است ازلي حقيقي ، جمال
زيبايي معناي همايش سخنراني جلسات برپايي از گزارشي
با زيبايي معناي بينالمللي همايش برپايي از هفته نخستين
روز در ايراني هنرمند يك و سخنران سه سوي از مقاله ارائه
برنامه اين در.شد برگزار هنر فرهنگستان در مهرماه 18
جمال و حسن" باعنوان را خود مقاله تميمداري دكتر ابتدا
از اسلامي كتب در اينكه بيان با وي.كرد ارائه "قرآن در
كار به بسيار "تجمل" و "جمال" ،"جميل" باعنوان زيبايي
بر مبتني ما ديني تعاليم از عمدهاي بخش:گفت است ، رفته
و زيبايي بر مبتني پيامبر سنت و است پيامبر سنت
.است زيباييشناسي
اركان همه در را زيبايي (ص)رسول حضرت:افزود ادامه در وي
.باطن هم و وظاهر پوشش در هم ميبردند ، كار به خود زندگي
ميشدند ظاهر انظار در پاكيزه لباس با همواره نمونه براي
عمل خود و ميفرمودند توصيه دندانها مسواك به همواره و
.ميكردند
نميتوان گاه هيچ اينكه به اشاره با تميمداري دكتر
شكلهاي به تاكنون:گفت داد ، هنر از كاملي و جامع تعريف
تشابه ، تضاد ، در جمله از كردهاند شناسايي را هنر مختلف
همه ابتدا در اما...و تقارن هماهنگي ، تناقض ، تناسب ،
تائو نمونه براي.داشتهاند منفي ديدي هنر به نسبت دينها
البته:افزود وي.است دانسته فساد و گمراهي باعث را هنر
.ميكنند پيدا مثبت نگاهي هنر به نسبت بعدا دينها همه
در.يافتند زيبايي تجلي براي محل بهترين را هنر زيرا
نشانه علم اصطلاح در و نشانهها به توجه هنرها مطالعه
محقق يك.است مطالعه در موثر بسيار راههاي از شناسي
علم به توجه با زباني واحدهاي ;است معتقد انگليسي
همه براي خوبي بسيار معيارهاي و ملاكها نشانهشناسي
ادبيات از نشانهشناسي و نقد مباحث چون.هستند هنرها
.است شده شروع
.مييابد رواج بسيار -شعر كه است خاطر بههمين:افزود وي
.است بوده يكسان طور به و همه اختيار در ابزاري زيرا
ما.است علوم همه مادر زبان ، و هنرها مادر ادبيات ،
كه شويم وارد هنرها ساير به زبان ملاكهاي با ميتوانيم
متاسفانه كه است ، قوي بسيار شناسي نشانه اين قرآن در
از اسلامي كشورهاي از كافيبرخي اطلاع نبود بهخاطر
شخصي اگرندارد وجود قرآن از دقيقي تصور عربي ، زبان
به نسبت جديدي و متفاوت ديد كند ، مطالعه دقت با را قرآن
.ميكند پيدا جمال و حسن و قرآني علوم
سنت يك با ما شود توجه ساختارگرايي به اگر ادبي ، بيان در
هر كشف از بخشي معمولا كه هستيم مواجه كشف سنت و قرائت
.است مخاطب خود عهده بر متني
زيبايي از خوبي بسيار نمونه قرآن اينكه به اشاره با وي
خاص سبك يك از بيان ، در قرآن:گفت است ، معنايي و كلامي
با مدينه در شده نازل آيههاي شكل و است نكرده استفاده
قرآني واژگان باب در ديگر نكته.دارد تفاوت كاملا مكه
نيز كلمات رفته بهكار سخت معاني كه جاهايي در كه است
لطيف مضامين كه جاهايي در و گرفتهاند خود به سخت جنبه
بلند كتاب اين در.است شده بهرهگيري نرم كلمات از بوده
پيشتر چه هر كه شده استفاده كوتاه كوتاه جملات از آسماني
.ميشود پيچيدهتر و بلندتر جملات ميرود ،
در:گفت و داشت قرآن در موسيقي به اشارهاي همچنين وي
سجعو نوعي از كه ندارد وجود آيهاي هيچ قرآن سراسر
خداوند.نباشد برخوردار آهنگ و هارموني موسيقي ،
آن درحاليكه كند ، نازل ديگري شيوه به را قرآن ميتوانست
از يكي قرآن موسيقي.است فروفرستاده زيبايي با را
.است آسماني كتاب اين زيباييشناسي مباحث مهمترين
و كشف را قرآني موسيقيهاي انگليسي ، محققان:افزود وي
جديدي سمفونيهاي و كردهاند تركيب هم با را آنها
شعر از نثر و است نثر قرآن كلام.آوردهاند بهوجود
موسيقي اما است ، تكراري شعر موسيقي چون.است آهنگينتر
.است تركيبي نثر
جلوه از قرآن بياني شيوه اينكه اعلام با تميمداري دكتر
زيباييهاي از يكي كلام اصولا و است برخوردار خاصي
و لفظي گونه دو به قرآني زيباييشناسي:گفت است ، قرآني
.دارد خاصي جايگاه كلامي زيبايي لفظي نظر از.است معنايي
كار به زيبا بسيار كه داريم حروف تركيب قرآن در ما مثلا
استفاده بلندمورد و كوتاه صورت به آيهها يا است رفته
.است رفته كار به لفظ و معني ميان تناسب وكمال گرفته قرار
بيشترين و كلمه كمترين با را قرآن جايي در شريعتي استاد
نظر از قرآن در.است دانسته آن اعجاز از مفهوم ، و زيبايي
ما كه است آمده ناتمام بهصورت جاهايي در كلام معنايي ،
.ميبينيم نيز احمد جلالآل آثار در را استفاده اين
است افتاده كلام جاهايياين در ميكنند فكر عدهاي
از نيمي كه ميشود تفهيم خواننده به گونه اين درحاليكه
.كن پيدا خودت را ديگر نيمي و بشنو را مطلب
معناي بينالمللي همايش برپايي نخست هفته سخنران ديگر
بود (رديفدان و آواز استاد) پور ناصح نصرالله زيبايي ،
ايران دستگاهي موسيقي در زيباييشناسي رابطه درخصوص كه
همگان نزد زيبايي مفهوم:گفت و پرداخت سخنراني ارائه به
زيبايي لفظ در فقط زيبايي مفاهيم چون نيست ، يكسان
جنبه ميشود ، انجام انسان سوي از كه فعاليتي هر.مشتركند
از بيش كه هستند مقولهاي دو هنر و علم اما دارد ادراكي
كه است آن علم هدف.دارد قرار انسان نظر و توجه مورد همه
را حقيقت هنر درحاليكه بنماياند هست كه آنطور را حقيقت
.ميدهد جلوه ميرود ، انتظار كه آنطور
انساني عواطف با كه است شناختي هنري ، شناخت:افزود وي
هنرها ديگر از موسيقي عاطفي جنبه آنكه با و دارد سروكار
.نيست بركنار كاملا ادراكي جنبه از اما است ، بيشتر
كشف را دروني حقيقت كه است بيروني واقعيت پرتو در هنرمند
تكيه جامعه فرهنگي ميراث بر هنرمند و دانشمند.ميكند
.دارد قرار آنها اختيار در سنن عناصر همه و دارند
زيبايي ومعناي مفهوم اينكه به اشاره با ناصحپور استاد
نسلها ، تجربه به توجه با مختلف زمانهاي و مكانها در
زيرا.است زيبايي مشخصه علامت لذت ، :گفت است ، متفاوت
از نظر قطع آن دارنده ميشود ، موجب كه است صفتي زيبايي
در ريشه نوآوري وقتي.كند جلوه خوشايند آيندهاش
قرار توجه مورد باشد ، داشته جامعه يك زيباييشناسي
نيست زيبا بودن ، جديد صرف به نو ايده يك البته.ميگيرد
جامعه ايده برخلاف تا باشد داشته سنت در ريشه بايد و
.نباشد
نخستين در "اسلامي هنر" موضوع با نيز ريختهگران دكتر
سخن ايراد به زيبايي معناي بينالمللي همايش برپايي هفته
از جديدي مفهوم با امروزه ما:گفت باره اين ودر پرداخت
دانشكده.دارد رواج عالم جاي همه در كه هستيم مواجه هنر
جمله از..و هنر فصلنامه معاصر ، هنرهاي موزه هنر ،
بر مشتمل امروز هنر.ميشود هنر واژه از كه است تلقياتي
حتي و نمايش مجسمهسازي ، نقاشي ، مانند مختلفي هاي رشته
به رسيدن عرفان ، نقطهنظر از هنر اما. است شعر و موسيقي
مرحله به انسان و ميشوند تمام عيبها كه است اي مرحله
چهارهنران ناصري ، اخلاق كتاب در.ميرسد روحي فضيلتهاي
بوده مرحلهاي هنر حكمت ، و عدالت عفت ، شجاعت ، عبارتنداز
اين مطابق.است ميكشيده بيرون زشتي از را دل پاي كه
و نيكويي با را آن حقيقت و است خوبي عين هنر تلقي ،
.ميدانستند برابر حسن و زيبايي
كلمه دو از هنر:گفت و كرد اشاره هنر كلمه ريشه به وي
و نيكي مفهوم به "او" كه بود شده تشكيل"نره" و "او"
با را هنر واژه بنابراين و است مرد معني به "نره"
را طريق اين اگر اينجا در اما.ميدانستند برابر نيكمرد
عين را هنر اگر زيرا.بازميمانيم حقيقت از دهيم ادامه
.گذاشتهايم عرفان دايره به پاي بدانيم ، كرامت و نيكويي
برداشت بلكه نيست ، هنر از اسلامي تلقي امروز هنر مفهوم
بايد.است آتني و يوناني "تخنه" يا " Art "كلمه از
است وسيع بسيار "تخنه" اطلاق دايره كه باشيم داشته توجه
اهل حتي و آهنگساز پزشك ، نجار ، به يونانيها كه چنان
با و ميكردند اطلاق را واژه همين نيز خطابه و برهان
و آرت ميان تفاوت شناخت براي.است متفاوت بسيار آرت كلمه
پويسيس.كنيم توجه "پويسيس" كلمه مفهوم به بايد تخنه
ابداع مقام در بايد تعالي براي هنرمند و است شعر همان
انفعالي حالت از و شود فاعلي خيال او خيال تا گيرد قرار
به يا هنرها هنري وجه نيز اسلام تمدن در.آيد بيرون
ديني حضور حضور ، مفهوم.است حضور و شعر تخنهها ، عبارتي
هنرها اساس درميآيد ، عرفاني صورت به كه زماني شعر و است
.ميشود اسلامي تمدن در
با هنرنمايي به بصام وحيد استاد سخنرانيها اين پايان در
.پرداخت تار
است ديدن چگونه اصل ،
زيبايي ، معناي بينالمللي همايش برپايي از هفته دومين
عرفان درباره بحث به شد ، برگزار ماه ، مهر روز 25 كه نيز
دانشپژوهان ازمحققينو تن سه و داشت اختصاص اسلامي
.پرداختند سخنراني و مقالات ارائه به ايراني
خيال عالم مورد در بحث به كريميان ابتدا برنامه اين در
خود بيرون و درون در انسان:وگفت پرداخت اسلامي عرفان در
عالم.است مواجه تجرد و عقل مثالي ، طبيعت ، عالم ، چهار با
دوگونه شامل دارد ، بستگي او روح و انسان درون به كه مثال
مثالي ازعالم شكلي خواب.است منفصل و مثاليمتصل عالم
مثال براي.ميشود چندبرابر وناراحتي لذت درآن كه است
داريم قرار پرتگاهي دركنار كه ميبينيم خواب در ما وقتي
ميبينيم ، واقعيت در را صحنه كهاين زماني بيشتراز
در كه را لذتي هر عكس به يا ميشويم ، وحشت و ترس دچار
هنگام به لذت همان گواراتراز بسيار ميبينيم ، خواب
مطرحميشود ، فلسفهاسلامي در كه آنچه.است بيداري
.است پنجگانهظاهري حواس از انسان بهرهگيري چگونگي
دل و درون مستقيميبا ارتباط ادراكهايبيروني زيرا
درك ظاهري حسهاي طريق از بشر كه را آنچه و دارد انسان
عالم به خيالي صورتهاي شكل به و ميشود ميكند ، گردآوري
مثال عالم در آنچه كه اين مهم نكته.مثالراهمييابد
آن از بيش ما كه است چيزي همان اصل در دارد وجود منفصل
.كردهايم لمس طبيعت ، ديده ، شنيدهيا عالم در
سمبليك صورتهاي با اسلامي فلسفه اينكه به اشاره با وي
خيالي صورتهاي:گفت تنگاتنگيدارد ، مستقيمو ارتباط
ديگر دنيايي از حكايت ميبينيم ، مختلف شكلهاي به ما كه
معنوي زندگي بر اينكه از جداي اشكال صورتهاو اين.دارد
كه ميشود فعاليتيجدي به تبديل ميگذارد ، تاثير ما
.ببينيم ميتوانيم معماري و هنر عرصه مادر را تاثيرآن
از زيباييما و هنر از تعريف نوين شيوه در اينكه با
ميكنيم ، اما خياليپرهيز صورتهاي مستقيم ارتباط بيان
چگونه ما كه است اين مهم.نيستند بيهوده اشكال اين
اگر زيرا.است آموزش و تامل نيازمند ديدن زيبا.ببينيم
كه شخصي به را جذاب موسيقي يك يا زيبا منظره يك ما
آن زيباييهاي درك از كنيم ارائه دارد ، خاطر پريشاني
.بود خواهد عاجز
دكتر زيبايي ، معناي دومهمايش هفته برنامه سخنران ديگر
به فارض ابن آراء زيباييدر خصوص در كه بود اصفهاني نصر
همان به ابتدا از:گفت پرداختو سخنراني و مقاله ارائه
مدنظر زيبايي فيلسوفانبوده ، دغدغه حقيقت كه اندازه
اندازه يك به عارفان اما.است داشته قرار هنرمندان ودقت
براي طريقتخود ودر داشتهاند توجه مقوله دو اين به
رو ، اين از.ميپرداختند مبحث دو هر به بهوصال رسيدن
.است حقيقت با مساوي معنا يك به زيبايي
شاعر ابنفارض زندگي شرح به اشارهاي سپس اصفهاني دكتر
از فارض ابن:ميگويد و مصريميكند برجسته و عارف
نظر از كه ميزيسته قرني در وي.ششماست حكمايقرن
استثنايي كاملا دورهاي عرفاني شخصيتهاي ظهور و بروز
ابنعربي ، مانند شخصيتهايي زمان اين درميرود شمار به
به پا نظامي و خاقاني نظير شعرايي يا فخررازي امام سعدي ،
كه آنجايي از ابنفارض.گذاشتهاند عرفان و ادبيات عرصه
اشراف اينها دوي بههر نسبت است رسيده تصوف به عرفان از
و نمادين زبان اوج در را اشعارش كه است شاعري وي.دارد
آثارش در آسمان و زمين چون و است ميكرده سمبليكبيان
.مييابد حافظ به نيز شباهتهايي اشعارش ميكند ، سير
از خود ودرك شناخت بهوسيله وعارفان هنرمندان:گفت وي
ميشوند بهرهمند آن از كه ميآفرينند را جهاني زيبايي ،
دهانش از ميگويد چه هر عشق مرد عرفا ، از يكي گفته به و
به حكايت اگر حتي ما دراينباره.ميتراود وعشق معرفت
افسانه وغذا آب بدون ابنفارضرا روزه چند رفتن سكر
و خيال عالم در را عارفان سلوك و سير نميتوان بپنداريم ،
و خودآگاه ضمير محصول عرفانگفتمان در.شد منكر مثال
زيبايي ، ابنفارض براي.است ضميرناخودآگاه محصول تفكر
كه ندامت مثلامضمون.ميآفريد او براي مضمون و عشق
عرصه يك بهعنوان آن از ما هنرمندان و عرفا از بسياري
مستي زيبايي ، و عشق آنها براي ميكنند ، استفاده
.گرفتهاند الهام بسيار آن از ما بزرگان كه ميآفريند
كلمات در انقلاب شعر ، اينكه بيان با اصفهاني نصر دكتر
.باشد وجودداشته آشناييزدايي شعربايد در:گفت است
با شعر.ميشود روح تحير موجب كه است عنصري شعر زيرا
كلمات رديفاز و آهنگ سجع ، كنايه ، استعاره ، از استفاده
را بلند مفاهيم بتواند آن بوسيله تا ميگيرد بهره مختلف
فضاسازي براي ميآفريند كه زيبايي با و بيانكند
.كند استفاده شعرش جغرافياي
فلسفه در موسيقي جلسهدرباره اين سخنران نعيماييديگر
.پرداخت سخنراني به اسلامي
از كه است هنرهايي جمله از موسيقي اينكه بيان ضمن وي
قدما:گفت است بوده بحث آن دربارهجايگاه دور زمانهاي
طبقهبندي پايين و متوسط اعلا ، قسمت سه به علومرا
تشكيل را علوم وكاملترين شاملترين اعلا علوم.ميكردند
وجود از پرسش مانند پرسشهايكلي آنها در كه ميداد
بودند ، كليات شامل متوسط علوماست بوده مطرح آن در وهستي
نظري امور به هم پايين علوم.هندسه و رياضيات مانند
يك كدام در موسيقي اينكه.است ميشده مربوط آمار مانند
اما است بوده زيادي بحثهاي ميگرفته جاي بخشها اين از
نتيجه در و نغمات تعداد با ايراني موسيقي چون ميگفتند
.است متوسط علوم جزو بنابراين دارد ، رياضياتسروكار
است بوده شريفي علوم جزو موسيقي اينها همه با:افزود وي
فارابي و بوعليسينا از قديم وحكماي دانشمندان بيشتر كه
را وآن پرداختهاند آن به ارسطو افلاطونو تا گرفته
آن با خلقت دركاز در انسان كه وجوددانستهاند از بخشي
مقامي شكل به ابتدا موسيقي ايران در.است بوده روبهرو
.دارد وجود زيادي بحثهاي كلمه اين مورد در.است بوده
به يا نشستن و گرفتن قرار محل به جهتمعنايي از مقام
اسم مفهوم يك به ميشودو گفته شكل يك دادن قرار كلي طور
از جداي را صاحبنظرانمقام از برخي البته.است مكان
مقاميبه موسيقي امروز.ميدانند معناييآن اعتبار
ميشود عبارتيفولكلوريكموسيقيگفته به يا محلي گونه
.ميشود نواخته كشور يك مختلف نواحي در كه
موسيقي از بحث اينكه بيان ضمن ادامه نعيماييدر
اينكه خاطر به است مشكل اسلام از قبل بهخصوصموسيقي
هنر من نظر به:گفت است ، نداشته وجود ثبت و ضبط امكان
تاثير تحت شدت به و گرفته شكل اسلام ظهور از پس ايراني ،
پيش موسيقي ساختار و زبان چون.است بوده اسلامي تفكرات
طور به اما.است متفاوت بسيار آن از پس تمدن با اسلام از
چون.است داشته وجود مجرد نگاه نوعي هنر كليدرمورد
.ميرود بهشمار متعالي هنر بهتريبراي بيان مجرد اشكال
|