باخت بالكان قصاب هفته يك در جهان
برد عراق ديكتاتور
حملات به متهم دو هر مكوي و آمريكا
هستند تروريستي
باخت بالكان قصاب هفته يك در جهان
برد عراق ديكتاتور
ميداند بازيگر يك با نمايشنامهاي را دنيا ديكتاتور ،
كه است ديكتاتورهايي گروه آن از ميلوسويچ اسلوبودان"
اين ".ميداند بازيگر يك با نمايشنامهاي را دنيا
مورد در لاهه پيشين ازدادستانهاي يكي كه است جملهاي
و گفته جنگي جنايات دادگاه در ميلوسويچ نخستينحضور
.باشد او مورد در تعبير درستترين شايد
واقع در كه لاهه دادگاهه در ميلوسويچ محاكمه جلسه نخستين
به كه شد برگزار درحالي گذشته هفته بود اتهام تفهيم جلسه
به دقيقه تنها 10 خواست كيفر قبول عدم و او سكوت دليل
.انجاميد طول
شد دادگاه وارد ملل سازمان پليس مامور دو همراه به او
جايگاه از شيشهاي ديوار يك وسيله به كه خود جايگاه ودر
تمام در.گرفت قرار بود شده جدا دادگاه در شركتكنندگان
خونسرد بسيار حالتي در و تحقيرآميز نگاهي با او مدت اين
.ميكرد نگاه اطراف به وبيروح
خود جاي از همه كه حالي ودر دادگاه به قاضي ورود هنگام
شود ، بلند خود جاي از نداشت خيال ميلوسويچ بودند ، برخاسته
حالتي در و بيميلي با خود كنار پليس دو اشاره با اما
.شد بلند جا از آميز تمسخر
.بود خالي داشت اختصاص ميلوسويچ وكلاي به كه صندليهايي
و يابند حضور دادگاه در وكلايش كه بود نخواسته خود او
را دنيا" چون ميكند ، دفاع خود از تنهايي به بود گفته
.ميداند "بازيگر يك با نمايشنامهاي
انزواي دادگاه ، فضاي كنار در او اطراف خالي صندليهاي
را قدرتمندانهاش حكومت پايان از بعد ماه ميلوسويچچند
حكومت باقدرت صربستان در سالها كه اوميكشيد رخ به
كشوري به جنگ چندين بعداز كه خود كشور از امروز بود كرده
نخستين عنوان به و است شده رانده شده تبديل منزوي و فقير
.ميشود حاضر دادگاه در دولت يك رهبر
اين ميگويند همه كه حالي در و دادگاه اين در حتي او
كه را چيزهايي وجود همچنان است ميلوسويچ براي راه پايان
.ميكند انكار ندارد دوست
در جمعي كشتارهاي بالكان ، ميلوسويچ جنگهاي طول در
بوسني در مسلمانان شكنجه و عام قتل كرواسي ، دهكدههاي
تبليغات و دروغ را كوزوو در غيرنظاميان كردن وبيخانمان
.ميدانست غرب
وكيل ، پذيرش عدم چون اقداماتي با ميكند سعي او اكنون
پيشرفت مانع ردكيفرخواست و دادگاه نشناختن رسميت به
ميلوسويچ.خودشود سنگين پرونده به رسيدگي در قضايي
نظارت 24 تحت و ميبرد سر به لاهه در زنداني در اكنون
دادگاه.نزند خودكشي به دست والدينش مانند تا است ساعته
مقامات.شود برگزار (شهريور 5)اوت است 27 قرار او بعدي
طول به ماهها محاكمه اين:ميگويند لاهه دادگاه
.ميانجامد
.شد پخش صربستان در مستقيم طور به ميلوسويچ دادگاه جريان
به را خود سابق رهبر كه ندارند باور هنوز كشور اين مردم
وضعيت اين از آنها از برخي.دادهاند تحويل لاهه دادگاه
رابا واقعيت اين ديگر برخي ولي ميكنند تحقير احساس
.پذيرفتهاند واقعبيني
عراق براي ديگر پيروزي يك
موردخاورميانه در كلينتون بيل دولت سياستهاي به انتقاد
و بوش جورج هميشگي شعارهاي از عراق ويژه به و
در جمهوري رياست انتخابات از وبعد قبل جمهوريخواهان ،
اين تغيير لزوم از همواره مشاورانش و اوبود آمريكا
براي گام نخستين در بوش دولت اما ميگفتند ، سخن سياستها
اين برنامههاي همه.شد روبهرو شكست با سياست اين تغيير
بغداد عليه تحريمها نظام تغيير به عراق مقابل در دولت
نخستين در آمريكا خارجه وزير پاول كالين.ميشد خلاصه
عراق همسايگان حمايت تا رفت خاورميانه به خود خارجي سفر
تحريمهاي" نام به تحريمها از جديدي نوع اعمال براي را
.بهدستآورد "هوشمند
دهها سفر از بعد قبلي تحريمهاي:ميگويند آمريكاييها
سراسر از ديپلماتيك هياتهاي و دارو غذا ، حامل هواپيماي
.شدهاند خنثي تقريبا ديگر بغداد به دنيا
براي محدوديتهاكه از بخش آن هوشمند ، تحريمهاي اساس بر
غذايي مواد يا دارو مثل عراق به غيرنظامي كالاهاي ورود
تحريمها مخالفان تحريك براي آن از صدام همواره كه
نظامي تحريمهاي مقابل در و شده كمتر ميكند استفاده
.ميشود شديدتر
عراق نفت قاچاق با برمبارزه شدت به همچنين طرح اين در
شده تاكيد ملل سازمان غذاي برابر در نفت برنامه از خارج
عايد زيادي درآمد عراق نفت قاچاق:ميگويد آمريكا.است
در نفت برنامه طبق كه است حالي در اين ميكند ، حسين صدام
نفت صادرات قبال در بغداد دولت اختيار در پولي غذا برابر
.نميگيرد قرار
هوشمند ازتحريمهاي عراق خشم دليل عمدهترين اين شايد
گذشته هفته و است مخالف تحريمها اين با نيز روسيه.باشد
هوشمند تحريمهاي جايگزين عنوان به جديدي طرح كرد اعلام
.ميكند ارائه
درمورد رايگيري امنيت شوراي گذشته هفته بالاخره
اين به انگليس و پيشنهادآمريكا به كه هوشمند تحريمهاي
.انداخت تعويق به نامعلومي مدت به را بود شده ارائه شورا
به سروصدا بدون موضوع اين مايلند خاورميانه عرب كشورهاي
در ملل سازمان كوفيعناندبيركل.شود سپرده فراموشي
عرب كشورهاي كه دريافت خاورميانه به خود اخير سفر
كه فشاري از زيرا ;تشديدآن نه هستند لغوتحريمها خواستار
ميكند ، وارد آن رهبران ونه عراق مردم بر تحريمها اين
طرح درباره بحث امنيت شوراي دليل همين به شايد.نگرانند
.انداخت تعويق به فعلا را
مقابل در اخير ماههاي در دوم بار براي عراق اكنون
.است يافته دست پيروزي به آمريكا
چين كمونيست حزب در اصلاحات
و كارگران حزب عنوان به سال 1921 در كه چين كمونيست حزب
ميكند تلاش هشتادسالگي در اكنون كاركرد به آغاز دهقانان
را فاصلهاي تا رود پيش چين جامعه در روز باتحولات همگام
حزب اين و مردم ميان اكنون حزب مركزي كميته گفته به كه
قصد هدف اين با حزب اين رهبران.كند كمتر شده ايجاد
رئيس زمين جيانگ.كنند ايجاد حزب درون در دارنداصلاحاتي
دقيقهاي سخنراني 90 در كمونيست حزب دبيركل و چين جمهور
سال ضمنمرور 80 حزب ، اين تاسيس سالگرد مناسبت به خود
.كرد اشاره اصلاحات اين از برخي به كمونيست حزب تاريخ
ميتوانند هم خصوصي بخش بازرگانان دموكراتهاو كه اوگفت
از بخش يك نماينده تنها نبايد حزب اين و شوند حزب وارد
سيستم شدن دموكراتيك از همچنين "جيانگ".باشد جامعه
و آن درون در فساد با مبارزه لزوم حزب ، رهبران انتخاب
.گفت سخن اصلاحات به توجه
دستور صدور از بعد در 1989 چين ساله رئيسجمهور 74
گفته كمونيست حزب به خصوصي بخش بازرگانان ورود ممنوعيت
ميكنند فكر خود شخصي نفع به تنها كه كساني نبايد بود ،
كساني همين ورود از امروز اما.يابند راه كمونيست حزب به
.ميكند استقبال "ميكنند خودفكر شخصي نفع به" هم هنوز كه
ناخالص توليد از درصد اكنون 20 هم خصوصي بخش بازرگانان
را كارگري ميليونها و دارند اختيار رادر كشور اين ملي
خود استخدام به شدهاند اخراج شركتهايدولتي از كه
به همچنان كمونيست حزب:گفت چين جمهور رئيس.درآوردهاند
امانبايد دارد ، تكيه كارمندان و كشاورزان كارگران ،
حزب پردازان تئوريگرفت ناديده را جامعه ديگر بخشهاي
حزب اين در اصلاحات طرح اجراي با:ميگويند كمونيست
.ميدهند جوانترها رابه خود جاي قديمي اعضاي
حزب وارد متفاوتي كاملا اهداف با جوان نسل اين اما
اشتياق با گذشته نسلهاي آنهامانند.شد خواهند كمونيست
.نميدهند تكان پرچم و نميكنند زمزمه را مائو شعارهاي
آوردن دست به كمونيست ، حزب به پيوستن از آنها هدف
و اقتصادي وضعيت شغل ، به يافتن دست براي محكم پشتوانهاي
.است اجتماعي امنيت
دارد دست در را كمونيست حزب در عضويت برگه كه جواني
آنها از برخيميشود استخدام دولتي شركت يك در بهراحتي
چون ميدهند تحصيل ادامه و ميروند خارج به اگربتوانند
.دارند قرار دراولويت حزب اعضاي هم خارج به رفتن براي
كمونيست حزب رهبران دادكه نشان زمين جيانگ اخير سخنان
جديد مطالبات با جديد نسل وجود و چين در اجتماعي تحولات
اين جذب براي راهكاري چه ديد بايد اما كردهاند ، درك را
.ميبندند كار به باتحولات حزب ساختن همراه و نسل
مقدونيه در بار اين آلبانياييها
را آرامش روي هم ميلوسويچ اسلوبودان از بعد حتي بالكان
.است نديده
ناآرام را اروپا قلب كه هستند تبارها آلبانيايي بار اين
از كه دارند "بزرگ آلباني" نام به آرماني آنها.كردهاند
مونتهنگرو ، مقدونيه ، از بخشهايي كوزوو ، آلباني ،
سقوط باميشود تشكيل يونان شمال حتي و صربستان
بلگراد ، در اصلاحطلبان آمدن كار ميلوسويچوروي
بر كوزوو كامل استقلال رابراي اميدخود تبارها آلبانيايي
اين در پراكنده طور به درگيريهايي اگرچه.ديدند رفته باد
و صلح غربي ناظرين همكاري با اما ميافتد اتفاق شهر
متوجه نگاهشان سپس.ميشود عادي اوضاع صرب سربازان
تپههاي روي بر و افتادند راه به كوزوو از شد ، مقدونيه
چريكهاي ميان گذشته سال از.شدند مستقر مقدونيه اطراف
وجود پراكنده درگيريهاي صربستان ارتش و آلبانياييتبار
تا رسيد اوج به درگيريها اخيراين ماههاي در اما داشت ،
جنگي وضعيت اعلام تلويحي طور به كشور اين رهبران كه آنجا
وناتو اروپا توصيه به كه ارتش خويشتنداري اما.كردند
.پيشآيند هم پايتخت نزديكي چريكهاتا شد موجب گرفت صورت
با را درگيريها ، مقدونيه ادامه كه حالي در و زمان اين در
ناتو رهبران ميانجيگري با بود ، كرده روبهرو بحران
چريكهاي و دولت ميان آتشبسي توافقنامه اروپا ، واتحاديه
تنها نه توافقنامه اين اما رسيد ، امضا به آلبانياييتبار
گذشته هفته.كرد بدتر را اوضاع بلكه نداد پايان بحران به
مليگراها وهدايت رهبري به مقدونيه مردم از نفر هزاران
رئيس استعفاي خواستار و كرده تجمع پارلمان روبهروي
.شدند جمهور
مقابل در دولت راعقبنشيني آتشبس توافق اين آنها
اينكه از مقدونيه مردم.ميدانستند آلبانيايي چريكهاي
آلبانياييتبارهارا زماني اروپا و ناتو
امضاي به را اسكوپيه دولت اكنون اما جنايتكارميخواندند
.بودند خشمگين بسيار كردهاند مجبور آنها با توافقنامه
حل راه تنها را مقدونيه در آتشبس امضايتوافق ناتو
.ميداند بحران اين
پاسداري عمليات در خود نيروهاي امنيت نگران سازمان اين
چون مناطقي در اوضاع چه هر.است بالكان در صلح از
نيروهاي به حمله خطر شود بحرانيتر كوزوو يا و مقدونيه
به بخشيدن مشروعيت با سازمان اين.شد خواهد بيشتر ناتو
دولت قراردادن فشار تحت و تبار آلبانيايي شورشيان
از حقيقت در آنها ، با آتشبس توافق امضاي براي مقدونيه
كه هم را ارضي تقسيمبنديهاي و كرده خودحفاظت نيروهاي
حفظ كرده تاكيد آن ماندن باقي نخورده دست بر همواره
ارتش جمهورو رئيس از مقدونيه امامردم.كرد خواهد
.برانند بيرون كامل طور به را چريكها خواستهاند
و خشم چنان اسكوپيه در كننده تظاهرات هزاران ميان در
هيچ شايد كه ميزد موج تبارها آلبانيايي به نسبت نفرتي
تحليلگران برخينكند كمك بحران اين رفع به صلح توافق
مرزهادر تغيير تبار آلبانيايي چريكهاي اصلي هدف معتقدند
.است بالكان و كشور اين
مقصرميدانند را ناتو عدهاي مقدونيه در كنوني بحران در
كوزوو در تندرو آلبانياييتبارهاي با ناتو ميگويند ، و
شدن ريشهدار از جلوگيري براي مقدونيه از و نكرد برخورد
محدوديتهاي.نكرد حمايت تبار آلبانيايي چريكهاي
مناسب زمينه كه شد موجب نيز مقدونيه در آلبانياييها
.شود فراهم بحران اين وقوع براي
چريكهاي و دولت ميان آتشبس توافق امضاي حال هر به
صاحب حزب يك عنوان به آنها كه شده موجب آلبانياييتبار
.شوند شناخته رسميت به مقدونيه آينده در صلاحيت و مشروعيت
قديري نيلوفر
حملات به متهم دو هر مكوي و آمريكا
هستند تروريستي
براي.شد قتل مرتكب بار دو زندگي طول در مكوي تيموتي
برنزي ستاره نشان ديگري براي و محكوم مرگ به آنها از يكي
.گرفت جايزه
شهر در فدرال ساختمان بمبگذاري ارزش كه نيست اين منظور
اگرچه.است يكسان فارس خليج جنگ در او شركت با اوكلاهما
اما.نيست او پشيماني بيانگر رسانهها در او اظهارات
حامل كاميون وقتي كه شد متوجه خود او كه ميرسد بهنظر
از را خود بشري صفت شد ، دور آنجا از و كرد پارك را بمب
.داد دست
شد؟ چه فارس خليج جنگ از پس آمريكا مردم بشري صفت اما
نياز سال 1990 در كويت به عراق غيرقانوني تهاجم مطمئنا
پيگيريهاي جاي به اما.داشت بينالمللي واكنش يك به
به اقدام و نموده جنگ آغاز به اصرار بوش دولت ديپلماتيك ،
غيرنظامي هزاران كشتار موجب كه كرد نابرابر و شديد حملات
.شد
خليج جنگ كه كند درك را واقعيت اين بايد متحده ايالات
نوع هر.دارند مشترك وجه يك اوكلاهما شهر انفجار و فارس
آنها روشهاي باشيم داشته واقعه دو اين براي كه توجيهي
.غيرنظاميان كشتار:است يكي
يك بهعنوان اما ميكنيم محكوم را وي مك عمل حق ، به ما
.ميگوييم تبريك خود به فارس خليج جنگ در پيروزي براي ملت
و مسكوني غيرنظامي ، مناطق استثناء بدون ما پيروزي اين در
برق ، نيروگاههاي ما.داديم قرار هدف مورد را بيمارستانها
و داديم قرار هدف را آب تصفيه تجهيزات و آب مخازن
و بيماري بهخاطر غيرنظاميان مرگ آن نتيجه كه ميدانستيم
بمباران پنتاگون طراحان جنگ از پسبود خواهد سوءتغذيه
متحده ايالات برتري آنرا دليل و كرده تاييد را اهداف اين
.كردهاند ذكر عراق در جنگ از پس شرايط در
كه ميباشد تروريستي عمل آمريكا بمباران دليل اين به
هدف يك به دستيابي منظور به را غيرنظاميان عمدي كشتار
حقوق اصلي مقررات از يكي كار ايناست داشته پي در سياسي
جمعيتهاي" ژنو كنوانسيون طبق.ميكند نقض را بينالملل
".قرارگيرند حمله مورد نبايد غيرنظامي افراد و غيرنظامي
جمهوري رئيس بوش جورج شد؟ انجام منظوري چه به حمله
پاناما به غيرقانوني بهطور آن از قبل سال كه آمريكا
.گفت سخن تهاجم با مقابله ضرورت از بود ، كرده حمله
استراتژيك تسلط حفظ عراق در آمريكا واقعي هدف حال بههر
.بود آن از حاصله سود و خاورميانه حياتي نفتي منابع بر
اين بدانيم ، خارجي سياست درست هدف يك را امر اين اگر حتي
.كند توجيه را غيرنظاميان وسيع كشتار نميتواند عمل
نيز هستند ، ما مكوي اعدام علت درك دنبال به مردم كه حال
اخير درگيريهاي و فارس خليج جنگ در را آمريكا خشونت
خشونت اين ميتواند مكوي مثل شخصي حتي.كنيم روشن بايد
صفت مورد در چيزي او عمل طريق مااز شايد و ببيند را
با مصاحبهاي در قبل سال يك.بياموزيم خود غيرانساني
است ، بوده نظامي تفنگدار خود كه مكوي ،"دقيقه 60 برنامه
شيطان صدام تنها نه كه رفت عراق به اعتقاد اين با:گفت
:گفت وي.بودهاند شيطان نيز عراق مردم تمام بلكه بوده
شرايط در و بود متفاوت كاملا كردم تجربه من آنچه اما"
كه داد خواهيد تشخيص شما آنها با نزديك تماس و رو در رو
".هستند انسان شما مثل هم آنها
كه ايننميكند تبرئه را مكوي فوق موارد از هيچيك
كشتار به دست احساس بدون كه آموخت او به آمريكا ارتش
بيگناه انسانهاي قتل مسئول او كه نيست معني اين به بزند
اولين از پس":است گفته خود اقوام از يكي به وي.نيست
".ميرود پيش ساده كار قتل ،
شهر جنايت بهخاطر ميبايست مكوي كه همانطور اما
بهخاطر هم آمريكا شود ، روبهرو مجازات با اوكلاهما
مرگ او وقتي.گردد مجازات بايد فارس خليج جنگ در اعمالش
بايد مينامد "جانبي خسارات" بمبگذاري در را كودكان
كه نظامي طراحان از را عبارت اين او كه بياوريم بهخاطر
ما وجدان حقيقت بگذاريم بايد.است آموخته بود خدمتشان در
تيموتي مورد در تفكر و تعمق به را ما و دهد آزار را
.وادارد خودمان و مكوي
فكري حسن محمد:مترجم / بالتيمورسان روزنامه:منبع
|