تئاتر قديمي هنرمند از تقدير
منتقد و نويسنده زاهدي تورج با گفتوگو
از جهان;وخواننده
آهنگساز -موسيقي
است افتاده جدا"معصوميت" و "تمركز"
بر بزرگ غمي:تجويدي علي استاد بانگ سر
است شده گذاشته من دل
تئاتر قديمي هنرمند از تقدير
موسسه تحصيلي سال پايان در:همشهري خبرنگار - اصفهان
موسسه اين محل در اصفهانمراسمي استان سوره عالي آموزش
در كه شد برگزار تئاتر و سينما اساتيد از جمعي حضور با
و كشور تئاتر پيشكسوت جوانمرد عباس استاد از آن
.آمد عمل به تقدير ملي تئاتر گروه بنيانگذار
از نمايشگاهي موسيقي و تئاتر اجراي ضمن مراسم اين در
.گرفت قرار شركتكنندگان ديد معرض در دانشجويان عكسهاي
منتقد و نويسنده زاهدي تورج با گفتوگو
از جهان;وخواننده
آهنگساز -موسيقي
است افتاده جدا"معصوميت" و "تمركز"
و پرفراز دوران گذشته سال چند در ايران موسيقي:اشاره
كه سياستهايي برخي با و سو است ، ازيك كرده سپري را نشيبي
نحوي به پاپ موسيقي شده ، اتخاذ موسيقي مسئولان سوي از
سنتي موسيقي نوعي به و افزوده خود توليدات بر شگفتانگيز
عجيبي غربت و تنگنا در را آن حتي و سرگذاشته پشت را
كه كشورهايي تمامي در كه حالي در.است كرده گرفتار
ميكنند ، رالحاظ فرهنگ و هنر از حمايتي سياستهاي
سمت به مساعدت ، و كمك و بودجه تخصيص نحوه برنامهريزيو
و نخبه هنرمندان از حمايت فرهيختهو هنر و فرهنگ
فضاي دليل به و ما دركشور ميكند ، پيدا سوق فرهنگساز
و وسيما درصدا چه)شده حاكم موسيقي مديريت بر كه روزمرگي
آن كه هنري حوزه موسيقي واحد در حتي و موسيقي مركز در چه
در را وبفروش روزمره كارهاي انتشار است مدتي چند هم
اندكاندك فرهيخته موسيقي (است داده قرار خود كار دستور
به متاسفانه نيز تازه تجربههاي و است شدن محو حال در
...و ميشود گرفته هيچ
موسيقي عرصه جدي منتقدان جمله دهه 60از در كه زاهدي تورج
موسيقي كار سمت به خود دهه اين اواخر در ميرفت ، شمار به
عرفان و عرفان حوزههاي در وي كه آن ضمن رويآورد ،
به اگرچه.دادهاست انجام مستمري مطالعات نيز تطبيقي
موسيقي نقد حوزه قلم ، درهمين خوش منتقد اين اگر ما گمان
حوزه اين در را نوشتههايش و مطالعات و ميماند باقي
.ميشد موسيقي اهل نصيب بيشتري بركات شايد ميساخت متمركز
درباره وي ، تازه كاست انتشار بهانه به حال هر به
كه دادهايم انجام گفتوگويي آن بر حاكم فضاي و موسيقي
:ميخوانيد
نجوا -الف:گفتوگو
رانده حاشيه به نوعي به سنتي موسيقي گذشته ، سال چند در *
پاپ موسيقي همانند جدي رقيبي حضور از اتفاق اين.است شده
و فترت دچار خود درون در سنتي موسيقي كه اين يا بود ،
است؟ گرديده سستي
پخش و اجرا از سالها وقتي.دارد تفريطي يك افراطي ، هر -
حصر اين وقتي كه روشنبود شد ، پيشگيري پاپ موسيقي
به كه ميشود همهگير قدر آن پاپ موسيقي شود ، برداشته
افراط سنتي موسيقي ارائه در زماني.ميانجامد افراط
در عكس ، بر حالا و نبود پاپ موسيقي براي جايي و ميشد
موسيقي براي جايي طبعا و ميشود افراط پاپ موسيقي ارائه
به گذشته ، سالهاي در هم سنتي موسيقي ازطرفي.نيست سنتي
چرا؟.گراييد سستي و فترت به شد ، عرض كه افراطي همان دليل
يك از زيرا.نيست انبوه ارائه براي سنتي ، موسيقي چون
هستند هضمآن و درك به قادر "برگزيده شنوندگان" فقط سو
اين به فرادادن گوش توانايي مردم وسيع اقشار طبعا و
فقط ديگر سوي از و ;ندارند را متفكرانه موسيقي
.هستند سنتي موسيقي توليد به قادر "استاد موسيقيدانان"
هر انبوه ، توليد لزوم دليل به افراط ، دوره در كه حالي در
ساخت به سطحي و نازل بسيار سطوح در ولو موسيقيداني
هم مردم اقشارمختلف طبعا و ميكرد مبادرت سنتي موسيقي
ناچار به فهمشان ، قدرت با متناسب موسيقي فقدان دليل به
به دست عوامل و عناصر اين.بودند موسيقي نوع شنوندهاين
ملاحظه كه فترتي به را سنتي موسيقي و داد هم دست
عرضه ، به كمبود اين طرفي از اماداد نزول ميفرماييد ،
اجتماع در عاميانه موسيقي است بهتر.است سنتي موسيقي نفع
سنتي موسيقي به ناچاري و اجبار روي از تاشنوندگان باشد ،
بازاري موسيقي و پاپ موسيقي جامعه در حالا.نياورند روي
لذا ميدهد ، پاسخ را مردم مختلف اقشار و است زياد بسيار
سوي به وعاميانه ، مصرفي موسيقي سيل اين در كسي اگر
از طبعا و است واقعي شنونده يك بياورد ، روي سنتي موسيقي
كه است برخوردار يافتهاي تكامل هاضمه و شعور سطح
اين تعداد كه است روشنبفهمد را سنتي موسيقي ميتواند
برگزيدگان جامعهاي ، هر در زيرا.است اندك بسيار افراد
.اندكاند بسيار
ايران موسيقي به آسيبشناسانه نگاهي بخواهيم اگر *
كرد؟ جستجو ميتوان كجا در را آن آسيب نقطههاي بيفكنيم ،
طور همان.است "آواز"واقع در سنتي ، موسيقي اللباب لب -
و ها"كوارتت"شنيدن غرب ، متفكرانه موسيقي در كه
مشكل بسيار ميشود تصنيف سولو سازهاي براي كه سوناتهايي
در.نيست كسي هر كار آواز ، شنيدن هم ايران درموسيقي است ،
خود به ربطي ميگوييد ، شما كه آسيبي اين مورد ، اين
جامعه ، اكنونميشود مربوط اجتماع به بلكه ندارد ، موسيقي
و ميبرد سر به فكر تفرق در (است جهاني جامعه كل مقصودم)
و سونات شنيدن لذا.است داده دست رااز (فكر تمركز)قدرت
شديد تمركز به نياز كه آن دليل به آواز ، نيز و كوارتت
آواز ، مورد در بخصوص.است شده دسترس از دور صعبو دارد ،
كل در حاضر زمانه در داردكه معصوميتي به نياز شنيدنآن ،
آسيب كه است جامعه اين لذا.نادراست و اندك بسيار جهان ،
.است شده دور خود اصيل و تباري موسيقي از چنين اين و ديده
خودموسيقي در آسيب ، اين كه كنيم كتمان نميتوانيم اما
"تمركز"از جامعه ميگوييم ما وقتي.است داده روي هم سنتي
جامعه همين جزو هم اساتيد افتاده ، جدا "معصوميت" نيز و
قبل ، نسلهاي اساتيد مانند نميتوانند هم آنها لذا.هستند
.شوند نايل معصوميت اوج به و برسند شديد بهتمركز
به نميتواند سنتي ، موسيقي توليد كه ميشود اين نتيجهاش
وجود پيشين ادوار در كه باشد ، والايي وكيفيت ضخامت همان
بسيار را بحث كه هست هم ديگري آسيبهاي البته.داشت
امروزي جوامع چون كه گفت قدرميشود همين.ميكند تخصصي
بايد هم جنبش اين هستند ، گذشته از وجوشتر پرجنب بسيار
مثل سنتي آثار از بسياري در.شود منتقل سنتي موسيقي به
پايور ، مشكاتيان ، عليزاده ، لطفي ، آقايان ساختههاي
جنبش اين..و عندليبي پيرنياكان ، كامكار ، تجويدي ،
را سنتي موسيقي كه آثاري در همچنين.ميشود احساس كاملا
آثار مثل ميكند ، عرضه پرجلالغربي اركستراسيون با
شهبازيان ، رياحي ، كامكار ، درويشي ، روشنروان ، آقايان
بر بايد كه است روشن اما...و ناصري ، زمانيها ، يوسف
مصداق به كه داشت نظر در و شود افزوده وجنبش شور اين شدت
بايد "كردم پريشان زلف آن از جمعيت كسب" حافظ فرموده اين
"فكر تمركز" به اينجنبش طريق از را شنونده كه كرد كوشش
.داد سوق
بداهه و تكنوازي برپايه شرق اصولا و ايران موسيقي *
و مدنيتزا عوامل رشد سرعت كه حالي در دارد ، قرار نوازي
اقشار براي را صدايي موسيقيتك تقريبا مدرنيسم نيز
برون براي راهي شما نظر به.است كرده جذاب غير بسياري
چند براي كه تلاشهايي آيا و دارد؟ وجود مشكل اين از رفت
سال چند در ايران موسيقي گروهي اجراي نيز و كردن صدايي
را خود خاص تاثيرات توانسته است پذيرفته صورت گذشته
بگذارد؟
و زحمتها ما كه است انصاف واقعا.توانسته كه البته-
بگيريم؟ ناديده بردم نام كه موسيقيدانهاييرا تلاشهاي
تاثيري هيچ استادانه تنظيمهاي و قشنگ ملوديهاي همه آن
همه توجه مورد والا ، موسيقي حال هر به اما...نداشته؟
تفكر اهل و مشرب حكيم فقطشنوندگان و نيست مردم
موسيقي ميگوييد وقتي شما.بدهند گوش آن ميتوانندبه
داشته توجه بايد است ، "غيرجذاب"نوازي بداهه و تكنوازي
نيست ، وكمبودي نقص هيچ دليل به نبودن ، جذاب اين كه باشيد
و متفكرانه موسيقي ، نوع اين كه است دليل اين به بلكه
خواص ، موسيقي هم دنيا جاي هيچ در.است مشكل دركش طبعا
مردم براي (آثارسمفونيك مثل)است موسيقيمتفكرانه كه
.نيست جذاب عادي
الگوي موسيقي عرضه سياستگذاري در ميتوان شما نظر به *
برنامهريزيو به دست آن برپايه و كرد؟ لحاظ را خاصي
زد؟ موسيقي دستاندركار عوامل هدايت
همه اين با)ما كشور در كه چيزي عجيبترين.كاملا بله ، -
دولت كه است اين افتاده اتفاق (دارد نظام كه آرمانگرايي
موسيقي عاميانه ، موسيقي !ميكند حمايت عاميانه موسيقي از
سوددهي ، اين رغم به اما.است سودآور بسيار و است بازاري
خلاف بر كه حالي در ميكند ، حمايت آن از دولت هم باز
به متفكرانه و جدي ازموسيقي دنياحمايتي كشورهاي ساير
!نميآيد عمل
آنها.بكنم خردادي دوم آقايان از هم انتقادي بدهيد اجازه
موسيقي و پاپ موسيقي از حمايت ميكنند تصور غلط به
از حمايت و !مدرنيسم جهت در گامي يعني عاميانه ، و بازاري
!تحجر جهت در گامي يعني متفكرانه ، و وسمفونيك سنتي موسيقي
را چيزي چنين قراين و شواهد ولي كنم ، اشتباه من هم شايد
اما هستم ، خرداد دوم دوستداران از خودم من.ميدهد نشان
موسيقي هنر ، خصوصا مورد در بايد خرداد ، دوم مديريت
كه ميماند پيشانيشان داغبر اين والا.كند نظر تجديد
.هستند بازاري و موسيقيسطحي دوستدار
به كه نقاديهايي به توجه با خودتان فعاليتهاي در *
به توانستهايد آيا كرديم ، مشاهده شما از نوشتاري صورت
برسيد؟ نتيجهاي
حيطه فقط اگر ميدهد ، انجام فرهنگي فعاليت يك كه كسي-
;است شده موفق ميكند خيال نظربگيرد ، رادر برخودش و دور
هم بنده.گرفت نظر در را كشور همه بايد كه حالي در
نظر به ميكنم ، بحث اطرافيانم و بادوستان ، وقتي همينطور
كشور تمام بايد ولي اثرداشته ، نوشتههايم و نقدها ميرسد
چشمگيري اثر بگويم بايد صورت اين در كه ;داشت نظر در را
.نداشته
دلم خيلي.هستند جوانان من دغدغههاي از يكي اصولا
به.بكشانم وبهتر خوب موسيقي سوي به را آنها ميخواهد
كه آهنگي هر يا مينويسم ، كه چيزي هر در دليل همين
چطور كه دارم دلمشغوليرا اين ميخوانم ، يا ميسازم
من ، نظر به.كرد جذب را جوانان طريق ، اين از ميتوان
رنگ و آرايه قدري با ميشود را جدي و متفكرانه موسيقي
وسيعي اقشار حتي و جوانان نظر كه داد سروسامان طوري وبو ،
كه)سنتي موسيقي مورد در.كند جلب خود به را مردم از
موسيقي را آن بايد و نيست درستي نام سنتي واژه البته
از عظيمي بخش ميكنم تاكيد بخصوص (ناميد دستگاهي و رديفي
رديفي موسيقي معنوي ابعاد.است نشده ارائه آن ظرفيتهاي
تمام ميتواند واقعا كه است جذاب و متنوع و وسيع قدر آن
.كند جلب خود سوي به را مردم
اثرتان آخرين و كردهايد؟ زمينه اين در هم كاري آيا *
چيست؟
شناسي معرفت" عنوان با را جلدي هشت دايرهالمعارف يك-
بخش رئيس بختيار ، آقاي همت به "ايران موسيقي معنوي نظام
آن اول جلد تاليف كه بستهام داد قرار هنري حوزه موسيقي
"موسيقي مجلس در وحضور سازنشيني ، پاي اصول" نام با
واقع در.ميرسد پايان به آينده ماه تا انشاءالله
انتشارات توسط سال 1377 كه "موسيقي حكمتمعنوي"كتاب
چند.دايرهالمعارف براين بود مقدمهاي شده منتشر فردوس
با "غيب عالم از..."نام كاستيبا نوار كه است روزي
مدح در قطعاتي شامل كه شده منتشر من خوانندگي و آهنگسازي
موسيقي معنوي نظام از گوشههايي و است (ع)مولاعلي حضرت
و 15 و 14 روزهاي 13 در ضمن در.ميكند معرفي را ايران
عطشان گروه توسط "مدد هوحق"نام به كنسرتي جاري ، تيرماه
اجرا كرج (چمران شهيد پارك در واقع)ارشاد تئاتر سينما در
عهده بر را گروه آهنگسازي و سرپرستي شخصا كه ميكنم
به كه كنسرت اين.ميكنم اجرا من خود نيز را آواز و دارم
موسيقي ميشود ، اجرا كرج هنري مديرحوزه آقايشوندي همت
معرفي موسيقي نوع اين علاقهمندان به را مراقبه و ذكر
.ميكند
كارهايي همان تداوم در را شما اثر اين ميتوانيم *
دادهايد؟ انجام موسيقي نظري حوزه در كه بدانيم
انتشارات) "موسيقي معنوي حكمت"كتاب چاپ پيرو ميخواستم -
طور به را ايران موسيقي معنوي مختصات كه ،(فردوس ، 1377
شنيداري و عملي لحاظ از است ، داده قرار بحث مورد تئوريك
ايجاد براي كاست اين موسيقي.دهم ارائه نمونهاي هم
مراقبه و ذكر موسيقي از نمونهاي و است شنونده در تمركز
قسمت در.ميكند معرفي معنوي موسيقي علاقهمندان به را
اين تصنيفات و قطعات در و دادهام ارائه را ذكرخفي آواز ،
اصفهان در يكي) تار مضراب چهار قطعه دو.را جلي كاست ، ذكر
نواختههاي و ساختهها از نيز (ماهور در وديگري
حيث از هستندو دارا جديدي پايههاي كه اينجانباند
.ميشوند شنونده معنوي رهيافت موجب موسيقيايي ، ساختار
بر بزرگ غمي:تجويدي علي استاد بانگ سر
است
شده گذاشته من دل
علي استاد ايران ، ملي اركستر تشكيل از سال سه گذشت از پس
براي كه مراسمي در ويلن نوازنده و بنام آهنگساز تجويدي
سوي از و موسيقي عرصه در جهدش و جد و تلاش عمري از تجليل
تهران هنري فرهنگي ، مجتمع در موسيقي دوستداران از گروهي
در نوشته ، ملي اركستر براي كه آثاري اينكه شد ، از برگزار
عمومي انتشار فرصت و مانده باقي اركستري اجراهاي همان
دل بر بزرگ غمي:گفت و كرد گلهمندي ابراز نيافتهاند ،
و نوشتهام من كه آثاري بود قرار.است شده گذاشته من
CD و ، كاست صورت به خواندهاند ، اركستر در شجريان آقاي
آقاي به من كه بود شده سبب وعده همين يابد ، انتشار
را مشترك تصنيف و ترانه يك فصل هر دهم پيشنهاد شجريان
به زنده اجراي بر علاوه تا بنويسيم ، ملي اركستر براي
كار اين متاسفانه اما.يابد انتشار نيزCD و كاست صورت
.شدم مايوس كار ادامه از هم من و نشد انجام
آثار كه است كشور موسيقي شاخص چهرههاي از يكي سخنان اين
اقبال و استقبال مورد همهگاه وي ساختههاي و
عدم" رسد مي نظر وبه است بوده ايراني موسيقي علاقهمندان
زبان بر روزها اين كه "بودجه فقدان" و "اقتصادي توجيه
حاصل كه اثري درباره حداقل ميرود ، مسئولان از برخي
باشد ، شجريان محمدرضا استاد و تجويدي استاد مشترك همكاري
"دل" كه "بزرگ غمي" از اينكه براي پس.باشد نداشته مصداقي
راضي هم تجليلش روز در كه نحوي به كرده ، احاطه را استاد
علاقهمندان با دل راز و دارد نگه پنهان را آن نشد ،
مسئولان انتظار در بايد يابيم ، اطلاع بازگفت ، موسيقي
پاسخي چه كه بود ديگران و موسيقي مركز نيز و ملي اركستر
.ميدهند استاد گلهمندي ابراز به
|