شهابي شجاعالدين با وگو گفت
آثار نمايش مناسبت به ساز هنرمندمجسمه
هنرهنر كارگاه هنرمندان حجمي
بيپشتوانه و جوان مجسمهسازي ،
معتبرنمايش منوچهر نقاشي آثار به نگاهي
روايت عنصر
شهابي شجاعالدين با وگو گفت
آثار نمايش
مناسبت به ساز هنرمندمجسمه
هنرهنر كارگاه هنرمندان حجمي
بيپشتوانه و مجسمهسازي ، جوان
متولد ساز ، شهابيهنرمندمجسمه الدين شجاع استاد:اشاره
نزد را ونقاشي طراحي او.تبريزاست سال 1317شهرستان
فرا -استادكمالالملك شاگردان از -شهابي سيدرضا پدرش
راتا هنرهايتجسمي رشته تكميليدر تحصيلات و گرفت
كاليفرنيا دانشگاه در عالي بادرجه مقطعفوقليسانس
آمريكا هنرمندان انجمن عضويت آنبه از پس و داد ادامه
.درآمد KAPPA.phi
مجسمه آموزش موسسه تنها و بازگشت ايران به سال 1357 در
به موفق و كرد داير درتهران را هنر كارگاه عنوان با سازي
.شد آتي سالهاي طي سازانبرجستهاي مجسمه پرورش و تربيت
موزه تجسميباغ هنرهاي مركزآموزش هفتاد دهه آغاز در
تدريس به مدت كوتاه طور به وهمزمان كرد فعال را سعدآباد
ودانشكده تهران اسلامي آزاد الزهراء ، هنر ، دانشگاههاي در
.شد مشغول يزد هنر
مجسمهسازان انجمن رئيسه هيات عضو اكنون هم شهابي استاد
.است ايران
گچ و حجميسنگ آثار نمايش با همزمان مناسبتو همين به
او با وگويي گفت ايران هنرمندان خانه در شاگردانش
.شدهاست انجام
كه شد چه كنيم ، شروع اساسي اما اي كليشه پرسش يك با *
شايسته جايگاه نتوانست اخير سالهاي طي در مجسمهسازي هنر
!كند؟ پيدا ما جامعه رادر خود
ما جامعه در مجسمهسازي هنر كه شد يادآور بايد درابتدا -
هنر با مثال طور به و است ناشناختهاي تقريباهنر
جايگاه و ذهني سابقه داراي ما مردم ذهن در مينياتوركه
در جوان هنريبسيار.است متفاوت كلي طول به فرهنگياست
بود ، قرار كه هم اخير سالهاي طي.بيپشتوانه و جامعه اين
هم باز شود پرداخته هنر اين آكادميكبه بهشكل
.است روشن هم آن دليل نشده حاصل پيشرفتي
بياهميت رشته يك مثل رشته اين با ما عالي آموزش مراكز
ميگيرد ، حجم واحد دو من دانشجوي.ميكنند برخورد
آن) هنر اين كنار از و ميكند پيدا ناقص و سطحي اطلاعات
(مجسمهسازي عملي نه تئوريك اطلاعات از كوچكي حجم همبا
ونامناسبترين پستترين ما دردانشگاههاي.ميگذرد
هم بهانهشان.ميگذارند اختيارمجسمهسازي در را فضاها
مقوله با آنها بيگانگيمسئولان از نشان و است شنيدني
كثيف را محيط سازي مجسمه كارگاه":دارد مجسمهسازي هنر
هيچگاه هنر كهاين شويم مدعي ميتوانيم پس"!ميكند
دردانشگاهها كه چرا نشد رسميتيشناخته به ما جامعه در
در قبول قابل آتليه تنها.بيتوجهيميشود آن به
كار همهزار آنجا در كه دارد وجود زيبا هنرهاي دانشگاه
صورتيكه در.. و سنگ و فلز چوب ، ميشود انجام همزمان
مجزايي كارگاه به نياز ابزار اين از يك هر عليالقاعده
وعاملي است خطرناك بسيار چاپ با كار نمونه طور به دارد
انجام لازم پيشبينيهاي بايد آسمكه بيماري براي است
هر بهندارد وجود قاعدهاي و چارچوب هيچ متاسفانه شودكه
هزينه سازي مجسمه بگويم بايد شما پرسش به پاسخ حالدر
را هيچكدام فعلا ما كه ميخواهد ومخاطب دارد ، جا
دهكده يك ساخت كردمبراي ارائه زمانيطرحي من!نداريم
كورهبسازيم آن در كه حجم ، زميني كار هنريصرفابراي
مثل هم طرح اين مجسمهسازياما متعدد كارگاههاي و
و لطفي كم با انجام ، قابل طرحهاي ديگر از بسياري
!شد رو روبه آقايان بيتوجهي
شدهاند ، فعال سالها اين در متعددي فرهنگي مراكز اما *
به را جايي مراكز اين در نتوانستند مجسمهسازان چرا
دهند؟ اختصاص فعاليتهايشان
از يكي ناشناسوارد طور به بازرس عنوان به خودزماني من
آن اتاق دو در تنها شهرشدم مركز در فرهنگسراها
يك همراه به بود كلاسطراحيوخطاطي بزرگ ساختمان
اداري بخش اختيار در اتاقها بقيه فعالو نيمه كتابخانه
... و داخلي مدير كارگزيني ، حسابداري ، تا رياست از بود ،
آن واقعي معناي فرهنگيبه كار مراكز اين در حقيقت در
.نميشود انجام
!كجاست؟ در اشكالكار *
به اينمراكز مديريتبرميگردد مديريتها به اشكال -
.وهنرياست فرهنگي فضاي و هنر ناآشنابا افراد دست
نمياندازم ناآشنا مدير آن گردن به را تقصير همه البته
زماني و است بيگانه او كار مجسمهسازو با اساس از كه
و دارد استفادهاي چه چيست ، كوره":كه پرسيد من از
من فرهنگسراي در مجسمهسازي كلاس براي آن اصلاوجود
اين كه است وارد كساني ايرادبه "!خير؟ يا دارد ضرورتي
.كردند دور اوليهشان اهداف از مراكزرا
مراكزاز اين مديران كه است اين بر شما اعتقاد يعني *
هستند؟ بيگانه هنر با اساس
هنر رشته وحتي داشتن تحصيلاتعالي صرف به ببينيد -
كسي بودن دولتي اداره فلان موفق مدير يا و خواندن
هنر كتاب با.باشد هنري مركز موفقيك مدير نميتواند
سالها كه كساني از بايد.شد هنر معلم نميشود خواندن
ميشناسند را دادن آموزش وراههاي دارند هنري كار تجربه
كرد ، تربيت هنرمند نميشود شرايط اين باشود كار به دعوت
جوانانمان كه خورد وغصه ميشوددائماهشدارداد فقط
ابتذال و اعتياد دام بيهنريبه و بيكاري از
... و افتادهاند
چيست؟ شما عملي پيشنهاد*
فضاهاي همين از ، ميتوانيم نداريم فقيري كشور ما-
ازهمين يكي در.بكنيم را استفاده حداكثر موجود
جوانانهمان به و بخريم تار و دف فرهنگسراهابيست
پارك وسط كارگاه يك موسيقي ، مجاني آموزش بگوييم محوطه
وقت آن رايگان ، مجسمهسازي كلاس بگوييم و بياندازيم راه
هنرها اين جذب مستعد جوان چند كوتاهي مدت در كنيد تماشا
موزه -باغ هفتاد دهه در.دارم مشابهاي تجربه من.ميشوند
شخصي هزينه با بود مخروبهاي ساختمان كه را سعدآباد
را تجسمي هنرهاي آموزش مركز تشكيل طرح و كردم راهاندازي
و هستند مركز آن ساكن سيهنرمند الانارائهدادم
كهآنجا آن محض به كه اين از بگذريم.دارند هنري فعاليت
...خواستند مرا عذر گرفت پا
ايده صاحب وجوانان پيشكسوت هنرمندان به بايد حال هر به
امكان بايد دارند تجربه كه آنها.داد ميدان كار آماده و
زمان اين از بيشتر تاكنند پيدا را تجربياتشان انتقال
و جوان جامعه براياين بايد ندادهايم دست از را
.كرد ملتهبكاري
در هنر كارگاه مجسمهساز هنرمندان آثار نمايش درباره*
بگوييد؟ هنرمندان خانه
هنرمندان خانه رئيس پور غريب بهروز مساعدتآقاي با -
و سنگ حجمي اثر بيست تعداد كه شد فراهم امكان اين ايران ،
اصلي سالن در ماه يك مدت به را كارگاههنر هنرمندان گچ
فرصت شرايطفعلي در كه نمايشبگذاريم به هنرمندان خانه
مجسمهسازانهنوز كه چرا.نيست كافي اما مغتنمياست
اختصاص آنها آثار نمايش دائميبه طور به گالريكه يك
نداريم ، تجسمي هنرهاي مجله يك ندارند ، كنددراختيار پيدا
بنويسند مطلبي كه نداريم حجمي آثار منتقدهنري دو يكي
مجسمه زمينهنمايشگاههاي در كارشناسانهاي وديدگاه
.كنند ارائه ما محدود سازان
آن رئيسه هيات اعضاي از هم شما كه سازان مجسمه انجمن*
است؟ داده انجام كاري مشكلات اين رفع براي هستيد
حركت انجام براي كه دارد فعال عضو سي فقط ما انجمن -
بهرغمفعاليتهايقابل.است كمي تعداد بسيار جمعي
نتوانستهايمحركت ما انجمن رئيس رضايي آقاي احترام
بودجهاي كه زماني تا من نظر به.دهيم انجام چشمگيري
كه) مجسمهسازان جمله از هنري انجمنهاي فعاليتهاي براي
(است ناچيز بسيار آن... و عضويت حق از حاصل درآمدهاي
قبولي قابل كار بود نخواهيم قادر نشود ، گرفته درنظر
.دهيم انجام
قبادي ليلا: وگو گفت
معتبرنمايش منوچهر نقاشي آثار به نگاهي
روايت عنصر
بين ارتباطي حلقههاي آن از يكي ميتوان را معتبر منوچهر
كمالالملك شاگردان مكتب به بيشتر كه- خود از پيش نقاشان
.دانست ايران در نقاشي اساتيد جديد نسل و -هستند مشهور
كلاسيككه سبكهاي از گذر دوره يك از پس ايران نقاشي
(زمان پائولو) زمان كمالالملكومحمد آن مبدع مشخصا
اين برداشت ، گام مدرن رئاليستيو نقاشي سمت به بودند
جوامع و ايراني نقاشي بيشتر چه روياروييهر محصول جنبش
از يكي ميتوان را منوچهرمعتبر و غرباست هنري
رو اين آورد ، از حساب به گذار دوران اين شاخصههاي
نقش ايران نقاشي روند در بسياري جهات از وي آثار بررسي
.دارد مهمي
منوچهر نقاشيهاي كه دريافت ميتوان اجمالي بررسي يك در
به و ذهنيتيشلوغ از برخاسته(شمسي) دهه 70 معتبردر
و صاف سطحهاي از استفاده با دارد سعي كه است ريخته هم
رنگهاي ويا خطوطساده از استفاده و بوم روي يكدستبر
.بدهد سامان ذهني مشغله اين به حدي تا يكدست
متاثر كمي -آن از پيش سالهاي يا و -دهه اين در وي آثار
نقاشي به علاقهمندان دربين بيشتر كه است سبكي از
طبيعت ، در انتزاعي نگاهي - است سهرابسپهري يادآورآثار
اين در شد اشاره گونهكه اماهمان -دشت و سنگ درخت ،
سبكهاي در وتحول تغيير هر خاصيت البته كه -گذار دوره
شباهت يكديگر به عصر هم نقاشان آثار حدي تا -است هنري
نوع از بلكه هنرمندان خلاقيت روي از نه اين و دارند
.ميگيرد سرچشمه مشترك ذهني و تكنيكي ديدگاههاي
آثارش در ديگري نمود با دهه 70 اواخر در معتبر منوچهر
درگير ويهمچنان بيجان طبيعت نقاشيهاي ميشود ، مواجه
افزايش سبب نكته اين هستند ، سوژه بر خالي فضاهاي همان
.ميشود سوژه جلوه
فضايي دچار بعد دورههاي در وي هاي نقاشي از بعضي
حيرانو حالتي با انساني فيگورهاي شدهاند ، بهت و دلگير
حركتند ، در در گرفته فضاي و هيچ از موج ميان در مبهوت
زنانچادرپوشي نقاشيهايمعتبر ، سوژهاكثر دوره اين
به و نشده توجهي آنها هويتتصويري به چندان كه هستند
.است شده بسنده اتمسفرموجود در آنها ثبت
شيوه و سبك عليرغم معتبر نقاشيهاي در غالب وجه
و پارانوئيد خاستگاهي -اخير دوره از غير به -رئاليستي
به پنجرهاي از سوژههايش كه هنگامي دارد ، قصهپرداز
چالشي در را ذهن ناخودآگاه آثار ميكنند ، نگاه بيرون
.ميدهند سوق رويابافي سمت گريزناپذيربه
آثار تمامي بهتربگوييم يا و حاضر نمايشگاه كليت يك در
خط يك كردن رسم يا و بيانيه صدور در معتبر ، سعي منوچهر
و فضايذهني تا دارد بيشترسعي چه هر وي مشيندارد ،
يك همچون ندارد قصد كند ، او ثبت را خود اتمسفرزندگي
قرار جهت را خود از غير به سويي و سمت آثارش پيامبردر
معتبر كند ، جستجو خود براي ازايخارجي يامابه و دهد
كنشهاي سوي و كند "بيان"بيشتر چه هر را خود دارد قصد
نميكنند ، هدايت ديگري جهت به را "بودن" برابر در وي
معتبر خود چيز هر از بيش اخير دوره در وي بخصوصآثار
سلف زياد تعداد به توجه با - ديگر چيز نه و هستند
يا و معني عنصر اينعلت به و -وي آثار ميان در پرترهها
.هستند برخوردار عمده خاستگاهي از آثارمعتبر در روايت
تا 1370دچار سالهاي 1350 مابين معتبر نقاشيهاي
صراحتا اما است ، ساختاري لحاظ از فراواني دگرگونيهاي
.گريزانند بودن يافته ساختار از ويخطوط آثار در
بيان اختصار به امكان درحد و ابتدايي فيگورها و شكلها
مابين شده محصور حجمهاي به چيز همه از بيش.شدهاند
-گوگن آثار بر حاكم فضاي يادآور و است شده توجه خطوط
.هستند -زنها فيگور بخصوص
و اثر در عمقي هرگونه رعايت بدون هستند ، تخت يا وي آثار
.هستند برخوردار عمقي پرسپكتيو از اغراقآميز شكلي يا
تا شده سعي موجود نقاشيهاي بيشتر در عناصريكه آن از
تاشهاي كه مواردي در مگر باشد ، داشته جلوه كمتر امكان حد
بيش است ، آثار خشونتدر بيانگرحس قرمز رنگ كوچكيبه
يا و اشكال هستند ، چرك رفته كار به رنگهاي چيز هر از
محيطي خطوط سبب بيشتربه بلكه رنگ واسطه به نه فيگورها
فضايآنها خطوط با شده سعي بيشتر و ميشوند مشخص خود
دخالت پردازيها حجم اين در چندان رنگها و شود تصوير
.نميكنند
از ميشوند نزديك اخير سالهاي بيشتربه چه هر آثار
حذف ازآنها قصهپرداز عناصر برخوردارند ، بيشتري پختگي
البته -خودنمايانه ذهنيت و است پيش از كمرنگتر يا و شده
بيشتر -است خودنگاري همان منظور بلكه مذموم ذهنيتي در نه
ثبت تمامي به فيگورها يا و عناصر ديگر اكنون دارد ، جلوه
قرار بوم روي بر بسيارانتزاعي شكلي به بلكه نشدهاند
.دارند
توجه قابل چندان نيز سبكامپرسيونها به موجود اثر چند
مرور به يا -رنگها و است ضعيف بسيار نيستند ، اجراها
كردهاند نفوذ هم در-!ديگر سلطهعواملي در يا زمانو
.ندارند خاصي جلوه كدام هيچ وديگر
نقاشانينام از يكي عنوان به ميتوان را معتبر منوچهر
در را ايران نقاشي هنر ، كمال رسيدنبه تلاش در كه برد
يك سوي و سمت مدرنيسمبه وپست مدرنيسم از صحيح مسيري
.دادهاند جهت "ايراني مدرن نقاشي" سبك
جلالي رضا
|