زنان مشاركت ارتقاي فرهنگي موانع
جامعه ، در زنان نقشهاي تعدد و وظايف چندگانگي عليرغم
به نقشاو كه چرا نيست برابر هايمتعدد نقش اين منزلت
به سنگينتر ترازو ، كفه در كدبانو ، مادر ، همسر ، عنوان
در اگر حقيقت در.ميشود شمرده ارجتر با و ميرسد نظر
جمعيت ، سني ساختار مثل جمعيتي عوامل مردان استقلال مورد
تقاضاي و عرضه ميزان جمعيت ، رشد ميزان مهاجرت ، روند
و عرف بانوان ، مورد در است ، كننده تعيين كار ، نيروي
در آنها بازدارنده يا و راهگشا كه است اجتماعي هنجارهاي
.است فرهنگي و اقتصادي اجتماعي ، علمي ، فعاليتهاي
براي انساني حقوق زنفاقد گويا كه غلط برداشت اين
مانع مهمترين بيگمان ميباشد امور ، كليه در مشاركت
جامعه ميشود ، احساس زنان مشارت امر در كه است فرهنگي
را خود حضور زنان حتي است ، كرده باور را غلط برداشت اين
به و ميكنند تلقي نامشروع شغلي ، زمينههاي از بسياري در
فعاليت انتخاب در كه وسيعي حقوق مطالعه و آگاهي از تدريج
.ميورزند امتناع دارند ،
معاش تامين منبع و خانواده نانآور كه هستند مردان اين
مطلق اختيار در مشاغل اكثريت شدهاند ، شناخته خانواده ،
زن ، به نسبت سلطهجويانه نگرشهاي است ، گرفته قرار آنها
مردان انحصار در را..و مديريتي علوم بالاي طراز مشاغل
تصحيح و مشاركت ميزان افزايش كه اين عليرغم است ، درآورده
مسئولان ، و سياستگذاران مدنظر همواره زنان مشاركت الگوي
اجرايي ضمانت عمل در ولي است ، بوده رسمي گفتارهاي در
.است نيافته
بهانه يا و عنوان تحت محيطكاري در مردان و زنان جداسازي
كه ميشود باعث كه محيطكار ، تقدس و پاكي عفت ، حفظ
زنان اجتماعي و حرفهاي دانش و تخصصي سطح افزايش امكانات
زنان عقبماندگي به جداسازي اين نهايت در و رسد صفر به
رشد اگر كه حالي در ميانجامد ، تخصصي و صنعتي امور در
حداقل اعمال و فرهنگي باكار بايد ، باشد ، نظر در فرهنگي
.داشت نگاه پاكيزه را محيط برزنان ، فشار
حتي مردان ، كار نيروي به و ميگيرند كم دست را خود زنان
آن همشان و همسان تجربه و تخصص حيث از كه مواردي در
.ميدهند بهاء بيشتر هستند ،
مدبر و مدير زنان از جذابي الگوي امروزي جامعه در زنان
موقعيتهاي كسب و خودسازي پي در تا ندارند اختيار در
.بشتابند برتر
تبليغاتي عوامل
نقش بر گستردهاي تبليغات و تاكيدات اخير سالهاي طي در
اصلي وظيفه كه تبليغاتي است ، شده انجام زنان غيراقتصادي
اين كه است كرده معرفي همسرداري و مادري را ، زنان
ريشه كه ، همسويي باورهاي و ذهنيتها به توجه با تبليغات
تا مديران و مسئولان شده ، باعث دارد ، ديرينه و عميق هاي
تعبير با زنان ، بهكارگيري از ميتوانند كه جا آن
آن بر علاوه ورزند ، خودداري مقررات و قوانين از سليقهاي
و فني مشاغل زمينه در عمدتا كار بازار نيازهاي چون
كهتصميمگيرندگان است بهگونهاي شرايط ميباشد ، تخصصي
طيف ميان اين در و دارند گرايش مردان بكارگيري در
محروم شغلي فرصتهاي به دستيابي از زنان ، از گستردهاي
در تبليغات انواع تحتتاثير زنان خود ضمنا.ميشوند
شدهاند ترديد و وسواس گرفتار شدت به خود اجتماعي رفتار
حتي آنها ندارند ، را لازم آمادگي حضور ، انجام براي و
مرد و زن كه شرايطي در زن متانت و وقار درجه نميدانند
كنار در كار و آموزش تخصصي ، علمي ، محيطهاي در بايد
اين ميشود ، ارزيابي چگونه كنند ، مساعي تشريك يكديگر
و آموزشي علمي ، محافل در غالبا زنان كه ميشود باعث
وقار و متانت شدن خدشهدار ترس از و بنشينند ساكت شغلي ،
وچراي بيچون تابع و نكنند مشاركت جدلها و بحثها در
.باشند مردانه عقايد و سليقهها
جنسيتي عوامل
براي فقط زن آن برطبق كه جامعه اين خاص سنتهاي بنابر
پسر ابتدا از خانه ، از بيرون براي مرد و شده تربيت خانه
مييابند ، خاص ارزشي يك هر و ميشوند متمايز هم از دختر و
در و ميشده شناخته متمايز و يافته اولويت پسر فرزند
مدرسهاش و رفتار نوع ميزانآزادي ، رشد ، مراحل تمامي
امر اين ميگردد ، تعيين و تنظيم (خواهرش) دختر از جدا
با بودن مرد و بودن زن آن در كه آفريد دوگانه جامعهاي
دور آن طبيعي نتيجه كه ميگرفت شكل جدا ، بسيار خصايلي
بود ، اجتماعي جدي صحنههاي تمام از جامعه از نيمي ماندن
كه انجاميد نژادگرايي نوعي پيدايي در شكاف اين كه چنان
علائم و خصايص براساس انسان دو جدايي آن ويژگيهاي از
محكوم و حاكم انسان دو پيدايي به نهايت در و بود جسماني
.گرديد منجر
بر آنها ذهني باور و نميكنند نقش احساس درجامعه زنان
خواهد و بوده قرون طي كه آنطور ايران جامعه كه است اين
ملي حيات تداوم و ميشود تغذيه مردان كار نيروي با بود
طي در زنان.نيست زمينهها ، تمام در زنان حضور گرو در
در مردسالار بينش و رفتار يافتن شدت شاهد اخير ، سالهاي
اين در كه كردهاند حاصل يقين و بودهاند كاري محيطهاي
.است مردان مطلقه حقوق زمره از مسئوليتها احراز جامعه
براي فقط و است مرده وجودشان در خوديابي و رقابت انگيزه
پيري دوران در بازنشستگي حقوق از استفاده و امرارمعاش
كار ، ميدان در را علمي و شخصيتي رشد آنها ميكنند ، كار
را نفس به اعتماد نتيجه در و كردهاند حذف خود برنامه از
عقيدهاند اين بر مردان و زنان واقع در دادهاند دست از
خارج مشاغل چرخ مردان و كنند خانهداري است بهتر زنان كه
كه فرهنگي ، شرايط اين تحت بنابراين بچرخانند ، را خانه از
خود مشاركت هستند ، مردسالاري فكر طرز تابع نيز زنان
.است محال بلكه دشوار ، امور ، در زنان انگيخته
وقتي است ، استخدام نحوه مورد در جنسيتي تبعيض بعدي مورد
از دسته آن تنها دارد ، وجود شغلي برابر فرصتهاي كه
از بالاتر دانش و تحصيلات واجد كه ميشوند استخدام زناني
در زنان كه است حالي در اين باشند ، خود همكار مردان
دانش و عالي آموزش از پايينتري سطح در مردان با رابطه
رشتههاي از بسياري به ورود از و شدهاند نگهداشته فني ،
.محرومند دانشگاهي
به مديران ، زيرا.است مقام ارتقاي مورد در ديگر ، مورد
استعدادها ، را انساني نيروي گزينش مبناي كه آن جاي
قرار آنان هوشمندي و تجربه و افراد لياقت و تواناييها
فراتر ، زنان ميدهند قرار برجنسيت را كار اساس دهند ،
به اساسا و نمييابند رشد اجازه كاريشان چارچوب حد از
كاهش شدند ، تبديل تصميمگيرندگان و امور صرف مجريان
طي كشور ، از خارج و داخل در زنان علمي ماموريتهاي
مردان مزاياي و پاداش و دستمزد بودن بالا اخير ، سالهاي
را زنان كه است عواملي از زنان ، با برابر كار ازاي در
آن ديگر مهم ، عامل ميكنند دلسرد كارشان ادامه به نسبت
زودتر كه هستند زنان اين ركودها ، و بحرانها موقع در كه
.ميشوند اخراج
تحصيلي و آموزشي عوامل
عاليو درسطوح پسران تحصيل ادامه به والدين بيشتر گرايش
جنسيتي الگوي وجود ايران ، زنان در بيسوادي بالاي ميزان
در را سنتي برداشتهاي آموزشي ، برنامههاي و درسي كتب در
القاء اينطور بچهها ، دختر ذهن به و ميكند تقويت اذهان
را خود نيروي گذشته ، مثل هم آينده جوان زنان تا ميكند
درآمد كم كممهارت ، كارهاي پذيرش سوي به و بگيرند دستكم
.كنند پيدا گرايش پايين ، اجتماعي وجهه با و
نفس به اعتماد و صلاحيت فاقد زنان درسي ، كتابهاي در
در را مشاركت خلا آنان ، حضور اتكاي به بتوان كه هستند
در يافت ، دست همهجانبه توسعه مفهوم به و پركرد جامعه
و ردان___م براي خانه از خارج مشاغل درصد درسي ، 7/89 كتب
هم خانه داخل مشاغل كليه و زنان به آن درصد فقط 3/10
.است زنان برعهده
جريان در مرد و زن بين كار تقسيم هم دبيرستان دوران در
و برتر خاص ، آموزشي پسران ، بود روشن مشخص كاد طرح
مرزهاي و ارزشها حفظ منظور به را مردانه و همهجانبه
كسب است سال هزاران شايد و قرنها يادگار كه موجود شغلي
و امورخانگي در بايد فقط دبيرستاني دختران ولي ميكنند ،
.كنند كارورزي بهداشتي ،
در البته كه دانشگاهي رشتههاي از برخي در تحصيل ممنوعيت
از رشته مثال 78 طور به) است شده كم بسيار اخير سالهاي
قرار مردان انحصار در سال 74 ، در تحصيلي رشتههاي كل
ديگر برخي در دختران به كمي درصد دادن اختصاص و ( داشت
اجتماعي استقلال با والدين مخالفت تحصيلي ، رشتههاي از
از شدن دور تحصيل ، كنار در او كاركردن و دختر دانشجوي
موارد و مناسب خوابگاه كمبود كردن ، زندگي تنها خانواده ،
زنان و دختران براي عالي سطح در آموزشي موانع از ديگر ،
و مسئولان عنايت با اميدواريم.ميرود بهشمار
برداشته زنان مشاركت و پيشرفت موانع كشور ، برنامهريزان
.شوند
فراهاني زماني حميرا
جامعهشناسي ارشد كارشناس
|