زيبا دارويي گياه طناز ، شقايق
دوهزار كوههاي به گذري مردم و زيست محيط
تنكابن
هزار سه و
زيبا دارويي گياه طناز ، شقايق
ميدهند ، تشكيل را طبيعي محيط بعد سومين كه گياهان :آمد در
شده پديدار زمين در خاك و اقليم از پيچيدهتر ساختي با
عمدهاي نقش اكوسيستمها ، مهم منابع از يكي عنوان به و
ايفا زيستي تعادل و طبيعت حفظ زنده ، موجودات زندگي در را
گياهان منابع از پيش سال هزاران از انسان.است نموده
همواره گياهان و نموده استفاده خود نيازمنديهاي رفع براي
.ميآمدند شمار به او براي تغذيه مهم منابع از
متنوع و مختلف شرايط از برخورداري با ايرانزمين گستره
غناي و گوناگوني داراي توپوگرافي و اقليمي آبوهوايي ،
.ميباشد كمنظير خود نوع در كه است بالايي بسيار گياهي
نواحي گياهي پوششهاي فيزيكي ، عوامل تنوع واسطه به
.شدهاند متمايز يكديگر از گونهاي نظر از ايران مختلف
بسيار فراواني و تنوع از نيز دارويي گياهان ميان اين در
مورد ديرباز از ما كشور در و بوده برخوردار بالايي
.است ميگرفته قرار مردم استفاده
نام به است گياهي ايران دارويي گياهان مهمترين از يكي
در كه Papaver Baracteatumعلمي نام با طناز شقايق
نيز سياه خشخاش و كبير خشخاش نامهاي با منابع از برخي
نقاط از برخي در و بوده ايران بومي گياه اين.است آمده
گردنه و دماوند قله مختلف دامنههاي نظير البرز كوه رشته
از برخي و مازندران استان در نورود آبخيز حوزه در لاوشم
از گياه اين رويشگاه مهمترين.دارد رويش ايران غرب نواحي
مجموع در ولي ميباشد ، البرز در تراكم و وسعت لحاظ
.ميباشد محدود بسيار ايران در گونه اين فراواني و پراكنش
دريا سطح از متري ارتفاع 24002300 در گياهي گونه اين
گياه 12550 اين ارتفاع.دارد رويش البرز منطقه در
اواخر در پايينتر ارتفاعات در آن گلهاي و سانتيمتر
خردادماه اواخر در بالاتر ارتفاعات در و ماه ارديبهشت
لكه استكه ارغواني قرمز رنگ به آن گلهاي.ميشود ظاهر
منظره.ميشود مشاهده نيز آن گلبرگهاي قاعده در سياهي
دلفريب و زيبا بسيار گلدهي موقع در گونه اين رويشگاه
رينه ، منطقه به گياه اين گلدهي دوره در كه افرادي و بوده
و زيبا منظره مينمايند ، مسافرت دماوند كوه و لار
سرخرنگ فرشي همانند كه را گونه اين رويشگاه فرحبخش
.مينمايند مشاهده ميباشد ،
يكي گياه اين كه ميدهد نشان تحقيقاتي يافتههاي نتايج
اثر بر آن نارس كپسول از.ميباشد تبائين غني منابع از
تركيبات از كهبرخي ميگردد خارج شيرابهاي زدن تيغ
هروئين به معتادين درمان در بهخصوص و پزشكي در آنها
مهم منابع از يكي گياه اين كه آنجا از و دارد اهميت
اين سوي به جهان علمي مراكز نظر امروزه ميباشد ، تبائين
كنگرههاي و سمينارها طريق از و است شده جلب ملي ثروت
براي بهرهبرداري منظور به گياه اين كشت توسعه بر جهاني
شده تاكيد ديگر موارد ساير و هروئين به معتادين معالجه
.است
عمل ترياك همانند گياه اين كه است اين بر عام تصور
به انتظامي مراجع طريق از انقلاب از قبل در حتي و ميكند
به نسبت ميگردد ، استخراج ترياك گياه اين از كه اين گمان
گرفته صورت نيز اقداماتي طبيعي عرصه در گياه بردن بين از
قله شمالي دامنه در ناندل روستاي اهالي از يكي.بود
طريق از انقلاب از قبل در كه ميگفت زمينه اين در دماوند
و بودند آمده منطقه به گياه اين بردن بين از براي پاسگاه
و نمودند اقدام گياه كپسولهاي كندن به دستهجمعي طور به
از غافل ولي.ريختند زمين روي در و قطع را كپسولها
رسيده آن كپسولهاي گياه ، نمودن معدوم زمان در اينكه
مختلف مناطق در آن بذور آن ، قطع واسطه به و بودند
گياه اين توسط بيشتري عرصه آينده سال در و شد پراكنده
.شد اشغال
شد برطرف بود ، غلط شايعات بعضي از ناشي كه تفاهم سوء اين
درماني و دارويي اثر گياه ، اين كه است شده مشخص اكنون و
.نميباشد تخديري خاصيت داراي هيچوجه به و دارد
فيزيكو خواص نظر از كه ميباشد روغني حاوي گياه اين دانه
اين.ميباشد دارويي و غذايي استفاده قابل شيميايي
صورت به ميتوان آن از و بوده الكولوئيد فاقد دانهها
.نمود استفاده ملين و نرمكننده عنوان به آب در محلول
گياه اين كوبيده دانههاي از محلي مردم دماوند منطقه در
معتقدند و مينمايند استفاده زمستان فصل در شكر همراه به
.ميباشد نيروبخش بسيار كه
متاسفانه مختلف ، جوانب از گياه اين اهميت به توجه با
اين طبيعي رويشگاههاي در گوناگون انحاي به انسان دخالت
به مختلف نواحي در آن جمعيت تقليل موجب ارزش با گونه
از برخي.است شده دماوند قله دامنههاي در خصوص
سبب به را گياه اين كوهنوردي مسيرهاي در كوهنوردان
از را آن نارس كپسولهاي يا و ميكنند قطع آن خاص زيبايي
تكثير گياه ، ساختار تضعيف ضمن عمل اين.ميكنند جدا گياه
تكرار صورت در و ميسازد مشكل دچار بذر طريق از را آن
محلي افراد از برخي حتي.شد خواهد گياه نابودي به منجر
از استفاده براي رسيده كپسولهاي قطع به بيرويه طور به
در آن زيانبار اثرات كه ميكنند اقدام آن ، دانههاي
جمعيت كاهش صورت به گونه اين رويشگاههاي مختلف عرصههاي
گردنه و دماوند كوه جنوبي دامنه نقاط برخي در خصوص به
.ميشود مشاهده لاوشم
بيرويه بهرهبرداري از جلوگيري منظور به زمينه اين در
و احيا حفظ ، و ارزش با بسيار و ملي ثروت اين از
برنامهريزي با بايد گياه اين از معقولانه بهرهبرداري
تحقيقاتي و اجرايي نهادهاي و سازمانها طريق از اصولي
اين رويشگاههاي از بخشي قرق فعلي شرايط در.نمود اقدام
و كشت زمينه در تحقيقات و تحقيقاتي كارهاي منظور به گونه
.ميرسد نظر به ضروري مختلف نقاط در آن پرورش
وجود به زمين بر حاكم فعلي شرايط تحت گياهان عظيم اجتماع
تكوين و تشكيل زمينشناسي مختلف دورانهاي در بلكه نيامده
در موثري نحو به انسان كه وقتي تا طبيعت دريافتهاند
اقليم ، خاك ، بين تعادل همواره نشده ، ظاهر آن صحنه
از بشر.ميباشد برقرار زنده موجودات ساير و رستنيها
طبيعي منابع از خود نيازمنديهاي رفع براي پيش سال هزاران
در نحوي به همواره بهرهبرداري اين.است نموده استفاده
.است بوده موثر زيستي تعادل بردن بين از و اكوسيستم تغيير
اغلب در طبيعت در انسان دخالت كه ميدهند نشان شواهد
در كه زده هم بر را آن تشكيلدهنده اجزاي نظم موارد
حفظ براي.گرديدهاند تغيير دستخوش طبيعي محيطهاي نتيجه
براي و گماشت همت بايد طبيعي محيطهاي احياي و
گام هوشيارانه بايد طبيعي محيطهاي از بهرهبرداري
.برداشت
طبيعي منابع تحقيقات مركز علمي هيات عضو - قليچنيا حسن
مازندران
دوهزار كوههاي به گذري مردم و زيست محيط
تنكابن هزار سه و
سوي به نيفتاده شهر ديوارههاي بر آفتاب تيغ هنوز
احساس داري ، همين غريبي احساس.ميكني حركت غرب ترمينال
چه را ترمينال تا خانه مسير نشوي متوجه كه ميشود سبب
.ميكني طي جوري
بعد راهنماي تصوير طبق و ميشوي اتوبوس سوار ساعتي از پس
سر پشت را جادهها كيلومتر بايستي 254 شهرها مسافت
داشتن بخاطر كه شهري برسي ، تنكابن به تا بگذاري
زيباي ساحل از نيز و مركبات ويژه به زيبا باغستانهاي
.شنيدهاي بسيار سخنهاي اش طلايي
مه در ، اتوبوس ميگذراني رويا در را لحظات راه ، تمام در
ميكني فكر بارها ميرود ، پيش كندوان جاده شيرين و غليظ
اتوبوس نشستهاي اتوبوس در ساعتها ميبيني خواب نكند
گذشت 5 از پس.ميكند طي را چالوس جاده پيچ پيچ كلاف
مسافران از نيمي.ميكند توقف چالوس ميدان در ماشين ساعت
به دوباره اتوبوس و ميشوند پياده رسيدهاند مقصد به كه
از يكي روي بر شما حاليكه در.ميدهد ادامه مسيرش
كه باران درشت دانههاي به نشستهايد جلو رديف صندليهاي
آن كمي دريا.ميكني نگاه ميلغزند ماشين شيشه روي
.ميخروشد جاده از طرفتر
و عباسآباد كلارآباد ، شهرهاي از گذشتن از پس خلاصه
و ميشوي دارد نام وليآباد كه تنكابن شرق وارد نشتارود
و جنگل مفصل در كه سفلي مازوبن سوي به و شده پياده آنجا
و ميكني سپري جا آن در را شب ميروي ، دارد قرار دريا
كه شهري تنكابن ، طرف به نخست شده بيدار زود خيلي صبح
غربي و شرقي قسمت دو به هزار سه و دوهزار رودخانه توسط
.روي مي شده تقسيم
خزر درياي ريز آب حوزه رودخانههاي از يكي رودخانه اين
حيات و بخشيده منطقه اين به خاصيرا طراوت و ميباشد
.دارد رودخانه اين به بستگي شايد شهرستان اين كشاورزي
كه بازار شيطان سمت به سپس و ميزني گشت شهر در قدري
طبق سپس ميزني گشت قدري ميروي ، است ماهيفروشها بازار
سه و دوهزار ارتفاعات سوي به گرفتهاي قبل از كه آدرسي
را آن كه نخوردهاي دست و بكر طبيعت.ميكني حركت هزار
.ناميد ايران گمشده بهشت ميتوان
ميكنند ، سفر رامسر يا شهرستان اين محدوده به كه مسافراني
در را يادشده مناطق چشماندازهاي از بازديد حتما
.دارند نظر در خود سياحتي برنامههاي
حاشيه در كه جنگل كاكوي قهوهخانه دوهزار مسير طول در
به.ميكند جلب خود به را نظرت ، دارد جاي رودخانه
و سرد و تميز هواي آن در تا ميگذاري قدم قهوهخانه
چند جا همين در.كني نوشجان داغي چاي محيط ، زيباي طبيعت
آنها با ميروي جلوتر.ميكنند جلب را نظرت ژاپني نفر
بيشتري تسلط فارسي زبان به كه آنها از يكيميكني صحبت
رامسر و.اينجاست ايران بهشت من نظر به ميگويد دارد
!ايران عروس
ميدهي ادامه مسير به و ميكني رها خود حال به را آنها
سه يعني سو ديگر به كردي ديدن دوهزار ارتفاعات از وقتي
پارك را اتومبيلتان خاينان از بالاتر كميميروي هزار
مدت از پس باشند كوهنوردي اهل همراهانت چنانچه.ميكني
تخت كوه پاي در كه سههزار گرم آب به پيادهروي ساعت هفت
تابستان در حتما كه جايي گرفتهميرسي ، قرار سليمان
.باشي داشته همراه گرم لباس بايستي
نزديك راه بين در ميكني ، ترك مازوبن قصد به را آنجا
از و است گزارش تهيه مشغول كه ميبيني را جواني "لتاك"
شده كنجكاو.ميپرسد ديدني مناطق خصوص در مردم نظرات
:ميگويد.ميگشايي را صحبت باب او با و ميروي جلوتر
علت و نميشناسند بدرستي را منطقه اين مردم بيشتر هنوز
.ميداند ايران در گردشگري صنعت ضعف را آن
چپرهاي پشت آفتاب ميرسي ، مازوبن به و ميشوي جدا او از
مزارع بر غيرتش همه با خورشيد و نشسته انتظارت به روستا
پرحجمترين و سختترين.ميتاباند نارنجستانها و كيوي
خلوتي در روستا خاكي و باريك كوچههاي است ، كار فصل
.دادهاند دل جيرجيركها آواز به سحرانگيز
آباد ولي زيباي ساحل سوي به شام صرف از پس ميرسد فرا شب
برابر در آرام درياي ميرسي ، ساحل به ميكني ، حركت
ماه و گذشته نيمه از شب.است خفته زيبايي همچون ديدگانت
دريا آب پهنه سرسراي بر را خود سفيدرنگ نور كامل بدر با
با تنها دريا سكوت و ساحل انگيز خيال آرامش.ميپاشد
شوي مي موسيقي صداي جذب ميشكند درهم موسيقي نواي صداي
و نشسته ماسهها روي كه ميبيني را جواني ميروي جلوتر
را تنهايياش خلوت اينكه بخاطر است سهتار نواختن حال در
.ميكني مراجعت منزل به و !برميگردي نزني برهم
برميخيزي خواب از باران آواز با تابستاني سحر صبح يك در
.ميشوي تهران راهي مبدا به عزيمت منظور به و
شهر دروازههاي پشت تا چكاوكها آواز و سرخ گلهاي عطر
.دارند آرزو برايت را خوشي سفر دل در و ميكنند بدرقهات
منصوري روانبخش
|