امروز مقاله
منفعل ائتلاف تا فعال ائتلاف از
بوش جورج دو
بودن خلف ديگري زمان هر از بيش افغانستان به حمله دستور صدور با دوم بوش جورج.1
از جنگ دكمه دوبار دهه يك فاصله در:كرد ثابت را اول بوش جورج ;پدرش به نسبت خود
سده دهه واپسين در نخست است شده داده فشار سفيد كاخ در بوش جورج بهنام فردي سوي
برابر در يكم و بيست سده نخستين در سپس و پدر بوش جورج بهدست عراق برابر در بيستم
.پسر بوش جورج بهدست افغانستان
بوش كه هنگامي دهه 1990 در.دارد وجود تفاوت يك پسر و پدر رفتار نوع در اما.2
عليه بينالمللي ائتلافي تكوين به نياز هرچيز از بيش داشت را عراق به حمله قصد اول
حدي به اعراب عليه جنگ در اعراب شركت اهميتميكرد احساس را كويت به عراق تجاوز
و كرد خاورميانه منطقه درون در ائتلاف اين ايجاد صرف را زماني مدت آمريكا كه بود
مصر جنگ با كويت عليه عراق جنگ:بود آن آغازگر خود كه شد بازياي مقهور حسين صدام
پياده فراز بر آمريكايي هواپيماهاي كه حالي در يافت خاتمه عراق عليه عربستان و
قبايل مثابه به كردند تلاش هنگام آن در آمريكاييها.ميكردند ديدهباني عربي نظام
جنگ در و نشوند تنها صدام عليه اقدام در جهان ارتشهاي از لشكري آراستن با اوليه
آن مشروعيت منبع نيز (نيويورك در مستقر) متحد ملل سازمان.بيابند شريكي صلح براي
فارس خليج جنگ با مخالفت موج بود جنگ ضد جنبش هرگونه از آمريكا رهاييبخش و اقدام
فعال ائتلاف يك ظاهرا كه چرا نرسيد ويتنام جنگ با مخالفت موج پاي به هرگز
.داشت قرار جنگ اين راس در بينالمللي
را خود آمريكا ديگر اما ، دوم بوش زمان در و واقعه آن از دهه يك گذشت با.3
از پيش از بيش دهه 1990 به نسبت كه آمريكاييها.ميبيند ائتلافي چنين از بينياز
بودند افغانستان جنگ تدارك سرگرم كه مدتي در هستند آسودهخاطر كمونيسم بازگشت تصور
.بكشانند افغانستان حوالي به را منطقه از كشوري نظامي نيروي پاي نكردند تلاش هرگز
وارد منطقه كشورهاي ديگر از برخي با و خواستند نقشه پاكستانيها و روسها از
حداكثر.بود خواهد چه حمله به نسبت آنان احتمالي واكنش كه دريابند تا شدند مذاكره
زميني يا هوايي دالانهاي دادن قرار اختيار در كشورها اين از متحده ايالات درخواست
محل چندان را منطقهاي مخالفتهاي پارهاي حتي و بود عمليات سطح در پنتاگون براي
محسوب متحده ايالات منطقهاي متحدان كه پاكستان و عربستان.ندادند قرار اعتنا
دوره اين در (بود كرده شركت فعالانه فارس خليج جنگ در عربستان بهويژه) ميشوند
مصر چون برخي حتي و شدند واقع انتقاد مورد هم آمريكا سوي از و كردند عمل منفعلانه
.گشودند هم آمريكا عليه انتقاد به زبان
تنها سرانجام و شدند ماجرا وارد تحفظ كمال با اروپاييها نيز منطقه از اخارج
اين بزرگ غايب متحد ملل سازمانشد افغانستان به حمله در آمريكا همپاي انگلستان
آنچه.است نداشته اهميت آمريكا براي چندان آن مشروعيتبخش انرژي گويي بود بازي
جنگ در اگر يعني.بود انفعال بر مبتني ائتلاف يك تكوين بود مهم آمريكاييها براي
جنگ در ميخواند فرا عراق عليه خود با همراهي به را جهان آمريكاييها فارس خليج
عليه اقدام عدم و افغانستان با همراهي عدم جهان از آمريكاييها خواست افغانستان
.بود آمريكا
ائتلاف از آن اتكاي نقطه تغيير و آمريكا ديپلماسي استراتژي در تحول سبب آنچه.4
يا بوش جورج دو قدرت اعمال شيوه در تفاوت يك تنها است ، شده منفعل ائتلاف به فعال
نگاه نوع در تحول ، اين.نيست (افغانستان و عراق) سياسي موقعيت دو يا دولت دو
و مشترك عمل درخواست.است آمده وجود به شدن جهاني پديده ويژه به و جهان به آمريكا
اقدامات يا كويت به عراق تجاوز از اعم) هرچه عليه جهاني فعال ائتلاف در شركت
آن پرداخت به مايل ديگر آمريكا كه است هزينههايي مستلزم (نيويورك در تروريستي
تصميمگيري قدرت است ضروري آن به حصول براي كه مراحلي و جهاني اجماع به نيازنيست
به را شدن جهاني كه آمريكاييها براي اين و ميسازد محدود را آمريكاييها عمل و
خلوتي حياط همچون را جهان آمريكا.است تحمل غيرقابل ميدانند شدن آمريكايي معناي
آن به معطوف واقعه نيويورك در ارادهاي تولد محض به بايد آن در كه ميكند فرض
جمعي عقل به شدن مشغول و هزينه و وقت صرف البته و يابد وقوع جهان نقطه هر در اراده
.ندارد اراده اين در خدشه جزء معنايي زمينه اين در جهاني
دعوت به همراهي ، به خواندن فرا:است يافته شگرف تفاوتي جهان از آمريكا درخواست5
ميان در.است شدن جهاني فرآيند در استراتژيك تحول يك اين و است يافته تغيير سكوت
.است پيموده را طولاني راهي آمريكا پسر ، و پدر دوم ، و اول بوش ، جورج دو حكومت
جهان
ورزش
جامعه
اقتصاد
انديشه
علم
طبيعت
|