نظام جمهوريت نماد جمهوري رئيس
( آخر بخش ) ايدئولوژي هاي ويژگي
نظام جمهوريت نماد جمهوري رئيس
صباغيان علي دكتر
بشر انديشه شروع روزهاي اولين از كه مسائلي جمله از
انواع تقسيمبندي بوده ، مطرح حكومت و سياست درباره
چون بزرگي فلاسفه كه زماني از.است سياسي رژيمهاي
از تقسيمبنديهايي پيش سال در 2500 ارسطو و افلاطون
اين تاكنون كردند ، ارائه سياسي نظامهاي و حكومتها انواع
.است بوده سياسي انديشههاي مهم مسائل از همچنان مسئله
معيارهاي براساس تاكنون سياسي انديشه دانشمندان و فلاسفه
معرفي را حكومتها از مختلفي انواع ماهوي و شكلي مختلف
براي مناسب بستر سو يك از تقسيمبنديها اين.كردهاند
فراهم را مختلف كشورهاي در موجود سياسي نظامهاي شناخت
شكل تحول و تغيير براي نظري الگوهاي ديگر سوي از و ساخته
اهميت.است كرده ارائه را سياسي رژيمهاي محتواي و
تنها نه كه است حد آن تا سياسي رژيمهاي تقسيمبندي
آن خود كلي نظريات چارچوب در سياسي انديشمندان و فلاسفه
شاخهاي بيستم قرن در بلكه دادهاند قرار توجه مورد را
يا "مقايسهاي حكومتهاي" نام به سياسي علوم در خاص
جداگانه رشته يك عنوان به "تطبيقي سياسي نظامهاي"
سياسي نظامهاي انواع مختلف ويژگيهاي بررسي عهدهدار
.است شده يكديگر با آنها سنجش و جهان
سياسي نظامهاي تقسيمبندي مساله كه سياست علم بر علاوه
در نيز حقوق علم داده ، قرار توجه مورد را جهان حكومتي و
در.است پرداخته مسئله اين به اساسي حقوق رشته چارچوب
پس دارد سياست علم با نزديكي قرابت كه اساسي حقوق رشته
شكلگيري بستر عنوان به كشور -دولت مختلف اشكال كه آن از
نوع مبحث بلافاصله ميگيرد ، قرار بررسي مورد حكومت
تشكيل عناصر از عنصري عنوان به حكومتي و سياسي رژيمهاي
حقوق علماي.ميگيرد قرار بررسي مورد كشور -دولت دهنده
شكلي و ماهوي مختلف معيارهاي به عنايت با نيز اساسي
ارائه سياسي رژيمهاي از گوناگوني تقسيمبنديهاي
خاص شاخهاي موضوع ، اين اهميت دليل به بعلاوه.كردهاند
و بررسي "تطبيقي اساسي حقوق" نام به اساسي حقوق رشته از
سنجش طريق از تا شده عهدهدار را مختلف نظامهاي سنجش
اصلاح به مختلف سياسي نظامهاي افتراق و اشتراك نقاط
.كند كمك آنها
مدون اساسي قانون بر مبتني كه مدرن سياسي نظامهاي در
قدرت ، منشا چگونگي بيانگر درواقع كه حكومت ، نوع هستند
و فرمانبرداران و فرمانروايان بين رابطه آن ، اعمال شيوه
شده مشخص قانون اين در است ، جامعه سياسي نهادهاي نوع نيز
به گذشته قرن يك در كه حكومتهايي انواع جمله از.است
نوع عنوان به را آنها مختلف كشورهاي اساسي قوانين كرات
جمهوري و سلطنتي حكومتهاي پذيرفتهاند حاكم سياسي رژيم
.است
بودن موروثي آن عمده ويژگي كه است حكومتي سلطنتي حكومت
سلطنت و مطلقه سلطنت همچون مختلفي انواع و است حكومت
سلطنتي حكومت مقابل طرف در جمهوري حكومت.دارد مشروطه
نظامهاي طرد جمهوريت و جمهوري واقع در و دارد قرار
.است اشرافي و پادشاهي
در سال 1789 در حكومت نوع اين بار اولين جديد دوران در
آمريكا از پس.شد شناخته رسميت به امريكا اساسي قانون
به و بعد دوران در.گرديد برقرار فرانسه در جمهوري حكومت
حكومتي شيوهاي عنوان به جمهوري حكومت بيستم قرن در ويژه
از متعددي دركشورهاي فردي جباريت و سلطه نفي به معطوف
چند هرگرفت قرار پذيرش و توجه مورد ما كشور جمله
همچون اموري ماهوي لحاظ از جمهوري نظام عمده ويژگيهاي
عمومي ، انتخابات پارلمان ، قوا ، تفكيك مردم ، برآراي تكيه
از ترديد بدون اما است استقلال و آزادي اكثريت ، راي
ساير از حكومت نوع اين مشخصه كه ويژگيهايي مهمترين
براي كه است مردم سوي از انتخابي جمهور رئيس حكومتهاست ،
.دارد مسئوليت آنها مقابل در و ميشود انتخاب محدودي مدت
اسلامي انقلاب و جمهوريت
سلطنتي حكومتي نظام بردن بين از اسلامي انقلاب سلبي هدف
اين موازات به است طبيعيبود برايران حاكم پادشاهي و
كه حكومتي نظامي نوع يعني انقلاب ايجابي هدف سلبي ، هدف
.بود مطرح نيز ميشد سلطنتي نظام جانشين بايد
از قبل ماههاي در (ره)خميني امام حضرت خصوص اين در
يك ايران كنوني مبارزات":ند كرد اعلام انقلاب پيروزي
و شاهنشاهي نظام كامل تغيير جهت در و اسلامي كاملا حركت
اسلامي انقلاب طليعه) ".است اسلامي جمهوري حكومت استقرار
كه حكومتي نظام عنوان به "اسلامي جمهوري" چند هر (ص 53
سلطنتي نظام جايگزين بايد اسلامي انقلاب پيروزي از پس
شعار چارچوب در انقلاب پيروزي از قبل مدتها از ميشد
يا "اسلامي جمهوري آزادي ، استقلال ، " يعني انقلاب اصلي
و "واقعي جمهوري آزادي ، استقلال ، " همچون مشابهي شعارهاي
به اما بود يافته نمود "اسلامي جمهوري ما ، وحدت اساس"
قبلي تقسيمبنديهاي در سياسي نظام نوع اين كه آن دليل
تحليلگران و سياستمداران از بسياري نميشد ، براي مشاهده
دليل همين به.بود مطرح حكومت نوع اين درباره پرسشهايي
خبرنگاران و روزنامهنگاران سوي از كه پرسشهايي ضمن در
از بعد و قبل ماههاي در خارجي تلويزيونهاي و راديوها
غالبا ميشد مطرح (ره)خميني امام با مصاحبه در انقلاب
.داشت وجود اسلامي جمهوري حكومت چگونگي درباره پرسشي
تبيين صدد در پرسشها اين به پاسخ در نيز (ره)امامخميني
در ايشان مثال بهعنوان.اند بوده اسلامي جمهوري حكومت
حكومت چگونگي درباره لوموند روزنامه خبرنگار به پاسخ
همه كه معنايي همان به جمهوري":اند گفته اسلامي جمهوري
متكي اساسي قانون يك بر جمهوري اين لكن است جمهوري جا
اسلامي جمهوري ما اينكه.است اسلام قانون كه است
كه احكامي هم و منتخب شرايط هم كه است اين براي ميگوئيم
لكن است ، متكي اسلام بر اينها ميشود جاري ايران در
كه است جمهوري همان هم جمهوري طرز و است ملت با انتخاب
رفتن با" كه اين يا.(ص 115 انقلاب طليعه) "همهجاست
كه ميآيد پيش مترقي اسلامي جمهوري نظام يك پهلوي سلسله
دولت و معلوم ايران سرنوشت ملت اتكاي به نظام اين در
.(ص 79 انقلاب طليعه) "ميشود تعيين
اسلامي جمهوري پرسي همه
انقلاب پيروزي از قبل ماهها اگرچه شد گفته كه طوري به
بايد پادشاهي حكومت سرنگوني از پس كه حكومتي نظام نوع
در وقتي ترديد بدون اما بود ، شده مشخص ميشد آن جايگزين
تعيين مساله مهمترين شد ساقط سلطنتي حكومت بهمن 1357 22
از پس روز امر 50 اين.بود آن جايگزين نظام نوع رسمي
يازدهم و دهم روزهاي كه همهپرسياي در انقلاب پيروزي
.يافت تحقق شد برگزار ماه 1358 فروردين
"اسلامي جمهوري" رايدهندگان درصد همهپرسي 2/98 اين در
.شناختند رسميت به ايران جديد حكومتي نظام بهعنوان را
و آرمانها تبديل واقع در اسلامي جمهوري همهپرسي
آن چارچوب در بتوان كه عملي شيوه به انقلاب خواستههاي
يك همهپرسي اين.بود گماشته همت جامعه امور اداره به
نظام نوع مردم آن ازطريق كه است اجتماعي و حقوقي قرارداد
.كردند تعيين ا خودر آينده حكومتي
اساسي قانون در اسلامي جمهوري
در مردم اسلامي ، جمهوري اساسي قانون تدوين از قبل اگرچه
جديد حكومتي نظام رابهعنوان "اسلامي جمهوري" همهپرسي
اسلامي جمهوري اساسي قانون اما بودند شناخته رسميت به
نظام نوع گام اولين در ديگر اساسي قانون هر همچون نيز
تشريح به بعدي اصول در سپس و كرده مشخص را كشور حكومتي
جمهوري اساسي قانون.است پرداخته حكومت از نوع اين
جمهوري ايران حكومت":ميكند تصريح اول اصل در اسلامي
دو داراي "اسلامي جمهوري" كه است درست."...است اسلامي
از بعد دو اين اما است ، "اسلاميت" و "جمهوريت" بعد
.تفكيكناپذيرند يكديگر
جمهوري" شناختن رسميت به از پس اساسي قانون اساس برهمين
تشريح و تبيين در ايران حكومتي نظام بهعنوان "اسلامي
جمهوريت و جمهوري ماهوي مولفههاي بر علاوه جمهوريت بعد
مطبوعات ، و بيان آزادي عمومي ، آزاديهاي فردي ، حقوق همچون
منكر ، از نهي و معروف به امر سياسي ، احزاب تشكيل آزادي
ابعاد به قانونگذاري مجلس و قوا شوراها ، تفكيك پذيرش
.است كرده توجه نيز اسلامي جمهوري نظام جمهوريت بعد شكلي
مساله به اساسي قانون نهم فصل اول مبحث خصوص اين در
در اساسي قانوناست يافته اختصاص وزراء و جمهوري رياست
جمهور رئيس رهبري مقام از پس" كه ميكند تاكيد اصل 113
در قانون اين همچنين."..است كشور رسمي مقام عاليترين
راي با سال چهار مدت براي جمهور رئيس":ميگويد اصل 104
در نيز اصل 121 در."...ميشود انتخاب مردم مستقيم
مذهب پاسدار" بهعنوان او از نيز جمهوري رياست سوگندنامه
شده ياد "كشور اساسي قانون و اسلامي جمهوري نظام و رسمي
.است
ملت نمايندگي و جمهور رئيس
جمهوري عنوان از كه هنگامي سياسي و حقوقي منطق منظر از
استفاده كشور يك حكومتي ساختارهاي و سياسي نظام شكل در
به كه است غيرمستقيم نمايندگي نظام همان واقع در ميشود
معيني مدت براي خاصي فرد شهروندان اكثريت حمايت اتكاي
نيز اسلامي جمهوريميگيرد دست به را مشروع قدرت
مستثني امري چنين از نميتواند حكومتي نظام يك بهعنوان
در (ره)امامخميني كه است اساس همين بر هم شايد.باشد
رياست براي نامزدي ما":بودند گفته جمهوري اين تشريح
انتخاب ملت وسيله به بايد كه كرد خواهيم معرفي جمهوري
خواهيم حمايت و پشتيباني او از شد انتخاب او وقتي.شود
اين در كه است بديهي البته (ص 90 انقلاب طليعه) ".كرد
ميكنند تعيين را خود سرنوشت كه هستند مردم حكومتي نظام
انتخابات" اند گفته (ره)امامخميني كه همانطوري كه چرا
در نه است ، روحانيت انحصار در نه نيست ، كس هيچ انحصار در
مال گروهها ، انتخابات انحصار در نه است ، احزاب انحصار
".است خودشان دست خودشان سرنوشت مردم.است مردم همه
.(ص 245 ج 18 نور ، صحيفه)
جمهوري حكومتي نظام در مردم انتخابي جمهور رئيس اهميت
در موثر كه كسي عنوان به او از كه است حد آن تا اسلامي
.است شده ياد كشوراست مقدرات
جمهوري رياست انتخابات اولين آستانه در (ره)امامخميني
است سرنوشتسازي روز":كردند تاكيد خصوص اين در
در موثر كه بدهيد كسي يك به را كشور زمام ميخواهيد
پاي به و نكنيد سهلانگاري.باشد شما كشور مقدرات
براي لايق كه كسي و كنيد اجتماع هم با و برويد صندوقها
.(ص 85 ج 11 ، نور صحيفه) "بدهيد راي...است مقام اين
مستقيم راي با كه رئيسجمهور كه است آن اهميتي چنين دليل
را كشور سراسر مردم نمايندگي درواقع ميشود ، انتخاب مردم
جمهوريت نماد و ملي حاكميت مظهر اصطلاحا و دارد برعهده
.است اسلامي جمهوري نظام
نظام جمهوريت بعد حراست و حفظ براي است شايسته پس
نقش كه جمهوري رياست انتخابات آن اسلاميت بعد دوشادوش
مورد مردم مختلف اقشار سوي از دارد خصوص اين در عمدهاي
.گيرد قرار جدي توجه
( آخر بخش ) ايدئولوژي هاي ويژگي
عرب مصطفي
از كه دارند وابستهاي هم به ويژگيهاي ايدئولوژيها
نزديك هم به را باورهايشان و ارزشها سمبلها ، يكسري طريق
يا عقيده يك داشتن اينكه اول جمله آن از ميسازند ،
ديگر انديشههاي با عقيده چند يا يك داشتن به خاص انديشه
با طبيعي بهطور بيان آزادي به اعتقاد مثلا است ، وابسته
از آزادي و مطبوعات و اجتماعات آزادي به مشابه اعتقادات
اينگونه اينكه دوم.است ارتباط در مستبدانه شدن زنداني
همسازي و انسجام وضوح ، بيش و كم معتقدان ذهن در اعتقادات
باورها و انديشهها اين اينكه سوم.داشت خواهند دروني
جمله از انساني نژاد طبيعت به مرتبط ديدگاههاي است ممكن
فردگرايانه ، عقلاني ، همكارانه ، خودخواهانه ، طبيعت
اين اينكه چهارم.نمايند منعكس را اجتماعي يا اشتراكي
مجموعه يا خاص اجتماعي وضعيت يك با است ممكن باورها گونه
بايد آنها به رسيدن براي كه باشند ارتباط در ترتيباتي
حفظ را آنها بايد و آورد بدست را آنها بايد كرد ، تلاش
چون مواردي به ميتوان ايدئولوژي ديگر ويژگيهاي ازكرد
در را حقيقت تمام اينكه يعني كرد ، اشاره بودن مطلق
دربرنداشتن حقيقت جز چيزي و (بودن جانب به حق) برداشتن
واقعيات سادهسازي براي اجتماعي تحولات در مخصوصا كه
براي ماركس مثل ديگر متفكران از بعضي.ميشود استفاده
نظر در نيز را واقعيت كردن پيچيده ويژگي ايدئولوژي
قالب در را خود رازپروري ميتواند دولت كه ميگيرند
و گرفتن پا در را اجتماعي نهادهاي و كند بيان ايدئولوژي
.دهد ياري خود اهداف به رسيدن
ايدئولوژي كاركردهاي:د
كاركردهايي داراي ايدئولوژيها شد عنوان كه همانطور
اين مختلف متفكران نظر از البته كه هستند هم با مرتبط
سطح دو در ميتوانند كاركردها اين.متفاوتند كاركردها
دولت يك براي ميتواند سطح يك در يعني كنند ، عمل متفاوت
بكار اهدافشان و خاص موقعيتهاي به دستيابي براي گروه يا
و تشكيل براي -كرد1 اشاره ميتوان زير موارد به كه رود
قدرت كسب منظور به بتوانند كه منضبطي گروههاي انسجام حفظ
به مردم ترغيب براي -ببرند 2 سود متغير شرايط از بهسرعت
به رهبرانشان نزد كه آرمانهايي راه در بزرگ فداكاريهاي
بسط براي -آنها 3 خود نزد تا است پرمعناتر و مهمتر مراتب
از خارج در متشكل گروههاي ساير يا حكومت قدرت دادن
يا احزاب بر سلطه حفظ يا يافتن تسلط براي -كشور 4 مرزهاي
به ميتواند دوم سطح در اما.آن درون در سازمانهاي ديگر
برآورده را خود رواني نيازهاي كه شخصيت از بازتابي عنوان
و خود شرايط بتواند آن براساس وفرد كند عمل ميكند
زير موارد به ميتوان جمله آن از.كند درك را جامعهاش
فرد) فرد براي جهان از تصويري كردن فراهم -كرد1 اشاره
از "مرجح" تصويري كردن فراهم -2(مينگرد جهان به چگونه
جهان كه ميدهد ترجيح فرد) آشكار يا ضمني بهطور جهان
براي جهان در هويت وسيله يك كردن فراهم -3(باشد چگونه
را خود مناسب جايگاه اينكه براي فرد به دادن اجازه) فرد
نشان واكنش براي وسيلهاي كردن فراهم -4(بيابد جامعه در
به اينكه براي فرد به دادن امكان) پديدهها به نسبت دادن
فراهم -5(دهد پاسخ ميشود گفته آنچه و ميدهد رخ آنچه
وضعيت چگونه اينكه بويژه فرد ، براي عمل راهنماي يك كردن
.دهد تغيير مرجح حالتي به يا كند حفظ حالت همان به را
به كه است وسيلهاي ايدئولوژي سطح اين در خلاصه بهطور
كنار آن در خود جايگاه و جهان با ميتوانند افراد آن كمك
.است آن تغيير براي وسيلهاي ديگر طرف از يا بيايند ،
.دارند نيز اشتراكات و روابط همديگر با سطح دو اين البته
|