فساد نام به معضلي و جامعه
ميربايد را كودكانمان غناچگونه و فقر
نميخواهد انتظامي نيروي:قاليباف سردار
كند محدود را جامعه
مشروع آزاديهاي
مثبت نظر سربازي خدمت به جوانان درصد 57
دارند
اجتماعي تامين سازمان فرهنگي معاون
با بهتر ارتباط راهكارهاي اجتماعي تامين:
ميكند بررسي را بيمهشدگان و كارفرمايان
طبيعي بلاياي از ناشي خسارات از درصد 70
است پيشگيري قابل
ملت پارك در تعزيه مجلس 13
فساد نام به معضلي و جامعه
غوطهور اشتباه و خطا منجلاب به دليل هر به كه انساني هر
خسارت معرض در كه است جامعه معنوي ثروت از بخشي ميشود
به كه ميباشد ما تكتك انساني وظيفه اين و ميگيرد قرار
باشيم داشته خسارتمشاركت اين از جلوگيري در خود سهم
خياباني به موسوم زنهاي از تعدادي قتل گذشته ماه چند طي
از;گرديد جامعه درآحاد تشويش و نگراني موجب ولگرد ، و
با خطاكار اگرچه افرادي محاكمه و دادگاه بدون اينكه
و پيگيري خوشبختانه.ميرسند قتل به يكسان شيوهاي
.انجاميد قاتل دستگيري به انتظامي نيروهاي ممارست
ابعاد از مساله اين اگرچه ندارم را جزئيات به ورود قصد
از معالوصف ميباشد بررسي قابل گستردهاي بسيار
منتج كه عواملي بهدنبال و مينگريم آن به خاص دريچهاي
طرح البته.ميگرديم ميشود اجتماعي ناهنجاري اين به
به قادر مسئولين كه برداشت در را بهره اين حداقل موضوع
ديگر كنار در دريافتيم و نيستند مساله صورت كردن پاك
... و بزهكاري اعتياد ، سرقت ، قتل ، مانند ناهنجاريها
وجود جامعه در فحشاء و خياباني زنهاي بهنام هم مسالهاي
حجتالاسلام.نيست اغماض قابل كميتي هر با كه دارد
دستگيري از قبل درمصاحبهاي مذكور قتلهاي قاضي منصوري
در آنجمله از كردند ، اشاره تامل قابل نكاتي به قاتل
داده نشان ما بررسيهاي":نمودند اظهار مصاحبه از بخشي
نظر از و بودند مشهد شهرستان حاشيهنشين زنان اين است
با حاضرند كه بهگونهاي ميكنند زندگي سختي در مالي فقر
مخدر مواد و پول ناچيزي مقدار خاطر به جاني خطرات وجود
نظافت نكردن رعايت بهخاطر آنان بدهند ، هركاري به تن
عامل ميتوانند فقر و اعتياد در بودن غوطهور و شخصي
(1)"شوند جنسي بيماريهاي سرايت
به آن مطالعه كه نمودند ذكر را مطلبي صحبت ادامه در و
درد به را متعهدي انسان هر قلب ترديد بدون و راستي
مشهد خياباني زنان از بازجويي توضيح ضمن ايشان ميآورد ،
در فقر":گفتند دارند اشتغال كار اين به حاضر حال در كه
كه است زياد اندازهاي به مشهد قتلهاي قربانيان خانواده
يكي سكونت غيرقابل و كثيف خانه به وقتي موارد از يكي در
از قرباني خردسال برادر رفتيم تحقيقات براي آنان از
ادعا وي پدر و بود آورده روي پلاستيك خوردن به گرسنگي
در امرارمعاش براي پولي دخترش شدن ناپديد زمان از ميكرد
(2)."نداشتهاند دست
فرهنگي ، اقتصادي ، عوامل از مجموعهاي است مسلم آنچه
... و ملي انگيزههاي مذهبي ، باورهاي ارزشها ، اجتماعي ،
كمبودي هرگاه و ميآورند بوجود را سالم جامعه يك ساختار
پديد ومشكل ناهنجاري آيد بوجود زمينهها اين از يكي در
اسير خود چنگال در را جامعه كه كژيهايي ميان در ميآيد ،
كمبود و فقر حاصل كه است مواردي جمله از فحشاء مينمايد
فرهنگي فقر اقتصادي ، فقر گرديد ، ذكر كه است عواملي تمامي
حاصل را پديده اين ميتوان بنابراين... و اجتماعي و
ناتواني اوج و نمود بيان فرد يك ارزشهاي تمامي سقوط
به زنان از بعضي نمودن روي.دانست معضلات حل جهت انسان
جهان در تاريخي سابقه قديميترين از شايد كه پيشهاي
و ننگينترين از عينحال در و ميباشد برخوردار
كه دارد بيروني و دروني عوامل آنهاست بيحرمتترين
بخصوص گيرند قرار تحقيق و مطالعه مورد عميقا لازمست
شيوهها از بسياري كه انقلاب از پس و ما اسلامي درجامعه
شعائر اعلام و مذهبي تبليغات.شدند دگرگون ارزشها و
و اختناق با توام و محدود بسيار انقلاب از قبل اسلامي
تاكيد دراجتماعات و جمعي رسانههاي در آنچه.بود فشار
سوي به جوانان بخصوص مردم تحريض و تشويق بر دال ميشد
كه بود فاسدي مردان و زنان از الگوبرداري و غرب از تقليد
در رقابت و تظاهر به ميل ميشدند ، تعريف و ستايش عميقا
رايج ترفندهاي از مادي ظواهر ديگر و البسه تهيه
به مردم تحريك و تهييج جهت سودپرستان و سرمايهگذاران
اسلامي انقلاب.ميرفت بهشمار رنگارنگتر و افزونتر خريد
درهم را نيرنگها و دسايس اين تمامي طومار ناگهان به
وقوع از كه سال از 22 پس امروز ما چرا بهراستي و پيچيد
و دروني فقر شاهد همچنان بايد ميگذرد اسلامي انقلاب
حساس و شكننده قشر آنهم باشيم؟ جامعه از آحادي بيروني
وارث و مسلمانيم كه كردهايم فراموش شايد واقعا.زنان
و ارزنده راهنماييهاي و انساني نكتههاي از سرشار ديني
بحث به سالم ، و خوب زندگي يك به دادن ادامه و انتخاب جهت
رفاه و معيشت حداقل تامين با رابطه در مسئولان وظايف
به كمك موضوع اما نميگنجد مقال اين در كه نميشويم وارد
و متعال خداوند سوي از كه است مواردي جمله از نيازمندان
اموال در خداوند اصولا است ، شده سفارش بسيار دين بزرگان
قرار... و زكات و خمس مانند حقوقي ثروتمندان و اغنيا
:ميفرمايد و كنند كمك نيازمندان به بايد كه داده
حقي آنها اموال در والمحروم ، للسائل حق وفياموالهم"
(ص) خدا رسول از يا و (3)"است شده مقرر محروم و سايل براي
و بخوابد سير شكم با كه كسي" فرمود كه شده روايت
شهر در و است نياورده ايمان من به باشد گرسنه همسايهاش
به قيامت روز در خداوند بخوابد گرسنه نفر يك كه آبادي و
(4)."كرد نخواهد لطف نظر آنها
و سفارش اينهمه وجود با مسلمانان ما كه است چگونه پس
.ميگذريم بيتفاوت يا و بيخبريم خود همسايه حال از حديث
قاضي اظهار بنابر كه مقتوله اين خانواده هرحال به
بناچار كه ميبرند بهسر فقر از درجه اين تا فوق قتلهاي
يك حتي فاقد آيا ميخورد پلاستيك آنها خردسال فرزند
اطلاعي سختشان روز و حال از كه ميباشند خير همسايه
از درجهاي به ناكرده خداي ما جامعه يا و باشد؟ داشته
داده دست از را خود اهميت همسايه مرگ كه رسيده بيتفاوتي
است فقر فحشاء متعدد عوامل از يكي كه وجودي با است؟
زن يك چرا كه است مطرح سئوال اين باز اقتصادي فقر آنهم
خود آبروي فروش به حاضر فقر داشتن باور و فقر دليل به
كه زنان اين از اقشاري ميان در كمبود احساس اين و ميشود
عواملي چه ميشود؟ مشاهده هستند هم جامعه بالاي سطوح در
مسابقه است؟ شده وحشتآور استغناي عدم حس اين موجب
مطلوب و مرغوب زندگي و خانه تهيه و ثروت و مال جمعآوري
طي عدم به وادار گاه را زندگي رهروان كه است آفتي چگونه
سرقت ، مينمايد؟ صبر دادن كف از و شرعي و صحيح طريق
شتابزدگان بعضي كه است طرقي.. و قتل بزهكاري ، فحشاء ،
و مينمايند انتخاب اندوخته و مال گردآوري جهت كمايمان
زماني بدانيم ، مقصر را افراد اينگونه تنها است بيانصافي
فيلمهاي در سينما و تلويزيون بخصوص ما رسانههاي كه
با افزونتر خوشبختي از سخن تجاري تبليغات يا و معمولي
آخرين مبلماني يا و همراه تلفن يا و بالاتر مدل اتومبيلي
بعضي چگونه مينمايند ذكر خانواده رفاقت بر دليلي را مدل
مقابل در باشند؟ امان در ميتوانند سراب اين وسوسه از
با را (ع) مومنان امير جمله اين تحريك و تبليغ كوه اين
، بالرزق لكم قدتكفل":فرمود كه گفتيم بلند صداي كدام
(5)."است كرده ضمانت را روزيهايتان خداوند
مشكلات بررسي به نسبت عميقي بازنگري به نياز بنابراين
هرروز و مييابد رشد فزايندهاي بهطور كه مردم اقتصادي
.دارد وجود ميشود عميقتر جامعه ميان در طبقاتي فاصله
سالم ، و كاذب غير مشاغل به سهلتر دستيابي امكان همچنين
و باورها تعميق جهت فرهنگي ابزارهاي از بهرهگيري
غني فرهنگ با منطبق و مطلوب الگوسازيهاي مذهبي ، ارزشهاي
كه انساني پاك فطرتهاي و ايمان تقويت ايراني ، و اسلامي
بهوديعت آدميان تمامي وجود در استثنا بدون خداوند
سالمسازي جهت ميتوانند ديگر راهكارهاي بسياري و گذاشته
و كژيها شاهد بتدريج غيراينصورت در باشند موثر جامعه
افزونتري انساني سرمايههاي دادن دست از آن بهدنبال
.بود خواهيم
و تواناييها از دارند حق و ميتوانند كه انسانهايي
سود ديگران به مثبت جهت در و ببرند سود خود استعدادهاي
و خطا منجلاب به دليل هر به كه انساني هربرسانند
كه است جامعه معنوي ثروت از بخشي ميشود غوطهور اشتباه
ما تكتك انساني وظيفه اين و ميگيرد قرار خسارت معرض در
داشته مشاركت مهم امر اين در خود سهم به كه ميباشد
.باشيم
طاهري معصومه
:پانوشتها
- 2/ صفحه 14 "ايران روزنامه" مرداد 1380 سهشنبه 2 - 1
وافي ، - 4/ آيه 19 ذاريات مباركه سوره - 3/ منبع همان
خطبه نهجالبلاغه ، - 5/ صفحه 96 جلد 1 ،
ميربايد را كودكانمان غناچگونه و فقر
و ميشكفند صبح گلهاي وقتي ميكند ، طلوع خورشيد وقتي
خانه از كودكي ميرساند زمين به را اشعهاش اولين خورشيد
سرپناهي.است چشيده را گرسنگي تلخ طعم او.ميگريزد
آباد ناكجا راهي خيالي دنياي به دستيابي براي و ندارد
غذاست سير شكم يك خوردن دنيا در آرزويش بزرگترين.ميشود
و ميكند تجربه را پليدي و زشتي آرزويش به رسيدن براي و
بازگشتي راه ديگر كه ميگيرد فاصله آنقدر پاكي و ازخوبي
اوليه نيازهاي تامين براي كودكي دوباره فردا.نمييابد
ابتدائيترين تهيه براي و ميگريزد خانه از خانوادهاش
خوب و ميشود ديگري دنياي وارد راحتي به زندگي خواسته
.كند طراحي را شيطاني نقشههاي چگونه كه ميگيرد ياد
.اوست براي خوبي خوابگاه پاركها كنج و خيابان سنگفرش
ميشود كبود سرما تازيانههاي درزير نازكش پوست شبها
در.بشكند را غرورش خانه به بازگشتن با نميخواهد اما
را صداقت معني ديگر.ميكند حكمراني فقر او خانه شهر
كرده نابود را صداقت ريشه "فقر"ديريست كه چرا.نميفهمد
.بياعتبار را پاك دستهاي و
گرسنگي كه چرا نميفهمند را آبرو معني دختران گاه
زير در را وجودشان پناهي بي و است ربوده را آنها غريبانه
خورده پيوند نيرنگ و دروغ با نگاهشان.لگدكوب خود گامهاي
را نالههايشان صداي و نميبيند را اشكها كسي.است
.نميشنود
جان غريبانه رنجها ديوارهاي پس در كه را سايههايي كسي
زير در كه را دستهايي كسي.نميكند باور ميسپارند
.نميكند باور ميشوند نابود فقر تازيانههاي
كشيده فلك سربه كاخهاي در كه آنان ميان است عميقي فاصله
فقير كوچههاي كوچهپس در كه آنان با ميكنند ، خوشگذراني
اين و ميزنند پا و نيستيدست و فقر منجلاب در شهر
جوانهزدن و فساد شدن شعلهور براي است خوبي فرصت فاصله
.صداقت و پاكي شدن بيرنگ و بزهكاري
فراموش را خدا كه آنجا شهرمان از ديگري نقطه در فردا
نه بار اين اما ميگريزد خانه از جواني دوباره ميكنند
و زرق بلكه است چشيده را گرسنگي طعم كه خاطر اين به
او.ندارد مفهومي برايش پول.ميدهد آزارش زندگي برقهاي
و ميرود اروپايي سفرهاي.ميكند عوض را اتومبيلش سال هر
ميگريزد او.ميپردازد هنگفتي مبالغ سگش غذاي تهيه براي
تا ميگريزد او.شود كاسته زندگيش يكنواختي از اندكي تا
با او محيطبيابد ديوار سوي آن در شايد را مهرباني
آشنا تادستي ميگريزد و است بيگانه احساس و عاطفه
.بيابد را مهربان ونگاهي
كه آنها سالهايش و همسن اما نامحرمند او براي خانه اهل
.صميمي و آشنا يافتهاند آرزوهايشان مامن را خيابانها
.ميگيرند فاصله پاكيخود شهر از و ميگريزند آنها
آنجا در آنهاآنهاست انتظار در شهر از خارج مخروبههاي
شمع همانند فنا و نابودي بر تكيه با پليدي دست در دست
ديگر.ميشوند فراموش يادها هميشهاز براي و ميسوزند
نه بار اين اما شدهاند قرباني زيرا ندارند بازگشتي راه
آنها.مردهاند و شدهاند قرباني آنهاگرسنگي خاطر به
ديار درشدهاند زندگي زرقوبرقهاي و ثروت پول ، قرباني
مرده كه ديريست احساس و عاطفه و ندارد معنايي عشق آنان
ميربايد را كودكانمان ثروت و فقر بدانيم بيآنكه ما.است
فقر ميسازد ، تجربه با عصيانگراني مردانمان و زنان از و
كودكي كه روز آن و ميگذرد خود معقول حد از كه زمان آن
همسايه زباله سطل از دختركي و مينهد بالين بر سر گرسنه
و ميبازد رنگ صداقت و پاكي ميخورد ، را غذايي باقيمانده
نيازهاي رفع براي چگونه كه ميگيرند ياد كوچك انگشتهاي
ديگرنميتوان اينجا.دهند انجام هولناكي جنايات اوليه
براي جايي است حاكم فقر كه آنجا.گفت سخن معنويت از
خود معقول حد از ثروت كه روز آن و نميگذارد باقي ايمان
عشق ، كه طوري ميكند رشد سرطاني غده همانند و ميگذرد
ميكند نابود خود چنگالهاي زير در را مهرباني و محبت
ديگر امروز.ميشود آماده فساد شدن شعلهور براي زمينه
كنار در بلكه نيستند جامعه فقير طبقات تنها فساد عاملين
ميزنند دست هولناكي جنايات به گرسنگي خاطر به كه آنان
از گريز براي زندگيشان ، در تنوع براي كه كساني هستند
بسا چهميزنند جنايات فجيعترين به دست زندگي تجملات
براي باشند وسيلهاي تا ميشوند كشته كه بيگناهي كودكان
مرمرين ديوارهاي پس در عمري كه آنان خاطر آسودگي و تفريح
.گذراندهاند روزگار
نميخواهد انتظامي نيروي:قاليباف سردار
كند محدود را مشروعجامعه آزاديهاي
نيرو اين:گفت انتظامي نيروي فرمانده:اجتماعي گروه
بگذارد قانون از فراتر را پا كه نيست اين بهدنبال
فراتر را پا نيز ديگران كه داد نخواهد اجازه هرگز و
.بشكنند را اسلامي جامعه حرمت و گذاشته قانون از
مراسم در قاليبافديروز پاسدارمحمدباقر سرتيپ
:همدانافزود استان نيرويانتظامي شهداي يادواره
چون بگذارد ، قانون از فراتر را پا ندارد حق هيچكس
راضي امر اين به رهبري معظم مقام و مردم شهدا ،
.نيستند
قضائيه ، قوه ضابط بهعنوان انتظامي نيروي:گفت وي
محتاج كشور ، در امنيت برقراركننده و اجتماعي ناظم
.است مجلس و دولت قانوني حمايتهاي و مردم اعتماد
مصوبههاي اجراي شك بدون:كرد خاطرنشان قاليباف
محسوب انتظامي نيروي ذاتي وظايف از مجلس و دولت
.است شده سپرده فراموشي به آن از بخشي كه ميشود
در قوانين از بخش كدام اينكه به اشاره بدون وي
:افزود است ، شده سپرده فراموشي به انتظامي نيروي
شده فراموش بخشهاي اين احياي درصدد انتظامي نيروي
.پيشببرد به بيشتر هرچه را جامعه امور بتواند تا است
به قانون اجراي:كرد تاكيد انتظامي نيروي فرمانده
نيروي و نيست منافععمومي با تضاد در وجه هيچ
محدود را جامعه در مشروع آزاديهاي ندارد بنا انتظامي
افرادي كه نميدهيم اجازه البته:داد هشدار وي.كند
بگذارند قانون از فراتر را پا آزادي از سوءاستفاده با
.كنند تعرض جامعه حقوق به و
بهعنوان انتظامي نيروي:كرد تاكيد مسئول مقام اين
با منطقي ازراههاي استفاده با اجتماعي نظم نگهبانان
مردم اجتماعي حقوق به تعرض و قانونشكني هرگونه
.ميكند برخورد قاطعانه
در روز يك انتظامي نيروي وظيفه:گفت قاليباف
نيز اكنون و بود انقلاب از دفاع و جنگ ميدانهاي
.دارد بهعهده را ارزشها از دفاع و امنيت برقراري
رهبري معظم مقام كه همانگونه:كرد تاكيد وي
و هستند ديني مردمسالاري خواستار ما مردم فرمودند ،
مردم خواسته اين نگهبان را خود انتظامي نيروي
در توسعه:گفت سخنانش از ديگري بخش در وي.ميداند
و دارد نياز امنيت بهعنوان بستري به زمينهها تمام
فرهنگي ، بعد در چه و مادي بعد در چه پيشرفتي هرگونه
.است پايدار امنيت مرهون
انتظامي نيروي شهداي توصيف و تجليل با قاليباف ،
ياد موظفيم ما:افزود كشور شهداي مظلومترين بهعنوان
زندگي همه كه داريم ، چرا نگه زنده را عزيزان اين
.شهداست مديون ما
مثبت نظر سربازي خدمت به جوانان درصد 57
دارند
سوي از گرفته انجام نظرسنجي براساس:اجتماعي گروه
به نسبت جوانان درصد جوانان ، 7/56 ملي سازمان
در نظرسنجي اين.دارند مثبت نظر سربازي خدمت انجام
در گذشته سال جواناواخر گفتگوي ملي قالبطرح
.شد انجام سال تا 19 جوانان 14 بين و سراسركشور
به ديروز خراسان در جوانان ملي سازمان نماينده
نظرسنجي اين در پسر جوانان سهچهارم حدود:گفت ايرنا
براي آمادگي نوعي وظيفه نظام كهخدمت گفتهاند
مناسب ، شرايط در حاضرند و ميكند ايجاد جوان در زندگي
:افزود غياثي حسين محمد دكتر.بروند خدمت به داوطلبانه
جوانان سوي از سربازي خدمت خريد طرح ميزان شاخص
.است بوده درصد 1/35
جوانان كه است اين گوياي مطلب اين:گفت وي
بهطوريكه دارند ، منفي نگرش طرح اين به نسبت
پاسخدهندگان ، چهارم سه حدود سنجي نظر اين براساس
نفع به فقط را سربازي خدمت دوره خريد طرح
وضعيت به نسبت:افزود وي.كردهاند عنوان ثروتمندان
اين جوانان اكثر ارزيابي وظيفه نظام خدمت كنوني
و اخلاقي ارزشهاي تقويت باعث پادگانها محيط كه است
خدمت دوره طول ضمن در و نميشود جوانان در ديني
.نيست مناسب وظيفه نظام
ديگر درباره خراسان در جوانان ملي سازمان نماينده
دوره جوانان از درصد گفت35 نظرسنجي اين گويههاي
.دانستهاند جوان عمر كردن اتلاف را سربازي
اجتماعي تامين سازمان فرهنگي معاون
با بهتر ارتباط اجتماعيراهكارهاي تامين:
ميكند بررسي را بيمهشدگان و كارفرمايان
و اجرايي دستگاههاي رابطينبيمهاي همايش:اجتماعي گروه
.شد برگزار اجتماعي تامين سازمان با تابعه سازمانهاي
فرهنگي معاون رستميان ابراهيم همشهري ، خبرنگار بهگزارش
خبرنگاران با گفتوگو در اجتماعي تامين سازمان اجتماعي و
كه دارد بيمهشده ميليون اجتماعي 26 تامين سازمان:گفت
گفت ميتوان و ميگيرد پوشش تحت را كشور كل جمعيت 40درصد
.دارند قرار سازمان اين زيرپوشش شهرنشيني جمعيت درصد 68
ميليون مجموع 34 در بيمهاي سازمانهاي تمامي افزود ، وي
جمعيت بقيه و دادهاند قرار پوشش تحت را كشور جمعيت از
نظام واقع در و ميباشند بيمهاي پوشش هرگونه فاقد عملا
درماني ، خدمات نظر از مردم ، آحاد براي بايد اجتماعي تامين
ايجاد را لازم تسهيلات خدمات ديگر و بازنشستگي حمايتي ،
.كند
ارتباط نميتواند سازمان اينكه دليل به:افزود رستميان
بايد باشد داشته پوشش تحت افراد تمامي با چهره به چهره
برقرار ارتباط دستگاهها و اصناف مدني نهادهاي طريق از
وي.باشد آن منطقيسازي و مردم مطالبات دنبال به و كند
همين به دادن بها جهت در گامي را بيمه رابطين همايش
واحد هزار تهران 350 در حاضر حال در گفت و دانست سياست
سطح ارتقاء با اميدواريم كه دارد وجود كارفرمايي
متقابل انتظارات و مشكلات بتوانيم بيمه رابطين آگاهيهاي
تامين سازمان:افزود وي.سازيم برطرف را سازمان از
ارتباط مشخص برنامههاي قالب در دارد قصد اجتماعي
و تشكلها با را مستمريبگيران و بازنشستگان كارفرمايان ،
.كند منطقي را آنها انتظارات و كند برقرار رسمي نمايندگان
منابع امكانات ، مورد در گزارشها:گفت پايان در رستميان
ارتباط طريق از بتوانيم كه شده تهيه تشكلها از فهرستي و
.كنيم پيدا راحتتر را مردم مشكلات حل راههاي آنها با
طبيعي بلاياي از ناشي خسارات از درصد 70
است
پيشگيري قابل
غيرمترقبه حوادث ستاد مسئول:اجتماعي گروه
از ناشي خسارات از درصد گفت70 تهران استانداري
پيشگيري قابل زلزله و سيل قبيل از طبيعي بلاياي
.است
تهران استان شهرداران همايش حاشيه در جهانبخشي علي
جمهوري خبرگزاري خبرنگار با گفتگو در لواسان در
علاوه تهراني شهروندان اخير سالهاي در:افزود اسلامي
رنج نيز شهر هواي آلودگي مشكل از خشكسالي و سيل بر
در رود ، پيش منوال همين وضعبه اگر كه ميبرند
.شد خواهند مواجه بيشتري مشكلات با نزديك آينده
از پيشگيري جهت دولت و مردم:داشت اظهار جهانبخشي
دولت سوي از اگر و دارند موثري نقش بلايا اين بروز
گيرد ، مي صورت دقيقي سرمايهگذاري
.داد كاهش را حوادث گونه اين آثار عمده توان
برگشت دوره زلزله و سيل پديده:كرد خاطرنشان وي
اساسي كارهاي زمينه اين در نتوانيم اگر و دارند
سيل زيانهاي از بيش خساراتي متحمل دهيم ، انجام
.شد خواهيم لواسانات در اخير سيل و گلستان استان
و مسيل كيلومتر هزار چهار اكنون هم:افزود جهانبخشي
هزار دو كه دارد وجود تهران استان در رودخانه
با:گفت وي.است شده تعريف و فعال آن كيلومتر
جلوي ميتوان فني مشخصات با مقاوم سازههاي احداث
.گرفت زيادي حد تا را احتمالي جاني و مالي خسارات
تهران استانداري غيرمترقبه حوادث ستاد مسئول
شدن جاري از ناشي خسارات جبران براي:كرد اضافه
ريال ميليون و 300 ميليارد دو لواسانات در اخير سيل
ميليون و 100 ميليارد يك و عمراني اعتبارات بخش از
بلاعوض و يارانهاي صورت به تسهيلات محل از ريال
.ميشود پرداخت ديدگان خسارت به
گزارشي ارسال با گلستان پزشكي علوم دانشگاه ديگر سوي از
راه در موجود كمبودهاي و مشكلات بهداشت ، وزير به
به.كرد تشريح را گلستان استان سيلزدگان به امدادرساني
پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، وزارت عمومي روابط گزارش
براي را زمينه كه سالم آشاميدني آب به دسترسي كمبود
تانكر كمبود ميكند ، فراهم اسهالي بيماريهاي به ابتلا
كمبود منطقه ، در بهداشتي و سالم آب توزيع و ارسال جهت
كمبود خانوادهها ، سطح در استفاده جهت سوختي مواد
كمبود سيلاب ، مسير روستايي مناطق در لجنكشي تجهيزات
ضد و گندزدايي جهت سمپاش موتور كمبود و غذايي مواد
و كمبودها مهمترين جمله از آلوده مناطق كردن عفوني
گزارش گلستان استان سيلزده مناطق به امدادرساني مشكلات
.است شده
سيلزدگان ابتلاء از پيشگيري منظور به و راستا همين در
گلستان پزشكي علوم دانشگاه رودهاي حاد بيماريهاي به
به سيلزده مناطق به آموزشي تيمهاي اعزام به اقدام
و آشاميدني آب كردن عفوني ضد چگونگي در مردم آموزش منظور
.است كرده آموزشي تراكت هزار از 20 بيش توزيع
و استان اورژانس 115 نيروهاي فراخواني ضمن دانشگاه اين
روستاهايي به چرخبال توسط درماني بهداشتي تيمهاي اعزام
نياز مورد ملزومات بود ، شده قطع آنها ارتباطي راههاي كه
سمپاشي ، پمپ كار ، لباس گندزدا ، مواد پركلرين ، دارو ، شامل
به استان بهداشت مركز از را غذايي مواد و پتو و چادر
.كرد ارسال منطقه
عمليات اتمام با كه است آن از حاكي رسيده گزارشهاي
سيلاب تخليه و روستايي و شهري مناطق گندزدايي و سمپاشي
كفكش ، پمپهاي توسط درماني بهداشتي واحدهاي در موجود
سيل قربانيان اجساد نگهداري منظور به سردخانه تامين جهت
و بهداشت شبكه و فرمانداري و قانوني پزشكي سازمان با
.است گرفته صورت لازم هماهنگيهاي گنبد شهرستان درمان
ملت پارك در تعزيه مجلس 13
روز كه جوان تعزيهخواني آئين نخستين پاياني مراسم در
ملت پارك در ساعت30/20 در و ماه 80 شهريور يكم پنجشنبه
سازمان مسئولان از جمعي حضور در ميشود ، برگزار تهران
اعلام داوران هيات آراي نتايج تهران شهرداري هنري فرهنگي
.شد خواهد
ده در "س" فاطمه حضرت شهادت سالگرد مناسبت به همچنين
.شود اجرامي تعزيه مجلس ملت ، 13 پارك نقطه
|