"كويين آنتوني" آثار و زندگي به مروري
به كه بازيگري سينما پرآوازه هنرمند
پيوست افسانه‌ها
شد برابر يزد 4 در سينما تماشاگران
"كويين آنتوني" آثار و زندگي به مروري
به كه بازيگري پرآوازه‌سينما هنرمند
پيوست افسانه‌ها
هفته سينما ، پرتوان بازيگر و سرشناس چهره كويين آنتوني
چون آثاري با و فروبست جهان از چشم سالگي سن 86 در گذشته
به (ص)رسول‌الله محمد و مختار عمر يوناني ، زورباي
حدود با هنري ، فعاليت سال‌ها طول در او.پيوست افسانه‌ها
در بازي براي و كرد هنرنمايي مختلف نقش‌هاي در فيلم 250
"زندگي به ميل" و سال 1952 در "زاپاتا باد زنده" فيلم دو
دريافت را بازيگري بهترين اسكار جايزه دو سال 1956 در
هيل ، كان قطار آخرين بارانداز ، عربستان ، لورنس جاده ، .كرد
ماهيگير ، كفش‌هاي باراباس ، ساعت 25 ، بنگر ، را خاكستري اسب
خيابان 110 ، نتردام ، گوژپشت ناوارون ، توپ‌هاي شعبده‌باز ،
به او از كه است مهمي آثار ديگر از يتوريا و سانتا راز
.است مانده يادگار
"جيواوا" شهر در سال 1915 در "كويين آواك رادولف آنتوني"
و ايرلندي پدرش.آمد دنيا به فقير خانواده‌اي در مكزيك ي
با مكزيك انقلاب در دو هر كه بود مكزيك اهل او مادر
گريخت آمريكا به ناگزير آنتوني پدرجنگيدند "پانچوويلا"
در بود كوچكي نوزاد كه آنتوني همراه به مادرش بعد مدتي و
سختي زندگي كاليفرنيا در آنها.پيوست او به كاليفرنيا
مي‌گذراند ، روزگار ميوه‌چيني شغل با كه حالي در و داشتند
وقتي.مي‌كرد كار آنها پاي به پا نيز ساله آنتوني 4
سفر لس‌آنجلس شرق به خانواده‌اش با شد ، ساله آنتوني 6
در نمايش صحنه وسايل متصدي عنوان به او پدر.كرد
سال سه اما شد ، كار به مشغول "سليگ" فيلمسازي استوديوي
.رفت ميان از اتومبيل سانحه يك در بعد
پلي دبيرستان در را معماري و هنر دوره‌هاي كويين آنتوني
جواني در او.نشد مدرك دريافت به موفق اما گذراند تكنيك
با كوشيد مختلف كتابهاي مطالعه با و پرداخت خودآموزي به
حرفه به نيز مدتي.شود آشنا هنر گوناگون شاخه‌هاي
در اما كرد كسب پياپي پيروزي و 16 آورد روي مشت‌زني
را خود دستكش‌هاي پس ازآن.شد "اوت ناك" مسابقه هفدهمين
.درآورد هميشه براي
نقش يك با سال 1936 در سينما بازيگر عنوان به او حضور
فيلم در بازي قرارداد سال 1940 در آنگاه و شد آغاز كوچك
.كرد امضا پارامونت كمپاني با را سرخ‌پوستان و جنايتكاران
:مي‌گويد سال‌ها آن درباره خودش
هاليوود در كارم اوضاع و داشتم سال چند و سي موقع آن"
مدرسه به را بچه‌ها و خريدم خانه‌اي.بود خوب تقريبا
بايد همچنان.نبودم راضي هنري‌ام زندگي از اما.فرستادم
نقش.مي‌كردم بازي را اقليت‌ها و قهرمان ضد نقش‌هاي
و قانون‌شكن چيني‌هاي خلاف‌كارها ، گنگسترها ، سرخ‌پوستان ،
از سال ده از پس.مي‌دادند من به را نقشي جور هر خلاصه
هاليوود ديدگاه از كه بودم رسيده باور اين به كارم شروع
به رسيدن و ترقي قابليت من مثل آدمي كه است واضح كاملا
".ندارد را سينما ستاره و اول درجه هنرپيشه مقام
و خبيث آدم‌هاي و بي‌اهميت نقش‌هاي در بازي از كه كويين
مدرسه در شد ، نيويورك راهي سال 1947 در بود شده خسته خشن
.پرداخت آموزش به تئاتر كارگاه در و كرد ثبت‌نام بازيگري
آشكار را خود استعداد نمايش چند در بازي با بعد اندكي
يك عنوان به نمي‌تواند هرگز بود شنيده كه او.ساخت
ثابت را آن عكس كه بود مصمم شود ، مطرح نامدار هنرپيشه
باد زنده فيلم در بازي با سال 1952 در سرانجام و كند
همه بر جاده فيلم در كننده خيره درخششي و زاپاتا
.زد باطل مهر پيشين نظريه‌هاي
كنار در و زاپاتا فيلم‌زنده‌باد در كويين آنتوني بازي
راستي به اما كوتاه چه اگر "براندو مارلون" چون بازيگري
از يكي "كويين" منتقدان گفته به و است برجسته
بازيگري‌اش طولاني دوران نقش‌آفريني‌هاي تاثيرگذارترين
جايزه نخستين فيلم اين.مي‌دهد ارائه فيلم اين در را
نصيب مرد دوم نقش بازيگر بهترين عنوان به را اسكار
به موفقيت و شهرت درهاي پس اين از و كرد كويين آنتوني
(1954) فدريكوفليني ساخته جاده فيلم با.شد گشوده او روي
در اويافت دست بازيگري در درخشش اوج به كويين آنتوني
برعهده را نقشي سرانجام آواره و صفت حيوان زامپانوي نقش
و داشت را او فراوان قابليت‌هاي شايستگي و لياقت كه گرفت
شناخته كمتر استعدادهاي از جهان سراسر در را تماشاگران
.ساخت آگاه خويش شده
كوئين آنتوني درباره سينما نامدار كارگردان فليني فدريكو
شكوه‌ترين با از يكي داراي او":مي‌گويد جاده در بازيش و
بدني فيزيك‌هاي آن از يكي شكل‌ها ، آن از يكي چهره‌هاست ،
در آدم گويي كه مي‌كند القا واقعا سينما پرده روي كه
در زدن هم به چشم يك در مي‌تواند كه است نشسته كسي برابر
خصوصي رمزي پيام.كند ردوبدل انسان با را پيامي نفس ، يك
"...خودماني و
وسبك بي‌پناه دختر يكاست محوري شخصيت سه داراي جاده
خالي فيلم.مسلك فيلسوف دلقكي و او صفت حيوان ارباب مغز ،
جاده‌هاي طول در زندگي خود همچون و است پيرايه‌اي هر از
پيش به است گرفته آن از را فيلم‌نامش كه پيچ‌درپيچي
فيلم دراين.است توامان طنزي و اندوه از سرشار و مي‌رود
همسر)ماسينا جوليتا آنتوني‌كويين ، درخشان بازي‌هاي
منتقدان ستايش مورد سه هر بيهارت ريچارد و (كارگردان
مشترك چيز يك شد نوشته كه نقدهايي همه در اما گرفت قرار
.بود "كويين" بازي خواندن فوق‌العاده آن و بود
نو از من زندگي جاده با ":مي‌گويد باره اين در خودش
همه به توانستم كه فيلم‌بود اين در بازي با.شد شروع
من روي به درها تمام آن از بعد و بازيگرم كه كنم ثابت
".شد باز
كويين آنتوني اوج نقاط از ديگر يكي نيز "يوناني زورباي"
به برايش را ديگري اسكار نامزدي كه بود ، بازيگري در
منتقدان ملي انجمن طرف از آن خاطر به و آورد ارمغان
.شد شناخته سال بازيگر بهترين سينما
عهده بر كه ديگري نقش هر از بيش فيلم اين در كويين بازي
به فيلم اين در او.دارد همخواني او خود شخصيت با گرفته
انجام خود هنري زندگي در سال سال‌هاي كه را آنچه سادگي
اجرايي با بار اين مي‌كند ، اما تكرار دوربين جلو داده ،
.تماشايي‌تر و دلنشين‌تر
و كرده‌اند ستايش فيلم اين در او بازي از منتقدان اغلب
اين در او.دانستند عمرش همه بازي بهترين را آن بسياري
اصلا و انرژي از سرشار شاد ، ديوانه ، زندگي ، منبع فيلم
از كويين تصويراست زندگي از فراتر حتي گاه و زندگي خود
نمايشي در را آن بعدها كه است خاص و يگانه تصويري زوربا
.كرد تكرار نيز برادوي در موزيكال
به":مي‌گويد سينما پرآوازه كارگردان كريمر استانلي
او.نداشت وجود مرزي حدو هيچ كويين آنتوني براي من نظر
نقشي از را خود بالندگي و صلابت با مي‌توانست راحتي به
به داشت هماهنگي خوبي به آن با فيزيكي لحاظ كه‌از
فيزيكي ، لحاظ از كه نقش‌هايي.بدهد ارتقا ديگري نقش‌هاي
".بودند برتر عاطفي و رواني
پيامبر سلحشور و شجاع عموي "حمزه" شخصيت بازآفريني
كويين آنتوني هنري كارنامه در ديگري اوج نقطه نيز اسلام
شخصيتي او از حمزه ، نقش در حضور با او.مي‌آيد شمار به
اسطوره‌اي مقتدروسيمايي ايمان ، با قدرتمند ، جسور ،
مي‌دهد نشان خود از صلابتي نقش اين در او.مي‌دهد ارائه
اسلام به گروندگان نخستين شمار كم جمع تكيه‌گاه گويي كه
پيامبر حضور.آنهاست دست عصاي و قريش بزرگان برابر در
و معنوي راهبري حد در -نظر نقطه نماهاي طريق از -اسلام
حمزه نقش در"كويين" و مي‌شود خلاصه يارانش فكري و روحاني
دو آميختن با فيلمساز واقع در.پرمي‌كند را خالي جاي اين
اصلي چهره -تصوير درون يكي و كادر از خارج يكي -شخصيت
كه است بديهي.مي‌سازد تماشاگر ذهن در را نظرش مورد
دوربين جلوي و تصوير قاب در بودن دليل به كويين
با قهرمان يك مي‌بايست‌هم او.است داشته كاردشواري
ابعاد با روحاني شخصيتي هم و باشد جسمانيت داراي و صلابت
حضور فيلم اين در او حضور صحنه نخستين اگرچه.معنوي عميق
تمهيدي با تدريج به اما است قهرمان يك آشناي و سينمايي
چهره.مي‌كند پيدا هم زميني بعدي‌ماوراي فيلمساز سوي از
تصويري در سواربراسب ، حمزه و برمي‌گردد سويي به آدم‌ها
نقطه گويي او حضور.مي‌آيد دوربين سوي به دور از محو
مرگ صحنه رو همين از.مي‌شود نيز تماشاگر اتكاي و اميد
كش و فيلم صداي طريق از قلبش ، به زوبين نشستن با او ،
چنان و مي‌شود داده نمايش پرتاكيد چنان زمان دادن
باور تماشاگر آشنايي‌ها ، همه علي‌رغم كه تاثيرگذاراست ،
و ها ريگ و صحرا همين به متعلق آدمي او كه مي‌كند
.نخل‌هاست
"عقاد مصطفي" ديگر ساخته "عمرمختار" فيلم در كويين آنتوني
داشت ، حمزه شخصيت با بسيار مشابهت‌هاي كه آفريد شخصيتي
مختار عمر نقش در مرا مردم امروز":مي‌گويد باره اين در
سبز راهم سر گاهي و مي‌آورند ياد به نقش‌ها همه از بيش
برخورد اين آمريكا در البته مي‌گويند را اين و مي‌شوند
نقش در مرا كشورها ديگر تماشاگران اما.است ديگري طور
يا "يوفيخوزاپاتا"يا "زوربا الكسيس" از بيشتر عمرمختار
".مي‌شناسند "پهلوان زامپانوي"
چنين او درباره كويين آنتوني ديرين دوست آرتوركندي
يگانه موهبتي از كه هستند اشخاص برخي دنيا در ":مي‌گويد
هيجان‌تقريبا و شور براي‌آفريدن موهبتي.بهره‌مندند
امتياز مناست فردي چنين كويين آنتوني شرايطي ، هر در
از.داشته‌ام سال از 30 بيش مدتي براي را او شناختن
براي شهري" فيلم در بار نخستين براي هاليود در كه زماني
او توصيف در كه چيزي بهترين.كرديم كار هم با "كردن فتح
زندگي‌اش كه است انساني و ا كه است اين بگويم مي‌توانم
".مي‌كند زندگي انتها به تا و تمامي به را
او.دارد ديگر اعتقادي كارهايش و زندگي درباره خودش اما
ولي كرده‌ام فيلم‌بازي حدود 250 حال به تا من ":مي‌گويد
واقعا مننداشتهام كامل رضايت كدامشان هيچ از وقت هيچ
مي‌كنم ، نقاشي مي‌نويسم ، .هستم چه دنبال به نمي‌دانم
اما مي‌دهم انجام را كارها اين همه مي‌سازم ، مجسمه
شده طور هر ولي.هستم چه جست‌وجوي در نمي‌دانم واقعا
قدر همين.كنم پيدا را آن همين‌روزها از يكي بايد
هر در را خودم تلاش و سعي نهايت مدت تمام در كه مي‌دانم
و خودم فكر به گهگاه كه است مدتي حالا و..كرده‌ام كاري
اين.مي‌رسد راه از او.نيست گريزي مرگ از.مي‌افتم رفتنم
آرزو برسد ، فرا مرگ زمان وقتي حال اين با.مي‌دانم را
".بروم دنيا از خوبي شكل به دارم
شيدفر علي
شد برابر يزد 4 در سينما تماشاگران
سال به نسبت گذشته سال در سينما از بازديدكنندگان تعداد
.است داشته افزايش برابر يزد 4 استان در آن از قبل
اعلام با يزد استان اسلامي ارشاد و فرهنگ مديركل كاظميني
به مراجعه‌كننده افراد تعداد زمينه در گفت ، مطلب اين
تعداد كه طوري به داشته ، تصاعدي رشد يزد تئاتر ، سالنهاي
نمايش به 57 از 11 سال 76 در رفته صحنه روي بر تئاترهاي
زمينه در نيز نفر هزار يك از بيش و است رسيده سال 79 در
.هستند لازم آموزشهاي فراگيري و تمرين حال در تئاتر هنر
هم‌اكنون اينكه به اشاره با اسلامي ارشاد و فرهنگ مديركل
سالنهاي جمله از استان فرهنگي فضاهاي از مناسب به‌طور
استفاده براي فرهنگ‌سازي نمي‌شود استفاده تئاتر و سينما
آموزش براي كلان سرمايه‌گذاري و تئاتر و سينما از
بهره‌گيري براي عملي راهكارهاي جمله از را هنرمندان
.كرد ذكر فضاها اين از مناسب
بوده موجود يزد استان در سينما دو تنها سال 79 در گفت وي
رسيده سينما به 9 استان سينماهاي تعداد گذشته سال در و
استان سينماي فضاهاي به ديگر سينماي دو نيز امسال و است
سال 81 در كه است ساخت حال در سينما دو و شد خواهد اضافه
.رسيد خواهد بهره‌برداري به
و فرهنگي مكان‌هاي احداث زمينه در اعتبار كمبود وي
انساني نيروي هزينه‌هاي تامين و تئاتر و سينما سالنهاي
نام زمينه اين در عمده مشكلات از را متخصص نيروي كمبود و
برنامه‌ريزان و مسئولان مساعدت و توجه خواستار و برد
.شد كشور فرهنگي
|
