نميگذارد تنها را فلسطين تهران ،
ميگويد خود نبردهاي از فلسطيني زن خالدچريك ليلا
:مقدمه
شاهد هفتاد دهه در كه است نسلي براي آشنا نامي خالد ليلا
.بود صهيونيست اشغالگران عليه فلسطين مردم مسلحانه نبرد
از يكي در كه -هواپيماربايي متهورانه عمليات دو با وي
جهاني آوازهاي -شود ربوده اسحاقرابين بود قرار آنها
.يافت
-مخلوع شاه درزمان خالد ليلا كه دارند ياد به ما همنسلان
جايگاه جوانان ميان در -بود اسرائيل همپيمان كه
گاهي هنگام ، آن در مثال عنوان بهداشت ويژهاي
خاصي دلاوري رژيم آن با مبارزه در كه را دختر دانشجويان
.ميكردند خطاب نام اين به ميدادند نشان
به ماجراها آن از دهه سه گذشت از پس خالد ليلا حال ،
ديهيم و نيست شاهنشاهي ديگر كه ايراني ;است آمده ايران
.دارد سر تارك بر را فلسطين با همپيماني و جمهوريت
نبردهاي و جهانبيني پيرامون و رويدادها آن همه درباره
انجام وي با گفتوگويي فلسطيني چريك اين حال و گذشته
.داديم
مردم نبرد از دورهاي تاريخي گواه شما خالد ليلا خانم *
از خارج مسلحانه نبرد و هواپيماربايي كه هستيد فلسطين
زندگي كجا در اكنون.است آن مشخص ويژگي شده اشغال فلسطين
مشغوليد؟ كار چه به و ميكنيد
زندگي -اردن پايتخت -امان در خانوادهام با اكنون من -
در همسرم كار.بشار و بدر فرزندم دو و همسر با.ميكنم
شدم فلسطين وارد و آمد پيش فرصتي قبل سال چند.جاست همان
خارج در هنوز ما ملت.بمانم آنجا در نتوانستم اما
بود اشغالگران زنداني پيشتر كه همسرم همچون است ، پراكنده
بدون نتوانستيم ما لذاگرديد تبعيد خارج به آنجا از و
در زندگي از رو اين از.شويم كشورمان وارد اسرائيل اجازه
.شديم محروم [غزه و باختري كرانه] فلسطين
هستي؟ فلسطين آزادي براي خلق جبهه با هنوز آيا *
عضو و فلسطين آزادي براي خلق جبهه مركزي كميته عضو من -
ملي مجلس عضو و فلسطيني زنان سراسري اتحاديه اداري شوراي
سازمانها اين تكتك يا كل در من رو اين ازهستم فلسطين
.دارم فعاليت
هنوز آيا داشتيد چپ جهانبيني زماني شما ميآيد نظر به *
پايبنديد؟ عقيده اين بر هم
انديشه از فلسطين آزادي براي خلق جبهه در ما ، -
ميكرديم ، استفاده مبارزه روش يك عنوان به سوسياليستي
آن ، روش و دارد اتكا علمي قوانين بر پديدهها تحليل
اردوگاه فروپاشي عليرغم ما نظر بهاست علمي -ديالكتيكي
توجه قابل جهات برخي از همچنان نظريه اين سوسياليستي ،
از بشريتو فرهنگي ميراث و خود فرهنگي ميراث بر ما.است
منظور به و داريم اتكا انسانياش ميراث و تمدن جمله
.ميگيريم درس آنها از مبارزاتمان در پيشرفت
نقش هشتاد ، دهه ميانههاي و هفتاد دهه در خلق جبهه *
نقش اين اكنون.داشت فلسطين مردم نبرد در پيشتازانهاي
است؟ چگونه فلسطين مردم انتفاضه در
انتفاضه از بخشي رهبرانش ، و كادرها و اعضا ، با خلق جبهه
كنگره از پس خلق جبهه رهبري كه بگويم بايد.است كنوني
را خود فعاليت تا است شده منتقل فلسطين درون به جبهه ششم
فعاليت ثقل مركز زيرا ;دهد انجام فلسطين سرزمين در
همچنين ، .است شده منتقل شده اشغال ميهن درون به فلسطينيان
(انتحاري) عملياتي فلسطين آزادي براي خلق جبهه پيش چندي
عرصه در كوشش براي ما جبهه.داد انجام تلآويو در
جمله از و -مبارزه اشكال همه با و نيرومندي با انتفاضه
.است شده صحنه وارد -مسلحانه مبارزه
پيشتاز هفتاد دهه در فلسطين آزادي براي خلق جبهه *
جهاد و حماس از چرا اكنون بود ، صهيونيسم عليه مبارزه
است؟ افتاده عقب -هستند جوانتري سازمانهاي كه -اسلامي
نخستين جزو مسلحانه نبرد آغاز همان از خلق جبهه -
و شد سازماندهي مسلحانه مبارزه اساس بر كه بود گروههايي
سال در حماس.آورد دست به فراواني ، تجربه از 52سال پس
انتفاضه شروع از پس اسلامي جهاد سازمان و شد 1988تاسيس
عقبتر يا جلوتر معناي به وجه هيچ به اين.شد تشكيل اول
كه شديم شرايطي گرفتار ما سال 1990 از پس.نيست كسي بودن
گفتوگوهاي درباره فلسطين آزاديبخش سازمان با آن طي
ما.شديم جدا سازمان آن از و كرديم پيدا اختلاف مادريد
به كه اسلو مذاكرات با و گفتوگوها اين با
اين اكنون.بوديم مخالف شد ، منجر اسلو موافقتنامههاي
فلسطين ملت براي رافاجعهاي اسلو كه ما ديدگاه
در را اسلو پيامدهاي ما.است رسيده اثبات به ميدانست
پياپي دولت چندين كه ميبينيم وحشيانهاي هجومهاي
.دادند انجام ملتمان عليه اسرائيلي
همانند ما براي اسلو موافقتنامههاي كه بگويم را اين
شكاف فلسطيني گروههاي همه ميان در و بود لرزه زمين
را خود كنگره آييم ، خود به تا شد باعث امر اين.انداخت
را آينده سياستهاي و بپردازيم ارزيابي به كنيم ، برگزار
آن از و -فلسطيني گروههاي همه و ما اكنون.نماييم ترسيم
فلسطين در واحد رهبري داراي -اسلامي جهاد و حماس ميان
برنامه اين و ميكنيم ترسيم را برنامههايمان ;هستيم
.مينماييم اجرا شده اشغال سرزمينهاي درون در را انقلابي
از فلسطين آزادي براي دموكراتيك جبهه و خلق جبهه *
واقع در يا.شدند جدا باسازش مخالف دهگانه سازمانهاي
نزديك ياسرعرفات به شما آن از پس.كردند اخراج را شما
.شديد
رهبري با گفتوگو انجام پيرامون اختلاف داد رخ چه آن-
عنوان به "الفتح" با ما.بود فلسطين آزاديبخش سازمان
كرديم باز را گفتوگو باب فلسطين ، عرصه در فعال سازماني
"الفتح" همچون سازماني گرفتن ناديده كه ميدانيد و
بسيج نيروها بايد مرحله هر در كه معتقديم ما.است ناممكن
به اسلو درباره الفتح با اساسيمان اختلاف لذا شوند ،
ما لذا.نيست الفتح سازمان با وگو گفت اجراي عدم معناي
متحد فعاليتهاي سود به اينگفتوگوها ميگوييم
آن در.است فلسطيني گروههاي اتحاد منظور به و فلسطينيان
نيازي مردم اتحاد به و شد پاره پاره فلسطين ملت هنگام
روبهرو وحشي دشمني با ما كه ميدانيد شما.بود مبرم
انساني و اخلاقي و قانوني مانع هيچگونه كه هستيم
.داريم نياز اتحاد به ما نتيجه در.نيست جلودارش
وارد فلسطين ملي مجلس اجلاس در شركت قصد به پيش سال چند*
با گويا و (است باختري كرانه منظورم)شديد اسرائيل
بود؟ چه ماجرا كرديد؟ پيدا لفظي درگيري اسرائيليها
كه كشورم وارد من.شد نخواهم و نشدم اسرائيل وارد من -
به اسراييليها نخست ، بار.شدم دارد ، نام فلسطين
را باختري كرانه به ورود اجازه من كه دادند خبر اردنيها
است اسرائيل ارتش سخنگوي كه شلومودرور دوم ، بار.ندارم
كه آن مگر بشود وارد نميدهيم اجازه خالد ليلا به گفت
و اردن مرز در.كند امضا صلح وله تروريسم عليه را سندي
من از رسانهها و مطبوعات خبرنگاران باختري ، كرانه
گفتم داري؟ را سندي چنين امضاي آمادگي آيا كه پرسيدند
.كرد نخواهم امضا ببرند را جسدم اگر حتي
آزادي براي خلق جبهه رهبري از حبش ژرژ دكتر چرا راستي *
گرفت؟ كناره فلسطين
منصب اين از داشت تصميم پنجم كنگره در حبش ژرژ دكتر -
.ميگردد باز دموكراسي مفهوم به آن علل و گيرد كناره
مليگرايان جنبش بنيانگذار و خلق جبهه بنيانگذار وي زيرا
از را مبارزه و نبرد از ساله پنجاه دورهاي كه است عرب
.است گذرانده سر
آن تحكيم و دموكراسي گسترش درباره روشني ديدگاه حبش ژرژ
سازمانهاو رهبران كه جا آن از و دارد ما حزب در
باقي خود منصبهاي در مرگ هنگام تا عربي حكومتهاي
مخالفت پديده اين با ميخواست خود استعفاي با ميمانند ،
او و ميكنيم انتقاد پديده اين از عرب جهان در ما.كند
در حبش ژرژ.داد ارائه زمينه اين در را زندهاي نمونه
براي خلق جبهه كلي دبير از را خود استعفاي ششم كنگره
از او كنارهگيري عمده دليل اين.كرد اعلام فلسطين آزادي
فلسطين آزادي براي خلق جبهه عضو همچنان وي.است منصب اين
.نيست آن رهبري جايگاه در اما ميرود شمار به
را فلسطينيها آيا ميبينيد چگونه را انتفاضه سرنوشت *
ميرساند؟ استقلال ساحل به
را اشغالگران يابد ، ادامه انتفاضه اين داريم اميد ما -
داشته پي در را فلسطين كشور برپايي اعلام و بنشاند عقب
در سال 1988 در كه است هايي تصميم تبلور من منظور.باشد
انتظار مارسيد تصويب به و شد گرفته فلسطين ملي مجلس
اعلام براي فلسطين آزاديبخش سازمان مركزي شوراي داريم
به اينكند دعوت گردهمايي به را اعضايش مستقل كشور اين
را فلسطين كشور ميخواهيم جهانيان از ما كه است آن معناي
سرزمينهايش از بخشي هنوز كه كشوري.بشناسند رسميت به
اين در خلق جبهه.ميكوشد آن آزادي براي و است شده اشغال
شرايط آن موجب به كه است داده ارائه پيشنهادي زمينه ،
.است شده تشريح فلسطين كشور اعلام
جنبش وجود با است؟آيا وضعي چه در فلسطين چپ اكنون*
بيشتر) دارند؟ فلسطين در پايگاهي چپگرايان اسلامگرايي ،
.(است غزه و باختري كرانه منظورم
اسلامي و عربي جوامع همه همانند فلسطين جامعه بيگمان -
نيروهاي اگر نتيجه در و است برخوردار اسلامي فرهنگ از
آيند پديد اسلامي ايدئولوژي و شمايل و شكل با فلسطيني
وجودي واقعيت اسلامي جهاد و حماس لذا.نيست عجيبي چيز
داراي آنان.رساندهاند بهاثبات نبرد عرصه در را خود
در فلسطين ملت و هستند مردم ميان در مريداني و هواداران
ما.هستند مسلكي و ايدئولوژي هر با فلسطيني مبارزان كنار
و (حزبالله) زرد پرچم كنار در (حماس) سبز پرچم وجود از
امر اين زيرا.نميبينيم زيان (خلق جبهه) سرخ پرچم
آن نشانگر و است جامعه اين تندرستي و مزاج صحت بيانگر
شما.دارند شركت نبرد اين در سياسي طيفهاي همه كه است
جبهه پرچم كنار در را حزبالله پرچم مردم ، تظاهرات در
حماس پرچم و فلسطين پرچم و الفتح جنبش پرچم و خلق
.ميبينيد
ميبيني؟ چگونه را تهران كنفرانس *
روحي و معنوي پتانسيل يك آن برگزاري صرف من ، باور به -
به.قدرت و توان اين با هم آنميبخشد فلسطين ملت به
زيرا.دارد مهمي معاني انتفاضه ، از حمايت كنفرانس من نظر
و شارون سوي از وحشيانهاي يورش كه ميدهد رخ شرايطي در
.دارد جريان لبنان و فلسطينيان عليه فاشيستش دولت
لبنان سورياندر رادار جايگاه آنها اخيرا كه ميدانيد
كه ميماند باقي پرسش اين همه ، اين با.كردند بمباران را
بدل ملموس و مادي عمل به را شده اتخاذ تصميمهاي چگونه
شركت كنفرانس اين در كه است كساني همه چالش اين.كنيم
.گيرد انجام خوبي كارهاي انتظاردارم من همه اين با.كردند
.نميگذارد تنها را فلسطين ملت تهران ،
از پيش كه داريد ايراني مبارزان از خاطرهاي آيا *
كردند؟ پيكار اسرائيل عليه شما كنار در ايران انقلاب
كه ميآورم ياد به را "مظفر" شهيد فراوان افتخار با -
امر اين.كرد منفجر تلآويو در سينمايي در بمب با را خود
فلسطين انقلاب آغاز همان از ايران ملت كه است آن نشانگر
.است بوده آن كنار در
داريد؟ خاطر رابه ايراني شهيد اين اصلي نام آيا *
رخ سال 1971 در كه دارم ياد به را ماجرايي اما.خير -
وي.كرد تعريف برايم را ماجرا اين لبناني روحاني يك.داد
قاليچه يك كه بود كرده برخورد ايراني يك با حج هنگام به
از مردايراني اين.بود آورده مكه به را خود دستباف
آن ميشناسي؟ را خالد ليلا كه بود پرسيده لبناني روحاني
او من اما ميشناسيم را ليلا ما همه كه بود گفته روحاني
و داده لبناني روحاني آن به را قاليچه سپس.نديدهام را
من به و برساند من به را آن كه بود كرده خواهش وي از
مبارزه كنار در و او كنار در -ايرانيها -ما" كه بگويد
".هستيم فلسطين ملت
را نامش كه بود خواسته روحاني آن از ايراني فرد آن اما
است ، شاه زمان به مربوط قضيه كه ميدانيد.نكند ذكر
كه -خودتان روزنامه در دارم تقاضا شما از اكنون لذا
فرزندانش از يكي به يا است زنده اگر او ، به -است پرتيراژ
.كنم سپاسگزاري وي از تا بگيرد تماس من با كه كنيد اعلام
تحميل ما بر لبنان در اسرائيل كه جنگهايي همه بهرغم من
من اتاق در لحظه اين تا و كردم محافظت قاليچه اين از كرد
نمادي را آن و است من افتخار مايه قاليچه اين.دارد قرار
را او نه تاكنون كه ميدانم مردي سوي از بزرگي حمايت از
.ميشناسم را نامش نه و ديدهام
چندتاست؟ ربودي كه را هواپيمايي شمار *
اول عمليات.كردم شركت هواپيما ربودن عمليات دو در من -
رابين اسحاق بود قرار كه بود امريكايي هواپيماي يك ربودن
واشنگتن در اسرائيل سفير هنگام آن در وي.باشد آن سرنشين
هواپيماي.داد تغيير را هواپيمايش رم در رابين اما.بود
و رفيق آن طي كه بود اسرائيلي "العال" هواپيماي دوم
او.شد كشته اسرائيل گارد توسط "اورگلو پاتريك" همكارم
من.ميجنگيد خلق جبهه صفوف در كه بود نيكاراگوئه شهروند
منتقل بيمارستان به انگليس پليس توسط كه شدم زخمي نيز
.شدم
پياده از پس و برديم دمشق به رم از را اول هواپيماي ما ،
بر آن از قبل البته و كرديم منفجر را آن مسافران ، كردن
.درآمديم پرواز به تلآويو فراز
ميبينيد؟ چگونه را فلسطيني زن وضع *
زن ، اين.ماست خلق وضع از تابعي فلسطيني زن وضع -
-را فراواني مسئوليتهاي و مبارز بردبار ، پيكارگر ،
در فلسطيني زن.دارد عهده به -انتفاضه اين در بهويژه
خالي مبارزه در را خود سنگر فلسطين ، نبرد تاريخ روند
تغيير انتفاضه شرايط برحسب او جايگاه اكنون.است نكرده
اقتصاد مسئول خانواده ، از حمايت مسئول وي.است كرده
اين در كه است اسرائيلي كالاهاي تحريم مسئول و خانواده
مسئول او.است خانه مسئول او زيرا بود ، موفق بسيار راه
برابر در فلسطين جامعه دروني جبهه و دروني وحدت تحكيم
.روبهروست آن با جامعه اين كه است يورشهايي بيرحمي
همه از فلسطيني مهاجر زنان ما ;فلسطين از خارج در اما و
زمينه در چه.مشغوليم انتفاضه از حمايت به راهها
و دوستان و برادران با روابط زمينه در چه و اطلاعرساني
مالي كمكهاي جمعآوري زمينه در ما ، .جهاني عرصه در چه
فلسطيني خانوادههاي از وسيله اين به و داريم فعاليت نيز
دشواريها ، دربرابر بتوانند تا ميكنيم پشتيباني
.كنند مقاومت
است؟ ايران از شما ديدار نخستين اين آيا*
از اما است ايران به فيزيكيام سفر نخستين اين آري ، -
.كردهام ديدار شما كشور از پيشتر روحي ، نظر
ديدي؟ را تهران آيا *
.ببينم را خيابان دو توانستم فقط تاكنون متاسفانه -
.ميگذرد كنفرانس در وقتتان بيشتر ظاهرا *
به ديگر سفرهاي بر سفر ، آغازي اين اميدوارم حال هر به -
.باشد ايران
است؟ چقدر سنتان -راستي -خالد ليلا خانم *
.است سال من57 سن -
شديد؟ چريك سني چه در *
سالگي در 15 يعني آن از قبل اما.پيش سال حدود 31 -
.كردم آغاز را سياسي فعاليت
؟ داريد ايران ملت براي ديگري سخن آيا*
و ميدهم قرار خطاب مورد را آزاده انسانهاي من -
ميگويم و ميكنم ايران ملت نثار را خود فراوان درودهاي
و ميدهيم ادامه خود مبارزه به شما حمايت با ما كه
پيشه بردباري و كنيم ايستادگي ميتوانيم بدينوسيله
گستردهتر ما مبارزه باشد بيشتر پشتيباني هرچه.سازيم
با نميتوان را دشمن اينبيشتر پيروزيهايمان و ميشود
اين با ما مبارزه زيرا راند ، عقب به و داد شكست نبرد يك
"وجود" براي مبارزه در.است "وجود" خاطر به مبارزه دشمن ،
اين.رسيد پيروزي به مرحله يك در نميتوان[حدود نه و]
را جبههها همه كه است تاريخي و گشوده مبارزهاي مبارزه ،
- اسلامي و عربي ابعاد در كه زماني تا لذا.گيرد مي بر در
شود ، كمك انتفاضه اين به- اساسي جريان دو عنوان به
افكار بتوانيم كه اين تا يافت خواهد ادامه ما مقاومت
فشار اسرائيل به ما با همراه سازيم وادار را جهان عمومي
.يابيم دست خود حقوق به و سازند وارد
.سپاسگزارم *
يوسفعزيزي:گفتوگو
بنيطرف
|