انگيزه به مذهبي نمايشهاي درباره گزارشي
(ع)علي امام موضوع با نمايشهايي اجراي
ميگيرد؟ شكل ايران در مذهبي درام
سينما مردم چرا"گزارش بازتاب
!است گران بليتها
"نميروند
انگيزه به مذهبي نمايشهاي درباره گزارشي
(ع)علي امام موضوع با
نمايشهايي اجراي
ميگيرد؟ شكل ايران در مذهبي درام
سنتي نمايشهاي در تماشاگران آرتو آنتوان تعبير به*
ميكنندوجهان مولفعمل عنوان تعزيهبه همانند
بر ميشود ، پردازش تماشاگر انديشه و ذهن در شخصيتپردازي
طريق از عبادت ميگوييم ما وقتي كه بنيادياست چنين
متافيزيكيتماشاگر حضور آن دليل ميگيرد ، صورت تعزيه
است درصحنه
برخي وتئاتر سينما عرصه دو در گذشته سال درچند:اشاره
ودراماتيزه مذهبي متون حوزه در مستمر و مقطعي تلاشهاي
به زمينه اين در محسوسي پيشرفتهاي و گرفته صورت آن كردن
بيضايي ، بهرام اثر "واقعه روز" فيلمنامه است ، آمده دست
وحتي ميرباقري داوود از (ع)علي امام تلويزيوني مجموعه
حركتها اين جمله از فخيمزاده مهدي از عشق ولايت مجموعه
بر را خاص تاثيراتي توانستند خود نوع در كه است
و تازگي به.بنهند موضوعات گونه اين وخاص عام تماشاگران
يت محور با نمايش چند (ع)علي امام سال تكريم ستاد سوي از
و مهر" نمايشهاي كه شده وتمهيد بزرگوارتدارك آن زندگي
تالار در اكنون هم كه) امجد حميد وكار نوشته "آيينهها
به و معلم علي نوشته"كعبه مولود" ،(است صحنه روي مولوي
صحنه به ماه آبان در است قرار كه) مرزبان هادي كارگرداني
كه) بيضايي بهرام كار و نوشته "زدن ضربه مجلس" ،(برود
"ساقي" نمايش ،(شود اجرا آماده ماه دي در است قرار
صابري پري كارگرداني به "شيرازل" و وكاراميردژاكام نوشته
اين تمامي كه اين به توجه با.آنهاست جمله از.. و
آنها وكارگردانان ميگنجد مذهبي درام حيطه در نمايشها
ميرسد نظر به هستند ، تئاتر شده شناخته چهرههاي از نيز
شكلگيري حال در درام از گونه اين به رويكرديخاص كه
درام شكلگيري سير به دارد يرنگاهي ز گزارشگونه.است
پي در نيز و آن وتحولات چگونگيتغيير و غرب در مذهبي
صحنه روي به ايران در كه نمايشهايي آيا كه است پرسش اين
آنها در درام خصلت نمايشي ، خصلتهاي بر علاوه رفتهاند ،
:ميخوانيم را گزارش اين هم با!نه يا دارد وجود
شكلگيري يك آغاز
نام شاخهايبه به غرب تئاتر تاريخ در بخواهيم اگر
نام را قرونوسطي درامهاي ميتوان بپردازيم ، مذهبي درام
و داشت كليساقرار سيطره در اروپا كه قرنهايي برد ،
.نبود دور كليسا مذهبي نهاد ديد از آدميان وزمانه زندگي
در اوليه درامهاي شكلگيري چگونگي درباره رضاخاكي دكتر
قرون اوليهدر درام جلوههاي نخستين":ميگويد دوره اين
مسيح ، زندگي درباره كه نمايشهايي با شد ، پديدار وسطي
.ميآمد صحنه به وي كرامات و تولد چگونگي معجزاتو
نيز آن ويژه ترويجدهنده و نمايشها گونه اين اصلي مبلغ
نمايشها ، گونه اين توسعه گسترشو با و بعدها.بود كليسا
اين اجراي صحنه به نيز عمومي مجامع و بازار چون مكانهايي
".شد تبديل نمايشها
اخلاقي نمايشهاي
مذهبي نمايشهاي كه رشد روبه روند با و دوره اين از پس
نمايشهاي نام به نمايشها از خاص كرد ، گونهاي پيدا
.شد پديدار اخلاقي موراليتهيا
تئاتر منتقد و كارگردان نويسنده ، امينيكارشناس ، رحمت
:ميگويد نمايشها اين موضوعات و محورها چگونگيو باره در
به انساني زيباي و زشت موراليتهجنبههاي نمايشهاي در"
نام به نمايشي نمونه براي.ميشد شخصيتنمايانگر صورت
ريا ، نيكي ، حسد ، همانند انساني خصوصيات آن در كه"هركس"
انساني شخصيتهاي هيئت در... و شقاوت ، سنگدلي مهرباني ،
حال در شخصي "هركس" نمايش همين در... و ميشدند جلوهگر
اما ميخواهد ، رذيلهمدد تمامياينخصايل از موت
نيكيكه شخصيت اينكه تا نميآيند وي مدد به هيچكدام
".ميكند دراز سويش به مساعدت استدست ونحيف ضعيف بسيار
قالبهاي در اعتقادي و مذهبي مسائل دوران اين پساز
ديگر مدرن دوران در كه نحوي به شد ، ارائه پيچيدهتري
متن در اخلاقي آسيبشناسي و اخلاقي مسائل به پرداختن
بايد كه باور اين واقع در.گرفت قرار نمايشي كارهاي
خود جاي رفت مذهبي مفاهيم سراغ به مذهبي ظاهر حتمابا
به دراماتيكتر و رويكرديعميق اما عادي ظاهر به را
.داد مذهبي مفاهيم
درام ركن اخلاق
آورد بهشمار اخلاقي هر هدف را اعلا خير كانت چه اگر
و مذهب هر مبلغان و است مذهبي هر اركان از نيز واخلاق
آن ويژه تربيت روش و نحوه و تعاليم با دارند ، سعي مسلكي
ابزاري استفادهاز لذا كنند ، اخلاقيتر را آدميان مذهب ،
گاه همه هدفي پيشبردچنين براي نمايش يا"تئاتر" همانند
است معتقد شيلر چنانكه.است بوده مذهب اهل نظر مطمح
سخناني چنين شيلر كه هنگامي.است "اخلاقي نهادي" تئاتر
دادن اخلاقي درس ميدانست كسي ميراندكمتر زبان بر را
اثري و ثمر هنري ، آرايه هيچ بدون و صورتمستقيم به
درس ايراديدر او زمان تماشاگران چه اگر.ندارد آنچناني
.نميديدند دادن اخلاقي
قول به و آورد روي شدن داستاني سمت به تئاتر بعدها
اخلاق درس كه كردند ادعا آن عليه زياد عدهاي" برشت
درجه در فقط تاملاتاخلاقي تئاتر ، اين در اما ميدهد ،
بيشتر داستاني تئاتر كار.ميآمد ميان به بودكه دوم
نتيجه مطالعه ، بعداز گرچه دادن ، اخلاق درس تا بود مطالعه
از برخي برشت اعتقاد به ".ميشد عرضه هم حكايت اخلاقي
اخلاقيات حيطه كه داشت وبروز حضور درجامعه اجتماعي مسائل
درمحيط كه نيست شكي":ميگويد وي.برنميتابيد را
سخت اوضاعي اجتماعيمانناهنجاريهايدردآوريميديديم ،
ملاحظات از ناشي فقط سختيتحملشان ناپذيركه تحمل
ملاحظات صرف به تنها ظلم ، و سرما و گرسنگي.نبود اخلاقي
دراماتيزه از غرض خود و "ناپذيرند تحمل كه نيست اخلاقي
تشريحميكند گونه اين موضوعاتي چنين با را نمايشش كردن
به را بيننده كه نبود اين فقط بررسيهم از ما غرض":كه
اين گرچه) واداريم وضع آن يا اين عليه اخلاقي تاملاتي
دسته آن قبال در نه البته و -بود آسان رفته هم روي عمل
از ما غرض (.ميبردند نفع اوضاع از كه تماشاگران از
برداشتن ميان از براي بود مسائلي آوردنو دست به بررسي ،
قربانيان نام به بلكه اخلاق ، نام به نه ما چون اوضاع آن
متفاوت چيز واقعادو دو ، اين و ميگفتيم سخن اجتماع
".هستند
تئاتر پرسشكه اين از نتيجهگيري در و نهايت برشتدر
اخلاقي مفهومي ، حيطه چه ودر واندازه حد چه تا داستاني
به كه است اخلاقي تذكرهاي همين با اغلب:ميگويد است
تطبيقبدهند؟ اوضاع با را خودشان بايد ميگويند قربانيان
زنده اخلاق خاطر به اخلاقگرايان ، انسان نوع اين براي
.انسان خاطر به اخلاق نه است
بسيار نمايشها در آيين و مناسك به دورانرويكرد درهمين
.شد تنيده درام تاروپود در اخلاقي خصلتهاي و كمرنگ
اخلاقيرا پيامهاي ما ابتدا در":اميني گفتهرحمت به
صنعتي ، اين عصر تئاترهاي در اما مستقيمميشنيديم
يا و تماشاگر و تنيدهشد تاروپودنمايش در پيامها
مييابد در نمايش روند ودر بطننمايش از درام ، بيننده
شخصيتي و است خوب و مفيد مثبتو چه براي شخصيت يك كه
".پلشت و پست و منفي دليل چه به ديگر
ايران در مذهبي درام
در ميخواهيم ميبريمو نام ايران در نمايش از وقتي
اين تارك بر تعزيه نام بياختيار كنيم ، جستجو آن پيشينه
معتقدند كارشناسانتئاتر از بسياري اما.مينشيند جستجو
نمونه براي.نيست دراماتيكبرخوردار ساختار تعزيهاز
درام در كه حالي در":ميگويد امينيدراينباره رحمت
روند در مثبت به منفي از يا منفي به مثبت از شخصيتي تحول
چالشيصورت تعزيه در ميپذيرد ، اما نمايشيصورت
چالش و منفي يا و هستند مثبت يا شخصيتها و نميپذيرد
".ندارد جايي آن در نيز انديشه
عبادي درام
به تعزيه از نداردو اعتقادي چنين مختاباد مصطفي دكتر اما
خود نظر تبيين در وي.ميكند ياد عبادي درامي عنوان
دارد ، جداي مذهبيوجود درام براي كه تعريفي":ميگويد
واقع در بازميگردد ، تماشاگرهم به اثر ساختار از
ايجاد معنوي و عاطفي احساس تماشاگر در بتواند كه نمايشي
بر را عبادي درام نام رابرانگيزاند ، وي و كند
".خودميگيرد
و كرده اشاره نيز غرب در عبادي درام تعبير به وي
نوعي به تماشاگر تا ميشود واسطهاي درام":ميگويد
.دهد دست وي به دروني خلوص و تزكيه واحساس يابد دست عبادت
تعزيه همانند درنمايش كهچرا سوال اين به پاسخ در وي "
درام ساختار تقسيمبندي به نميدهد رخ انديشه چالش
سه نمايشي ادبيات تاريخ در درام":ميگويد و ميپردازد
و برشتي و شكسپيري ساختار ارسطويي ، ساختار دارد ، ساختار
دهههاي در نيز ساختار سه اين از پس چه اگر بكتي ، ساختار
تلفيقياز كه آمد وجود مدرنيستيبه پست ساختار اخير
سه در" مختاباد دكتر اعتقاد به"است ساختار سه اين
در اما ميگيرد ، قرار شخصيتپردازيدرمحور فوق ساختار
مفهوم به شخصيتپردازي تعزيه ، همانند سنتي درامهاي
هستند ، در تيپ بيشتر شخصيتها و نميگيرد صورت متعارف
سنتي نمايشهاي در تماشاگران آرتو آنتوان تعبير وبه مقابل
ميكنندوجهان مولفعمل عنوان تعزيهبه همانند
بر ميشود ، پردازش تماشاگر انديشه و ذهن در شخصيتپردازي
طريق از عبادت ميگوييم ما وقتي كه بنيادياست چنين
متافيزيكيتماشاگر حضور آن دليل ميگيرد ، صورت تعزيه
".است درصحنه
ميگيرد شكل مذهبي درام آيا
آن پاسخ به كه بود آن براي نقلقولها و سخنان اين تمامي
بگيرد؟ شكل ميتواند ايراني مذهبي درام آيا كه برسيم پرسش
كه بنگارند متوني ميتوانند ما نمايشنامهنويسان آيا و
در و باشد ملموس تماشاگر براي شخصيت تحول و تغيير آن در
پنداريرا همذات البته و لحظهاي و آني ايجادتحولي وي
.آورد پديد نمايش عناصر با
كه برويم نمايشهايي سراغ به بايد پرسش اين به پاسخ براي
اين تازهترين.آمدند صحنه روي به مدعايي چنين با
كه است امجد حميد كار و نوشته "آيينهها و مهر" نمايشها
هنري فرهنگي ، سازمان (ع)علي امام سال تكريم ستاد سوي از
حميد كاري پيشينه.است گرفته قرار صحنه بر تهران شهرداري
دراماتيك ساختار و نمايش عنصر با وي كه ميدهد نشان امجد
كهوي نمايشهايي ميان درنيست بيگانه نمايشي اثر يك
ساختاري از"آبي نيلوفر" نيز است كرده وكار نوشته
كه چرا است ، برخوردار آثارش ساير به نسبت دراماتيزهتر
صورت نمايش بطن در شخصيت دگرگوني و تحول نمايش اين در
پيشرفتتدريجي با و درونخود در تماشاگر و ميپذيرد
را وراهبديرنشين زاهد آن تحول ميتواند نمايش زمان
چنين با تماشاگر كه است بنيادي برچنيندريابد
.ميرود "آيينهها و مهر" نمايش سراغ به ذهني پيشزمينه
كه ميافتد اتفاق لحظهاي در"آيينهها و مهر" داستان
خوردن ضربت خبر (ع)علي امام سربازان و سرداران از چندتن
از موقعيتيجواني درچنينراميشنوند بزرگوار آن
جوياييافتن آنها از و ميپيوندد جمع اين به ايران
روايتي حاضران از كدام هر داستان ادامه در.است(ع)علي
نهايت در ميگويدو باز را (ع) امام زندگي از گوشهاي از
فضايل از بخشي ايرانيبا جوان پايانداستان در و
.ميشود اميرالمومنينآشنا اخلاقي
انتخاب با است خواسته نمايش نويسنده كه ميرسد نظر به
اتفاقا كه) (ع)علي امام زندگي از مختلفي پازلهاي
انتخاب را تاثيرگذار البته و دلچسب و متناسب حكاياتي
مخالفان از برخي وحتي جوان آن تاثيرپذيري روند (كرده
نان چون رواياتي.بنماياند تماشاگر به را(ع)علي امام
داستاني رفت ، دست از جنگ در شويش كه زني خانه به بردن
به گروهمسلمين حمله از حكايتي اميرمومنان ، حكمت از
و بودند فرزندايرانيان و غارتزن خواستار كه ايران
روندي در همگي.. و داشت برحذر كار اين از را آنها امام
هم ميشوندتا بازگو مكاني موقعيت يك در مستمرو
بردو ويپي شخصيت به(ع)وسخنامام سيره از تماشاگر
چهرهها نيزبرخي حكايتها ميانه درايراني جوان هم
دانشش عرضه در كه دانشمندي و كوفي ثروتمند مرد همانند
(ع)علي امام حيثيتويژه و اعتبار از و ميورزيد بخل
ماجرا منفي شخصيتهاي بود ، عذاب و رنج در مدام حاضران نزد
كه حكايتهايي از شنيدنبرخي از پس و پايان در كه هستند
نمايش شخصيتهاي و داشت ارتباط(ع)علي امام به نوعي به
چاه بر سر شبها كه دريافتند ، مردي نمايش روند در
همان فرزندانشميآمد ، و بيوه زن كمك به يا و ميكرد
داوري و قضاوت از و تحولشده بود ، دچار خليفهمسلمين
اگر.ميشوند پشيمان و نادم(ع) امام به پيشينياننسبت
اين آيا كه اين نمايشو اين دقيقتر تحليل و تجزيه چه
مذهبي درام از ويژه گونهاي در ميتوان را نمايش
و صفحه نيازمند برشمرد ، را آن فتور و ضعف نقاط و قرارداد
.بپردازيم آن به اميدواريم كه است ديگر زماني
پورمهدي سام:گزارش
امجد حميد كار و نوشته "ها آيينه و مهر"نمايش از عكسها
طاهركناره عطاءالله:عكاس
سينما مردم چرا"گزارش بازتاب
!است گران بليتها
"نميروند
"نميروند سينما به مردم چرا"عنوان با مطلبي هنري قسمت در
نكتهاي به نوشته اين در متاسفانه ولي كردم مطالعه را
صريح اشاره سينماست علاقهمندان اكثر و من نظر مد كه
تيتر اول صفحه روي اينكه از پس پنجشنبه روز.بود نشده
مراجعه مذكور صفحه به بلافاصله خواندم را مطلب اين كوچك
مطرح جرايد در مايلم مدتهاست كه را نكتهاي بلكه تا كردم
.ببينم "همشهري"شماره اين در شود
تنها و تنها (نميروند؟ سينما مردم چرا) سوال اين جواب
بليت اعجابانگيز و خارقالعاده گراني.است چيز يك
.است داشته نيز باورنكردنياي ترقي اخيرا كه سينماها
بالاتر مالي سطح با خانواده يك در كه فردي عنوان به من
فيلمهاي كل تماشاي هزينه همواره و ميكنم زندگي متوسط از
شدن تومان ، 700 از 600 پس داراميباشم ، را شده اكران
تحريم و گذاشته كنار خونسردي كمال با را سينما بليتها ،
چنانكه.مجمل از مفصل حديث بخوانيد خود ديگر حال.كردم
ارشاد وزارت بر مهاجراني عطاءالله وزارت از پس ميدانيم
مخاطبان و شدند برخوردار بيشتري جسارت و آزادي از فيلمها
سينماي در اميدواري افق و يافتند افزايش صباحي چند براي
..دوباره آن از پس ولي.پديدارشد زماني اندك براي ايران
سنجيده چيز آن ارزش با چيز ، هر كه است اين حقيقت.
ايراني فيلمهاي پيش چهارسال يا سه از قبل شايدميشود
شدنشان متحول از پس.نداشتند را توماني بليت 300 آن ارزش
دارا را تومان يا 400 ارزش 300 روندگان سينما نظر در
.ندارند را توماني بليت 600 ارزش نيز اكنون و شدند
مثال عنوان به را موسيقي كاست نوار يك شخصي اوقات گاهي
را ديگري كاست ولي ميكند خريداري تومان قيمت 600 به
براي.كند خريداري هم تومان قيمت 400 به حتي نيست حاضر
كه صورتي در داشته را تومان ارزش 600 اول نوار شخص آن
ارزش آن گرفته نظر در بهاي به نسبت شخص نظر در دوم نوار
تئاتر خلاف بر)نيست زنده هنر يك سينما.است داشته كمتري
يك فيلم تماشاي براي ريالي بليت 600 و (موسيقي كنسرت يا
وضع با حتي فرد يك بنابراين.است گران فوقالعاده قيمت
و نميكند هزينه سينما براي را هم 600تومان خوب مالي
سينما بليت به نسبت را توماني كتاب 600 يك ارزش مثلا
در واقع استقلال سينما كه نماند ناگفته.ميداند بيشتر
كار مشغول توماني بليت 700 با(شمالي ضلع)وليعصر ميدان
به علاقهمندان ذهن كردن آماده قصد احتمالا كه است
كامل ركود بايد صورت اين در.دارد را بليت شدن گرانتر
سينما به مردم چرا" سوال.ديد چشم به را ايران سينماي
و نبنديم را چشمانمان.دارد روشن پاسخ يك فقط "نميروند
قابل غير (تهران بهويژه) ايران سينماهاي بليت كنيم باور
برگرداندن راه تنها مطمئنا.است گران بسيار و باور
.است آن بليت كردن ارزان سينماها به تماشاچيان
شهيد دانشگاه كامپيوتر مهندسي دانشجوي -آذرپناه آرش
چمران
|