|
|
سنتها در محصور شهرستاني دختران
شهرهاي در چند هر جامعه در زنان حضور مشاركتو مساله مشكلي هم هنوز كوچك شهرهاي در اما افتاده جا حدي تا بزرگ است پيچيده جمعيت از قابلتوجهي درصد دختران و زنان ;اشاره مناسب زمينههاي ايجاد.ميدهند تشكيل را ما جامعه باعث اجتماعي مختلف عرصههاي در آنان فعاليت براي .ميشود جامعه از قشر اين بيشتر چه هر شكوفايي سال 76 خرداد دوم از بعد بهخصوص اخير سال چند در پررنگتر مختلف زمينههاي در اجتماع در زنان مشاركت .است شده سياسي ، فعاليتهاي در شركت براي زنان بيشتر تمايل روزافزون فعاليت و خاتمي كابينهآقاي به زنان ورود از حاكي همه و همه جامعه بخشهاي ديگر در آنان .است جامعه در زنان فعاليتهاي پيشرفت نيز ما جامعه دختران مورد در بيش و كم مسايل اين .دارد صحت ورودي آزمون در دختران قبولي توجه قابل آمار افتخار و ورزشي و علمي المپيادهاي در شركت دانشگاهها ، نكته اين مختلف ، عرصههاي در ايراني دختران آفريني از كمكم دختران و زنان فعاليت كه ميسازد روشن را سطح و ميشود كشيده اجتماع به خانه ديواري چهار .ميرود بالاتر روز به روز جامعه از قشر اين توقعات شدن ظاهر هم هنوز كه مرداني هستند حال اين با با و ميدانند ناپسند و زشت كاري را اجتماع در زنان بچهداري ، خانهداري ، براي زن كه معتقدند سنتي منطق .است شده آفريده شستوشو و آشپزي از قبل جاهليت دوران تفكر همانند تفكري كه مرداني حقارت و ننگ مايه را دختر و دارند اسلام ظهور در بلكه گور در نه را دخترانشان كه مرداني ميدانند ، .ميكنند محبوس بودن دختر جرم به خانه چهارديواري در چه اگر جامعه در زنان حضور و مشاركت مساله در اما مينمايد جاافتادهتر تاحدي بزرگ شهرهاي و زنان حضور مساله هم هنوز قديمي و كوچك شهرهاي .است پيچيده مشكلي جامعه در دختران تن چند با گفتگويي خصوص اين در اسلامي جمهوري خبرگزاري از كه است داده انجام شهرستانها در ساكن دختران از .ميگذرد نظرتان از شهرستانها در ساكن دختران و زنان از بسياري كه مردان بر حاكم سنتي تفكرات و زياد تعصبهاي .دارند گله نميشوند ، قايل زنان براي حقي كوچكترين ادامه زمينه در شهرستانها اين دختران و زنان با ارتباط برقراري پوشش ، نوع و دوست انتخاب تحصيل ، در تصميمگيري فاميل ، اعضاي حتي و خود دختر دوستان يا پدر با ديگر جزيي بسيار مسايل حتي و ازدواج زمينه .دارند مشكل خود برادران نظرهايي اعمال و محدوديتها وجود از آنان ، از بسياري گلايه و داده خبر تصميمگيريهايشان و اعمال در در را سختگيريها اين آنان از برخي ولي ميكردند .ميدانستند مفيد نهايت مراقبتهاي از كه است شهرستانها از يكي ساكن سميه .است آمده تنگ به بزرگترش برادر بيدليل را تلفن به دادن جواب حق خانه در:ميگويد وي ديگران يا نباشد خانه توي هيچكس اگر ندارم ، حتي بايد بدهم جواب را تلفن اگر و باشند كاري مشغول .باشم برادرم با حسابي دعواي يك منتظر يا پرسي احوال براي دوستانم وقتي:ميافزايد وي بدون خانواده ميزنند ، زنگ ما خانه به ضروري كاري .قطعميكنند را تلفن بزنند ، صدا مرا اينكه از را رفتار اين دليل بارها:ميكند اضافه سميه تحقير و توهين با جواب در ولي كردهام سئوال برادرم .شدهام روبهرو شمارهتلفن كسي كه ميگويد سخن روزهايي از سميه تلفني مزاحمت آنها براي يا ميگيرد اشتباه را خانه .ميكند ايجاد هستم ، خانواده دختر تنها من چون:دهد مي توضيح وي نگاهم ديگر جور يك همه و منميشود متوجه چشمها همه كسي به شمارهدادن به مرا وقتها بعضي حتي و ميكنند كه داريم لفظي بحث و جر روز چند تا و ميكنند متهم .ميانجامد خورد و زد به اوقات برخي در مكالمات تمام پدرم:ميگويد مورد اين در اعظم پشت از كه حرفهايي همه و ميكند كنترل مرا تلفني .ميشنود ميشود بدل و رد دوستانم و من بين تلفن وضع به نسبت نگراني نشانه را كار اين من پدر:ميگويد وي با.ميگذارم توهين را عمل اين اسم من ولي ميداند من از كه ميدهم ترجيح تحقير ، با همراه رفتار اين مواقعاز بيشتر و نزنم زنگ دوستانم به خانه داخل كار اين خاطر به كه ميكنم استفاده عمومي تلفن .خوردهام كتك هم گاهي كه مواقعي در چرا كه پرسش اين به پاسخ در اعظم نميكند ، استفاده تلفن از ندارد ، حضور منزل در پدرش قفل با است مساوي خانه در من پدر غيبت:ميگويد .تلفن گوشي نبودن حتي گاهي و تلفن بودن .است محروم مادر نعمت از كه است دختري خديجه شك و سوءظنها از و است دلخور پدرش رفتارهاي از وي .است بيزار خودش به نسبت وي ترديدهاي و در ماندن تنها اجازه هيچوجه به من:ميگويد خديجه احيانا و بيايد پيش موقعيتي اگر ولي ندارم را خانه به را خانه در ندارم اجازه بمانم تنها خانه در از يكي كه باشم مطمئن اگر حتي كنم باز كسي روي .است در پشت هايم عمه يا خالهها پدرم داشتم كه زيادي استعداد و علاقه وجود با بخوانم درس ابتدايي پنجم كلاس از بيشتر نداد اجازه برخوردار خوبي بسيار مالي موقعيت از اينكه با اكنون و طاقتفرسا كارهاي انجام و قاليبافي به مرا است .ميكند مجبور تحصيل ادامه مورد در كه است دختراني از نيز فاطمه .دارد مشكل خود برادران با هيچ كردم تهديد و التماس هرچه:ميگويد وي اجازه هيچوجه به برادرانم و نداشت فايدهاي جاي به نيز مادرم.بروم دانشگاه به كه نميدهند را تحصيل ادامه و ميگيرد را آنها طرف من از دفاع .ميداند بيهوده كار دختر يك براي پذيرفته تهران دانشگاه پرستاري رشته در پيش سال در تحصيل يعني زندگيام آرزوي بزرگترين به و شدم ثبتنام نداد ، اجازه پدرم ولي رسيدم پرستاري رشته .كنم او داشت ، كار اين براي مسخرهاي واقعا دليل پدرم تنها دختر يك و است بزرگي و شلوغ شهر تهران ميگفت را غريب شهر يك در زندگيكردن درست راه نميتواند .كند پيدا زيادي سواد مادرم و پدر:ميگويد اينباره در الهه برادر دو ميدهند ، زيادي تحصيلاهميت به ولي ندارند من به رشته موقعانتخاب ولي هستند دانشجو بزرگترم اصفهان ، دانشگاه رشتههاي از غير كه ندادند اجازه دليل به من و كنم انتخاب را ديگري رشته .نشدم قبول محدودم انتخابهاي يكي تحصيل ، ادامه درخواست عقد ، از قبل:ميگويد او شد روبهرو موافقت با ظاهرا و بود من مهم شرايط از من شرط چون و زد قولش زير همسرم ازدواج ، از پس ولي ادامه را خواندن درس نتوانستم نداشت قانوني رسميت .دهم سختگيري از و ميكند اشاره ديگري مشكل به محبوبه .ميزند حرف دوستانش با رابطه مورد در پدرش از يك هيچ خانه به ندارم اجازه من:ميگويد وي جشن در شركت به برسد چه بروم صميميام دوستان .دوستانه مهمانيهاي و تولد التماس هفته چند از بعد گاهي:ميكند اضافه محبوبه به ساعت يك و ميگيرم اجازه مادرم از اصرار و مطلع موضوع از وقتي پدرم ولي ميروم دوستم خانه .ميزند كتك را نفرمان دو هر ميشود يك به خانواده بچههاي تمامي مورد در سختگيري اگر موضوع اين از ولي نميسوخت دلم ميشد ، اعمال صورت برادرانم به را آزادي هرگونه پدرم كه ناراحتم .ميكند محدود را دختران و ميدهد پدر رفتارهاي از كه است دختراني از ديگر يكي عزت .آمدهاست تنگ به وبرادرانش مدرسه كلاسهاي شروع از قبل ساعت نيم:ميگويد وي پايان از بعد ساعت نيم و ميروم بيرون خانه از كه افتاده اتفاق بارها.باشم خانه در بايد كلاسها بيشتر دقيقهاي چند كلاسم يا نرسيدهام اتوبوس به جواب خانه به رسيدن از بعد و است كشيده طول دخترها بعضي مثل اگر.دادهاند كمربند با را سلامم ولي نبود حرفي بودم نمايي خود و آرايش و مد دنبال من كه است حالي در اذيتها و سختگيريها اين همه .ميكنم رعايت را حجابم ميپوشمو ساده بسيار ممنوعيت و محدوديت بيشترين:ميگويد نيز نازنين پوشش نوع انتخاب در خانوادهام طرف از شده اعمال به مجاز فقط ولي ميكنم سر چادر اينكه با.است و قهوهاي مشكي ، رنگهاي با بلند مانتوهاي انتخاب خريدن براي كه ميآيد پيش گاهي.هستم سرمهاي دراكثر ولي ميافتم التماس به ديگر رنگ با لباسي .است مواقعبيفايده بسيار سه هر كه دارم برادر سه:ميگويد نازنين سليقه با را لباسهايشان تمام و هستند شيكپوش بودن دختر خاطر به من ولي ميكنند انتخاب خودشان .آنهاست پسند مورد كه هستم لباسي انتخاب به مجبور با كه سني تفاوت خاطر به:ميگويد نيز طيبه براي ملاكهايم و معيارها دارم خانواده بزرگترهاي از مجبورم هميشه ولي است متفاوت آنها با ازدواج تحصيل ادامه امكان تا بپوشم چشم خودم علايق سراغ را دوستانم از خيلي.باشد داشته وجود برايم عقد سفره سر پدرهايشان دستور و انتخاب با كه دارم فرسنگها فرهنگي و سني نظر از كه كسي با و نشستهاند .كردهاند ازدواج دارند ، فاصله كلاس در وي شركت مورد در پدرش سختگيري از راضيه استفاده موسيقي كلاس از برادرم.ميگويد سخن موسيقي كلاس به كه نميدهد اجازه من به پدرم ولي ميكند .بروم موسيقي جواب در كه ميكنيم سئوال را علت راضيه پدر از موسيقي كلاس در شركت اجازه راضيه به اگر:ميگويد پشت كسي نميخواستم كه بود دليل اين به ندادم را آورده بار مطرب را دخترش بگويد يا بزند حرفي سرش .است و دارند تفاوت پسر و دختر ما جامعه در:ميگويد احمد با پسرها به جامعه نگرش ولي نيستم متعصبي آدم من .است متفاوت دخترها در اگر هستند گل مثل ما دختران:ميكند اضافه وي بودن دختر حساسيتهاي و ظرافتها به خود اجتماعي روابط اين ولي ميشوند پژمرده كمكم نكنند ، توجه خود .ندارد وجود پسران مورد در حساسيتها |
|