پاريس در ايران سينماي بهار جشنواره
سالگي هشتاد مناسبت به "سووشون" بازبيني
سياوشان خون حديث نويسندهاش
چين در ايراني هنرمند سه آثار نمايش
در ايران سينماي جشن ويديويي نوار
آمريكا
پاريس در ايران سينماي بهار جشنواره
و كوتاه فيلمهاي ارائه با ايران سينماي بهار جشنواره
.يافت گشايش فرانسه پايتخت در جمعه روز از ايراني موسيقي
ايراني ، تصوير همچون عنوانهايي با كه جشنواره اين در
و ايران سينماي از كوچك چشماندازي ايراني ، چهره
از تعدادي است ، شده ياد آن از پارسي مينياتورهاي
به خود كوتاه فيلم ارائه 22 با ايران جوان فيلمسازان
در پاريس شهرداري.ميپردازند ايران كوتاه فيلمهاي معرفي
جشنواره و ميپردازد مختلف كشورهاي هنر معرفي به سال طول
.است برنامهها اين جمله از نيز ايران سينماي بهار
برحسب ايراني كوتاه فيلمهاي جشنواره اين سينمايي بخش در
سنتها ، و آداب زنان ، كودكان ، مسائل بخش در 5 موضوع
به جنگ از پس دوران و خانوادهها بزرگان و سالخوردگان
.ميشوند گذاشته نمايش
سالگي هشتاد مناسبت به "سووشون" بازبيني
سياوشان خون حديث
نويسندهاش
:اشاره
سال هشتادمين مناسبت به كه رسيد خبر گذشته سال مهرماه
ياد تاكنون كه دهباشي علي دانشور ، سيمين بانو تولد
منتشر ايران ادبوهنر بزرگان براي را ارزشمندي نامههاي
بانوي "دانشور سيمين جشننامه" گردآوري سرگرم است ، كرده
.است احمد جلالآل يادگار و همسر همچنين و ايران نويسندگي
دكتر و همايونپور هرمز دكتر بهمديريت جشننامه اين
است گشته آماده روز فرزان انتشارات توسط و شايگان داريوش
كشور برون و درون نويسندگان از مقالههايي بردارنده در و
.است آثارش و دانشور سيمين درباره
هر رفت ، صحنه روي به كه هم "سووشون" نمايش ديگر سوي از
به فروش بابت از ولي بود ناموفق نسبتا كاري كه چند
.يافت دست چشمگيري نسبتا موفقيت
سيمين بانو تولد سال هشتادمين مناسبت به زير نوشته
و "دانشور سيمين جشننامه "انتشار و چاپ همچنين و دانشور
به نگاهي با تا دارد تلاش ،"سووشون" نمايش رفتن صحنه روي
به دانشور ، بانو اثر معروفترين و مهمترين "سووشون"
.بپردازد رمان اين بررسي نقدو
شيراز در سال 1300 ارديبهشت هشتم در دانشور سيمين بانو
به شيراز ، در متوسطه تحصيلات اتمام از پس و شد زاده
به مشغول تهران دانشگاه ادبيات دانشكده در و آمد تهران
نائل فارسي ادبيات دكتراي درجه به سرانجام تا شد تحصيل
را تحصيلاتش تا رفت آمريكا به در 1321 آن از پسگرديد
.دهد ادامه زيباييشناسي رشته در
كه است دانشور سيمين داستان مجموعه نخستين "خاموش آتش"
بيشتر كه شد منتشر و چاپ سال 1327 در بار نخستين براي
در 1329.ميرسد نظر به كممايه و ناپخته آن داستانهاي
.كرد ازدواج آلاحمد ، جلال با دانشور
كه بود "بهشت چون شهري" دانشور بانو داستان مجموعه دومين
سال 1348 ، تيرماه در سرانجام و.شد منتشر سال 1340 در
پرطرفدار و معروف رمان آلاحمد ، مرگ از پيش ماه دو يعني
سر بر پس اين از را دانشور نام كه شد منتشر "سووشون"
مديون حقيقت در بايد را دانشور شهرت و.انداخت زبانها
.دانست وي رمان يك همين
پس سال يك كه بود دانشور پسين اثر نام "كنم؟ سلام كي به"
كارهاي همچون ولي شد ، منتشر و چاپ در 1358 انقلاب از
دانشور پسين كارهاي.نداشت پي در بازتابي دانشور نخستين
نيز "بپرس مهاجر پرندههاي از" و "سرگرداني جزيره" همچون
هوشنگ گفته به باشد بهتر شايد و بودهاند همينگونه
و "!ميكرد سكوت بايد دانشور" كه جوييم استناد گلشيري
.نميداد ادامه نوشتن به صادقي بهرام يا چوبك صادق همچون
داستاننويسي بهويژه و ادبي فعاليتهاي حجم ديگر سوي از
است نبوده اندازهاي تا وي نگارش سبك يا و دانشور بانو
حتي يا پسين نويسندگان نسل بر تاثيرگذاري توان كه
اينها همه بر افزون.باشد داشته را همدوره نويسندگان
عرصه در دانشور تلاش كه شد متذكر را نكته اين بايد
ناچيزبه و كم بسيار ايران معاصر هنر و فرهنگ ادب ، پيشبرد
.ميرسد نظر
سهل ، :ممتنع و است سهل "سووشون" چون رماني درباره نوشتن
آن نگارش در داستاننويسي پيچيده تكنيكهاي از چون
و ;دارد غيرثقيلي و ساده زبان و نثر يا و نشده استفاده
ناآگاه منتقدان برخي ازسوي اثر اين كه جهت اين از ممتنع ،
تلقي پارسي كامل رمان يك بارز نمونه نخستين عنوان به
!ميگردد
اوضاع و شرايط به ابتدا است بهتر منظور اين به نيل براي
:بيفكنيم نظري "سووشون" انتشار زمان
تثبيت و شكلگيري در دهه مهمترين ميتوان را دهه 1340
كتاب ، بسيار شمار از جداي.دانست ايران داستاني ادبيات
از بسياري روزنامهها ، ادبي پيوستهاي حتي و مجله
شكل دهه اين در پارسي داستاني ادبيات آثار مهمترين
،"چوبك صادق" ،"صبور سنگ" صادقي ، بهرام "ملكوت":ميگيرد
سيمين "سووشون" نهايت در و گلشيري هوشنگ "احتجاب شازده"
دهه پررونقترين را دهه اين بتوان شايد حتي و.دانشور
و شخصيتها حضور.دانست پارسي داستاني ادبيات براي
احمد ، آل جلال:چون برجستهاي نسبتا داستاننويسان
ساعدي ، غلامحسين و گلشيري صادقي ، هوشنگ بهرام چوبك ، صادق
اين از برخي حتي.است مطلب اين مويد همه و همه
و كشيدند ته ادعاهايشان و جنجالها عليرغم نويسندهها
.ندادند ادامه خود ادبي فعاليت به
"ايران نويسندگان كانون" ،(سال 1347) دهه اين در همچنين
.ميشود پايهگذاري احمد آل جلال تلاش و همت به
واقع در.است تعيينكننده سال سال 1348 احوال اين همه با
تاريخ سالهاي مهمترين از يكي را سال اين بتوان شايد
و بزرگ اثر دو انتشار و چاپ.دانست ايران داستاني ادبيات
سيمين "سووشون" و گلشيري هوشنگ "احتجاب شازده" مهم
سال سال ، اين نهايت در و.ميگيرد شكل سال اين در دانشور
سرفصل سال 1348 بنابراين.هست نيز احمد آل جلال درگذشت
.ميرود شمار به پارسي داستاني ادبيات در تازهاي
دختر عقدكنان جشن شب با سياوشان خون حديث يا "سووشون"
نقاط ديگر همانند شيراز شهر.ميگردد آغاز شيراز حاكم
.انگليسيهاست سلطه و نفوذ تحت زمان آن در ايران جنوبي
او محور حول داستان كه است داستان اصلي كاراكتر زري
يوسف ، ديگر سوي از.ميشود روايت او نظرگاه از و ميچرخد
هيچ به كه است خوشدلي ولي تندخو ظاهر به مالك زري ، همسر
.نيست انگليسيها به غلاتش فروش به راضي وجه
و رستم ملك ورود هنگام به و فصل 4 از داستان اصلي حركت
ملك.ميگردد آغاز هستند ، ايلاتي خان دو كه سهراب ملك
از گردنكشي و ستيز و جنگ ادامه براي كه سهراب ملك و رستم
آن بدستآوردن براي دارند ، اسلحه به نياز مركزي دولت
يوسف به رو اين از و بفروشند آذوقه انگليسي قشون به بايد
به آذوقه فروش به حاضر يوسف هم باز اما.ميآورند روي
به تنها را آذوقهاش كه دارد اين بر اصرار و نيست آنان
.بفروشد مردم
نياز بيشتري آذوقه به انگليسي قشون داستان تكاملي سير در
پابرجا مصمم همچنان يوسف ديگر سوي از و ميكند پيدا
جنبههاي.نيست كار اين به حاضر روي هيچ به و ايستاده
پيدا نمود داستان در كه پاشيده هم از اوضاع از ديگري
پرسناژ دو حضور با) ايلات برداشتن شورش به سر ميكند
در تلاش مركزي دولت استكه (رستم ملك و سهراب ملك مطرح
فرمانبرداري به حاضر آنان ولي دارد آنان يكجانشينكردن
و آشفتهتر انگليسيها سود به را كشور اوضاع و نيستند
به آنان ، به يوسف سفارشهاي و.مينمايد ريختهتر بهم
شد ، فايدهاي ياد آنان از كه دوپرسناژي به ويژه
.ميانجامد سهراب ملك مرگ به كار سرانجام و نميكند
شيراز شهر شرايط و اوضاع نشاندهنده داستان ديگر نماي
قحطي درگير گرفته نكبت چهره فصل 10 در.است روزگار آن در
و قحطي و فقرميكنيم مشاهده را شهر فساد و فقر و
محل چون اماكني كشيدن ميان به و سو يك از مردمان تنگدستي
چه هر از نشان ديگر سوي از شرايط و روزگار آن در مردستان
ميخواهند كه مردمي.دارد اوضاع بودن فاسدتر و وخيمتر
محله در را خود پناه بايستند انگليسي قشون برابر در
!وسيلهبادهگساري به فراموشي در يا و ميجويند مردستان
از كه ديگري نشده پرداخته و ساخته و غيرفعال پرسناژ
يوسف پسر خسرو معلم "فتوحي" ميشود ، داستان وارد اينجا
او است (يوسف برادر) ابوالقاسمخان پسر هرمز و زري ، و
سمت به شاگردانش جلب در تلاش و است تودهاي معلمي
كه زماني در درست هم آن.دارد اشتراكي مرام و كمونيسم
!دارند خود اشغال در را ايران شمال روسها
نيروهاي برابر در استقامتش و سماجت خاطر به يوسف سرانجام
فصل واپسين در.ميشود كشته ناشناسي تير ضرب به انگليسي
با مقابله نماد) يوسف جنازه تشييع مراسم شاهد (فصل 24)
تظاهرات و شورش يك به آرامآرام كه هستيم (بيگانگان
اين از پيش كه است زني زريميشود منجر ضدبيگانه مردمي
نگاه آرام و امان و امن را وخانهاش زندگي محيط ميخواست
دادن جريان در اين از پيش را نمونههايش و دارد ،
يا و عقدكنان شب در حاكم دختر به خود زمرد گوشوارههاي
ديده (خسرو كرهاسب) "سحر" درخواست قبال در شدن تسليم
يكباره به ميشود كشته يوسف كه هنگامي اما ;بوديم
را بچههايم ميخواستم":دهد مي رخ وي در عظيمي دگرگوني
بزرگ كينه با حالا اما كنم ، بزرگ آرام محيطي در محبت با
و تغيير اين البته "ميدهم تفنگ خسرو دست به ميكنم
بدينجا تا رفته پيش داستان شرايط با متناسب دگرگوني
.است رسيده
داستان اگر كه است قرار اين از داستان نثر در ديگر مشكل
شايد بود ، شده نوشته شيرازيها يا و تهرانيها براي تنها
ميرسيد ، نظر به موجه شيرازي عاميانه زبان از بهرهگيري
مواجه مشكل با داستان بودن ، سرتاسري به توجه با ولي
يا لر كرد ، يك براي فرضا داستان جهت اين از.ميشود
.نيست مفهوم موارد اين در سيستاني
همين از نيز داستان پايان در واژهنامه يك كردن پيوست
جاي همه در لهجه اين از كه است اين بعدي مشكل.است دست
تفنن محض گاهي تنها و نشده استفاده ديالوگها همه و كتاب
همچنين.است داستان مشكلات بزرگترين از كه شده استفاده
مشكل با نيز ديگر زبانهاي به ترجمه در داستان اين
.است شده روبرو فراوان
گاهي كه است اين داستان عاميانه گفتار در ديگر مشكل يك
خودشان اجتماعي موقعيت و تيپ در و خودشان زبان از افراد
عمهخانم مونولوگ معضل اين نمونههاي از.نميگويند سخن
و كنم ها ميخواست دلم":ميباشد كتاب فصل 6 ابتداي در
بيشتر اين كه ".كنم خاكستر زهرآلودم هاي با را مردم همه
.عمهخانم قول از هم آن و عاميانه تا است شاعرانه گفتاري
به نثر اين كه است اين داستان نثر مثبت هاي ويژگي از
ديگر آثار با جهت اين از و نيست سانتيمانتال هيچوجه
.دارد زيادي تفاوت زن نويسندگان
- سياسي تحولات رمان فرضا كه شد مدعي نميتوان مسلما
را شيراز در دوم جهاني جنگ سالهاي اقتصادي يا اجتماعي
رماني اندازه و حد از اين كه چرا ميدهد ، نشان بهخوبي
توانسته دانشور كه كاري تنها و است خارج "سووشون" چون
و تحولات اين از ناچيزي گوشه دادن نشان دهد ، انجام
شيراز روز آن اجتماعي - سياسي بافت در دگرگونيها
.ميباشد
دانشور كه ميرسد نظر به بعيد البته كه - سياسي ديد از
- باشد داده شكل و نوشته مبنا اين بر را داستان آگاهانه
يا كشور حاكم يوسف و است ايران روز آن جامعه نماد خانه
اين زن نمونه يك هم زري و است كشور روشنفكر قشر نمونه
ابوالقاسم.ميهن اين فرزندان نماد هم هرمز و خسرو و كشور
بيگانه به خودفروختگان نماينده يوسف بزرگتر برادر خان
و بيگانگان نماد هم زينگر مستر و ،(انگلستان ويژه به)
.است اشغالگر انگليسيهاي
بودن سياسي - تاريخي به "سووشون" نقد در گلشيري هوشنگ
و است اشتباه البته اين كه ميكند اشاره رمان اين
تا دانست ايهامي - رمزي رماني بيشتر ميتوان را "سووشون"
"تاريخي رمان" يك ويژگيهاي نه كه چرا.سياسي - تاريخي
.آن شناخت اول درجه در را "سياسي رمان" يك نه و داراست را
كمي دانشور خود اشاره شايد بودن ايهامي - رمزي جهت از
را يوسف مرداد نهم و بيست من..":برسد نظر به موثر
اين...بوده مصدق سقوط مرداد مقصودم 28 كه حالي در كشتم ،
به توجه با البته كه ".كن عوضش گفت و فهميد جلال فقط را
فردا پسان" اينكه بر مبني كتاب صفحه 260 در خسرو قول نقل
و شده كشته مرداد همان 28 در يوسف است ، "مرداد يكم و سي
ديگر سوي از.است دانشور خود اشتباه روز يك تفاوت اين
.دارد احمد آل شخصيت با زيادي شباهت يوسف كردار و رفتار
خود و است شده تقديم احمد آل به كه هم كتاب سرآغاز
اشاره كتاب اين در آلاحمد مرگ پيشبيني به هم دانشور
گفتههاي تاثير رمان جاهاي بسياري در طرفي از.است كرده
نتوانيم كه هم كاري هيچ..":ديد ميتوان را احمد آل
نقل كه "...دادهايم نشان را راه بچههايمان به بكنيم
آل گفته اين به شبيه و است ، كتاب در رستم ملك از قولي
ميبريم را دعوا يا":ميباشد "كندوها سرگذشت" در احمد
باختيم اگر و سعادتمون به برديمخوشا اگرميبازيم يا
تا بجنگن چطوري ميگيرن ياد روزي يه بچههامون آخرش كه
".ببرن
آورده مونولوگهايي و 17 ، و 8 فصلهاي 6 در ميان اين در
كه چرادانست اثر ضعف نقاط از را آنها بايد كه شده
داستاني وقايع با ارتباطي هيچ مونولوگها اين از برخي
اگر نيز ديگر برخي و (عمهخانم گويي تك مانند) ندارند
و نميشد ايجاد داستان حركت روند در خللي ميشدند حذف
پيش منظمتري طرح با ميتوانست داستان نيز آنها بدون
مك كه تخيلي داستان ويژه به يا و خانم عمه تكگويي.رود
مثلا.دستهاند اين از كه ميكند بازگو فصل 19 در ماهون
عمه و يوسف پدر شدن دلباخته ماجراي نميشود معلوم هيچگاه
شايد !دارد؟ داستان به ربطي چه هندي سودابه خانمبه
كه باشد اين فصل 17 ، در سروان تكگويي حسن تنها
افسران بيپاسخ تلاشهاي و سختيها نشاندهندهرنجها ،
.ميباشد سالها آن در ژاندارمري و ارتش زحمتكش
پرسناژي دو زري و يوسف "سووشون" رمان پرسناژهاي ميان از
خود به را زبان پارسي خواننده ذهن هميشه براي كه هستند
شازده" با همراه ميتوان را "سووشون".كرد خواهند مشغول
ميراث و درگذشت احمد آل جلال كه سالي در گلشيري "احتجاب
نويني فصل سر شد ، نهاده كناري به نيز او حقيقي قصهنويسي
دوره" يك را آن واقع به و دانست پارسي مدرن ادبيات از
نه "سووشون" رمان احوال اين همه با.آورد حساب به "گذار
چهل ، دهه در ايران داستاني ادبيات آثار بهترين از تنها
است اخير سده يك در معاصر پارسي ادب آثار بهترين از بلكه
محبوبش و معروف رمان دانشور ، بانو ياد و نام با همراه و
.ميآيد خاطر به "سووشون" يعني
در و شده شناخته اين از پيش بارها رمان رئاليستي سبك
در دانشور ولي بود ، رفته كار به ايران داستاني آثار
جز به اين از پيش كه مييابد دست توفيقي به اينجا
پيش نويسندگان از هيچيك نصيب - "چشمهايش" در بزرگعلوي
.بود نشده اين از
اما است ، سلسلهوار و منطقي قوي ، كاملا رمان ديالوگهاي
شتابداري و منظم حركت حركت ، نوع در داستان متاسفانه
ندارد (action) حركت و داستاني عمل رمان واقع به و ندارد
پيرنگ و مستقيم سير خط يك در داستان ديگر سوي از و
و كندي نهايت در داستان كل در.نميكند سير مشخص داستاني
.ميرود پيش گسيختگي هم از گاهي حتي
در كه سنتي.دارد ايراني سنت از حكايت ديگر بار "سووشون"
حيات و ميشود زنده گذشته خاطرات و رفته دست از آرزوهاي
و غم اندوه ، و رنج سراسر كه حكايتيمييابد دوباره
كه همانگونه هم را كتاب پيام.عزاست و خون و مرگ ناكامي ،
ماهون مك خيالي قصه به توجه با و شده متذكر دانشور خود
.دانست "بشري آزادي" پيام بايد فصل 19 ، در
پيروزان عليرضا
چين در ايراني هنرمند سه آثار نمايش
اول از ايران هنرمندان آثار از نمايشگاهي :هنري گروه
موزه و پكن ملي موزه در روز پانزده مدت به تيرماه
حدود 15 نمايشگاه اين در.شد خواهد برگزار چين شانگهاي
شامل هنرمند هر از مينياتور و نقاشي خوشنويسي ، اثر
نمايش به مهرگان مجيد و خسروجردي حسين شيرچي ، اسرافيل
.ميشوند گذاشته عمومي
مبادلات بيشتر برقراري منظور به نمايشگاه اين برپايي
.است چين و ايران ميان هنري و فرهنگي
در ايران سينماي جشن ويديويي نوار
آمريكا
سينماي بزرگ جشن چهارمين مراسم ويديويي نوار :هنري گروه
در كشورمان سينماي يكصدسالگي تولد با همزمان كه ايران
نيز و آمريكا مقيم ايرانيان دسترس در شد ، برگزار تهران
.ميگيرد قرار ايران سينماي خارجي علاقمندان
از حاصل منافع سينما ، كليه خانه عمومي روابط گزارش به
به سينما ، خانه مديره هيات تصويب با نوار اين فروش
.ميگيرد تعلق ايران سينماي ازكارافتادگان و بازنشستگان
ثبت براي كه سينما خانه مديره هيات رئيس طائرپور ، فرشته
ميبرد ، سر به كشور از خارج در نوار اين قانوني حقوق
از پيشگيري و نوار اين قانوني حقوق از دفاع بر علاوه
حفظ براي را پيگيريهايي آن ، غيرمجاز و غيرقانوني تكثير
تاكنون كه ايراني سينمايي فيلمهاي صاحبان قانوني حقوق
خارج ويديويي شبكه وارد حقوقي و حق هيچگونه پرداخت بدون
اين از ميرود اميد و است آورده عمل به است ، شده كشور از
مدار يك وارد آمريكا در فيلمها اين توزيع و تكثير پس
.گردد قانوني
|