با مقابله براي پايدار روش ، داري آبخيز
و جايگاه
( پاياني بخش)
خشكسالي و سيل
است نامعلوم كشور در آبخيزداري نقش
مذموم تجارت يك رواج
با مقابله براي پايدار روش ، داري آبخيز
و جايگاه
( پاياني بخش)
خشكسالي و سيل
است نامعلوم كشور در آبخيزداري نقش
ايران وسعت كل از كه ميدهد نشان كشور در موجود وضعيت
جزو هكتار ميليون حدود 5/148 (هكتار ميليون حدود 8/164)
كل مجموع از سوم دو جمعا كه هستند خشك نيمه و خشك مناطق
شده برآورد مترمكعب ميليارد حدود 430 كه را سالانه بارش
وسعت 90 به توجه با ديگر سوي ازميكنند دريافت است ،
واقع مناطق اين در عمدتا كه كشور مراتع هكتاري ميليون
هستند دامي واحد ميليون حدود 100 تعليف عرصه و شدهاند
ساير بر افزون كشور پروتئيني مواد توليدكننده كه
ميتوان ميباشند غيره و چرم و پشم مانند جانبي توليدات
به دستيابي براي كشور اكوسيستمهاي توسعه كه گرفت نتيجه
بهرهبرداري و اوليه خام مواد غذا ، توليد در خودكفايي
صورت به آبخيزها هيدرولوژيك جنبه كه مادامي آب از بهينه
كه است حالي در اين.بود نخواهد ميسر نشود حاصل شده مهار
ايران جمعيت كشور ، در جمعيت رشد روند با ميشود پيشبيني
و برسد نفر ميليون مرز 140 به شمسي هجري سال 1400 در
توسط توليدي اوليه خام مواد و غذايي مواد آب ، به نياز
به هستند گياهي توليدات به وابسته خود كه دامها و گياهان
و جمعيت رشد روند با اينرو ، از.يابد افزايش برابر سه
گسترش سريع بسيار روند غذا ، و آب به نياز افزايش
هكتار ميليون يك به سالانه كه كويرها و بياباني عرصههاي
غذايي مواد از اعم غذايي مواد توليد و آب نبود ميرسد ،
آينده در سهمگين فاجعهاي رويداد از خبر دامي ، و گياهي
صورت به را آن بايد كه ميدهند را كشور در دور چندان نه
.داد قرار مدنظر جدي بسيار
افزايش گرو در جدي و خطرناك حادثه چنين وقوع از ممانعت
و كشاورزي محصولات و تجديدشونده طبيعي منابع توليدات
حوزههاي مطلوب مديريت اعمال گرو در خود اين كه است دامي
كليه از استفاده بهينهسازي به ويژه توجه و كشور آبخيز
واقعيت و ديدگاه چنين با.است دسترس قابل آب منابع
گياهي توليدات براي اوليه ماده آب اينكه و انكار غيرقابل
مواد پوشاك ، غذايي ، مواد به جامعه نيازمنديهاي رفع براي
براي علوفه تامين و كارخانهها خام مواد گياهي ، سوختي
شدن برطرف به چنانچه بود خواهد نابخردانه است ، دامها
به روستا از مهاجرت سريع رشد روستاها ، شدن متروكه معضل
كاهش و مصرف عوامل به توليد نيروهاي تبديل شهرها ،
علل يافتن صدد در و بود اميدوار دامي و كشاورزي توليدات
و موجود آبهاي از بهينه بهرهبرداري عدم جزء به ديگر
.كشوربود آبخيزهاي عمران و توسعه طريق از آنهم دسترس قابل
اولين در يا و آنها نزول محل در جوي ريزشهاي استحصال
و فن بهكارگيري با سطحي آبهاي روان به تبديل مراحل
ملل تمامي سطح در امروزه كه است موضوعي آبخيزداري دانش
و تشنگي و گرسنگي رفع براي اساسي راهكار عنوان به جهان
و محيطزيست بالاخره و اكوسيستمها توسعه اصلي كليد
.است شده مطرح خشكسالي با مبارزه
روند و ايران در آبخيزداري امر به پرداختن با موضوع اين
در آبخيزداري نقش از فارغ اخير دهه در آن به ويژه توجه
در رسوبات شدن انباشته و خاك فرسايش از جلوگيري و مهار
گل مخزني ، سدهاي درياچه آبرساني ، نهرهاي رودخانهها ،
عواقب و سيل شدن جاري و كشاورزي اراضي انباشتگي
پيامدهاي و يافته رواج كشور در آن از ناشي وپيامدهاي
عرصه در طبيعي تعادل ايجاد با آن موفقيتآميز و مثبت
شده نمايان گرديده ، اجرا آبخيزداري طرحهاي كه آبخيزهايي
آبخيزداري سازههاي پناه در گياهي پوشش استقرار.است
اصلاحي ، بندهاي سكوها ، بانكتها ، احداث طريق از شده ايجاد
سطوح اطراف در حفاظتي كمربندهاي آب ، حوضچههايذخيره
بالاخره و آبخيزها عرصه در جنگلكاري طبيعي ، ناپذير نفوذ
در را خود نمود كه هيدرولوژيك نابهنجار رفتارهاي مهار
در آب شدن جاري و چاهها پرشدن و قنوات و چشمهها احياي
آماده و زيست محيط سرسبزي بر افزون شده خشك آبراهههاي
تجديد طبيعي احيايمنابع يعني كشاورزي توليدات بستر شدن
.است داده قرار ديد معرض در و نمايش به شونده
و آبخيزداري بيولوژي و مهندسي و فني اقدامات از استفاده
افزايش موجب كه است آبخيزها ساكن انسان عامل دهي جهت
و دايمي اشتغالهاي و شده آبخيزها در آن استمرار و توليد
اكوسيستمها در اصلي اجزاي كليه بين طبيعي توازن بالاخره
پايدار ، صورت به آب و هميشه براي غذا توليد طريق از را
در جوي نزولات سالانه متوسط به توجه با.مينمايد فراهم
نيز دليل همين به و ميرسد ميليمتر به 240 كه ايران
محسوب جهان خشك نيمه حداكثر يا و خشك مناطق از يكي ايران
متوسط سوم يك از كمتر بارش مقدار اين اينكه و ميشود
از آب از استفاده سازي بهينه است ، جهان در جوي بارشهاي
منظور به بهويژه آبخيزداري طرحهاي اجراي كاربرد طريق
در آب كمبود از ناشي معضل رفع مراتع ، احياي جنگلكاري ،
ميدهند ، تشكيل را كشاورزي گستره بيشترين كه ديمزارها
و پايدار كشاورزي به دستيابي بالاخره و زيست محيط احياي
و طبيعي منابع پايدار توسعه قالب در آبخيزها توسعه
و بوده اجتنابناپذير آب ، منابع پايدار توسعه نهايتا
در خشكسالي خسارات كاهش و غذا و آب كمبود معماي حل كليد
دستيابي كه طوري به است آتي نسل براي بالاخص و حاضر زمان
كليد آبخيزها توسعه و حفاظت احياي براي مناسب مديريت به
با آب تامين با توام هرآبخيز در طبيعي منابع معضلات حل
دور است آبخيزداري نهايي هدف كه مطلوب كيفيت و كميت
مردم مشاركتعمومي راستا اين در.ازانتظارنميباشد
در را آبخيزداري اهداف بتوان تا ميشود تلقي موفقيت رمز
هكتار ميليون و 78 كوهستاني عرصههاي از هكتار ميليون 87
.رساند ظهور منصه به و نمود پياده دشتي عرصههاي از
نگرش و كافي دقت مستلزم مهم اين رساندن انجام به اما
آن جايگاه و تشكيلاتي درساختار عقلاني و بخردانه
و بهينه مديريت اعمال و كشور اجرايي درتشكيلات
طبيعي منابع و آبخيزداري كارآمد انساني نيرو بهكارگيري
.است كشور در
آبخيزداري و طبيعي منابع مديريت تشكيلات تاريخچه بررسي
طور به طبيعي منابع كه است واقعيت اين بيانگر كشور در
پايدار تشكيلات داراي هرگز اخص طور به آبخيزداري و اعم
تشكيل از پس كه طوري به.است نبوده نيازها با متناسب
سطح تا طبيعي منابع مديريت كشور ، مراتع و جنگلها بنگاه
ايجاد آن در نزولي سير مجددا سپس و يافته ارتقاء وزارت
نام به سازماني سطح تا امروزه كه نحوي به.است شده
تنها نه امروزه.است يافته تنزل "مراتع و جنگلها سازمان"
كشاورزي بخش زير عنوان به طبيعي منابع بلكه سازمان اين
.ميآيد حساب به برنامهريزيها و سياستگذاري در
جهان سطح در اجرايي و علمي نظر از كه است درحالي اين
آن مديريت و ميگردد تلقي كشاورزي حيات بستر طبيعي منابع
و تخريب هرگونه كه چرا.دارد ارجحيت كشاورزي مديريت بر
آن برنامهريزي واحد در و طبيعي درمنابع شرايط دگرگوني
قرار تاثير تحت را كشاورزي هستند آبخيز حوزههاي كه
به.ميبرد سوال زير به را كشاورزي پايداري و ميدهد
اعمو طور به طبيعي منابع استراتژي ديگر عبارت
در كشاورزي استراتژي كننده تعيين اخص طور به آبخيزداري
اميدي نميتوان هرگز صورت اين غير در كه باشد بايد كشور
مطرح سوال اين اينك.داشت كشاورزي اهداف به دستيابي به
بخش در طبيعي منابع قراردادن بخش زير با آيا كه ميشود
بود؟ بايد كشور در پايدار كشاورزي كدام دنبال به كشاورزي
به دستيابي امكان ديگر سوي از شده بيان نكته به توجه عدم
كه ميسازد ممكن غير نيز را زيست محيط در توازن و تعادل
به.ميآيد حساب به كشور براي تهديدي عنوان به امروزه
تجديد طبيعي منابع بهينه تشكيلاتي ساختار ترتيب اين
دام شامل) جانوران مراتع ، و جنگلها آب ، خاك ، شامل شونده
مستقيمازآنها بهرهبرداران و ساكنين و (آبزيان و
پايداري كننده تضمين كه شود گرفته نظر در نحوي به بايستي
توسعه و حفظ و كشاورزي شكوفايي به منجر و شده منابع اين
و مشكلات صورت اين غير در.بشود كشور در محيطزيست
نميشود ، رفع تنها نه شده ياد بخش دو در موجود تنگناهاي
تشكيلات بحث ميان اين در.شد خواهد نيز تشديد بلكه
در آبخيزداري اهميت به توجه با آن مديريت و آبخيزداري
كشاورزي ، محيطزيست ، طبيعي ، منابع چالشهاي به پاسخگويي
مرگ خشكسالي ، لغزش ، زمين سيل ، شامل غيرمترقبه حوادث
عنوان به..و جانوري و گياهي ژنتيكي ذخاير تالابها ،
آبخيزداري تعريف در كه چرا.ميشود تلقي اصلي محور
اصل آبخيز حوزه هر در موجود طبيعي منابع كليه مديريت
مبناي بر كاري واحدهاي چنانچه و بوده انكارناپذير
قرار مدنظر آبخيزها مديريت اساس بر و آبخيز حوزههاي
سامان كشاورزي و محيطزيست طبيعي ، منابع مديريت نگيرد ،
قابل نيز شده ذكر حوادثغيرمترقبه راهكارهاي و نمييابد
و جنگلها) طبيعي منابع نتيجهاينكه.بود نخواهد حصول
پاسخگوي نميتواند كشاورزي بخش زير قالب در (مراتع
بخش زير بهعنوان نيز آبخيزداري و باشد كشور نيازهاي
اهداف به دستيابي كننده تضمين و پاسخگو طبيعي منابع
.باشد نميتواند محيطزيست و طبيعي منابع كشاورزي ، بخشهاي
منابع عمران و توسعه احيا ، حفاظت ، برنامههاي كليه بلكه
.شود ديده آبخيز حوزههاي مديريت قالب در است لازم طبيعي
ظرفي آبخيزداري كه نمود جمعبندي چنين ميتوان نتيجه در
كه ميباشد محيطزيست و كشاورزي طبيعي ، منابع براي
و ميبرد سوال زير را آنها پايداري امر اين به بيتوجهي
اكوسيستمها پايدار توسعه و تعادل به نهايت در نميتوان
.يافت دست
خاك پايداري خشكسالي ، سيل ، نظير چالشهايي اينكه آخر سخن
پايداري گياهي ، پوشش احياي آب ، منابع از بهينه استفاده و
و درياچهها ازتالابها ، حفاظت آبزيپروري ، و دامداري
حوزههاي در اجتماعي رفاه با توام اقتصادي سكونت درياها ،
نيازمند مردم مستقيم مشاركت با جديد مشاغل ايجاد و آبخيز
اجرايي درتشكيلات آبخيزداري نقش و جايگاه بخردانه تعيين
و تشكيلاتي چنين مديريت نحوه ميان اين در.ميباشد كشور
اهداف به دستيابي تضمينكننده كارآمد انساني نيروي تجميع
بايد صورت اين غير در ميرسد نظر بهبود خواهد نظر مورد
يا خشكسالي براي سالانه مستمر خسارتهاي تامين انتظار در
در محيطزيست و كشاورزي معضلات برطرفنشدن بر افزون سيل
محيطزيست طبيعي ، منابع پايداري به نيز اميدي و بود كشور
مقبول چه و آيد درنظر چه تا.نداشت كشور در كشاورزي و
.افتد
مددي اسماعيل مهندس -قدوسي جمال دكتر
كارشناسي و علمي هيات اعضاي
آبخيزداري و خاك حفاظت تحقيقات مركز
مذموم تجارت يك رواج
باستاني ، تپههاي به فرهنگي ميراثهاي به چنگاندازي
متاسفانه كه است سالي چند قديمي ، گورستانهاي مقبرهها ،
حتي مواردي در.است يافته رواج ما كشور نقاط اغلب در
ديدگان مقابل در و يافته سازمان صورت به غيرمجاز كندوكاو
.است گرفته انجام مردم
و قديمي اشياء بردن يغما به و كهن ميراثهاي تخريب
به دستيابي و كشور از آن كردن خارج هدف با تاريخي
به را خيليها كه است وسوسهاي افسانهاي ، ثروتهاي
فرهنگي ميراث سازماناست كرده وادار كهن بناهاي تخريب
و فرصتطلبان قبيل اين با مقابله به قادر تنهايي به
ميشوند ، عمل وارد مافيايي صورت به گاهي كه سوداگران
و كشور فرهنگي ميراثهاي نجات براي بنابراين.نميباشد
گرفته لازم تصميمات بايد غيرمجاز حفاران دست كردن كوتاه
و نيرو تدارك طريق از قانوني و كافي حمايتهاي و شود
تاريخي و فرهنگي ميراثهاي از مراقبت براي مردمي مشاركت
. آيد عمل به
مينويسم را نامه اين شما براي افتاده دور روستايي از
به كنيد چاپ سانسور بدون را مطالبم تمام كه اميدوارم
بگويم ، (جيرفت) يا "گدروز" از شما براي ميخواهم هرحال
اما محققانآشناست ، و تاريخنويسان اغلب براي كه جايي از
مورد در شايد و بايد كه طور آن و است شده جفا آن حق در
تازگي به و است نگرفته صورت تفحص و تحقيق آن پيشينه
شخصي امكانات با و طلب فرصت و سودجو و سوداگر عدهاي
تپههاي سراغ به همگان چشم از دور شبانه كلنگ و بيل نظير
از قبل ساكنان آرامش گودال صدها حفر با و ميروند تاريخي
گودال هر كه اينجاست جالب نكته.ميزنند هم به را تاريخ
پس و كوچه تمام گنج يافتن وبراي است خاصي فرد به متعلق
كه شدهاند خبره آنقدر.ميگردند را گورستان كوچههاي
كه ميدانند و گرفتهاند ياد را اشياء تاريخگذاري
برعكس و ندارند ارزشي هيچگونه نقش فاقد و ساده كوزههاي
از دلالان.دارند بالايي ارزش حصيري طرحهاي با سنگي ظروف
و ميشوند حاضر گودال سر اشياء تصاحب براي كشور سراسر
.ميشكنند دست و سر آنها خريد براي
اسب ، همچون تصاويري و سفالها سياهگون نقوش مشاهده با
كوزههاي با وقتي اما ميكردم غرور احساس بزكوهي و ماهي
و ميگرفتم دندان به حيرت انگشت ميشدم مواجه شكسته
ميراث بهنام ادارهاي جيرفت در چرا كه ميخوردم افسوس
رئيس كه روزي محترم فرماندار كاش اي.ندارد وجود فرهنگي
تخريب مساله آوردند تشريف جيرفت به كشورمان محبوب جمهور
كه چراميگذاشتند ميان در ايشان با را تاريخي آثار
تاريخ و تمدنها گفتوگوي پرچمدار كه كسي هستم مطمئن
سوال و دارند منطقه اين براي خاصي برنامه و فكر ميباشد
اما ميدهيم سر تمدنها گفتوگوي شعار ما چگونه اينجاست ،
با وقت آن.هستيم خود تاريخي تمدنهاي زوال شاهد طرفي از
.كنيم معرفي دنيا به را زمين ايران تمدن مدرك و سند كدام
بر وضعيت اين و گفت خواهند چه ما به آيندگان بهراستي
وسيله هر به را مذكور اشياء كه است ، جيرفت مسئولين عهده
از و خريداري مناسب قيمت با را آنها شده اگر حتي ممكن
از جيرفت دوست فرهنگ مردم و فرهيختگان و كنند حفاظت آنها
تلاش بايد امروز همين از.كرد خواهند استقبال كار اين
.است دير فردا كه كرد
فاريابي يوسف
|