طبيعت و عشق زندگي ، از تصويري
برگزار آبانماه سيما جشنواره سومين
ميشود
طبيعت و عشق زندگي ، از تصويري
هاردي تاماس وآثار زندگي به نگاهي
، انگليسي برجسته رماننويس و شاعر هاردي تاماس از:اشاره
به آثار اين عموما كه شده ترجمه فارسي به اثر چندين
در بار نخستين او.است گرفته انجام ابراهيميونسي همت
و "جودگمنام" هاي نام به هاردي مهم رمان دو دهه 60 اوايل
سرابي مينا و زاهدي فريدون همكاري با را "دوربرويل تس"
مردم از دور به" هاردي آثار ديگر از.كرد ترجمه فارسي به
به و "شيپورچيان فرمانده"،"بومي بازگشت"،"شوريده
دسترس در كه برد نام ميتوان را "چشمآبي جفت يك"تازگي
و زندگي بررسي به حاضر مطلب.است زبان فارسي علاقهمندان
نظرتان از كه ميپردازد انگليسي نويسنده اين آثار
.ميگذرد
ادبيات گروه
از كم رمانهايش شهرت كه انگليسي معروف شاعر هاردي تاماس
جالبي نظريه نويسي هنرداستان پيرامون نيست اشعارش شهرت
به كه باشد نامعمول آنقدر داستانيبايد هر":دارد
كهنيم دريانورداني همگي داستانپردازان ما.بيارزد گفتنش
بيان به يا)عروسي جشن مهمانان نيست مجاز ما از هيچيك و
ازكارشان را (دلمشغول و سربهكار خلايق انبوه ديگر ،
چيزي او كه آنگاه مگر بازگويد حكايتي برايشان تا بازدارد
از نامعمولتر مراتب به كه باشد داشته كردن روايت براي
داستان راز همه.باشد معمولي زن يا مرد هر روزمره تجربه
كه است نهفته اين در -وپرداخت ساخت جنبه از -نمايش و
سازگار جهاني و جاويد باچيزهاي درآن را نامعمول چيزهاي
را داستانش حوادث ميداند دقيقا كه داستاننويسي و كنند
معمول ، حد چه تا و دهد جلوه نامعمول ميبايد حد چه تا
".دارد دست در را هنر اين كليد بيگمان
دوم روز انگليسي ، برجسته وداستاننويس شاعر هاردي تاماس
به دورچستر نزديكي در "عليا باكهامپتون"در ژوئن 1840
كودكي سنين همان از تاماس و بود بنا پدرشآمد دنيا
به علاقه ;يافت عميق بسيار خود وجود در را هنر به اشتياق
از را موسيقي به عشق نيز و پدرش شغل سبب به را معماري
گروه سرپرست بزرگش پدر زيرا بود ، برده ارث به بزرگش پدر
زادگاهش در جوليامارتين مدرسه در تاماس.بود كليسا سرود
را تحصيلياش بعدي مقاطع و كرد آغاز را خود رسمي تحصيلات
شخصي نظر زير سالگي شانزده در.سرگذاشت پشت"دوربست" در
كرد آغاز را معماري فنون آموختن "هيكز جان"نام به
-مقدس كتاب حتي و -مختلف كتب گسترده مطالعه به وهمزمان
فرانسوي و لاتين زبانهاي يادگيري به سپس.آورد روي
تحقيق و بررسي به يوناني ، زبان آموختن از پس و همتگماشت
هاردي درسال 1862پرداخت باستان يونان درامهاي پيرامون
آن صاحبنام معماران از يكي نظر تحت و كرد سفر لندن به
آموختههايش (كمبريج دانشگاه استاد)آرتوربلومفيلد زمان
مغتنم ، فرصت اين از او.كرد تكميل را معماري پيرامون
لندن زمان آن گسترده امكانات از و برد را بهره نهايت
فرهنگ پيرامون مطالعه به شهر اين در هاردي.كرد استفاده
راصرف خود وقت عمده نيز و پرداخت لندنيها زندگي آداب و
بر ژرف تاثيري وقايع اين.كرد اپراها و موزهها از ديدار
شعر سرودن زمان اين از او كه شد وباعث داشت هاردي زندگي
.كند آغاز بسيار اشتياقي با را
"ساختم خود براي كه خانهاي"عنوان با او ادبي اثر نخستين
در اورسيد چاپ به جورنال چمبرز نشريه در سال 1865 در
رماننويسي كار در و بازگشت "دوربست" به سال 1867
قرار توجه مورد كمتر او اشعار زيرا.كرد بختآزمايي
ميان در منثور آثار نوشتن با گرفت تصميم او و ميگرفتند
سال همين در او.كند وپا خوددست براي جايي ادبيات مشاهير
آن انتشار به موفق اما نوشت را "بانو و بينوا مرد"داستان
آن معروف اديب مرديت جورج اصرار به هم خودش اگرچهنشد
در 1870هاردي.كرد خودداري اثر اين انتشار از زمان
سفر كونوال به "جوليوت سنت" كليساي تعميرات به كمك براي
در 1874 كه شد آشنا گيفورد امالاوينيا با آنجا در و كرد
راهچارههاي" را اثرش دومين هاردي.كردند ازدواج هم با
عشقي -جنايي مضموني از بار اين و نهاد نام "نوميدانه
چاپ به شخصي سرمايه با را كتاب اگرچه و كرد استفاده
زير سپس.نشد عايدش شكست جز نتيجهاي هم باز ولي رساند
موفقيت راه در او اول گام كه كرد منتشر را گرينوود درخت
نشد ، مواجه عظيمي استقبال با نيز كتاب اين اگرچه و بود
هاردي بعدي رمان از خوانندگان بزرگ استقبال مقدمات اما
در اخير كتاب و آورد فراهم را چشمآبي جفت يك يعني
بزرگ ، موفقيت اين.بود پرفروش بسيار انگلستان و آمريكا
با هميشه براي او و كرد ادبيات دنياي جذب را هاردي
.كرد وداع معماري
را منتقدان كه كرد منتشر را "بومي بازگشت" در 1878 هاردي
اوج به كتاب اين نگارش در هاردي ذوق.واداشت تحسين به
آنهارا نقشههاي وقايع ، محلهاي توصيفات همراه واو رسيد
است او برجسته آثار جزو رمان اين.كرد منتشر كتاب با نيز
.ناميدهاند نويسنده اين اثر بهترين را آن عدهاي حتي و
در كه نوشت را (شيپورچيان فرمانده) "سرشيپورچي"سپس هاردي
مشهود ناپلئون امپراتوري دوران تاريخ به دلبستگياش آن
خانهاي ساخت و طراحي مشغول وهاردي گذشت سالي چند.است
پس اين از او.نهاد نام گيت ماكس را آن و شد دردورچستر
نخستين در 1888.گذراند خانه اين در را خود وقت اغلب
تس رمان.رساند چاپ به را كوتاهش داستانهاي مجموعه
بيان صراحت و كرد ايجاد خفيفي سروصداي در 1891 دوربرويل
اعتراضهاييراموجب جامعهاش ، مشكلات بازگويي در هاردي
سومين و (1892) در كوتاهش داستانهاي مجموعه دومين.شد
جودگمنام رمان سپس هاردي.شد منتشر (1894) در نيز مجموعه
را او وعدهاي انداخت راه به عظيمي جنجال كه كرد رامنتشر
از رنجور و تلخكام هاردي ، كه حدي به دادند قرار فشار در
و گرفت كناره رماننويسي دنياي از هميشه براي حادثه اين
در را خود اشعار مجموعه نخستين.بازگشت شعر دنياي به باز
نويسندگي ، بر هارديعلاوه كه داد نشان و كرد چاپ 1898
هاردي بيستم قرن آغاز در.دارد توانا نيزدستي شاعري در
با نمايشنامهاي و زد تازهاي ابتكار به دست
تحرير رشته به نثر و نظم باتركيب و "فرمانروايان"عنوان
و ميشود مربوط ناپلئون دوران تاريخ به هم آن كه درآورد
جلد) و 1908 (دوم جلد) ، 1906(اول جلد)سالهاي 1903 در
از سپاس عنوان به سال 1910 درنمود منتشر را آن (سوم
شهر لياقت نشان ادبيات ، عرصه در هاردي پرثمر تلاشهاي
همه قطعي مجموعه نيز بعد سال دو.شد اهدا او به دورچستر
هفتم در "اما "ناگهاني مرگ.شد منتشر او قبلي آثار
جاي به هاردي روح در جانكاه و نوامبر 1912تاثيريعميق
را كوتاهش داستانهاي مجموعه آخرين او بعد سال يك.گذاشت
خاطرات تاثير آن در نوشتكه "شده دگرگون مرد" عنوان با
اشعار در 1914.است مشهود خوبي به اما و مشتركاو
چاپ به بود سروده اما ياد به راكه خود سالهاي131912
.كرد ازدواج داگديل فلورانس خانم با سال همين دررساند
همزمان و گذراند ديگر اثر چند چاپ به را بعدي سالهاي او
با كهدر1925 شد مشغول گذشته خاطرات نوشتن به آن با
معدود از يكي هاردي سرانجام.شد منتشر فلورانس نام
ژانويه يازدهم در داستان و شعر عرصه دو خلاق چهرههاي
و كشيد خاك درنقاب روي سالگي هشت و هشتاد سن در 1928
قسمت وستمينستردر قبرستان در را خاكسترش وصيتش ، بنابه
قبرستان در اما قبر در نيز را قلبش و كرده دفن شعرا
نيز هاردي مرگ از بعد سال دوسپردند خاك به استينفورد
منتشر فلورانس توسط هاردي تاماس زندگي سالهاي آخرين كتاب
.گرديد
(1871)نوميدانه راهچارههاي:عبارتنداز هاردي مهم آثار
به ،(1873) آبي چشم جفت يك ،(1872) گرينوود درخت زير ،
بازگشت ،(1876) اتلبرتا دست ،(1874) شوريده مردم از دور
تن دو ،(1881) عنصر سست ،(1880) شيپورچي سر ،(1878) بومي
،(1886) كاستربريج شهردار ،(1882)برج يك بر
دوربرويل تس ،(1888) وسكس داستانهاي ،(1887) جنگلنشينان
،(1897) محبوب ،(1896) گمنام جود ،(1891)
.(1913) شده دگرگون مرد ،(81904)فرمانروايان
جملهپردازيهاي و موعظه از هاردياگرچه داستانهاي
ذهن در عميقي و مثبت بسيار تاثير اما است عاري حكيمانه
:است گفته نيز او خود كه چنان.ميگذارد بهجاي خواننده
بگوييم اگر كند جلوه باورنكردني و نامعمول است ممكن"
اغلب به همراهند اخلاقي نتايج با همه از بيش كه رمانهايي
به اخلاقي هدف بيهيچ كه هستند آثاري زمره از احتمال
هنگامي سخن اين درستي اما ;شدهاند كشيده تحرير رشته
آموزنده رمانهاي كه بياوريم نظر در كه شد خواهد معلوم
كه ميمانند بيبهره واقعنمايي كيفيت از چنان عموما
اينكه جز بياموزند ، ما به چيزي هيچ نميتوانند ديگر
كرد دستكاري طبيعي و عريان حقيقت در بتوان است ناممكن
.گرفت كار به تعصبآلود و خشك عقايدي پيشبرد جهت در وآنرا
اثراتي دقيق بررسي به كه نيست ديگر ما عهده در البته..
صداقت با آميخته صميميو رمانهاي نوع اين كه بپردازيم
كه آنگاه خاصه.بگذارند ميتوانند جاي بر ضعيف اذهان در
و شايسته چندان رمانها اينگونه در قهرمانان رسم و راه
ميزان با متناسب عقوبتها و پاداشها يا و نميباشد دلپذير
كه رماني.باشد نشده تعيين آنان ناشايستگي و شايستگي
در و برساند زياني چنداندك بيمايگاني و ابلهان به تنها
بگذارد ، سازنده اثرات خليق و خلاق ذهن هزاران در عوض
نويسنده هيچ گفت بتوان شايد و دارد موجوديت حق بيترديد
در كه است ننوشته رماني هيچ هرگز روشندلي و ذهن پاكيزه
و بيمايه آدم آن يا اين به كه باشد نبوده رمان آن توان
".برساند زيان بياخلاق
هاردي شخصيتي ويژگيهاي به مختلف زمانهاي طول در منتقدان
احساس فرانسيس قديس همانند:همچون كردهاند اشارههايي
بيچارگان و حيوانات كودكان ، به نسبت خاصي شفقت و محبت
حيوانات و انسانها بيمورد تيرهبختي قبال در...داشت
خشم كه چيزي تنها...ميكشيد رنج آن از و بود حساس بسيار
و مطيع فرودست ، مردمان به بيرحمي برميانگيخت را هاردي
ساده دلمشغوليهاي و تفكرات در او عظمت.بود حيوانات نيز
و پرندگان طبيعت ، از داشت دوست.بود نهفته بيادعا و
روستايي مهمانسراهاي در داشت دوست.بگويد سخن جوي علايم
ميكردند آمد و رفت آنها در كه كساني با و بزند پرسه
ميكرد ، جلب را توجهش زندگي كوچك چيزهاي.شود روبهرو
.ساده سليقههاي و عادتها با بود انساني زيرا
نيز او زيرا برميخوريم ، جالبي مسايل به هاردي آثار در
روي زندگي وقايع از بعضي به ديگر ، موفق نويسندگان همچون
مشغول را خود فعال ذهن درواقع و ميداد نشان بيشتري خوش
او علاقه مورد مضامين مهمترين از يكي.ميديد مسايل اين
عشقهاي ميدهد تشكيل را آثارش همه اصلي بناي و پايه كه
كه ميانسالي افراد حتي يا جوانان ميان عشق:است انساني
و آمده هيجان به جوانان همچون و شده عاشق ناگهاني طور به
زن با معمولا داستانها دراين.ميپردازند رقابت به
يك هر و است مرد چند علاقه مورد كه ميكنيم برخورد جواني
وفادار يكي است ، زيبا يكي:دارد خود خاص صفتي آنان از
هم آنها از يك هر اما است ، سختكوش و جدي هم يكي و است
يكي ندارد ، وفاداري آنها از يكي كه چنان ;دارند معايبي
نقاط و نيست احساساتي هم يكي و ندارد جذابيت و است پير
جوان زن اين كه است زماني داستانها اين اغلب اوج
در اما برگزيند را يكي عاشق همه اين بين از ميخواهد
.ميكند اشتباه انتخابش
آن ، و ميكند پافشاري نكته يك بر آثارش در همواره هاردي
هر و نيستند كامل مطلق طور به هيچيك انسانها كه است اين
است بزرگي اشتباه مطلقنگري.دارند معايبي و محاسن كدام
به و هستند گرفتار آن در هاردي داستاني شخصيتهاي اغلب كه
كه درحالي ميپردازند ، سنگيني تاوانهاي هم خاطر همين
و غيرعجولانه عاقلانه ، تصميمگيريهاي با ميتوانستند
عشقهاي.كنند جلوگيري ناگوار پيشامدهاي از احساسي غير
همواره هاردي ذهن كه است موضوعاتي از ناپايدار و زودگذر
.است طبيعي كاملا مساله اين البته و است مشغول آن به
داشته موانست معماري و ادبيات موسيقي ، با كودكي از زيرا
و لطيف بسيار روحي او كه شده باعث مساله همين و
داستانهاي كه اينجاست جالب اما.باشد داشته عاشقپيشه
نيست ، ايدهآليستي مشابهش نمونههاي بيشتر برخلاف هاردي
نيز داستانهايش كه شده باعث هاردي ذهن واقعگرايي بلكه
هاردي داستانهاي.برسند نظر به ملموس و عيني كاملا
شايد و نيست رويايي يا مبتذل عشقي ، داستانهاي اغلب مانند
به او گرايش در را هاردي واقعگرايي دلايل از يكي بتوان
بود نزديك بسيار كليسا به كه زماني در چه او.دانست مذهب
و مذهبي مردي گرفت فاصله كليسا از كه زماني وچه
مطالعات و حقيقت به او فكري گرايش همين و بود روشنضمير
و لطيف روحيهاي كه شد باعث جواني دوران از او بسيار
.باشد داشته واقعگرا حال درعين و نازكطبع
هاردي ، رمانهاي جالب حال عين در و مهم نكات ديگر از
البته.است طبيعي مناظر از او بخش آرامش و دقيق توصيفات
پرهيز مناظر توصيف در تفريط و افراط از همواره هاردي
ضرباهنگ تداوم نيز و جذابيت حفظ سبب مساله همين و ميكند
حتي يا مناظر توصيف هيچگاه او زيرا.ميشود آثارش
همين به و نميداند داستان اصلي پيرنگ از جدا را شخصيتها
بيشتر و عميقتر تاثير خدمت در را توصيفات كه است سبب
مانند نه ميگيرد ، بهكار خواننده ذهن داستانروي
داستان كردن طولانيتر براي همعصرش نويسندگان از بسياري
قضيه اين پيرامون خود هارديبيشتر حقالتحرير دريافت و
كتابخوان جماعت كه كساني انبوه ميان در:مينويسد چنين
چون كه باشند كمي افراد شايد ميدهند تشكيل را
ميپردازند ، ديگر رمان پس از رماني خواندن به شتابآلوده
بر هم داستان عالم در كه ميكنند توجه نيز نكته بدين
درست ;است مترتب بخصوص صوري زيبايي نوعي هرشاهكاري
هر نيز تجسمي و تصويري هنرهاي عالم در كه همانطور
زيبايي اين و دارد بهرهاي صوري زيبايي همين از شاهكاري
و پرورده ذهن به اندازه همان به داستان عالم در صوري
و تصويري هنرهاي عالم در كه بدهد لذت ميتواند فرهيخته
خاص كيفيت اين بتواند آنكه براي آدمي.ميكند چنان تجسمي
يا طرح ساختار ميبايد بازشناسد وضوح به هست كه جا هر را
بررسي و تحليل به بهويژه را حكايت پيشينيان قول به
طوري را داستاني هر ميبايد كار اين انجام در و بگيرد
نه و ببرد راه آن در مندرج عواطف و عقايد به كه بخواند
باخبر داستان عمده شخصيتهاي سرنوشت از تنها كه آنطور
كنند جلوه واقعي هم چقدر هر كتابي هر شخصيتهاي چه ، .شود
و ژرف كه هم چقدر هر آن در مندرج انديشههاي و افكار و
قرار هرگاه كه است آن واقعيت باشند ، شنگ و شوخ و زيركانه
داستانپردازي هنر از نمونهاي منزله به كتاب آن شود
اول مقام در بيدرنگ آن در داستان عنصر گردد ، قلمداد
نميتواند ديگر مزبور كتاب لذا و ميگيرد قرار اهميت
امر آنكه مگر آيد شمار به ارزشمند نمونهاي
گرفته صورت هنرمندانه شيوهاي به آن در داستانپردازي
هر...باشد يگانه انداموارهاي بايد داستاني هر...باشد
چيزي هيچ كه باشد طوري بايد داستان حوادث از حادثهاي
آن با كه نيايد آن از پس يا و آن وسط در يا آن ، از پيش
...باشد نداشته ارتباط حادثه
صادقي حاجي امير
برگزار آبانماه سيما جشنواره سومين
ميشود
توليدات و آثار رقابت با سيما جشنواره سومين:هنري گروه
سالهاي در ايران اسلامي جمهوري سيماي پخششده تلويزيوني
آثار.ميشود برگزار تهران در آينده ماه تا 79 76
داستاني ، برنامه تك قالب در 13 جشنواره اين به ارائهشده
تئاتر و نمايش ب ، داستاني سريال الف ، داستاني سريال
مسابقههاي تركيبي ، برنامههاي مستند ، تلويزيوني ،
برنامههاي ميزگرد ، و مصاحبه ويديوكليپ ، تلويزيوني ،
.ميپردازند رقابت به زنده برنامههاي و عروسكي
|