و محقق معتمدنژاد ، كاظم دكتر با گفتوگو
در جمعي ارتباط وسايل دانشگاه استاد
تمدنها گفتوگوي
رئيس خاتمي محمد سيد سوي از تمدنهاكه گفتوگوي :اشاره
و صاحبنظران سوي از گستردهاي بهطور شد ، مطرح جمهور
تمدن از ديدگاه يك.گرفت قرار مداقه و بحث مورد منتقدان
و تمدنها ساير اساس اين بر كه ميگويد سخن واحد مسلط
.شد خواهند حل غرب مسلط تمدن در ديگر تمدنهاي بقاياي
جمله از.كردهاند عنوان را ديدگاه اين زيادي متفكران
كتاب در كه انگليسي معروف تاريخنويس توينبي آرنولد
.ميكند قلمداد غرب تمدن فرزندان را بشريت "تاريخ مطالعه"
و تازه واقعيتي مدرن ، تمدن كه است معتقد نيز وبر ماكس
.نميماند باقي خود اوليه منشا و علت قيد در و است مستقل
مطرح تمدنها وحدت برابر در را تمدنها كثرت ديگري ديدگاه
حفظ براساس فرهنگي كثرت بحث كه مفهوم اين به ميكند ،
بر نيز نگرش يك.ميگيرد قرار محور ملي ، -فرهنگي هويت
بر هانتينگتون مثال براي.دارد تاكيد "تمدنها برخورد"
تمدن غربي ، تمدن يعني بزرگ تمدن هفت كه است باور اين
تمدن هندو ، تمدن ژاپني ، تمدن كنفوسيوسي ، تمدن اسلامي ،
و كشمكش در همواره لاتين آمريكاي تمدن و اسلاو ارتدوكسي
.بود خواهند برخورد
ارزيابي ضمن نيز دانشگاه استاد و محقق بشيريه ، حسين دكتر
در بايد را تمدنها ديالوگ كه است آن بر مختلف ، ديدگاههاي
صورت آگاهانه سطحي در ديالوگ زيرا يافت ، تمدنها ديالكتيك
اماديالكتيك است ، مشترك زباني نيازمند و ميگيرد
بهتر ، در سخن به يا و غيرآگاهانه سطحي در تمدنها
.ميگيرد صورت تاريخ ناخودآگاه
به توجه با اما دارد وجود ابهامهايي زمينه اين در گرچه
شده آن از كه جهاني استقبال و آن گسترده و مثبت ابعاد
ملتها نزديكي و بينالمللي تفاهم ايجاد در بايد است
با حاضر گفتوگوي در.نمود آن از را بهرهبرداري حداكثر
و حساس نقش دانشگاه ، استاد و محقق معتمدنژاد ، كاظم دكتر
تمدنها گفتوگوي اهداف پيشبرد در جمعي ارتباط وسايل مهم
.است گرفته قرار بررسي مورد راهكارها و موانع و
انديشه و فرهنگ گروه
بررسي و اصلي بحث به ورود براي بفرماييد ، اجازه اگر *
به ابتدا تمدنها ، گفتوگوي در جمعي ارتباط وسايل نقش
اينكه به توجه با.شود ارزيابي مقوله اين تاريخي لحاظ
.دارد وجود تمدنها گفتوگوي زمينه در مختلفي نظريههاي
تمدنها برخورد كه هانتينگتون نظريه به ميتوان ازجمله ،
است معتقد كه بشيريه دكتر ديدگاه يا ميكند ، مطرح را
مورد "تمدنها ديالكتيك" بستر در بايد را "تمدنها ديالوگ"
.كرد اشاره ;داد قرار توجه
در تمدنها طبيعي طور به تاريخ طول در كه معتقدم هم من -
ديگر تمدن با و آمده تمدني.بودند گرفته قرار هم مقابل
راه از ديگري تمدن بعد و بوده متقدم تمدني شده ، همزمان
نتيجه در نخواهي خواهي نو ، و تازه شرايط با رسيده فرا
و ميشود غالب تمدني جايي يك همزماني ، و برخورد اين
عقبنشيني تمدنها بعضي يا.ميرود كنار ديگر تمدني
كمرنگتر تمدني.ميآيد جلو ديگري تمدن و ميكنند
تاريخ طول در تمدنها از بعضي و پررنگتر تمدني و ميشود
از ندارند ، را لازم توانايي كه برخي و ميكنند پيدا تحول
.ميماند باقي تاريخ در آنها از نامي تنها و ميروند بين
قرار توجه مورد تاريخ طول رادر ايران ما ، تجربهخود اگر
در.باشيم داشته را برخوردها اين كه ميكنم فكر دهيم ،
روزنامهنگاران نقش كه تاريخنويسها برخوردها ، اين مورد
كار جامعه سطح در كه كساني ميكردنديا بازي را فعلي
ميكردند ، نمايشي كار يا سخنوري ميدادند ، انجام فرهنگي
اين نمونه.كنند مطرح را مسايل اين كه داشتند سعي
دوران در يونان و ايران بين معروف نمونه برخوردها ،
نمايشنامه در.است منعكس هرودت آثار در كه است باستان
علتي به را ايرانيها آن ، در يوناني شاعر كه ايشيل معروف
از ايرانيها ، شكست بعداز.كند مي معرفي عقبمانده و تنبل
به ميگويد نمايشنامه ، آن در ايران ، وقت پادشاه مادر قول
ايرانيها و هستند قوي خيلي يونانيها كه كردم گوشزد پسرم
اين ، ..كنند مقابله آنها با نميتوانند و ناتوانند
بازي را ارتباطات نقش كه كساني منفي ديد كه است نمونهاي
تمدنها برخي به نسبت را داشتند فرهنگي آثار و ميكردند
.ميدهد نشان
اگر و بوده فراوان تاريخ طول در نمونهها اين از
كه زماني از مساله اين كنيم ، دنبال را اسلامي دورههاي
كه جنگها آن دنبال بهدارد نمود درگرفت ، صليبي جنگهاي
و اقتدار برابر در خوردند ، شكست مسلمانها از مسيحيان
تمدن تخطئه به و كردند پيدا كينه نوعي اسلامي تمدن عظمت
.پرداختند اسلام دين و اسلامي
قرون بعداز دوره تا كرد پيدا ادامه احوال و اوضاع اين
پايان بعداز.كرد پيدا نمود استعماري برخورد كه وسطي
(فعلي استانبول) قسطنطنيه به مسلمانان ورود و بيزانس سلطه
برابر در جبههگيري نوعي به كردند شروع غربيها از 1453 ،
جنگهاي دوران برخوردهاي نوعي به گفت ميتوان كه مسلمانان
سال 1492 در ميتوانيم نيز را ديگري نوع.شد تكرار صليبي
...كنيم پيدا آندوراس در اسلامي دولت در
در برخوردها اين ببينيم ، را دوران آن نمايشنامههاي اگر
اروپايي ، قهرمانان كه گونهاي به است ، شده منعكس آن
شرايط اين.ميكنند تحقير را عرب و مسلمان قهرمانان
ما غربي ، تمايلات براثر كمكم اينكه تا پيداميكند ادامه
.ميشوند مسلط دنيا بر آنها و ميشويم اشتباه گرفتار
بر كه شرقشناسياي.ميآيد پيش شرقشناسي كه اينجاست
كه هم بعد.شد ايجاد جهانيشان منافع و ملي منافع مبناي
...بوجودآمد روزنامهنگاري
چگونه روزنامهنگاري ، در خاص طور به را مقوله اين *
ميكنيد؟ ارزيابي
در كه را روزنامهنگاراني كار ميتوان نظر نقطه دو از -
گوي و گفت درباره هستند فعال تلويزيون و راديو و مطبوعات
آرماني نقطهنظر از يكيداد قرار ارزيابي مورد تمدنها
و دانشكدهها در.بردارد در را اخلاقي اصول كه است
و شده تعريف روزنامهنگاري براي آرمانهايي عالي ، موسسات
اصول اين كه است آن انتظار نيز هميشه كه ميشود تدريس
.شود اجرا
وسايل اداره اينكه به توجه با عمل ، در متاسفانه ولي
جاي به و شده خارج خودش آرماني حالت آن از جمعي ارتباط
اختيار در باشد ، افراد اختيار در ارتباطي وسايل اينكه
;دولتهاست يا و بزرگ اقتصادي موسسات و سياسي گروههاي
مطبوعات شدن صنعتي تاثير تحت جهت ، اين به روزنامهنگاران
ترتيب اين به.دارند قرار جمعي ارتباط وسايل ساير و
جمعي ارتباط وسايل صاحب نميتوانند عادي طور به افراد
جمعيتهايي و انجمنها استثنايي شكل به اينكه مگر باشند ،
و مالي سياسي ، مسائل از دور به كه باشند داشته وجود
.باشند تلويزيون و راديو و نشريه صاحب اقتصادي
وسايل بر دولت كنترل كه كشورهايي در شرايطي چنين در
كه داشت انتظار نميتوان است زياد جمعي ارتباط
مگر دهند ، انجام خوب را كارشان بتوانند روزنامهنگاران
روزنامهنگاران و شده ايجاد بنيادي تغييرات اينكه
.باشند آنها منافع حامي و بوده مردم با بتوانند
حاكم سرمايهداري كه كشورهايي در نوزدهم قرن اواسط از
نياز اينكه علت به نتوانستند شخصي مطبوعاتي موسسات شده ،
خود حيات به بود ، خاص سازمان و فراوان كاغذ و چاپخانه به
روزنامههاي در بزرگ سرمايههاي رو اين از و دهند ادامه
منتشر جهان يا كشور سطح در كه ميشد گرفته بكار پرتيراژ
ديگر فعاليتهاي كه سرمايهداراني جهت ، اين به.ميشدند
از آورند ، بدست بيشتري سود اينكه براي ميكردند اقتصادي
ديگر ارتباطي امكانات و تلويزيون و راديو و مطبوعات طريق
توجه و آمد ميان به بازرگاني تبليغات عامل و شده وارد
جهت همين به.شد بيشتر جمعي ارتباط به اقتصادي -تجارتي
مشخص آرمانهايي و اصول اينكه وجود با نظامها نوع اين در
متاسفانه عمل در ولي هست ، نيز دفاعشان مورد و ميشود
با كه است سبب اين به.نميشود اجرا آرمانها و اصول اين
سلطه و داشته وجود گذشته در كه عملي سلطه گرفتن نظر در
كشورهاي بيشتر در هست ، حاضر حال در كه غيرمستقيمي
روزنامهنگاريهاي و داخلي روزنامهنگاريهاي سرمايهداري ،
.ميگيرد قرار سرمايهداري مقتضيات تاثير تحت بينالمللي
ميشود گفته كلي اصول در وقتي كه ميبينيم جهت اين به
منعكس را اجتماعي واقعيتهاي كه است كسي روزنامهنگار
منافع باشد ، آزادي از دفاع و حقيقت خدمت در ميكند ،
و بگيرد نظر در را ملي مصالح و كند رعايت را مردم عمومي
گفتوگوي نيز ، امروز و شود حفظ جهاني صلح كه كند سعي
تاثير تحت نميتواند او ;شود اعمال و مطرح تمدنها
.دهد انجام را خود وظايف سرمايهگذار ، موسسات مقتضيات
.ميآيد پيش تضاد و تعارض كه اينجاست
و شرايط چه تحت شما ، نظر به كرد؟ بايد چه بههرحال *
را خود واقعي نقش ميتوانند ارتباطي وسايل الزاماتي ،
كنند؟ حركت مردم آموزش و آگاهيدهي جهت در و نمايند ايفا
موجود نابرابريهاي كه شود ايجاد شرايطي بايد معتقدم من -
ميشود چگونه اينكه مورد در.برود بين از جوامع ، داخل در
تجارب تاكنون كشورها برد ، بين از را نابرابريها اين
پياپي اصلاحات راه از كشورها بعضي.داشتهاند مختلفي
تجربيات ، اين از بعضي.كنند حل را مشكلاتشان توانستهاند
و سابق شوروي تجربيات مثل نبوده ، موفقيتآميز متاسفانه
.كردند تقليد كشور اين از كه كشورهايي ساير
با را خودش شرايط بايد كشوري هر موفقيت ، براي بههرحال
در.بگيرد نظر در بينالمللي احوال و اوضاع به توجه
كه ميشود برده بكار جديدي و هستهاي سلاحهاي كه اوضاعي
اشغالي فلسطين و يوگسلاوي جنگ عراق ، -كويت اخير جنگ در
دو يا يك است ممكن كه سلاحهايي ;دارد و داشته نمود
شيميايي تشعشعات و آثار حال ، عين در ولي بكشد را انسان
يك حتي و كشور و شهر يك مردم ميتواند ميگذارد بجا كه
و خاص احوال و اوضاع اين در.دهد قرار خطر مورد را منطقه
اقتصادي لحاظ از توسعه حال در كشورهاي اينكه به توجه با
آرامش يك كه شود ايجاد شرايطي بايد ضعيفاند ، فرهنگي و
و مملكتي مسئولان آنكه شرط به.آيد بوجود ثبات و نسبي
و تلاشها اثر بر و باشند جامعه دلسوز دولتي مديران
فشار از پيش از بيش مردم شده ، تحولاتانجام و اصلاحات
بويژه و برسند نسبي برابريهاي به و شده رها اقتصادي
ارتباط وسايل شرايطي چنين در.كند پيدا گسترش فرهنگ ،
.كنند كار ميتوانند بهتر ارتباطي كانالهاي ساير و جمعي
گفتگوي هدف كه بود اميدوار ميشود صورت اين در
چنين در گفت بتوان شايد.كند پيدا تحقق تمدنهاميتواند
آرمان ، طبيعي بهطور تمدنها گفتگوي بحث كه جوامعي
.باشد هم وسيله ميتواند احتمالا است ، هدف و استراتژي
در صحبتهايتان به بزنم گريزي يك اينجا در ميخواهم من *
تمدنهاو گفتوگوي مورد مختلفدر ديدگاههاي وجود مورد
و بوده مثبت بخواهد تمدنها گفتوگوي اگر واقع به اينكه
سطح در چه و ملي سطح در چه انسانها بين تفاهم به
به.باشد ويژگيهايي چه بايدداراي بيانجامد بينالمللي
و يافته تحقق فرهنگي كثرت بحث شرايطي چه در ديگر عبارت
با تعامل در ميتواند خودش هويت حفظ با فرهنگي هر
گيرد؟ قرار ديگر فرهنگهاي
بررسي يك است بهتر موضوع اين تبيين براي ميكنم فكر من -
داشته روزنامهنگاري در مقوله بهاين نگاه از تاريخي
آرمانهايي روزنامهنگاري كردم عرض كه همانگونه.باشيم
در و روزنامهنگاري اخلاقي اصول مجموعه در كه دارد
.است منعكس مطبوعات به مربوط قوانين و اساسي قوانين
فعاليتهاي در نوزدهم قرن اواخر از روزنامهنگاران همچنين
سال در كه مطبوعات جهاني كنگره اولين در خودشان حرفهاي
ضمن شد ، تشكيل اروپايي ، روزنامهنگاران شركت با 1894
و امنيت روزنامهنگاري ، كار حرفهاي اصول دفاع به اينكه
صلح حفظ مساله بر پرداختند روزنامهنگار مالي تامين
.داشتند تاكيد نيز جهاني
اول ، جهاني جنگ دوره همان از بعد ، به سال 1914 از همچنين
و شيكاگو در كنگرههايي آمريكا متحده درايالات
و مطبوعاتي انجمنهاي و شد تشكيل سانفرانسيسكو
بينالمللي مسايل كردن دنبال نيز آمريكايي روزنامهنگاري
موسسات خاص اقتصادي مسايل و حرفهاي مسايل رغم به را
نهايي اعلاميههاي و گزارشها در و كردند مطرح مطبوعاتي
هدفهايي چنين به توجه شد ، صادر كنگرهها پايان در كه
.ميشود ديده
ورساي ، صلح كنفرانس در اول ، جهاني جنگ اتمام بعداز
نمايندگي هيات همراه به كه برجستهاي روزنامهنگاران
در كه كردند اظهار داشتند ، حضور متحده ايالات
راديو و مطبوعات كاربرد مساله كنفرانس اين تصميمگيريهاي
بايد و است نگرفته قرار استناد مورد هنوز گزارشها در
صلح به بتوانند روزنامهنگاران كه شود ايجاد شرايطي
.كنند كمك جهاني
سال در كه قطعنامهاي در ميشود تشكيل ملل جامعه كه وقتي
و صلح تحكيم به كمك نگاران روزنامه وظيفه شد صادر 1923
تاكيد مساله اين بر و شده اعلام بينالمللي تفاهم
نسبت را عمومي افكار موظفند روزنامهنگاران كه ميورزند
دوباره نگذارند و كنند آگاه امروز جهان فعاليتهاي به
فراهم را سلاح خلع امكانات كنند سعي و شود تجديد تسليحات
.نمايند
جنگ اينكه تا داريم را بينالمللي صلح آرمان به توجه اين
كه است آن بر نيز متحد ملل منشور.ميرسد فرا دوم جهاني
و جهاني ديگر مصيبت يك به آمدن گرفتار از بشريت
آزاديهاي بر جهت همين به و شود رها خانمانبرانداز
اساس همين بر.است شده تاكيد بشر حقوق و انساني بنيادي
اول ماده مقدمه در و ميشود تشكيل يونسكو كه است
از استفاده براي انسان حق و بيان آزادي از آن اساسنامه
.ميكند دفاع اطلاعات
تشكيل ژنو در سال 1948 در كه اطلاعات آزادي كنفرانس در
مربوط ماده تصويب مناسبت به كه قطعنامهاي دو در نيز شد
بايد اينكه بر شد ، صادر بشر حقوق موضوع به
وتفاهم شود حفظ جهاني صلح كنند سعي روزنامهنگاران
.شد تاكيد باشد ، برقرار بينالمللي
به ميكنند سعي غربي كشورهاي كلي طور به دوره ، اين در
به توجه با همچنين و داشت آزادي كه جاذبههايي دليل
و جهاني جنگ دو فاصله در داشتند ، كشورها اين كه نفوذي
يونسكو ، و متحد ملل سازمان در دوم جهاني جنگ بعداز بخصوص
آزاد جريان و اطلاعات آزادي به مربوط سياستهاي با هماهنگ
.كنند دنبال را سياستهايي و هدفها جهان ، سطح در اطلاعات
دارد ادامه
|