زندگي ساماندهي براي راهينو درماني هنر
كار اردوگاههاي به معتاد زندانيان
ميروند درماني
را سواري خودروي تهران شرق در كاميوني
كوبيد هم در
شد كشف تبريز در مخدر مواد كيلوگرم 100
بهترين افغانستان در جايگزين كشت طرح
است مخدر مواد توليد از
جلوگيري براي راه
چاپ از خواست مطبوعات از مرتضوي قاضي
كنند خودداري زندانيان مطالب
جايگاه ارتقاي خواستار ارشاد وزير
شد عمومي روابط واحدهاي
زندگي ساماندهي براي راهينو درماني هنر
كه آميختهاند هم همدر با آنچنان درمان و هنر امروزه
"درمان".است ممكن غير امري يكديگر از آنها تفكيك تقريبا
درد كه است كسي آن حاذق طبيب و هنرهاست جميع تنهايي به
خود كه باشد داشته را بيماري تشخيص هنر و بشناسد را
با فقط مهم اين به دستيابي و است درمان از نيمي تقريبا
زيرا نيست ، امكانپذير طبيب يك آكادميك دانش بر تكيه
و محيطي زيست عوامل از بسياري بر شناخت و معرفت آگاهي ،
حتي و فرهنگ زندگي ، نوع جمله از بيمار پيرامون
دانستن كه ميكند نقش ايفاي درمان ، در او ، باورداشتهاي
.است هنرمند طبيب يك هنر عوامل ، اين تمامي
و هنرمند طبيب يك هنر فقط درمان ، بعد و بيماري تشخيص پس
در تحصيلاتآكادميك از غير به بسياري عوامل و است عالم
و دانشگاهها در آنرا از نيمي كه ميكند بازي نقش آن
فطري -ذاتي قطعا آن ارجح نيم و آموخت ميتوان كتابها
وجود بافت و شيرازه در اگر و نيست يا و هست يا يعني.است
جايگاه در ديگران از متمايز هميشه براي را او بود طبيبي
قيمت هيچ به را آن نبود اگر و ميكند حفظ هميشگياش رفيع
.آموخت مكتبي در يا و خريد جايي از نميتوان گزافي
از بخشي يعني است ، حاكم اصل همين دقيقا نيز هنر حيطه در
قسمت ولي گرفت ، فرا كلاس و دانشگاه در ميشود را هنر
است ، اثرگذار نيز آن علمي فراگير بخش بر حتي كه آن اعظم
خميره در را آن بايد هنرمند كه است فطري -ذاتي بخش همانا
نداشت اگر و است هنرمند داشت اگر باشد ، دارا خويش وجود
.است بند هنر ، به
چند نقاشي به محدود ما امروز جامعه در هنر صورت متاسفانه
از بعضا كه شده رنگي پارچههاي و گوني يا خطو و نقطه
شكل كه ميكنم فكر من.است رفته بالا گلي كوزههاي بدنه
كاملا يكديگر با ارتباطشان دنياي در كه سالهاست محتوي و
فلسفه اساس و پايه هم با دو اين ارتباط كه است ، شده قطع
كرد اشاره واقعيت اين به بايد.ميزند دامن را زيبايي و
فكر و نيست آن سيرت كننده بازگو و گويا دگر ، هنر صورت كه
يا و گردد نصب ديوار به حتما بايد هنر صورت كه ميكنيم
اثرگرانتر كه نسبتي به و گيرد قرار پذيراييمان ميز روي
.ميشويم هنرشناستر شود خريداري
پيام اين حال ;باشد پيامدار كتاب يك ميتواند هنر صورت
.باشد كودكان و آشپزي يا و سياسي هنري ، علمي ، ميتواند
با زيبا برخورد و متقابل احترام ميتواند هنر صورت
شرايط با متناسب رفتار ميتواند هنر صورت.باشد يكديگر
هنر صورت.باشد ميكنيم زندگي آن در كه جامعهاي
منتقل را زيبايي احساس ما به كه عاملي هر در ميتواند
و انتقال اين كه نسبتي به است طبيعي.نمايد ظهور ميكند ،
.است ماناتر آن دوام باشد جهانيتر پيام
بافت و شهري صورت ميآزارد را چشم امروز همه از بيش آنچه
حال در منطقي و اصول هيچ بدون و نامتناسب كه ماست معماري
.ميكنم اشاره آن مورد يك به فقط بنده كه است پيشروي
شهر ويلايي خانههاي مجاور در برجها ساز و ساخت مثلا
جمله از.است آورده همراه به خود با را عديدهاي مشكلات
كه اطراف خانههاي به سكنه بيشماري تعداد بودن مشرف
جلوگيري ميكرده ، سلب آنان از را مقيمان امنيت و آسايش
فضاهاي و اتاقها به تاريكي آوردن و آفتاب نور تابش از
را جبراني قابل غير رواني عواقب خانهها ، داخلي مسكوني
چندين درختان به نيز هنگفتي خسارات كنارش در و زده دامان
نامتناسب ساختمانهاي اين.است آمده وارد حياط كهن ساله
نيز شما و من به و جنگند و ستيز به يكديگر با خود كه
معتقدند كه هستند معماراني فكر زائيده ميكنند ، دهنكجي
براي و باشد متناسب امروز شرايط با بايد ما امروز معماري
اين بار از شانه آساني به و نكنند زحمت قبول كه آن
را غيره و زمين گراني كنند ، خالي فرهنگي و ملي مسئوليت
.ميكنند بهانه
خصوص به و كنيم نسخه جامعهمان در را هنر امروز بايد ما
انسان اين به بشود كه شكلي و نوع هر به را ، درمان هنر
به نهادن ارزش بايد.بازگرداند را قرار و آرام بيقرار ،
هنر بايد و كنيم توصيه است خودباوري همانا كه را خويشتن
حمايت چتر زير و ببريم ميدان به زمينهها تمامي در را
.كنيم هديه يكديگر به آرامش كمي جهتدار ، و هدفمند هنر
هم با انگيزهها ايجاد و محركها كردن بيدار براي بياييد
...شويم آشنا آن با و برويم هنر ملاقات به
بيشماري برنامهريزيهاي خلاق ، هنرهاي بستر در امروزه
و گرفته انجام ديداري و تجسمي هنرهاي از استفاده با
شرايط و سطح به بخشيدن بهبود جهت در موثري و محكم گامهاي
خلاقيتشان توسط را خودشان ميخواهند كه انسانهايي زندگي
كندي جين سال 1974 دراست شده برداشته برسانند ، ثبوت به
و راه و كرده تاسيس منظور اين به را موسسهاي اسميت
پيشنهاد معلول هنرمندان درمان براي را جديدي روشهاي
مجموعه از متشكل كه را كتابي تدريج به و ميكند
بيماران قبيل اين براي افتاده اتفاق وقايع و داستانها
:عنوان تحت را كتاب اين كه ميبرد تحرير رشته به است
چاپ بهStories of hope andCourage through art
با كه معلوليني زندگي شرح به او كتاب اين در و ميرساند
پيش در را بهتري زندگي توانستهاند هنر به آوردن روي
دچار دلايلي به بنا كه هنرمنداني همچنين و بگيرند
چگونه كه ميكند تحليل و ميپردازد شدهاند ، معلوليت
(واقعه پذيرش) است افتاده اتفاق كه آنچه قبول با ميشود
از قبل هنر و حرفه همان به است "توانستن خواستن" و
.گشت باز خويش معلوليت
بيان" نقش حكايات ، و داستانها اين بازگويي در كلي طور به
چگونه هنرها از استفاده اينكه و "حالات احساسات كردن
زندگي در را بسياري دگرگونيهاي و تغييرات ميتواند
آشكار كند ، بازي درمان در را موثري نقش و ايجاد انسانها
و پذيرش" عنوان تحت كه كتاب اين بخشهاي از يكي در.است
عكاس يك كه گلوز چاك با مصاحبهاي اسميت است "واقعه قبول
.دارد است موفقي و حرفهاي
از ويتنام جنگ در را خود چشم دو هر كه "نارانجو مايكل"
مجسمههاي ساختن به خويش بهبود دوران در داده دست
.ميپردازد گل و سنگ جنس از (تركيبدار) فيگورتييو
بينايي ، بدون چگونه":ميپرسد او از كه اسميت جواب در او
"ميسازيي؟ مجسمه
:ميگويد
.است "احساس" آن ميدهمو انجام كار يك تنها من
كجا "اشتباه" كه ميگويد من به فكرم سپس ، و ميكنم حس من
.بالاست بينهايت انرژي سطح من در.است كدام ،"درست" و
و است كردن برقرار ارتباط براي گويايي و عالي راه "هنر"
نشان را "احساستان" بتوانيد اگر.بلدم را راه اين من
نيازي ديگر حتي و نداريد واژهها به احتياجي ديگر دهيد ،
چيز چه و صحيح چيز چه بگويد شما به كه نيست كسي به
.است اشتباه
كه آنزمان و كنيد خلق را "احساس" ميتوانيد آنگاه و
.ميشويد ارضاء شما شود خلق احساس
وقت ، يك كنيم ، "احساس" كه آنيم نيازمند انسانها ما همه
به ديگران كمك با گاه و تنهايي به خودمان را كاري يك
.رساندهايم اتمام
در بيمارستانها و درمان بزرگ انستيتوهاي ديگر امروزه
بيماران درمان در "هنر" شگفتانگيز قدرت به آمريكا سراسر
متشكلاست "تيم" درماني مراكز در و واقفند رواني و جسمي
و بيماران پرستاران ، مشاورين ، هنرمندان ، پزشكان ، از
...بيمارستاني مختلف بخشهاي پرسنلهاي
بايد پرده اين":بگويد كه نميشنويد طراح زبان از ديگر
رنگي چه بايد مبلمان" كه بگويد يا و "باشد هماهنگ كف با
!كيست؟ بيمار:ميپرسد طراح كه ميشنويد بلكه !؟"باشد
شخص ، احوالات و حال و روحيه شناخت با كه ميكند تلاش و
در بتواند شخص آن تا كند ، مهيا او براي آرامش با محيط يك
هنر امر متخصصان.كند آرامش "احساس" خانه و كار محيط
:كه معتقدند درماني
آوردن پايين و استرس و نگرانيها كردن كم در "هنر" نقش
شگفتانگيز بيماران جسمي مشكلات بهبود در نگرانيها ، اين
.است
فارغالتحصيل و انجمن اين اعضاي از يكي الرش راجر دكتر
نظريهاش اثبات منظور به تگزاس ، دانشگاه از معماري رشته
سالهاي از كند ، ثابت را "درمان در گياه" نقش ميخواست كه
پس را صفرا كيسه به مبتلا بيمار تعداد 46 تا 1981 1972
به توجه با پنسيلوانيا بيمارستان در جراحي عمل انجام از
اينكه و جسميشان و عمومي وضعيت شناخت و وزن جنسيت ، سن ،
بيمار ، تعداد 23 و برده نظر زير خير يا هستند سيگاري
از بود پر منظرگاهشان كه اتاقي در را گروه نصف يعني
اطاقهايي در را گروه از ديگر نيمي و سبز و پربرگ درختان
.داد قرار بود ، آجر از ديوارهايش كه
در ساكن بيماران:داد نشان تحقيقات و آزمايشات نتيجه
درد درمان ، طول در سبزه و باغ به رو و پنجرهدار اطاقهاي
ديگري گروه از سريعتر بسيار و شده متحمل را كمتري بسيار
و گشته درمان بودهاند ساكن پنجره بدون اطاقهاي در كه
.كردهاند ترك را بيمارستان
همه كه نبود آن فقط تحقيق و مطالعه اين از حاصله نتيجه
باغ و سبزه از گاهي منظر و وسيع پنجرههاي به بيماران ،
...دارند احتياج
...بلكه
:مينويسد خصوص اين در پزشك دوسي لري دكتر
بدن به را خود راه ميتواند هم "احساس" كوچكترين حتي
آوردن پايين در ،"داشتن خوب احساس" تاثير و بيابد انسان
.است شگفتانگيز واقعا بيماران بهبود و درد
نهايتا او كه ميرسد بدانجا الرش دكتر پاياني تحقيقات
:ميكند اعلام
".گروهاند يك هنرمندان و پزشكان"
را "هنر" كه درماني و بيمارستاني مراكز كلي بطور
از پذيرفتهاند خود گروه داخل در "كمكيار" يك بهعنوان
ملاقاتكنندگان و پرسنل بيماران ، روحيه در آن موثر نقش
روز "درمان و هنر" بين مبارك پيوند خبر و حيراتاند در
و ديگر بيمارستاني به بيمارستاني از دهان به دهان روز به
از بعضي در.ميرسد ديگر درماني مركز به درماني مركز از
او تخت كنار در و بيمار اطاق در نقاشي هنرمند مراكز ، اين
ديگري ، بيمار اطاق در بعضا و ميدهد ادامه نقاشي به
.ميرقصد بيمار با رقصندهاي هنرمند
بيشتر امروز دلقكان ، و موسيقيدانان شاعران ، قصهگويان ،
در درماني گوناگون مراكز و بيمارستانها در هميشه از
.شدهاند مستقر كشور از خارج
هنرمند به محيط آرامش حفظ و بيمار و هنرمند بين ارتباط
كمال و تمام آگاهي با او كه است اين مهم و ميشود آموخته
و يكي "هنر با درمان" و "درمان" با "هنر" كه ميداند
.است جدانشدني پيوندشان
"درماني محيط هيات" ديگو ، سان در كودكان بيمارستان در
بينظيرشان ، طرحهاي با را بيمارستان اين گوناگون بخشهاي
.كردهاند تحمل قابل و هيجانانگيز كودكان ، براي
:مثال بطور
آمد و رفت ايستگاه به را انتظار قسمت و راديولوژي بخش
را محيط كل منظور اين براي و كردهاند تبديل قطار
.درآوردهاند كوچك دهكده يك بهصورت
و حيوانات مجسمههاي از پر بيمارستان اين بزرگ حياط
آن زيباي ورودي و است بازي گوناگون ايستگاههاي و پرندگان
دعوتكننده بسيار گرفته قرار آنجا كه بزرگي دايناسور با
.است
!نيست؟ درمان و هنر اين آيا
درمان بخاطر و است بيمار كند احساس كودكي آنكه از قبل
"كودك" يك كه ميآورد بخاطر است ، شده غريبه مكاني وارد
كودك ، دنياي كه ميدانيم ما و ميشود مشغول بازي به و است
خودش دنياي وارد ديگر چيز هر از قبل او پس ، .است بازي
"درمان از نيمي" خود اين و ميكند آرامش احساس و ميشود
.است "درمان همه" گاه و
كوچك بيماران كه باورند اين بر بيمارستان اين كاركنان
تختهايشان در ميتوانند مشكل را اطاقها در شده بستري
بسيار آنها در آمدن حياط به هيجان و شوق و دارند نگه
.است ديدني
ساله سابقه 90 با سانديگو در بهشت دره بيمارستان همچنين
طرحهاي تا خواست مختلف گروههاي و هنرمندان از خود
است نهفته آن در نيز هشداري و آموزنده جنبه كه گوناگوني
كه عامي و عادي انسانهاي روزمره زندگي با ارتباط در را
تشكيل را آمد و رفت پر بيمارستان اين بيماران بيشترين
.كنند تهيه ميدهند ،
:مثال بطور
آمد خوش بيماران به زيبايي و آرام صداي ورود بدو در
از طرح بهعنوان كه هنرمندي و معلم يا و ميگويد
زمينهاي و كف و گرفته كمك خود دبيرستاني دانشآموزان
( Pediatrick )بخش كريدورهاي
به ايمني ، شعارهاي با را بيمارستان اين
داشتن سالم پاي اهميت به آن در و نقاشي زيبا گونهاي
عبارات و جملات نوشتن با همچنين و كردهاند اشاره
:قبيل از محتوايي
"است "درمان" خود خانواده و دوستان جمع در بودن"
.كردهاند آذين را اصلي سالنهاي ديوارهاي
اشياء و عكسها مذهبي ، مجسمههاي بيمارستان ، اين حياط در
و بهبود درخصوص سنتي داستانهاي بازگوكننده كه بعدي سه
.ميخورد چشم به است درمان
تفريح و گردش براي نيز منطقه اين مقيم افراد بعضا
حتي و ميكنند آمد و رفت بيمارستان اين حياط به روزانه
بر احترام بهرسم گلي دسته گاهي ، كه ميشود ديده بسيار
.ميگذارند بهجاي مجسمهاي پاي
بيشتر ميتوانند درماني ، گوناگون مراكز و بيمارستان آيا
صحنه به بيماران روان و جسم درمان راه در هم اين از
!بيايند؟
ميلياردها داروسازي كارخانههاي دنيا ، سراسر در روزه هر
سراسر در درمان منظور به و توليد كپسول و قرص آمپول ،
.ميكنند پخش دنيا
احساس ساعت ، هر و لحظه هر بتوانيم "هنر" كمك به اگر اما
را "عشق" و يكديگر به داشتن دوست و احترام زيباي و خوب
!نميرسيم؟ درمان به زودتر آيا كنيم ، توزيع
ارشد كارشناس -نايبي فرشته
هنر
كار اردوگاههاي به معتاد زندانيان
ميروند درماني
و زندانها سازمان وتربيتي فرهنگي معاون:اجتماعي گروه
اين:كرد اعلام كشورديروز وتربيتي تاميني اقدامات
ايجاد به معتاد ، زندانيان نگهداري براي سازمان
.است آورده روي كاردرماني اردوگاههاي
سال سازمان اين:گفت جمعخبرنگاران در رهي عباس
100(ره) امام تولد سال يكصدمين مناسبت به گذشته
نمايشگاه و 110 سراسركشور درزندانهاي كتاب نمايشگاه
همكاري با (ع) علي امام سال مناسبت به نيز ديگر
.كرد برپا اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت
قاچاق معضل با جدي مبارزه و ريشهكني درخصوص وي
محيط زندان:گفت زندانها و دركشور اعتياد و مخدر مواد
در جرايم اينگونه ازبروز و است كنترلي وقابل بسته
معضل اين پيشگيري براي ولي ميشود جلوگيري زندانها
.شود نهادينه بايد جامعه در
به دارند سعي ايران زندانهاي مسئولان:گفت رهي
وي بتوانند و كرده نگاه بيمار يك عنوان به زنداني
بازگردانند جامعه به سالم طور به و كرده درمان را
.دارند محفوظ را زندانيان وحقوق حق تمام و
ايدز ويروس به مبتلا زندانيان جداسازي درباره وي
وزارت دستورالعمل براساس:زندانيانگفت اين تعداد و
بهمصلحت بيمار زندانيان نوع اين تفكيك بهداشت ،
توصيههاي و باراهنمايي كه شود سعي بايد بلكه نيست
.كرد جلوگيري بيماري اين وانتشار ازبروز بهداشتي ،
بيماري:گفت زندانها سازمان وتربيتي فرهنگي معاون
و است پيشگيري قابل ولي نيست درمان قابل ايدز
تحت وكاملا بسته محيط زندان ، اينكه به باتوجه
بيماري ازاين پيشگيري براي بايد است ، كنترلي
.شود انديشيده لازم تمهيدات درجامعه ،
وآموزشي تربيتي مديركل تهامي سيدعلي حجتالاسلام
خريداري درحال را دستگاهي:گفت نيز زندانها سازمان
داخل به مخدر مواد ورود از آن نصب با كه هستيم
توسط چه و زنداني توسط چه ممكن هرشكل به زندانها
.ميشود جلوگيري كاركنان ،
و سواد كم بيسواد ، را زندانيان اكثر سواد سطح وي
كرد عنوان ميانسال و جوان را آنان سن و زيرديپلم
جمله از زندانيان وسواد سن سطح پاييني:افزود و
و اجتماعي مسائل به نسبت آنان آگاهي عدم دلايل
.است بزه وقوع
كردن باسواد براي زندانها سازمان:گفت تهامي
وزارت همكاري با راستا دراين و است مصمم زندانيان
بزرگي كارهاي سوادآموزي نهضت و وپرورش آموزش علوم ،
تا ابتدايي از مختلف درسطوح زندانيان تحصيلات براي
.است شده شروع دانشگاه
:كرد زندانهااعلام سازمان وآموزشي تربيتي مديركل
اعطا تشويقي مرخصي شوند ، باسواد كه زندانياني براي
.ميشود
براي:گفت معتاد زندانيان مداواي درخصوص وي
صبحگاهي ورزش موادمخدر ، به معتاد زندانيان مداواي
برگزار آنها براي اجباري بصورت ساعت نيم مدت به
.ميشود
را سواري خودروي تهران شرق در كاميوني
كوبيد هم در
بدون آن راننده كه كاميوني ديروز عصر:اجتماعي گروه
بود ، كرده متوقف خيابان درگوشه را آن ايمني اصول رعايت
.كوبيد درهم بشدت را سواري خودروي يك و درآمد حركت به
منطقه در "غربي نواز نو"خيابان در دوشنبه عصر حادثه
.داد رخ نو شميران
حركت به ناگهان به متوقفشده كاميون كه گفتند شاهدان
متوقف نيز آن كه را سواري خودروي خود راه سر در و درآمد
.كوبيد هم در بود ،
دو به وارده خسارت و نداشت جاني تلفات خوشبختانه حادثه
.است "زياد" شاهدان گفته به نيز خودرو
جنوب به شمال سمت از نو شميران منطقه خيابانهاي اغلب
.است شيب داراي
شد كشف تبريز در مخدر مواد كيلوگرم 100
متلاشي و قاچاقچيان دستگيري با:همشهري خبرنگار - تبريز
شامل مخدر مواد انواع حمل و توليد تهيه ، باند شش شدن
مواد كيلوگرم يكصد بر افزون گراس و حشيش هروئين ، ترياك ،
.شد كشف قاچاقچيان از مخدر
در شرقي آذربايجان انقلاب دادگاه قاضي نسب محمود صمد
با عده اين:گفت مطلب اين اعلام ضمن خبرنگاران با گفتگو
و مخدر مواد با مبارزه ستاد انقلاب ، دادگاه همكاري
.شدهاند دستگير بينراهي پاسگاههاي
كيلوگرم هشت:گفت جوانان و خانوادهها به هشدار ضمن وي
در توزيع صورت در كه است هروئين كشفشده مواد مقدار از
.دارد مصرف قابليت بار ميليون يك از بيش بازار ،
بهترين افغانستان در جايگزين كشت طرح
است مخدر مواد توليد جلوگيرياز براي راه
با مبارزه ارشد افسران اجلاس سومين:اجتماعي گروه
گشايش تهران در پاكستان و ايران اسلامي جمهوري موادمخدر
در كشور دو ارشد افسران روزه دو اجلاس اين دريافت
و بحث به موادمخدر با مبارزه جانبه دو همكاري زمينه
.ميپردازند نظر تبادل
مخدر مواد با مبارزه ستاد كل دبير فلاح اجلاس ابتداي در
براي افغانستان در موادمخدر توليد مشكل:گفت كشورمان
در اقدام اساسيترين:افزود وي.است جدي جهان و منطقه
اجراي ما نظر به و است مخدر مواد توليد كنترل خصوص اين
فلاح.است مناسبي حل راه افغانستان در جايگزين كشت طرح
به كمك زمينه در ايران اسلامي جمهوري داد ، ادامه
كشت ليكن داده انجام را اقداماتي افغاني فقير كشاورزان
سازمان و كشورها ساير كمك نيازمند افغانستان در جايگزين
.ميباشد ملل
صورتي در:گفت همچنين مخدر مواد با مبارزه ستاد كل دبير
كشت به تا نگيرد صورت لازم كمك افغاني كشاورزان به كه
افزايش موادمخدر توليد ديگر بار كنند اقدام جايگزين
انبارهاي از بخشي اكنون هم:افزود وييافت خواهد
و است مخدر مواد از مملو افغانستان در موادمخدر
افغانستان جنوب در هروئين به ترياك تبديل لابراتوارهاي
.هستند فعال همچنان
چاپ از خواست مطبوعات از مرتضوي قاضي
كنند خودداري
زندانيان مطالب
شعبه 1410 رييس مرتضوي سعيد قاضي:اجتماعي گروه
از خواست مطبوعات از نامهاي در تهران عمومي دادگاه
متهم امضاي و باخط كه مطالبي مجدد انتشار و چاپ
قانون براساس متهم به نيز آن انتساب و نيست
.كنند خودداري است ، نشده احراز زندانها سازمان
آن نسخه يك كه نامه اين در مرتضوي سعيد قاضي
جمهوري خبرگزاري اختيار در نمابر ازطريق روزدوشنبه
واصله اطلاع حسب:است آورده گرفت ، قرار اسلامي
و روزجامعه شرايط به بنا و زندان از خارج در افرادي
تهيه به مبادرت متهمين ، طرف از خاص باانگيزههاي
.ميكنند ارسال روزنامه به را آن و كرده مطلب
ايران ، روزنامه مسئول مديران براي كه نامه اين در
:است آمده شده ، ارسال ملت و يزد آفتاب همبستگي ،
مطابق ميبايست زنداني نامه اينكه به باتوجه
چنانچه شود تاييد زندان رييس توسط زندانها آييننامه
به سريعا است مذكور متهم امضاء و خط به فوق مطلب
.نمايند ارائه دادگاه
اين صحت عدم به بااشاره خود نامه در مرتضوي
انجام تحقيقات حسب كه است كرده اضافه نامهها
تنظيم متهم توسط و بوده واقعي غير مطالبي چنين شده
.نميشود
خود نامه در تهران عمومي دادگاه شعبه 1410 رئيس
خلاف مطالب مكرر بيان و اكاذيب تكرار:كرد تصريح
كه بوده گونهاي به متهمين از برخي طرف واقعاز
نظر به بعيد نظر صاحبان و مطلعين نزد آن صحت تصور
.ميرسد
روزنامههاي مسئولان مديران به خطاب نامه اين در
خطير وظيفه و مطبوعاتي رسالت:است آمده شده ياد
و مسائل انعكاس در را بيشتري توجه و دقت جنابعالي
.ميكند طلب دريافتي اخبار
جايگاه ارتقاي خواستار ارشاد وزير
شد عمومي
روابط واحدهاي
عملكرد از اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزير:اجتماعي گروه
ارتقاي خواستار و كرد انتقاد عمومي روابط واحدهاي
.شد عموميها روابط جايگاه
دومين گشايش مراسم در دوشنبه روز كه مسجدجامعي احمد
ميگفت ، سخن ايران عمومي روابط مسائل بررسي همايش
دولتي دستگاههاي به نسبت مردم اعتماد امروز:افزود
آن عملكرد و مجريه قوه رئيس به آنان اعتماد مرهون
اعتماد اين ايجاد زمينه در عموميها روابط و است
.بودهاند ناموفق
دولت ، به وابسته اجرايي دستگاههاي:كرد تصريح وي
يك بهعنوان را رئيسجمهور به مردم اعتماد بايد
عمومي روابط دانش از استفاده با و بدانند ملي سرمايه
و مردم ميان ارتباطي پل ايجاد براي سرمايه اين از
.بگيرند كمك مسئولان
|