كرد؟ فراموش را مادر يك لالايي ميتوان آيا
فاجعهبار مرگ سال چهارمين انگيزه به
جوان آهنگساز و تار نوازنده رضوي افشين
شد خاموش كه نوايي
كرد؟ فراموش را مادر يك لالايي ميتوان آيا
آواز مدرس و خنيا گروه سرپرست ملكي ، پري با گفتوگو
از ايستاده چهارم نفر ملكي پري ) خنيا سنتي موسيقي گروه
( چپ
آموختن وي.آمد دنيا به تهران در سال 1330 در "ملكي پري"
آغاز "ناصحپور نصرالله" استاد نزد را آوازي رديفشهاي
علي" نزد را اصفهان مكتب آوازي رديف آن از پس و كرد
موسيقي گروه تشكيل با سال 1373 از او.گرفت فرا "جهاندار
را گروه اين خوانندگي و سرپرستي "خنيا" نام با سنتي
كنسرت اجراي به گروه ، تشكيل با همزمان و داشته برعهده
ايران ، در كنسرتهايي اجراي بر علاوه او.است پرداخته
فرانسه و انگليس سوئيس ، اتريش ، آلمان ، در كنسرتهايي
مرداد دوم و اول كرد ، اجرا كه كنسرتي آخرين.است داشته
موزههاي كاخ تاريخي فرهنگي مجموعه در جاري سال ماه
صحنه روي بر عموم براي و همخواني صورت به كه بود نياوران
در كه است شده انجام گفتوگويي وي با بهانه همين به.رفت
.ميآيد پي
گرفتيد؟ مجوز موسيقي اجراي براي كه بود سالي درچه *
اقدام مجوز گرفتن براي بار نخستين براي سال 1373 در -
با كردم ، اجرا ارشاد مجوز با كه برنامهاي اولين و كردم
نرگس خانم و ميزدند پيانو كه جواهري خانم همكاري
رسمي بهطور آن از پس و بود ميزدند ، تنبك كه ترشيزي
.دادم تشكيل را خنيا گروه
گذاشتيد؟ "خنيا" را گروهتان عنوان چرا *
معني نغمه و سرود و است قديمي بسيار واژه "خنيا" -
و است شده برده نام نيز آن از اسطورههايمان در.ميشود
.است موسيقي گروه يك عنوان براي مناسبي واژه من نظر به
از استقبال كرديد ، فعاليت به شروع كه نخستين سالهاي در *
اين آيا حال ، به تا هنگام آن از و بود چگونه كارهايتان
است؟ داشته صعودي رشد استقبال
عمده دليل يك و بود خوب برنامههايم از استقبال هميشه -
با همراه شاگردانم سالها آن در.بود شاگردانم حضور آن
اين كمكم تا.ميكردند پر را سالنها خانوادههايشان
بار كه كسي هركنسرتي در هربار و كرد پيدا گسترش مساله
آن البته.ميآورد خودش با نيز را عدهاي بود ، آمده قبل
طبعا و نداشت برنامه من از غير به خانمي هيچ موقع
جشنواره سال 1376 از پس اينكه تا.بود خوب استقبال
براي فضا و كرد اضافه نيز را بانوان بخش فجر ، موسيقي
زن ، روز مناسبت به آن از پس.شد بازتر موسيقي اجراي
خانمهاي كمكم و كردند برگزار را "ياس گل" جشنواره
.گذاشتند برنامه جشنوارهها دراين نيز ديگر هنرمند
كه شد باعث عرصه اين در هنرمند بانوان ديگر حضور آيا *
آيد؟ بوجود رقابتي جو يك
بانوان حضور هنوز چون.گذاشت رقابت را آن اسم نميشود -
.است كم
برگزار مكانهايي چه در را برنامههايتان معمولا *
ميكرديد؟
.بود سخت خيلي موسيقي برنامه كردن برگزار سال 76 از پيش -
در بنابراين.كرد اجرا برنامه نميشد رسمي جاهاي در چون
اجتماعات سالن در بعد مدتها يا و منازل خصوصي ، سالنهاي
توانستيم... و اسكان ساختمان نويسندگان ، كوي مثل جاهايي
بهتر نظر اين از فضا سال 76 از پس وليكنيم اجرا برنامه
.شد
داريد؟ ديدگاهي چه زنان براي موسيقي اجراي مورد در *
مادر را موسيقي نواي اولين است ، زن خاص موسيقي اصلا -
را آن ميشود چطور پس است ، لالايي آن كه است داده سر
فراموش را مادر يك لالايي ميشود واقعا آياگرفت نديده
!كرد؟
بازتر فضا كه طرف اين به سال 76 از هستيد معتقد آيا *
داشته ، حركتي اگر و است كرده طي را سيرصعودي موسيقي شده ،
پرشتاب؟ يا است بطئي حركتش آيا
... نكرده پيشرفت اصلا ما موسيقي من نظر به -
ميگوييد؟ را سنتي موسيقي كلي بهطور شما *
بخش در بخصوص و ميگويم را سنتي موسيقي كلي بهطور -
.بانوان
چيست؟ علت *
كه مصائبي و مسايل دليل به اولادارد گوناگون علتهاي -
تلاش فقط سالها اين تمام در ما بوده ، موسيقي راه در
ولي !باشيم آن حافظ و نگهداريم را موسيقي اين كرديم
مورد دربياراييم آن به زيوري هيچ نتوانستيم هنوز
نه اينكه براي.است بدتر خيلي وضع كه بانوان موسيقي
نوازنده بانوان نه و !ميسازد آهنگ بانوان براي آهنگسازي
بانوان براي را آهنگي آهنگسازي ، وقتي.داريم زياد ماهر
نتيجه در نميشود ، پخش آنتن روي بر هم چيزي پس نميسازد ،
هنوز ولي ميكند ، كار آدم سال ساليان !ندارد هم بازتابي
نداده بيرون نواري اينكه براي نميآيد ، حساب به حرفهاي
اولين عنوان به است سال هفت من.است بزرگي معضل اين !است
آواز است ، كرده شروع را كارش انقلاب از پس كه خانمي
از بسياري.ميكنم تدريس هم سال شانزده و ميخوانم
به هنوز ولي ميكنند ، تدريس و هستند خواننده شاگردانم
.نميشويم شناخته جامعه اين در حرفهاي موزيسين عنوان
فرهنگي تبادل هنري ، عرصه در پيشرفت براي ميدانيد *
درعرصه هنرمند زنان مورد اين در آيااست مهم بسيار
دارند؟ هم با ارتباطاتي چنين موسيقي
.ندارند باهم ارتباطي هيچ هنرمند خانمهاي متاسفانه !نه-
جلو به را ما نخست وهله در ما يگانگي من عقيده به
كردم ، شروع را كهكارم زماني.ندارد صدا دست يك.ميبرد
آن كه هنرمند خانمهاي از تعدادي با برنامه اجراي براي
همكاري هم با و بياييم گفتم ، و گرفتم تماس بودند ، زمان
موافقت آنها بوده ، كه دليلي هر به متاسفانه ولي.كنيم
هنرمندان آيد ، بوجود شرايطي بايد من نظر به.نكردند
نظر تبادل آورند ، بوجود را كارايي تشكل و آيند گردهم
زمان آن تا كنند ، كمك هم به و باشند داشته همفكري كنند ،
تنهايي به كدام هر ما است ممكنكرد كاري يك بشود
!ندارد فايدهاي ولي كنيم تلاشهايي
شما عقيده به هنرمندان ، گروهي درون مسايل از غير به *
راحتتر هنرمندان تا باشد چگونه بايد بيروني شرايط
دهند؟ انجام را كارشان
يك زن صداي كه شود پذيرفته مساله اين جامعه درون بايد -
نجوا آسماني ، صداي ميتواند زن صداي.نيست غيرعادي صداي
مثبت و تاثيرگذار خيلي ميتواند زن صداي.باشد لالايي و
تا ماكرد استفاده قشنگ و درست ميشود زن صداي ازباشد
كاري هيچ كنيم ، فكر بد زن صداي به راجع كه زماني
.بكنيم نميتوانيم
باشد؟ تاثيرگذار ميتواند چقدر موسيقي خانه شما نظر از *
در بايد ولي هستند ، خيليخوب تئوري و حرف در همه اينها -
عضو موسيقي خانه در تازگي به من.بيفتد اتفاقي يك عمل
و اصراركردند هستند ، آنجا در كه دوستان از يكي.شدم
وقتي و ميشود تمام دارد عضوگيري نميآيي؟ چرا گفتند
من و بودند عضو خواننده خانم دو فقط شوم ، عضو رفتم ،
.بودم نفر سومين
موثر چقدر موسيقي روند ارتقاي در موسيقي آموزش بخش *
فقط حركت يك ادامه براي كه است اين واقعيت بود؟ خواهد
رفيعي جايگاه به هنرمند تا كرد اكتفا اين به نميشود
را نسلي بايد ميكند ، خلق اينكه از غير به هنرمند برسد ،
.باشد حركت آن دهنده ادامه تا كند تربيت
كنم ، قضاوت دوستان ديگر آموزش به راجع نميتوانم من -
آواز گرفتن فرا با فقط شاگردان آموزش خودم عقيده به ولي
را كار اين فرهنگ بايد آموزش دركنار اولا.نميشود تمام
و آواز آموزش كنار در بفهمد ، بايد او.داد ياد او به هم
تا فراگيرد بايد كه دارد وجود ديگر چيزهاي خيلي موسيقي
رديفهاي روي از ميشود را آواز.شود ماندگارتر هنرش
يك نزد آدم چرا ولي گرفت ، ياد نوار روي از يا و قديمي
چيزهاي خيلي ميخواهد كنارش در اينكه براي ميرود ، مدرس
انتقال او به را فرهنگ آن مدرس اگر و بگيرد ياد را ديگر
فرهنگ شناخت.شد نخواهد ماندگار ديگر موسيقي آن ندهد ،
در موسيقي موسيقي ، بزرگان موسيقي ، گذشته موسيقي ،
.است مهم بسيار.. و اسطورهها
تهران ، مكاتب از كداميك در شما آوازي رديف !ملكي خانم *
است؟ واصفهان تبريز
اول ولياصفهان مكتب هم و ميدهم درس تهران مكتب هم -
ميكنم فكر شخصه به البته.ميكنم كار را تهران مكتب
اسكلت اين است ، خانه اسكلت مثل چارچوب يك سنتي موسيقي
زينت و زيور به را آن ميشود بعدا ساخت ، بايد را خانه
.باشند خانه آن زيور ميتوانند گوناگون مكتبهاي.آراست
بفهمد ميتواند بعد گرفت ، ياد را اسكلت اين شاگرد وقتي
آقاي كه اوجي يا و دادند درس طاهرزاده آقاي كه اوجي
.چيست ميدادند ، ياد دوامي
بردهايد؟ بهره استاداني چه محضر از خودتان *
"جهاندار علي" استاد و "ناصحپور نصرالله" استاد با من -
آقاي از را قديميها خيلي تصانيف از بسياري و كردم كار
روي از سالها كه تلاشهايي اينكه ديگر و.گرفتم ياد پايور
زندگيام و عشق همه.دادهام انجام استادان كارهاي
در و ميخوانم و ميدهم درس ساعت ده روزي.است موسيقي
.ميدهم انجام ديگر كارهاي خيلي تدريس كنار
مثلا؟ *
مبحث يك شاگردانم همراه به است سالها مثال بهطور -
.ميكنيم بررسي و تحقيق آن به راجع و ميگيريم را موسيقي
ميكنيم اجرا و ميگذاريم را آهنگهايش باشد ، آهنگساز اگر
با مثلا.ميكنيم دعوت آنها از باشند ، استادان اگر و
... و خرم استاد تجويدي ، علي استاد مثل موسيقي استادان
يا و.برديم بهره محضرشان از و داشتيم ملاقات جلسات
در و ميرويم روحي و جسماني معلوليت مراكز به ماهيانه
در كه ميگويند آنجا مسئولان و ميكنيم اجرا برنامه آنجا
... و ميگذارد مثبتي بسيار تاثير آنها روح
ميآيد؟ كمكتان به كار ارائه در چقدر شعر خواندن *
اشعاري.است اعصار همه حرف شعر اينكه براي.زياد خيلي -
نظر بهاست بينظير و ميزند را دل حرف حافظ اشعار نظير
هرگز منهستند عجين و چفت هم با خيلي موسيقي و شعر من
ميكند ، موسيقي فداي را شعر كه را خوانندهاي آن
خاطر به نبايد را شعر هيچوقت دارم اعتقاد.نميبخشم
خواندن درست البته.هستند هم با اينهاكرد له موسيقي
همراه شعر با موسيقي است قرار اگر و است مهم خيلي شعر
عاطفي بار بايد و شود گذاشته احترام آن به بايد باشد
.كرد بيان درست را شعر واژگان
است؟ چگونه هنر اين مادي وضعيت *
!بد بسيار -
تدريس؟ طريق از حتي *
شرايط ولي ميگذرد ، زندگي تدريس طريق از حال بههر -
فشار مردم بر نميشود و نيست خوبي شرايط مردم ، اقتصادي
كلان شهريههاي بايد كه ندارم اعتقاد بنابراين.آورد
بگيرند ، ياد آواز ميآيند ، كه كساني از خيلي.گرفت
از ولي دارند خوبي بسيار استعداد و قشنگ بسيار صداهاي
.گذشت اينها از نميشود و دارند كمي بضاعت مالي ، نظر
فرهنگي كار صرفا و ندارد حاصلي هيچ هم كنسرتها متاسفانه
.نميشود مالي كمك هم جا هيچ از و است
رياست مجدد شروع و هستيم كابينه تغيير آستانه در الان *
كشور موسيقي متوليان از توقعاتي خاتمي ، چه آقاي جمهوري
داريد؟
بايد بالاخره اينكه داشت ، ميتوان كه توقعي كمترين -
وجود كه است قرار اگر !نه يا باشد داشته وجود زن صداي
و بگيرد صورت آن جهت در بايد حركتهايي يك پس باشد داشته
براي بتوانند آهنگسازان تا باشد اينگونه بايد حركت آن
و.شود پخش موسيقي آن شكلي يك به و بسازند آهنگ بانوان
بانوان كنسرت برنامه اجراي براي بهتري امكانات بايد
.شود ارائه
شما مخاطبان نخستينبار براي جديدتان كنسرت اجراي در *
چيست؟ هستند ، علت مردم عامه
آورد جلو به را تازهكارها و جوانها بايد دركار معتقدم -
جايي يك ميكشد زحمت سالها كسي وقتي.شوند شناخته تا
سكوي يك بايد يعني شود ، باز راهش و بيايد جلو بايد
اين كه است مدرسي هر وظيفه و آورد بوجود برايش پرتابي
چهار با واقع در برنامه اين در و آورد بوجود را پرش سكوي
بهنظر اول نگاه در شايد و هستم همخوان شاگردانم از تا
براي هميشه خنيا گروه چون باشد ، غريب و عجيب بعضيها
كه بود نخستينبار اين و است كرده اجرا برنامه بانوان
.كرد اجرا برنامه مردم عموم براي گروه
آذر فرانك: گو و گفت
فاجعهبار مرگ سال چهارمين انگيزه به
جوان آهنگساز و نوازندهتار رضوي افشين
شد خاموش كه نوايي
چهرههاي از يكي فاجعه به شبيه مرگ از كه است سالي چهار
افشين.ميگذرد ايران سنتي موسيقي قريحه خوش اما ، جوان
و سالگي در 17 و داشت چيره دستي تار نوازندگي در كه رضوي
ترقي پلههاي "تجويدي" و "شهناز" چون گفتهاستاداني به
خلاقيت همراه به را ايراني موسيقي دقيق آموزش و پيشرفت و
و بيمبالاتي براثر بود ، كرده طي سريع بسيار نوآوري ، و
متري چاهي 45 قعر به مجموعه يك يادآوري عدم و اعتنايي كم
و سقوط از پس.بود ماجرا آغاز تازه اين البته.كرد سقوط
فرو وي پاي در چاه قعر در موجود فرغان لوله كه هنگامي
ماموران.كردند كمك تقاضاي نشاني آتش از خانواده رفت ،
ابتداييترين و كمترين با رسيدند ، كه آتشنشانيهنگامي
آن در جوان اين كشيدن بالا كه نحوي به آمدند ، وسايل
هم اورژانس.انجاميد طول به ساعتي چند خود بحراني وضعيت
بيمارستان.ميدهد شريعتيانتقال بيمارستان به را وي
ميشود ، برده آنجا به پيكر زخمي رضوي كه روزي در شريعتي
پرتلاش جوان كه شد آن نتيجه و بود محروم متخصص پزشكان از
و بيمبالاتي اين البته.داد جان تا كند جان كشور موسيقي
تازه مرحلهاي به مرحوم آن پدر پيگيري با بعدها كاهلي ،
دو شد مشخص پيگيريها اين نتيجه در كه نحوي به شد ، وارد
مقصر درصد و 20 تا10 پزشكي نظام و اورژانس مجموعه
.شدهاند شناخته
به رضوي افشين پيگيريها ، اين تمامي با و حال هر در
در كه داشت اميد ميتوان اما نميگردد ، باز هنر دنياي
تمهيدات امكاناتو حداقل رخدادي ، چنين شدن حادث صورت
هنرمندي نه) انسان هر خور در و شايسته صورتي به را موجود
.گرفت كار به (ذوق خوش
را موسيقي رديف سال ميگفتند 8 آنچنانكه رضوي افشين
ميرزا رديف طلوعي ، زيدالله چون استاداني نزد و كاركرد
به دوره اين از پس وي.رساند پايان به را عبدالله
در وي تجربههاي جمله از "ياران" آهنگ و پرداخت آهنگسازي
موسيقي به توجه نيز و پيانو با كار.است زمينه اين
كه بود موسيقي شيفته نوجوان اين علايق جمله از كلاسيك
.كرد خاكش نقاب در روي و نداد مهلتش اجل متاسفانه
اختري يدالله
|