روحي فشارهاي كاهش براي راهحل 5
!كنيد زندگي عاشقانه
، راه آزاد مطبوعات :ملل سازمان مديراخبار
هموار را صلح و عدالت ، آزادي به رسيدن
كنند مي
تراژدي بازيگر" عروسكي تئاتر نمايش
روزنامهنگاران براي "خود
ميل عليرغم
به ميتواند متحد ملل سازمان:جامعي مسجد
كند كمك جهان در اطلاعرساني وضعيت بهبود
ميليارد هزار اجتماعي 20 تامين سازمان
كند هزينهمي درمان بخش در ريال
شد منتشر درمان و دارو
روحي فشارهاي كاهش براي راهحل 5
و رنج باعث و گذاشته اثر ما بر ميتوانند روحي فشارهاي *
فشارهاي اين برابر در تصميمبگيريم بايستي.شوند ما عذاب
!چگونه؟ اماكنيم مقاومت روحي
و ميكردم بازي مستقيم بهطور فقط تنيس بازي هنگام قبلا
كه كرد توصيه برادرم.بازندهميشدم اكثرا رو اين از
تور به اوقات گاهي و داده خرج به انعطاف كمي بازي هنگام
:گفتم او به پاسخ در اما.كنم بازي تهاجميتر و شوم نزديك
اما ".كنم بازي خوب نميتوانم شوم ، نزديك تور به اگر"
تور به شدن نزديك با ميكني فكر":گفت من به جواب در او
اصل يك ورزش در "داد؟ خواهي دست از را چيزي چه بازي
است كننده نااميد بازي تاكتيك اگر.دارد وجود اساسي
سعي و بود منطقي كاملا حرف اين.داد تغيير را آن بايستي
.كنم عملي را آن كردم
بازي و شد بهتر من بازي تكنيك بعد به زمان آن از
بيشتري لذت بازي هنگام حتي و ميدادم ارائه تهاجميتري
در تنها نه اصل اين كه شد مشخص من براي بعدهاميبردم
تسري نيز زندگي در را ميتوانآن بلكه است صادق بازي
.داد
آن مسبب خود كه ناراحتيهايي از من بيماران از بسياري
خوردن از بعد ميگفتند اكثرا مثلا.ميكردند گله بودند
موضوع اين عليرغم و ميكند آنهاترش معده غذاها از بعضي
تعداد آن ولي.ميدادند ادامه غذا آن خوردن به همچنان
مشكلي ديگر ميكردند صرفنظر غذاها آن خوردن از كه افرادي
.نداشتند
ميرسانيم آسيب خودمان به رفتارهايمان با اكثرا ما
به.نميكنيم استفاده صحيح طور به غذايي مواد از مثلا
تحرك و ميكنيم كار اندازه از بيش نميخوابيم كافي قدر
.نداريم را لازم
و ضروري غير فشارهاي تحمل باعث نامناسب زماني برنامه
پرداختن و نامطلوب كارهاي انجام.ميشود فرد توان تحليل
روحي فشارهاي افزايش باعث لحظه آخرين در مهم مسائل به
از بيش كه باورند براين افراد تمامي امروزه.ميشود
و استراحت براي فرصتي و هستند وتكاپو تلاش در اندازه
بيشتر ذيل افراد مورد در امر اين البته كه ندارند آرامش
:است صادق
و نقص و عيب بدون را چيز همه ميكنند تلاش كه افرادي -
.دهند انجام كامل طور به
از بعد و ميكنند كار وقف را زندگيشان كه كار مشتاقان -
.شد سپري چگونه زندگيشان كه ميپرسند خود
افراد اين كه ميدهند قرار فشار تحت را خود كه افرادي -
.هستند عجول و عصبي -تهاجمي اكثرا
در و است ديگران به خدمت غمشان و هم تمام كه افرادي -
آسيب باعث و ميسپارند فراموشي به را خود وادي اين
.ميشوند خود به رساندن
دهيم؟ تغيير را آسيبرسان و نامناسب رفتارهاي چگونه *
.ميشود ارائه حل راه پنج اينجا در
.نماييد مشخص مرز و حد كارها براي *
قرار تحتالشعاع را شما شخصي زندگي كار ، نبايستي هرگز
جواب موارد بعضي در است لازم پس بگذارد اثر آن بر دهدو
را موضوع فورا ميبايستي اوقات گاهي و شود داده منفي
داشته صداقت كارهايش در كه است كسي برنده.داد فيصله
.باشد
.كنيد استراحت لحظه چند براي كار حين در *
بدون روز طول در ميتوانند كه باورند براين افراد اكثر
خود نشاط و شادي اينكه بدون.كنند كار بيوقفه و استراحت
اينكه و استراحت دقيقه 20 كتاب دربدهند دست از را
آمده "شويم جسمي و فكري توان تحليل مانع ميتوانيم چگونه
گاهي.ميشود زياد و كم روز طول در انرژيها كه است
توان كه ميكنيم احساس كردن كار ساعت دو از بعد اوقات
حواس تمركز.ميكشيم خميازه و است يافته كاهش ما كاري
اوقات اكثر كه ميشويم اشتباه و خطا مرتكب.داريم كمتري
فايق خستگي براين قهوه يا و چاي نوشيدن با ميكنيم تلاش
براي فعاليت و كار ساعت چند از بعد ميشود توصيه.آييم
چند يا كنيد استراحت كمي و بكشيد كار از دست كوتاهي مدت
به و كنيد صحبت ديگران با يا و بزنيد قدم دقيقهاي
به نياز كه كارهايي انجام از واقع در.كنيد گوش موسيقي
استراحت از شما قصد چون كنيد خودداري دارند حواس تمركز
اعضاي و مغز به دادن استراحت واقع در كوتاه زمان در
تا 20 كردن 10 كار ساعت چند از بعد كه كسي.است بدنتان
طور به را خود كاري توان واقع در ميكند استراحت دقيقه
بهترين به كردن استراحت وقت حتي و ميدهد افزايش چشمگيري
.ميشود ممكن بيشتر بازدهي با و نحو
.كنيد حفظ را خود آرامش *
استراحت دقيقهاي چند كار حين در اينكه از افراد از برخي
هنگام ميكنند احساس و ميشوند وجدان عذاب دچار كنند ،
دسته اين اگر.كردهاند تلف بيهوده را خود وقت استراحت
كار لحظات بين در آرامش و استراحت داشتن بدانند افراد از
هرگز ميهد افزايش را آنها كاري توان ميزان چه تا
پس.نميشوند وجدان عذاب دچار و نميكنند فكر اينطور
كار ساعت چند از بعد كه كنيد متقاعد را خود است بهتر
است ، ضروري و واجب كوتاهي مدت براي استراحت به نياز
بدانيد را پول ارزش *
سر به خاصي نگراني و تشويش در همواره دارد بدهي كه كسي
شويم نگراني چنين دچار اينكه از قبل است بهتر پس.ميبرد
فردي چوننكنيم خرج را آن بيرويه و بدانيم را پول ارزش
و ميكند رفاه احساس كمتر است كردن خرج حال در مدام كه
برطرف اساسياش نيازهاي اينكه محض به ديگر عبارت به يا
خوشنودي و خوشحالي مييابد دست نسبي رفاه يك به و ميشود
به.ميكند فروكش كمكم است آورده دست به كه آنچه از او
پول بايستي حد چه تا بپرسيم خود از است بهتر ديگر عبارت
!كرد؟ خرج
بشناسيد را مهم مسائل *
ميكنند صحبت كارشان به چيزراجع هر از بيش افراد اغلب
ناراحت بسيار كار دادن دست از فكر ميدانيد كه همانطور و
دادن دست از با زماني نمايد احساس فرد اگر.است كننده
به اعتماد بسا چه ميدهد دست از هم را خودش ماهيت كار
و نگراني در همواره و داد خواهد دست از نيز را خود نفس
كار در را وجودش تمام فرد اگر.برد خواهد بسر دلواپسي
كار هنگام در كه شود آن به منجر ميتواند امر اين ببيند
.باشد نداشته مطلوبي احساس
كه افرادي براي هاروارد دانشگاه از "ود ماتي" دكتر
توصيهاي ميشود خلاصه فعاليت و كار در صرفا زندگيشان
شما كار فقط ميدهيد ، انجام شما كه آنچه:ميگويد و دارد
بازي بچههايم با من كه زماني.شما شخصيت و وجود نه است ،
ماتيود دكتر ديگر ميروم سينما به آنها با يا و ميكنم
در حتي و هستم فرزندانم پدر و عادي فرد يك بلكه نيستم
.هستم عادي فرد يك بازهم وظيفه انجام حال
صورت به نبايستي و هستند حقيقت و واقعيت يك روحي فشارهاي
خودمان رفتارهاي و اعمال اكثرا.آيند در زندگي از بخشي
را آن قدرت ما.ميشوند عصبي و روحي فشارهاي ايجاد باعث
اين درگير چگونه و زماني چه از دهيم تشخيص كه داريم
كه راهحلهايي با و شدهايم كننده نااميد مسائل
با و كنيم عصبي و روحي فشارهاي اين رفع در سعي ميدانيم
داد ، نخواهيم دست از را چيزي كه موضوع اين به انديشيدن
!هستيم برنده پس
خداكرمي فاطمه:ترجمه
بست داس مجله:منبع
!كنيد زندگي عاشقانه
.است عشق كشف عاشقانه ، ايجادحيات در گام نخستين
.است ذهني وضعيتي و حس تجربه ، يك.است دروني عشقحالتي
و كنيد توجه خود درون زندگيتانبه در عشق درك براي
وچه ميدهد رخ چه شدن داشته دوست هنگام در كه دريابيد
.داريد احساسي
آنچه و زندگي به خود ، به نسبت خوشايند احساسي
تاثيرگذار خلاق ، شماميدهد دست شما به است پيرامونتان
نيازها و يافته روشن و پاك را زندگي شده ، پرتوان و
جلوهاي به حالت اين در.درمييابيد را خود وخواستههاي
.ميبخشيد روشنايي جهان به تبديلميشويدو عشق از
اتفاقاتي و ميافتد جريان به انگيزي شگفت بهطور زندگي
نشان همچنين و عشق اينهانشان همه.ميدهد روي مهم
خود روابط در شما كه است چيزي همان نهايت در خوشبختيو
.بوديد جستجويش زندگيتاندر در ديگرانو با
مراد وفق بر زندگي ميبريد بسر حالت اين در كه زماني تا
حضور در نور ، در را ، زندگي حالت ميتوانيداين و است
كار كلماتيبه چه كه اين. بناميد يگانگي و بودن خدا
تا كه است اين دارد آنچهاهميت.نيست مهم چندان ميبريد
.كنيد زندگي ميتوانيد كه آنجا
دچار كه زماني تا.است نگراني و ترس عشق ، مقابل نقطه
ميبريد ، چشم بسر بزرگي رنج در هستيد نگراني و ترس
روشن ديدي داشتن جهت تواناييتان بستهايد ، را خود دروني
تكبعديپيدا ديدگاهي و رفته دست از جهان به نسبت
.كردهايد
مقاومت ، مبارزه ، از نوعي شما چاره تنها حالت اين در
بسر وضعيت اين در كه مادامي.است نشيني عقب يا درنگ
ناخوشايند را كرده ، زندگيتان نابود را عشق ميبريد
آن مسبب خود كه رنجآوريرا مقاومت و مخالفت و ساخته
.داشت خواهيد رو پيش در بودهايد
حق حالت دو هر در زيستن براي اما نباشيد متوجه شايد
آزادي ، عشق ، با همراه زندگي يك آفرينش قدرت.داريد انتخاب
بر همه رنج ، و نگراني و ترس با همراه آرامشيا و شادي
زندگي خود با يا نفر يك با كه زمان هر.شماست عهده
رااز آن يا كرده زنده را ميكنيدعشق ارتباطبرقرار
.ميكنيد ميكاريد ، درو كه را آنچه شمابردهايد بين
شكوه با دارد امكان كه آنجا تا زندگيتان ميخواهيد اگر
به دادن بها و عشق قبول با.كنيد تجربه را عشق بايد باشد
را تجربه اين آن رد وبا آورده بوجود عشقرا تجربه آن ،
روابطي به بارهتوجه اين در خوب راه يكميكنيد بياثر
كسي كه زماني كنيد توجهدارد افرادوجود بين كه است
چه باشد قائل برايتان خاصي ارزش و باورداشته را شما
است؟ باشكوه احساس اين آيا.ميدهد دست شما حسيبه
و خودتان درباره خوبي احساس شما.است گونه قطعااين
درباره خوبي احساس همچنين.كنيد مي پيدا زندگيتان درباره
در است قائل ارزش برايتان و ميكند درك را شما كه كسي
.ميكنيد احساس خود
قائل ارزش برايش و ميكنيد درك را كسي شما كه هم زماني
بهتري احساس فرد آن و ميدهد روي حالت ميشويدهمين
پذيرش با.ميكند پيدا شما به و زندگي خود ، به به نسبت
بوجود را تجربهعشق شما نفر يك براي قائلشدن ارزش و
.ميآوريد
كه است داردمحلي بيشتري عظمت زندگيكه از جنبهاي هر
شدنبراي قائل ارزش و ديگران پذيرفتن از سرشار را شما
كردن قضاوت با ديگران ، پذيرفتن عدم با شما.ميكند آنها
.ميسازيد نابود را عشق آنها از انتقاد و آنها مورد در
رفتاري شما به نسبت شخصي كه زماني باشيد داشته توجه
دست شما به احساسي چه دارد پذيرش عدم از حاكي انتقاديو
و رنج شود ، مي بلافاصلهناپديد عشق تجربه.ميدهد
خود دريافتدروني راه شما.سراغتانميآيد نگرانيبه
طور به و كرده برپا خود ديوارهاييدور كرده ، مسدود را
پذيرش عدم از رفتاريحاكي كه شخصي مقابل خودكاردر
به نسبت كه زماني.ميكنيد مقاومت شمادارد به نسبت
ميدهد ، اتفاقروي همان ميكنيد نارضايتي فردياحساس
و ميسازد برپا را خود دفاعي موانع و شده نگران شخص آن
.ميشويد رنجيده و ناراحت ترتيب بدين
نابود را تجربهعشق نپذيرفتنديگري طريق از شما
.برميگردد شما خود به مستقيما بازتابآن و ميسازيد
را عشق بايد هستيد زندگي در عشق وجود خواستار گاه هر
.آوريد بوجود خودتان در پذيرش حالت بايد.كنيد عرضه
آسانتر آن به عمل از پذيرش صحبت موارد اغلب متاسفانهدر
زندگي از هايي وجنبه اشخاص از پارهاي پذيرفتن.است
توهم يك پذيرشفقط عدم خوشبختانه استاما بسياردشوار
شما.باشند بايد كه همانيهستند لحظه هر مردمدر.است
به زندگيتانهم و بايدباشيد هستيدكه هماني هم
باشيدچه داشته دوست را آن چه است ، واقعيتي اين.همچنين
.نه
چگونه كهزندگي اين مورد انتظاراتتاندر و خواستها
به.ندارد زندگي خود با كوچكترينارتباطي باشد بايد
درستي به اندازه ببينيدچه بيندازيدو نگاهي خود زندگي
زندگيتان از جنبهاي يافتن پي در و داريد ايمان آن
داديد انجام را كار اين وقتي.نداريد دوستش كه باشيد
احساساتتانبيدليل اندازه چه تا كه ميشويد متوجه
سابق حال همان در تانهنوز زندگي از بخش اين.است بوده
آشتي به رسيدن جز چيزي ديگران پذيرفتناست مانده باقي
.نيست حقيقت با
به را آشتيميكنيدوضعيتخودتان حقيقت با كه زماني
وخلاق ، ميشناسيد را ميكنيد ، نيازهايتان درك روشني
حقيقت با كه هنگامي اما ميشويد گشا مشكل و تاثيرگذار
ميآوريدكه بوجود را ترسي و نگراني باشيد نبرد در
درون چشم و كرده نابود روشنبيني براي را تواناييشما
اين در ميتوانيد كه كاري تنها.ميكند مسدود را شما
.است عقبنشيني يا مقاومت ، درنگ نبرد ، دهيد انجام حالت
نابود را بعد ، عشق مرحله در مقاومت مبارزهو نوع اين
مخالفتو خودتان مقابل در بدانيد كه آن بدون.ميسازد
دشوارتر تانرا زندگي ميآوريدو بوجود مقاومت
.ميسازيد
پيدا راكد شكل كه تان زندگي از هرجنبهاي يا رابطه هر به
در كه فضايياست همان اين.بيندازيد نگاهي است كرده
موثر زندگي يك ايجاد براي شما ميكنيد ، مقاومت آن مقابل
.مقاومت نه داريد عمل به نياز
فارغ بايد دهيد بايدانجام كاري چه بدانيد اينكه براي
.كنيد زنده خود ذهن در را آرامش و باشيد نگراني و ترس از
:مترجم / اينترنت:منبع
نسرينباره
، راه آزاد مطبوعات:ملل سازمان مديراخبار
هموار را صلح و آزادي عدالت ، به رسيدن
كنند مي
ملل سازمان رسانههاي و اخبار بخش مدير:اجتماعي گروه
ما كه آنچه از ايران در مطبوعات آزادي پيشرفت:گفت متحد
قلب در آنها كه دريافتيم و است عظيمتر ميكرديم فكر
.دارند قرار جامعه كردن دموكراتيزه روند
روزنامهنگاران صنفي انجمن در يكشنبه ديروز كه لون سليم
به خاصي توجه متحد ملل سازمان:افزود ميگفت ، سخن ايران
در اخير سالهاي طي كه تحولاتي و دارد مطبوعات آزادي بحث
دور سازمان اين ديد از شده ، ايجاد ايران در زمينه اين
.است نمانده
حال در قهرمانانه شما:گفت روزنامهنگاران به خطاب وي
كه است تحولي اين و هستيد ايران در دموكراسي روند طراحي
.است دوخته چشم آن به جهان از عمدهاي بخش
قرن نيم رويدادهاي مهمترين از يكي را انقلاب 1357 وي
پيش در زيادي راه شما:كرد اضافه و كرده ارزيابي اخير
دست به تاكنون كه پيشرفتي اما كنيد طي بايد كه داريد
.ميباشد عظيم بسيار آمده ،
عدالت و آزادي و صلح به دستيابي ما عصر در:كرد تصريح وي
و ملي حضور درگير كامل طور به كه گرفت خواهد صورت زماني
.بشويم مسئول و آزاد مطبوعاتي براي بينالمللي
نقش به اشاره با ادامه در ملل سازمان اخبار بخش مدير
با را دنيا جهانيشدن ، :گفت جهانيشدن روند در رسانهها
بيشتر ملتهاي و برد مي پيش به تحول سوي به تصاعدي روندي
.ميشوند ملحق يكديگر به جدانشدني بهطور بيشتري و
جهانيشدن روند عليه فزاينده انتقادهاي به اشاره با وي
اثرات البته:كرد تاكيد فقير كشورهاي از بسياري در
ميتوان و نشده خلاصه اقتصاد حيطه در فقط جهانيشدن
آنها براساس بشر نوع كه جهاني ارزشهاي در را آن اثرات
.نمود احساس نيز ميكنند ، زندگي
:داشت اظهار متحد ملل سازمان رسانههاي و اخبار مديربخش
مفهوم و است بشر حقوق اولويت به مربوط تحول عمدهترين
.نيست گذشته نظير ديگر ملي حاكميت سنتي
خواه دارد ، قرار كه كجا هر در كس هر:كرد تاكيد او
جز به كشورها براي جايگزيني هيچ نميتواند ناخواه
منافع حفظ راستاي در جهاني مسائل در آنها كامل درگيرشدن
.بيابد خود
مجبور هيچكس:گفت ملل سازمان رسانههاي و اخبار بخش مدير
و نيست موجود شيوه همين با جهان به احترام و تحسين به
نقاط تقويت جهت در انزوا ، از دوري و مشاركت با ميتوان
.كرد تلاش آن مثبت
افكار به شكلدهي در رسانهها نقش به اشاره با لون سليم
اين درك براي نهاد بهترين من نظر به:داشت اظهار عمومي
صورت به رسانهها اين كه شرطي به هستند مطبوعات روند
.بدهند گزارش صحيح و هدفمند
تراژدي بازيگر" عروسكي تئاتر نمايش
روزنامهنگاران براي "خود
ميل عليرغم
ميل عليرغم تراژدي بازيگر "عروسكي تئاتر:اجتماعي گروه
و ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن اعضاي براي "خود
اطلاعيه براساس.درميآيد نمايش به آنان خانوادههاي
فردا و امروز تئاتر اين ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن
.درميآيد نمايش به انجمن اعضاي براي
تصريح خود اطلاعيه در ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن
دريافت براي ميتوانند انجمن عضو علاقمندان كه است كرده
.كنند مراجعه انجمن دفتر به بليت
به ميتواند متحد ملل سازمان:جامعي مسجد
كند كمك جهان در اطلاعرساني
وضعيت بهبود
با ديدار در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير:اجتماعي گروه
كه كرد تاكيد متحد ملل سازمان اخبار و مطبوعات كل مدير
جهان در اطلاعرساني وضعيت بهبود به ميتواند سازمان اين
.كند كمك
احمد اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزارت عمومي روابط گزارش به
"لون سليم" با گفتوگو ضمن شنبه بعدازظهر جامعي مسجد
اميدواري ابراز متحد ملل سازمان اخبار و مطبوعات كل مدير
جمعي رسانههاي با كل اداره اين بين مستمري همكاري كرد
سال در رسانهها:گفت همچنين وي.شود ايجاد ايران
ملتها كردن نزديك و واقعيت معرفي براي تمدنها گفتوگوي
.هستند موثر بسيار
در دنيا در موثر رسانههاي متاسفانه:افزود جامعي مسجد
در را جديد فناوري و سياسي ابزارهاي كه است كساني اختيار
بهره خود انحصاري حاكميت براي آن از و دارند اختيار
.ميگيرند
اداره اين آمادگي ديدار اين در لون سليم همچنين
تلويزيوني گروههاي اعزام براي را ملل سازمان اطلاعرساني
پيروزي از پس ايران مثبت تحولات از گزارش تهيه جهت
.نمود اعلام اسلامي ، انقلاب
از همچنين متحد ملل سازمان اخبار و مطبوعات كل مدير
جمعي رسانههاي با متحد ملل سازمان رسانهاي همكاريهاي
دو مشاهدات به اشاره با و كرد استقبال ايران مطبوعات و
در ايران زنان بودن فعال ايران ، از خود اخير روز
.دانست مثبت بسيار را اجتماعي عرصههاي
ميليارد هزار اجتماعي 20 تامين سازمان
كند هزينهمي
درمان بخش در ريال
اعلام اجتماعي تامين مديرعاملسازمان:اجتماعي گروه
توليد بخش در اجتماعي تامين سازمان كه منابعي:كرد
خواهد هزينه سال 1380 در (مستقيم درمان) خود درمان
.بود خواهد ريال ميليارد و 34 هزار مبلغ2 كرد
:افزود ستاريفر محمد اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش به
ميليارد و 520 هزار مبلغدو همچنين اجتماعي تامين
و ازمراكزدرماني خدمت و درمان خريد به نسبت ريال
بابت اين از كه ميكند اقدام خصوصي و دولتي تشخيصي
.ميشود محسوب كشور درمان خريدار بزرگترين
تامين سازمان مصارف منابعو:اظهارداشت ستاريفر
و هزار اقتصادي 51 و درماني بيمهگري ، امور در اجتماعي
.است ريال ميليارد 882
:كرد اعلام همچنين اجتماعي تامين سازمان مديرعامل
اين به وابسته شركتهاي توسط كشور داروي درصد 35
.ميشود توليد سازمان
شد منتشر درمان و دارو
و دارو پژوهشي علمي ، ماهنامه شماره هفتمين:اجتماعي گروه
.شد منتشر درمان
از پزشكي تجهيزات:چون مطالبي درمان و دارو شماره اين در
يا ملي استاندارد پزشكي تجهيزات پزشكي ، انجمنهاي نگاه
پزشكي ، تجهيزات در آمريكا ملي استاندارد بينالمللي ،
و گرايي حرفهاي جنبش گوش ، بيخ در فاجعه جراحي گازهاي
خبر ، چه پزشكي جامعه از پزشكي ، تجهيزات ملي استاندارد
رسيده چاپ به...و پزشكي جامعه خدمت در پزشكي راهنماي
.است
|