نفس عزت چگونه
دروني تحولي ايجاد راههاي
كنيم؟ تقويت را خود
نسبتي انديشه و قلم اهل با برخورد
ندارد
ما ديني باآموزههاي
راهاندازي اجتماعي تامين مشاوره مراكز
ميشوند
ارشادانجمن وزير مطبوعاتي معاون توصيه
تغيير را خود نام مسلمان روزنامهنگاران
دهد
عمومي وظيفه خدمت براي مشمولان فراخوان
تهران استان دادگستري رئيس به نامهاي طي
مشخص خواستار روزنامهنگاران صنفي انجمن
شد محمدي نرگس اتهامات شدن
گنجي اكبر شكايت به رسيدگي علني جلسه
شد برگزار
نفس عزت درونيچگونه تحولي ايجاد راههاي
كنيم؟ تقويت را خود
از بسياري چه اگر.است انساني ويژگيهاي از نفس عزت
تشريح به گوناگون منابع در شده ارائه اطلاعات و مباحثات
اين مردم از بسياري هم هنوز اما ميپردازند عزتنفس
به آن با و ميگيرند ناديده را پسنديده و زيبا احساس
.ميپردازند مبارزه
از انقلاب" نام با خود پرفروش كتاب در "استينم گلوريا"
در":ميدارد ابراز چنين "عزتنفس زمينه در تحقيقي:درون
كتاب اين مقدمه در او".است دروني تحولي عزتنفس حقيقت
نقاط در مردان و زنان با بيشتر كه قدر هر":ميگويد
نظير احساساتي كه دريافتم بيشتر نمودم صحبت جهان مختلف
وجود آنان در خود به نسبت تنفر و شبهه و شك پوچي ، ضعف ،
مليتهاي با انسانهايي در احساسات قبيل اين.دارد
".ميشود ديده متفاوت
جهان مختلف نقاط در بررسي و مشاهده به كه همچنان
.است ملموس كاملا حقيقت اين كه درمييافتم ، ميپرداختم
و است انسان توجه مورد بسيار مهم موضوع اين كه آن وبا
بسياري اما ميگيرد صورت زمينه اين در گستردهاي مباحثات
.برميخيزند مبارزه به خود زندگي مهم جنبه اين با مردم از
و 5 دارد وجود جهان در انسان ميليارد 5 كه بودم شنيده
به اما ".ميكنند مقابله خود عزتنفس با انسان ميليارد
بدانيم است بهتر پس.است بشر حيات مايه عزتنفس ، راستي
كسب را آن ميتوانيم چگونه و چيست خوشايند احساس اين كه
.كنيم
را خود عزتنفس احساس تا ميدهد ياري را شما مقاله اين
.دهيد پرورش متعادل طور به را آن و دريابيد
باشيم ، داشته ناگسستني ارتباطي خود خالق با راستي به اگر
ما.دريابيم خود در را عزتنفس احساس حقيقتا ميتوانيم
و آمدهايم دنيا به فردي اهميت و امنيت به عميق نيازي با
كه است كرده خلق را روشهايي متعال پروردگار قطعا
خود نيازهاي لايزال ، منبع اين با ارتباط طريق از ميتوان
.نمود مرتفع را
باشيم؟ داشته عزتنفس راستي به ميتوانيم چگونه *
ميدهد ياري را ما خود پيرامون و خود به صادقانه نگاهي
رهسپار ميخواهيم كجا به و ميرويم كجا به بدانيم تا
.شويم
نمود؟ عزتنفس احساس ميتوان چگونه *
با رابطه در خود روزانه مشكلات بردن بين از براي ما
بايد حقيقت در.نيازمنديم روشي به اهميت و امنيت احساس
نماييم يادآوري خود به مجددا و كنيم آغاز خود تفكرات از
.كنيم فكر درستي به چگونه خود مورد در كه
نفس عزت
.است فردي ارزش احساس داشتن انسان ، هر نياز اصليترين
.اهميت و امنيت:برميگيرد در را مهم عامل دو فردي ارزش
به شدن پذيرفته و شدن واقع محبت مورد معناي به امنيت
انجام شخص آنچه گرفتن نظر در بدون و انسان خود وجود دليل
مسالهاي گرفتن قرار توجه و محبت مورد و ميباشد ميدهد
"اصلي هسته" عنوان به آن از "استينم گلوريا" كه است
اعتماد" را آن روانشناسان و ميبرد نام نفس به اعتماد
.مينامند "عمومي نفس به
و زندگي بودن معنيدار يا و هدفدار معناي به اهميت
"استينم" خانم.است امور دادن انجام براي شايستگي و لياقت
حسي چنين زماني.مينامد "موقعيتي نفس به اعتماد" را آن
خوبي و درستي به را خود امور كه ميآوريم دست به را
سر در را نادرستي تصورات كه است اين مشكل.دهيم انجام
به را نيازمان باطل افكار اين حقيقت در كه ميپرورانيم
چنين معمولا ما.ميدهد قرار حمله مورد اهميت و امنيت
را شرط و بيقيد عشق اگر.ميآموزيم كودكي در را تصوراتي
نشويم واقع ديگران پذيرش مورد و نكنيم تجربه كودكي در
ديگر جايي در تا ميگردد سبب ميشود ، حاصل آن از كه رنجي
احساس كودكي در اگر و.نماييم برآورده را خود احتياجات
و ديگر زماني قطعا باشد نشده منتقل ما به اهميت و لياقت
مورد احساسات اين به دستيابي ديگربراي موقعيتي در
در امنيت احساسگرفت خواهيم قرار عصبي فشارهاي تهاجم
تاثير تحت ميباشد ، ذاتي ارزش همان حقيقت در كه كودكي
مشكلي جوامع برخي غلط سنت حال اين در.دارد قرار عواملي
وجود با زندگي.ميرود شمار به ارزشي چنين كسب در اساسي
به را كودك امنيت منفيگرايي و تنفر تحقير ، دايمي ، تمسخر
ادامه جواني دوران تا وضعيت اين و مياندازد مخاطره
انتقادكننده والديني كودكي در شما شايد.مييابد
بلكه ميشوند برده كار به كه كلماتي تنها نه.داشتهايد
.ميگذارد تاثير كودك بر عميقا نيز صدا آهنگ
.ميكند جذب را صداهايي و كلمات چنين همواره كه كودكي
.ميپروراند سر در منفي نظراتي و افكار خودش به نسبت
به را پيغامش است ، خواندن حال در مغزش در كه كاستي نوار
باز او خود به آموخته والدينش از كه مهم اطلاعاتي صورت
بر را زيادي روحي فشار والدين از بعضي.ميگرداند
اغلب شرايطي چنين در كودكان.ميكنند وارد خود فرزندان
گوششان در همواره كه والدين سخنان مخالفتآميز لحن از
فراتر آنان انتظار حد از كه ميآموزند است طنينانداز
قرن 21 در كه انسانهايي عنوان به ما حال و.باشند
سر در بايد را افكاري و تصورات چه ميكنيم ، زندگي
بپرورانيم؟
در اغلب اساسي تصورات اين شكلگيري شد ، ذكر كه چنان
و همسن و محيط تاثير تحت كاملا و ميگردد آغاز كودكي
يا درست تصوراتي ميتوانيم ما.دارد قرار كودك سالان
پرورش خود در نيازهايمان به دستيابي مورد در را نادرست
و بيقيد عشق ما به كه هستند تصوراتي باطل ، تصورات.دهيم
زندگي در پايدار اهميت و مقبوليت ديگران ، پذيرش شرط ،
و موقتي نفس به اعتماد احساس ما به عقايد اين.نميبخشند
.ميدهند زودگذر
اعتقادي نظام در زير موارد نظير نادرستي تصورات آيا -
دارد؟ وجود شما
:اگر داشت خواهم امنيت من:كه كردهايد فكر خود با آيا
.باشم داشته ديگران با دوستانهاي روابط *
.نگيرم قرار انتقاد مورد هرگز *
.نشوم طرد ديگران سوي از گاه هيچ *
آيا داريد؟ افكاري چه اهميت به خود نياز مورد در اما و
ارزش و اهميت مورد من:كه كردهايد فكر خود با حال به تا
:اگر بود خواهم واقعي
.باشم ممتازي شاگرد مدرسه در *
.شوم موفق طرحهايم اجراي در *
.آورم دست به مالي موفقيت *
.شوم پذيرفته سالانم و همسن سوي از *
امنيت به نيازمان شدن برآورده خواهان همواره انسانها ما
.كردهايم تلاش و سعي آنها كسب براي و بودهايم اهميت و
از نيازهايمان نمودن برآورده براي را خود انرژي كه زماني
كار به نيازها همان مورد در باطل فرضيات كردن دنبال طريق
به نادرستي تصورات چنين كه درمييابيم تعجب با ميگيريم ،
مسالهاي.نميانجامد پايدار و دايمي اهميت و كسبامنيت
قرارميگيريم فشار در كه است اين ميپيوندد وقوع به كه
.ميكنيم تباه بيهوده را خود انرژي و
و ناامني احساس كه دريافتم رسيدم ، نوجواني به كه زماني
خاطر بهاست دربرگرفته را روحم و قلب بياهميتي
خوش فردي اگر كه بودم عقيده براين زماني كه ميآوردم
باشم داشته شايستهاي فردي روابط ميتوانم باشم ، برخورد
جوانب بر چگونه كه ميآورم خاطر به.نمايم امنيت احساس و
تغيير را خود گفتار چگونه ميگذاشتم ، اثر خود شخصيتي
.بگيرم قرار خاصي اشخاص توجه مورد ميكردم سعي و ميدادم
كه ميشود سبب ديدگاهي چنين داشتن كه است اين حقيقت اما
را خود نظرات همواره مختلف اشخاص نمودن خشنود براي فرد
.دهد تغيير
موزون حركات آموزش صرف را وقتم از مقداري سال چندين
تامين طريق اين از را دانشگاهم مخارج از قسمتي و ميكردم
حركات كلاسهاي در تمرين راصرف زماني همچنين.مينمودم
مسابقه چند در تمرين سالهاي اولين در ميكردم موزون
همچنين و خود شهر از خارج كردم سعي آن از پس.شدم برنده
تمرين خصوص به و تدريس.كنم تدريس تورنتو دانشگاه در
اين در.بود مسرتبخش و جالب بسيار برايم موزون حركات
يافتم ، دست پيروزي به هنرپيشگان آزمون در كه هنگامي حال
و شخصي امور كه دريافتم و شدم واقع تمجيد و تحسين مورد
و اهميت احساس همچنين و اجراست حال در خوبي به شغليام
پاداش حال اين درگرفت شكل من در نفسقوي به اعتماد
كارهايي چه به كه شدم متوجه و نمودم دريافت نيز فراواني
و داشتم استعداد زمينه اين در ظاهرا.هستم مند علاقه
اهميت آن طريق از همچنين و كنم هدايت را آن ميتوانستم
.آورم دست به مالي استقلال و فردي
مدت بودم ، آورده دست به كه را اهميتي وجود اين با اما
پس مثلا كوتاه لحظه چند فقط.نبود همراهم طولاني زماني
اتمام از بعد يا و تدريس از پس مسابقه ، يك در پيروزي از
احساس را آن داشتند ، حضور آن در هنرمندان ديگر كه جشني
متعجب و ميكردم خلا احساس هم باز آن از پس.مينمودم
همين دارد ، نام زندگي كه آنچه تمام آيا كه اين از بودم
در خلايي نيستم؟ خشنود و راضي اين از بيش چرا است؟
مشخص را آن دقيقا نميتوانستم كه داشت وجود زندگيام
.كنم
جاودان امنيت يافتن:كه بود اين آموختم كه را مسالهاي
بيهوده بس كاري نيستند ، كامل خود كه انسانهايي طريق از
امنيت يافتن جهت در را ديگران بتوانيم كه آن از بيش.است
نيازهايمان ساختن برآورده خودسرگرم دهيم ، ياري اهميت و
فردخواهان كه امنيتي احساس همچنين.هستيم رابطه اين در
.شود منتقل او به ديگري شخص سوي از نميتواند است آن
هميشگي ارزشي موفقيتهايمان طريق از جاودان اهميت كسب
قدمي كنيم ، آغاز را راهي چنين ما اگر حقيقت در و ندارد
.برداشتهايم بيهوده
آوريم؟ دست به حقيقي نفس عزت ميتوانيم چگونه *
عزت ميتوانيم بپيونديم ، خود متعال خالق راستي به اگر
و امنيت به عميق نيازي احساس با ما.آوريم دست به نفس
براي را راهي متعال خداوند و شدهايم خلق اهميتفردي
.است آفريده حقيقي نيازهاي اين ساختن برآورده
.ميورزد عشق من به و شناسد مي كاملا مرا كه خداست فقط
مورد در را مسالهاي او كه اين از داشت نخواهم ترسي هرگز
:ميفرمايد خداوند.كند طرد مرا آن دليل به و بداند من
نيستم نگران."جاودان عشقي ميورزم ، عشق تو به من بنده"
خداوند با رابطهام در كه برگزينم را روشي كه اين از
روشي چنين انساني روابط در ولي شوم واقع قبول مورد يكتا
زندگيام شرايط بدترين در مرا خداوند.ميگيرم نظر در را
.دارد دوست مرا هم باز و ميبيند اخلاقي و روحي نظر از
نميتواند انساني روابط هيچ كه است آرامشي و امنيت اين
نخواهيم طرد خدا محضر از هيچگاه ما.سازد فراهم برايم
عشق ما به كاملا و ميشناسد كاملا را ما خداوند.شد
از را ما هيچگاه نشديم ، پيروز راهي در اگر و ميورزد
فرستاد ما سوي به را بندهاش خداوند.نميراند خود درگاه
خودخواهي يعني ميشود او و ما بين فاصله سبب كه آنچه تا
راه مهمترين بنابراين.بردارد ميان از را خودمحوري و
با را رابطهمان كه است اين نفس عزت به دستيابي براي
.نماييم محكمتر خود متعال خالق
كنيم؟ كسب راستين عزتنفس احساس ميتوانيم چگونه*
و اهميت احساس رادر مشكلاتي و موانع نيز شما است ممكن
موانع اين كه هستيم نيازمندراهي ما.دريابيد خود امنيت
انسان تفكرات از راه واين كنيم خارج خود احساسات از را
تعيين گستردهاي طور به ما تفكر شيوهميگردد آغاز
با فقط كه تمريناتي دليل همين به و ماست رفتار طرز كننده
خود فكر بايددارند مدت كوتاه نتايجي هستند ، همراه عمل
تاثير خود كردار و رفتار بر طريق اين از و كنيم راعوض
نسبت تفكراتم شيوه اساس بر را حقيقيام ارزش من.بگذاريم
بدان ايننمودهام پايهريزي ميدهم ، انجام آنچه به
كه معناست بدان اما بردارم تلاش از دست كه نيست معنا
پوچ و بيهوده اساسي بر را خود واعتبار اهميت نبايد
تصحيح را افكارم ميتوانم چگونه حال و كنم پايهگذاري
من مورد در افكاري چه كه بياموزم مجددا بايد نمايم؟
نزدخداوند من كه باشم داشته خاطر به بايد.است صحيح
به كارم امروز اگر حتي و هستم مهمي و خاص انسان متعال
وشرط بيقيد عشق هم باز خداوند است ، نشده انجام درستي
عشق اين تا ميدهد ياري مرا او حتي.ميكند نثارم را خود
اساس و اصل كنند ، تغيير مثالها اگر.دريابم را
.تغييرنميكند هرگز خداوند.بود خواهد باقي همانگونه
كه گونه همان همواره ماانسانها به نسبت پروردگار عشق
و گذرا مثبت عقيده را آن نبايد.بود خواهد باقي بوده ،
اساسا بايد بپنداريم ، بلكه افتاده پا پيش حلي راه يا
.بود خواهد اساسي حلي راه اين.كنيم تصحيح را خود افكار
متعال خداوند با ارتباطمان كه شويم مطمئن بايد بنابراين
صحيح تفكرات بهدنبال بايد سپس و است نقص و بيعيب
.ميكنيم فكر كنيم ، درستتر مطالعه بيشتر قدر هر.باشيم
طريق از را درونيام خلاء تا نمودم تلاش سال چندين من
به مرا آنهانتوانستند نهايت در و پركنم هستي مخلوقات
ياد به را شبي امادهند سوق آرامش و امنيت اهميت ، احساس
او از و گشودم متعال پروردگار روي به را قلبم كه ميآورم
.شود وارد زندگيام به تا نمودم درخواست سادگي به
بلندي گامهاي خود زندگي در راستي به انسانها ، ما
روابط و موفقيتها كه كنيم فكر اگر اما.داشت برخواهيم
اهميت و امنيت به نيازمان پاسخگوي نهايت در شخصيمان
بزرگ بس اشتباهي مرتكب خود تفكرات در بود ، خواهد
ما ميتواند كه است متعال خداوند تنها و تنها.گشتهايم
امنيت احساس كه اوست.دهد سوق عظمت با چنين احساسي به را
او پسفراميخواند بندگانش تكتك زندگي به را اهميت و
خود قلبهاي سوي به و بخواهيم وجود تمام با را
.فراخوانيمش
دارلاواكر:نويسنده
روشنپور الهام:مترجم
:منبع
اينترنت
نسبتي انديشه و قلم اهل با برخورد
ندارد
ما ديني باآموزههاي
فرار و رنجش موجب كشور نخبگان با برخورد:اجتماعي گروه
.ميشود كشور از ديده آموزش و متخصص انساني نيروي
اسلامي شوراي مجلس در اصفهان مردم نماينده مزروعي ، علي
صاحبان:گفت ايسنا پارلماني خبرنگار به مطلب اين بيان با
پديده و كنند كار ميتوانند بروند كه دنيا جاي هر تخصص
سوم جهان كشورهاي پديدههاي مخربترين از كه مغزها فرار
بزرگترين هست ، نيز ما كشور گريبانگير متاسفانه و است
.ميزند كشورها اين توسعه و رشد به را ضربه
بسياري مشكلات وجود با كه است اين امر اين علت:افزود وي
براي است ، اختيارمان در كه كميابي منابع و داريم كه
اما ميكنيم ، سرمايهگذاري متخصص انساني نيروي آموزش
جامعه براي ميخواهند كه برسند مرحلهاي به آنها وقتي
محيطي ايجاد و تند برخوردهاي با باشند ، داشته بازدهي
اين و شوند خارج كشور از آنها ميشويم باعث ناخوشايند
.دهد نشان را خود بازدهي ديگري جاهاي در سرمايه
ترتيب بدين:كرد تصريح همچنين مجلس مشاركت فراكسيون عضو
عقل با امر اين و ميكنند پيشرفت ديگران ما سرمايه با
كه ميكند ايجاب حكومتداري عقل نيست ، سازگار حكومتداري
و متخصص انساني نيروي بتوانيم كه كنيم درست فضايي ما
كشورهاي متخصصان همچنين و كنيم حفظ را خود ديده آموزش
.كنيم جذب داخل به نيز را ديگر
حل را اقتصادي مسائل ميخواهيم اگر:كرد خاطرنشان مزروعي
رفاه مردم براي و ببريم بين از جامعه در را فقر و كنيم
و متخصص انساني نيروي بر تكيه با جز كنيم ، ايجاد
.نيست ممكن آموزشديده
تمام در متخصص نيروي به كشور نياز بر تاكيد با او
كه دارد وجود نگرشي يك متاسفانه:داد ادامه زمينهها ،
حل و تبعيض و فساد و فقر رفع همچون گرايانه مردم شعارهاي
ايجاد را فضايي عمل در اما ميدهد را اقتصادي مشكلات
است شده كشور از استعداد و سرمايه فرار باعث كه ميكند
.ميكند فراهم را فقر موجبات امر اين كه حالي در
در ريشه امر اين البته:كرد تصريح اصفهان مردم نماينده
در دارد ، حكومت اداره به جريان اين اقتدارگرايانه نگاه
همه كه ميكند ايجاب حكومت عقلاني اداره كه حالي
اهل و صاحبنظران متخصصان ، به نسبت حكومتي كارگزاران
و كنند برخورد مهربانانه و احترام با قلم و انديشه
.شود فراهم جامعه در افراد اين رنجش موجبات نگذارند
اين:داد ادامه مجلس بودجه و برنامه كميسيون عضو
اخير سالهاي در فكر و انديشه و قلم اهل با كه برخوردهايي
ما ديني آموزههاي حتي و حكومتداري عقل با شده ، نسبتي
.ندارد
و كشور نفع به هرگز برخوردها اين مطمئنا:كرد تاكيد وي
معضلات و مشكلات بر دامنزدن جز و بود نخواهد نظام
.داشت نخواهد نتيجهاي
راهاندازي اجتماعي تامين مشاوره مراكز
ميشوند
بلاتكليفي و سردرگمي از جلوگيري هدف با:اجتماعي گروه
ابتداي از كارفرمايان ، و بگيران مستمري بيمهشدگان ،
شعبه در 30 ستاد بر علاوه مشاوره جاري ، مراكز سال مهرماه
راهاندازي بزرگ تهران اجتماعي تامين كل اداره پوشش تحت
.ميشوند
ديروز بزرگ ، تهران اجتماعي تامين مديركل روزيفراخ ، مجيد
با بزرگ تهران اجتماعي تامين كل اداره كارشناسان جمع در
از عمدهاي بخش حاضر حال در:افزود فوق مطلب اعلام
و قوانين از آنان آگاهي عدم به مراجعين نارضايتيهاي
مراكز راهاندازي با اميدواريم كه برميگردد مقررات
.شود برداشته مشكل اين حل جهت در اساسي گامي مشاوره
بيمهشدگان ، آگاهي كه نكته اين بر تاكيد با وي
طبيعي حق مقررات و قوانين از كارفرمايان و مستمريبگيران
مشاوره ، مراكز فعاليت كنار در البته:گفت است آنان
مهمي نقش موقع به اطلاعرساني ويژه به و فرهنگي اقدامات
.دارد عزيزان اين آگاهي افزايش در
سخنان از ديگري بخش در بزرگ تهران اجتماعي تامين مديركل
آخرين و اطلاعات نوين نظام برپايي طرح اجراي به خود
:افزود و كرد اشاره بيمهشدگان سوابق سامان از مرحله
جديد عامل معرفيمدير با اميدواريم
در ويباشيم مهم بسيار طرح اين اجراي تداوم شاهد سازمان ،
:گفت بيمهشدگان سوابق ساماندهي طرح پيرامون بيشتر توضيح
بيمهشدگان كليه بيمه حق پرداخت سوابق طرح اين اجراي با
ارائه امكان و شده كامپيوتر وارد تاكنون سال 1328 از
.ميشود مهيا بيمهشدگان از يك هر به سابقه كارنامه
ارشادانجمن وزير مطبوعاتي معاون توصيه
تغيير را خود نام روزنامهنگارانمسلمان
دهد
انجمن اعضاي مودببه شهيدي شعبان:اجتماعي گروه
را خود انجمن نام كرد توصيه مسلمان روزنامهنگاران
.دهند تغيير
عصر كه اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير مطبوعاتي معاون
مسلمان روزنامهنگاران انجمن جمعاعضاي در دوشنبه
بيايد وجود به تلقي اين نبايد:افزود ميگفت ، سخن
ندارند ، عضويت انجمن اين در كه روزنامهنگاراني كه
در مطبوعات اينكه به اشاره با وينيستند مسلمان
مردم و حكومت ميان واسط حلقه مردمسالار حكومتهاي
بر نظارت مسئوليت روزنامهنگاران:كرد تصريح هستند ،
نظارت:كرد تاكيد شهيدي.دارند بهعهده را حكومت
نبايداز و نميشود خاصي حوزه به محدود مطبوعات
خاصي دايرههاي وارد كه بخواهيم روزنامهنگاران
حكومت و قدرت مقابل در و مردمند زبان مطبوعات.نشوند
حمايت و دفاع آنها از بايد بنابراين ميگويند سخن
معاون.كنند منتقل را مردم سخن بتوانند تا شود
اختلاف برخي به اشاره با ارشاد وزير مطبوعاتي
كه جلسهاي در من:گفت مطبوعات قانون از برداشتها
مطبوعات كه كردم اشاره داشتم قضائيه قوه رئيس با
در بلكه نبودهاند چهارم ركن مشروطيت زمان در فقط
ركن اين اگر و هستند چهارم ركن هم اسلامي جمهوري
وي.كنند پيدا قوام نميتوانند هم ديگر ركن سه نباشد
كردند ، اشاره هم خاتمي آقاي كه همانطور:كرد تصريح
قرار رسيدگي مورد امري قضائيه قوه در است قرار اگر
بايد دوم باشد ، قانوني طريق از بايد اينكه اول بگيرد
به بايد سوم شود ، مطرح دليل و مدرك با اتهامات
منصفه هيات حضور با و علني صورت به مطبوعاتي جرم
در و شود رعايت خواهي تجديدنظر حق چهارم و شود رسيدگي
كه حكمي شد ، طي قانوني مراحل اين همه كه صورتي
.كرد اعتراض آن به نبايد ميشود ، صادر قطعي بهصورت
كاري روزنامهنگاري اينكه به اذعان با شهيدي
روزنامه در شعري چاپ به مثال براي است ، خطاپذير
نظارت هيات در امروز:گفت و كرده اشاره كيهان
تعقيب قابل كه شده مطرح شعر اين مورد در شكايتي
براي كهشما سئوال اين به پاسخ در وي.است
كردهايد؟ اقدامي چه مطبوعات در دشمن پاي رديابي
:گفت مسلمان روزنامهنگاران انجمن اعضاي به خطاب
برخورد حتما ما كنيد ، معرفي شما هست روزنامهاي اگر
.ميكنيم
در مسلمان روزنامهنگاران انجمن يوسفپوررئيس علي
وزير مطبوعاتي معاون پيشنهاد خصوص در جلسه پايان
ايرنا خبرنگار به انجمن ، نام تغيير بر مبني ارشاد
-صنفي انجمن يك مسلمان روزنامهنگاران انجمن:گفت
مستتر اسمشان در انجمنهايي چنين اهداف و است سياسي
نيز را روز سياست روزنامه مديرمسئولي كه وي.است
فعاليت كشور در كه احزابي اكثر:افزود دارد برعهده
اين من نظر به و هستند اسلامي پسوند داراي ميكنند
نيستند ما انجمن عضو كه روزنامهنگاراني كه برداشت
.نميباشد درست نيستند مسلمان
جهت در كه است اين ما هدف:كرد تصريح يوسفپور
نام و كنيم تلاش اسلامي روزنامهنگاري اخلاق اشاعه
.كردهايم انتخاب اساس اين بر نيز را خود
عمومي وظيفه خدمت براي مشمولان فراخوان
انتظامي نيروي عمومي وظيفه معاونت:اجتماعي گروه
و ديپلمه مشمولان همه اطلاعيهاي در اسلامي جمهوري
و پايان 1360 تا متولد 1338 غايب غير و غايب عادي
شهريور و نخست ماهه پنج متولدين غايب عادي مشمولان
.فراخواند عمومي وظيفه خدمت به را سال 1361
است شده درخواست مشمولان همه از اطلاعيه اين در
تهران در خدمت به آماده دفترچه داشتن دست در با
شهرستانها در و (عج) وليعصر پادگان سپاه ميدان به
به آماده دفترچه صادركننده عمومي وظيفه بخشهاي به
تهران در:افزايد مي اطلاعيه اينكنند مراجعه خدمت
اعزام حوزه از كه غيرغايب و غايب ديپلمه مشمولان همه
كردهاند دريافت خدمت به آماده دفترچه بزرگ تهران
مشمولان همه ماهو شهريور روز 18 صبح ساعت 7 در
و پايان1360 تا متولدين 1338 غيرغايب و غايب عادي
وهمچنين سال 1361 نخست ماهه پنج غايب عادي مشمولان
صبح درساعت 7 شهريورماه 1361 متولد عادي مشمولان
(عج)وليعصر سپاهپادگان ميدان به شهريور روز 19
و ديپلمه مشمولان همه نيز شهرستانها در.كنند مراجعه
و تاپايان 1360 متولدين 1338 غيرغايب و غايب عادي
و سال 1361 نخست متولدينپنجماهه غايب عادي مشمولان
بخشهاي از كه شهريورماه 1361 متولد عادي مشمولان
خدمت به آماده دفترچه كننده صادر عمومي وظيفه
به شهريورماه و 19 تاريخهاي 18 در كردهاند دريافت
به آماده دفترچه صادركننده عمومي وظيفه بخشهاي
اعزام ضرورت دوره خدمت به تا كنند مراجعه خدمت
.شوند
تهران استان دادگستري رئيس به نامهاي طي
مشخص خواستار صنفيروزنامهنگاران انجمن
شد محمدي نرگس اتهامات شدن
به نامه طي روزنامهنگاران صنفي انجمن:اجتماعي گروه
نرگس خانم اتهامات خواست تهران استان كل دادگستري رئيس
فراهم وي از دفاع امكان تا شده مشخص انجمن اين عضو محمدي
:است زير شرح به روزنامهنگاران صنفي انجمن نامه متن.شود
به بنا محمدي نرگس خانم منتشره ، اخبار موجب به احتراما
و احضار تهران اسلامي انقلاب دادگاه شعب از يكي تصميم
همكاران از كه مشاراليها.است شده بازداشت متعاقبا
به بازداشت تحت شرايطي در است انجمن اين عضو و مطبوعاتي
از لذا.نيست دست در ايشان اتهام از اطلاعي كه ميبرد سر
دفاع حق از استفاده امكان مقدمه اتهام ، از آگاهي كه آنجا
باشد ، مطبوعاتي موارد از اتهام چنانچه انجمن اين و بوده
ميباشد ، خود اعضاي به معاضدت به موظف خود وظايف موجب به
نامبرده بازداشت علت و اتهام فرمائيد دستور است خواهشمند
انجمن اين بودن مطبوعاتي صورت در تا نمايند اعلام را
.كند عمل خود قانوني وظايف به بتواند
گنجي اكبر شكايت به رسيدگي علني جلسه
شد برگزار
به رسيدگي علني جلسه:اسلامي جمهوري خبرگزاري -تهران
شتم و ضرب به متهم كه افرادي از گنجي اكبر شكايت
هستند ، برلين كنفرانس دادگاه در شركت از پيش وي
به (ره) خميني امام مجتمعقضائي شعبه 28 در ديروز
.شد برگزار هاشمي قاضي رياست
هنگام به گذشته سال ماه آبان نوزدهم در گنجي
براي اتهاماتش به رسيدگي براي كه دادگاه به ورود
كه بود گفته شد ، تشكيل برلين كنفرانس در شركت
قرار اوين زندان ماموران از گروهي شتم و ضرب مورد"
.بود شده "آن به رسيدگي" خواستار شكايتي در و "گرفته
حجتالاسلام از گنجي شكايت رسيدگيكننده ، شعبه
به را تهران استان دادگستري كل رئيس عليزاده
به و ندانسته خود صلاحيت در او بودن روحاني دليل
در گنجي اكبر.بود داده ارجاع روحانيت ويژه دادگاه
ويژه دادگاه (عليزاده) آمر براي:گفت دادگاه
شكايتي بقيه از و كرده صادر منعتعقيب قرار روحانيت
.ندارم
|