از صهيونيستها تروريستي منش بر تحليلي
را همه اسرائيل ، تاابوعلي ابوجهاد شهادت
ميكشد
به آنها ورود مانع اسرائيل كه فلسطيني رهبران از دسته آن
ابوعلي پيكر تشييع مراسم در نيست فلسطيني سرزمينهاي
و سوريه در نيز داشتند كهمنع آنها.كردند شركت مصطفي
تنها.درآوردند حركت به را نمادين تابوتهاي كشورها ديگر
اين او.نيامد بيرون و ماند "سوگ خانه" در عرفات ياسر
برگزيده همدردي پيامهاي شنيدن و سوگواري براي را خانه
به كه است كساني جمله از حماس رهبر ياسين احمد شيخ.است
تسليت ابوعمار به را ابوعلي فقدان تا رفت "سوگ خانه"
.بگويد
:اشاره
رهبران از شماري اسرائيل كه شد شايع ناگهان پيش چندي
تلآويو رژيم.است قرارداده ترور فهرست در را فلسطيني
جهانيان توضيحاتي با كوشيد بلكه نكرد تكذيب را شايعه اين
"تندروي" كه فلسطينياني است ممكن كه كند متقاعد را
.شوند روبهرو اسرائيليها واكنش با ميكنند ،
فلسطين رهبران اما ;بود جدي و روشن تهديد ، اين پيام
بر فلسطين آزادي براي خلق جبهه رهبر مصطفي ابوعلي ازجمله
نشان خود از جسارتي چنين اسرائيل كه بودند گمان اين
.داد نخواهد
سازمان عضو گروههاي كه اكنون فلسطينيها ، اعتقاد به
مشي فلسطين آزادي براي خلق جبهه جمله از فلسطين آزاديبخش
برخورد براي توجيهي هيچ اسرائيل برگزيدهاند ، را مذاكره
براساس اسرائيل آنكه بهعلاوه.ندارد آنها با خشونتبار
از كه فلسطيني رهبران از دسته آن به قراردادهايي ،
آنها جان كه است سپرده تعهد آمدهاند ، بيرون مخفيگاهها
از نادرست تحليل يا خوشباوري اين اما.نكند تهديد را
.كرد قرباني را ابوعلي اسرائيل ، استراتژي
دفتر به موشك شليك با گذشته دوشنبه اسرائيلي هليكوپترهاي
آنها كه دادند نشان و رساندند شهادت به را او ابوعلي كار
و تفنگ ماشه روي از را خود انگشت هم مذاكره هنگام حتي
انگيزه بازكاوي امروز گزارش هدف.برنميدارند موشك
.است آن فرجام و اسرائيل تروريستي
صدري محمود
مرگ از آنها.هواست به فلسطيني هزار دهها خونخواهي فرياد
و غمگين فلسطين آزادي براي خلق جبهه رهبر مصطفي ابوعلي
كوششهاي كه است جهت آن از فلسطينيها اندوه.بيمناكند
با اسرائيل اشغال از فلسطين رهايي براي سالهشان 10
چانهزني راهپيمايي ، مذاكره ، ) آشتيجويانه ابزارهاي
بلكه است نداشته پي در دلخواه نتيجه تنها نه (بينالمللي
را خود برجسته رهبر دو دستكم صلح چتر زير فلسطين جنبش
اسلامي جهاد رهبر فتحيشقاقي اولي.است داده دست از
مصطفي ابوعلي دومي و شد ترور پيش سال پنج كه بود فلسطين
قرباني گذشته دوشنبه كه فلسطين آزادي براي خلق جبهه رهبر
.شد اسرائيل تروريسم
آريل افراطيگري كه است جهت آن از فلسطينيها بيم اما
صلح هرگونه زننده برهم عامل را اسرائيل وزير نخست شارون
از ميتوان ديگر كه گمانند اين بر و ميدانند ثبات و
سخن خونريزي و جنگ عصر آغاز و مذاكره و صلح عهد پايان
.گفت
و صبورترين به حتي اخير روزهاي در فلسطينيها بيمناكي
سرايت هم عرفات ياسر يعني فلسطيني شخصيت جنگگريزترين
ابوعلي ترور از پس ساعات نخستين در عرفات.است كرده
هموار را جنگ راه ترور اين با اسرائيليها گفت مصطفي
.كردند
جدي بنبست با تلآويو -ساف مذاكرات كه اخير سال يك در
ماه كه 10 دوم انتفاضه از پس بهويژه و است شده روبهرو
سخن "صلح مرگ" از فلسطيني رهبران بيشتر شد ، شروع پيش
كورسوهاي آخرين بود كوشيده همواره عرفات اما بودند گفته
.نگهدارد زنده خود در را اميد
قديميترين به دادن خاتمه براي اميدي كه شايدعرفات
اين است ، جهان امنيتي كانون حساسترين در حاضر عصر بحران
ميآورد ياد به را پيش سال پشتسر ، 12 به نگاهي با روزها
آزاديبخش سازمان دو شماره مرد جهاد ، ابو اسرائيليها ، كه
آدمكشان دهند نشان تا رساندند قتل به تونس در را فلسطين
ناامن فلسطين رهبران براي را جهان جاي همه اسرائيلي
.كردهاند
قابل مذاكره آغاز از پيش سالهاي در اسرائيل تروريسم هدف
آنان بود توجيه قابل تروريستها منظر از و فهم
قدرت فلسطين مبارزان بر عرصه كردن تنگ با ميخواستند
رهبران ديگر و عرفات به و بكشند رخ به را خود قاهره
نيافتني دست رويايي اسرائيل نابودي آرمان" كه بفهمانند
فلسطين آزاديبخش سازمان يعني فلسطين جنبش اصلي بدنه"است
شده صادر تمام خشونت با كه را پيام اين عرفات رهبري به
ابوعلي كه سازماني.پذيرفت بسيار تلخي با و دريافت بود
اين نيز داشت عهده به را آن رهبري پيش روز پنج تا مصطفي
كه ابوعلي سلف حبش جورج.كرد تفسير عرفات مانند را پيام
عهده به را فلسطين آزادي براي خلق جبهه رهبري زمان آن در
پس جايگاهش فلسطينيها ، ميان در اعتبار لحاظ به و داشت
برابرعرفات ، در انتقادياش موضع حفظ با بود ، عرفات از
.پيوست "صلح جنبش" به
را اسرائيل ميخواستند كه چريكهايي تراژيك داستان
اجدادي و آباء سرزمينهاي از تفنگ زور به و قهرمانانه
اتحاد فروپاشي از پس جهاني نظمنوين اما كنند بيرون
ابوعلي كلام اين در بود ، كرده سد را آنان راه شوروي
آمدهام ":است نمايان خوبي به شد ادا بيهنگام كه مصطفي
هنگام پيش سال دو را جمله اين ابوعلي ".كنم مقاومت كه
هنگام او.گفت مردم به باختري كرانه در تبعيد از بازگشت
هم مخاطبانش بيشتر شايد و ميدانست جمله اين اداي
فلسطيني سرزمينهاي به ورود از پيش چريكها كه ميدانستند
بماند خاموش تفنگهايشان كه بودند سپرده تعهد اسرائيل به
"صلح مذاكرات" قالب در تنها و ضرورت به بنا نيز زبانشان و
براي تعهد دردناكترين و سنگينترين اين.بشكند را سكوت
ابوعمار ، حبش ، جورج مانند ابوعلي ، اما.است مسلح چريك يك
اميد اين به فلسطين نامآوران از ديگر بسياري و ابومازن
و بيندازد غرش از را اسرائيلي تانكهاي تفنگش ، خاموشي كه
نشود ، فلسطينآوار مردمان سر فلسطينيديگربر خانههاي
پيمان اسرائيل اما.كرد خانه فلسطين در و سپرد پيمان
را ابوجهاد صلح ، پيمان از پيش تلآويو ، رژيم.كرد شكني
.را ابوعلي جمله از و كسان بسياري آن از پس و كشت
متفاوت موقعيتهاي و شرايط برابر در اسرائيل واحد رفتار
صلح از آنان:دارد خود در هولناك پيامي فلسطينيها ،
.هراسان و بيزارند
را تفنگ كه چريكي با جنگيدن كه ميدانند اسرائيليها
مخالف جهان در كه است آورده روي منطقي به و گذاشته زمين
به علم شايد.است مسلحانه رزم از دشوارتر ندارد ، چنداني
لايههاي دستكم يا اسرائيليها كه است دشواري همين
اخير سال پيمانهاي 10 همه در بازنگري به را آنان تندرو
بساط بايد كه است رسانده نتيجهشان اين به و واداشته
.شود جمع گفتوگو
اسلو ، در فلسطينيها و اسرائيليها كه قراردادهايي براساس
دهها و كردهاند امضا ريور واي و ديويد كمپ مادريد ،
تشريح را قراردادها اجراي چگونگي كه فرعي موافقتنامه
كه آورند فراهم را فضايي ناگزيرند اسرائيليها است ، كرده
از.شوند متشكل "فلسطين ملت" قالب در بتوانند فلسطينيها
بافت در كه ميآورد بر سر نيرويي طبعا تشكل اين درون
اسرائيل از بيش آن باليدن قدرت خاورميانه ژئوپوليتيك
از اسرائيل محض بيمشروعيتي برابر در و بود خواهد
.بود خواهد برخوردار كاملي جهاني و منطقهاي ملي ، مشروعيت
ماه كه فلسطين رهبران ترور گفت ، طرح بتوان شايد اين بنابر
باور را آن هولناكي ، بسياري فرط از اما شد فاش گذشته
از را صلح سامان كه است شده تهيه منظور اين با نكردند ،
آن در.بازگرداند دهه 90 از قبل به را اوضاع و بپاشد هم
در ميتوانند اكنون از راحتتر احتمالا اسرائيليها فضا
ببارند ، گلوله برخانهها و برانند تانك فلسطين خيابانهاي
.نشد آنها جلودار هيچكس و كردند دهه 80 در كه آنگونه
شود ، ديگر اعلام "جنگي وضع" اگر اسرائيليها گمان به
فراخوانهاي و ديپلماتيك اعتراضهاي به نيستند ناگزير
را چيز همه و است جنگ جنگ ، زيرا دهند ، پاسخ خويشتنداري
.ميكند مشروع
افروزانه جنگ تحليل اين به دير سال چند اسرائيليها اما
ابوعلي كار دفتر گذشته دوشنبه كه موشكي.يافتهاند دست
سرودن ، راه كشاند ، خون به را پير چريك و كوبيد هم در را
شعر اين واژههاي.كرد هموار فلسطين در را تازه شعري
اما بودند ، پراكنده گذشته دوشنبه تا كه رهبرانياند تازه
آمدند خيابانها به ستادها از همه ابوعلي ، شهادت پي در
و سهشنبه.دارند گرامي را چريك ياد هم دوشادوش تا
چه فتح اسلامي ، جهاد حماس ، خلق ، جبهه رهبران چهارشنبه ،
كشورها ، ديگر در كه آنها چه و بودند فلسطين داخل كه آنها
تنها.دارد ادامه راهت ابوعلي:گفتند و آمدند خيابان به
بود عرفات ياسر ماند "سوگ خانه" در روزها اين در كه كسي
و دهد پاسخ جهانيان همدردي پيام صدها به ميبايست كه
دور جهانيان ديدگان برابر از فلسطين مبارزه مشعل نگذارد
براي كه رهبراني به پاسخ در احتمالا عرفاتشود
باشيدكه شاهد گفت خواهد ميگيرند تماس او با تسليتگويي
زمين را خود تفنگ هرگز مذاكره از پس و پيش اسرائيليها
.ابوعلي تا ابوجهاد از ميكشند را همه آنان.نگذاشتند
|