جهاني نابرابر كار تقسيم و شدن جهاني
رسانهها بينالمللي حاكميت و شدن
حاكميت و شدن جهاني" مقاله نخست بخش در :اشاره
از آن شكلگيري مراحل و شدن جهاني ،"رسانهها بينالمللي
دو با بشري تاريخ كه شد مطرح باره اين در.گذشت نظرتان
الكترونيك انقلاب ديگري و صنعتي انقلاب يكي اساسي تحرك
اين ادامه در.داد تغيير را انسان اجتماعي زندگي ماهيت
جنوب و شمال بين نابرابر كار تقسيم چون موضوعاتي بحث ،
جنوب ، در متوسط طبقه يك فقدان كه ميشود عنوان و مطرح
.ميشود محسوب مختلف كشورهاي دمكراسيهاي براي مهمي خطر
انديشه گروه
تخمين براساس سالانه نابرابر ، كار دليلتقسيم به
كشورهاي بر دلار ميلياردها جهاني اقتصاد نظام منتقدان
پنج سالي دستكم مغزها فرارميشود وارد زيان پيرامون
.دارد دنبال به كشورها اين براي ضرر دلار ميليارد
تا شده باعث شدن جهاني پديده گسترش و موضوع اين پيامد
شوند تقسيم غني و فقير دسته دو به جنوب كشورهاي در مردم
دارد مهمي نقش اجتماعي و سياسي ثبات در كه متوسط وطبقه
خطر وسيع ، متوسط طبقه يك فقدان.شود كوچكتر روز به روز
ثبات و ميشود محسوب كشورها اين در دموكراسي براي مهمي
از ميدهد نشان بررسيها.ميكند متزلزل را كشورها اين
جهان در گذشته دهه چهار طول در كه كودتايي شصت و صد حدود
در تماما مورد دو يكي استثناي به پيوسته ، بهوقوع
نيروهاي هرازگاهي و است داده روي پيرامون كشورهاي
.كردهاند ظهور جامعه حفظ و بخشيدن نظم براي استبدادي
شوند سركوب منتقد و آزاديخواه جنبشهاي تا شده باعث اين
تعبير خطرناك افكار القاء اصلاحگرايانه ، فكري حركت هر و
.گردد
حركت جهت و ساختار مساله اين مورد در جيكبسون و كاكس
توليد بينالمللي روابط ديدگاه از را كنوني جهاني نظام
دسته پنج در را آن موضوع ، اين تشريح براي و كرده بررسي
الگوي) كشورها ثروتمندترين -ميكنند1 تحليل زير
در آنها مقام كه پيشرفته صنعتي كشورهاي -2(فراصنعتي
سرمايهداري" كشورهاي -است 3 "پيراموني" جهاني نظام
صنعتي فرا مراكز نظارت زير را شدن صنعتي كه "وابسته
اين در را توسعه حال در كشورهاي عمده آنها) ميپذيرند
چين خلق جمهوري -فقير 5 كشورهاي -4(ميدهند قرار دسته
دسته از را آن جمعيتشآنها ، نسبي تجهيز دليل به كه
(6).ميكنند جدا چهارم
در كشمكش بالقوه سرچشمههاي وجود به سپس جيكبسون و كاكس
سرمايهداري":معتقدند و كرده اشاره جهاني كنوني نظام
اختلاف رفته رفته دسته اين به متعلق كشورها در وابسته
/سرمايه مخلوط مشخصات.ميكند ايجاد فزاينده درآمدهاي
است ، كشاورزي در اشتغال كاهش موجب انتقالي تكنولوژي و كار
زياد ، چندان نه آنهم صنعت ، بخش در را اشتغال آنكه حال
جمعيت چشمگير افزايش به منجر ترتيب بدين داده ، افزايش
در و رشد روبه درآمدهاي اختلاف.ميشود تهيدست حاشيهاي
از كه زمانياست سركوب مشوق روزافزون ، گرفتن قرار حاشيه
نواحي تهيدستان واكنشهاي درك به شروع هسته بيگانگان خود
بحران كه گفت ميتوان كنند ، آنان با همدردي و پيراموني
(7)".است فرارسيده نظام
مردم كه ميشود اين داخلي سركوبهاي و كشمكشها اين نتيجه
اشتغال ، حق يعني بشري حقوق اساسيترين از ضعيف كشورهاي
و بيماري گرسنگي ، از رهايي حق مناسب ، سرپناه داشتن حق
محروم مدني و سياسي آزادي قبيل از حقوقي و بيسوادي
نام سرمايهداري مراكز ساله هر كه اينجاست جالب.ميشوند
ميدهندكه قرار بشر حقوق ناقضان رديف در را كشورها اين
كه) كشورها اين داخلي مسائل به موضوع اين از برخي چه اگر
اما برميگردد ، (شد خواهد اشاره آن به بعدي بخش در
نابرابر نظام با رابطه در نيز آن از جنبههايي
.ميشود محسوب آن پيامدهاي از و بينالمللي
براثر دولتش كه شيلي فقيد جمهور رئيس آلنده ، سالوادور
كودتا اين علت بررسي و) كرد ، سقوط پينوشه ژنرال كودتاي
بحث مورد موضوع از جنبههايي كننده روشن ميتواند خود
كنترل فعاليت و كشاندن بردگي به خصوص در هشدار با (باشد
به انكتاد اجلاسيه سومين در مليتي چند شركتهاي نشده
فساد تاثير و سياسي نفوذ اقتصادي ، قدرت سرسامآور افزايش
منظم نبرد يك شاهد ما":ميگويد و ميكند اشاره آنها
زيرا هستيم ، مستقل كشورهاي و فراملي عظيم شركتهاي ميان
كشورها اين نظامي و اقتصادي سياسي ، بنيادين تصميمهاي در
دارد دنيا ساختارسياسي كل كلمه دريك [...] ميشود مداخله
(8)".ميشود تخريب
كننده توليد پيرامون كشورهاي نابرابر ، مبارزه اين در
شده باعث اين و است نوسان در قيمتشان كه هستند كالاهايي
مقدار سال هر صنعتي كالاي معيني مقدار خريد براي آنها تا
برنامهريزي بنابراين.كنند صادر خام مواد و جنس بيشتري
قابل غير و متزلزل همواره كشورها اين در بودجه تعيين و
به را خود طبيعي منابع كشورها اين سويي از.است پيشبيني
قرار مليتي چند شركتهاي اختيار در نشده تصفيه و خام صورت
مواد اين ارزش كه ميگيرد صورت حالي در اين كه ميدهند
باعث همه اينها.است تصفيه از بعد آن قيمت درصد سي تنها
عرصه در كشورها اين حضور ميزان روزافزون كاهش
تجارت در ايران سهم مثال بهطور.ميشود بينالمللي
سال در درصد نيم به سال 1356 در درصد يكونيم از جهاني
(9).است يافته كاهش 1378
آن با را جنوب كشورهاي سرمايهداري ، جهان كه چالشي
امروز.نيست اقتصادي و سياسي عرصه در فقط كرده روبهرو
يك چنبره در جهان و است نابودي حال در ملي فرهنگهاي
اطلاق "جهانيسازي" آن به آنچه و جهاني اقتصاد و فرهنگ
محكم اتحاديههاي تنها شايد كه است ، گرفتارآمده ميگردد
فرهنگي و سياسي اقتصادي ، بينالمللي مجامع و منطقهاي
.كند ايستادگي تاحدودي آن درمقابل بتواند
تمدن و تاريخ در ريشه كه جنوب ملتهاي فرهنگي ارزشهاي
تعادل فقدان دليل به جهاني فرهنگ با برخورد در دارد آنها
ايدههاي و كرده رها را عناصري بايد فرهنگ ، دو اين بين
.بپذيرد را جديدي
هاروارد دانشگاه در حكومت كرسي استاد هانتينگتون ، ساموئل
نشريه در سال1993 در كه "تمدنها رويارويي" مقاله در نيز
و مطالعاتي مجامع در و رساند چاپ بهForeign Affairs
اصلي منبع كرد ، پيدا زيادي انعكاس الملل بين روابط
نه ميداند فرهنگي ماهيتي داراي را جديد جهان در برخورد
را تمدنها بين موجود تفاوتهاي او.اقتصادي و ايدئولوژيكي
آگاهي خود روند افزايش به اشاره با و ميكند ذكر اساسي
به فزاينده گونهاي به المللي بين روابط:ميگويد تمدني
نقش غيرغربي تمدنهاي آن در كه كرده حركت غربيشدن سمت
"ديگران و غرب" بين روابط و دارند عهده به را بازيگر
را درگيري كانون او.بود خواهد جهاني سياستهاي اصلي محور
اسلامي كشور چند و غرب بين پيشبيني قابل آينده در
(10).ميداند كنفوسيوسي
مثالهاي ذكر و موارد اين به اشاره با هانتينگتون
شرح و مختلف نقاط در تمدني خودآگاهي رشد از گوناگوني
در غرب سياستمداران بايد كه را راهكارهايي تمدنها ، سرشت
ميكند دهند ، عرضه قرار توجه مورد بلندمدت و مدت كوتاه
.است غربي كشورهاي حاكمان تفكر از گوشهاي حقيقت در كه
ميكند ايجاب روشني به غرب منافع" كه ميكند پيشنهاد او
بين بهويژه خود تمدن درون در بيشتري يگانگي و همكاري كه
[...] آورد بوجود آن شمالي آمريكاي و اروپايي اجزاء
محدود را اسلامي -كنفوسيوسي كشورهاي نظامي قدرت دامنه
كشورهاي بين موجود درگيريهاي و اختلافات[..] و كند
از ;دهد قرار بهرهبرداري مورد را كنفوسيوسي و اسلامي
غرب منافع و ارزشها به ديگر تمدنهاي درون در كه گروههايي
نهادهاي از دسته آن ;كند دارندپشتيباني گرايش
هستند غرب ارزشهاي و منافع منعكسكننده كه را بينالمللي
".كند تشويق[...]و تقويت ميبخشند مشروعيت آنها به و
(11)
از بسياري كه هانتينگتون پيشنهادي راهكارهاي در آنچه
برنامهريزيهاي در يا و شده عملي حاضر حال در آنها
است ، تامل قابل گرفته ، قرار توجه مورد غرب استراتژيكي
.اجراست قابل طريقي چه از برنامهها اين كه است نكته اين
ناديده را رسانهها نقش فرهنگي مبارزه در ميتوان آيا
كشورهاي اختلاف مورد نقاط روي طريقي چه از غرب گرفت؟
اصرار آنها بر و بگذارد دست ميتواند كنفوسيوسي -اسلامي
اتحاديههاي تضعيف طريق از جز به كار اين آيا ورزد؟
نوآور و خلاق فرهنگ كردن بياثر خطرناكو منطقهاي
است؟ امكانپذير ديگران
كشورهاي گفت بايد جهان وضعيت از جمعبندي يك در بنابراين
اثر بر شدند كشانده سراشيبيفقر به كه بار يك جنوب
آنها.ميمانند فقير همواره جهاني حاكم نظام سازوكار
اجتماعي و اقتصادي سياسي ، ساختار در بيماري گرفتار
اگر و شوند متشكل نميتوانند فقر سبب به و هستند خودشان
احتمالا و شده بدتر وضع شوند واقع بزرگ قدرتهاي معرض در
نابرابري زاينده نابرابري كه اينجاست در.ميشوند تحريم
و مدني مختلف پيامدهاي نابرابريها اين وجود و است
به اعتراض و قانون برابر در مردم مقاومت قبيل از اجتماعي
برقراري براي كشورها اين كه طوري به است داشته رايج نظام
.شدهاند بيشتري نيروهاي بكارگيري به ناچار امنيت و نظم
در جهاني سرمايهداري نقش به مربوط آمد بالا در آنچه
در كه شرايطي نبايد اما است جنوب كشورهاي كردن حاشيهاي
نابرابري آورنده پديد و هست و بوده حاكم جوامع اين خود
داعيه جوامع اين اينكه نه مگر.كرد فراموش را است
حداقل ، روزي دارندكه را ريشهداري تمدنهاي از برخورداري
نتوانستهاند جوامع اين چرا.داشتهاند منطقهاي تسلط
چگونه و چرا كنند؟ توليد باز را انديشهشان و فرهنگ
ميگذرد حياتشان از اندك سابقهاي كه سرمايهداري جوامع
اروپا در سرمايهداري چرا اصلا و شدهاند؟ حاكم جهان بر
خود در بايد را درد ريشه از مهمي بخش بنابراين كرد؟ رشد
از را درمان و كرد جستجو جوامع اين جديد و قديم شرايط
مسكني استعمار روزه هر نفرين وگرنه نمود شروع بيمار خود
.ميكند پنهان را درد ريشه كه است
نيافتگي توسعه دروني عوامل و پيرامون جهان
هر":مينويسد خود "كارخانه كارگر" مقاله در گرامشي ،
عدالت آن در گرچه نگيرد ، انجام توليد آن در كه جامعهاي
رشد و ميكند زندگي شرارت تباهكاريو باشد ، حكمفرما
(12)".ميگردد نابود حتي مييابدو
عدم ريشههاي كه غربي دانشمندان از برخي نظريات برخلاف
اين مردم اجتماعي تحرك عدم در را زمين مشرق پيشرفت
و شهرها به هجوم را آن حل راه ميدانندو سرزمينها
بايد.ميكنند ذكر غربي مدرن زندگي به رويآوردن
را منطقه اين توسعهنيافتگي و فقر نابرابري ، ريشههاي
و زمين كمبود جمعيت ، افزايش اجتناب غيرقابل نتيجه
كشاورزي ، توليدات مازاد عدم روستايي ، جامعه محركه نيروهاي
دليل به) دولت از مستقل و آزاد سرمايهگذار طبقه نبود
ثروت دنبال به كه (مشرقزمين ديكتاتوري حكومتهاي وجود
پايه بر كه تجربي علوم توليد باز يا پيشرفت عدم برود ،
توسعه امكان عدم بالاخره و باشد استوار مكانيك و رياضيات
.دانست كند ، تسريع را ماشيني توليدات پيشرفت كه بازارهايي
كشور كه 125 قارهاي سه در پيچيده تمدنهاي تولد وجود با
اين ملاحظه قابل پيشرفت و دارند قرار آن در پيراموني
احساس عدم اما معنوي ، احساس و اخلاق دين ، نظر از نقاط
نيروي و زياد جمعيت وجود معلول خود كه تكنولوژي به نياز
كرده فقر دچار را كشورها است ، اين ارزان و فراوان كار
جوامع رهبران را مشكلات اين از بسياري ريشه اگرچهاست
ربط سرمايهداري سلطهطلب ماهيت به حاضر حال در جنوب
با كشورها اين سياسي استقلال كه گفت بايد اما ميدهند ،
.است نبوده همراه فرهنگي و اقتصادي استقلال
رهبران اين از بسياري كه باشد اين مساله اين دليل شايد
دليل به و بودهاند غرب دانشگاههاي شده تربيت خود
بعد اين از كشورهايشان نجات فكر به سياسي تحقيرهاي
براي خاصي برنامه سياسي استقلال كسب بعداز و افتادهاند
.نداشتهاند فرهنگي و اقتصادي زمينه در سرزمينشان توسعه
ثمره رسيدند قدرت به آسيا و آفريقا در كه استقلالطلباني
دستنشانده حاكمان به كه بودند غربي آموزش با مدارسي
با اغلب آنها استقلالخواهي و كردند پشت كشورشان
آنها ميتوان كه بود همراه غربي متفكران از نقلقولهايي
و لندن در زيرشيرواني اتاقهاي در كه كتابهايي در را
شدن ، حاكم از بعد آنها.كرد پيدا بودند خوانده پاريس
را كشورشان كه درآوردند اجرا به را برنامههايي عملا
كه آنجا از و كرد ادغام جهاني اقتصاد و فرهنگ در بيشتر
و اقتصادي مالكان آن از سلطه همواره جهاني نظام اين در
جانب از عرصه اين در ابتكار است ، روزنههاي فرهنگي
.است بوده بسته عملا جنوب كشورهاي
در ملي ، يكپارچگي و پيشرفت عامل عنوان به پرورش و آموزش
كشورهاي آنكه با.كند عمل درست نتوانست كشورها اين
خود تواناييهاي افزايش زياديبه احتياج توسعهنيافته
وابستگي بار زير از تا داشتهاند ، علمي تحقيق زمينه در
مراكز در كه موادي اما يابند ، رهايي غرب تكنولوژي به
هيچ كشورها اين نيازهاي با است ، شده تدريس آنها آموزشي
و فني شاخههاي از بيشتر نظري شاخههاي و نداشته ارتباطي
.بودهاند كاربردي
آموزشي نظام و واقعي زندگي ميان فاصله همواره بنابراين
و گرديده غرق آن در محصلان ذهن كه بوده باتلاقي همچون
را مساله اين طوريكه به.است رفته هدر به استعدادهايشان
كه است مسلم.كرد تعبير "مغزها داخلي فرار" به ميتوان
از كه مييابند پرورش افرادي آموزشي نظام چنين اين در
جامعه كه مختلفي موقعيتهاي با متناسب و ابتكاري تفكر
و بيبهرهاند شود روبهرو آن با است ممكن آنها
.باشند توسعه برنامههاي مجري و طراح نميتوانند
كشورهاي مشاركت مانع ماهر انساني نيروي فقدان بنابراين
بيشتر در حتي.است شده اقتصاد و اطلاعات چرخه در جنوب
اول نسل تا دارد وجود نياز اين هنوز كشورها اين
.داد آموزش را بعدي نسل بتوان تا شود تشكيل دانشمندان
است بوده كوتاهمدت منافع دنبال به همواره نيز صنعت بخش
سرمايهگذاري پروژه يك ساخت و طراحي زمينه در اينكه تا
"نتيجه" به رسيدن پي در همواره جنوب كشورهاي در صنعت.كند
و طراحي براي آموزش بخش با همكاري و مشاركت از و بوده
غرب از را آماده تكنولوژي بنابراين.است زده سرباز پژوهش
اقتصادي و تكنولوژيكي وابستگي ادامه به و تهيهكرده
رقابت زمينههاي كه بوده امر اين بهدنبال.است زده دامن
هيچگونه آن فقدان دليل به و رفته بين از جوامع اين در
.است نداشته وجود فني پيشرفت براي انگيزهاي
احراري ابراهيم
دارد ادامه
:پانوشتها
-9/ صفحه 346 -همان -8/ صفحات 125122 -همان -و 7 6
ماهنامه -و 11 10/ صفحه 577 -خارجي سياست فصلنامه
-صفحات 1124 /12 -شماره 7069 -اقتصادي -سياسي اطلاعات
سهامي شركت انتشارات -گرامشي آنتونيو آثار از گزيدهاي
صفحه 88 -(1358) جيبي كتابهاي
|