چالشهاي و هويت بحران نسلها ، انقطاع
هويت در رسانهها نقش
( دوم بخش ) آينده
بخشي
رو مجرد روستايي زنان تعداد:شجاعي زهرا
است افزايش به
كسر مبناء اجتماعي تامين سازمان سوي از
ماشينآلات فروشگاه در
فعاليت بيمه حق
شد اعلام سنگين
شد منتشر "مقام"
سازمان:كشور زندانهاي سازمان رئيس
كه زندانهايي در را نفر هزار زندانها 170
است داده جاي دارند نفر هزار گنجايش 70
منتشر مطبوعات تحقيقي گزارشهاي تازهترين
شد
چالشهاي و هويت بحران نسلها ، انقطاع
هويت در رسانهها نقش
( دوم بخش ) آينده
بخشي
:اشاره
استاد خانيكي هادي دكتر با گفتوگو نخست بخش در
فاصله هويت ، بحران با رئيسجمهوري مشاور و جامعهشناسي
انطباق نقش و انقلاب ، ادبيات از آينده نسلهاي گرفتن
نظام دوام و بقا در مردمي ميان و حكومتي ميان ارزشهاي
.پيميگيريم را ادامهبحث اينك.شديم آشنا سياسي
در ميكنيم مشاهده ما كه ميشود پيچيدهتر زماني مشكل *
.ندارد وجود مشترك و واحد نگاه يك هم حكومتي ميان ارزشهاي
كدام هر ميشود ، انقلاب تاريخ و هويت از سخن وقتي يعني
آيا.ميكنند تفسير را آنها گونهاي به حكومت بخشهاي از
و انقلاب اصول در حتي مشترك ، زبان عدم نميكنيد فكر
باعث حكومتي افراد و نخبگان ميان در ارزشي چندگانگي
شده هنجاري و ارزشي فهمي بد نوع يك و هويت بحران تشديد
است؟
مشترك پايههاي وقتي ازارزشها ، دستهبندي سه ميان در -
خود يعني ميشود همگونتر و منسجمتر جامعه باشد ، بيشتر
ارزشهاي اگر يعني.ميشود كمتر گسستها و شكافها خود به
حكومتي ميان و مردمي ميان ارزشهاي انطباق محصول را مشترك
كه شرايطي و انقلابي شرايط در ميكنيم مشاهده بدانيم ،
و -حكومت يعني -عام مفهوم به دولت ميان گسست كمترين
را همگوني و انسجام سطوح بالاترين ما دارد ، وجود جامعه
جامعه ، در ستيزي قانون مهم عوامل از.داريم جامعه در
يعني.است مردمي ميان و حكومتي بين ارزشهاي ميان فاصله
ميان در است شده پذيرفته حكومت ميان در كه امري
آسيبهاي از يكي.بالعكس يا و نيست شده جامعهپذيرفته
بسيار ملت و دولت بين شكاف كه بود اين ما كشور تاريخي
اسلامي ، انقلاب بركات از يكي خوشبختانه.است بوده عميق
و پذيرش نوع انقلاب در يعني.است بوده شكاف اين كاهش
و داشت وجود (ره)امام حضرت به نسبت جامعه در كه نگاهي
حداقل به را شكاف تنها نه امام و مردم ميان رابطه
كه است اين ما تاريخي استثناهاي از يكي بلكه ميرساند ،
.نميشود كاسته هم مردمي و حكومتي ارزشهاي انطباق از
ميشود (ره)حضرتامام از كه استقبالي به توجه با يعني
جامعه عقلاني و احساسي عاطفي ، رويكرد از ميشويم متوجه
.است نشده كاسته ما
سر بر وفاق اگر كه است اين ميكند پيدا بروز كه مشكلي
دسته سه آنگاه باشد ، نداشته وجود مشترك ارزشهاي اين
و ميدهند پوشش را حوزه يك كدام هر گفتيد كه را ارزشي
اين چراميشود هنجاري و ارزشي پارگي چند دچار جامعه
نگاهي نوع از ناشي تنها نه دليلش خوب ، ميافتد؟ اتفاق
انقلاب ارزشهاي و انقلاب مثل پديدههايي به كه است
و انقلاب آيا كه است نگاهي نوع از ناشي ميشودبلكه
يا نميشود يا ميشود محدود نسل يك به انقلابي گفتمان
در نميداند؟ يا ميداند نسلها بين مشتركي ميراث آنرا
پويا ، نگاه يك در هيچگاه انقلاباست جدي تفاوت يك اينجا
نسل به اگر.كردهاند خلق آنرا كه نيست نسلي به متعلق
عصبيت مساله همان در باشد داشته تعلق بخواهد خالق
ارزشي دنياي يك در او يعني ميشود ، گرفتار ابنخلدون
منتقل بعد نسل به را دنيا اين نيست حاضر كه ميكند زندگي
چه است مشترك ميراث يك انقلاب پويا نگاه يك در اما.بكند
آن در كه نسلي براي چه و داشته حضور آن در كه نسلي براي
.است متفاوت آن انتقال و فهم زبان منتهينداشته حضور
و يافته حيات حماسه با ميكند زندگي انقلاب در كه نسلي
آن در كه بعد نسل اما است ، شده آن زندگي از جزئي حماسه
و عقلايي نگاه يك خود به خود نكرده ، زندگي شرايط
و حماسي گفتمان يك بين نتيجه در.دارد خردورزانهاي
كه است اين.ميآيد بوجود متفاوت فضايي عقلايي گفتمان
منطقي ، فهم يك انقلاب خود از انقلاب از بعد نسل فهم
پرسش او نتيجه در.است عقلانيت بر متكي و استدلالي
قبل نسل حاليكه در ميرسد نتيجه به و ميكند نقد ميكند ،
هر كه دارد نگاهي يك نتيجه در است زندگيش از جزئي انقلاب
.ميداند خود وجود پارههاي جزء را ارزشها از بخش
آن ، انتقال ديگري و مشترك فهم يكي دارد ، وجود بحث دو پس
اساسا يعني دارد ، وجود پارگي چند گاه هم مشترك فهم در
براي و ميكنيم نگاه قضيه اين به منظري و ديد چه با
و كردن سوال فهميدن ، براي هستيم قائل حقي چه ديگران
دارند فاصله كه نسلي دو بازبين اينكه هم و رسيدنش نتيجه
ديني ، ارزشهاي ديدي اگردارد وجود مشتركاتي يك قطعا
منحصر شخصياش تجربه يا خود سليقه به را انقلابي و معنوي
به خود بكند ، مطلق را آن و ببخشد اطلاق هم آن به و بكند
از بعد كه را هنجاري يا ارزش همان از ديگري جلوه خود
كه اينجاست.نميشناسد رسميت به دارد وجود خودش
هم هنجاري شكافهاي به ارزشي شكافهاي و ارزشي تفاوتهاي
دچار گونهاي به بخشي هر يا هركسي ، حقيقت در و ميانجامد
.ميشود گسستگي
ميراث" كه كنند ادعا "رنهشار" قول به بعد نسلهاي شايد *
ارزشهاي همين نتوانستهايم يعني "است رسيده وصيت بدون ما
.دهيم انتقال خوبي به هم را مشترك
وصيت بدون را ميراث بعد نسل شايد ميگوييد اينكه -
مهم بسيار نكته اين.است تاملي قابل نكته بكند ، دريافت
خواستهباشيم خود كردن دفاع بد با حتي ما اگر كه است
بكنيم ، محدود گذشته نسل به را خود انقلابي و فرهنگي ميراث
گذشته به فقط كه پذيرفت نخواهد هم را اين آينده نسل
آن اينكه يكي.دارد وجود ديدگاه دو اينجا در.دارد تعلق
ممكن و ميگيرم فاصله آن از من ميگويد ميكند ، رها را
نوع يك كه كنيم مشاهده را شواهدي بحراني مواقع در است
اساسا چون مدت بلند نگاه يك در اما ميگيرد ، شكل گسستگي
ميشود ، منتقل بعد نسل به است آن در كه چه هر با جامعه
نسل به را اين خست با بخواهد گذشته نسل هم چقدر هر يعني
قانوني حكم به و الهي سنتهاي حكم به ندهد اختصاص ديگر
به متكي بعد نسل هميشه ميشود بنا تكليف و حق اساس بر كه
ميكند ، بازآفريني آن به نسبت منتهي است خود گذشته موارث
.ميبخشد حيات آن به يعني
به هويتبخشي ابزارهاي مهمترين از يكي رسانهها بيشك *
اهميت و شدن جهاني مبحث به توجه با.ميباشند جامعه
حاضر ، قرن در فراگير رسانههاي و بينالمللي ارتباطات
بفرماييد شدن جهاني مقوله در تعريفي بحث روشنشدن براي
.بفرماييد تبيين شدن جهاني پديده در را رسانهها وجايگاه
عرصه در هم امروز كه ياجهانيگري شدن جهاني پديده -
يك ميشود ، ايجاد سياسي و اقتصادي عرصه در هم و فرهنگ
رشد در بايد را آن اوليه ريشههاي كه است جديدي فرآيند
سرمايهداري هم آن محركه قطعا و دانست جديد سرمايهداري
طبعا و ميگردد باز شانزدهم قرن اواخر به كه است جديد
از گستردهتر عرصهاقتصادو وسيعتراز مفهومي امروز
.است گرفته خود به را مشترك بازارهاي مفهوم
عرصهها اين در كه مفاهيمي از كدام هر با پديده اين
يكپارچگي با است ، شده همراه باشند داشته بيشتري كارآيي
جامعهشناسي حوزه در حتي. شدن وغربي فرهنگي تهاجم و
و فرهنگ شدن آمريكايي شدن ، دونالدي مك نظير اصطلاحاتي
گستردگي همين بهدليل ولي شده برده كار به اينها نظاير
براي واحدي تعريف كه داشت انتظار نميتوان حوزهها ،
و نتايج كه باشد اين درستتر شايد داد ، شدن جهاني مفهوم
.دهيم قرار ارزيابي مورد بيشتر را پديده اين پيامدهاي
به شدن جهاني كه گفت ميتوان كليتر تعريف يك در اما
رشد آن با قطعا ماست ، نظر مد امروز كه مفهومي
پديده و مفهوم و است متفاوت شانزدهم قرن سرمايهداري
فضا و زمان فزاينده فشردگي بر متكي كه است تازهاي
اصل يك عنوان به آن از كه چيزي همان يعني ميباشد ،
فضا و زمان فشردگي واسطه به كه ميكنيم ياد شتابندگي
در جديدكه وسايل و ابزارها طريق از كمابيش جهان مردم
جامعه در آگاهانهاي صورت به باشد ارتباطات شايد راسش
مكان و زمان كه شدتي و شتاب اين با.ميشوند ادغام جهاني
سيار فضاي يا عصر يك به ما كه معتقدند برخي كرده پيدا
بيزمان و بودن مكان در آنجا در كه فضايي ميشويم ، نزديك
نيست مهمميشود مطرح جديدي مساله صورت به دارد بودن
بخش مثل ميتواند باشد كه كجا هر در باشد ، كجا در فرد كه
مقطع و برش چه در نيست مهمكند زندگي جهان از ديگري
.بزند نقب يك زمان بر كاملا ميتواند او است تاريخي
كاهش و هزينهها كاهش در فرآيندرا اين مصاديق ميتوان
.كرد مشاهده دارند ، فضا و زمان و مكان كه محدوديتهايي
گذشته به نسبت فضا و ومكان زمان تاثير تقريبا ديگر يعني
اجتماعي كننده محدود عوامل و مرزها اساسا.ميشود كمتر
يكديگر به جوامع و انسانها وابستگي و ميكند پيدا كاهش
عرصه در اجتماعي نهادهاي و ساختارها ميشود ، بيشتر
شايد را اينها.ميشوند نزديك يكديگر به بينالمللي
مسائل اينبرشمرد شدن جهاني مهم مصاديق عنوان به بتوان
آن به مقدمه در كه دارند هم اندازهگيري قابل شاخصهاي
جمعي ، ارتباطات و رسانهها افزايش و دگرگوني.شد اشاره
تاثيرپذيري دامنه گسترش نقل ، و حمل و جابهجايي افزايش
عرصه در اجتماعي تعاملات افزايش يعني -يكديگر بر جوامع
فراگيرشدن فراملي ، نهادهاي رشد و شكلگيري بينالمللي ،
قرارگرفتن محور ساختارها ، يا نهادها بخش شدن جهانگير يا
چون مفاهيمي با تجربي و نظري بخشهاي در كه غربي رفتارهاي
نظاير و فرهنگي تهاجم و فرهنگ هستيم ، روبهرو دونالدي مك
مدار و مبنا حال هر به.كرد مشاهده ميتوان آنها ،
فناوري ، بيشتر تاثير سرمايهداري ، اقتصاد بيشتر قرارگرفتن
عقلانيت مثل مفاهيمي گسترش و رشد اطلاعات ، فناوري بخصوص
.دارد صنعتي جوامع به اختصاص عمدتا آنها ، نظاير و اخلاقي
شدن ، جهاني فرآيند قالب در ميتوان مجموعا را مسائل اين
درباره مختصر خيلي صورت به حال هر در.دانست تعريف قابل
به و "مكان و زمان شدن فشرده":گفت ميتوان شدن جهاني
اختصاص و محدودكننده عوارض و آثار كه است دليل همين
.ميشود كم گذشته دهنده
جهاني عصر در فرهنگ بحث وارد اينكه از قبل دكتر ، آقاي *
بيشتر كمي شدن جهاني آينده درباره ميخواهم بشويم ، شدن
نسبت جهان سطح در را زيادي مخالفتهاي امروز.كنيم صحبت
گفت بتوان شايد.ميكنيم مشاهده شدن جهاني روند به
خود سازماني و فكري تلاش بيشترين حاضر حال در چپ نيروهاي
جهاني روند با بهمخالفت معطوف جهان گوناگون نقاط در را
اينكه به توجه با.نئوليبراليسمكردهاند جريان و شدن
سرمايهداران ، اندازه به دنيا در حاضر حال در چپ نيروهاي
اين آينده ندارند ، رسانهاي و ارتباطاتي امكانات
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را كشمكشها
افقي شدن جهاني كه بپذيريم اگر كردم اشاره كه همانطور -
زواياي وارد و ميگيرد دربر را اقتصادي حوزه از وسيعتر
امر اين طبعا ميشود ، بشر اجتماعي و سياسي زندگي پيچيده
تهديدهايي موجب هم و آورده بوجود را جديدي انتظارات هم
با سو يك از شدن جهاني گفت ميتوان حقيقت در.ميشود
جديد پديدههاي و فناوري گسترش مانند باشكوهي موفقيتهاي
و است بوده روبهرو جهان نقطه دورترين تسهيلكنندهبه و
شكاف افزايش مانند بزرگي موفقيتهاي عدم با هم طرفي از
مدرن ، فقر پديده آمدن بوجود ملي ، عرصههاي در طبقاتي
و يكسانسازي ارزشي ، و هنجاري بينظمي و آشفتگي گسستگي ،
در بخواهيم اگر.است بوده مواجه فرهنگها كردن يكپارچه
بطن از بگوييم بايد دهيم انجام كلي داوري زمينه اين
متفاوتي واكنشهاي شدن جهاني و جهانيگرايي جريان
دو در را كلي گرايش دو اين بتوان شايداست سربرآورده
ادغام سمت به طرف يك از شدن جهاني.كرد خلاصه كليتر جهت
گرايي خاص نوع يك ايجاد ديگر طرف از و است رفته تسلط و
عنوان ، تحت است پديدهاي گرايي خاص اين حاصل كه است كرده
يكي امروز ديگر عبارت به.گرايي محلي رشد و اجتماعگرايي
ميباشد اين است نظر مد فرهنگ عرصه در كه جدي نظرات از
يكپارچهسازي و ادغام سمت به كه همانگونه شدن جهاني كه
كرده تقويت را فرهنگي گراييهاي خاص هم دربرابرش رفته
.است
.دانستيم فرهنگ مجموعه زير را هويت گفتوگو اين در *
و تاكيد است ، شده تشكيل متضاد كاملا عنصر دو از فرهنگ
عصر در ميرسد نظر به.پويايي ديگر و گذشته بر تكيه
دچار آيا.است شده وارد ضربه خصلت دو هر به گرايي جهاني
از ميتوانيم چگونه و شد نخواهيم هويتي و فرهنگي بحران
كنيم؟ پاسداري خود فرهنگي داشتههاي
بدانيم ، آن پيشيني عناصر بر متكي را هويت مفهوم اگر -
گذشته تاريخ بر كه است تبايني يك هويت كه بگوييم يعني
است گذشته هويت تعريف در ديگر عبارت به ;ميباشد مبتني
-بدانيم دخيل آن در را آينده و حال اگر و ميراند حكم كه
تعريف در آنگاه -داديد انجام را كار اين شما كه همانطور
.بدانيم دخيل هم را تفرد و همبستگي مولفه دو بايد هويت
و ملي جامعه چه -جامعه با تعامل در فرد بگوييم بايد يعني
ميكند دريافت را خصيصههايي يكسري -بينالمللي جامعه چه
.است همبستگي عنصر از مستقل كه دارد ويژگيهايي اينكه هم و
ميتوان طبعا بپذيريم هويت براي را مفهوم اين اگر خوب
و همبستگي است ، تغيير حال در دائما جديد دنياي چون گفت
اين حداقل يعني.ميشود تغييراتي موجب هم تعامل
دارد دخالت هويت در كه آينده و حال بر مبتني مولفههاي
روي بر شخصا من.ميكند دگرگوني دچار را جامعه يا خود
تاكيد شدن جهاني فرآيند در ارتباطات نقش و تغيير موضوع
كنيم ، روشن پديده اين به نسبت را موضعمان ما يعني.ميكنم
قطعا.بكنيم دنبال را نتايجش بتوانيم مشخصتر شايد
.هستند شدن جهاني فرآيند در مهمي عامل جمعي رسانههاي
رسانههاي ميان تفاوت كه تخصصينميشوم بحثهاي وارد
مهمي اجتماعي نقشهاي كلي طور به ولي چيست ، گروهي و جمعي
نقشي تناسب به و دارند عهده به گذار حال در جوامع در را
محول آنها به هم فرهنگي راهبردهاي و سياستها در كه
و ارزشها تغيير يا پايداري در ميتوانند ميشود ،
كار ، فرهنگ.باشند داشته موثري نقش فرهنگي هنجارهاي
توسط اينها ، نظاير و فراغت اوقات فرهنگ مصرف ، فرهنگ
آن كه اينجاست.ميشود توزيع و تكثير جمعي رسانههاي
يك عنوان به را جمعي رسانههاي توسط شده تراوش فرهنگ
چون.بگيريم ناديده نميتوانيم شدن جهاني در مهم مولفه
در كه نخبگان فرهنگ با رسانهاي ، شده تراوش فرهنگ اين
ناپايدارتر ، دارد ، چشمگيري تفاوت است كلاسيك آموزشهاي
ميتوانيم شرايط اين با خوب.است بينظمتر و ناهمگنتر
من.شويم قائل دوگانه يا و منفي مثبت ، نقش يك رسانه براي
نقش به خوشبينانه كاملا نگاه يك ميتوان نه معتقدم
يعني بدبينانه ، نقش يك نه و داشت رسانه فرهنگسازي
ميتوانند آنها.درمان آغازگر نه دردند سرچشمه رسانهها
كه مقولهاي.بپردازند انبوه فرهنگ توليد به شرايطي تحت
فرهنگ ، انتقادي حوزههاي در و كرديد اشاره آن به هم شما
.ميگيرند قرار انتقاد مورد فرانكفورت مكتب مثل
به شدن منجر علت به فرهنگي صنايع چه و توده فرهنگ چه
در و ميكنند جايگزين را "فرد" ،"من" پديده ناتواني
هم فرهنگي توليدات بودن تودهاي و اطلاعات انبوهي
.شود فرهنگي توليد باز و بازانديشي به منجر حتي ميتواند
از يكي دليل همين به.بياموزد را زمان به تعامل يعني
عنوان تحت پديدهاي شدن ، جهاني حوزه جدي پيامدهاي
مختلف فرهنگهاي با كه است جوامعي رشد يا "گرايي اجتماع"
.ميدهند شكل را كوچك جامعه و اجتماع نوع يك
ظهور عنوان تحت "كاستل" مثل كساني هم امروز كه بحثي
.است مباحث همين بر ناظر ميكنند ، ياد "شبكهاي جامعه"
مشاهده را فرهنگ خرده از جديدي نوع حقيقت در يعني
كه استفادهاي و توسل چوب چار در فرهنگها خرده.ميكنيم
مباحث گذشته در چه اگر.ميآيند بوجود هست رسانهها از
با اينكهجامعه بر مبني "تارد گابريل" مثل افرادي
بهنظر افراطي ميگيرد شكل خاص روزنامه يك خواندن
شبكهها ، همين به شدن متوسل با افرادي امروز اما ميرسيد ،
كه بحث همان يعني.ميدهند شكل را نهادها از جديدي نوع
نهادهاي و جديد احزاب معتقدند و ميكنند "تامسون"امثال
رسانهها در گرفته شكل فرهنگهاي خرده توسط جديد ، مدني
و يكپارچگي بحث همانطوركه من نظر به.ميشوند تغذيه
را خردشدن و خاصگرايي است ، مطرح فرهنگ عرصه در عوامگرايي
خود به خود مسائل اين.ميكنيم مشاهده فرهنگ حوزه در نيز
.ميگذارد تاثير هويتها شكلگيري برروي
دارد ادامه
رو مجرد روستايي زنان تعداد:شجاعي زهرا
است افزايش به
:گفت زنان امور در جمهور رئيس مشاور:اجتماعي گروه
و شهر به روستايي مردان رشد به رو مهاجرت دليل به
زنان تعداد همسر ، انتخاب در تغييرروحياتآنان
به رو جامعه نكرده هرگزازدواج روستايي
.است افزايش
عذرا هنري فرهنگي جشنواره نخستين در شجاعي زهرا
زنان تعداد گذشته در كه ميدهد نشان آمار:افزود
در اينرقم ولي بوده درصد نكرده 21 ازدواج روستايي
.است يافته افزايش درصد به 41 حاضر حال
نفر تعداد487 حضور به اشاره با وي ،
مركز:افزود روستا و شهر اسلامي شوراهاي در بانوان از
كه روستايي زنان جمعيت به زنان مشاركت امور
ميليون به 12 قريب و جامعهاند افراد بيادعاترين
.دارد خاصي توجه دهند ، مي تشكيل را كشور جمعيت از نفر
آمارگيريها در روستايي زنان اينكه به اشاره با شجاعي
تصريح نميشوند ، گرفته نظر در شاغل زنان بهعنوان
متاسفانه كه خانهداري بر علاوه روستايي زن:كرد
صنايع و دامداري كشاورزي ، امر در نميشود محسوب شغل
در بايد كشور آمار مركز و دارد فعاليت نيز دستي
.كند توجه نكته اين به آينده سرشماريهاي
توزيع در گذشته سال طي مركز:داد ادامه شجاعي
به را اعتبارات از درصد زنان49 به مربوط اعتبارات
زنان به را درصد و 51 روستايي مناطق زنان
تخصيص در نزديكي اين و است داده شهرياختصاص
رفعمشكلات براي دولت خاص توجه نشانگر اعتبارات ،
است روستايي زنان وضعيت بهبود و
كسر مبناء اجتماعي تامين سازمان سوي از
ماشينآلات فروشگاه در
فعاليت بيمه حق
شد اعلام سنگين
مديره هيات جلسه نهمين هفتصدوشصتو در:اجتماعي گروه
كسر مبناء و روزانه مقطوع دستمزد اجتماعي تامين سازمان
.شد تعيين سنگين ماشينآلات فروشگاه فعاليت بيمه حق
براي جمعيت نفر هزار از 500 كمتر شهرهاي براي اساس براين
دفتردار ، فروشنده ، كارشناس ، ماشين ، خبره مدير ، مشاغل
به بازارياب و ميرزا اطلاعات ، متصدي حسابدار ، تلفنچي ،
مشاغل ريال ، معادل 395/28 دستمزد 5/1 حداقل نسبت
به متفرقه كارگر و كار حقالعمل قولنامهنويس ، صندوقدار ،
مشاغل براي و ريال معادل 502/26 دستمزد 4/1 حداقل نسبت
به پادو و نظافتچي ماشينشوي ، آبدارچي ، سرايدار ، نگهبان ،
گرديده تعيين ريال معادل 823/20 دستمزد 1/1 حداقل نسبت
نيز جمعيت نفر هزار از 500 بيشتر شهرهاي براي همچنين.است
دفتردار ، فروشنده ، كارشناس ، ماشين ، خبره مدير ، مشاغل براي
به بازارياب ميرزا ، اطلاعات ، متصدي حسابدار ، تلفنچي ،
مشاغل ريال ، معادل 288/20 دستمزد 6/1 حداقل نسبت
به متفرقه كارگر و كار حقالعمل قولنامهنويس ، صندوقدار ،
مشاغل براي و ريال معادل 395/28 دستمزد 5/1 حداقل نسبت
به پادو و نظافتچي ماشينشوي ، آبدارچي ، سرايدار ، نگهبان ،
گرفته نظر در ريال معادل 716/22 دستمزد 2/1 حداقل نسبت
.است شده
قابل سالجاري مردادماه اول از مصوبه اين است ، ذكر شايان
.ميباشد اجرا
شد منتشر "مقام"
مطبوعات دكه بر "مقام" نشريه تازه دوره از شماره نخستين
ميشود منتشر هنري حوزه سوي از كه نشريه اين.گرفت قرار
مقام نشريه.ميشد منتشر فصلنامه صورت به و اين از پيش
ميدهد انعكاس را جهان و ايران موسيقي رويدادهاي و اخبار
مطالب و پرخبرتر قبلي دوره با مقايسه در آن تازه دوره و
.برخوردارند مناسبي تازگي و تنوع از آن
سازمان:كشور زندانهاي سازمان رئيس
كه زندانهايي در نفررا هزار زندانها 170
دادهاست جاي دارند نفر هزار گنجايش 70
زندانهاي ظرفيت زندانها سازمان رئيس:اجتماعي گروه
و كرد اعلام نفر هزار حالت 70 خوشبينانهترين در را كشور
اكنون كههم است حالي در اين:گفت
.ميشوند نگهداري نفر هزار فضا 170 اين در
تاميني اقدامات همايش در يكشنبه روز بختياري مرتضي سيد
اين از تن هزار افزود108 مشهد در كشور سه منطقه
تحت افراد نفر تا 9 ميانگين 5 با خانواده داراي زندانيان
معرض در خانواده سرپرست نبودن صورت در كه هستند تكفل
نفر هزار اكنون 40 هم:گفت وي.ميگيرند قرار آسيب
ميباشند متواري يا زنداني چك قانون بودن كيفري بهخاطر
.هستند آسيب گرفتار آنان خانوادههاي كه
بقيه و زندان در نفر هزار تا 18 حدود 17:افزود بختياري
.دارند مفتوح پرونده
مشكلاتي موجب مظروف و ظرف تناسب عدم:افزود بختياري
و اصلاح كه قانونگذار اهداف توانست نخواهيم كه شد خواهد
تاكيد با وي.كنيم پياده زندان خروجيهاي در است ، تربيت
محدود و جامعه مشكلات رفع براي قوه سه روساي تلاش بر
مديريت انديشه مديريت:افزود ناهنجاريها و آسيبها كردن
مديريت كار ميدان وارد بعدي يك اگر كه است همهسونگر
انجمنهاي:گفت وي.نميرسيم مقدسمان آرمانهاي به شويم
مشاركت ويژگي با سال سابقه 50 با زندانيان از حمايت
مدير تدابير با سال 75 از و شده تشكيل دلسوز و خير افراد
امداد كميته اختيار در انجمن ويژه اعتبار رديف زندانها
خوبي قدمهاي تاكنون كه گرفته قرار (ره)خميني امام
سازمانها ماده 190 الف بند طبق:افزود وي.است برداشته
پوشش تحت را معدومين و زندانيان خانوادههاي شدند مكلف
.دهند قرار
اصلاح مراكز سوم ساله پنج پايان تا:داشت اظهار بختياري
استناد با و شد خواهد تاسيس استانها همه در تربيت و
رافت و حساسيت با سال زير 18 مجرمين براي كريم قرآن
.كنند تصميمگيري دادگاهها بيشتر
منتشر مطبوعات تحقيقي گزارشهاي تازهترين
شد
در هنري و ادبي نشريات تحقيقي گزارشهاي:اجتماعي گروه
به مربوط مطالب محتواي تحليل سال 1379 ، دوم ماهه شش
تحقيق نتايج و روزنامهها در انتفاضه بينالمللي كنفرانس
ديدگاهها و ساختارها نظر از عامهپسند نشريات بررسي و
.شد منتشر رسانهها تحقيقات و مطالعات مركز توسط
رسانهها ، تحقيقات و مطالعات مركز عمومي روابط گزارش به
عصر نشريات بررسي حاصل هنري - ادبي نشريات تحقيقي گزارش
كلك ، گلستانه ، نگاهنو ، سخن ، دنياي چيستا ، شنبه ، پنج
نشان و است داستاني ادبيات و تجسمي هنرهاي شعر ، بخارا ،
و سازمانها نشريات اين امتياز صاحبان درصد كه 33 ميدهد
نشريات اين جلد روي موضوع درصد هستند ، 40 دولتي نهادهاي
درصد و 25/56 پرداخته ادبي چهرههاي و شخصيتها معرفي به
.است يافته اختصاص تجاري آگهيهاي به جلد پشت موضوع
رادركليهخبرهابا63/47 فراواني بيشترين فرهنگي ، اخبار
تبيين به سرمقالهها حجم درصد و 98/47 دارد حجم درصد
ناشران اجتماعي - فرهنگي رسالتهاي
بيشتر.است پرداخته نشريات از گروه اين مخاطبان و
مقالهها ، حجم بيشتر و روشنفكران را نشريات اين مخاطبان
با هنري و ادبي شخصيتهاي به مربوط گزارشها و مصاحبهها
.است درصد 27/20
گزارش خلاصه" كه كرد اعلام همچنين عمومي روابط اين
ديدگاهها ساختارها ، بررسي به عامهپسند نشريات تحقيقاتي
نتيجه اين به و ميپردازد نشريات گونه اين بينشهاي و
نظر از نميتوانند موجود "عامهپسند" نشريات كه ميرسد
جهان سراسر در كه "طرفدار پر" نشريات خالي جايگاه كيفي
ميدهند تشكيل را نشريات تيراژ به مربوط آمار اصلي بدنه
مركز اين توسط كه تحقيقي گزارش سومين.كنند پر وجه هيچ به
كنفرانس به مربوط مطالب محتواي تحليل به يافته انتشار
به كشور روزنامههاي در كه تهران در انتفاضه بينالمللي
و دانشجويان علاقهمندان ، .ميپردازد رسيده ، چاپ
ميتوانند روزنامهنگاري و ارتباطات رشتههاي پژوهشگران
رسانهها تحقيقات و مطالعات مركز به گزارش اين تهيه براي
.نمايند مراجعه
|