نمايش كارگردان زارعي كوروش با گفتوگو
به امروزي نگاه "ميخواند
كه فيروزهاي"
نمايشي آيينهاي
نامناسب سالنهايي
خداحافظ ، و سلام نمايش به نگاهي
بهرام كارگرداني به و فوگارد آثول:نوشته
منظوري چه به متن حذف مزيدي صادقي
ميگيرد؟ صورت
معرفي تعزيهجوان آيين نخستين برگزيدگان
شدند
نمايش كارگردان زارعي كوروش با گفتوگو
به امروزي نگاه "كهميخواند فيروزهاي"
نمايشي آيينهاي
به را انسان كه مراسمي.هستند مردم اعتقادات جزء آيينها
يك به انسان كه زماني شايد.ميكند اميدوار زندگي
با بتوان ندارد هويت كه ميكند احساس و ميرسد بيهويتي
رساند پويايي يك به را وي آيينها سمت به حركت
;اشاره
سبب نمايشي ، قوي ساختار با نمايشي آيينهاي از برخي وجود
و ظريف آشنايي كه تئاتر كارگردانان از برخي تا است شده
نمايشي عناصر از استفاده با دارند ، آيينها اين با دقيقي
.گيرند بهكار خود نمايشي ساختار در را آن محلي ، آيينهاي
سال چند در كه ست كارگردانها اين ازجمله زارعي كوروش
بهانه به وي با.است برده بهره نمايشي امكان اين از اخير
انجام گفتوگويي "ميخواند كه فيروزهاي" نمايش اجراي
.ميخوانيد كه است شده
اصلي انگيزه و دارد مضموني چه "ميخواند كه فيروزهاي"
بود؟ چه اجرا براي متن اين انتخاب
شده بنا هرمزگان مردان رسوم و آداب براساس نمايش مضمون -
منطقه اين رسوم و آداب با و جنوبي خودم كه آنجا از.است
از.كردم انتخاب اجرا براي را متن اين هستم آشنا بهخوبي
پرداخته آنها به نويسنده كه اصلي موضوع دو وجود ديگر طرف
ناخدا كه تفكري ابتدا.شد سبب را متن اين انتخاب بود ،
جاري جزيره مردم بين را تفكر نوع اين ميكند سعي و دارد
بين كه را اشتباهي ايدئولوژي بدينوسيله و كند ساري و
عنصر يك بهعنوان ناخدا ;ببرد بين از افتاده جا اهالي
و آورد بهوجود جامعه در را اصلاحاتي است قرار اصلاحطلب
نوع اما ميكند ، فدا را خود اينكه وجود با پايان در
نوعي داستان كه بود اين دوم دليل.ميشود ماندگار تفكرش
خود زيرين لايههاي رادر جوان بهنفس اعتماد و باورپذيري
را آنها و كنيم اعتماد جوانها به اگر كه ميپذيرد و دارد
را كارهايي ميتوانند بحراني و سخت شرايط در بگيريم ، جدي
را نسل اين هيچوقت اينكه واسطه به كه دهند انجام
آنها از نميگيرند ، جدي كمسني و كمتجربي بهخاطر
ناخداسكان ميبينيم ، نمايش اين در ما.نميرود انتظار
به كه گرهي كردن باز براي خود و ميسپارد جوان دست به را
هرگز اما ميرود ، آب درون به كرده گير لنج سكان
و ميگردد ناخدا اين جايگزين جوان و برنميگردد
.ميشود او تفكر ادامهدهنده
بگوييد؟ مراسم اين داستان درخصوص
دريا به رفتن براي ناخدا يك تصميم به مربوط داستان -
زيرا مخالفند ، آن با اهالي اكثر كه رفتني.ميشود
بين از همه و ميشود روبهرو الهي عذاب با معتقدند
هدايت كه ميخواهد ابوت ناخدا از جزيره شيخ.ميروند
نرود ، دريا به كشتي اگر زيرا بگيرد ، بهعهده را كشتي
تصميم او.ميشوند روبهرو معيشتي مشكل با جزيره مردم
نفرين مسير اين مردم اعتقاد به كه برود مسيري از ميگيرد
اين ناخدا اما.ميروند بين از همه بروند اگر و است شده
و ميكند انتخاب بودن بهتر و بودن نزديك دليل به را مسير
تفكر و است غلط اوهام و تفكر يك تصورات اين ميكند ثابت
.ميكند جاودانه را خود
در دگرگوني و استفاده با اندازه چه تا ميكنيد فكر
استفاده دراماتيك آثار در آنها ويژگيهاي از بتوان آيينها
كرد؟
مذهبي ، آيينهاي از آمدن بهوجود بدو از هميشه تئاتر -
استان همچنين.است برخاسته مردمي باورهاي و اعتقادي
آيين بخواهيم اگر البته.است آيينها اين از مملو هرمزگان
اما.كنيم كار بايد بسيار بدهيم ، قرار كار دستمايه را
يك آيين ما تا ميشود باعث آيينها همين از استفاده
پايتخت در من مثلا و بشناسانيم ديگر جاهاي به را منطقه
حتي و ببينند را آن مردم و ببرم صحنه روي را تئاتر اين
يك را ملي هويت و ببريم مرزها خارج به آنرا ميتوانيم
داشته خودمان باهويت ملي تئاتر يك و برده جلوتر قدم
.شود استفاده درست آيينها اين از كه شرطي به البته باشيم
!چرا؟ بود ، نشده پرداخته خوب آيينها به نمايش اين در اما
در و كنيم حركت آيينها و نمايش راستاي در كرديم سعي ما -
.باشد نمايش خدمت در آيينها از دراماتيك استفاده حقيقت
و مذهبي جنبه بيشتر اجراميشود ، ما منطقه در كه مراسمي
مراسمي كشور جغرافياي و فرهنگها اكثر در.دارد نيايشي
كاملا نيز آيين اين.است همراه نيايش با كه دارد وجود
.دارد وجود آن در معنوي نگاه يك و مذهبي تفكر و انديشه بن
اين سمت به نيز ملوديها و مولوديخواني و موسيقي تمام
مراسم اصلي اركان از يكي موسيقي زيرا.دارند حركت تفكر
در كه مراسمي مثلا.است مراسم اين خدمت در و آييني
اهالي ، كه است مراسمي ميشود ، اجرا اول صحنه ابتداي
دريا از و ميسپارند دريا به سالم را كشتي ساكنان
اين.برگرداند آنها به سالم را امانت اين كه ميخواهند
از كوچكي بخش در ما.ميكشد طول ساعت سه يا دو مراسم
در لنجي اگر آن در كه كرديم استفاده ظرفيت اين از نمايش
بهعنوان باد و ميكنند برپا مراسمي برنگردد ، مقرر موعد
ساحل از و ساحل به دريا از را پيغام و ميكند عمل پيك يك
هم حال از طرف دو هر وسيله بدين تا ميآورد دريا به
.شوند باخبر
دارد؟ همخواني امروزي مسائل با آيينها اندازه چه تا
را انسان كه مراسمي.هستند مردم اعتقادات جزء آيينها -
يك به انسان كه زماني شايد.ميكند اميدوار زندگي به
با بتوان ندارد هويت كه ميكند احساس و ميرسد بيهويتي
همانگونه.رساند پويايي يك به را وي آيينها سمت به حركت
ميشويم ، روبهرو مشكلي با كه ماها از كدام هر زمان هر كه
پس.شود باز تاگرهها ميشويم متوسل و ميكنيم توكل
عمل تكيهگاه يك صورت به منطقه هر ساختار در آيينها
كاتاليزور يك شكل به آيين نيز نمايش اين در.ميكنند
به كهنگي بوي و رنگ وقت هيچ آيينها نظرم به.ميكند عمل
بزرگترين.دارند را خودشان خاص ويژه كار و نميگيرند خود
.است حج مراسم همين دارد ، وجود ما دين در كه آييني
وحدانيت به و كرده شركت آن در متحدالشكل همه كه مراسمي
.ميرسند
رفت ، صحنه روي به پيش سال كه "سقف در آينه" نمايش در
سمت به نميكنيد تصور بوديد ، پرداخته آييني مسائل به شما
ميرويد؟ كليشه
ژانر يك در اما بود ، آييني و سنتي نيز نمايش آن البته -
فيروزهاي" نمايش در كه نگاهي آن با متفاوت بانگاهي و
.دارد وجود "ميخواند كه
مراسم راس در اميرالمومنين و اطهار ائمه نمايش اين در
در ولي دارد ، وجود آن در مذهبي نگاه يك و دارند قرار
ويژههاي كار با آييني مراسم به "سقف در آينه" نمايش
و سنت به حقيقت دربود شده پرداخته مردم روزمره زندگي
جواب در البته.بود شده نگريسته مدرن ، نگاه يك با آيينها
نبايد كه دارم عقيده نيز خودم كه بگويم بايد شما سوال
كسب هم ديگر ژانرهاي در بايد و بروم آيينها سمت به زياد
با بايد بدهم انجام سنتي كار بخواهم اگر حتي كنم ، تجربه
.بروم آن سمت به مدرن نگاه يك
از آيا كه دهيد توضيح نمايش آخر موزون حركات درباره
كرديد؟ استفاده "زار" مراسم
اين.نداريم زار مراسم بهعنوان چيزي نمايش اين در ما -
طرح اينكردم طراحي خودم كه است نيايش نوعي حركات
يك حركت اين.است كارگردان يك بهعنوان خودم فكر زائيده
. ميكند ايجاد صحنه در را معنوي فضاي
بنان مژگان:از گفتوگو
نامناسب سالنهايي
مختاباد ابوالحسن سيد
نمايشي امكانات برخي از تا داد دست فرصتي گذشته هفته
.كنيم ديدن روزه يك فشرده سفر يك كرمانشاهدر شهرستان
آنها از كه دارد وجود سالن به 10 نزديك كرمانشاه شهر در
بهرهبرداري نمايش اجراي براي موقت يا دايم صورت به
با هم آن سالن ، دو تنها سالنها اين ميان از.ميشود
چون قابليتهايي ;دارند را نمايش اجراي قابليتهاي اغماض ،
صدا آكوستيكو مناسب وضعيت و نوري امكانات صحنه ، عمق
اجراي و تئاتر كار به كه آن از بيش سالنها بقيهدهي
.ميآيند ميزگرد و سخنراني اجراي كار به بيايند ، نمايش
اصغر علي با كه كوتاهي مصاحبه و ديدار در چه اگر
گرفت ، صورت استان اين ، امنيتي سياسي معاونت جمشيدنژاد ،
است احداث دست در تئاتر مناسب سالني كه شنيديم ايشان از
كرمانشاه استان مسئولان در كه جديتي با اميدواريم كه
ساماني فرهنگي ، مجموعه اين ساخت كار دارد وجود
.درخوريابد
نظر به شهر اين سالنهاي از ديدار در كه نكتهاي اما
حتي و شهرها ساير سالنهاي در اتفاقا كه رسيد نگارنده
تكرار مشابه صورت به تهران فرهنگسراهاي از برخي سالنهاي
تاسفميخورد آدميآنهاست استاندارد غير ساخت است ، شده
ميشود ، صرف وقت و هزينه و بودجه و امكانات همه اين كه
تئاتر كارشناس و متخصص چند از ازمشورتخواهي دريغ اما
حضوري با كه آرشيتكت و مهندسانمعمار از مددخواهي يا
صرف درست مسيري در بودجه همه اين شوند سببمي ساعته چند
مديريت سكان آينده در كه كهمديراني اميدشوند هزينه و
شوراهاي محترم اعضاي نيز و ميگيرند دست به را شهرها
افزون دقتي تالارها و هنري مراكز ساز و ساخت در شهرها ،
.دارند روا را
خداحافظ ، و سلام نمايش به نگاهي
بهرام بهكارگرداني و فوگارد آثول:نوشته
منظوري چه به متن حذف مزيدي صادقي
صورتميگيرد؟
در فوگارد آثار ديگر همچون خداحافظ و سلام نمايشنامه
نژادها ساير بر سفيدپوستان سلطه و نژادي تبعيض حيطه
نشانگر و درآمده تحرير رشته به آفريقايي سياهان بويژه
كه است سياهشان انديشه و وقت حكام مظالم از ناشي تصويري
.ميگيرد شكل آفريقايي خانواده يك چهارچوب در
اجتماعي ، معضلات بررسي به زيبايي به نمايشي ، متن اين
بر نيشتري و ميپردازد اجتماع آن..و اقتصادي سياسي ،
آيندهنگري و وسيع بينش.ميكند فرو جامعهاش دردهاي
زمان ، آن جنوبي آفريقاي سربسته زخمهاي تنها نه نويسنده
.ميدهد قرار هدف نيز را امروز جامعه كهنه زخمهاي بلكه
تئاتر مجموعه شماره 2 سالن در هماكنون كه نمايشنامه اين
نهادن سر پشت و تلاش رغم به است ، اجرا حال در شهر
نويسنده هدف بسيار كاستيهاي وجود علت به موجود ، سختيهاي
حتي و كرده كور را اجتماعي مظالم قلب بر است پيكاني كه
متوجه امر اين كه است ، داده تغيير هم را آن مسير شايد
دارند استحضار ايشان خود حتما و ميشود نمايش كارگردان
كنار از كه نيست كسي كند ، حذف كه نيست كسي كارگردان كه
را نويسنده ديدگاههاي و تفكرات و بگذرد بهراحتي متن
.پندارد ناديده
از بسياري هم و ميداني خواننده توي هم و ميدانم من هم
معناي چه مولف -كارگردان كه ميدانند امروزه كارگردانان
بر دليل تاليف اين و ميكشاند يدك خود دنبال به را وسيعي
منظور به صرفا متن دراماتيكي و ريشهاي نقاط نمودن حذف
آن صحنهاي اجراي منظور به نمايشنامه زياد حجم كاستن
آشكار براي بايد دوم ، مولف عنوان به كارگردان بلكه نيست ،
بيان و نويسنده اهداف راستاي در و نمايش متن زير ساختن
اين ضمن فوگاردكند تلاش جديد و نو بهگونهاي آن نمودن
و نژادپرستانه برهه در را بشري جامعه نابسامان شرايط كه
و ميگذارد نمايش به آشكارا اينچنين كالبدي و قالب در
تفهيم به مييابند ، در بهراحتي را مطلب اين آن مخاطبين
نژاد ، رنگ ، زنداني ;اجتماعي رشد كه ميپردازد نيز امر اين
به بسته انساني هر موفقيت نيستبلكه...و فرهنگ مليت ،
اهداف به تلاش و سعي با بتواند بايد و است او انسانيت
نمايشنامه در وضوح به امر اين و برسد خود دوستانه انسان
دليل به "اسميت هستر" كه چرا است مشهود خداحافظ و سلام
برميگردد سال از 12 پس خانوادهاش از خود ارث نمودن طلب
طبقه سوي از رواني و روحي فشارهاي همان علت به اين و
به رسيدن و كردن طي در توفيقي نهايت در كه اوست بالاتر
خود نكبتبار زندگي همان آغوش به مجددا و نمييابد آن
.برميگردد
به نمايش روند طبق نمايش اين اجراي در شده ياد نكات
نهايي هدف به نسبت تعمقي هيچ و گرفته شكل صوري گونهاي
كارگردان.است نگرفته صورت كارگردان سوي از نويسنده
به نعل را نمايش كه نيست كسي كارگردان كه ميداند نمايش
و قلع و بسيار كاستيهاي با بلكه نعل به نعل تنها نه نعل ،
كه نمايشنامه صفحات از تعدادي نمودن حذف و كردن قمع
.نمايد پياده پرداخت نيز شده حذف صفحات تعداد به ميتوان
ميدانست ، لازم نويسنده اگر شايد و !!نميدانيم؟ چرا ، حال
حذفيات كه صورتي در ميداد ، انجام را حذفيات اين خود
و اجتماعي اقتصادي ، شرايط با كه است قبول مورد زماني
از و نباشد منطبق كارگردان جامعه در ساري و جاري سياسي
و جاري متن طول در نويسنده انديشه كه همانگونه مهمتر آن
.است ساري
روحي و رونق متن به بودن زنده عين در نمايش اين اجراي
متن درست تحليل عدم علت به آن بازيگران زيرا نميبخشد ،
نمايش فرضي شرايط در كردن زندگي و رويداد شناخت منظور به
عاجز خود وظيفه انجام از صادقانه و كامل گونهاي به
نتواند بازيگر تا ميشود موجب شده ياد نكات اين و هستند
خود از آن با مواجهه زمان در و دريابد را لحظه حقيقت
آن با برخورد در عكسالعمل اين كه دهد نشان عكسالعملي
سبب بازيگر سوي از كمبود ايناست عمل نوعي خود لحظه
رويدادهاي با را بازيگر برخورد نيز تماشاگر كه ميشود
پيش از صحنه روي بر را وي حضور و نداند حقيقي دراماتيكي
مانع كه آنچه" ميسنر سانفورد گفته به.بداند شده تعيين
".است صحنه روي بر وظيفهشما ميشود ، شما وظيفه انجام
كه اين ديگر نكته.نيستيم وظايف انجام اين شاهد ما كه
نمايش در فضاسازي منظور به كه گريم و لباس ساده طراحي
به و رواني روحي ، وضعيت بيانگر هيچوجه به گرفته ، صورت
به هم آن كه صحنه طراحي اما.نيست بازي اشخاص نژادي خصوص
روبهرو خلاقيتهايي با است ، گرفته صورت كارگردان تاييد
جبرانكننده ميتواند حدودي تا گفت بتوان شايد كه است
.باشد بالا نقصان
نيكاخلاق نيما
معرفي تعزيهجوان آيين نخستين برگزيدگان
شدند
گذشته روز جوان تعزيه آيين نخستين برگزيدگان:هنري گروه
.شدند معرفي ملت پارك در تعزيه گروه حضور 13 با و
سازمان همت به كه جشنواره اين در ما خبرنگار گزارش به
منطقه هنري فرهنگي مديريت و تهران شهرداري هنري فرهنگي
و پاركها در تعزيه روز 102 طي 10 در شد ، برگزار 10
راي با و نهايت در كه درآمد اجرا به مختلف فرهنگسراهاي
سيد دكتر و فياض هاشم استاد موسوي ، سيدعظيم) داوران هيات
بخشهاي برگزيده نفرات عنوان به زير افراد (مختاباد مصطفي
:شدند معرفي و برگزيده مختلف
قاسم علاءالدين و ترابي جان علي:البكاء معين بهترين
(دوم) محمدي اسماعيل و عزيزي احمد ،(اول)
يوسفزادي عبدالرضا و حجازي مهرداد:خوان موافق بهترين
و محمدباقر محمد عقيقي ، حسن بنيعلي ، مجيد ،(اول)
سجاد و مرادي عباس حسنبيگي ، مصطفي (دوم) هوشنگي محمدرضا
(سوم) قدوسيان
سيدصالحي ، امير سيد آقايي ، مهدي:مخالفخوان بهترين
،(دوم) حسنبيگي مجتبي ،(اول) حيدري حجازي ، حسين مسعود
(سوم) خطيبي شريف مرتضي
سعيد علي ، رضابني محمود:تعزيه موسيقي
عليرضا ،(اول) خدابنده مهدي و بنيعلي رضا علي نبئي ،
(دوم) كوزهي
گودرزي محمد:زنخوان
عقيقي علي و عقيقي حسين:بچهخوان
|