مصطفي سيد دكتر آيتالله با گو و گفت
را طبيعت به مقدس بشر ، نگاه:داماد محقق
است كرده فراموش
:درآمد
دين ، بينالمللي سمينار برگزاري آستانه در گفتوگو اين
.گرفت انجام تهران در زيست محيط و فرهنگ
استاد داماد محقق مصطفي سيد دكتر آيتالله ديدگاههاي
ايران علوم فرهنگستان اسلامي مطالعات رييس و دانشگاه
تبيين در ديني باورهاي ونقش توسعه عمومي مفهوم درخصوص
مصاحبه اين در كه محيطزيست حفظ بهويژه و پايدار توسعه
به دستيابي براي مناسبي استرهگشاي متجلي نيز
جامعه در زيستمحيطي مشكلات حل منظور به ممكن راهحلهاي
.ميباشد ما
مشكلات و مسائل به نسبت ما جامعه ميرسد نظر به *
تاثير جنابعالي نظر به.ندارد را لازم حساسيت زيستمحيطي
مشكلات درحل مردم فرهنگي و ديني آموزههاي و باورها
است؟ ميزان چه به محيطزيست به مربوط
اين عمراست امروز بشر مسئله مهمترين زيست محيط بحران -
انقلاب بعداز و نميرسد قرن سه يا دو از بيش به بحران
شدت روز به روز معاصر قرون در غرب و اروپا در صنعتي
اين به نسبت بشر بيداري بدانيد است جالب.است گرفته
مدت اين طي كه راهحلهايي و نيست قرن نيم از بيش بحران
فني و مهندسي جنبههاي بيشتر شد ارائه بحران اين براي
اين حل در عمومي مشاركت جلب براي اخير دهه در اما داشت
باورهاي از كردن استفاده يعني راه ، بهترين به مشكلات ،
.شد توجه ديني ،
به كتابي (WWF) طبيعت جهاني صندوق سوي از سال 1985 در
ديني معتقدات آن در كه شد منتشر "تفاوتها دنياي" نام
مطالعات شد موجب رويكرد اين.است گرفته قرار توجه مورد
.شود گنجانده مدارس ديني آموزش برنامه در زيستمحيطي
شود قدرداني آن از جهان سراسر در شد باعث كار اين تاثير
حفظ به مربوط پيامهاي برنامه ، اين كه گردد تاكيد و
نفوذ عمومي افكار در و برده مردم ميان به را محيطزيست
.است كرده
زمينه اين در ديني باورهاي تاثير و قدرت كه نيست شك
اين از بالاتر مسئله كه معتقدم من اما.است عظيم بسيار
و طبيعت درباره بحثي" نام به خودم كتاب در من.حرفهاست
به كردهام تاليف انگليسي به كه "اسلام ديدگاه از محيط
مسائل حل براي تنها نه كه كردهام اشاره مسئله اين
اين اصلا بلكه كرد استفاده باورها از بايد زيستمحيطي
بشر نگاه اخير ، قرون در.است اخلاقي بحران از ناشي مسائل
طرف به طبيعت ، به مقدس نگاه از و شده عوض طبيعت به
كرده سير محيطزيست به نسبت تعدي و بيرويه بهرهبرداري
.است
پيرامونياش محيط به بشر نگاه شده سعي بزرگ اديان همه در
چنين صنعتي انقلاب از قبل تاباشد معنويت با توام نگاهي
و خشن نگاهي بشر آن ، از پس اما داشت وجود ديدگاهي
به دستيابي براي و كرد پيدا طبيعت به نسبت ابزارگونه
.نگريست ابزار بهعنوان طبيعت به خود ، لذايذ و خواستها
تذكر انسان به مورد يكصد از بيش خداوند مجيد قرآن در
جهان تمام" و "كني فساد ارض ، در نبايد" كه ميدهد
اين و هستي زمين روي در من خليفه تو و است حق نشانههاي
امانت ، مفهوم ".است شده سپرده تو نزد امانت ، به جهان ،
در شخص اگر و داد تحويل را آن بايد روزي يك كه است اين
.ميشود شناخته خائن و متعدي كند ، تفريط و تعدي آن
احاطه" عنوان تحت مجيد قرآن در ديگري نهاد ديگر ، سوي از
كه معني اين بهاست آمده مكرر طور به "جهان در خداوند
بردارد عمران از دست انسان وقتي"است جهان بر محيط خدا"
را زمين" فرموده كه قرآن آيه برخلاف كند رو تخريب به و
آن و نكشانيد فساد به شده سپرده شما به سلامت كمال در كه
سوي از قدمي هر رو ، اين ازاست كرده عمل "كنيد آباد را
تلقي فساد و تخريب باشد ، نداشته آباداني جنبه اگر بشر
خداوند موردغضب شود ، منتهي فساد به كه هرعملي و ميشود
.ميگيرد قرار
ميگرفته قرار پرستش مورد طبيعت اديان ، برخي در البته
دانسته خداوند مخلوق و آيت را طبيعت مجيد قرآن اما است ،
در و ميكند سجده آن خالق براي انسان كه را چيزي.است
يك با ميكند ، نگاه آن به خدا ، نشانه عنوان به حال عين
.مينگرد آن به احترام و تقدس مفهوم
حل جهت در ديني باورهاي از ميتوانيم نهتنها ما پس ،
نتيجه اين به بلكه كنيم استفاده زيستمحيطي مسائل
.شد مبتلا بحران و درد اين به بشر اصلا چرا كه ميرسيم
سابق رابطه ديگر طبيعت ، با بشر رابطه كه است اين علت ،
نيامد ، بهوجود بحران اين صنعتي انقلاب از پيش چرانيست
اما ميديد را خدا طبيعت ، درون از بشر دوره ، آن در چون
را اصل و نميبيند طبيعت درون در را خدا ديگر آن ، از پس
نهايت در ميكند وسعي گذاشته خودش بهرهمندي و التذاذ بر
.كند استفاده طبيعت از درجه ،
حفظ براي ديني آموزههاي و باورها از ميتوان چطور *
نقش و كرد استفاده آن ، تخريب از جلوگيري و محيطزيست
چيست؟ زمينه اين در فرهنگي و ديني مراكز و محافل
نگاه طبيعت به نسبت اديان همه آنكه عليرغم -
اخير ، از قرون در متاسفانه داشتهاند ، احترامآميزي
اين از نشد سعي دنيا مذهبي وعالمان موسسات و مراكز ناحيه
استفاده محيطزيست بحران حل براي ديني بزرگ نهاد و وسيله
اين عكس طرح به كردند شروع عدهاي حتي علت ، همين به.شود
تاريخ فيلسوف كه "تويينبي" نام به فردي طوريكه به قضيه ،
اديان محيطزيست ، تخريب عوامل از يكي ميگويد است
و مسيحيت و يهود يعني ابراهيمي سهگانه اديان بهويژه
بشر به اديان اين در كه دليل اين به.است بوده اسلام
خلاصه ، و شده آفريده تو براي طبيعت اين تمام كه شده گفته
فكر گونه اين بشر چون و كرده معرفي عزيز بيجهت ، را بشر
طبيعت ، براي ارزشي هيچ ديگر اوست ، براي جهان همه كه كرد
.نشد قائل آن ، از شدن بهرهمند بجز
درحالي زد ، ابراهيمي اديان به را اتهام اين "بي تويين"
چون.نيست وارد اديان اين به و بود محض اتهامي اين كه
.دارند طبيعت به احترامآميز نگاهي اديان اين تمام
به مقدسي بسيار عهدين ، نگاه كتب در مسيحيت ، در مثلا
انسان برتري يا مالكيت حق دين ، اين در.دارد وجود طبيعت
سوءاستفاده ، براي مجوزي نميتواند موجودات ، ساير به نسبت
شكوه دادن نشان براي كه خداوند نعمتهاي نابودي يا و غارت
جز چيزي انسان برتري.بشود آفريده ، را خود ، آنها جلال و
ديگر ، طرف از.نيست مخلوقات ساير با همزيستي و خدمتگزاري
نشانه يكديگر ، با زنده موجودات همه بودن مرتبط و همزيستي
.است انسان ازجمله ، چيز ، همه بر خداوند مطلق برتري و قدرت
دست خودش ، بقاي براي خطر احتمال صرف به ندارد حق انسان
نعمات سخاوتمندانه نابودي سرانجام ، و مرج و هرج ايجاد به
به نسبت انسان غيرمسئولانه عمل هر مسيحيت ، در.بزند خدا
.ميشود تلقي شنيع و زشت عملي مخلوقات ، ساير
تورات تعليمات در.است همينطور هم يهود مثل ديني در
خود ، مخصوص حق با خداوند را ازموجودات هريك كه است آمده
فرامين به نسبت عبوديت و بندگي نوع برجستهترين و آفريده
انجام دين قبول جهت به صرفا را اعمال كه است اين الهي
بجا را آنها خدا ، با وحدت و همپيماني نيت با بلكه ندهيم
در طبيعت ، در انسان و خداوند رويارويي بنابراين ، .آوريم
انسان كه ميشود تلقي يكپارچه بافتي بهعنوان يهود ، دين
خاطر به ميآيد ، حساب به دنيا نگهبان و راهنما بهعنوان
و انسان بين شاديبخشي فضاي در توراتي ، تعليمات در اينكه
در.ميگيرد قرار تاييد مورد هستي عالم بودن حق خداوند ،
آفريده موجودات همه و جهان گفتم ، كه همانطور هم ، اسلام
.هستند او به متعلق و خداوندند
ولي است آفريده خود خاص مخلوق عنوان به را انسان خداوند
استدلال و فكر قدرت با انسان كه است اين خاص ، مخلوق معني
در است موظف دليل ، همين به.است شده آفريده خردورزي و
و بدهد انجام را خداوند نمايندگي و خليفه نقش زمين ، روي
نماينده و خدمتگزار است ، زمين روي بر خدا امانتدار چون
.ميباشد خدا
مسلمان يك عنوان به ،"تويينبي" آقاي جواب در لذا ،
و نيست زمين كره آقاي و سرور بشر اسلام ، نظر از ميگويم
.دهد انجام را آن كرد ، اراده هرچه كه نيست او ملك زمين
انسان به را آن خداوند و است خدا به زمينمتعلق كره
و رسيدگي بشر ، وظيفه و كند نگهداري آن از كه داده امانت
امانت ، اين از استفاده سوء هرگونه و است آن به نسبت نظارت
.است مسئول خداوند نزد و ميآيد حساب به خيانت
نگاهشان كه گفت ميتوان صراحت به هم غيرآسماني اديان در
مثلا.نيست ميگفت ، مورخ آن كه اينگونه طبيعت به
به اعتقاد و شدند ظاهر پانزدهم قرن اواخر در كه سيكها
قادر خداوند توسط هستي جهان كه معتقدند دارند ، يكتا خداي
مذهب دراست مرگ و زندگي و تولد منبع او و آمده بهوجود
گرفته ، فرا را شرق كشورهاي از زيادي قسمت امروز كه بودايي
سريلانكا در بوداييها معابد در نزديك ، از من كه آنطور
و شفقت براساس طبيعت ، و بشر بين ارتباط كردهام ، مطالعه
.است مهرباني
ايدهآل و است ادراك و تفاهم دوستداشتن ، دين بودا ، دين
براي دين اين لذا ، و است مهرباني و خشونت عدم بودا ،
.است قائل زيادي اهميت آن ، از حفاظت و وحش و طبيعت دنياي
ونشانههاي قدرت دربرگيرنده كه عواملي همه به هندوها
ميدهند ، نشان تكامل از درجهاي با را خودشان و است الهي
هرم راس در بشر كه است درست كه ميگويند و دارند اعتقاد
مخلوقات ساير و زمين كره از جدا عاملي استاما تكامل
توجه هندو دين قديمي دستنوشتههاي كتابهاو.نميباشد
آنان ، ديد از و ميدهد نشان طبيعي محيطزيست به زيادي
كتاب درهستند مقدس گلدار درختان و بيشهزارها جنگلها ،
ميوه و گل از پر درخت يك حتي اگر كه است آمده مهاباراتا
و پرستش براي مكان ، آن باشد ، داشته وجود دهكده يك در
.ميشود احترام ، باارزش
مراكز دارد ، وجود اديان در كه تفكري همين براساس
كه هستند كنفرانسهايي تشكيل دنبال به امروز بينالمللي
از محيطزيست بحران براي تا كنند دعوت ديني رجال از
ما كشور در.كنند استفاده مذهبي باورهاي و ديني اهرمهاي
هم سنتها و فرهنگي ديني ، باورهاي باورهاي از ايران ، غير
.دارد محيطزيست در مهمي نقش
با همزمان دو هر مهرگان و نوروز جشن دو باستان ، ايران در
طبيعت جشن و بهار آغاز نوروز ، .است طبيعي بزرگ پديده دو
حيات تجديد بهعنوان را سال آغاز ايرانيان تمام.است
بهار تولد حقيقت ، در و ميگذرانند سرور و شادي به طبيعت ،
.ميگيرند جشن را
:ميگويد حافظ
باشي خوشدل كه وميكوش آمد نوبهار
باشي گل در تو و باز بدمد گل بسي كه
.دارد معنا همين به اشاره كه
به درواقع ، .است پاييز تحول جشن كه نيز مهرگان جشن در
جشن را فعاليت ، ماه چندين از پس طبيعت رفتن خواب
براي ايراني فرهنگ در كه است اين نشانه اينها.ميگيرند
اينگونه از ميتوانيم ما.بودند قائل احترام چقدر طبيعت
.كنيم استفاده محيطزيست ، حفظ نفع به فرهنگي باورهاي
جامعه ميتوانند راههايي چه از ديني كارشناسان و علما *
اين در مردم وظايف و آگاه محيطزيست حفظ به نسبت را
شوند؟ متذكر آنان به دين ، منظر از را زمينه
بايد را حرام و حلال به مربوط فتاوي دين ، علماي امروزه -
به رساندن وآزار ضرر مفهوم گذشته ، در.بدهند توسعه
اگر.بود مطرح فردي آزار و داشت محدودي مفهوم ديگران ،
فتاواي ميكرد ، تجاوز او مال و سلامت و ديگري بدن به كسي
جبران با همراه و حرمت بر آراء اتفاق به بزرگ ، فقيهان
.ميشد صادر خسارت ، معنوي و مادي
دودزا ، و مضر كارخانههاي ايجاد با كه كسي امروز بيشك ،
حرمت او ، كار بهمراتب ، ميكند ، آلوده را شهر يك محيط
رسالههاي در بايد امروزه.دارد بالاتري معصيت و بيشتر
به تجاوز" عنوان تحت بابي طرح بزرگ ، فقهاي عمليه
ميكند دود اتومبيلش كه كسي مثلا.شود مطرح "محيطزيست
يقينا كارشناسان ، نظر به كه دارد دودزا كارخانه يا و
بزرگ معصيتهاي مشمول ميبايستي است ، ديگران به ضرر موجب
.شود تلقي كبيره گناهان و
مطالبه ايشان از ،(ع)اميرالمومنين برادر كه است حديث در
او دست (ع)علي.كرد بيتالمال از خويش ، حق از بيش حقوقي
و آورد نمازگزاران اجتماع محل به روزجمعه و گرفت را
اين همه حق به تجاوز بدهم ، بيشتر تو به ديناري اگر فرمود
.دارد فردي حقوق از بيشتري اهميت اجتماعي حقوق.است مردم
افراد ، اقدامات كه گيرد تعلق اين بر كارشناسان نظر اگر
و الهي نهي مشمول يقينا است زيانآور ديگران به نسبت
را آسايش و آلوده را مردم آشاميدني آب كه كسي.است حرمت
محارب و ارض در مفسد مجيد قرآن نظر از كند ، سلب مردم از
نقطهنظر ، در اين از بايد بزرگ فقيهان.است خدا با
قرار فتوا مورد را مسائل اينگونه خود عمليه رسالههاي
.بدهند
مسائل اينگونه ديني مراكز و درمساجد بايد ديني پيشوايان
دانشآموزان درسي كتب در حتي و بدهند آموزش مردم به را
ديني ، اين دستورالعملهاي و قرآن آيات از استفاده با
.گيرد قرار تاكيد مورد محيطزيست درقبال وظايف
الهيات" نام به هستم كتابي تاليف مشغول هماكنون من
خواهم ارائه مقالهاي نيز آتي كنفرانس در و "محيطزيست
حامي ديني عالمان و روحانيون انجمن" تشكيل آن در كه داد
.است شده پيشنهاد "محيطزيست
توسعه موانع رفع در ميتوان ديني ابزارهاي اين از آيا *
كرد؟ استفاده نيز پايدار
دو درچهارچوب و كنار در بايد نيز پايدار توسعه مسئله -
كه گيرد ، قرار "تبذير حرمت" و "اسراف حرمت":ديني نهاد
بايد يكجوري را پايدار توسعه.است ديني مسلمه اصول از
و باشيم مسرف نه.شود عمل نهاد دو اين به كه كنيم قبول
توسعه و آن تخريب نه باشيم جهان تعمير اهل مبذر ، بلكه نه
.باشيم داشته معقول بهرهوري و
حرمت" ،"اضرار حرمت" مانند مسائلي داشتن با ديني فقهاي
و "اتراف حرمت" ،"اسراف حرمت" ،"ايذاء حرمت" ،"اتلاف
فقيهانه ، نگاهي با و مفاهيم اين داشتن با ،"تبذير حرمت"
زيستمحيطي مشكلات فتوا با و صنعتي جديد دنياي مسائل به
اين در پايداررا توسعه و دهند قرار توجه مورد را آن
.كنند مطرح چهارچوب
كه ،"تسرفو لا و واشربو كلو":فرموده مجيد قرآن
به "اسراف".است طبيعت از بشر بهرهمندي كلي دستورالعمل
كردن ريختوپاش معني به تبذير و است بيرويه مصرف معني
است تاريخ طول در بشر همه حق طبيعي منابع و نعمتها.است
ديگر ادوار در انسانها حقوق به تجاوز بيرويه ، مصرف و
به تجاوز تبذير ، و اسراف بالاتر ، اين از و ميباشد نيز
.است الهي امانتداري خلاف و است طبيعت
|