اي مقايسه شناسي دين
انتشار انگيزه به مقدم جلالي مسعود دكتر با گفتوگويي
(دوم بخش) " دين شناسي جامعه به آمدي در" كتاب
"دين از اجتماعي تلقي" به راجع گفتوگو نخست بخش در :اشاره
دين ، با انسان مواجهه با رابطه در پرسشهايي به شد سعي
فلسفي ، رويكرد با دين به مواجهه دين ، به متعبدانه مواجهه
در گرفت ، صورت بحثهايي... و دين ، به علمي نگرش آغاز
متقابل تاثير دين ، تاريخي ريشههاي گفتوگو ، اين ادامه
دينشناسي دستاوردهاي و يكديگر بر ديني تلقيهاي
چاپ مناسبت به گفتگو اينميگذرد نظرتان از مقايسهاي
. است گرفته انجام ايشان اخير كتاب
انديشه گروه
دينشناسي در دين تاريخي ريشههاي بررسي جايگاه پس *
كجاست؟ علمي
علي توضيح و است معلولي و علت جستجويي ريشهها جستجوي -
بررسي مورد كه است پديدهاي هر با علمي برخورد معناي به
است ، علمي رويكرد لازم جزء تاريخي ، نگرش.ميگيرد قرار
.دارد را خود خاص دشواريهاي و شرايط نگاه آن
مبدا و كهن ريشههاي پيجويي چيست؟ دشواري از منظورتان *
اين دليل به آيا و داريد؟ درنظر را اديان پيدايش
گذاشت؟ كنار را تاريخي نگاه ميبايد دشواريها
به را ريشهيابي كار نميتوان منتها.نيست چنين ابدا -
به آن رشد زماني توالي در را ديني امر هر و كشاند افراط
نيز را تاريخي جستجوي.برد عقب به تاريخ ناشناخته اعماق
مقدار همان از استنتاج به و كرد متوقف كرانهاي در بايد
رشته كه بسا اي دشواري ، اين از گذشته.يازيد دست تحقيق
برسد ، بنبست به معين وضعي با خاص فردي در تاريخي تحقيق
و ميشود آغاز وضع اين يا فرد اين از ديني امري يعني
وضعي حدوث حال ، هر به يا) اختراع يا كشف ابداع ، نوعي
سلسله بايد حالتي چنين در.است كار در (نوين كاملا
.كرد تلقي يافته پايان مذكور بست بن در را تاريخ پژوهش
دين دانش در تاريخي جستجوي از شما كه ويژهاي تلقي اين *
لزوما اما است ، توجه جالب و خاص فرضيهاي ميكنيد ارائه
فعاليت ديني پژوهشهاي از عرصه اين در كه كساني همه
.نميپردازند پژوهش به پيشفرضي چنين با ميكنند ،
و نميتابند بر را فرضي چنين كه علمايي هستند البته-
و هرچه آدمي ، ايشان زعم به زيرا ميدانند ، غيرممكن را آن
و است پرورانده را او كه است شرايطي محصول باشد ، كه هر
از گهگاه شايد اما.است اينچنين نيز اجتماعي وضع هر
كه بسا اي ;نباشد چاره بنبستهايي چنين با برخورد
رخ هستند ، انساني خاص وضع از ناشي كه انقلاباتي ، حقيقتا
شايد لكن نيست ، جايز رفتن طفره طبيعت در هرچند -بدهند
انساني وجود هنوز.است جايز انساني جهان در كه گفت بتوان
هستي اين زواياي از بسياري و نشده شناخته كاملا ما بر
.ناشناختههاست و اسرار قلمروي در يگانه
يا و ديني تلقيهاي يا و اديان تاثر و تاثير زمينه در *
تاثير اين جنابعالي نظر به يكديگر ، از الهياتي سيستمهاي
ميتواند واقع عالم در حد چه تا و ميشود حادث چگونه
فكري نظامهاي يا يكديگر از اديان دگرگوني يا تحول موجب
باشد؟ الهيات و ديني
اقتضائات مطابق و يكديگرند از مستقل ديني سيستمهاي -
كه نيست معني بدان اين ولي مييابند ، تحول خودشان دروني
ارتباط هم با و جزاير ساير از دور باشد جزيرهاي يك هر
به و ميكنند برقرار تماس يكديگر با بشري جوامع.نيابند
متحد يكديگر با ميپردازند ، فرهنگي و بازرگاني ستد و داد
هم از يا ميسازند ، را تمدنها و ملتها و ميشوند
نبرد به و ميآرايند صف هم برابر در حتي و ميگسلند
اين دينهاي كوششها ، و كشش اين تمامي در.برميخيزند
تاثير هم بر ميكنند ، برقرار ارتباط يكديگر با جوامع
تحول به همه اينها و ميپذيرند تاثير هم از و ميگذارند
منجر ديني سازمانهاي و شعائري اخلاقي ، اعتقادي ، نظام در
بيروني محركهاي تغيير ، براي دروني محركهاي بجز.ميشوند
باري نباشد ، اينچنين هم اگر و نيرومندند بسيار گاه
و مجرد بهكلي جوامع.ميگذارند برجاي خود از نشانههايي
تاريخي گذشته در و نميشود يافت امروزه احتمالا منزوي
.است بوده اندك حتي يا كم جوامع اينگونه تعداد هم
نيز دين شامل كلي تعامل اين و تعاملند در هم با اجتماعات
.نيست ميسر تعاملها اين در تامل بدون دين شناخت لذا و هست
است آن دين پديده به علمي رويكرد در ديگر مهم نگرش پس
ميكند لحاظ اجتماعات فرهنگي تعامل در را اديان تعامل كه
را ديني سيستمهاي اجزاي يا سيستمها تاثرهاي و تاثيرها و
مقياس در را تعامل نگرش اين.ميدهد قرار نظر مطمح
مقطعي چه و باشد حال زمان چه ميگيرد ، ديده به همزماني
.تاريخ ماقبل حتي و تاريخي گذشته در
در صورت به چه -مقايسهاي بررسي و تطبيقي نگرش نوع اين *
دينشناختي پژوهشهاي به كمكي چه -همزماني چه و زماني
ميكند؟
و يكديگر كنار رادر رويكردها اين دينشناس ، دانشمند -
راه در اساسي بسيار گامي تا ميگيرد كار به يكديگر مكمل
مقايسه همانا گام آن و بردارد دين پديده از علمي شناخت
به را گفته پيش تلاشهاي همه مقايسهاي رويكرد.است اديان
كه همانسان.ميكند نزديك علمي كاوهاي و كند منظور و هدف
دانش و) شناخت ميتوان كه دارند مشتركاتي آدميان زبانهاي
آدميان ، هنرهاي و موسيقي ،(ميپردازد بدان زبانشناسي
هر در بشري ، امور همه و جوامع دانشهاي جوامع ، اقتصاد
تحقيقات متعلق كه دارند مشتركي نقاط باشند ، كه اجتماعي
.اينچنيناند نيز دينها هستند ، آنها به مربوط علوم
دانشاديان براي مقايسهاي دينشناسي دستاوردهاي *
چيست؟ كلي بهطور
دست مقايسه شيوه به خود تكاپوي در دينشناسي دانش -
مفاهيم وجود بدون ،"دانش" وجود كه ميداند زيرا مييازد ،
دينشناسي اما.است انكار حتي و ظن محل هميشه كلي
ميتوان حتي و ميانجامد كلي مفاهيم تشكيل به مقايسهاي
.رسيد نيز كلي قوانين به بتوان شايد -آينده در -آن كمك با
نيز ديگر انساني علوم تمامي مورد در امر اين هرچند
كمك با كه هست اينقدر.است نشده متحقق كامل بهطور
دين انواع تميز و اديان طبقهبندي مقايسهاي ، رويكرد
داشتن درنظر با.دينهاست مشتركات براساس واين است ميسر
ورود با و نوع هر در موجود كلي مفاهيم و انواع اين
قوانين به كه است ممكن حتي تاريخي ، تحقيقات از استنتاجات
.يابيم دسترسي نيز ديني تحولات
بر آنها تاثير و يكديگر با اديان مقايسه از سواي *
گذارند تاثير دانش اين عرصه در ديگري دانشهاي چه يكديگر ،
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را تاثير اين دايره و
نيست ديگر علوم از بينياز -رياضيات جز به -دانشي هيچ -
بعضي يا دانش از مادون دانش هر علوم ، طبقهبندي عرف در و
اين در نيز دينشناسي دانش.ميبرد بهره مافوق دانشهاي
و شيوهها از جستن استعانت از ناچار عظيم تكاپوي
جمله آن از.است ديگر دانشهاي برخي دستاوردهاي
از (ميشود خوانده نيز مردمشناسي كه) انسانشناسي
توانفرساي كوششهاي اگر.است دينشناسي ياوران مهمترين
"ابتدايي" به معروف اديان از ما اطلاع نبود ، انسانشناسان
ياوران عرصه اين در نيز باستانشناسان البته و بود ناچيز
زمينه در تنها فرهنگشناسي و انسانشناسي.بودهاند خوبي
بلكه نكرده ، خدمت و مساعدت دانش اين به ابتدايي اديان
با (مردم توده نزد دين) اديان عاميانه صورتهاي از آگاهي
در.است شده ميسر و مقدور انساني علوم شاخه اين كمك
كمارزشتر جامعه هر ديني نخبگان دين از عامه دين حقيقت ،
دانش منظر از عامه دين كه گفت بتوان شايد بلكه نيست ،
مكتوب آثار پديدآورندگان و نخبگان دين همارز دينشناسي
دهند ، برتري را آن كساني اگر حتي و -است "عالي" و
مهم شاخهاي ديني انسانشناسي اكنون.نرفتهاند پربيراه
.است دينشناسي براي ارزنده ياوري و علم اين از
فرايند در نيز ديگري دانشهاي انسانشناسي ، جز به *
اين در است ممكن آيا روانشناسي ، مثلا موثرند ، دينپژوهي
بفرمائيد؟ توضيح باره
جامع شناخت به (واجتماعي فردي) روانشناسي خدمت درباره -
آن از استعانت بدون شايد حتي ;گفت ميتوان بسيار سخن دين
را ديني وعواطف انگيزهها حالات ، بيروني ظهورات نتوان
رفتارشناسي متين و پژوهشهايدقيق.داد قرار سنجش مورد
را دينشناسي تاملات چشمانداز روانشناسيامروزين ، و
اين دستاوردهاي از جستن بهره و ميكند گستردهتر
ممكن را جامع بينشعلمي به نيل كه پژوهشهاست
.مينمايد ودسترسپذير
ماهيتي و است اجتماعي پديده يك دين اينكه به توجه با*
اين از برخي كه نميفرماييد تصور آيا دارد ، اجتماعي
كه چند هر بدهد؟ تقليل فردي ملاحظات درحد را آن مباحث ،
...شد نميتوان اهميتآن منكر
ولذا است واجتماعي فرهنگي پديدهاي دين كه فرضيه اين -
معناي به سنجيد ، جمعي رفتار در بايد تنها را آن آثار
وجود با اگر دين.است حقيقت از بزرگي بخش گرفتن ناديده
لانه نيز افراد هستي در آميختهاست ، بشردر اجتماعي
يكي.ميپذيرد جهت آنان از و ميدهد بدانانجهت كرده ،
دادن قرار اساس دين ، پديده به رويكردهايامروزين از
چيزي ديني واحساس تجربه بدون هم واقع در ;است ديني تجربه
اما.كرد اطلاق بدان دين نام بتوان كه نميماند باقي
در كه حالي در;است فردي امري ديني تجربه يا ديني احساس
بخشي شكل در جامعه بيشك و دارد مدخليت هم جمع آن ،
انساني فرد اين.ميكند اساسيايفا نقشي تصوراتديني
مطلوب شكل آن به و ميپذيرد را القائاتجامعه كه است
جديدي صورت القائاتدر همان نتيجه آنگاه.ميدهد را خود
كه صورتي ميشود ، بازگردانده جامعه به داده بدان فرد كه
منحصر تجارب كه همو دارد ، خود با را فرد آن ويژگيهاي نقش
است جامعه اين اگر.است داشته زندگي طي در را فردي به
جامعه ساختن متقابلادر هم ميسازد ، فرد را فرد كه
نبايد اينها ، همه از گذشته.دارد انكارناپذير سهمي
تحميلشده قيود از فردي كه بسا اي كه كرد فراموش
نو طرحهايي آفرينندگي نيروي با و رود فراتر اجتماعي
قبول با.نبود نيز تصور قابل پيشتر گهگاه كه دراندازد
نيز دين امر در مزبور موارد كه پذيرفت بايد نكات ، اين
ابزار با كه اين جز ندارد چارهاي اديان محقق و است صادق
مهم و بزرگ بخش اين پژوهشدر به -فردي يعني -روانشناسي
روانشناسي دستاوردهاي از يا و -بپردازد دين پديده از
در نيز آن ، روانشناسياجتماعي افزونبر.برد بهره دين
به كمكياساسي دين جمعي و فردي ابعاد تعامل كردن آشكار
-كلي طور به -امردين وپژوهش تحليل در.است شناس دين
يا و پوشيد چشم بدان رويكردروانشناسانه از نميتوان
.انگاشت كمارزش را آن حتي
و چيست دين شناسي جامعه بازگرديم ، اصلي بحث به حالا *
به مربوط پژوهشهاي در وجهي چه اجتماعي تحقيقات اساسا
در مولفانيكه معدود از يكي عنوان به شما و دارد دين
جايگاه نگاشتهايد دين جامعهشناسي باب در كتابي ما كشور
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه پژوهيمعاصر دين در را رشته اين
آيد ، ميان به آن واهميت سهم و جامعه از سخن كه هنگامي -
نقشي -آن شاخههاي و جهات تمام در -شناسي جامعه طبيعتا
از بخشي دين.داشت خواهد اديان تحقيقات در تعيينكننده
است ، آن از بنيادين جزيي اوقات از بسياري و است فرهنگ
برقراري در كه است اجتماعي حيات از بخشي خود فرهنگ اما
ين درا ;دارد اساسي نقش روابط اين تحكيم و جمعي روابط
پيوندهاي مقوم و داشت خواهد مهم سهمي دين البته ميان
فلسفي نحله آن اصحاب نظريه اگر حتي.بود خواهد اجتماعي
ظهورياز و فرع كلي طور به را فرهنگ كه بپذيريم را
توضيح ميداند ، باز اقتصاد يعني اجتماعي ، پيوند مبناي
تثبيت در دين نقش و دين و رابطهاقتصاد چگونگي
و داشت خواهد بررسي و بحث جاي خاص اجتماعي سيستمهاي
شناسي جامعه حوزههاي جز نيز بررسي بحثو اين جايگاه
دين ديگر ، سوي از.بود نخواهد(آن گسترده معناي در) دين
در كه (دينياري مانندسازمان).ميسازد اجتماعي سازمانهايي
ميگيرند قرار اجتماعي پديدههاي و نهادها ديگر با تعامل
.است ميسر شناسانه نگرشجامعه با آن بررسي و
و دين نيز و اجتماع و دين تاثر و تاثير مشخص طور به *
دارد؟ چهخصيصههايي... و اقتصاد سياستيا يا فرهنگ
نيز و -فرهنگي يكايكوجوه با نيرومندي بستگي دين -
از و ميگذارد تاثير آنها بر دارد ، -اقتصادي و سياسي
اخلاق ، ، ادبيات رسوم ، و آداب هنرها ، .متاثرميشود آنها
ديني سازمانهاي و آئينها ارزشها ، مفاهيم ، دانشها ، زبان ،
و هستند و بوده مرتبط دين با بشرمتمدن هستي امتداد در
پويايي و حيات كه آنهاست تاثرهاي و وتاثير بود خواهند
و نهادها مورد در را ارتباط همين ;ميسازد را جامعه
دين لذاگفت ميتوان نيز سياسي و اقتصادي جهتگيريهاي
جامعيت در دين شناخت خودبراي جانبه همه كاوش در شناس ،
اين دستاوردهاي به هم و جامعهشناسي شيوههاي به آن ، هم
جامعه عمومي ، جامعهشناسي از اعم) علمي بزرگ مجموعه
شناسيشناخت ، جامعه اقتصادي ، شناسي جامعه سياسي ، شناسي
دارد نياز (... و جامعهشناسيهنر ، جامعهشناسيزبان
جامعه دينشناسيرويكرد رويكردهاي مهمترين از يكي لذا و
.شناسانهاست
اديان درباره جامعهشناسي قواعد كه است اين شما منظور *
باشد؟ شناس جامعه لزوما بايد شناس دين و است صادق
دين در جامعهشناختي رويكرد كاربرد از گفتن سخن هنگام -
مجموعه آن به وي تسليم و تابعيتدينشناس مراد شناسي
آن از دانشدينشناسي بهرهگيري تنها بلكه نيست ، علمي
شاخه اين اصلي هدف به -مقام اين در - كه نظراست منظور
.ميكند خدمت (علمي لحاظ به دين جامع شناخت) بشري معرفت
است؟ دين از جامعهشناختي درك دين ، جامعهشناسي آيا *
نظر از نبايد زمينه اين در كه تاملي قابل نكته ببينيد ، -
و "دين جامعهشناسي" بنيادين داشت ، تفاوت دور
تلقي دين شناسي جامعه كه درحالي.است"ديني جامعهشناسي"
ديني جامعهشناسي شناختي ، جامعه لحاظ به است دين از
بهتر يا -ديني لحاظ به است جامعهشناسي است دين از تلقي
.خاص دين يك موضع از بگوييم
ميفرماييد؟ توضيح بيشتر *
دانش مجموعه از است شعبهاي دين ، جامعهشناسي -
از است بخشي يك ديني جامعهشناسي ولي جامعهشناسي ،
هدف.ديني سيستم نظرياتتشكيلدهندهيك مجموعه
است مطلوب جامعه از طرحي پيافكندن جامعهشناسديني
بسياري شايد و بزرگ اديان زيرا معين ، ديني موازين بنابر
مومنان كه دارند نظر در فاضلهاي مدينه ديگر ، دينهاي از
دارد ويژگيهايي جامعه اين.ساخت خواهند يا بسازند بايد
شكل دين آن بوسيله شده طراحي مبنايبرنامهاي بر و
داشته وجود فرض در تنها گرچه -جامعه اين شناخت.ميگيرد
.ميآورد پديد را ديني شناسي جامعه -باشد
سليماني مرضيه:از گفتوگو
دارد ادامه
|