چك قانون با برخورد در ورشكسته تاجر
امكانات نبود و ملي رسانه از جايزه اعلام
دسترسي
سرعت‌گيرهاي جواديه متري خيابان 20 در
مي‌آفرينند حادثه غيراستاندارد
فرهنگ بر رانندگي تخلفات زيانبار اثرات
شهرنشيني
چك قانون با برخورد در ورشكسته تاجر
در ورشكستگي قوانين نقش" عنوان با مطلبي در پيش چندي
كيفري جنبه كه رسيديم نتيجه اين به "چك قانون با برخورد
به تاجران ورشكستگي اعلام جهت جدي موانع از مانعي چك
نيز ورشكستگي قانون خود متعدد ضعفهاي كمااينكه است محكمه
قانون تشريفات به مربوط مواد سلسله ناكارآمدي باعث
خلا كه كنيم بررسي مي‌خواهيم حالاست گرديده ورشكستگان
اقتصادي مناسبات و تجاري روابط در قوانين اين اجراي عدم
و است ملموس و محسوس ديگري زمان هر از بيش اجتماعي و
و آن نواقص رفع به توجه جاي به اخير سالهاي در كه ديديم
همواره كه تاجر توقف حادثه در عملي راهكارهاي ارائه
برائت مهم اصل كه شده زده قانوني تدوين به دست است محتمل
اثبات به نياز بدون را برگه‌اي و برده سوال زير را
قانون.است داده قرار مجرميت دليل آن كننده صادر سوءنيت
:مي‌گذارد باقي يكسان راه‌حل دو با را ورشكسته تاجر چك
در و نيست متصور اين از غير نتيجه‌اي ;زندان يا گريز
ماندگار زندان در وي شاكي طرف از زيان و ضرر تقاضاي صورت
بياييد.مي‌گويند الاداء يوم بدان كه روزي تا مي‌شود
وجدان با بلكه حقوقي و علمي ديدگاه از فقط نه را مساله
در سوءنيت وجود از نظر صرف كه مي‌دانيم همه:ببينيم جمعي
بدون تاجري ممكن شكل طبيعي‌ترين در بلامحل چك صدور
درست او محاسبه يا است كرده دادوستد تجاري درست محاسبه
بهم را او ارزيابيهاي تمامي قيمت‌ها ثبات عدم اما بوده
ديگران ندارد ، حساب در پولي چك ، موعد در او پس است زده
در نموده‌اند صادر چك معتبر تاجر آن اعتبار به كه هم
چه قانونگذار داشت ، نخواهند حساب در پولي مقرر موعد
چك بودن كيفري وجه در بي‌غرض اشخاص اين براي پيش‌بيني
موعددار چك صدور ممنوعيت بگوييم شايد.است داشته بلامحل
را چك قانون ماده 13 است بهتر.است كرده پيش‌بيني را
چك ديگري از كه شخصي ماده اين طبق.ببينيم دوباره
او اما.كند شكايت او عليه مي‌تواند دارد دست در موعددار
عليه كه بود نخواهد عقلاني است پذيرفته را موعددار چك كه
چك از نمي‌توان تجارت در اينكه پس كند شكايت كننده صادر
قانون ايناست غلطي استنباط كرد استفاده موعددار
كار براي اشخاصگردد موعددار چك صدور از مانع نمي‌تواند
.هستند موعددار اوراق اين از استفاده به مجبور خود ، تجاري
ذي‌نفع شكايت به منوط آن اجراي البته كه قانون اين نه
طبيعي تجاري روابط نمي‌تواند ديگري قانون هيچ نه و است
متروك قانون خود پس كند محدود يا منع را دادوستد به حاكم
در را خود جايگاه است نتوانسته ماده اين چنانكه مي‌ماند
اينجا درگردد موعددار چك صدور از مانع و بيابد بازار
وجود عدم آيا كرد؟ بايد كار چه:مي‌ماند باقي سوال يك
تا كه اوراقي از اشخاص سوءاستفاده از جلوگيري براي تضمين
اين بر دليل.كرد اضافه را آن رقم مي‌توان بي‌نهايت
را دادوستد در خورده شكست و سوءنيت بدون اشخاص كه مي‌شود
كه ماست سيستم ضعف اين يا دهيم؟ قرار كيفري پيگرد تحت
.شويم تاجرقائل يك براي خاصي جايگاه و تعريف نتوانسته‌ايم
پس.است نشده تبيين تجارت حقوق در تاجر جايگاه و تعريف
تاجران از اعم است دادوستد آنها كاروپيشه كه اشخاصي
هيچكدام خرده‌فروشان و مغازه‌داران يا كلان معاملات
عملا و نمي‌دانند معامله در تضرر صورت در را خود تكليف
هم بيمه شركتهاي دارد ، بحث جاي كه متعدد دلايل بنابه
قوه جرم از بازدارندگي نقش.باشند كارساز نتوانسته‌اند
بعد تاجرها.است توام بي‌توجهي با مهم امر اين در قضائيه
مركزي.مي‌افتند جرم ورطه در قضايي حامي ، بدون توقف از
و مالي اسناد و اوراق امنيت احساس با بتوانند آنها كه
متوقف را كار ادامه و داده تحويل را خود كتاب و حساب
با شدن مواجه از هرروز و هرروز آنهاندارد وجود كنند
سراغشان به طلبكارها تا مي‌روند طفره خود مالي واقعيات
همسان بدهكاراني به را خود مثل تاجرهايي آنها.بيايند
نيستيم؟ اساسي چاره‌اي فكر چرا.مي‌كنند تبديل خود
:مي‌كنم يادآوري را خود قبلي پيشنهادهاي
رايگان صورت به حسابرسي و اقتصادي مشاوران تعيين - الف
وقوع از بازدارندگي نقش به توجه با قضائيه قوه طرف از
ادامه از جلوگيري جهت ورشكسته تاجر موقعيت و قوه اين جرم
.او اشتباهات
به موقع به كه تاجري براي قانوني مصونيت ايجاد - ب
قراردارد آنها هدايت تحت و نموده مراجعه اقتصادي مشاوران
در بخصوص نشده آنهااثبات مجرمانه قصد كه زماني تا
.او بلامحل چك شاكيان مقابل
حضور با ارفاقي جلسات طي عملي راهكارهاي ارائه - ج
و تجاري كار ادامه جهت او طلبكاران يا احتمالي شاكيان
(ورشكستگان امور اداره) قضائيه قوه نظر زير خسارات جبران
كه تاجري عليه ورشكستگي اعلام به قضات الزام - _ه
رسيدگي تا دارد جريان شعبه‌اش در او از متعدد پرونده‌هاي
و شده انجام ورشكستگان امور قوانين تحت او امور به
.گردد منتفي...و تباني احتمالات
صوري معاملات شناسايي در مالي كارشناسان نقش به توجه - د
جهت اطرافيانش با او تباني نيز و تاجر ورشكستگي از بعد
.ديگران حقوق تضييع از جلوگيري
و حقوقدانها طرف از دست اين از پيشنهاداتي ضمن در
.باشد كارساز مي‌تواند حقوقي كارشناسان
حقوق كارشناس -جعفري طاهره
امكانات نبود و ملي رسانه از جايزه اعلام
دسترسي
بخير صبح برنامه صبا استوديو خرداد 1380مجري روز 20
با مدار و قرار از پس و ظاهر ديگر برنامه‌اي در ايران
نظر در سوالي ، به پاسخ براي جايزه سكه ديگر 6 مجري
پاسخ‌هاي دريافت جهت را تلفن 2014747 شماره و گرفتند
.نمودند اعلام مردم ،
ايران مسلمان مردم انتخاب آراي 22 مجموع:بود اين سوال
دخترك است؟ نفر ميليون چند اسلامي انقلاب پيروزي بدو از
چشمانش سكه كلمه شنيدن با است نوجواني مرز در كه بنده
كه كرد كفش يك در را پايش دو و افتاد آب دهانش و درخشيد
كمك مقام در بنده و كند شركت مسابقه در شده طوري هر بايد
و آمار بررسي و تفحص و تحقيق به شروع ايشان به مشاوره و
.كردم مقالات و كتب
ميزان 392650759 به آماري تهيه به موفق ساعتي از پس
نشان را انتخابات كليه در كنندگان شركت مجموع كه نفر
فعاليت چه هر.نموديم شماره‌گيري به شروع و شده مي‌داد ،
بيشتر مي‌شد ، بيشتر تلفن سيم طرف آن به دسترسي براي
را دخترك بوديم ، شده شرطي مساله به چون.مي‌شديم مايوس
همچنين و نشستم تلفن پاي در خود و نموده خاله منزل روانه
داراي كه دوست يك به را سيما شده اعلام تلفن شماره
جانبه سه تلاشهايدادم بود ، اتوماتيك پيامگير سيستم
.نرسيد جايي به مسابقه در شركت و شدن كانديدا براي
سفيد آسيابي در را مويي هر معروف قول به كه حقير
احتمال كه چون نبودم مساله به علاقه‌مند زياد كرده‌ام
اصابت و است صفر به نزديك برنامه‌هايي چنين در شدن برنده
ده چند در يك به نزديك كشور كل در نفر يك براي قرعه
نكنم ، مايوس را فرزندم اينكه خاطر به تنها و است ميليونم
ديده‌ها از اينجا در كه موضوعي اما.شدم همراه ايشان با
باشند همراه حقير با نيز خوانندگان شايد و مي‌ماند پنهان
مخاطبي هيچ نپرد بيرون كسي دهان از سخني تا كه است اين
از جايزه اعلام.نمي‌آورد دنبال به را مسئوليتي و ندارد
مردم آحاد دسترسي امكانات فقدان و ملي و فراگير رسانه يك
بي‌برنامگي از خبر آمده پيش فرصت‌هاي ساير و فرصت اين به
تلويزيوني برنامه كنندگان تهيه كارشناسانه غير اعمال و
مخاطبان براي تلفن شماره يك نمي‌دانند چطور كه مي‌دهد را
.نمي‌كند كفايت ايران مثل وسيعي كشور
براي محدوديت ايجاد و است مو از باريكتر عدالت اجراي
اگر.است ناعدالتي موقعيت‌ها از استفاده براي مردم آحاد
در نكته‌سنجي و مهارت و تبحر برنامه‌هاداراي مسئولان
فرصت‌هايي به مردم دسترسي در بودند ، فعاليت‌خود موضوع
توجه با جوايز حجم و نوع تعيين و مسابقات در شركت نظير
.مي‌نمودند بيشتري دقت خود ، مخاطبان ميزان به
سلامتي اسد -بناب
سرعت‌گيرهاي جواديه متري خيابان 20 در
مي‌آفرينند غيراستانداردحادثه
سرعت‌گير سه جواديه متري خيابان 20 در است چندي
كه شده نصب شبرنگ از استفاده بدون و غيراستاندارد
بلند ارتفاع.است شده ناگواري حوادث ايجاد باعث تاكنون
در و مي‌باشد حوادث قبيل اين وقوع مهم عامل سرعت‌گيرها
نفر دو اخيرا مسير ، اين در گوناگون حوادث وقوع پي
سرعت‌گير بودن هم‌رنگ سبب به پسر و پدر ظاهرا موتورسوار
پي در هشداردهنده علايم هيچ‌گونه نبودن و خيابان سطح با
كنار اتومبيل با تعادل دادن دست از و غيرمنتظره پرش يك
و سپرد جان دم در سرنشينان از يكي و كردند برخورد خيابان
!شد بيمارستان راهي نيمه‌جان ديگري
و شبرنگ با كه زماني تا سرعت‌گيرها اين ايجاد براي اقدام
و رانندگان جان تنها نشود ، مشخص دهنده هشدار علايم
اين دارد امكان و مي‌اندازد به‌خطر را خودروها سرنشينان
هماهنگي با دارد جا.شود تكرار روز و هرشب حوادث قبيل
ايمن‌سازي به نسبت ذيربط دستگاههاي ساير و منطقه شهرداري
.شود اقدام سرعت‌گيرها اين
جواديه اهالي از جمعي
فرهنگ بر رانندگي تخلفات زيانبار اثرات
شهرنشيني
است نحوي به ترافيك سيستم قانونمند ، جوامع از بسياري در
ملزم‌به و مقيد بسيار را خود وعابران كه‌رانندگان
قدري به بوق صداي همچنين و دانسته شد و آمد مقررات رعايت
ديگر طرف از.ندارد خارجي وجود انگار كه است نامحسوس
در چه را رانندگان رفتار تمام آزموده‌وجدي كار ماموران
قانون تعارفي هيچ بدون و داشته نظر تحت شب در چه و روز
رانندگي و آمد و سيستمي‌رفت درچنين.مي‌كنند اعمال را
بلكه ساخته ، ممكن را امور سريع انجام كه اين بر علاوه
.دارد همراه به هم را لذت و امنيت و رفاه حتي
شاخصه‌هايي ما اگر سيستم‌ترافيك ، سلامت سنجش براي
ميزان يا و (رواني و مالي جاني ، ) تلفات آمار همچون
در اينكه دليل به دهيم ، قرار معيار را سروصداي‌بوقها
بايد هستند ، بسياربالا هردويشان ما آمد و رفت سامانه
مابه رانندگي و راهنمايي قوانين از بالايي درصد كه گفت
عموميت ما آمد و رفت در قوانين رعايت.شوند مي نقض شدت
ترافيكي‌كاستيهايي عرصه در ما كه است درست است ، نيافته
خودرو و جمعيت تراكم ومرور ، عبور فضاي كمبود جمله از
آشكار نقض كار ، اصلي ايراد ولي داريم فني ومشكلات
هيچ به را مقررات كه مي‌باشد عده‌اي توسط قوانين
اين رانندگي طرز.مي‌كنند رانندگي‌تخلف در و مي‌گيرند
ديگر مي‌آوردكه بوجود وضعيتي‌را شكن قانون افراد
همواره بلكه نكنند ، امنيت و آسايش احساس فقط نه رانندگان
.نمايند مرور و عبور خطر ، و ناامني حالت در
نيست ممكن نوشته اين كليه‌ناهنجاريهاي‌ترافيكي‌در شرح
سرعت بيجا ، بوقهاي:تخلفات‌مثل از عمده مورد سه ولي
.تشريح‌مي‌گردند اختصار به تقدم حق رعايت وعدم غيرمجاز
و شهرهايمان صوتي‌در آلودگي اصلي منبع اين بوق ، خصوص در
درپي ، پي ما ، بوقهاي قانون شنوايي‌شهروندان ، افت
.است كرده منع را ناهنجار بوقهاي و بيجا و غيرضروري
.مي‌باشد بابوق همراه سراسر ما رانندگي عكس ، به كه درحالي
.دارد رواج متاسفانه استاندارد وغير غيرمجاز وبوق
داخل سرعت حداكثر قانون خودروها ، مجاز سرعت رابطه‌با در
شهري برون را 20وجاده‌هاي كوچه‌ها و ميادين را 50 ، شهر
بسياري در ولي ، .است كرده مقرر ساعت در را 90كيلومتر
هر با كس هر.نمي‌شود مشاهده كتابي و حساب هيچ ازمواقع ،
افرادرعايت بعضي براي.مي‌راند خواست دلش كه سرعتي
ملاك ، .معناندارد شهر خارج كوچه‌و شهرو داخل سرعت
شهري برون جاده‌هاي در.باشد مي نقليه وسيله بودن تندرو
!مي‌كنند هم پرواز تقريبا بالا ، اصطلاح‌مدل به خودروهاي
جدي‌و بسيار كه ما ترافيك ناهنجاريهاي از سوم مورد
حال در خودروهاي تقدم حق رعايت عدم مي‌باشند ، خطرناك
عابران همچنين و رانندگان از ديگر عده‌اي توسط عبور
.مي‌باشد
كه كرد ادعا مي‌توان شده ، ذكر واقعيتهاي به توجه با
دريافت‌نخواهد قبولي كارنامه سيستم‌ترافيكي‌ما مجموعه
فعلي مرج و هرج و بي‌نظمي نتيجه ، در علاوه‌و به.كرد
عده بي‌اعتنايي و عدم‌تعهد در ريشه عمدتا كه ترافيكي
شناخت عدم و قانوني رفتار عابران‌به و رانندگان از اي
احتمالاصدمات ترافيك‌دارد ، اصول از عده‌اي كافي
توريسم‌ما صنعت حتي و شهرنشيني فرهنگ به بيشتري‌را
فعاليتهاي‌روزانه اكثر كه دليل اين به.مي‌نمايند وارد
در رفتار اين مي‌گيردو صورت آمدها و رفت طريق از مردم
قضاوت قابل روشني به و نمايان بسيار و بوده ديد معرض
.مي‌باشد
رانندگي و راهنمايي كيفي‌پليس نقش نگارنده ، اعتقاد به
حركتي ، تخلفات بويژه تخلفات ، بازدارنده نيروي عنوان به
ثابت ، يا گشت پليس‌هاي بنابراين.است فراواني اهميت درخور
غيرمجاز ، سرعت جمله از حركتي ، تخلفات بيشتر به بايد
بوق تقدم ، حق رعايت عدم نابهنگام ، دورزدنهاي و توقفها
از بسياري و چراغهاي‌راهنما از استفاده غيرمجاز ، عدم
اگر خاتمه در.باشند داشته كافي ديگرتوجه موارد
در ابزاري‌كه و امكانات با ترافيك مسئولان و متوليان
دروضعيت‌رفت قاطع و روشهاي‌كارشناسي با دارند ، اختيار
قانونمندي‌ايجادنمايند ، و نظم عابران و خودروها آمد و
فرهنگ توسعه در عطفي نقطه مي‌توانديك مسلما تحول اين
.باشد شهرنشيني‌ما
گرگان -مديريت ارشد كارشناس-مروجي ابوالحسن
|
