سيدمحمد استاد آيتالله با گفتوگويي
تاويل و تفسير باب در بجنوردي موسوي
معاني ژرفاي و مفاهيم تعالي ( پاياني بخش )
قرآن در
...فرموديد مي فيالعلم راسخون به راجع! استاد *
و فرمودهاند ارائه تفسيري اطهار ، ائمه كه جايي اگر -
قبول تعبدا هم ما خوب ، است چنين آيه از مقصود گفتهاند
قناع كشف كه دارد را توان اين كامل انسان زيرا ميكنيم ،
اين جز اگر الا و.دارند را تفسير امكان ما ائمه و بكند
هر با رابطه در و موردي هر در بياييم نميتوانيم ما بود ،
اين آيه ، اين از مقصود بگوييم و كنيم تاويل آيهاي
فقط...و ميپسندم من يا ميرسد من نظر به كه است معنايي
.دارد نياز گواه و شاهد كه باشد معتبر ميتواند صورتي در
تاييد را آن تاويل هنگام در كه ميخواهد عرفي شاهد يك
الهي مطلقه قدرت به ما وقتي را "ايديهم فوق يدالله"كند
كان من" وقتي يا و است آن شاهد عقلا عرف ميكنيم ، تاويل
اعمي به و ميشود مطرح "اعمي فيالاخره هو و اعمي فيهذه
.داريم شاهد ميشود ، تاويل باطن كوري و القلب
چيست؟ آن شاهد *
اگر كسي كه است باريتعالي ذات بالغه حكمت خلاف اين -
روز در شد ، نابينا ظاهر چشمان از خارجي عوارض براثر
و نيست اينچنين كه داريم يقين.محشورشود نابينا هم قيامت
كسي يعني چيست؟ مقصود پس.ميفهمند را همين هم عقلا همه
كرده تحصيل دنيا اين در ناپسند صفات و رذيله ملكات با كه
همين با انسان ميشود ، محشور همين با هم آخرت در است ،
الدنيا" همان معنا اين.ميشود محشور قيامت روز در ملكات
به دارد بستگي و است كردن درو آخرتاست "الاخره مزرعه
اينجا ، در كه ميبينيم پس.كشتهايد دنيا اين در شما آنچه
صورت عرفي شاهد برمبناي تاويل و است روشن كاملا مسئله
كه آياتي ساير و الهي ذات بالغه حكمت با كه ميپذيرد
.است هماهنگ شده نازل
كسي هر كه است واضح حد اين تا مجيد قرآن آيات اگر*
يا و نمايد برداشت آيات ظاهر از نيازش رفع براي ميتواند
پس بپردازد ، حسن و مشروع تاويلهاي به عرفي شواهد برمبناي
ما چيست؟ قرآني علوم در متبحر علماي حضور و لزوم
و متخصص علماي به رجوع و حضور هم عقلا كه ميدانيم
هم مسئله.دارد ضرورت قرآني درعلوم متبحرين و دانشوران
منحصر مسئله اگر نيست ، منحصر عربي زبان و ادبيات به فقط
حل مشكل اين عربي زبان گسترده آموزش با بود عربي زبان به
وجود جدياي مشكلات قرآني ، آيات فهم حيطه در اما.ميشد
صرف به هركسي و است عديده مشكلات اين واقعا و دارد
اين در نميتواند هم متوسط حتي يا معمولي يا مجمل مطالعه
هم و عقلي ضرورت هم -ضرورتا لذا.شود صاحبنظر حيطه
كه باشند متخصصيني و علما حتما كه ميكند ايجاب -عرفي
قرائت حتي و قرآن فهم و قرآني علوم زمينه در را مردم
.دهند آموزش مردم رابه قرآني مفاهيم و كنند دلالت آيات ،
حد اين تا قرآن آيات ظاهر اگر كه ميپرسم اجمال به حالا
قرآن و اعلام علماي وجود به ضرورتي چه است ، صريح و بين
ميشود؟ احساس كلام اين استفهام و فهم در بنام شناسان
من.دارد خصوصيتي چنين قرآن آيات اكثر كه كردم عرض من -
داردكه وجود آياتي مجيد قرآن در كه نيستم قضيه اين منكر
جا يك مثلا.ميمانند در آن در هم دانشمندان بزرگترين
من او حيا و الا الله يكلمه ان لبشر ماكان و":ميفرمايد
فرق اينجا در ".اليك فيوحي رسولا يرسل و حجاب ، وراء
چيست؟ اليك فيوحي رسولا ويرسل حجاب وراء من و وحي ميان
استثنايي ايناست مورد سه اين ميان فرق مشكلات ، از يكي
استثناي فرموده ، مطرح موارد اين ميان در متعال خداوند كه
نيست ، كس هر كار اينها فهم.منقطع استثناي يا است متصل
عرب ، ادبيات علوم در كه است متخصص بسيار بسيار افرادي كار
در عرفان ، در اعلا حد در فلسفه در بلاغت ، و فصاحت در
فهم لوازم از همگي كه روايات و اخبار در بالاخره و فقه
.هستند آن مشكلات و قرآن آيات
كه مقدماتي مجموعه اين ميان در روايات و اخبار به توجه *
فرموديد ، ذكر قرآني علوم عالم يك در جمع و قرآن فهم براي
دارد؟ اهميتي چه
تنها را قرآن آيات نميتوانيم حال هر به ما ببينيد ، -
حاضر آن كنار در كه دارد علمي يك هميشه قرآن.كنيم لحاظ
هنگام در (ص)اكرم پيامبر لذا.است "سنت" آن و است
اني":فرمودند و كردند اشاره مهم مساله اين به وفاتشان
ان ما اهلبيتي ، عترتي و الله كتاب الثقلين ، فيكم تارك
يرضا قاحتي يفتر ولم ابدا بعدي تذلو لم بهما تمسكتم
".عليالقرآن
موضوع؟ اين در است مواردي چه شامل سنت *
از اعم ،(ع)معصوم تقرير و فعل و قول يعني سنت -
و گفتار كه ،(س)زهرا يافاطمه اطهار ائمه يا (ص)رسولالله
كنار در بايد ما را سنت.است سنت رضايتشان و كردارشان
.كنيم لحاظ تنهايي به را قرآن نميتوانيم و بگذاريم قرآن
مجموعهاي هم با دو اين و دارد قرار سنت قرآن ، كنار در
بشر براي را انسانسازي و قانون كه ميدهند تشكيل را
است ، انسانساز كتاب قرآن كه معتقديم ماميسازد فراهم
سنت به عميقا قرآن ، فهم براي كه بدانيم بايد ما اما
ميگيرند ، قرار هم كنار در كه دو اينهستيم نيازمند
آن از ما و ميشود روشن ما براي قرآن معارف كه ميبينيم
فقها و علما كار كيست؟ كار اين خوب ، .نميمانيم بيبهره
ميگذارند فرق و دارند روايات در تبحر كه است بزرگان و
با مخالف روايت كدام اينكه يا ضعيف ، و صحيح روايت ميان
فهم اين..و ميباشد عمل مورد حديث كدام يا است ضرورت
كار روايت ، سقم و صحت حيث از روايت ، زبان دانستن و روايت
بدهد تشخيص بتواند كه است متبحر اسلامشناس يك و فقيه يك
را سنت ما كه هنگامي ميبينيم لذا.سازد متمايز هم از و
.ميبريم قرآن از را اوفي نصيب آنگاه گذاشتيم ، قرآن كنار
و روايات و احاديث از اطلاعاتي هيچگونه كه فردي اما
.ببرد بهره حد اين تا نميتواند ندارد ديگر مسائل
بسياري روشنگر كه آيات نزول تاريخ و نزول شان همچنين *
مجيد الله كلام در مندرج موضوعات و مفاهيم و اشارات از
.است
اين كسي اگر.دارد لازم تبحر هم نزول شان دانستن بله ، -
حفظ را قرآن طوطيوار ، صورت به فقط نداند ، را مسائل
.برد نخواهد آن اصل از نصيبي و بهره و ميكند
...است توجه وجهه هم قرآن قرائت و حفظ حال هر به اما *
مساله اين مختلف جلسات و مواقع در و هميشه من ببينيد ، -
در الان كه است خوبي بسيار كار كه ميكنم و كرده عرض را
قرآن حفظ به وادار را بچهها و يافته رواج ما كشور
حفظ كنار در ما بايد.نيست تنهاكافي اين اما.ميكنند
بايد آنها و بياموزيم آنها به نيز را قرآن معارف قرآن ،
بايد يعني چيست؟ آيه اصل از مقصود كه بياموزند تعقل با
كردن بر از و خواندن صرف.شود حفظ قرآن حرمت و احترام
معاني رقاع و فهميدن قرآن ، آموزش ارزش.نيست هدف قرآن
.بدهيم قرار اين بايد را اساس.است وحي
گذشته و اسلام صدر در كه زيادي روايات ميرسد نظر به *
داشته ، وجود صحيح قرائتهاي ضبط در دقت و قرآن حفظ باب در
كه بوده كتاب به دسترسي عدم و مكتوب قرآن كمبود دليل به
سوي از و خاصي شرايط در فقط گذشته ، شرايط به توجه با
ضمن.شود تهيه ميتوانسته امكانات صاحب مراجع و افراد
است ، محفوظ كار اين فضل و قرائت بركت حال هر به اينكه
قرآنها انواع الان كه شود دانسته هم مساله اين ميبايد
و گروهها همه براي كوچك و بزرگ قطعهاي و مختلف صور به
و مفاهيم به توجه ميبايد لذا و است دسترس در سليقهها
اين حال هر به.باشد توجه مركز در نيز قرآن معاني رقاع
باشد ، افراطي اگر شكل به توجه كه كرد فراموش نبايد را اصل
بايد اين بنابر و ميشود محتوا به توجه كاهش موجب
و درك با متناسب قرآن ، تعاليم و معاني به توجه روشهاي
.گيرد قرار توجه مورد بيشتر معاصران نيازهاي و زبان
و مفاهيم و بفهمند را معنا بايد.است درست كاملا بله ، -
قوانين كه است معاني اينكنند درك را قرآن موضوعات
اگر وگرنه ميدهد ، نشان ما به را تعالي روش و زندگي
حفظ را قرآن و بنشينند فقط كه بياوريم بار چنان را جامعه
را خدا كلام معاني كه آن بدون كنند روخواني يا كنند
خداوند و نميبرند واقعي فايده و حظ مسلما دريابند ،
قرائت قرآن.برنامههاست و مفاهيم درك بر نظرش هم تعالي
.الهي فرامين و معاني از پيروي براي و فهميدن براي ميشود
فهميده اگر اندك قدر به ولو قرآن معارف.است اساس اين
.بداند چيزي انسان كه آن بدون است آن كل حفظ از بهتر شود
آن تاويل ، جواز درباره است ممكن اگر بحث ، اين ادامه در *
را نظرتان تاويل حد نيز و معتقدند ما علماي كه گونه
را جواز اين چگونه نقلي و عقلي دلايل اينكه و بفرماييد
چارچوب در كه است قائل آن براي حدودي چه و ميكند صادر
.نشويم تفريط و افراط دچار ما حدود آن
.بود مساله اين روشنگر حدي تا من قبلي اظهارات و پرسشها -
اساس بر نميتوانيم ما كه دانست بايد كلي طور به اما
جاهايي در.بدهيم قرار تاويل مورد را قرآن خودمان سليقه
ضرورت يك يا و عقلي ضرورت يك با ميكنيم برخورد ما كه
مساله اين به ضرورت آن تحت و شرايط آن در و شرعي ،
مقصود ولي ميگويد را چيزي كلام ظاهر كه ميرسيم
كنيم لحاظ را ظاهر معناي اگر يعني باشد ، اين نميتواند
آن در ميكند ، پيدا منافات ما عقايد اصول و عقلي اصول با
درباره تاويل ضرورت و تاويل حد اين.است جايز تاويل صورت
به هستيم موظف ما بود اين جز اگر الا و است قرآن آيات
.كنيم عمل آيات ظواهر
جايز را تاويل موارد ، برخي در خاص طور به سنت آيا *
ميكنند ، خاص معنايي بر دلالت كه اخباري يعني نشمرده ،
دارند؟ ما براي وجهي چه كند ، كفايت هم ظاهر ولو
و كردهاند تفسير (س)اطهار ائمه كه ديديم جايي اگر -
.بپذيريم را آن كه موظفيم ما است ، اين مقصود گفتهاند
نبود نيز روايتي و بودند نكرده تفسير آنها جايي اگر اما
همان دنبال به بايد دارد ، ما عرفي روشن ظهور يك هم آيه و
روي ما كه نيست طور آن يعنيبگيريم را آيه ظهور
نظرش به تاويلي نوع هر كسي هر خودمان ، شخصي سليقههاي
ميكنند ، تاويل و تفسير شكل يك عرفا.بداند مقبول را رسيد
نيز تاريخنگاران نوع ، يك جامعهشناسان نوع ، يك فلاسفه
خودش سليقه به يك هر.ميدانند مطلوب را تاويل نوع يك
در افراط از نوعي صوفيان تاويلهاي مثلاميكند عمل
درست ما نظر به كه است صوفيانه سليقه رايو به تفسير
ميكنيم تاويل را آيهاي وقتي ما حقيقت در.نيست
طور اين تعالي و تبارك خداوند كه بگوييم ميخواهيم
ميدهيم نسبت خداوند به را معنايي يك داريم.ميفرمايد
و مرز در را تاويل بايد ما.باشد كذب و غلط است ممكن كه
ضرورت يك مخالف نكنيم تاويل اگر كه كنيم محصور جاهايي
.ميآيد لازم دين با مخالفت يا است شرعي ضرورت يا عقلي
و تعقل بر تاكيد و سفارش كريم ، قرآن از متعددي آيات در *
ديدن از فراتر معنايي هم كردن نظر حتي و شده تفكر و تدبر
و تعقل بر تاكيد همه اين به توجه با آيا حضرتعالي.دارد
آيات از بسياري فرجام در معمولا كه انساني مستقيم تفكر
حديث ، و روايت غياب در را تاويل جواز گرديد ، قيد الهي
يعني نميفرماييد؟ تصور واسعتر اندكي بشري عقل براي
مجاز انساني عقل داشت ، ابهام اگر مجيد قرآن از مفهومي
نظرهايي اختلاف و دارد كه محدوديتي و نسبيت عليرغم باشد
آيات مفاهيم فهم سپس و استفهام به دست دارد ، بالتبع كه
تفسير نظير افراطي تفسيرهاي من منظور البته بزند؟
ما عرفاي از بسياري نيست ، اما قرآن از عربي ابن افراطي
نظر به كه دارند الهي آيات از تاويلهايي و تفسيرها هم
واجد حال درعين ولي بدهد ظاهر با مخالفت بوي نميرسد
قرآني مفاهيم درياي با رابطه در نيز جديدي معاني و لطافت
داريد؟ نظري چه حد اين در.ميباشد
نظر در آيه آخرين تا ابتدا از را مجيد قرآن اگر شما -
تعقلون ، افلا ;انسان عقل به ميكند ايكال مرتبا بگيريد ،
يعني...و تتفكرون افلا تفهمون ، افلا تتدبرون ، افلا
قرار انسان انديشه و تعقل روي بر را اساس الهي ، آيات همه
تفكر باماست دين اساس تفكر و تعقل و انديشه.ميدهد
را خدا انديشه با و ميرسد نتيجه به خداشناسي كه است
تفكر باميكنيم درك را توحيد ابعاد و ميشناسيم
برحقرا مذهبي يا و كرد انتخاب را صحيح دين ميتوان
قول به و شده بنا انديشه بر انسان اساس.ميكنيم گزينش
:مولانا
انديشهاي همه تو برادر اي
ريشهاي و استخوان خود مابقي
تفكر به موجودات ساير بر انسان برتري و انسان وجود اساس
باب در آنچه اما.انسان فطرت و مجرد عقل به است ، مربوط
روي نبايد ما كه اين است مطرح ما سوي از آيات تاويل
تفكر يك بايد كنيم ، تاويل را آيات خود ، شخصي سليقههاي
.دهيم قرار نظر مد را انحرافي غير و درست
چيست؟ تفكر انحراف يا و صحيح تفكر تشخيص معيار*
آن بر بزرگ علماي و عقلا و انديشمندان كه چيزي آن -
عقلا ، عرف يعني ميانديشند ، اساس آن بر و دارند اتحاد
جهاني دين سلام وا اسلام كتاب قرآن كه معتقديم ما زيرا
است صادق مكانها و زمانها همه در لذا و است اديان خاتم و
زمان يك به مربوط قرآن.است بشريت نيازهاي همه جوابگوي و
.است انسانسازي قانون و معتبر قيامت تا و نيست خاص
سوي از تاويل جواز باب در حضرتعالي اينكه مورد در*
فيالعلم راسخون ضمنا و فرموديد مطالبي فيالعلم راسخون
(ع)معصوم امامان و (س)زهرا فاطمه و (ص)رسولالله مرادف را
باب در شيعه نظر بر ديگري دليل مساله ، اين آيا دانستيد ،
زاويه همين از نميتوان يعني نيست؟ مهدويت و عصمت
منظور و قرآن فهم به نياز دليل به كه كرد اقامه استدلالي
منتفي هيچگاه فيالعلم راسخون به نياز اساسا كلامالله ،
باشد؟ خالي حجت از نميتواند زمين جهت همين به لذا و نيست
بيت اهل زيرا كرد ، استدلال هم گونه اين ميتوان بله ، -
نيز و الهي علم دليل به اجمعين عليهم سلامالله معصومين
تاويل به نياز كه را آنچه هست ، مقدسشان ذات در كه عصمتي
بيان بشر افراد ساير و مردم عموم براي دارد تفسير و
و انحراف اجازه هيچگاه طريق ، اين از و ميفرمايند
اگر حقيقت ، درنميدهند را نادرست تفسيرهاي و سوءتعبير
توجه اطهار ائمه و رسولالله سنت به مجيد ، قرآن دركنار
از مسلمانان و نميآيد پديد اختلافي اصلا بشود ،
و ميكنند برقرار ارتباط الهي كلام با طريق مطمئنترين
.ميشوند بهرهمند قرآني معارف از
|