قدرت و خرد گفتمان دو ميان آمريكا
... نبود عادلانه در 1947 فلسطين تقسيم
قدرت و خرد گفتمان دو ميان آمريكا
از پيروي از را وي عقلش كه است كسي منطق خرد ، منطق *
تا ميسازد وادار را او و بازميدارد قدرت كور غريزه
آمريكا تاريخ و جغرافيا از مستقل جهاني عنوان به را جهان
آورد شمار به آن اراده و
و بحث شاهد كه است ماه يك از بيش آمريكا سياسي جامعه
عللزمينلرزه 11سپتامبر پيرامون فزايندهاي جدلهاي
اين به مناسب پاسخهاي درباره گفتگو و واشنگتن و نيويورك
به خانه درون در را آمريكا ملي امنيت كه است خطرناك چالش
.است درآورده لرزه
سفيد ، كاخ نظير آمريكا متحده ايالات نظام دستگاههاي همه
ملي ، امنيت شوراي كنگره ، افبيآي ، سيا ، سازمان پنتاگون ،
پژوهشهاي مراكز فدرال ، دولت به وابسته پژوهشي مراكز
مطبوعات ، رسانهها ، دانشگاهها ، به وابسته و خصوصي
اكنون.دارند شركت جدل و بحث اين در ديگران و روشنفكران
خود صفحات در را جدل و بحث اين از بخشي آمريكا مطبوعات
.ميكنند منعكس
جدل و بحث اين سمتگيري تا بمانيم منتظر ماه چند بايد اما
استراتژيك پژوهشهاي انتشار هنگام به و مفصل طور به
توسط جدل و بحث جبهه كه هنگامي يا شود مشخص آن درباره
همچون وزيني نشريههاي يا كتاب نظير عمدهاي تريبونهاي
عرصه به آن نظاير و "ريپورت ايست ميدل" و "افيرز فارين"
.شود منتقل سياسي انديشه
ايده دو داد رخ سپتامبر هجوم 11 چرا كه پرسش اين درباره
رواج بيشتر آمريكا جامعه در كه نخست ، ايده:ميشود مطرح
را آن و ميدهد ارائه هجوم از نازلي تحليل دارد ،
شبكههاي وجود:ميداند همپيوند عامل دو از برخاسته
معين كشورهاي از شده ، حمايت و يافته سازمان و تروريستي
به تمايل وجود از ناشي نيز.تمدنش و مصالح و غرب با دشمن
الگوي كه است آسايش و ثبات و آزادي ارزشهاي عليه تجاوز
نمونه عنوان به آمريكاييان ، چشم از آمريكايي ، زندگي
حالي در.دارد قرار آن مبناي بر تمدن و پيشرفت ايدهآل
سخن اخير رخدادهاي ديگر ، عميق دلايل درباره دوم ايده كه
.ميگويد
ميبيند آمريكا خارجي سياستهاي در را مسائلي ايده ، اين
و عادلانه جهان ملتهاي و خلقها از يك هيچ مورد در كه
خاورميانه بزرگ بحران با برخورد در و نبوده مسالمتآميز
و آفريقا شاخ بحرانهاي و بالكان بحران و خليج بحران و
احكام به ملتزم هيچگاه آن ، نظاير و بزرگ درياچههاي
.است نبوده بينالمللي قانون
چالشهاي به پاسخ براي راهي چه" پرسش مورد در اما
جدل به هم با ايده دو اين "هست؟ جهان تروريستي
بنيادبرافكن نظامي پاسخ لزوم بر نخست ايدهميپردازند
و تروريسم پايگاههاي و مراكز كوبيدن بر كه ميكند تاكيد
آن حامي كشورهاي "تاديب" و سياسي و مالي منابع كردن خشك
تا ميكند تاكيد جهاني نهادهاي و كشورها آمادهسازي و
سر پشت در طويل و عريض جنگ يك در نهادها و كشورها اين
.گيرند قرار آمريكا
اين به پاسخ جهت مطلوب برخورد:ميگويد دوم ايده اما
است سياسي برخورد بلكه نيست امنيتي و نظامي برخورد چالش ،
.است پديده اين بروز علل برداشتن ميان از وظيفهاش كه
غيرمنصفانه و نامتوازن خارجي درسياستهاي تجديدنظر
ملتهايي و خلقها از بسياري با آن روابط تصحيح و آمريكا
برخورد اين بطن در رواداشته اجحاف حقشان در آمريكا كه
.هستند ملتها اين جزو عراق و فلسطين ملتهاي.دارد قرار
كشور يك عنوان به جهان در آمريكا چهره بهبود آن بر علاوه
.است ملل سازمان و بينالمللي قوانين ناقض
منطق دو ميان بحث جدلها ، و بحثها اين كه پيداست ناگفته
خرد منطق:دارد جريان آمريكا جامعه بطن در كه است مخالف
غرور و نخوت با كه است كسي منطق قدرت منطق.قدرت منطق و
و جنگي ادوات و آلات تركتازي ميدان عنوان به جهان به
طبق جهان سازماندهي براي خود اراده و انديشهها
است كسي منطق خرد ، منطق ديگر سوي از و مينگرد خواستهاش
و بازميدارد قدرت كور غريزه از پيروي از را وي عقلش كه
از مستقل جهاني عنوان به را جهان تا ميسازد وادار را او
جهاني ;آورد شمار به آن اراده و آمريكا تاريخ و جغرافيا
شخصيت ، آمريكا ، همانند كه كشورهايي و ملتها و خلقها با
.دارند را خود خاص كرامت و حاكميت
شدت و گسترش و ادامه جدل و بحث اين ارزيابيها ، طبق
يك در آن آغاز مرحله از بالاتر جايگاهي به و يافت خواهد
اين سخت ضربه از ناشي امر اين.رسيد خواهد پيش ماه
طولاني روحي آرامش بر و آمريكا عمومي وجدان بر زمينلرزه
چهارچوب آينده مرحله در كه نداريم شك همه اين با.است آن
آمريكا متحده ايالات در حكيمانه و عقلاني مواضع صاحبان
حكمت و عقل صداي زيرا يافت خواهد گسترش فراواني ميزان به
به امر اين.است محدودي مردان و پايگاه داراي آمريكا در
برتر يا رسانهاي طوطيوار گفتمان صداي بودن بلند علت
به نسبت آمريكا در جنگ و قدرت اهل گفتمان صداقت بودن
آمريكا كه سختي مرحله در آن ، بودن مردميتر يا ديگران
دو اين ميان وسيع اختلال از ناشي بلكه نيست است ، آن شاهد
.است صدا
كه دارد تعلق روشنفكران به اول درجه در حكمت و عقل صداي
مستقل سياستمداران و پژوهشگران دانشگاهها ، استادان شامل
از موجود علتواقعيت به جنگ و قدرت صداي اما.ميشود
كساني صدا ، اين اصحاب زيرا است نيرومندتر نخست صداي
.دارند بهعهده آمريكا در را حاكميت و ثروت كه هستند
و نفت عرصههاي در كه هستند بزرگي شركتهاي صاحبان آنان
است نظامي صنايع جامعه نيروهاي نيز و دارند فعاليت انرژي
.دارند دست در را آمريكا تصميمگيري مراكز كه
بنيطرف عزيزي يوسف:ترجمه/ بلقزيز عبدالاله
... نبود عادلانه در 1947 فلسطين تقسيم
سرزمين روشنفكرفلسطيني ; بشاره عزمي دكتر با گو و گفت
( بخش واپسين )در 1948 شده اشغال هاي
و ميگردد پاشنه همان بر همچنان در فلسطين ، در ظاهرا *
ديده افق در راهحلي ميكنند ، تصور برخي كه آنچه برخلاف
.نميشود
.است جاودانه شبه فلسطين در [خونريزي و جنگ و نبرد] وضع -
بود مجاز حزبي نهاد تنها اسرائيل ، كمونيست حزب زماني *
به و دربرميگرفت را فلسطيني عرب روشنفكران كه
شده اشغال سرزمينهاي در فرهنگيشان و سياسي فعاليتهاي
سميح زياد ، توفيق حبيبي ، اميل.ميداد شكل سال 1948
و شاعران از شماري و درويش محمود و بشاره عزمي القاسم ،
بدانم ميخواستم.بودند حزب اين عضو فلسطيني نويسندگان
ميكند؟ حمايت شما از همچنان آيا شد؟ چه حزب اين سرنوشت
در را نامشان كه فلسطيني روشنفكران اين از بزرگي بخش -
ميان ميكوشند آنان.شدهاند خارج آن از برديد حزب اين
امر ، در اين.كنند ايجاد سازش ملي انديشه و چپ انديشه
زيرا بود عقدهآفرين ما براي همواره حزب ، درون
دموكراتيك و ملي انديشه با را اجتماعي عدالت نميتوانست
.آميزد درهم
برخلاف و بود شرقي اروپاي در حزب اين دنبالههاي
مليگرايي و دموكراسي انديشه دو با غربي اروپاي چپگرايان
اروپاي از اسرائيل كمونيست حزب بنيانگذاران.بود بيگانه
و ليبرال دموكراسي انديشه با حزب اين.بودند آمده شرقي
انديشه را اولي زيرا بود ، بيگانه كاملا بشر حقوق انديشه
نوعي را دومي و ميدانست امپرياليستي و منحط بورژوازي
جهان و ]سابق[ شوروي جماهير اتحاد امور در آمريكا دخالت
.ميدانست سوم
منطقه كمونيست احزاب ساير از بيش اسرائيل ، كمونيست حزب
نميدانست و بود بيگانه مليگرايي انديشه با خاورميانه
و ملي چهارچوب در مردم گردآوردن معناي به انديشه اين كه
.باشند جديد جامعه ساختن به قادر تا است مدرنيسم و ميهني
را نامشان كه -ما برداران كشمكش مورد همواره امر ، اين
آن از بعد و اكنونبود حزب درون در رهبران با -كردي ذكر
در را ملي گرايشهاي و ملي فرهنگ ملي ، جنبش توانستيم كه
فكري ميراث تا آمد وجود به امكان اين بيندازيم راه درون
هم در را ملي فكري ميراث و دموكراسي فكري ميراث چپ ،
اسرائيل كمونيست حزب كمر شكستن باعث كه چيزي.بياميزيم
تنها (سابق)شوروي فروپاشي از پس حزب اين كه بود آن شد
جزوه يك حتي و نكرد انتقاد خود از كه بود كمونيستي حزب
.نكرد منتشر زمينه اين در هم
باشد؟ استالينيستي حزب يك هنوز بايد پس *
استالينيسم از هيچگاه زيرا است ، چنين گفت ميتوان -
را شوروي فروپاشي خبر هم هنوز شايد و نكرده انتقاد
!است نشنيده
حكومت تلاش و عرفات ياسر موضوع به بدهيد اجازه *
را حكومت اين كوششهاي برخي.بپردازيم فلسطين خودمختار
به عرفات ميگويند و ميكنند رد اسرائيل با صلح براي
صهيونيستها با و ميكند خيانت تاريخ به و آرمانفلسطين
گامهاي ديگر ، پارهاي اما.ميكند برخورد ضعف موضع از
موضعگيري در دوگانگي اين ما.ميكنند تاييد را ابوعمار
مسلمانان و عربها ميان در هم و فلسطينيان ميان در هم را
چيست؟ زمينه اين در شما نظر.ميبينيم
موضعي -تاريخي نظر از -ما كه بگويم خلاصه بسيار -
هيچگاه اما.داشتيم "اسلو" فرايند به نسبت انتقادآميز
جنگ از پس كه معتقديم ما.نميدانيم خائن را ياسرعرفات
عرصه در ميخواست فلسطين آزاديبخش سازمان خليجفارس
.كند صيانت خود وجود از بقا ، تنازع
است؟ شوروي فروپاشي از پس شما منظور *
به آزاديبخش سازمان.بودند همزمان هم با مسائل اين -
رسيدن بنبست به لبنان ، رفتن دست از.رسيد بنبست
همگي شوروي فروپاشي و خليجفارس جنگ اول ، انتفاضه
به بود نزديك فلسطين آزاديبخش سازمان.دادند رخ همزمان
هم پولي حتي تونس در و شود تبديل استخواني اسكلت يك
كمكهاي خليجفارس ، جنگ از پس نميكرد ، زيرا دريافت
اين اسلو پيمان و شد قطع حوزه اين نفتي كشورهاي نقدي
زاده فلسطيني ، مختلف گروههاي.داد نجات را جنبش
لبناناند ، و سوريه كويت ، غزه ، در آوارگان اردوگاههاي
جنگ از پس عربي نظام زاده فلسطين آزاديبخش سازمان اما
عربي رسمي نظام وقتي.است سال 1948 از پس يعني جهاني دوم
را سازمان يك اساس كه -فلسطين آزاديبخش سازمان فروپاشيد
يا لذا.ماند باقي عربي نظام سازمان عنوان به -نداشت هم
يا باشد فلسطين آزاديبخش سازمان حافظ عربي نظام بايد
ديپلماسي لابيهاي همان منظورم كه بينالمللي ديپلماسي
از (خليجفارس دوم جنگ از پس) عربي نظام كه هنگامي.است
چرخ اسرائيل ، و آمريكا متحده ايالات پاشيد ، فرو هم
فلسطين آزاديبخش سازمان و انداختند راه مذاكرهرا
كه شدند فرايندي وارد همگي و چسبيد چرخ اين به دودستي
حفظ آيا كه كرد خواهد حكم خود تاريخ.داشت را خود منطق
بين از بهتربود شايد.بود منفي يا مثبت چيزي سازمان ،
نوعي تاريخي ، روند اين عملا.نميدانيم را اين ما ;برود
دنبال به پدري سرزمين در را فلسطيني ميهن چهارچوب از
از مادارد را خود منطق اسلو فرايند اكنون.داشت خواهد
پيمان از انتقاد به مطبوعاتمان در نخست ، روزهاي همان
اپوزيسيون بابرادران ما تفاوت اما.پرداختيم اسلو
آن با اسلو فرآيند از انتقاد ضمن ما كه است آن فلسطيني
و داشت وجود چون كرديم رفتار "داده" يك عنوان به
كه ديويد كمپ قضيه مثلبگيريم ناديدهاش نميتوانستيم
با روابط بعدها كرديم ، اما تحريم را مصر به سفر ابتدا
.شد تبديل "داده" يك به ما براي مصر
محروم مصر ملت با تماس از را خود مصر به سفر عدم با ما
را معنا همان فلسطين حكومت با تماس اكنونميكرديم
.دارد
تقسيم به اعتراف عدم ميرسد نظر به منطق اين با *
اشتباه بايد هم را ملل سازمان توسط سال 1947 در فلسطين
كنيد؟ تلقي
بودم سال 1947 در اگر من.نيستم موافق امر اين با من -
ماسبق به عطف من صحبت.نميكردم موافقت فلسطين تقسيم با
و نبود عادلانه سال 1947 در فلسطين تقسيم.نميشود
آن در.نداشت وجود فلسطين تقسيم براي ضرورتي اصولا
همهچيز كه هم عيني عامل و نداشت وجود ذهني عامل هنگام
از ميداشتند جدي حضور عربها اگر ميكنم فكر من.نيست
فلسطين تقسيم فرايند لذا.ميشد جلوگيري فلسطين تقسيم
.شد برگشت غيرقابل
يك عنوان به اسرائيل تا 1967 ، سال1948 از من باور به
سال نه و شد پا بر سال 1967 در اسرائيلنداشت وجود دولت
و بود جنگ 67 شد اسرائيل دولت برپايي باعث كه جنگي.1948
نوعي اسرائيل با ارتباط تا 67 ميان 48 سالهاي در
براي شدهاي تضمين نتايج كه ميرفت شمار به ماجراجويي
.نداشت كشورها
كه بود سال 1967 از پس و نداشت ثبات مدت آن در اسرائيل
.شدند سرازير اسرائيل سوي به سرمايهگذاريها و يهوديان
اما بود رياضتكشي سالهاي تا 67 سالهاي 48 ميان فاصله
اسرائيل سوي به جهاني سرمايهگذاريهاي سال 1967 از پس
.شد روانه
آمريكا كه كمكهايي مجموع (19481967) سال بيست مدت طي
در است ، اما دلار ميليارد دو بر بالغ داد اسرائيل به
عنوان به دلار ميليارد يك اسرائيل تنهايي به سال 1968
.گرفت آمريكا متحده ايالات از كمك
به كرد ايفا غرب در را خود نقش سال 1967 روزه شش جنگ
اسرائيل كه رسيدند باور اين به پس آن از غربيان كه طوري
.كرد شرطبندي ميتواندربارهاش كه است طرحي
|