موسيقي خواننده صادقي بامحمدرضا گفتوگو
تهران سمفونيك اركستر
كر گروه و پاپ
مردمي هنر به باورمندي
عنوان كتاب شهر در چكناواريان سوي از
در آينده سال سهراب و رستم اپراي:شد
ميشود اجرا تهران
ستاره؟ يا آماتور
موسيقي خواننده صادقي بامحمدرضا گفتوگو
تهران سمفونيك كراركستر گروه و پاپ
مردمي هنر به باورمندي
نوري استادمحمد محضر در را آواز و سلفژ موسيقي ، تئوري
سمفونيك اركستر كر گروه عضو سال 75 از و است آموخته
تيتراژ خواندن هنرياش ، موفق تجربه اولين.است تهران
ابطحي بهنام آهنگسازي به "است من با ليلي" فيلم پاياني
كرد ، اجرا سيما و صدا در را زيادي ترانههاي سپس.است
...و گلشن بهار تويي ، همواره مهرباني ، حديث عشق ، افق مثل
گلهاي نامهاي به تلويزيوني سريال چند تيتراژ خوانندگي
.است داشته بهعهده را مسافر و ميان آن از يكي كاغذي ،
محمودي سهيل از اشعاري با "ديدار مرز" نام به آلبومي بعد
كرده منتشر سال 79 در را دهبستي سروش و سهيل آهنگسازي و
تقيپور داريوش اثر (واروژان ياد به) بغض آلبوم در و است
.است كرده اجرا زيبايي به را لالايي ترانه
و سرنوشت چرخ مهتاب ، پرواز ، نشان نامهاي به كليپ چند
آب پاي صداي شعر روي از "آب شعر" نام به كليپي همچنين
تهيه دست در صبوحي بهنام آهنگسازي با را سپهري سهراب
و مختاباد عبدالحسين سيد راهنماييهاي از ميگويد.دارد
بهره تهران كر گروه رهبر موسسيان گرگين استادانه زحمات
جنجال و هياهو اهل و كارميكند باجديت.است برده فراوان
و ميكند كار و ميكند كار فقط.نيست پاپ موسيقي پيرامون
اتفاق قريببه اكثريت بين در خصلت اين كه است متواضع
.است نوبر پاپ خوانندگان
كه نوري محمد استاد از قولي نقل با را گفتوگو *
و نگفته دروغ مردم به هرگز آوازم با من":ميگفتند
چطور خواننده يك شما نظر به.ميكنيم شروع "نميگويم
نگويد؟ دروغ مردم به ميتواند
هنرش شخصيتياش و فكري پشتوانه با هنرمند كلي طور به -
نويسنده آهنگساز ، خواه باشد ، شاعر خواهميكند عرضه را
را ملودي اجراي حنجرهاش با خواننده يك.خواننده يا
نشانگر خواندن در سبك و شعر انتخاب اما دارد بهعهده
محمد چون خردكردهاي استخوان هنرمند.اوست هنري هويت
آنها با و تحمل تاكنون كه رنجهايي پشتوانه به نوري
و ساده مضامين با اشعاري انتخاب با توانسته نموده مبارزه
متفكر آهنگسازاني و شعرا با همكاري همينطور و غني
.گويد سخن مردم با صادقانه
مطرح را آنها با كردن صحبت و مردم خودتان كه شد خوب *
سطح و مردم موسيقايي شناخت سطح است ممكن ببينيد.كرديد
نباشد؟ يكسان جامعه در هنري تفكر
ميبايست مردم موسيقايي دانش سطح بردن بالا براي گاهي -
به را خود وكمي بشناسد را مردم فكري سطح و سليقه هنرمند
موسيقي سمت به را سلايق زيركي با سپس كندو نزديك آنها
.است اين هنر رسالت كه چرا كند هدايت جديتر
و آنها سليقههاي و كرديم شروع مردم از را بحث ما *
پاپيولار و پاپ كلمه خود از كه همانطوري پاپ موسيقي
پاپ موسيقي.دارد مردم عامه با مستقيم ارتباط است مشخص
ملي عامهپسند ، مردمي ، :ميكند تعريف نوعي به كسي هر را
چيست؟ موسيقي اين از شما تعريف..و
مردمي موسيقي بهمعناي اصطلاح در پاپ موسيقي است درست -
با و برخاسته مردم دل و حس از كه موسيقي از نوع آن.است
كه.فهم مردم كلي طور به و است ارتباط در مردم افكار
اين در و راداراست خود خاص اجرايي قوانين غرب در البته
وجود فكر ، صاحب خوانندگان و نوازندگان و آهنگسازان عرصه
فنون فراگيري بدون نميدهد اجازه خود به هركسي و دارد
اين قدمت متاسفانه اما شود ، صحنه وارد آن عملي و تئوري
سطحي را آن هميشه و است كوتاه ايران در موسيقي نوع
جدي بايد كه آنطور را مردم هيچگاه كه پنداشتهاند ، چرا
نام نوري محمد از ميتوان تنها ميان اين در.نگرفتهاند
و انتخاب را جدي موسيقي نوع اين جدي و متفكرانه كه برد
تحت و او مكتب در نيز ايشان شاگردان البته و كاركرده
.برميدارند قدم وي غني شخصيت تاثير
چيست؟ خوب خواننده يك عمده ويژگيهاي شما نظر به*
دروغگويي خواندنش نوري محمد استاد قول به كه خوانندهاي
و سليقهها سطح و مخاطب ميكنيد فكر و نباشد مردم به
نميخواند علمي كه خوانندهاي است؟آيا مهم چقدر شناختش
شود؟ تلقي خواننده نميتواند
:داد قرار بررسي مورد ميتوان جنبه دو از را بودن خوب -
.اخلاقي(ب علمي (الف
داشته سلفژ با كامل آشنايي بايد خواننده علمي بعد از
و وسعت و صدا در رنگ باشد ، ذاتي استعداد داراي باشد ،
تعهد يك هنرمندي هر اخلاقي بعد از.باشد داشته صدا قدرت
دارد مردمش اعتقادات و ارزشها و باورها به نسبت اخلاقي
هنرمند اين ميكند ، متجلي خويش درهنر را تعهد اين كه
.باشد نويسنده يك يا و شاعر يك خواننده ، يك ميتواند
ابتدا در خويش هنري تعهد مبناي بر خواننده يك اصولا
داشته خود مردم ارزشهاي و علائق از كافي شناخت ميبايست
و كرده مشخص را خود كار قالب يا كار فرم بتواند تا باشد
طريق از را متعالي محتواي يك آفرينشگر يك عنوان به سپس
.دهد ارائه خود كار
عام مخاطب گريز و شدن دور باعث خواندن علمي آيا *
نميشود؟
علم به بايد خواننده يك كردم اشاره كه همانطور -
علمي اصول رعايت و باشد داشته كافي تسلط موسيقايي
.ندارد مردم سلائق با مطابق خلاقيت و نوآوري با مغايرتي
شما.بكنم كلي سوال يك بگذاريد رسيد اينجا به كه حال*
:ميدانيد چه را هنر سرمنشا و ميكنيد تعريف چگونه را هنر
؟...يا رنج هيجان ، اتفاق ، عشق ،
خالق خداوند.است آفرينش خميره و خلقت روح هنر ، -
است ، پروردگار روح از گرفته نشات انسان روح و زيبائيهاست
آفرينشآميزهاي دراين و آفرينش براي خميرهايست هنر پس
هر در و باشد هنرمند الهامبخش ميتواند رنج و عشق از
هنر.كرد جستجو را رنج و عشق از پايي جاي ميتوان اثري
.است آدمي روح تعالي براي راهي
است شده ايجاد كشور موسيقي در كه را جنبشي و تحول *
ميتوان را جنبش اين اصلا آيا ميكنيد؟ ارزيابي چگونه
نه؟ يا كرد تلقي تحول
خودش مخاطبين با صحنهاي و مستقيم ارتباط هنرمند چون -
كارهاي اكثر متاسفانه است نداشته پاپ موسيقي عرصه در
ميباشد چهل دهه قالبهاي همان در زمينه اين در شده ارائه
ميتوان من نظر به البته است ، شده اجرا و بازسازي كه
.دانست مردم و هنرمند رابطه بهبود را شده ايجاد تحول تنها
هنرمند كه كرد فراموش نبايد كه بگويم است لازم اينجا در
در است اميد رو اين از.ميباشد علمي نقد نيازمند
شاهد مردم و هنرمندان و كارشناسان ياري به آتي سالهاي
.باشيم موسيقي نوع اين بيشتر هرچه شكوفايي و پوپايي
فضاي از پاپ موسيقي شماچهراهكاريرابرايخارجشدن*
ميكنيد؟ پيشنهاد وعامهپسند روزمرگي
گردد عامهپسندشدن و روزمرگي اسير پاپ موسيقي چنانچه -
لذا شد ، خواهيم مواجه جامعه در ارزشها تنزل با ما
و مردم مثبت سليقههاي و علايق گرفتن درنظر با ميبايست
رشد راستاي در موسيقي اين امروز جامعه فرهنگي نيازهاي
در موسيقي نوع اين البته و نمايد حركت جامعه مردم فكري
معناي آن افراد پذيرش مورد ارزشي مباني طبق جامعهاي هر
.مييابد خاصي
"فيلمفارسي" خاصي فيلمهاي به ما سينمايي جامعه در *
به موسيقي نوع يك موسيقي عرصه در مقابلش در ميگويندو
موسيقي اين ميكنيد فكر.است شده معروف "لسآنجلسي" نام
آهنگسازهاي و خوانندهها از برخي كه دارد عمدهاي ويژگي
ميدانند؟ جدا آن از را خود كشور ، كار داخل
تاريخي ، هويت بدون موسيقي لسآنجلسي ، موسيقي من نظر به -
نوع اين مبلغ ما امروز جامعه در كه كساني و است فرهنگي
مخاطبين ، شعر ، يا محتواي بهواسطه هرچند هستند ، موسيقي
بهحال تا ولي ميدانند ، موسيقي نوع آن از متمايز را خود
رشد و فرهنگ به بخشيدن تعالي جهت در را خويش هنري رسالت
كه اقبالي لذا و نرساندهاند انجام به جامعه مردم فكري
.است گذارده افول روبه كمكم است بوده موسيقي نوع اين به
را موسيقي اگر است؟ چگونه علم با موسيقي رابطه اصلا*
آن زايشي و الهامي جنبه به آيا بگيريم درنظر علمي صرفا
نميشود؟ وارد لطمه
و نمايد پيروي اصولي از بايد و است علم وجهي از موسيقي -
دروني الهام و احساس آن خميرمايه كه هنريست ديگر وجهي از
مكمل وجه دو اينرنج و عشق زائيده هنري است ، هنرمند
گنجاند علمي اصول حصار در آنرا تنها ميتوان نه يكديگرند
.(علمي اصول از بهدور)احساس از پيروي به نهتنها و
در علمي موسيقي و جهان روز علمي موسيقي در كه فاصلهاي *
در هنر وتفاوت است جبرانپذير چگونه است شده ايجاد ايران
چيست؟ غرب و شرق
در تفاوت دليل به و است جامعه هر فرهنگ از بخشي هنر -
گوناگوني چهرههاي با شما مختلف ، جوامع فرهنگي نظامهاي
ازنظر بخواهيم ميكنيد ، چنانچه برخورد موسيقي هنر از
دست خويش جامعه فرهنگ در هنر اين عاليتر مراتب به علمي
و فني تجهيزات زمينه در سرمايهگذاري به نيازمند يابيم
علمي سطح ارتقاي و استعدادها رشد جهت لازم امكانات
.ميباشيم هنرمندان
نصيري آرش: گفتوگو
عنوان كتاب شهر در چكناواريان سوي از
در آينده سال سهراب
و رستم اپراي:شد
ميشود اجرا تهران
لوريس استاد هرمس ، موسيقي نشر ابتكار به و گذشته هفته
ارمنستان فيلارمونيك رهبراركستر و آهنگساز چكناواريان ،
اپراي درباره و شد حاضر كتاب شهر مركزي ساختمان محل در
چگونگي و خاطرات از وي.گفت سخن "سهراب و رستم"
استاد با كه هنگامي:گفت اپرا اين ساخت به علاقهمندياش
فردوسي ميدان در هماكنون كه فردوسي مجسمه سازنده) صديقي
فكر ديدم ، را ايشان ارزنده كار و شدم آشنا (دارد قرار
كرد خطور ذهنم به فردوسي شاهنامه از موسيقي حيطه در كاري
را سهراب و رستم داستان روي بر كار قبل سال حدود 25 از و
.كردم آغاز
"زال" تراژدي مجموعه در كار اين چكناواريان گفته به
فيلم از گوشههايي فرهنگي نشست دراين.مييابد نگارش
اپراي.درآمد نمايش به حاضران براي "سهراب و رستم اپراي"
در فارسي زبان به كلاسيك اپراي نخستين سهراب و رستم
با سال 1378 در بار نخستين براي و است موسيقي تاريخ
تالار در كرارمنستان گروه و فيلارمونيك اركستر همراهي
خاچاطوريان آرام مرحوم استاد.درآمد اجرا به تهران وحدت
تنظيم در را كهچكناواريان)كارلاورف مرحوم استاد و
(بود نموده ياري سهراب و رستم اپراي آوازي قطعات از بخشي
فرهنگ كه پديدهاي عنوان به چكناواريان ، از همواره
ياد ميسازد ، متصل هم به را جهان غرب و شرق موسيقي
ما خبرنگار با كوتاه گفتوگويي در چكناواريانميكردند
موسيقي گروه چند رهبري و برنامه چند اجراي از پس كه گفت
باز ايران به آينده پاييز اروپايي ، و آسيايي كشورهاي در
اجراي آوردن صحنه روي به براي تمرين مقدمات تا گشت خواهم
پيشبيني وي.ببينم تدارك را سهراب و رستم اپراي اركستري
اجرا آماده وحدت تالار در آينده تابستان اپرا اين كرد
سهراب و رستم اپراي صوتي سيدي مراسم اين با همزمان.شود
اختيار در شكيل بروشوري با و پاكيزه شكلي در
.گرفت قرار علاقهمندان
ستاره؟ يا آماتور
به و ميشدم رد محلمان كتابفروشي كنار از قبل روز چند
موسيقي ستارگان عنوان كه افتاد كتابي به چشمم اتفاقي طور
!ميكشيد خوديدك رابا ايران پاپ
خوانندگان از يكي عكس كه شدم متوجه كردم دقت كه خوب
خودنمائي كتاب جلد روي ايران پاپ اصطلاح به موسيقي
.ميكند
به اجمالي نگاهي تا رفتم مغازه داخل به فورا حال هر به
به كه شد روشن كاملا برايم كردم دقت ووقتي بيندازم كتاب
بگذريم ، .است كتاب جلد روي اينخواننده عكس دليل چه
به البته كه ديدم را افرادي متاسفانهعكس زدم ورق وقتي
ميشود چطور نميدانم را آنها بقيه آنان نفر دو يكي جز
.نمود توجيه ستاره ، لقب دادن با
وي آيا كه است اين محترم نويسنده اين از بنده سوال اما
از يا و هستند درست نسبي اطلاعات داراي موسيقي زمينه در
.خير يا دارند كافي اطلاع حرفه اين تكنيكي و فني مسائل
نميدادند اجازه خود به هرگز ميدانم ، بعيد كه دارند اگر
تاييد حداقل يا كافي تحقيق و معيار گونه هيچ بدون كه
جز كه اشخاص اين به هم آن را القابي چنين فن صالح اساتيد
جامعه اين تحويل ديگري چيز تقليدي و چندآهنگكليشهاي
.فرمايند تفويض ندادند ،
براي حداقل بود بهتر خيلي !نويسنده عزيز دوست حال هر به
با و ميكرديد صرف وقت و دقت كتاب اين مطالب جمعآوري
زحماتي حداقل كه ميرفتيد افرادي دنبال به بيشتر تحقيق
ما كشور در افراد اين والبته باشند شده متحمل برخود را
كه حضرات اين مطمئنماغلب حقير بنده اين.نيستند كم
زحمت خود به حتي مابقي آنان نفر چند بجز كردم عرض البته
اينكه به رسد چه تا ندادهاند ، را نت صفحه يك تمرين
مملكت اين پاپ موسيقي عرصه در ستاره يك حد در بخواهند
.شوند ظاهر
خوانندگان اين كاستهاي زياد فروش دليل به ستاره نام شايد
.است اين معيار نيز ديگر كشورهاي در و است
در و غربي كشورهاي در اگر كه كنم عرض خدمتتان بايد اما
زير مطالب ميكنند ، عمل چنين غرب در موسيقي جشنوارههاي
.شوند مي و شده عمل دقيقا و گرفته قرار توجه مورد
در ضروري و فردي تكنيكهاي و اوليه اصول به تسلط -1
موسيقي
(موسيقي بودن بنيادي) پائين سنين از موسيقي شناخت -2
غيره و موسيقي در نسبي شناخت از مخاطب برخورداري -3
ورود با وجه هيچ به بنده نويسنده عزيز دوست ضمنا
عكس بر و نيستم مخالف موسيقي عرصه جوانبه استعدادهاي
چه به اما شود داده بها آنها به كه هستم هم موافق بسيار
افراد و پيشكسوتان زحمات گرفتن ناديده قيمت به قيمتي؟
حرفهاي؟
باوركردن و بهادادن و دادن ارزش با باشيد مطمئن
خوب موسيقي يك به ميتوانيد حرفهاي افراد و پيشكسوتان
نبايد وجه هيچ به و يابيد دست قبول قابل و معقول و
.گرفت ناديده را آنان تجربيات
مخاطب از هنوز ايران در ما !محترم نويسنده حال هر به
دليل به صرفا نميتوان پس نيستيم برخوردار حرفهاي عام
نظر از كار آن كه گرفت نتيجه چنين كاست يك زياد فروش
.است جسته بهره درست استانداردهاي از موسيقائي كيفيت
و نيست صادقانه چنيني ، اين القاب دادن بنابراين
موسيقي پيكره به جبرانناپذيري لطمات و باشد نميتواند
و بيشتر دقت منبعد اينكه به اميد با.ميكند وارد پاپ
و نمائيد مسائل گونه اين تحقيق صرف بيشتري وقت همچنين
درست جاي در كس هر تا فرمائيد كتاب نوشتن به اقدام بعد
.گيرد قرار خود
نواپور نيما
|