شخصيت شخصيتي اختلال نوع دو بر مقدمهاي
نمايشي و شيفته خود
جيببري پديده بر تحليلي
شد منتشر ايران نيكان شمارهنشريه دومين
شد برگزار حريق اطفاي آزمايشي عمليات
زخمي نفر و 44 حادثه يك
توضيح
را خود جاي بايد حادثهاي ، روزنامهنگاري
بدهد مسالمتجو روزنامهنگاري
به
نظارت ضوابط:اجتماعي تامين سازمان توسط
اعلام بيكاري بيمه بگيران مقرري اشتغال بر
شد
شخصيتيشخصيت اختلال نوع دو بر مقدمهاي
نمايشي و شيفته خود
گرفته يوناني قديمي افسانه يك شيفتگياز خود اصطلاح
آب در كه خود عكس جوانعاشق مردي آن در كه است شده
احساس اختلال اين به مبتلايانميگردد بود افتاده
را خود آنهادارند خود بودن مهم خودبزرگبينانهاز
با خاصي طور به دارند انتظار و ميپندارند خاصي آدمهاي
معمولاافراد.ندارند انتقادرا تحمل شود ، مدارا آنان
اگر.دارند مكنت و آرزويشهرت كه جاهطلبهستند
ساده خيلي را شخصيت اختلال نوع اين به مبتلايان بخواهيم
مردم ، كه هستند گروهي همان بگوييم كنيم ، ميتوانيم وصف
.ميگويند"متشكر خود از" خنده و شوخي به را آنان
آن از.دارد اشاره متعددي مفاهيم شيفتگيبه خود اصطلاح
بلوغعاطفي ناپختگيوعدم مطلقتا تفرعن جمله ،
.بزرگميپندارند جهت بدون را افرادخود اينوخودمحوري
اگر.هستند حساس بسيار خود از ارزيابيديگران به نسبت
و شرم خشم ، احساس بگيرد خرده يا كند انتقاد آنان از كسي
وتحسينديگران تشويق مورد چون درمقابل ، .ميكنند تحقير
.ميدهد دست آنان به زايدالوصفي گيرند ، خوشحالي قرار
و هستند دائمي ستايش و نيازمندتوجه شيفته افرادخود
تحسين وجوي جست به خود كنند ، غفلت كار اين از اگرديگران
تمجيد به وادار را ديگران الحيل لطايف به و ميپردازند
اهميتي خويش دستاوردهاي و فضايل براي.ميكنند خويش از
فرد عنوان به جا مايلندهمه قائلند ، آميز اغراق
هيچ كه حالي گيرند ، در قرار پذيرش و استثناييموردتوجه
وسيلهاي عنوان به را آنان و ندارند ديگران به محبتي
.استفادهقرارميدهند مورد خود هدف به رسيدن براي
.ميشود ملاحظه زياد درايشان هم ديگران حسادتبه
آرزويافرادخودشيفته چشمگيرافرادموفق ، دستاوردهاي
.نميدانند دستاوردهايي چنان شايسته را افراد آن اما است ،
بتوانند تا برجستهباشند افراد آنها معاشران مايلند
.بكشند ديگران رخ به را معاشران اين
صفات شيفته دلنميبندند ، اما كسي به خودشيفته افراد
زيبا ، همسري دنبال به نمونه براي ميشوند ، ديگران ظاهري
را كسي تنها ميگردند ، زيرا متشخص و ثروتمند تحصيلكرده ،
و مهرباني ، گذشت.خودميدانند همسري شايسته صفات اين با
افراد رويه يا و غيرواقعي شعارهاي آنان نظر نوعدوستياز
از دست لحظهاي آنان همسر يا اگردوست.دلاست ساده
با و ميشوند افسرده و مضطرب خشمگين ، بردارد ، آنان تحسين
.ميكنند متهم حماقت بهقدرناشناسيو را رنجيدگياو
به قادر زن ، چه و مرد چه شخصيت ، اختلال اين مبتلايانبه
نيستند ، خود همسر نياز و خواسته و واحساس ادراكعواطف
در را آنان نتواند بيماري علت به همسرشان اگر نمونه براي
در و ميشوند وخشمگين آزرده شدت به كند همراهي ميهماني
.نميدهند شدن بيمار حق حتي خود همسر به واقع
شود ، تمجيد ديگران از شيفته خود فرد درحضور اگر
.ميداند خود شايسته تنها را تحسين او زيرا ميرنجد ،
او از جايي به انتقاد كارفرما يا دوست يا همسر كه زماني
ميكوشد و دشمنيميكند احساس آنان با ميآورند ، عمل به
.كند مثل مقابلهبه خويش زعم به آنان تحقير و كوبيدن با
عرش به را او بستايد را آنان كسي اگر ديدار نخستين در
ليكن ميكنند ، بت به تبديل اغراقي گونهاي به و ميبرند
به نياورد ، بر را آنان كوچكترينخواسته شخص همين اگر
.ميگردد تبديل ومنفورترينفردعالم پستترين
مهم و والا و بزرگ ظاهر به را خود افراد اين چند هر
سطحي و بيارزشي و احساسحقارت از اصل در اما ميدانند ،
محترم و معتبر را خود واقع در.هستند رنج در بودن
و توجه دائمي جلب درصدد كه اينروست از و نميدانند
كه بقبولانند خود به بتوانند تا هستند ديگران تحسين
حتي و بيماران درماناينتاييدميكنند را آن ديگران
دشواري روانپزشككار به برايمراجعه آنان كردن متقاعد
شما خود و ندارم اشكالي هيچ من":ميگويند زيرا است ،
بيشتر دكتر از من" ميدارند اظهار يا و"هستيد بيمار
بينش ايجاد هدف حالرواندرمانيبا هر به "ميدانم
.ميدهد تشكيل را اصلي بيماردرمان براي
نمايشي شخصيت اختلال
هيستريونيك يا
از عبارت اختلالشخصيتي اين به ويژگيمبتلايان مهمترين
غيرعادي كارهاي به دست كار اين براي و توجه جلب به تمايل
آرايشها و عجيب لباسهاي پوشيدن جمله ميزنند ، از
اگر افراد اين.تكبر و تفرعن اغواگري ، زننده ، و نابهنجار
احساسناراحتي شدت به نگيرند قرار توجه مورد جمعي در
خود به را ديگران توجه ميكوشند ترتيب هر به و ميكنند
.باشد ضعف و غش تظاهربه صورت به اگر حتي نمايند ، جلب
برقراري براي غالبا اختلال نوع اين به مبتلايان
.هستند ناتواني و مشكلات وديرپادچار عميق وابستگي
سعي و دارند خود احساسات و افكار بهمبالغهدر تمايل
جلوه واقعاهست كه آنچه از مهمتر را چيز هر ميكنند
نمايشي و شديد صورت به افراد اين عواطف.دهند
.نيست برخوردار عمق از ميشود ، اما ابراز واغراقآميز
پيدا ديگران به واقعي وعلاقه عشق هيچگاه افراد اين
وابستگي اين شوند ، كه وابسته است ممكن اما نميكنند ،
رفتارهاي.است خودخواهانه ارضاينيازهاي براي فقط هم
به بسيارتلقينپذيرو نمونه براي دارند ، كودكانهاي
گفتههاي وسيله به سادگي به.هستند اصطلاحدهانبين
مبتلايان.ميگيرند قرار تاثير تحت موقعيتها يا ديگران
پيدرپي وتغييرات جديد مدهاي شيفته شخصيتي اختلال اين به
.باشد تغييرات اين به كهواقعانيازي هستند ، بيآن
ويژگيهاي از يكي كردن ، رهان سپس و آوردن بدست اصولا
.است عاطفي بلوغ عدم نشانگر كه ميباشد آنان بارز
يا كارمند يا كارگر هيستريونيكنميتواند فرد درمجموع
عاطفي شكل به زندگي مسائل همه زيرابا باشد ، خوبي همسر
اين ميرفت گمان اين از پيشميكند برخورد غيرمنطقي و
اكنون اما باشد زنان به شخصيتيمنحصر اختلال نوع
.دارد وجود زنان ميزان همان به هم مردان ميدانيمدر
فريبنده و حالتهاياغواگرانه مبتلا زنان
مردان و نمايشميگذارند به را ناخودآگاهانه
باز دگمههاي و ورزشكارانه ظاهر با هيستريونيكنيز
و فلزاتگرانبها از انگشتر و ودستبند گردنبند و پيراهن
به اقدام.ميكنند نظر خودجلب لباس تند رنگهاي
برابرناكاميها ضعفدر و غش حملات و نمايشي خودكشيهاي
هيستريونيك ومردان زنان در خواستهها به رسيدن براي
ايجاد خودكشي هيستريونيكاز افراد منظور.است فراوان
براي درمجموع نظرو جلب يا اطرافيان در گناه احساس
.نيست بين مرگدر قصد و خواستههاست به رسيدن
مواد اعتيادبه درمعرض شخصيت اختلال اين به مبتلايان
قانون ودرگيريبا جنسي نابهنجار رفتارهاي والكلو مخدر
از برخي بيماران ، نوع اين درمان براي.دارند قرار
-شناخت" پژوهشگران برخي و روانشناسانرواندرماني
اين به ميكنند توصيه هيستريونيك بيمار براي را"درماني
صورت به كه آن بينديشد ، نه بياموزد ، او مفهومكه
براي نيز دارويي درمان.كند رفتار نشدني مهار و ناگهاني
.رود كار به ويژهميتواند نشانههاي رفع
نقيزاده عباس
:منابع
فدايي فربد دكتر تاليف -همه براي روانپزشكي -1
دكتر تاليف روانپزشكي -روانشناسي جامع فرهنگ -2
پورافكاري نصرتالله
جيببري پديده بر تحليلي
در ديرباز از كه زشت و نكوهيده پديدههاي از يكي
به نيز امروزه و داشته وجود انساني مختلف اجتماعات
.ميباشد جيببري ميشود ، مشاهده گوناگون صورتهاي
و مهاجم شخص دسترسي يا و دستيابي از است عبارت جيببري
نحوي به ديگر ، شخص گرانبهاي اشيا يا و پول به جيببر يا
شايد تعريف اين.نگردد امر اين متوجه پول يا شيء مالك كه
اينجا در تعريف اين از هدف ولي نباشد مانعي و جامع تعريف
پديده اين طرح و پرداختن جهت مقدمهاي و آشنايي فقط
.ميباشد
هر و ميباشد خود خاص ويژگيهاي و خصوصيات داراي جيببري
و شگردها عمل اين از استفاده براي نيز متخلفي شخص
ممكن كه روشهايي و خصوصيات.دارد را خود خاص روشهاي
كه است متنوع و مختلف نمايد اتخاذ جيببر شخص يك است
آنان شده شناخته و متداول روشهاي از بعضي به ذيلا
.مينماييم اشاره
شخص جيببر شخص شيوه اين در:تعقيب شيوه به جيببري -1
فراهم از پس و داده قرار تعقيب مورد را تهاجم مورد
مكاني و زماني لحاظ از مناسب فرصتي در و مقدمات آوردن
به توجه با اكثرا كه داده ، قرار هجوم مورد را شخص
وي جيب كه نميشود متوجه تهاجم ، مورد شخص خاص ، شگردهاي
بهرهبرداري و دقت نهايت با جيببر شخص زيرا ميبرند ، را
شخص اگر همچنين.ميدهد انجام را خويش عمل موقعيت از
دست جيببر به نميتواند سادگي به شود متوجه مالباخته
.بگيرد پس را خويش پول و يابد
اماكن در جيببرها:شلوغ اماكن از استفاده با جيببري -2
ميادين سينماها ، اتوبوس ، صفهاي بازارها ، همانند پرجمعيت
خود گروهي صورت به معمولا شهر ، شلوغ جاهاي ساير و ميوه
دستبرد او جيب به و نموده نزديك قرباني شخص به را
بخواهد و گردد جيببري متوجه مالباخته اگرميزنند
و نموده تسليم به مجبور را وي شتم و ضرب با كند ، مقاومت
.ميگريزند ماموران و مردم دست از شلوغي از استفاده با
روش اين در:اشخاص ضعف از استفاده با جيببري -3
توانايي نظر از كه اشخاصي به را خود معمولا جيببرها
و نموده نزديك (پيران و بيماران نظير)ميباشند ضعيف جسمي
.ميزنند دستبرد آنان جيب به نمودن كمك بهانه به
انگيزههاي و علل بررسي در:جيببري انگيزههاي و علل -
:نمود اشاره زير عوامل به ميتوان جيببري
به ميتواند فقر اولا كه معتقدند جرمشناسان از بسياري
به.بگذارد غيرمستقيم اثر جرم پيدايش در زمينهاي عنوان
متزلزل وضع در گرفتاري كثيف ، خانههاي در زندگي مثال طور
هم از مسكن ، بحران و سامان و بيسر خانواده مالي ،
عناصر اين همه..و مالي بحران اثر در خانواده گسيختگي
فقر عامل ثاني در.است موثر جرم و بزهكاري تكوين در
زيربنايي محرك يك عنوان به مستقيم طور به ميتواند
تحريك ضداجتماعي عكسالعملهاي براي را انساني رفتارهاي
احتياجات تامين براي كه جيببرهايي مانند نمايد آماده و
در آذر مساواتي دكتر.مينمايند جيببري به اقدام مالي
:ميدارد اظهار چنين داده انجام خود كه تحقيقي كار يك
شرايط نظر از را كنترل گروه و مجرم گروه جوانان ما وقتي
سوم يك كه بگوييم ميتوانيم ميكنيم ، بررسي آنها اقتصادي
يعني.ميكردند زندگي اقتصادي بحران در مجرم جوانان
نيازهاي كوچكترين نتوانستهاند هرگز آنها خانوادههاي
نتيجه و نمايند فراهم را آنها اوليه ضروري و مادي
فقر و ميشود مربوط اقتصادي شرايط با جرم نوع كه ميگيرد
اموال عليه جرائم جمله از و جرائم اكثر بروز در اقتصادي
يك در فقر فراوان وجود.است موثر (جيببري نظير)مالكيت و
خاصياز انواع بروز براي را فشارهايي اجتماعي ، ساخت
فشارهاي ميتوان را مسائل اينميسازد فراهم جرائم
و جيببري موجبات و شده تحميل مجرم به كه دانست ساختاري
.است كرده فراهم را او جرائم ساير يا
)دنياست كشورهاي جوانترين از يكي حاضر حال در ما كشور
كار ، جستجوي در جوان نيروي و (جمعيت سني تركيب لحاظ به
از زندگي ، روزافزون مادي مشكلات و (بيكاري)كار وجود عدم
.ميباشد جيببري ظهور و جوانان جرائم در موثر عوامل جمله
ممكن اقتصادي و اجتماعي پائين طبقه يك به همچنينتعلق
نسبت نوجوان و كودك در مهمي فوقالعاده اثر و انعكاس است
.باشد داشته غالب ارزشهاي قبول از خودداري يا و پذيرش به
جامعهكنار" نام به خود معروف كتاب در وايت ، ويليام
ما راي حتي و عموم تصور برخلاف كه است شده مدعي "خياباني
ويژهاي سازماندهي از فقيرنشين محلات صاحبنظران ،
در فقيرنشين ، محلات اصلي مشكل يعني برخوردارند ،
شيوه ميان تعارض در مشكل بلكه نيست آنها بيسازماني
احترام قابل ارزشهاي و محلات اين يافته سازمان زندگي
با مطابق است ممكن محلات اين ساكنان است ، متوسط طبقه
بدان اين ولي ننمايند رفتار جامعه متوسط طبقه معيارهاي
براين محله سوي از اجتماعي كنترل نوع هيچ كه نيست معني
چندان رسمي كنترل محلات اين در.نباشد حاكم رفتارها ،
هم ، دولتي نمايندگان يا پليس به احتمالا و نيست كارساز
از رسمي غير كنترل ولي ميشود بياحترامي و بياعتنايي
در.شد خواهد اعمال قومي يا و جنسي سني ، گروههاي طريق
ولي است شايع جنايت و جرم و بزهكاري البته فقيرنشين محله
تحرك براي است وسيلهاي موارد ، از بسياري در اعمال اين
ارزشهاي به نميتوانند قانوني طرق از كه كساني اجتماعي
.كنند پيدا دست جامعه
بر علاوه "ديگر آمريكاي" خود كتاب در هرينگتون مايكل
مخصوص توجه فقيرنشين ، محلات فيزيكي و اقتصادي ويژگيهاي
ساكنان اعتقادي و رواني جنبههاي و فرهنگي ويژگيهاي به
و فرهنگ نوعي داراي وي نظر به كه ميدهد نشان محلات اين
وي.هستند جامعه عمومي فرهنگ از متمايز و خاص جهانبيني
صورت به آمريكايي محروم اقليت ميان در فقر كه ، است معتقد
.است درآمده زندگي از شيوهاي و فرهنگ
واضح طور به ميتوان را فقر فرهنگ كه ، است اين وي منظور
زندگي كه ديد خود چشم با و كرد مشاهده فقيرنشين محلات در
ديگر آدمي چگونه فقيرنشين ، و كثيف كويهاي فرساينده
پر خشن ، و خشك طلب ، انزوا متفاوت ، احساساتي با ميسازد
آماده حال عين در و بياعتنايي و درماندگي و نااميدي از
وسايل از محروميت معناي به تنها بودن فقير يعني انفجار ،
و مشكلات از مملو است دنيايي بلكه نيست زندگي مادي
به بنابراين.تنيده درهم و پيچيده هم به درماندگيهاي
و سست ساختمانهاي از مركب تنها فقيرنشين محله وي ، نظر
ندارند ، شغل و درآمد تنها كه نيست محروم افرادي و كهنه
و جهانبيني نوعي آن و است مهمتر كه هست هم ديگري چيز
.است واقعيات به نگرش
منظميتبار جواد
انتظامي علوم دانشگاه علمي هيات عضو
شد منتشر ايران نيكان شمارهنشريه دومين
انجمن امتيازي صاحب به كه نشريه اين شماره دومين در
مطالبي است شده منتشر ايران كبدي بيماران از حمايت خيريه
اعتياد و هپاتيت هپاتيت ، ويروس با مبارزه راههاي درباره
با گفتوگو جهان ، سراسر از پزشكي تازههاي تزريقي ،
دير بيماران به امداد و اسلامي نگرش سراج ، حسامالدين
...و ميسازد تماشاگران بين در پناهگاهي بلاژويچ درمان ،
.ميخورد چشم به
اين از بيماران ما:است آمده نشريه اين مقاله سر در
دفتر از طور همين.داريم عمده سهم دولت اين و كابينه
را ما هميشه كه "نيكوكار" جمهور رئيس شخص و جمهوري رياست
...كردهاندو دستگيري
شد برگزار حريق اطفاي آزمايشي عمليات
ساختمانهاي در حريق اطفاي آزمايشي عمليات:اجتماعي گروه
سازمان عملياتي نيروهاي حضور با ديروز صبح بلند
.شد اجرا موفقيت با تهران قدس شهرك خيام برج در آتشنشاني
از بيش آزمايشي عمليات اين در خبر مركزي واحد گزارش به
تهران آتشنشاني ايستگاه از 5 عملياتي نيروهاي از نفر 50
.داشتند حضور
درباره آتشنشاني سازمان منطقه 3 عمليات مدير تيموري
و امكانات با ديروز صبح:گفت عمليات اين اهداف و چگونگي
منظور به بلند نردبانهاي و بالابرها مانند ، تجهيزاتي
و نيروها جسماني آمادگي و حوادث با مقابله توان شناسايي
اين بلند برجهاي در موجود تجهيزات و امكانات وضع نيز
.شد اجرا گسترده عمليات
اجراي براي است طبقه كه 26 نظر مورد ساختمان:افزود وي
حريق توانستند كامل موفقيت با نيروها و شد انتخاب عمليات
.كنند مهار شانزدهم طبقه تا را فرضي
به بلند ساختمانهاي تجهيز دنيا سراسر در:گفت تيموري
تلقي گونه اين ما كشور در ولي است متداول ايمني وسايل
ارتفاع به بلند نردبانهاي حتما بايد كه ميشود
از بتوان تا باشد موجود آتشنشاني سازمان در ساختمانها
.كرد جلوگيري حريق
اين در ديگر حوادث يا و حريق اينكه براي كرد تاكيد وي
اوليه مراحل در شود مهار كامل طور به ساختمانها گونه
.كرد استفاده ساختمانها امكانات از بايد
زخمي نفر و 44 حادثه يك
وانت خودروي دستگاه يك واژگونشدن اثر بر:اجتماعي گروه
زخمي نيز ديگر نفر و 44 كشته نفر يك مينودشت ، در نيسان
و زن آنها مابقي راننده بجز كه خودرو اين سرنشينانشدند
مقبره محل به داشتند قصد چهارشنبه روز بودند ، كودك
.كنند عزيمت آزادشهر "آقامام" امامزاده
درمان و بهداشت شبكه رئيس "پستهاي خليل سيد" دكتر
براي حادثه مجروحان از برخي:گفت خصوص اين در مينودشت
حدود 20 و شدند اعزام گنبد بيمارستانهاي به بيشتر مداواي
.شدند مداوا سرپائي بهصورت مينودشت بيمارستان در نيز نفر
.نيست رضايتبخش مجروحان از ديگر تن دو حال:افزود وي
توضيح
چهارشنبه 14/6/80) ديروز روزنامه صفحه 10 در مندرج مطالب
فني ، اشتباه دليل به بود ، "تجسمي هنرهاي" به مربوط كه (
از بابت اين بود ، از شده چاپ "سينما" صفحه سر با
.ميكنيم عذرخواهي خوانندگان
را خود جاي بايد حادثهاي ، روزنامهنگاري
بدهد مسالمتجو بهروزنامهنگاري
:گفت ارتباطات رشته استادان از بديعي نعيم:اجتماعي گروه
چون بگيريم فاصله برخوردنگر روزنامهنگاري از بايد
همخواني تمدنها گفتگوي ايده با مسالمتجو روزنامهنگاري
.دارد
روز كه طباطبايي علامه دانشگاه ارتباطات علوم گروه استاد
- مركزي آسياي كشورهاي منطقهاي ميان همايش در چهارشنبه
پاسداري براي:افزود ميگفت ، سخن اطلاعاتي جامعه و غربي
عرضه آزاد بازار زمينه آوردن فراهم و بيان ، آزادي از
به بايد جهاني و داخلي صلح به يافتن دست و انديشهها
.بياوريم روي آرامشخواه و مسالمتجو روزنامهنگاري
سالهاست كشمكش و منازعه برخورد ، كه اين به اشاره با وي
مهم خبري ارزش يك عنوان به روزنامهنگاران بين در كه
زائيده برخوردنگر روزنامهنگاري:كرد تصريح است ، مطرح
جهاني ، سطح در:گفت بديعي.است غربي تجاري روزنامهنگاري
غربي خبرگزاريهاي مطالب ساختار كه ميدهد نشان بررسيها
و دارد اختصاص سياسي منازعات و آشوبها و جنگها به اغلب
و نيازها با همراه كشورها ، تاريخي و فرهنگي هويت
:افزود ويميشود گرفته ناديده انساني مثبت فعاليتهاي
حاوي تمدنها گفتگوي زمينه در ايران جمهور رئيس پيشنهاد
توسعه حال در كشورهاي روزنامهنگاري براي ارزندهاي پيام
.بشنويم را يكديگر حرفهاي بيائيد ميگويد نظر اين است ،
تاكيد طباطبايي علامه دانشگاه ارتباطات علوم گروه استاد
از را خبري موضوعهاي و رويدادها به نگاه شيوه بايد:كرد
نگاري روزنامه به غربي نماي بحران و تجاري روزنامهنگاري
مطالعات مركز رئيس.كنيم تبديل مسالمتجو و آرامشخواه
:گفت همايش اين در نيز رسانهها تحقيقات و
به بايد تضادها بر تاكيد جاي به روزنامهنگاران
ترويج را گفتگو پرخاشگري ، جاي به و مشترك علايق
شيوهمرسوم":افزود"فرقاني مهدي محمد"كنند
گفتگوي دروازه از را ما نميتواند روزنامهنگاري
."دهد عبور تمدنها
بيشترين ميتواند روزنامهنگاري كه است درحالي اين"
."كند ايفا تمدنها گفتگوي زمينه در را نقش
دانشگاه اجتماعي ارتباطات گروه علمي هيات عضو
در توفيق بديهيات از يكي":كرد تصريح طباطبايي علامه
الگوي به دستيابي تمدنها ، گفتگوي جهاني الگوي ارائه
اضافه وي."است ملي و تمدني درون تفاهمآميز گفتگوي
و توسعه حال در كشورهاي درون در كه زماني تا":كرد
از اختلافها و منازعات فصل و حل ايران ، جمله از
تمدني درون ارتباطي و تفاهمآميز سازنده ، گفتگوي مسير
."كرد ادا تمدنها گفتگوي در خودرا سهم نميتوان نگذرد ،
در ملي مطبوعات انكارناپذير نقش به توجه با":گفت فرقاني
ارتقاي و تفاهم تقويت براي گفتگو ، فرهنگ بسترسازي
شيوههاي در بازنگري عمومي ، متقابل درك
."ميرسد نظر به ضروري نيز ملي روزنامهنگاري
:كرد تاكيد رسانهها تحقيقات و مطالعات مركز رئيس
جهت در بايد بينالمللي و ملي روزنامهنگاري در تحول"
."باشد تمدنها و فرهنگها گفتگوي و همگرايي
نظارت ضوابط:اجتماعي تامين سازمان توسط
اعلام بيكاري بيمه بگيران
مقرري اشتغال بر
شد
به طرحي ابلاغ با اجتماعي تامين سازمان:اجتماعي گروه
اشتغال وضعيت بررسي به نسبت داد اجازه اجرايي واحدهاي
.كنند اقدام مقرريبگيران
اجتماعي تامين سازمان اجرايي واحدهاي طرح اين براساس
اجتماعي امور و كار واحدهاي مشاركت جلب ضمن موظفاند
به نسبت بگيران مقرري وضعيت بررسي جهت راسا يا مشتركا
عدم موضوع چنانچه همچنين.كنند اقدام تحقيق ماموران اعزام
بر دال شواهد و مدارك براساس مقرريبگيران استحقاق
مجري دستگاه دو هر بازرسان تائيد به و شده محرز اشتغال
كار اداره به مراتب و قطع بيكاري بيمه مقرري باشد ، رسيده
تحقيق كه مواردي در.شد خواهد اعلام محل اجتماعي امور و
اشتغال و انجام اجتماعي امور و كار وزارت مشاركت بدون
پرداخت باشد ، رسيده سازمان بازرس تائيد به صرفا فرد
و كار اداره به نظر اظهار منظور به موضوع و متوقف مقرري
اشتغال تاييد صورت در و شده منعكس محل اجتماعي امور
.شد خواهد اقدام مقرري قطع به نسبت بگير ، مقرري
سال 79 ، در طرح اين براساس شده ارائه آمار با برابر
كه شد قطع شرايط فاقد افراد از نفر و 110 هزار مقرري 6
به سال 78 در كه نفري و 466 هزار تعداد 7 با مقايسه در
درصد حدود 22 بود ، شده قطع مقرريشان كار به اشتغال دليل
.است داشته كاهش
بيمه بگيران مقرري تعداد سال 79 پايان در است ، گفتني
توجه با كه است بوده نفر و 938 هزار بر 71 بالغ بيكاري
سال 78 ، پايان در بگير مقرري نفر و 445 هزار تعداد 68 به
بيمه صندوق هزينههاي همچنين.است داشته افزايش درصد 5
و 178 ميليارد بر 617 بالغ سال 79 ، پايان در بيكاري
و 986 ميليارد با 544 مقايسه در كه بود ريال ميليون
از13 سال 78 ، پايان در هزينه ريال ميليون
.است برخوردار رشد درصد
|