نظم منظر از ثبات و تغيير پيرامون بحثي
زمينه و اجتماعي تغييرات
اجتماعي
توسعهگرايي
قلمرواقتصادو در توسعهگرايي و پيشرفت انديشه :اشاره
در بويژه اجتماعي ، تغييرات در ريشه سياست ، و اجتماع
كه ژرفي گسترده دگرگونيهاي دارد ، نوزدهم سده دگرگونيهاي
و پيدايش اجتماعي ، علوم بويژه فرهنگ ، و علوم زمينه در
دانشي بنيانگذاري اجتماعيو وانديشمندان انديشه پرورش
بخشيدند شتاب زمين باختر در را "شناسي جامعه" نام به نو
را اقتصادي -اجتماعي برنامهريزيهاي و آيندهنگريها و
شناخت پرتو در و اجتماعي دانشهاي دستاوردهاي براساس
به اجتماعي ، حركاتوتغييرات بر حاكم قوانين و جامعه
قرار صلاحانديشان و ترقيخواهان كار دستور اصطلاحدر
.دادند
با رابطه در اجتماعي تغييرات به حاضر ، مطلب در نويسنده
ومعلول علت غالبا اخير سده دو در كه اجتماعي علوم
.ميپردازد بودهاند ، يكديگر
با رابطه اجتماعيدر تغييرات به مطلب ، نخست روشني براي
معلول و علت غالبا اخير سده دو در كه اجتماعي علوم
:ميكنيم اشاره بودهاند يكديگر
افزون گسترشروز غرب ، در سوداگري روابط بسط انقلابو
.ميكرد طلب شدت به را طبيعي دانشهاي بويژه دانشها
اجتماعي ، وكشمكشهاي دگرگونيها فئودالي ، نظام متلاشيشدن
و سرمايهاندوزي و جويي سود و بورژوازي رشد و پيدايش
گسترش بويژه آن ، گسيخته لجام استيلاجويي و بازاريابي
و آسيا اوليه ، مواد و درجستجويبازار كه طلبانهاش جهان
استثمار و استعمار بند به را لاتين آمريكاي و آفريقا
ماندهو عقب اجتماعات بويژه)را اجتماعات شناخت ميكشيد ،
خام مواد كه را "صنعت ماقبل" و "كتابت ماقبل" جامعههاي
غرب گرداندنصنايع براي قيمت ارزان و فراوان واوليه
سويي ترتيب ، از بدين.ميساخت اجتنابناپذير (داشتند
شدن ريخته هم در و سياسي جنبشهاي و اجتماعي بحرانهاي
پس انگلستان در) سياسي و اجتماعي و اقتصادي سابق نظامهاي
كبير انقلاب از پس فرانسه در و كشور آن صنعتي انقلاب از
اساساانديشههاي مردم ، زندگي شيوه تغيير و (فرانسه
را اجتماعي ونهادهاي امور و جامعه درباره وتفكر اجتماعي
روشن و اجتماع شناخت به را اجتماعي متفكران و برانگيخت
ديگر سوي واز كرد تحريك اجتماعي تعالي و ترقي كردنراه
با نوزدهم ، استعماريسده سياسيدول و اقتصادي مطامع
توسعه ، حال در وملل ابتدايي جوامع اينكهشناخت به توجه
را انسانيآنها نيروي و طبيعي ذخاير از بهرهبرداري
استواري وحكمرانياستيلاگرانرا تسلط و تسهيلميكرد
بويژه اجتماعي ، علوم مطالعات گسترش ميبخشيد ،
ومتقابلا ;كردند تشديد و را ، تسريع جامعهشناسي
توسعه در شناختي جامعه ژرف و گسترده بررسيهاي و مطالعات
سهم بيستمبه و نوزدهم سده در جامعهها گونه اين وترقي
اجتماعي ، دگرگونيهاي از گذشته و افتادند موثر سخت خود ،
.بخشيدند شتاب را اجتماعي پويايي تاريخيو تكامل
اعتباري به خود كه شناسي جامعه يكم ، و بيست سده در اينك
تنها واقتصاديبود ، نه اجتماعي پروردهتغييرات و زاده
بلكه است ، شده تقسيم زيادي شاخههاي به و گسترشيافته
را هرگونهدگرگونيبخشي و دگرگونيها همين خود اساسا ،
،"نوسازي" ،"نوگرايي" ،"اجتماعي تغييرات" عنوانهاي زير
و داده قرار علمي بررسيهاي و مطالعات موضوع"توسعه"
توسعه علاقهمندانبه ديدگان روي پيش نويني افقهاي
كرامت و بينش و دانش اعتلاي و فرهنگي اقتصادي ، اجتماعي ،
.است نموده باز انساني
ببينيم نخست توسعهگرايي و وتوسعه زمينهنوجويي در حال
نوسازي چيست؟ درونزا نوگرايي نوگرايي ، بويژه اساسا
چه اقتصادي رشد و نوگرايي با جانبه ، همه توسعه است؟ كدام
در"توسعه غربي الگوي" نقش بويژه داشت؟ تواند رابطهاي
بود؟ تواند چه ميان اين
از نويني شيوه"نوگرايي" معاصر ، شناسي جامعه ديدگاه از
اين.است موردپديدهها در نو بينشي و انديشه و بيني جهان
هر دروني ديناميسم از عمل ، و انديشه شيوه و تفكر طرز
شيوه و جهانبيني دراين كه اين با و ;ميگيرد نشات جامعه
نيز ديگر وتمدنهاي فرهنگها از عمل ، و انديشه نوين
نوگرايي فرآيند نهايي ، اين تحليل در ولي ميشود ، استفاده
.است درونزا اصطلاح به و ميخيزد بر جامعه ذات از
در"نوسازي" با آن ، خاص مفهوم در نوگرايي با مقايسه در
نوسازي امر در كه ميشود گفته نيز آن شناختي جامعه مفهوم
ديگر كشورهاي يا ازكشور تجدد يا نوگرايي انتقال به بيشتر
حالت در اگر سخن ديگر به.ميشود كوشش جامعه درون به
حالت در ميتراود ، جامعه درون و ذات از نوگرايي نخست ،
از تجدد يا نوگرايي يك انتقال محصول عمدتا نوسازي دوم ،
جهان در صنعتي زمين باختر مثلااز)ديگر پيشرفته جامعه
جهان در نيافتهاي توسعه مثلاكشور)كشور يك به (امروز
.ميشود شمرده (سوم
اين اقتصاددانها برخي اگر نوسازي ، موضوع بهعلاوه ، در
شناسان جامعه ميكنند ، خلاصه"اقتصادي رشد" در را امر
براي نو ساختارهاي وايجاد ساختارها تغيير بررسي معاصر
دگرگوني حال در مدام اجتماعي وظايف و فعاليتها و كارها
و علمي تسريعپيشرفتهاي تغييرپذيريو و تغييردهي و
احتمالي آسيبهاي و عوارض و پيامدها حتي و فرهنگي و فكري
رواني بيماريهاي مانند) را نوسازيها برخي جنبههاي يا و
مهم (ميشوند مطرح اجتماعي آسيبشناسي در ومسائليكه
ضرور را موارد گونه اين تمام سونگريدر همه و ميشمارند
.ميشمارند اجتنابناپذير و
تربيتي ، علوم متفاوت ، روانشناسانودانشمندان ديدگاهي از
كردن پيدا منظور به را افراد نفس به اعتماد خودباوريو
عمل و انديشه راه از يافتندستاوردها و نو روشهاي و راه
و كار در ممارست پرتو در فرهنگي عناصر به افزودن و نوين
مهم ميان اين رادر خلاقيتها بويژه و مهارتها افزايش
.ميشمارند
و اجتماعي متعدد دانشهاي مرزهاي دقيق نبودن مشخص مسلما
مفاهيم و دانشها اين تكاملخود و وتوسعه انعطافپذيري
وصاحبنظران پژوهشگران به را اجازه اين آنها ، مقولات و
را نوسازي تكاملي ، ديدگاه از كه ميدهند دانشها اينگونه
نوين جوامع به كهن جوامع تحول و پيشرفت نهايي ، درتحليل
آن ، طي كه بشمارند فرآيندي نوسازيرا يا و;بدانند
موازات پيشرفته ، به فناوري پرتو در وجوامع افراد
بالنسبه يا ساده زندگي سبك و شيوه از پرشتاب ، دگرگونيهاي
امروز نوين پيچيده زندگي سبك و شيوه به گذشته ، ساده
عمدهاي نهادهاي كه بدانند روندي يا و يابند مي انتقال
با هماهنگي در و سريع پيشرفتهاي راستاي جامعهدر از
و دانش ژرفايابي و گسترش بازتاب كه تغيير هر كاركردهاي
.ميبخشند شتاب خود تاريخي تكامل به است فناوري
در را هستي تمام متفكرين ، و فلاسفه كه همچنان واقع در
ميدانند ، "گرديدن نو دم به دم" و "شدن" حال
ذاتي خصيصه را شدن نو و دگرگوني نيز جامعهشناسان
ميكنند تاكيد نكته براين و ;ميدانند نهادها و جامعهها
و فرهنگي اقتصادي ، اجتماعي ، نهادهاي جامعه هر در كه
از يك هر كه دارند دگرگونيها براي ذاتي گرايشهاي سياسي
بقاي و پيدايش براي ضرور تغيير ذاتي احتمال چندين آنها ،
.آورد دنبال به ميتواند را خود
ضرورتا پيشرفت ، و نوآفريني هرگونه احوال ، تمام در ولي
از يعني انسانها توسط به و انسانها راه از وگو ، گفت بي و
تحقق انسانها فعال بازوي و مغز فعاليت و كار راه
ساختار در مطلوب تغييرات ايجاد ضرورت اينرو از ;ميپذيرد
كه نوآور و فعال افراد پرورش و انسانها شخصيتي
ترقيخواهان نظر از بود خواهند فرهنگي عناصر افزايندگان
نظامهاي ،"ساختي مدل" در اگر يعني.نميمانند دور
افراد نه و) است نظر منظور مطالعه واحد عنوان به اجتماعي
از اجتماعات پيشرفت و (آنان ارزشي سوگيريهاي و ويژگيها و
و سازماني زمينههاي شمردن مهم در عمدتا ديدگاه ، اين
نه و) نظام انتقال يا دگرگوني و كاركردي ، نيازهاي پيش
نظر از بويژه ،"روانشناختي مدل" در ميشود ، خلاصه (فرد
در اقتصادي رشد حتي پيشرفت هرگونه فردگرا روانشناسان
شمرده وابسته "پيشرفت به نياز" ميزان به نخست درجه
اين در كليدي عوامل از يكي كم دست نياز اين كه ;ميشود
فضيلتي صورت به ميتواند كه نيازي ميآيد ، حساب به زمينه
فزونخواهي براساس فردي برترييابي و پيشرفت براي) شخصي
براساس) اجتماعي فضيلتي صورت به يا و (شخصي سودجويي و
از (اجتماع براي ترقيخواهي و جمعگرايي و خواهي ديگر
.شود ديده انسانها سوي
در بررسيها و مطالعات عصاره و نتيجه درباره آنچه ولي
است اين كرد اشاره بدان ميتوان جامعهها پيشرفت زمينه
در ژرفنگري از پس انديشمنداني كه است طبيعي كاملا كه
سير و جزييات در دقت و جوامعپيشرفته توسعه فرآيند
:كه برسند نتيجه اين به پيشرفتها شتابگير فرآيند تاريخي
مييابد تحقق هنگامي آن جانبه همه و وسيع مفهوم در توسعه
از جامعه منافع و سويي از فرد شخصي منافع جامعه يك در كه
;گيرند قرار هماهنگي يك در كم دست و راستا يك در ديگر سوي
ارتقاي و پيشرفت همراستايي و هماهنگي اين اندازه هر و
نسبت همان به باشد همسو جامعه ، ترقي و پيشرفت با افراد ،
و استوارتر شالودههايش و بيشتر توسعه ، حركت شتاب
.بود خواهد اميدبخشتر آيندهاش
اين ميشود ، تاكيد بدان توسعه موضوع در آنچه بهعلاوه
ظاهر به و ابتدايي جوامع ساده معيشتي اقتصاد كه است
بالنسبه جوامع توليد يا و خوراك گردآوري بر مبتني ايستاي
مصرف تامين جهت اندك بازدهي با دامدار و كشاورز پوياي
اساسي و اوليه نيازهاي به ميتواند حداكثر داخلي ،
جوامع اينگونه كه زماني تا و گويد پاسخ اجتماعات اينگونه
و پيشرفت نيافتهاند دست صنعتي توليد بر مبتني اقتصاد بر
.بود خواهد غيرممكن اجتماعي پويايي
نظامهاي ساختار و شكل از گذشته توسعه ، ترتيب بدين
براساس كه فرآيندي است ، شدن صنعتي نيازمند اجتماعي ،
پرتو در توليد و كار رشد فزاينده و مستمر بازدهي
سازماندهي و تكنيكي دستآوردهاي و نوآفرينيها و نوآوريها
لازمه اگر سخن ، ديگر به.است استوار كار نيروي عقلاني
اگر و شود شمرده اقتصادي رشد گستردهاش ، مفهوم در توسعه
اقتصادي عوامل از حداكثر استفاده مفهوم در اقتصادي رشد
يك عمومي زندگي سطح ارتقاي و ملي درآمد افزايش راه در
نيازهاي و خواستها به پاسخگويي و ساختن خرسند و جامعه
جنبه شدن صنعتي گردد ، منظور عمومي رفاه تامين و همگاني
آن گسترده مفهوم در توسعه و اقتصادي رشد اين از مهمي
كه است حقيقت اين بر تاكيدي واقع در گفته اين.بود خواهد
مستلزم اقتصادي ، رشد از گذشته آن ، جامع مفهوم در توسعه
اعتلاي و گرفتن فزوني مفهوم در) فرهنگي توسعه همگامي
مفهوم در) اجتماعي توسعه و (فرهنگي عناصر افزايش و معنوي
واكنشهاي و كنشها و رفتارها اشكال و شيوهها توسعه
يك در معنوي و مادي پيشرفتهاي با هماهنگ كه است (متقابلي
.ميآيند پديد معين جامعه
جامعهشناسي ديدگاه از يكم ، و بيست سده در امروزه
تسلط و كنترل يا و اقتصادي رشد در تنها توسعه واقعگرا ،
گسترده ، دامنهاي در بلكه نميشود ، خلاصه طبيعت بر انسان
و روابط بهبود و سياسي اجتماعي ، فرهنگي ، توسعه شامل
و ;ميگردد انساني كرامت و حقوق اعتلاي انسانها ، مناسبات
و عمومي ، رفاه اقتصاد و سياست توسعهاي ، چنين در اساسا
و مادي تعالي و ترقي راه و تامين را انسانها كاميابي
.ميسازند هموارتر را جامعهها معنوي
اين بر اگر بود نخواهد ميان در تناقضي هيچگونه مسلما
همين به تنها نه "توسعه" مهم بسيار امر كه بيفزاييم گفته
بلكه نميگردد ، محدود حد اين به و نميپذيرد پايان سادگي
توسعه كل در اقتصادي برنامهريزي تاثيرات فرآيند بررسي
در "توسعه الگوهاي" انتخاب يا پذيرش مساله و سويي از
هر فرهنگي و تاريخي شرايط و اجتماعي ساختارهاي با ارتباط
دقيقتر و بيشتر هم باز واقعبينيهاي و ژرفنگريها كشور ،
جانبه همه بررسيهاي از كه چنان زيرا ;ميكند طلب را
و انقلاب از پيش دوره عمراني برنامه پنج نتايج
مطالعه از و ايران اقتصادي -اجتماعي توسعه برنامههاي
توسعه حال در كشورهاي اقتصادي و اجتماعي برنامههاي
كه ) خاوري جنوب آسياي از كشورهايي برعكس برميآيد ،
اغلب (جويند مشاركت جهاني اقتصاد در سرانجام توانستند
طرفي "توسعه غربي الگوي" انتخاب از سوم جهان كشورهاي
:بگوييم روشنتر.نبستند
كارشناسان حتي و باختر اقتصادي كارشناسان مديدي ، مدتهاي
اجتماعي و اقتصادي امور بخش) متحد ملل سازمان محافظهكار
كه ميكردند ، دفاع نادرست تئوري يك از (مزبور سازمان
-دقيقتر و -راه همان بايد مانده عقب كشورهاي آن ، برحسب
و ;كنند طي را غربي كشورهاي سرمايهداري رشد مراحل همان
كه مراحلي طي از پس كه باشند اميدوار ميتوانند اينرو از
توسعه كشورهاي جرگه به پيمودهاند قبلا صنعتي كشورهاي
و نتيجهگيري چنين اساس اين بر و ;پيوست خواهند يافته
رشد كم و مانده عقب كشورهاي آنچه كه ميكردند پيشنهاد
و ;است تكنولوژي و سرمايه معجزهگر عامل دو آنند فاقد
به ميتوانند دو آن به دستيابي با تنها كشورها ، اينگونه
.گردند بدل يافته توسعه كشورهاي
ترابي اكبر علي دكتر
دارد ادامه
|