميقي ديني علاقه و ايمان و اعتقادات
بهتر دركي همچنين.دريابيم دارد وجود ايران ژرفانديش و
و ديني عظمت پايههاي كه ارزشمندي و بهحق حساسيتهاي از
را ماست سرفراز نظام و شريف ملت اخلاقي و ايماني اعتلاي
گروهي هيچ شايد كه است اين واقعيت.دريابيم پيش از بيش
و عمومي افكار با تماس نيازمند رسانهها اصحاب اندازه به
ماهيت زيرا نباشند ، مردم انتقادات اخذ و نظرات درك
حتي و مردم مقبول هيچگاه تجويزي ، و يكجانبه فعاليتهاي
كه جامعهاي هم آن بود ، نخواهد جامعه فرزانگان و نخبگان
ديوار و در از فرهنگي پرسشهاي و مباحث و برهانها جدلها ،
تذكر يا نو مفاهيم دانستن تشنه همگان گويي و ميبارد آن
به توجه همين آن عالي و اصيل نمونه.متعارفاند مفاهيم
بسيار پيشنهادي و انتقادي ديدگاههاي ابراز و فني مقالات
پرتو در كوشيد خواهيم ما رو هر به.است ارزشمند و متعالي
دانشوران و خوانندگان مستمر انتقادات و پيشنهادها
دقت مطالب تعميق و بهكرد در بيشتر هرچه ايران ، عاليمقام
براي ديني ، معارف به مربوط ملاحظات در دقت اين.نماييم
ما ، ديني فرهنگ مجموعه در زيرا دارد ويژهاي اهميت ما
دين درك يعني مذهبي ، مواريث جاودانهترين و بزرگترين
اجمعين ، عليهم صلواتالله بيت اهل سنت طريق از خداوند
تكوين مركز و مامن الهي ، سرزمين ايناست گرديده متراكم
عصر در كه فرهنگي گاهواره و مامن;است بوده شيعه فرهنگ
بر كه آياتي نزول و (ص)گرامي پيامبر تاكيد با و وحي نزول
عصمت خاندان و علوي معارف طريق از خدا دين تتميم و تكميل
بر متكلمان و مورخان مفسران ، اكثر و داشته دلالت طهارت و
فرهنگ و عظمت و فخر تاريخ تشيع ، تاريخ.نهادهاند صحه آن
جور خلفاي تاريخ دشوار ادوار در دقت با راستي به و است
عظيم بسيج با گاه كه درمييابيم عباسي و مرواني اموي ،
ناحق حكام سوي از كه وتبليغياي رسمي دستگاههاي
تزوير اصحاب و وعاظالسلاطين از جمعي و ميشد پشتيباني
و (ع)علي تفكر ميشد سعي ميكردند ، همراهي آن با نيز
مردم دسترس از و نمايند تحريف را معصومش و كبير فرزندان
روايت جعل كه رفتند پيش چنان راه اين در.دارند نگاه دور
جاعلي و جاهل هر و گرديده بدل مرسوم امري به حديث و
به فاسد ، غالبا و غاصب خلفاي حمايت پرتو در ميتوانست
معارف ذات در كه را الهي راستين معارف و بتازد شيعه
.دهد قرار تحريف و طعن مورد بود ، محفوظ و مستقر آلنبي
(ص)نبي رحلت بدو از و بود سياسي غالبا هدفها راه ، اين در
چون ظاهربيني حكميت جز سرانجامي شدكه آغاز جدلي ،
متصور آن براي معاويه چون ظاهرفريبي حاكميت و ابوموسي
غمبار رحلت هنگام در و اسلام صدر در اگر محققانبود
حتي و مسلمان نخبگان و فرهيختگان ما ، محبوب پيامبر
توجه و فرعي مسائل طرح جاي به ،(ص)رسول اقران و صحابيان
و فرصتگرايانه وملاحظات قبيلهاي و خصوصي منازعات به
توجه مورد را واقعي مصلحتهاي و وارزشها اصالتها گذرا ،
را نبوي متقن و منصوص سفارشات و وصايا و ميدادند قرار
بر ابوسفيان پسر كه نميبوديم شاهد ميگرفتند ، ديده به
حكومت آن از مصيبتبارتر و زند تكيه خاتم پيامبر كرسي
و سفاهت در كه بود يزيد يعني بوسفيان ، و هنده فاسد نوه
ترتيب اين به.ميشد محسوب كمنظير بلاهت و فساد و سفاكي
و قرآني آيات مفسر و حامل بزرگترين كه (ع)علي لعن نهفقط
رواج حكومتي مراكز و برمنابر بود الهي حكمت و نبوي سنت
و اصحاب و (س)فاطمه فرزندان كشتار و قتل بلكه يافت ،
گفته تاريخ آنچه شد و داد رخ نيز (ع)علي و (ص)نبي تابعين
.خوردهاند حسرت و گريسته آن بر تاريخ در و
البته داد ، رخ آنچه خونبار ، تاريخ اين تكويني روند در
حقايق از حراست و حفظ آن ، ديگر سوي يك نبود ، اين فقط
شاگردان و بيت اهل بهوسيله خاتم دين استمرار و الهي
طول در كه بود شيعه سرفراز و بزرگ علماي و ايشان
معارف اقامه به تزوير و زور و زر سلطه ادوار مخوفترين
خداوندي حكمت و فيضالهي انقطاع از و كوشيدند الهي حقه
اساسا خاتميت ، فلسفه.كردند جلوگيري ناس هدايت براي
"قرآني آيات" خداوند پيامبر آخرين معجزه اگر و بود همين
و قرآن فهم حجتهاي صاحبان ميبايد لذا ميشد ، محسوب
و بگويند سخن هدايت تشنگان براي كتابالله راستين حاملان
كه كنند مناقشه برخي اگركنند تشريح را حقايق و دقايق
و تفسير و تشريح نيازمند و است "للناس بيان" خدا كتاب
چرا كه دهند پاسخ پرسش اين به بايد آنگاه نيست ، تاويل
و آمده پديد سوءبرداشت و تحريف و اختلاف و تعارض اينهمه
گام آيات مفاهيم ظواهر با ضديت حد تا حتي گاهي مسلمين
اينهمه نحل ، و ملل و فرق همه در چرا نيز و برداشتهاند؟
و درك براي ادبشناس حتي و مورخ و متكلم و عالم و مفسر
چنين كه كسي كوشيدهاند؟ و كرده ظهور قرآني مفاهيم تشريح
نيز آيات اصل با طبعا كند ، درك نتواند را بديهياتي
و آيات ظاهر خواه.كند برقرار ادراكي رابطه نميتواند
اين بر بنا..را الهي شريفه كلمات بواطن يا باطن خواه
من مويدان از سلسلهاي توسط حججالهيه استمرار ضرورت
اقامه و توضيح نيازمند كه است آن از واضحتر عندالله
بهقدر آن نقلي دلايل كه هرچند.باشد پيچيده براهين
آن كلامي و عقلي براهين و موجود كاغذ من هفتاد مثنوي
تاريخ طول در و شده اقامه وسيع كتابخانهاي بهوسعت
.است بوده الهي و قرآني حريمهاي و حقايق حفظ راهگشاي
است ، خاتميت طبيعي استمرار و نبوت از منتج مفهومي امامت ،
ميان در فيضالهي انقطاع آن لازمه نبود ، چنين اگر زيرا
جانب از رسل ارسال تاريخ با متناقض اين و ميشد انسانها
.است رسولان و انبياء توسط خلايق معالواسطه هدايت و خدا
ميبود ، بينياز الهي وحي و پيامبران كثير جمع از بشر اگر
اين آيا و گيرد صورت انقطاع اين خاص زماني در بايد چرا
(ص)پيامبر ماقبل جوامع و امتها به ظلم -نغوذبالله- امر
خداوند آيا بودهاند؟ بينصيب قرآني فيض از كه نيست
آنرا بيخدشه تماميت و قرآن از حفاظت خود كه سبحان
ابوالبشر حضرت بر وحي يكباره نزول به قادر دارد ، برعهده
را حق مسير و بگشايند را خود راه سپسين امتهاي تا نبود
بنابر بجويند؟ وحي فرشتگان يا الهي حجتهاي از بينياز
است طبيعي امري هدي ائمه ظهور نبوت ، و وحي فلسفه در اين
در كه ايشان نژادي و نسبي صرف ارتباط واسطه به نه اين و
نبوت عالم نگين محضر در كامل و متقن آموزش و شاگردي پرتو
سه ولايت و امامت نبوت ، .است شده ميسر رسالت عالم ختم و
اتفاقا و ديگريست از منتج يك هر و پيوسته كاملا مفهوم
تعبد و ظاهرگرايي دشمن بزرگترين تاريخ ، طول در مكتب همين
عناصري مروج تاريخ شهادت به و بوده خلق تقليدي و يكجانبه
و امامت كه كساني.است بوده اجتهاد و عقلگرايي همچون
ميدهند قرار تعريض و نقض مورد را غيبت عصر در ولايت
مكتبي ايجاد مكتب ، اين از هدف اگر دهندكه پاسخ بايد
بود ، مردم جانب از اصول در تفكر و مسئوليت رفع و تقليدي
اربعه اركان از يكي عنوان به عقل بر اينحد تا چرا پس
در اجتهاد و كرده پافشاري -اصولي ادله- ديني استدلال
معناي.دادهاند گسترش تصوري غيرقابل حد تا را نص پرتو
فقط نه شيعه ، علماي و امامت هدف كه نيست اين جز امر اين
و عقلي امكانات افزايش بلكه الهي ، دين اركان و حقايق حفظ
در آنكه نظر جالب.هست نيز مومنان و مردمان استنباطي
جايز آن با مرتبط احكام و فروع در جز تقليد مفهوم تشيع ،
را خداوند دين ستونهاي و مباني كه اصول عرصه در و نيست
.است جايز عقلاني استدلال فقط و عقول فقط ميدهند ، تشكيل
ملكطلق نه عرصه اين كه باشد تصور غيرقابل شايد امر اين
هر يعني است ، فردي عقل تازش محل كه جمعي ، عقل يا كلي عقل
مفاهيم و بياموزد و بگيرد تصميم ميبايد تنهايي فردبه
براي را -امامت و عدل نيز و- معاد و نبوت و توحيد اساسي
اگر عقل است عقلاني ايمان شيعي ، ايمان.نمايد اثبات خود
در تسليم از پس زيرا است ، آن مكمل نباشد ، ايمان اين كمال
در تضلع و خشوع به را آدمي روح كه قرآني ، فرامين برابر
عقل آنگاه ميفرمايد ، جذب و ميخواند فرا حق برابر
نيز عقل جمال به را جمله اين ميبايد استدلالگر و حسابگر
تفصيل به را منقول و منصوص طريق از ايمان مجمل و بيارايد
.بخشد كمال و بياميزد معقولي
طرحتلقيهاي دليل به وادي ، همين در گاه رو ، هر به
شايد كه ميآيد پديد شبهات برخي سادهلوحانه ، و عاميانه
مسائل در بابگشايي موجب زيرا باشد ، الهيه خفيه الطاف از
ميان در را ديني فكر بنيان كه ميگردد مهم موضوعاتي و
جلوگيري بعدي سوءتفاهمهاي از و ميسازد مستحكم مومنان
آقاي از اخيرالذكر مقاله در و تاويل مسئله درمينمايد
محصول البته كه گرفت صورت برداشتهايي چنين نيز حكمتيار
برخي محصول نيز و بود نويسنده ضعيف و دوپهلو تعابير برخي
درج براي جا كمبود دليل به كه شتابناك تعديلهاي و جرح
محترم مخاطبين.مينمايد ناگزير مطبوعات در بعضا مطلب ،
نسبتي از بيزار همشهري فرهنگي مسئولان روح كه دانند مي
.ميشود تفوه بدان داوريها برخي درحوزه متاسفانه كه است
توسل ، و تاويل باب در وي بحث از ما تلقي و اوليه دريافت
و احبار به وي اشارات كه كرد مي دلالت نكته اين به را ما
مباحث به آن تاويل شائبه هيچگاه و شود عطفمي رهبان
حد در بحث اين سطح نه وگرنه ، نميرفت ، شيعه مثبته و متقن
عرصه اين نه و است شيعي فرهنگي بزرگ كاخ براي شبهه ايجاد
گفتني البته باب ، اين در.مباحثي چنين تجلي براي محلي
علاقهاي به توجه با ما و است عميقي و گسترده بسيار هاي
سپاس ضمن دادهاند ، نشان ارجمند خوانندگان از بسياري كه
بيت اهل محضر از استعانت با و منان خداوند درگاه به
علماي اصيل بيان و منابع از كرد خواهيم سعي (ص)نبي
با و گرفته بهره مبحث چند ايضاح و تكميل براي گرانقدر
چند باب در را متعالي و عالي بحثهايي باب مباحث اين
راسخون" تفسير و تاويل مبحث نخست.بگشاييم مهم مقوله
چند تني با گفتگوهايي در را تاويل حد و جواز و "فيالعلم
مفاهيم سپس و مينماييم دنبال برجسته عالمان و بزرگان از
و مقالات طريق از را توسل و شفاعت همچون لطيفي و عارفانه
مدرس و دانشور راه دراين.نمود خواهيم دنبال گفتگوهايي
جعفر شيخ آيتالله حضرت ما ، عصر در شيعه كلام بزرگ
و فرمودهاند ، پاسخ ما پرسشهاي به گفتگويي ضمن سبحاني
مدرس و مولف بجنوردي ، موسوي آيتاللهسيدمحمد حضرت
به را خود ژرف پاسخهاي نيز دانشگاه و حوزه نامدار
مباحث ، اين در معظملهما.نمودهاند اضافه ما پرسشهاي
و عقلي احتجاجات طريق از چه را شيعه متقن و اصيل ديدگاه
دقيقترين راهگشاي و فرموده بازگو بهدقت نقلي مستندات چه
است مايل كسي اگر واقع در.ميباشند عرصه اين در مباحث
جز راهي بپردازد ، مباحث اين به جدي و كارشناسي سطح در
ندارد ، منابع اين طريق از و سطح اين در مباحث به پرداختن
و فرصت هنوز كه نويسندگاني يا غيررسمي سخنگويان زيرا
زماني در را اسلامي فرهنگ استقصاي و استحصال فراغت
دسترس در را اصيل و مهم منابع و نيافته طولاني
.نيستند مباحثي چنين ظرائف ايضاح به قادر نداشتهاند ،
آقاي معاصر قرآنپژوه نويسنده و دانشمند اين ، بر افزون
قرآني رويكرد و تاويل درباب نيز خرمشاهي بهاءالدين دكتر
ضمن كه كردهاند شركت ما با گفتگويي در موضوع اين به
به را پاسخ و پرسش اين آينده روزهاي در ايشان از تشكر
.ميرسانيم خوانندگان گرامي نظر
خوانندگان ميان در دقت و توجه اينهمه آنكه آخر سخن
روزنامه در معارف صفحه نكتهسنج و تيزبين و بزرگوار
بيشتر وتوجه ضمنتنبه كه ميسازد متعهد را ما همشهري ،
و بگيريم بهره اصيل منابع از موضوعات ، و مطالب ساحت به
انفاس صاحبان و الهي علماي طريق از جز را الهي مباحث
كيفيت فقدان و قلم ضعف زيرا.نجوييم حملهالقرآن و زكيه
و زند لطمه كلام جان به گاهي ميتواند نيز نگارش در
را نگارنده يا و همشهري فرهنگي خلافنظرموسسه منظوري
و انتظار غيبت ، همچون ژرفي مباحث مثال برايكند القاء
تاريخي وجوهي از كلامي ، و نقلي دلايل بر علاوه كه ولايت
بحث ، ظرافت دليل به گاه است ، برخوردار نيز عرفاني حتي و
دليل به تاريخ ، طول در مثلا.ميشود واقع سوءفهم مورد
در امر اين ضرورت و ولايت امر بر الهي وحي تاكيد و اهميت
آن براي مختلفي وجوه اسلامي ، امت اجتماعي و معنوي حيات
دليل به متصوفه و عرفا از بسياري مثلا است ، آمده پديده
بهراي تفسير نوعي احاديث ، و آيات و نصوص به توجه فقدان
مورد صوفيانه مراتب سلسله در را آن و داده قرار ملاك را
در خاصه قرآني ، آيات صراحت آنكه حال دادهاند قرار توجه
به ولايتالله ، از را مراتب سلسله اين ولايت ، معروف آيه
روايات در سپس و فرموده حدبندي بيت اهل سپس و نبي ولايت
كه برميخوريم عالماني ولايت به قطعي ، معتبره و متعدده
مطيع نفس ، صيانتگر خدا ، دين حافظ.ويژهاند شرايطي داراي
مسائلي ، چنين دلايل از يكي.ميباشند...و مولي امر
كه است بوده تاويل حد نشناختن و تاويل جواز درك فقدان
دليل به و است مويي از باريكتر بهراي تفسير با آن مرز
و تاويل هرگونه اساسا ظاهربينان گاهي نيز مسائل همين
.كردهاند بسنده خبر سطح به صرفا و شمرده باطل را تفسيري
شيعه اجتهادي فرهنگ به جدي لطمات كه اخباريون جمله از
اساسا كه افغانستان در طالبان تبهكار گروه يا و زدند
حداقل آنان زيرا نيست ، نيز ايراني اخباريون حد در دركشان
خداداشتند ، دين محبت در خاص صداقتي و قابلتوجه دانشي
ظاهرگرايي ، به تظاهر و تاويل و تفسير رد با اينان ولي
را صدمات مهلكترين و پرداخته اسلام از را چهرهها بدترين
در كه جهت آن از مذكور مقاله.ساختهاند وارد آن به
مفيد ميتوانست بود زده دامن تاويل بحث به اينان مقابل
از اما بود ، شده توجه آن وجه همين به اتفاقا و باشد
برخي در نگارش مبهم كيفيت و استدلال ضعف كه آنرو
بود ، ويژه سوءبرداشتهايي موهم داشت ، وجود آن جستارهاي
نيز و اهلبيت معارف عقلي و نقلي غناي و شيعه فرهنگ منتها
اساسا حد اين در كه است چنان ما دانشوران و علما اقتدار
حقيقت اين و نشاند آن كبريايي دامان به گردي نميتواند
و آشكار رسيد خواهد خوانندگان گرامي نظر به كه مطالبي در
.اتبعالهدي من علي والسلام.شد خواهد روشن
|