خرمشاهي بهاءالدين دكتر با گفتوگويي
حدود و معاصرتعاريف
قرآنپژوه و مترجم
كريم قرآن در تاويل
:اشاره
علوم در بهويژه اسلامي ، فرهنگ در كليدي مفاهيم از يكي
آيات و مصطلحات و مفاهيم درك كيفيت باب در بحث قرآني ،
مفصلي جاندارو بحثهاي معمولا زمينه اين دراست الهي
مجموعا كه گرفته صورت اسلامي علماي و مفسران سوي از
كريم قرآن آيات تاويل و تفسير براي ضوابطي و اصول بيانگر
ولي شده ، گرفته كار به تاويل واژه صراحتا قرآن ، در.است
سبب قرائت در اختلاف نوعي عمران آل سوره از هفتم آيه در
و تاويل اهميت به توجه با.است شده نظرگاهها تفاوت
تاريخ در باب اين در كه تفريطهايي و افراط و سوءبرداشتها
و تدقيق مورد مبحث اين است لازم دارد ، وجود اسلامي فرهنگ
مباحثي در و مقال اين در ما.شود داده قرار بازفهميجدي
و مبحث اين از گوشههايي داشت ، خواهيم اين از پس كه
حدود به مربوط مسائل با همراه را تاويل به مربوط تعاريف
و دانشوران زبان از آن نقلي و عقلي ادله و جواز و
گفتگوي در.داد خواهيم قرار بحث مورد برجسته قرآنپژوهان
از كه خرمشاهي بهاءالدين دكتر معاصر دانشمند حاضر ،
ما پرسشهاي برخي ميباشند ، برجسته قرآنپژوهان و مترجمان
را گرامي خوانندگان توجه.گفتهاند پاسخ باب اين در را
.ميكنيم جلب مبحث اين به
انديشه گروه
رضوي مسعود:از گفتوگو
قرآني علوم و بحثها در كليدي و مهم مباحث از يكي تاويل *
و اصطلاح اين مفهوم ايضاح و تعريف باب در جنابعالي.است
چه داشت ميتوان آن از قرآني آيات به توجه با كه دركي
داريد؟ نظري
علوم اصطلاحات از همچنين و قرآن كليدي كلمات از تاويل -
علوم و عرفان و حكمت و حديث علم حوزه در كه است قرآني
ريشه از لغت در تاويلكاربرددارد هم ادبي و بلاغي
وتا ترادف در اصطلاحا و است بازگشت معناي به "اول"
با همچنين.ميشود معنا "تفسير" با تقابل در حدودي
.آمد خواهد شرحش كه دارد تقابل و ربط نوعي به نيز "تنزيل"
مصدري ، و اسمي صورت همين كلمه ، به اين مجيد ، قرآن در
خواب تعبير به آن بار هفت كه است رفته كار به بار هفده
.ميشود مربوط (ع)يوسف حضرت داستان در الاحاديث تاويل يا
سرانجام و عاقبت و وعده سررسيد معناي به هم مورد چند در
معناي به حدودا كه دارد وجود هم مورد چند و است امر يك
در بار دو جمله از است ، رفته كار به "مرموز و باطني كشف"
عنوان تحت كه او ، مرشد يا مصاحب و (ع)موسي حضرت داستان
.است شده مطرح است معروف "خضر" سنتي بهطور يا "صالح رجل"
در (ع)موسي چون كه مجيد قرآن از قسمت آن در بارهم يك
پسر يك كشتن كشتي ، كردن سوراخ نظير او شگرف كارهاي برابر
طاق طاقتش تعجب و حيرت فرط از ديوار ، يك تعمير و بيگناه
به "صبرا عليه تسطع مالم تاويل ذلك":گفت او به و شد
كه است كارهايي نهاني معناي يا تاويل اين":كه معنا اين
."كني شكيبايي نتوانستي
است؟ قرآن سوره كدام در آيه اين *
درآيه 53 بار يك اين ، بر علاوه.است كهف ، آيه 82 سوره -
آمده نيز يوسف سوره از آيه 39 در همچنين و اعراف سوره از
سوره از هفتم مورد ، آيه مهمترين و واضحترين اما.است
.است آلعمران
باب در مهم نظرگاههاي و توضيح و تفسير مبناي ظاهرا *
اين در است ممكن اگر است ، شريفه آيه همين از تاويل ، منتج
بفرماييد؟ توضيح باره
:ميخوانم را آيه متن نخست موضوع ، بهتر درك براي بله ، -
امالكتاب هن محكمات آيات منه الكتاب عليك انزل الذي هو"
ماتشابه فيتبعون زيغ فيقلوبهم فاماالذين متشابهات اخر و
الا تاويله مايعلم و تاويله ابتغاء و الفتنه ابتغاء منه
ربنا عند من كل به آمنا يقولون فيالعلم الراسخون و الله
تفسير از ترجمهاي در."اولوالالباب الما يذكر ما و
:گفت چنين را شريفه آيه معناي ميتوان ابوالفتوحرازي ،
آيتهاي اوست را ، از قرآن تو بر فرستاد فرو كه اوست
محتمل ديگري و است قرآن اصل آنها كه اشتباه و بياحتمال
پس حق ، از ميل است ايشان دلهاي در آنانكه اما مشتبه ، و
فتنه جستن براي او از است متشابه كه را آن ميكنند پيروي
و خداي مگر را آن معني نداند و ظاهر از عدول جستن براي و
آورديم ايمان ميگويند[ كه ] دانش در متمكناند آنانكه
مگر نپذيرند پند و ماست پروردگار نزد از همه و يك هر
.عقول خداوندان
و فهم و قرآن به نگرش در كه آيه اين قرائت در مهم نكته
دارد ، اساسي تاثير تاويل ، مفهوم شناخت نيز و آن تفسير
ميكنند وقف "الله" از پس سنت ، اهل از بسياري كه است اين
فقط را متشابه آيات تاويل كه ميشود چنين آيه معناي كه
ايمان ميگويند علم در راسخان و بس و ميداند خداوند
اهل از بعضي اما.ماست پروردگار نزد از همهاش آورديم
والراسخون" كه برآنند شيعه علماي از بسياري و سنت
بر عطف بلكه نيست ، استينافيه و مستقل جمله ،"فيالعلم
هم كه ميشود چنين آيه معناي نهايتا كه است ، "الله"
علم در راسخان هم و ميداند را متشابه آيات معناي خداوند
عليهمالسلام اطهار ائمه و (ص)اكرم رسول آنها راس در كه
.هستند
را تشيع علماي متقدمان از كساني چه اخير نظر مورد در *
زد؟ مثال ميتوان
اينها حال هر به رازي ، ابوالفتوح و طبرسي ابوعلي مثلا -
كه علم در راسخان هم و منان خداي هم كه باورند اين بر
هستند ، آنها راس در اطهار ائمه و گرامي پيامبر طبيعتا
و علم آنكه عين در اينان و دانند مي را متشابه معناي
ميآورند فرود سرتسليم ادب و اخلاص روي از دارند ، اطلاع
درست دستاويز متشابهات از كه فتنهجوياني برعكس و
الاحترام واجب الهي كلام محكمات همانند را آن و ميكنند
.نميكنند جدل و چرا و چون آن در و ميشمارند
اين است ، متشابهات به مربوط درواقع تاويل گفتيد شما *
ميفرماييد؟ تشريح دقيقتر را موضوع
مجيد قرآن در متشابهات با تاويل راستا ، همين در بله ، -
جعفربن محمدبن قول از رازي ابوالفتوح.مييابد پيوند
وجه يك الا نباشد محتمل كه باشد آن محكم":مينويسد زبير
قول از سپس و "را وجوه بود محتمل كه بود آن متشابه و را
آن محكم گفتند ديگر بعضي":مينويسد آيه ذيل در ديگران
تاويل كه بود آن متشابه و دانند آن تاويل علما كه باشد
-"الساعه قيام عن كالخبر -نداند تعالي خداي جز آن
متشابهات با را تاويل معناي زمينه همين در ابوالفتوح
فرقي تفسير علم اهل عرف در":مينويسد و ميداند مربوط
تفسير را محكم آيات معني كشف.تاويل و تفسير ميان هست
احتمالات و وجوه ديگر و متشابهات آيات معني بيان و گويند
".گويند تاويل را او
كجاست؟ فرموديد كه قولهايي نقل ماخذ*
آل سوره از هفتم آيه ذيل رازي ، ابوالفتوح تفسير در -
.عمران
چيست؟ تاويل باب در خود نظر اثبات براي ابوالفتوح دلايل *
علماي اكثريت و خود مقبول قرائت بر دليل چند ابوالفتوح -
متشابه آيات تاويل از نيز علم در راسخان كه ميآورد شيعه
او در و" است آشكار عربي به قرآن اينكه نخست.باخبرند
انسان نوع بني همه كه است بعيد لذا نيست " تعميه و الغاز
متشابهات كه ازآن بخشي نيز و آن از خبره عالمان حتي و
با خداوند كه نيست درست اينكه دوم.نياورند در سر است
خطاب ما با او جانب از هم رسول و كند خطابي (ص)الله رسول
.چيست آن از مراد كه ندانيم(ص)پيغمبر نه و ما نه و كند
صحابه و بيت اهل رباني عالمان و (ص)پيامبر خود بايد پس
راسخان نه اگر اينكه سوم.بدانند را متشابهات معناي او
هست ناراسخ و راسخ ميان فرقي چه راسخان ، غير نه و دانند
دراينجا علم در قدم ثبات و رسوخ به ايشان مدح و وصف و
مومن و النفس سليم نادانان بسيار چه زيرا ندارد ، فايده
عهد از آنكه چهارم.آمنا و سلمنا بگويند ميتوانند نيز
اسلامي مذاهب و فرقهها همه مفسران ما زمان تا (ص)پيامبر
در متشابهات ، حتي هم و دارد محكمات هم كه قرآن تفسير در
عملا و كردهاند بحث سور فواتح يا مقطعه حروف تفسير
وجود متشابه شناخت براي راهي كه بودهاند اين به قائل
.دارد
كرد؟ اقامه ميتوان دلايلي چه نظريه اين تاييد براي *
شيعه علماي ساير و ابوالفتوح قرائت مويد كه مهمي دليل-
(ص)اكرم رسول از كه است متواتري معنا و بسيار احاديث است
راسخان ما":فرمودهاند كه است شده نقل (ع)اطهار ائمه و
".ميدانيم را متشابه تاويل و درعلميم
بگوييد؟ ميتوانيد را روايت منابع *
صورت به روايت اين معناي زيرا.است زيادي منابع -
هست ، من دسترس در الان آنچه گرديده ، اما بيان متواتري
.است صفحه 92 بحارالانوار ، جلد 92 ،
دارد؟ وجود نقلي دلايل بازهم آيا نقلي ، دليل اين جز*
نقل سني و شيعه حديث جوامع در كه هست معروفي حديث بله ، -
از يكي كه عباس ابن حق در (ص)رسول حضرت كه است شده
و فقهه اللهم":فرمودند و كردند دعا بود صحابه فاضلترين
دانش درك او به خداوندا" يعني "التاويل علمه و فيالدين
زمينه همين در."بياموز تاويل او به و كن عطا دين
عبدالله و":مينويسد آيه همين تفسير ذيل رازي ابوالفتوح
الراسخين من انا":گفتي خواندي آيه اين چون عباس
ازآن من" يعني "المتشابه تاويل يعلمون فيالعلمالذين
از من گفت مجاهد و دانند متشابه تاويل كه درعلمم راسخان
"...دانم متشابه تاويل كه آنانم جمله
در صاحبالميزان فقيد علامه مثلا معاصر ، مفسران از *
دارند؟ نظري چه باب اين
معتقد آنكه عين در آيه ، همين ذيل در طباطبايي علامه -
تاويل به علم كه است اين دارد دلالت آيه اين آنچه است
آيه هم اگر كه است آن بر ولي اوست مختص و خدا منحصردر
تاويل به عالم نيز علم در راسخين كه باشد نداشته دلالت
بر داشتن دلالت از غير آنان ، علم بر نداشتن دلالت باشند ،
اينكه با ندارد منافات انحصار ايناست آنان علم عدم
خداي براينكه كند دلالت موردبحث ، آيه از جداي ديگري دليل
افراد از بعضي به است خودش به مختص كه را علم اين تعالي
دلالت كه داريم آياتي هم علم اين درنظاير همچنانكه داده ،
داريم آياتي حال عين در و خداست به مختص اينكه بر دارد
است ، داده نيز خودش غير به را علم اين خدا ميگويد كه
خداوند به مختص را آن آيه چندين كه..غيب به مانندعلم
.ميداند
مورد در احاديث مويد آيات كه دارد وجود دلايلي چه *
باشند؟ تاويل
كه احاديث اينهمه با بود ، خداوند خاص فقط تاويل اگر -
و اجمالها آنكه حال.نداشت وفاق دارند ، معنوي تواتر
احاديث از استمداد با اول دردرجه مجيد قرآن ابهامهاي
و تناقض وجود به قائل كه مخالفان از بعضي.ميشود برطرف
وجه بريك قرآن تمامي چرا گفتهاند هستند قرآن در تهافت
دردسر همه اين و تاويل به نياز تا نيست محكمات يعني
و حكمت مورد در و اشكال و ايراد اين به مفسران.نباشد
.دادهاند گوناگوني پاسخهاي قرآن ، در متشابهات وجود فايده
به پاسخها مهمترين و شده داده پاسخ چگونه شبهه اين به *
است؟ شده طرح كساني چه جانب واز چگونه شبهه اين
برجستهتر بقيه از طباطبايي علامه و زمخشري پاسخهاي -
كه است اين پاسخ راستترين سر و طبيعيترين اما است ،
و طبيعي زبان و است شده نازل انساني طبيعي زبان به قرآن
زبان جمله از جهان ، جديد و قديم ملل و اقوام همه ادبي
و تشبيه و استعاره و ازكنايه اعم مجاز ، داراي عربي ،
و تشبيه و استعاره و كنايه از اعم- مجاز چون و است تمثيل
"متشابه" كلام طبعا كند پيدا راه زبان در - تمثيل
كلمات و امثال و اشعار و ازقصص بسياري چنانكه ميشود ،
قول به دارند ، تاويل و تفسير به احتياج زبانها همه قصار
متشابه كلماتي بر مشتمل قرآن است واجب" طباطبايي علامه
آيات است لازم كه همچنان نيست ، آن جز چارهاي و باشد
".باشد داشته نيز محكم
شوند ، خلط مفاهيم است ممكن و است مطرح كه ديگري بحث يك *
هم با تفاوتي چه دو اين.است تاويل و تفسير تفاوت بحث
است؟ شده ابراز باب اين در نظراتي چه و دارند
است الفاظ و لفظ به ناظر تفسير گفتهاند محققان اغلب -
.است تعبير نحوه و جمله ساختمان به ناظر تاويل اما
:فرمايد مي فجر سوره از آيه 14 -كريم قرآن در وقتي چنانكه
،(است كمينگاه در خداوند همانا) "لبالمرصاد ربك ان"
و مراقبت معناي به رصد از مرصاد كه است اين تفسيرش
رصد محل معناي به است مفعال صيغه مرصاد شده ، گرفته نظارت
يا دركمين خداوند واقع به چون ولي وكمين ، مراقبت و
تعبير اين از زبان اهل و نظر اهل است ، ننشسته كمينگاه
تحذيرو آيه لحن از و خداوند حضور احاطهو و علم كنايي
خداوند ، از ميبرندكه پي و بليغدرمييابند هشداري
مائده سوره در كه آنجا يا.نيست غافل بارشان و كار
يدالله اليهود قالت":ميفرمايد سبحان خداوند آيه64 ،
در ،(است بسته خدا دست كه يهودميگويند)" مغلوله
و است معروف اندام و عضو معناي به دست نه مييابندكه
بلكه است ، كلمه عرفي و عادي معناي به آن بودن نهبسته
آفرينش از خداوند انگاشتن بركنار كنايهاز ايشان قول
و كائناتاست در تصرف و مخلوقات بر تسلط و انفاق و تازه
،"مبسوطتان يداه بل":ميشود گفته آنها پاسخ در وقتي
در كه ميبرد كار به يهود تعبير با مشابه تعبيري ظاهرا
هم اينجا در ولي گويند ، آنمشاكله به علمايبلاغت عرف
انواع بر قدرت يد ، بسط واز است كنايي و مجازي بيان بيان ،
را آن نظاير و اختيار و اراده و عمل آزادي و انفاق و خلق
سني و بزرگشيعه مفسران همه كه تاويل اين.ميكند مراد
تفسيرهاي و جزوتاويلها آوردهاند ، تفسيرهايشان در
در. نيست حد اين در تاويل همواره و است ممدوح و مستحسن
قرآن گوناگون ، آيات نحل و ملل اسلام ، ارباب تاريخ طول
اصلي معاني واز ميكنند تاويل خويش مذهب و طبقمراد را
.ميگردانند خود
چگونه؟ مثلا *
را "اقيموالصلاه" از باطنيانمراد فيالمثل چنانكه-
بهشت و اسرار نگهداري را صوم از مراد يا امام از اطاعت
ميگيرند ، جهل از كنايه را جهنم و عقل و علم از كنايه را
اين از آكنده خسرو ناصر آثار ساير و دين وجه چنانكه
و باطني و غالي فرقههاي از حروفيهكه يا تاويلاتاست ،
تاويلاتافراطي انواع به نيز هستند اسلامي غرابتگراي
.پرداختهاند
...دارند افراطي تاويلهاي هم صوفيه *
تاويلات طرفدار نيز عربي ابن نظير تندرو بله ، صوفيه -
عربي ابن به تفسيرمنسوب در.هستند بيمحابا و نامستند
آيهاي كمتر است ، نيزمنسوب ملاعبدالرزاقكاشاني به كه
چنانكه باشد ، تاويلنشده كه هست محكماتقرآني آيات از
الاحكاميعني آيات حتي ديگر ، باطنيان و خسرو ناصر مانند
كرده تاويل قرآنند ، محكمات جزو كه قرآنرا فقهي آيات
.است
دارد ادامه
|