دركه در تعطيل روز يك وحاشيه متن
خوشايند نه‌چندان خاطره‌اي
تلفني مزاحمت پديده
اول نوآموزان سلامت سنجش ملي طرح
شد آغاز ديروز از ابتدايي ،
هوانيروز عمومي پشتيباني فرمانده
است بررسي تحت چرخبال
سقوط علت:اصفهان
انتشار 15 با مطبوعات بر نظارت هيات
كرد موافقت جديد نشريه
دركه در تعطيل روز يك وحاشيه متن
نه‌چندان‌خوشايند خاطره‌اي
درآن مي‌شد كه فضايي همان است؟ دركه همان جا اين آيا *
از سپاس نمازي‌به خودت دل براي ، كني خلوت طبيعت دل با
آري جاي بر متعال خداوند
نمي‌داني كه توهست در رخوتي حس سركار پنجشنبه ، همين مثلا
به فكري تلاش ، و هفته‌كار يك خستگي يا است بهار فصل از
شماره نوجواني از دور چندان نه ايام مثل مي‌رسد نظرت
خودتان فرداي براي قراري و مي‌گيري را دوستي خانه تماس
در حتي را آن خنكاي كه بهار هواي مي‌گذاري ، است جمعه كه
خودت به مي‌كني حس خود زيرپوست در تهران دودزده هواي اين
تازه هواي كلي بعد ، هفته يك براي محشره جا آن" مي‌گويي
قرار هم با دوستت دوستان و دوستت و تو جمعه "مي‌دهم فرو
داريد را دركه سربالايي از بالارفتن توان همه مي‌گذاريد ،
گويي كه مي‌خوري بر جمعيتي به راه ابتداي در هنوز اما
ببرند ، لذت هوا اين از كه خوانده‌اند ترا فكر هم آنان
بوي اقاقيا عطر عطرياس ، كه مي‌افتي سالهايي ياد به ناگاه
مزه‌مزه شيرين را كودكانه روياي ذهن مشام توي بهار
رفته‌اي ، خود دور چندان نه سالهاي به گويي تو.مي‌كند
چهره پير چه - جوان چه سالها آن - دركه پس‌كوچه‌هاي كوچه
درهر و داشتيد بردوش خود با را كوهستان از گرفته‌اي غبار
.مي‌يافتيد را راه ادامه توان "قوت خدا" كلمات با ايستگاه
گاه مي‌رفتي ، او با همگام تا مي‌بوديد طبيعت دل اهل بايد
دوستان با خستگي و عطش رفع براي چاي از ليواني بهانه به
زمزمه لب بر شاعري از شعري يا سرودي و مي‌كرديد بيتوته
محكم‌تر را طبيعت با دوستانت و تو پيوند كه مي‌كرديد
هركدام !بود آشنا آدمي با طبيعت براستي نه اما ، .مي‌كرد
يا پنير و نان كه داشتيد همراه خود با كوله‌باري شما از
در را ميوه‌ها پوست مي‌داد ، راه توان خرمايي و نان
غبار طبيعت خانه نكند تا مي‌انداختيد پلاستيكي كيسه‌اي
خودرو گلهاي كنار از احتياط با چنان.بگيرد خود به كثيفي
تكان با گويي كه بودي نظاره‌گر آنرا و مي‌شدي رد صحرايي
.مي‌كردند قدرداني دوستانت و تو از خود دستان دادن
برتر را خود كه دوپا موجودات ما و شما از قدرداني
!... مي‌دانيم
طلبكارانه قدر اين كه كرده‌ايم چه مگر برتريم؟ چرا اما
مگر ؟ مي‌ستانيم را خود بدهي و افتاده‌ايم طبيعت جان به
انتظار حالا كه پرداخته‌ايم زمين اين براي را بهايي چه
كوشش ما از يك كدام ؟ دهد بها ما به اندازه همان داريم
ذره ذره را آن جان كه بدهيم طبيعت به جان تا كرده‌ايم
عنصر يك در را طبيعت گانه عناصر 4 مفهوم و گرفته‌ايم
بعد تو زده‌ايم ، فضا اين جان به آتش ما ؟ كرده‌ايم خلاصه
را روحيه‌اي و توان تا آمده‌اي تلاش و كار هفته يك از
با چشم از اشك سوزش و تن از دود غبار زدودن براي بازيابي
، سالها اين اما مي‌شوي ، راهي طبيعت اين به پناه خيال
خود لطافت كه نيست خبري طبيعت سخاوت از ديگر روزها اين
لباس.باشد امان در تا سپرده امانت به باد دست به را
شايد تا پوشيده خاكستري سراپا و كرده بدر تن از را سبزش
پاي كه درختاني دادن دست از غم در را او نشستن سوگ به تو
شدند ذغال به بدل و شده روشن آتش بساط آنها از كدام هر
به را آب پاي صداي سمفوني رودخانه ديگر !دهد نشان را
گويي بنشيند ، گوش در آن آرامش در تا نمي‌آورد در اجرا
و آب در كنسرو قوطيهاي گوش‌خراش صداي كه نيست نگران كسي
به را باد رقص كه هوا در مصرف يك‌بار ظرفهاي چرخش يا
جمعيتي نگذشته صبح از ساعتي برسد ، گوش به مي‌گيرند سخره
شيوه‌اي به حتي و مهماني لباس و كفش با اغلب كه مي‌بيني
و بالا و رفت‌وآمد در (عج) ولي‌عصر عريض خيابانهاي در كه
با يك هر آمده‌اند ، كوه به !بي‌هدفند شدنهاي پايين
شبانه پارتي يك به دعوت گويي كه غول‌پيكر ضبطصوتهاي
پاپ آهنگهاي با آنرا كه وطني پاپ آهنگهاي با و شده‌اند
بيشتر جمعيت مي‌روي كه بالاتر مي‌گيري اشتباه لوس‌آنجلسي
جمعيت اما كني ، حركت اصول ، روي بروي تند مي‌خواهي مي‌شود
براي صرفا و نابه‌جا ايستادنهاي با جا آن در غيرمتعارف
ناخوشايند عباراتي و مي‌پردازند معبر سد به ديگران اذيت
نقاط در خصوصا كنار و گوشه هر در !مي‌برند به‌كار
راه بساطي كرده دود قليانهاي با پسران همين بالاتر
به را آدم گفتارشان و رفتار طرز نپرس كه انداخته‌اند
همان است؟ دركه همان جا اين آيا كه مي‌اندازد اشتباه
دل براي ، كني خلوت طبيعت دل با آن در مي‌شد كه فضايي
ديگر.آري جاي بر متعال خداوند از سپاس نمازي‌به خودت
احساس دركه در ديگر براستي نيست امنيتي را خلوت اين حتي
همراه دوست هستي ، خانواده يك و گروه يك اعضاي از نمي‌كني
بدي اتفاق لحظه هر مي‌كني حس برگرديم ، زودتر مي‌گويد تو
كوهستان دل در و انبوه جمعيت اين در آيا افتاد خواهد
!نيست تلخ حس اين داشتن
گفته‌اند مي‌كنند ، رفتار اين‌گونه جوان چرانسل براستي
روانشناسانه ، بحثهاي و هويت دوران گفته‌اند جوان ، نسل
شعار از دور به مناسب به‌گونه‌اي بياييم خدا به ترا اما
اوقات بحث كه خصوصا بكنيم نسل اين مورد در اساسي فكر
رسانه‌هاي بحثهاي سرلوحه و مي‌شود باز بعد چندي فراغت
براي آنهم بكنيم؟ فكراساسي نبايد آيا.مي‌گيرد قرار جمعي
تكراري برنامه‌هاي شاهد بايد آيا است راه در كه تابستاني
چندين با ساختار يك از برخورداري كه باشيم تلويزيون
با و دارند يكديگر از را كلام تصاحب قصد يك هر كه گوينده
فراغت اوقات زمينه در بحث به پرطمطراق دكورهاي
تنها بياييم.عمل نديدن چقدر و حرف چقدر !مي‌پردازند
.ندهيم ارائه را كليشه‌اي راه‌حل‌هاي
فضايي به نياز فرهنگي كانون‌هاي از غير به نوجوان اين
هزينه.كند بازي واليبال بزند ، توپ آن در كه دارد
قولي به كه خانواده‌هايي مالي توان از ورزشي باشگاههاي
استفاده نمي‌تواند كس همه و هستند فقر زيرخط در اكثريت
موسيقي ، كلاس به را خود نوجوان نمي‌تواند كس همه كند ،
آموزشگاههاي از استفاده حتي.بفرستد... و نقاشي شنا ،
يا و فني‌وحرفه‌اي مثل رايگان يا و كم هزينه‌اي با دولتي
فرد زندگي محل سير از بعضا... جهاد يا و فرهنگي ميراث
از است مجبور رفت‌وآمد هزينه به‌خاطر كه است دور قدري به
!نكند استفاده آن
نظير كوهستاني مناطق مثل فضاهايي از استفاده به‌هرحال
يك‌نوجوان روحيه تزكيه براي باشد خوبي فرصت مي‌شد دركه
بايد كسي چه از نوجوان اين اما ، خود همسال همراهي با
بردارد؟ الگو
مي‌توانند مثبتي الگوپذيري چگونه نوجوان دانش‌آموزان
در كه برداشتند قدم فضايي در درحالي‌كه !باشند؟ داشته
متوحش چنان گاه فضا اين در. شد توصيف قبلي سطرهاي
و دوست كه خانمي جاي 5 به كاش مي‌گويي خودت به و مي‌شوي
!بودند تو با پدرت يا برادر هستند تو همراه
... رشته كارشناس يا و پزشك تو يادآوري به حتي بي‌آنكه
در تو كار از بخشي البته و !هستي... مركز مسئول حتي و
اين با مي‌گردي بر خانه به تو !مي‌باشد قشر همين خصوص
(دركه) اينجا به تازه هواي يا و تفريح براي هرگز كه تفكر
در كه همان‌گونه را آن كه مي‌روي بلكه گشت ، برنخواهي
حتي اگر اما ، .. كني حفظ بود باقي‌مانده برجاي تو خاطره
بكني كار مي‌خواهد دلت نباشي هم روان‌شناسي كارشناس
او لحظه‌هاي براي و نوجوان اين براي.بزني حرفي بي‌آنكه
!ببازد رنگ حرفها اين آنكه از بيش فراغت اوقات مجموع در و
السادات‌كهنداني فخر
تلفني مزاحمت پديده
اهميت از امروز دنياي در (تلفن خصوصا) ارتباطي وسايل
سودمند ابزار اين متاسفانه اما برخوردارند ، توجهي قابل
از و مي‌شود مواجه بي‌مهري با مردم از برخي طرف از گاهي
ديگران براي مزاحمت ايجاد جهت وسيله‌اي عنوان به آن
.مي‌شود سوءاستفاده
.مي‌پذيرد صورت عمدي غير و عمدي صورت دو به تلفني مزاحمت
مي‌دهد ، روي عمدي صورت به تلفني مزاحمت كه مواردي در
يا و بوده مغرض تلفن امتياز صاحب به نسبت مزاحم است ممكن
.است بي‌بهره سالم اخلاقي تربيت از كه باشد منحرفي شخص
ديگران ارعاب جهت ارتباطي وسيله اين از كه شخصي مانند
افراد ، اين كه مي‌رسد ، نظر به چنين.نمايد استفاده
بنابراين.نساخته‌اند دروني را جامعه اخلاقي معيارهاي
به‌ويژه آنان ، اخلاقي -رواني تحول منابع كه است طبيعي
رفتار ظهور علل عنوان به خانوادگي و اجتماعي زمينه
نظريه‌هاي.گيرد قرار بررسي مورد مزاحمت نابهنجار
را جرم شناختي ، زيست تبيين‌هاي مانند روانشناختي‌جرم ،
در خود فرويد چه اگرميدانند مربوط شخصيت خاص انواع با
انديشه‌هاي از اما ننوشت ، چيزي تقريبا جرم‌شناسي زمينه
تعداد در كه مي‌دارند ، اظهار جسته‌اند ، سود حدي تا او
ظهور رنجور -ياروان غيراخلاقي ، شخصيتي افراد ، از اندكي
ما اخلاق حس زيادي اندازه تا فرويد ، نظر بنابر.مي‌كند
اوديپ مرحله طي در كودكي در كه است خودداريهايي از ناشي
روابطشان ماهيت علت به كودكان ، از بعضي.يادمي‌گيريم رشد
و نمي‌گيرند ياد را خودداريها اين هرگز والدين با
.اخلاق‌اند اساسي حس يك فاقد بنابراين
صاحب به نسبت مزاحم شخص غيرعمدي ، تلفني مزاحمتهاي در
عدم به مي‌توان را او مزاحمت و نبوده مغرض تلفن امتياز
استفاده و مخابرات و ارتباطات فرهنگ به افراد اين آگاهي
ديگران براي را مزاحمت موجبات كه داد ، نسبت آن از نادرست
عمل به تحقيقات به توجه با مثال عنوان به.مي‌آورد فراهم
نادرست استفاده جهت به مزاحمتها نوع اين بيشتر آمده ،
.مي‌آيد بوجود وسيله اين از نوجوانان و كودكان
پيش‌بيني مجازات آن براي قانون در كه فعلي ترك يا فعل هر
صورتي در ساده‌تر ، عبارت به.مي‌شود محسوب جرم باشد شده
قانونگذار كه نمود تلقي جرم را فعلي ترك يا فعل مي‌توان
كرده تعيين نيز كيفري آن براي و داده ارائه آن از تعريفي
.باشد
در كه نيز سال 1375 مصوب اسلامي مجازات قانون ماده 641
آمده تلفن از نامشروع استفاده از ناشي مزاحمت ايجاد خصوص
جرمي چنين مرتكبين و است قضيه همين توضيح واقع در است ،
طوريكه به.است داده قرار ماده همين مجازات مشمول را
ديگر مخابراتي دستگاههاي يا تلفن وسيله به كسي هرگاه"
خاص مقررات اجراي بر علاوه كند مزاحمت ايجاد اشخاص براي
خواهد محكوم ماه شش تا يك از حبس به مرتكب مخابرات شركت
".شد
عمل به جرائم انواع از كه مختلفي تقسيم‌بندي به توجه با
جرائم زمره در را تلفني مزاحمت قانونگذار است ، آمده
همچنين.است كرده قلمداد جامعه عمومي اخلاق و عفت منافي
تاسيس قانون ماده 14 تبصره 2 اصلاحيه در خصوص اين در
در مخابراتي وسيله كس هر:است آمده ايران مخابرات شركت
و عمد با يا دهد قرار ديگري مزاحمت وسيله را خود اختيار
از پس اولين‌بار براي كند مختل را ديگري ارتباط نيت سوء
كتبي اخطار با همراه هفته يك مدت به او تلفن ارتباط كشف
مربوطه هزينه‌هاي پرداخت مستلزم ارتباط تجديد و قطع
.بود خواهد
سه مدت به او تلفني ارتباط كشف ، از پس دومين‌بار براي
تقاضاي مستلزم ارتباط تجديد و قطع كتبي اخطار با ماه
براي و بود خواهد مربوطه هزينه‌هاي پرداخت و مشترك
و قطع دائم طور به را وي تلفني ارتباط شركت ، بارسوم ،
خواهد مسترد حساب تسويه از پس را مشترك به مربوط وديعه
.نمود
آئين‌نامه ماده 49 تلفني مزاحمت كشف و تعقيب نحوه درباره
ايجاد صورت در كه مي‌دارد مقرر تلفن اشتراك و تقاضا
مي‌تواند (كننده استفاده يا مشترك) شاكي تلفني مزاحمت
و مربوطه ناحيه يا بازرسي دفتر به تهران در را خود شكايت
.نمايند تسليم محل مخابرات اداره به شهرستانها در
انتظامي علوم دانشگاه علمي هيات عضو/ منظمي‌تبار جواد
اول نوآموزان سلامت سنجش ملي طرح
آغازشد ديروز از ابتدايي ،
ملي طرح:گفت كشور استثنايي پرورش و آموزش سازمان رئيس
و 573 شده آغاز دوشنبه روز از نوآموزان سلامت سنجش
.داد خواهند انجام را سنجش كار شهر ، در 370 پايگاه
جسماني سلامت سنجش" عنوان تحت كه طرح اين:گفت قدمي مجيد
است ، مطرح "دبستان به ورود بدو نوآموزان تحصيلي آمادگي و
درمان بهداشت ، و پرورش و آموزش وزارتخانه‌هاي همكاري با
.مي‌شود انجام پزشكي آموزش و
هوانيروز عمومي پشتيباني فرمانده
است بررسي تحت چرخبال
سقوط علت:اصفهان
هوانيروز عمومي پشتيباني فرمانده‌گروه:اجتماعي گروه
تحت چرخبال‌هوانيروز سقوط علت چگونگي:گفت اصفهان
.است بررسي
روز درساعت 15/11 هوانيروز چرخبال فروند يك سقوط در
ازتوابع‌شهرستان لندي دورافتاده روستاي در شنبه
.شدند كشته آن سرنشين ده اردل ،
اظهار شهركرد در روزدوشنبه فتحي خلبان دوم اميرسرتيپ
سانحه اين علت زمينه در قطعي كارشناسي نظريه:داشت
چنين ارائه كه زيرا كرد اظهار توان‌اكنون نمي را
و فني جانبه همه بررسيهاي به نياز نظريه‌اي
.دارد كارشناسانه
مهندسين و كارشناسان توسط سانحه علت او گفته به
نظر اما قرارگرفته بررسي تحت هوانيروز پروازي و فني
.نيازدارد بيشتري زمان به آن درمورد قطعي
چندين به‌عزيمت نياز زمان اين:گفت وي
قطعات كارشناسانه بررسي و سقوط منطقه به مرتبه‌اي
بررسيهاي از پس است اميد كه دارد شده ساقط چرخبال
شريف ملت براي دردناك سانحه اين اصلي لازم‌علت
.شود تشريح ايران
كه محلي غيرنظامي دو مورد در فتحي ، خلبان اميرسرتيپ
هستند كشته‌شدگان زمره در و بوده‌اند چرخبال اين در
كه بوده‌اند محلي بومي عشاير از نفر دو اين شايد:گفت
.شده‌اند چرخبال سوار (بلدچي) راهنما بعنوان
و خلبان كمك خلبان ، شامل خدمه از تن چهار پيكرهاي
فيض فلكه محل از دوشنبه ديروز فني مسئولان دونفر
لشكري ، مقامات باحضور شهر اين گلستان تا اصفهان
.تشييع‌شد شريف مردم و نظامي و كشوري
شهرستان فرمانداري معاون شامل ديگر تن دو پيكر همچنين
از ديروز شهرستان اين انتظامي نيروي فرمانده و اردل
فرماندهي ستاد تا بختياري و محال چهار استانداري مقابل
.شد تشييع انتظامي نيروي
جانباختگان از تن دو هويت
شد چرخبال‌شناسايي سقوط
چرخبال سقوط سانحه باختگان جان از تن دو هويت
بختياري و چهارمحال استان اردل شهرستان در هوانيروز
چهارمحال استانداري امنيتي و سياسي معاونشد شناسايي
احمدي گلنار دخترش احمدي‌و راعلي:گفت بختياري و
لندي صعبالعبور و دورافتاده روستاي ازعشاير تن دو
ضيايي سيدرضا.بودند شده سوار چرخبال اين بر كه بودند
تالاسمي بيماري دچار احمدي گلنار:افزود طباطبايي
آورده شهراردل به مداوا براي را وي پدرش و بوده
.بود
وسيله‌اي انتظار در روز سه دوتن اين:افزود وي
مشاهده وقتي كه بودند خود زادگاه به برگشتن براي
از دارد را آنان به‌روستاي عزيمت قصد چرخبال مي‌كنند
.ببرند خود نيزهمراه را آنان كه مي‌خواهند مسئولان
خود كه اردل شهرستان فرماندار معاون وي گفته به
موافقت آنان تقاضاي با است كشته‌شدگان زمره در نيز
.مي‌كند
انتشار 15 با مطبوعات بر نظارت هيات
كرد
موافقت جديد نشريه
با دوشنبه روز مطبوعات بر نظارت هيات:اجتماعي گروه
، 13"ماهنامه" يك شامل جديد نشريه انتشار 15
.كرد موافقت "دوفصلنامه" يك و ،"فصلنامه"
با خود جلسه در مطبوعات بر نظارت هيات اعضاي
صاحبامتيازي به "نما دانش" ماهنامه انتشار تقاضاي
مسئولي مدير به و اصفهان ساختمان مهندسي نظام
"اطلاع‌رساني و كتابداري" "دوفصلنامه" و كوپايي عبدالله
آستان مركزي كتابخانه كل اداره امتيازي صاحب به
موافقت جوان علي سيد مسئولي مدير به و رضوي قدس
.كردند
بر مبني خراسان تعاون اتاق تقاضاي با نشست اين در
محمودرضا مسئولي مدير به "تعاون‌گران" فصلنامه انتشار
و ژنتيك تحقيقات‌مهندسي ملي مركز درخواست مشارموحد ،
به "ژنتيك" فصلنامه انتشار بر مبني زيستي تكنولوژي
پيام دانشگاه تقاضاي ،"ملبوبي محمدعلي" مسئولي مدير
مديرمسئولي به "نور پيك" فصلنامه انتشار بر مبني نور
بر مبني مسكن و زمين سازمان درخواست و "ظهور حسن"
ناصر" مسئولي مدير به "انبوه‌سازان" فصلنامه انتشار
.شد موافقت "نيكوسرشت
خود جلسه در مطبوعات بر نظارت هيات اعضاي همچنين
امتيازي صاحب به "ارك پيام" فصلنامه‌هاي انتشار با
سعيد مديرمسئولي و شرقي آذربايجان مهندسي نظام سازمان
صاحبامتيازي به "ايران صنايع‌پزشكي" پورشريفي ،
و دندانپزشكي پزشكي ، تجهيزات توليدكنندگان صنفي انجمن
و زاده سلمان حسين مديرمسئولي و آزمايشگاهي
صاحبامتيازي به "اجتماعي و انساني علوم پژوهشنامه"
موافقت مدهوشي مهرداد مديرمسئولي و مازندران دانشگاه
.كرد
"ساحل نماي" فصلنامه‌هاي انتشار تقاضاي با موافقت
و بوشهر استان مهندسي نظام سازمان صاحبامتيازي به
"ايران تشريح علوم" حيدرپور ، پريشاني حسن مديرمسئولي
و ايران تشريحي علوم انجمن موسسه امتيازي صاحب به
صاحب به "گرايي هم" و جغتايي محمدتقي مسئولي مدير
استان اسلامي ارشاد و فرهنگ كل اداره امتيازي
به "رخش" و شاه‌حسيني يوسف مديرمسئولي و كرمانشاه
جمهوري چوگان و سواركاري فدراسيون صاحبامتيازي
ديگر از مرعشي سيدمحمدكاظم مديرمسئولي و ايران اسلامي
با هيات اين.بود مطبوعات بر نظارت هيات تصميمهاي
و "سكوت شكست" نامهاي به ديگر دوفصلنامه تقاضاي
.كرد موافقت "آبكاري صنعت"
و خراسان ناشنوايان كانون تقاضاي با "سكوت شكست"
درخواست با "آبكاري صنعت" و سعيدي محمد مديرمسئولي
مديرمسئولي و ايران صنايع‌آبكاري تعاوني شركت
.شد خواهند منتشر نهاوندي سيفي عبدالحميد
|
