در اعتياد انگيزه‌هاي و عوامل به نگاهي
است من در دلسرد رميده آتش آن جوانان
كنيد برطرف را درماني مركز اين كمبودهاي
زندگي هست ، زمين تا مردم و زيست محيط
هست
در حيات نابودي خطر و ماسه‌ربايي
رودخانه‌ها
شدند جمع‌آوري زباله حمل خودروهاي چرا
ديده كه تخلفي شبانه ، غيرمجاز سرعت
!نمي‌شود
صنعت جهاني ، بازارهاي به ورود براي
شود تقويت بايد خودروسازي
در اعتياد انگيزه‌هاي و عوامل به نگاهي
است من در دلسرد آتش‌رميده آن جوانان
قرار تحقيق مورد نوجوانان بزهكاري علت وقتي عموما
و بي‌خيالي و جامعه اوضاع از ناآگاهي نوجوانان ، مي‌گيرد ،
.مي‌دانند خلافهايشان در اساسي نقش را والدينشان بي‌توجهي
آنها با كه خانه‌اي از فرار براي عموما افراد اينگونه
از بسياري عده.مي‌آورند روي كاري هر به نمي‌باشد مهربان
ارضاء خانواده طرف از عاطفي‌شان نياز وقتي نوجوانان
شيرين طعم چون و برده پناه خياباني دوستان به نمي‌گردد
نرم ، گفتاري و نغز بيان كوچكترين با نچشيده‌اند را محبت
آنانرا بعدها كه مي‌سپارند دوستهايي به دل و مي‌شوند خام
و ناباب دوستان روش.مي‌دهد قرار دلسوختگان زمره در
باب آنها با بار اولين براي هركس كه اين‌است معتاد ،
دادن با مي‌كنندو ياري و همدردي اصطلاح به بگشايد دوستي
اينكه بعداز و مي‌كنند مهمان را او سيگار مجاني عرضه يا
خودش حال به و كرده ترك را او شد اعتياد به آلوده نوجوان
صميمي و گرم آشيانه نه ديگر كه اينجاست.وامي‌گذارند
را نيازش بتواند كه شهرتي و پول نه و دارد را دوستان
كار كوچك سرقت‌هاي از اول افراد اينگونه اغلب.كند تامين
مامورين از خدا ، از كار اوايل در.مي‌نمايند آغاز را
بعد اما مي‌ترسند مردم شماتت‌بار نگاههاي از و انتظامي
كه اينجاست. بكند كاري هر است مجبور جانش تامين براي كه
را افرادي با دوستي طرح و مي‌شود بحراني وضع ديگر
سادگي از.بي‌آشيانه‌اند و بي‌پناه خود همچون كه مي‌ريزد
سيه‌بختي نيمه‌هاي در سپس و مي‌برد بهره پولش و صداقت و
معتادان شمار بر روز هر ترتيب اين به مي‌كند ، رها آنرا
دارد قرار حاد وضعيتي در كه شخصي چنين يك.شود مي افزوده
بنيان‌هاي رسيده...و مرفين استعمال‌هروئين ، به كارش و
مي‌رسد ، صفر به نهايت در و كاهش اجتماعي‌اش و اخلاقي
هم بر چشم يك در و است سهل برايش جنايتي هر انجام ديگر
به كه بار هر و مي‌شود مرتكب را بزرگي خلاف زدن
را نزديكانش و خانواده كيان بي‌رحمانه نرسد خواسته‌اش
له پا زير سيگار ته همچون را آنان آبروي و مي‌گيرد هدف
.مي‌كنند
عشق بروز مي‌گيرد قرار بحث مورد حساس زمينه اين در آنچه
وضعيت در معتاد فرد اگراست معتاد يك در دلبستگي و
شد تحريك احساساتش و كرد پيدا نيرومندي انگيزه بحراني ،
را خود گناه دوستي اين به‌واسطه كه داشت اميد مي‌توان
دلبسته‌اش او كه فرديست به بسته اين و كند توبه و پاك
جسمي و روحي وضع از مطلع و آگاه مقابل شخص اگرميشود
سراغ او در خود از كه علاقه‌اي به توجه با باشد معتاد
كه افرادي بسا چه و نمايد اصلاح را او مي‌كند سعي دارد
ترك را بزهكاري يا و اعتياد صالح و سالم افراد خاطر به
اميد به بازپروري مراكز و زندانها در يا و گفته‌اند
به را بحران اين عشق از سرشار و سالم زندگي و آمدن بيرون
.نهاده‌اند سر پشت آسودگي
ميزان نيست كم‌تاثير اعتياد انگيزه در كه مواردي ديگر از
باشند آگاه‌تر مادران و پدران هرچهاست والدين تحصيلات
.باشند داشته فرزندان برروابط جامع‌تري كنترل مي‌توانند
با اجتماع رابطه بود آن متوجه بايد كه مواردي ديگر از
كه افرادي مي‌شود ديده به‌وفور.است ترك از پس معتاد شخص
...و ندامت احساس و خانواده عشق ازجمله بسيار دلايل به
آغوش به دوباره و مي‌كنند ترك را خانمان‌سوز بلاي اين
است اين مي‌نمايد مهم آنچه اما بازمي‌گردند خانواده گرم
وجودش و نمي‌بخشد را او گناه خانواده موارد بسياري در كه
هر و مي‌داند بداقبالي آبرو ، هتك موجب خود كنار در را
تنفر مورد را او شخص حقارت ابراز و خشونت توليد با روز
باشد نداشته ترك براي كافي استعداد شخص اگر و داده قرار
آتش مرگبار و گرم آغوش به دوباره تلاش همه اين از پس
.مي‌برد پناه اعتياد
توجه قابل زمينه اين در خانواده نقش كه داشت توجه بايد
قرار بلوغ سن در نوجوان زماني‌كه در درست اگر است ،
را وي تحققش براي و بازشناسد را او استعدادهاي مي‌گيرد
را فردتنهايي‌اش اين كه داشت اميد مي‌توان كنند تشويق
بايد والدين زمينه اين در و دهد سازمان نحو بهترين به
به شخص نزديك‌ترين سني هر در كه باشند داشته درنظر
مورد را نوجوان بخواهند اگر هستندو آنها خود فرزندشان
را دوستي‌شان رابطه چيز هر از بيش بايد دهند قرار كنترل
.كنند چندان صد وي با
مي‌طلبند را خواسته‌هايي فرزندان از والدين اوقات گاهي
بسيار مثال به‌عنوان.است غيرممكن نوجوان توسط تحققش كه
كه خودخواهي خاطر به نه مادران و پدران كه مي‌شود ديده
را تلاشش تمام كه مي‌خواهند فرزند از دلسوزي سر از گاهي
فلان يا ، دكتر مهندس كه بنمايد والدين آرزوهاي تحقق براي
در اگر.است استعداد فاقد يا ندارد دوست او كه شود..و
داشت انتظار مي‌توان باشد زياد خانواده فشار زمينه اين
خويشتن‌داري و عدم‌اعتماد و نفس ضعف به شخصي چنين كه
تا مي‌خواند درس بي‌اراده و ماشيني صورت به يا شده دچار
ازخواسته‌ها فرار براي يا مي‌خواهند ، والدين كه شود چيزي
پناه خانه محيط از خارج به آنها اجبارهاي و دستور و
از ديگر خواهش.است نابودي عاقبتش متاسفانه كه مي‌برد
و نفس به اعتماد دادن اعتياد ، از جلوگيري براي والدين
حق كه بداند او اگر.است نوجوان ديني و علمي روحيه تقويت
والدين احترام براي بالطبع دارد ، دوست كه شود چيزي دارد
و مي‌نمايد انتخاب را اهداف بهترين آنها آرزوهاي وتامين
گرايش...و ورزشي يا هنري رشته‌هاي در تحصيل دركنار اغلب
.مي‌يابد
.است والدين سوي از خانواده در افراطي محبت ديگر ، نكته
مورد هستند فرزند تك يا ارشد فرزند چون فرزندان اغلب
بي‌آنكه والدين و مي‌گيرند قرار حد از بيش مالي حمايت
مي‌سازند ، فرزندشان و خود متحمل را ضرري چه بدانند
كنترل را مصرف موارد اغلب و مي‌دهند او به فراوان پولهاي
صرف هزينه اين موارد از بسياري در متاسفانه و نمي‌كنند
مخدر مواد و عكس كاست ، نوار ويدئويي ، نوارهاي خريد
فرزندان متحمل را بسياري زيانهايي كه‌مي‌تواند مي‌شود
واسطه به مادران و پدران آنكه است ذكر قابل آنچه و سازد
كنند سلب آنها از را طبيعي آزادي ندارند حق فرزند كنترل
سن از ناشي طبيعي رفتارهاي به نياز شخص سن اين در كه چرا
فيلمهاي تماشاي و خاص كتب بعضي مطالعه تنهايي ، جمله از
زيان سرگرمي‌هاي و دارد دوستان با آمد و رفت و پراحساس
زند نوجوانان‌دامن در را شهوت و هوس شعله‌هاي اگر آور
آمرانه و خشك روش‌هاي از اجتناب.است خطرناك و مضر بسيار
امكانات ايجاد درس ، تحصيل ديگرمحيطهاي و مدارس در
خدمات براي جوانان مشاركت جلب و سالم تفريحات براي كافي
مواد به اعتياد كاهش در توجهي قابل ميزان به اجتماعي ،
.است موثر دانشگاهها و دبيرستانها در مخدر
روبه‌رو آن با اعتياد زمينه در كه مشكلاتي ديگر از
.آن استوار بنياد فروپاشي و است خانواده اقتصاد مي‌شويم
مي‌دهد دست از را خود مسئوليت حس مي‌شود ، معتاد وقتي مرد
تفاوت بي آن اقتصاد ويژه به خانواده وضع به نسبت و
دوري او از نيز فرزندانش و همسرش وضعيتي چنين در.مي‌شود
.مي‌جويند
عشق در ناكامي اصطلاح به اعتياد زمينه‌ساز عوامل ديگر از
مي‌رسند ازدواج سن به وقتي جوانان از عدهايميباشد
مجنون و ليلي مي‌بينند ، زيبائيها از گلستاني در را خود
جدي بحث وقتي اما.مي‌گردند زيبا چهره‌اي شيفته مي‌شوند ،
با ناپذير پايان روياهاي در غرق مي‌آيد ، ميان به ازدواج
تضاد اين و مي‌شوند روبه‌رو انتظار از دور واقعيت‌هاي
راههاي از بايد پس.مي‌دهد سوق اعتياد سوي به را آنان
انجام براي مناسب زمينه و كرد آگاه را جوانان ممكن
از ناشي سرخوردگي نمود ، تا فراهم آنان به‌موقع ازدواج
را جوانان از بيشتري گروه غريزي و عاطفي نيازهاي در شكست
.نكشاند اعتياد سوي به
نطنز -باميري مرضيه
كنيد برطرف را درماني مركز اين كمبودهاي
پرآوازه و ارزشمند نام كه تهران در سينا بيمارستان
شيخ‌الرئيس جهان پزشكي علوم مفاخر از و بزرگ دانشمند
پذيراي قرن ، يك به نزديك دارد خود بر را سينا ابوعلي
و دشوارترين آن در و بوده گوناگون حوادث آسيبديدگان
با نگارنده.است گرفته انجام جراحي عمل‌هاي سريع‌ترين
حادثه يك اثر بر كه را سالخورده‌ام مادر ذهنيت ، همين
نقطه چند از و شده شكستگي دچار لگن ناحيه از رانندگي
روز ساعت 19 در بود ديده آسيب شدت به نيز بدن ديگر
پزشكي فوريت‌هاي بخش به جاري سال ماه خرداد هشتم سه‌شنبه
آمد پيش كه آنچه متاسفانه اما رساندم ، سينا بيمارستان
خود حال به مادرم طولاني ، زماني.بود كننده مايوس بسيار
در معمولا.نمي‌شد او به توجهي هيچگونه و بود شده رها
به رسيدگي و پزشكي فوريت‌هاي انجام به كه بيمارستان يك
شهرت رانندگي حوادث وآسيبديدگان مصدوم بيماران وضع
رسيدگي اورژانس بيماران وضع به نخست وهله در بايد دارد ،
آسيب و سالخورده مادر ناچار ، به ما و نبود چنين اما شود ،
تحمل با و داديم انتقال ديگري بيمارستان به را خود ديده
در آنكه بدون.گرفت قرار جراحي عمل تحت سنگين هزينه‌هاي
مي‌پرسم شهروند يك عنوان به باشم يكسويه انتقادهاي صدد
پذيرش در درخشان پيشينه آن با بيمارستاني چرا كه
.ندارد را گذشته فعال نقش رانندگي حوادث آسيبديدگان
بايد كه است كار در نارسايي‌هايي و كمبودها احتمالا
سرمايه‌گذاري با كه مراكزي است حيف چون.شود ريشه‌يابي
اثر بوده‌بر زيادي خدمات منشا و آمده وجود به نسل چند
مطلوب نحو به خود وظايف انجام به قادر احتمالي ، مشكلات
.نباشند
تهران از شهروند يك
زندگي هست ، زمين تا مردم و زيست محيط
هست
نيرو آن از و مي‌كنيم زندگي آن در ما كه زمين كره
ديگر همچون كه انسان و مي‌شود ويران‌تر روز هر مي‌گيريم
وابسته زيست چرخه و خاك آب ، هوا ، به وجودش زنده موجودات
.مي‌باشد نابودي اين اصلي عامل است
كره‌زمين روي در نقليه وسيله ميليونها از بيش روزانه
عامل مواد اين كه مي‌كنند محيط وارد را سمي گازهاي انواع
ريوي بويژه گوناگون بيماريهاي بروز و هوا شدن آلوده اصلي
آلوده‌كننده‌ترين نيز كارخانه‌ها از بسياري.مي‌باشند
گلخانه‌اي گازهاي.مي‌كنند زمين جو و هوا وارد را مواد
آب دگرگوني موجب مي‌باشند آلاينده صنايع فعاليت حاصل كه
خشكسالي و سيل توفان ، دائمي ، يخچالهاي ذوبشدن هوا ، و
كه را حيوانات و گياهان زندگي انسان ، بر علاوه و شده
به‌خطر مي‌دهند ، تشكيل را زنده جهان پيكره از بخشي
آب را زمين كره دوسوم كه مي‌دانيم همچنين.انداخته‌اند
دريايي زنده موجود ميليونها آبها اين در و مي‌دهد تشكيل
زباله‌ها ، به‌وسيله آنها زندگي روز هر كه مي‌كنند زندگي
(مي‌باشد موادشوينده حاوي كه) منازل و كارخانه‌ها فاضلاب
.مي‌شود تهديد
از بعضي رشد باعث خانگي زباله‌هاي و فاضلابها وجود
آبها ، داخل اكسيژن كردن مصرف با آنها كه مي‌شود روينده‌ها
اين نابودي.مي‌سازند نابود را دريايي مفيد موجودات
.مي‌باشد جهان زيست‌محيطي مشكلات بزرگترين از يكي موجودات
آفات دفع سموم توسط مي‌دهد پرورش را گياهان كه خاكي
زباله بخصوص) زباله شيرابه و حشره‌كش‌ها انواع و نباتي
مرگ آلودگي اين و مي‌شود مسموم و آلوده (صنعتي و خانگي
با همچنين انساندارد دنبال به را حيوانات و گياهان
.مي‌شود زيستي گونه‌هاي انقراض باعث جانوران بي‌رويه شكار
آب سفره‌هاي به ت.دد سم بخصوص سموم نفوذ علت به همچنين
شيرين آب مهم منابع از كه سفره‌ها اين زيرزمين ، در
.دارند قرار فراگير مسموميت و آلودگي معرض در مي‌باشند
بين از و محيطزيست نابودي اصلي عامل انسان ترتيب اين به
افتادن خطر به و جانوري و گياهي مختلف گونه‌هاي رفتن
.مي‌باشد زمين كره در زندگي
مراقبت براي بايد و نداريم بيشتر زمين يك كه باشد يادمان
داشته فعال و مشترك همكاري جهان سراسر در مردم آن ، از
.باشند
آزرمي‌پور ندا
در حيات نابودي خطر و ماسه‌ربايي
رودخانه‌ها
يك ما ، كشور زيست محيط ومبتلابه گوناگون مسائل ميان در
وماسه شن از رويه بهره‌برداري‌بي به مربوط عمده مشكل
در را حياتي نوع وهر آبزيان زندگي كه رودخانه‌هاست بستر
غلط باور اين افتادن جا.است انداخته خطر به رودها بستر
و كاويد را بستر مي‌توان رودخانه‌ها كجاي هر از كه
هر است‌كه شده سبب برد ، گوناگون مصارف براي را ماسه‌ها
افزايش رودخانه‌ها كف از رويه بي بهره‌برداري ميزان روز
.يابد
وحقوقي‌براي حقيقي اشخاص رقابت‌ميان نيز ، مناطقي در
گروهي كه يافته شدت قبيل‌بهره‌برداري‌هاچنان اين
فصل در را رودخانه‌ها بستر رسيده ، راه كاشفان‌از همچون
كم‌آبي خشكسالي‌موجب كه سالها بويژه‌دراين و مساعد
وانحصار كرده نشانه‌گذاري را وشن ماسه منابع شده ، رودها
در!خودنموده‌اند آن از را منابع اين بهره‌برداري‌از
رودخانه‌ها بستر از بهره‌برداري طالقان ، مثل نقاط بعضي
كاميون‌ها انواع از استفاده وبا رايگان صورت به
وخالي حفاري‌ها قبيل اين اما ، دارد ادامه وتراكتورها
تخم از مانع نخست دروهله وماسه ، شن از بستررود كردن
نابودي به را ماهي‌ها ونسل شده ولدماهيان زادو ريزي‌و
.برد مي كامل
به و كرده تخريب را رودخانه‌ها شده اشباع سپس‌بستر
فرسايش و فروريزي‌كناره‌ها باعث سيلاب و طغيان هنگام
بسيار بروزخسارات و زمين جابه‌جايي و حركت خاك ، شديد
كه باشيم داشته خاطر به.مي‌شود جبران غيرقابل و سنگين
خشكسالي روزگار اين در آن احتمال كه سيل ، وقوع هنگام به
بستر وقتي است ، زياد بسيار شديد يك‌باران اثر بر
مجراي يك در سيلاب باشد ، شده‌پر اشباع ازماسه رودخانه
در حركت به آرام ، آمده وجود مروربه به كه طبيعي
اراضي متوجه را طغياني‌خطري وضعيت اين كه بي‌آن مي‌آيد ،
.كند مسكوني مناطق يا و اطراف
وبهره‌برداري حفاري شاهد روز هر كه كنوني وضعيت در اما
انتظار آينده‌نبايد در مي‌باشيم ، رودخانه‌ها بستر از
جريان‌يابد ، خود طبيعي بستر در سيلاب كه باشيم داشته
رفتن ميان از لغزش‌زمين ، و جابه‌جايي شاهد بايد بلكه
رودخانه‌ها دركنار كه باشيم آبادي‌هايي وحتي ساحلي مزارع
.آمده‌اند بوجود
كه آن جاي بهره‌برداري‌به شيوه از متاسفانه‌انتقاد
جهت در را ادارات بعضي دست شود ، اصولي راهكار يك به منجر
قبيل اين تداوم براي درآمد منبع ايجاد ويا انحصار ايجاد
سازمان كه حالي در.گشايد مي غيرمجاز بهره‌برداري‌هاي
به نيرو وزارت و محيطي زيست دلايل به زيست محيط حفاظت
به نسبت موظف‌اند رودخانه‌ها بستر تخريب از جلوگيري دليل
مردم تا ;كنند افزون‌اقدام روز تخريب اين از جلوگيري
منابع ، ازتخريب تازه‌اي پرونده روز هر نباشند مجبور
كشور زيست محيط افتادن خطر به و غيرمجاز برداري‌هاي بهره
!بگشايند مسئولان آگاهي براي را
دشتبان يحيي
شدند جمع‌آوري زباله حمل خودروهاي چرا
صحيحي و استاندارد شكل تاكنون زباله جمع‌آوري كه هرچند
اينكه به نسبت تهراني شهروندان ولي است ، نكرده پيدا
حاضر محلات در معيني ساعت راس تقريبا زباله حمل اتومبيل
مهرآباد منطقه در كه است تاسف جاي دارند ، دلخوش مي‌شود
كه اتومبيل‌هايي كه است ماه چندين پادگان متري جنوبي 20
زباله جمع‌آوري به نسبت و مي‌آمدند كوچه‌ها داخل سابق
جاي كوچك دستي چرخهاي و شدند نهاده كنار مي‌كردند اقدام
بسياري مشكلات با رفتگر كه به‌طوري است گرفته را آنها
و مي‌گيرد صورت كندي به زباله جمع‌آوري و است شده مواجه
بعضا و است همراه ريزش با دستي چرخ يك در زباله انباشت
سبب همين به نيز زباله كردن خارج از شهروندان از برخي
به‌بار را عديده‌اي مشكلات اين و مي‌كنند خودداري
محله اين به سري هنگام شب مسئولان است بهتر.مي‌آورد
كنند مشاهده را... و گربه و موش و زباله انباشت و بزنند
.دريابند را آن زيانبار وابعاد
مهم اين به منطقه 9نسبت شهرداري مسئولان كه اميدواريم
منطقي چاره‌اي زباله اصولي جمع‌آوري به‌طوركلي و
.آورند عمل به را لازم اقدام خصوص اين در و بينديشند
محل اهالي از يكي
ديده كه تخلفي شبانه ، غيرمجاز سرعت
!نمي‌شود
جلب عمده مساله يك تهران بزرگراههاي بيشتر در هنگام شب
سبقت" طبعا كه است "غيرمجاز سرعت" آن و مي‌كند توجه
خطرناكي رانندگي حوادث و دارد همراه به نيز را "غيرمجاز
با سرعت ، عاشق و جوان رانندگان.مي‌آورد وجود به را
گاز پدال روي را پا ماموران ، نبود و شب فضاي از استفاده
اصطلاح به يا و خطوط در مارپيچي حركت با مي‌فشارند ،
در و مي‌گذارند سر پشت را خودروها ديگر مختلف ، لاين‌هاي
به را تصادف خطر بارها و بارها ديوانه‌وار اعوجاج اين
سبقت و غيرمجاز سرعت به عادت متاسفانهميآورند وجود
ميان در بزرگراهها در به‌ويژه و شب هنگام در غيرمجاز
است درآمده مضر عادت يك صورت به تهران در بخصوص شهروندان
بزرگراهها در بخواهد به‌بعد ساعت 22 از راننده‌اي اگر و
سرعت ديوانگان مورداعتراض بارها براند مطمئنه سرعت با
حقوق از دفاع براي نظارتي و كنترل هيچ و مي‌شود واقع
جامعه حقوق حفظ و مقررات رعايت براي مايل‌اند كه كساني
حسن‌نيت در البته.ندارد وجود برانند درست شب در
نيست ترديدي دلسوز ماموران و رانندگي و راهنمايي مسئولان
هم حضوري اگر يا گرفت ، ناديده را كمبود اين نمي‌توان اما
در مجازات و سختگيري نبود شايد.است كمرنگ بسيار باشد
شب در رانندگي تخلفات ساير و غيرمجاز سرعت عاملان مورد
از عده‌اي تا است شده تخلفات قبيل اين افزايش موجب
و سرعت جنون انحصار در را بزرگراهها خودكامه رانندگان
و رانندگان ديگر جان و درآورند خود حادثه‌آفريني
در ديگر مهم مساله.بيندازند خطر به را خودروها سرنشينان
و ساختماني مصالح حامل كاميون‌هاي تردد بزرگراهها ،
.است ساختماني نخاله‌هاي
خود بار موظف‌اند ، كاميون‌ها قبيل اين دنيا ، جاي همه در
كف بر نخاله و سنگ ريزش از تا كنند محافظت توري با را
متاسفانه ، مردم ما كشور در اما شود ، جلوگيري بزرگراهها
شاهد همچنان و بپردازند را تخلفات اين هزينه مدام بايد
.باشيم بزرگراهها در ساختماني نخاله‌هاي قطعات و سنگ ريزش
است قوانين منضبط و دقيق بكارگيري باشيم ، داشته ياد به
اين اجراي به شغلي جايگاه هر در را شهروندان مي‌تواند كه
گسترده آن‌چنان تخلفات دامنه وگرنه وادارد ، مقررات
و شود صرف وقت سالها بايد آن كنترل براي كه مي‌شود
.گردد هزينه تومان ميلياردها
تهران -ظاهري
صنعت جهاني ، بازارهاي به ورود براي
تقويت‌شود بايد خودروسازي
و اساس جهان مناطق از بسياري در خودروسازي صنعت امروزه
ميزان هر به و مي‌دهد تشكيل را كشورها فعال اقتصاد پايه
شكوفاتري اقتصاد است ، بالاتر خودروها اين توليد كيفيت كه
گذشت عليرغم.مي‌آورد ارمغان به كشور آن مردم براي را
كشورما ، در خودروسازي صنعت فعاليت آغاز از سال از 34 بيش
صنايع با رقابت مرحله به ايران در صنعت اين هنوز
بيشتر را علت و ريشه البته است ، نرسيده جهان خودروسازي
و استعدادها به توجه عدم و مونتاژ صنعت در بايد
اما.نمود جست‌وجو اخير دهه سه طول در ملي ظرفيت‌هاي
بازار به ورود براي كه مي‌بريم بسر دوره‌اي در ما اكنون
بسيار سازوكارهاي از بايد خودروسازي و خودرو صنايع رقابت
دلخوش فعلي داشته‌هاي به و باشيم برخوردار نيرومندتري
.نكنيم
مي‌تواند خودرو قطعه‌سازي صنعت به پيوسته و دقيق توجه
.دهد ياري جهت اين در را ايران خودروسازي صنايع
اهواز - هاشم‌پور هرمز
|
