فرهنگي نوين ضرورت مداري ، شهروند
شهروندي مفهوم تكوين (بخش واپسين)
انديشه تازههاي
فرهنگي نوين ضرورت مداري ، شهروند
شهروندي تكوينمفهوم (بخش واپسين)
در شهر از برداشتهايي شكلگيري شدهسبب فهرست آثار
نحوه در را آثار اين تجلي.است شده ايرانيان جمعي وجدان
ميتوان ايراني شهر كالبدي -فضايي مختلف ابعاد شكلگيري
مشكلات اصلي ريشه اگر ميرسد منطقي نظر به.كرد مشاهده
عوامل همين لابهلاي در نيز را شهروندان مشاركت به مربوط
عرصه دو به ايران شهرهاي فضاي شدن محدودكنيم جستوجو
بيگانه. است تلقي طرز اين منفي رويكرد حكومتي ، و خصوصي
خصوصي عرصه و خانه از بيرون فضاي با ايراني شهروندان شدن
رو اين از.است غلط باور اين القاي نابجاي تبعات از
به تجاوز قبيل از امروزي شهرهاي در متداول ناهنجاريهاي
از تبعيت عدم مقررات ، از عدول ديگران ، حقوق و حريم
شهر ، زيباسازي در مشاركت عدم شهرسازي ، درست الگوهاي
ايجاد شهري ، سبز فضاي تخريب شهري ، المانهاي تخريب
ديگر كلان و خرد مسائل از بسياري و شهري معضلات و ترافيك
انديشه اين نتيجه در.است نظري و فكري جريان اين زاييده
از جامعه افراد براي امن فضاي يك عنوان به خصوصي عرصه
.است گشته برخوردار عمومي عرصه از بيشتر بسيار اهميت
به خود درآيد شهروندان تملك تحت كه آن جاي به عمومي عرصه
موجوديت نيز مفهومي لحاظ به و شده واگذار حكومت به خود
.است نيافته خارجي
عرصه حكومتي و خصوصي عرصه دو بر علاوه اروپايي شهرهاي در
وجود شهري حيات در همواره نيز عمومي عرصه نام به سومي
و داشته تعلق شهروندان به كاملا عرصه اين.است داشته
امر اين.است بوده آنان جمعي علايق شكلگيري و بروز محل
فضاي و پيرامون محيط و شهر به نسبت تاشهروندان شده موجب
.دهند نشان حساسيت و علاقه خصوصي همانندعرصه خانه از خارج
تلقي طرز اين با متناسب نيز شهر كالبدي و فيزيكي طراحي
واقع در غرب برونگراي معماري شكلگيري و گرفته صورت
عمومي عرصه در.است بوده فكري جريان اين واقعي برونداد
نظر و شده اتخاذ شهر خصوص در اساسي و جمعي تصميمات
به.است ميشده اعمال شهر فيزيكي تحولات در شهروندان
شهري امور بيارزشترين حتي و كوچكترين خصوص در كه طوري
رويه ايناست ميآمده عمل به نظرسنجي محل اهالي از نيز
سپرده فراموشي به تنها نه شهري معاصر برنامهريزيهاي در
ظهور خود نوين و متمدن شكل در شهروندمداري بلكه نشده
شهروندان دادن مداخله و مشاركت اساس اين بر.است يافته
محسوب آنان شهري برنامهريزيهاي در پايه اصول از
و عموم ديد معرض در شهري طرحهاي قراردادنميگردد
طرح بهويژه و شهري طرحهاي خصوص در شهروندان از نظرسنجي
.است اصولي و سيستماتيك برخورد اين بارز نمونه شهر جامع
چنين ايراني شهرهاي تكوين تاريخي دورههاي در كه آنجا از
از را افراد هويت لذا ، نشده تعريف شهروندان براي جايگاهي
اين براساس.كرد معنا نميتوان شهر به آنان تعلق طريق
عنوان به را دولت تنها ايراني شهروندان تاريخي ، سابقه
درشت تا ريز از امور همه ساماندهي براي شهر اصلي متولي
تاثير.نميكنند منظور نقشي هيچ خود براي و پذيرفتهاند
كه است محكم و اساسي چنان نيز نظري زمينه اين محتوايي
نوع از متعدد شعارهاي ترويج و طرح و اقدامات تلاشها ،
چشمگيري اثر عملا اخير دهههاي در "ماست خانه ما شهر"
مناسبات اين واضح نتيجه.است نداشته روند اين تغيير در
از داشتن مشاركت انتظار فرهنگي فضاي چنين در اينكه ،
مرحله در بنابراين.است بيهودهاي و عبث توقع شهروندان
برنامهريزيهاي و داده تغيير را مناسبات اين بايد نخست
.داد سوق شهروندمداري نظريه تكامل جهت در را فرهنگي
مفهوم در بازنگري" به نياز ديگر زمان هر از بيش امروزه
بر بايد اصل اين مبناي بر و ميشود احساس "مداري شهروند
.شود گمارده همت "مدار شهروند" شهرهاي نهادن بنيان
و خصلت با ساختاري چنين تغيير نخست نگاه در چه اگر
.نيست ناممكن اما ميرسد نظر به دشوار بسيار ويژه مجموعيت
همه برنامهريزي و حركت انديشه ، ارزشمند هدف اين تحقق
درصدر ملي عزم يك عنوان به بايد و ميكند طلب را نظام
اتخاذ.بگيرد قرار كشور كلان برنامههاي و اولويتها
شهروند مفهوم به بخشيدن تعالي جهت در خاص سياستهاي
بررسيهاي نيازمند كه دارد مدنظر را ويژه شيوههاي مداري
انحصاري امكانات برخي وجود اما.است وجامعتري وسيعتر
جستار اين تا كرده فراهم را فرصت اين تهران شهر كلان در
.نمايد ارائه شهر اين براي تنها را خود عملي راهكارهاي
زمينه شهر اين در شهرداري هنري -فرهنگي سازمان وجود
.ميكند فراهم متعالي هدف اين تحقق جهت را مناسبي بسيار
خود برنامههاي و سياستها بايد مزبور سازمان اساس براين
واقعي جايگاه تعيين و شهروندي مفهوم تعالي راستاي در را
و سازمان اين اصلي ماموريت.نمايد ساماندهي شهروندان
و نظام بين موازنه ايجاد براساس بايد تابعه فرهنگي مراكز
شهروند اصل پايه بر و شهرنشيني فرهنگ و شهري وكارهاي ساز
وظيفه اين كه است ذكر به لازم البته.گردد استوار مداري
فرهنگي سازمانهاي و مراكز همه سياستهاي جزء كلي طور به
سازمان خاص جهتگيري بر تاكيد گردداما ، لحاظ بايد
اجتنابناپذير زير اصل دو پايه بر خصوص اين در فرهنگي
:است
مانند مناسب كالبدي فضاهاي داشتن اختيار در -1
ايفاء را شهري فضاهاي نقش ميتوانند كه فرهنگسراها
با ارتباط در آنها كامل مجموعيت و تماميت چه اگر.نمايند
اما دارد ، سوال جاي شهري فضاي يك عنوان به نمودنشان تلقي
وجود بوده جدي شهري فضاهاي خلا كه ايران شهري جامعه در
خور در غنيمتي و فرصت امكان ، شهر بافت در مراكزي چنين
از برخي حجمي وسعت ديگر ، طرف از.ميآيند حساب به توجه
و سو يك از "اشراق" و "بهمن" ، "خاوران" مانند مراكز اين
صورت به يك هر براي وظيفه تعيين و سازمان منطقي برخورد
جهت در را بيشتري امكان سو ديگر از قشري و موضوعي
.ميسازد فراهم شهروندي فرهنگ برنامهريزي
امور ساماندهي كه شهرداري به سازمان حقوقي وابستگي -2
كه ميكند تقويت را فرض اين دارد ، عهده به را شهري
به پاسخگويي راستاي در را مزبور مركز اساسي نقش بتوانيم
شهروندي فرهنگ برنامهريزي و شهرداري اساسي نيازهاي
.كنيم تعيين
ميدهند نشان نظري يافتههاي كه همانطور ترتيب بدين
و جامعه افراد موثر و واقعي مشاركت به ميتوان هنگامي
مناسب را آنان شهروندي جايگاه كه بود اميدوار شهروندان
شهرداريهاي.نمود حاصل را جمعي رضايت و نموده تعريف
علمي غير و سنتي روشهاي پايه بر نميتوانند ديگر نوين
آنها اينرو از.نمايند اداره را امروزي شهرهاي گذشته
كليه در شهروندان مشاركت جلب به ديگر زمان هر از بيش
امر اين تحقق.ميباشند نيازمند شهري فعاليتهاي و امور
مراكز هدفمند و صحيح برنامهريزي با زيادي حدود تا
بايد زير استراتژيهاي بنابراينشد خواهد ميسر فرهنگي
:گيرد قرار مدنظر مراكز اين برنامههاي در
از نو تعريفي ارائه و طرح در فرهنگي جانبه همه تلاش -1
ادبيات و فرهنگ در آن ترويج و "مداري شهروند" مفهوم
ايران شهرنشيني
شبكههاي ايجاد منظور به لازم زمينههاي سازي فراهم -2
منظور به مدني نهادهاي تصويب و تكوين شهري ، اجتماعي
شهروندان اجتماعي هويت تقويت
و توانها استعدادها ، بخشي جهت و سازماندهي -3
مديريت اهداف تحقق راستاي در شهروندان سرشار خلاقيتهاي
شهري
واقعي جايگاه تعيين منظور به رهيافتهايي ارائه -4
اجرا برنامهريزي ، تصميمگيري ، طراحي ، مراحل در شهروندان
شهري پروژههاي در نظارت و
شهري فعاليتهاي كليه در شهروندان از سنجي نظر اعمال -5
شهرداري به آنها ارائه و
دولت تصديگري كاهش منظور به مناسب راهكارهاي ارائه -6
شهري امور سويه يك انجام در
گروهي كارهاي انجام منظور به لازم فضاهاي آمادهسازي -7
شهري مسائل خصوص در انديشيدن و شهروندان
افزايش و رساني اطلاع با شهروندان توانايي افزايش -8
آنان شهري معلومات
تقويت منظور به فرهنگي لازم زمينههاي سازي فراهم -9
عمومي عرصههاي و شهر به شهروندان تعلق احساس
و انجمن شكلگيري منظور به لازم تمهيدات نمودن فراهم -10
جوان شهرداران گروههاي يا
ديوسالار شاپور
انديشه تازههاي
شد منتشر "رسانه" بهار شماره
وسايل تحقيقاتي و مطالعاتي فصلنامه ،"رسانه" بهار شماره
.شد منتشر جمعي ارتباط
عنوان به -"رولو اريك" با وگويي طيگفت شماره ، اين در
و دانشگاه استاد ديپلمات ، وجهيكه چند چهره
يك عنوان به روزنامهنگاري جايگاه بحث -است روزنامهنگار
فرانسه ، روزنامهنگاريدر وضعيت عيني ، گزارشگري نوع
روزنامه تغييرات روند و ابزارهايارتباطي خصوصيسازي
.است گرفته قرار بررسي مورد لوموند
مقاله ، عنوان"رسانهاي آموزش راهبردهاي مهارتهاو"
اوقات":رسد مي بندي جمع اين نهايتبه در كه است ديگري
براي زندگي چگونگي به مربوط روبهافزايشوسايل فراغت
كليساها ، مدارس ، ) اجتماعي ونظام جوان هاي خانواده
ميكند ، خدمت آنان به كه(ها دولت بهداشتي ، مراقبتهاي
كه اين آن از بدتر.ميآيد حساب به عمدهاي نگراني
استعمال و مخدر مواد مصرف چون مسائلي علت به نگراني
غذايي ، رفتار واختلالات مسائلرواني و مشكلات دخانيات ،
مادران و پدران خشونت ، آموزگاران ، رواج و نوجوانان جنسي
پيامهاي كه نقشيرا تا است داشته آن بر را مربيان و
كودكان و رشد محل فرهنگي بخشيدنمحيط شكل در رسانهاي
.دهند قرار بررسي و مطالعه مورد ميكنند ، ايفا
بررسي) مطبوعات هشتم نمايشگاه در نشستعلمي پنج گزارش
قانون ، مسئوليت ، حرفهاي ، اخلاق و امنيت استقلال ، جايگاه
سياستگذاري ،(روزنامهنگاري عرصه در ملي اقتدار و مشاركت
مطالعات ژاپندر نقش توسعه ، براي ارتباطي برنامهريزي و
و ملي پروندههاي روزنامههابه رويكرد اطلاعاتي ، جامعه
مصرفي سبد در مطبوعات جايگاه سال 1378 ، سياسي مسائل
بررسي و نقد معرفي ، و سينما و گفتمانايراني خانوارهاي
يك مطبوعات ، آزادي و بيان اصفهان ، آزادي فرهنگ روزنامه
.است شماره اين مطالب عناوين ازجمله است ، انساني حق
بيستم قرن در ايران مطبوعات
قطع /اول 1380 چاپ قصه ، نشر:ناشر /قاسمي سيدفريد:نويسنده
صفحه تومان ، 151 قيمت900 / رقعي
اهل كمتر بر مطبوعات عرصه در تحقيقاتش كه قاسمي سيدفريد
اما كمحجم كتاب اين در است ، پوشيده فرهنگي و فكر
در ايران مطبوعات از مجمل و موجز سيري مطلب ، و پرنوشته
وي موشكافانه و خواندني مقدمه.ميدهد دست به بيستم قرن
از همهجانبه تصويري مطبوعات ، و روزنامهنگاري درباره
پلكان را روزنامه كه سياستبازاني روزنامهنگاران ، كار
و عشقي چون تندرويي روزنامهنگاران دادند ، قرار ترقي
ساز سبب زمانه از ناصحيح درك سبب به كه پورشيرازي كريم
..و روزنامه به دولتي نگاه شدند ، تاريخي نامراديهاي برخي
آمده دقيق و خواندني نكاتي نيز كتاب متن در.مينويسد.
.است شده يافت دست اين از نوشتههايي كمتر در تاكنون كه
مطبوعات سرگذشت دوم و اول جلد ديگر چندي تا قاسمي از
.مييابد انتشار است ، مفصل كتابي كه ايران
|