شويم؟ گفتوگوهاموفق در چگونه
مشتريان رضايت و كاركنان مشاركت
وزارت كارگران اجتماعي خدمات كل مدير
سال از موعد از پيش بازنشستگي قانون:كار
شد خواهد اجرا و ابلاغ آينده
نظم در اخلال اتهام به زرافشان ناصر
شد بازداشت ساعت دادگاه48
خاص گروهي از يا حكومتي نبايد هياتمنصفه
باشد
كنار بايد را جوانان به مجرمانه نگاه
بگذاريم
و دعاوي پيگيري به قادر غيرمتخصص افراد
نيستند مردم شكايات
شويم؟ گفتوگوهاموفق در چگونه
: اشاره
ارتباطات كه افرادي امروز دنياي در كه نيست ترديد جاي
در توانايي اصولا.موفقترند دارند قويتري و بهتر
و فردي موفقيتهاي عوامل مهمترين از يكي ارتباط برقراري
همان كه بدن زبان از آگاهي ميان اين در.است اجتماعي
در مهمي بسيار امتياز ميتواند است افراد بدني اشارات
يك در شما كه نميكند فرقي.باشد موفق ارتباط يك برقراري
با رسمي جلسه يك در يا ميكنيد گفتوگو دوستانه جلسه
براي يا و هستيد مذاكره مشغول خود همكاران يا رئيس
شما موفقيت در رفتار زبان شناخت ميكنيد ، سخنراني عدهاي
و مهمترين كردهام سعي اينجا در من.دارد بسزايي تاثير
با تا كنم توصيف شما براي را بدني اشارات رايجترين
و پيروز مذاكره و گفتوگو هر در بتوانيد آنها فراگيري
.باشيد موفق
كت دكمههاي كردن باز
دكمههاي غالبا هستند صميمي و بيريا شما با كه افرادي
اما.ميآورند در تن از را آن حتي يا كرده باز را خود كت
افراد شرايط اين در.نيست چنين اين رسمي مذاكره يك در
به دسترسي امكان كه ميآورند در تن از را خود كت زماني
هواي كه هم قدر هر ديگر عبارت بهباشد داشته وجود توافق
را توافق به دسترسي احساس طرفين اگر باشد گرم اتاق
.نميآورند در را كتشان باشند نداشته
پا روي پا انداختن
آنها دوي هر يا طرفين از يكي هرگاه مذاكرات هنگام در
وارد كه است اين نشانه مياندازند هم روي را خود پاهاي
تفاهم امكان كه مرحلهاي ميشويد ، مذاكره از جديدي مرحله
گذاشتن با ديگر پاي روي پا انداختن اگر.ميشود كمرنگ
وخيمتر اوضاع باشد همراه ضربدر بصورت بغل زير در دستها
تا دهيد انجام وضعيت تغيير براي جدي فكر يك بايد و است
.شود خارج تدافعي حالت از مقابل طرف
چانه به دست كشيدن
تصميمگيري هنگام در كه است رفتار زبان از علامتي اين
از حالتي با معمولا چانه روي به دست كشيدن.ميرود بكار
افرادي.ميشود جمع كمي چشمها آن در كه است همراه چهره
آن و كنند لمس را بالايي لب حالت اين در است ممكن ديگر
كه كنند بازي خود ريش يا سبيل با مردها بعضي و بكشند را
نيز شطرنج بازي در.است ارزيابي و تعمق بر دليل همگي
از بسياري در دهد انجام را بعدي حركت است قرار كه فردي
از پس كه ميدهد نشان خود از را اشارهاي چنين مواقع
.ميشود متوقف تصميمگيري
عينك برداشتن
نيازي كه شرايطي در آن كردن تميز جهت عينك آهسته برداشتن
يك طي در عمل اين.است تعويقي اشاره نيست عمل اين به
شخص حالتي چنين در.شود انجام بار چندين است ممكن مذاكره
تاخير ايجاد يا سوال يك پاسخ از رفتن طفره با ميخواهد
خود موقعيت و كرده بررسي خود ذهن در را مطالبي پاسخ در
را زماني ميخواهند افراد اين حال هر در.نمايد مرور را
مشابه اشاره.بگيرند اختيار در خود پاسخ يا پرسش براي
در عينك دسته لبه قراردادن و عينك برداشتن ميتواند ديگر
.باشد دهان كنار
بيني به زدن دست
نشانه اشاره انگشت با بيني ماليدن يا و رفتاري علامت اين
يا گفتوگو يك در شده گفته مطالب مورد در ترديد و شك
متمايل با همراه اشاره اين اگر بهويژه ميباشد ، مذاكره
اين كه باشيد مراقب اما.باشد صندلي انتهاي به شخص شدن
.نكنيد اشتباه ميخاراند را خود بيني كه كسي با را اشاره
گوش كنار يا گوش پشت ماليدن زمينه اين در ديگري اشاره
و سبك يا پاسخ يك ارائه در ترديد و شك از حاكي كه است
عمل اين از پس مواقع از بسياري در.است آن كردن سنگين
.ميشود انجام چشم ماليدن عمل و رفته چشم سمت به دست
ميز روي گرفتن ضرب
ضرب ميز روي به كسلكننده و يكنواخت ريتمي با كه كسي
.كند بيان را خود بودن بيقرار احساس ميخواهد ميزند
دكمه مرتبا فرد كه باشد اين ميتواند ديگر مشابه اشارات
به پا پاشنه با يا و ميزند پايين و بالا را خود خودكار
اين شما براي اشارات اين مستقيم پيام.ميزند ضربه زمين
روح بي يا كننده كسل حرفهايتان كه دريابيد بايد كه است
.ندارد تازگي مقابل طرف براي اينكه يا و است
ديگر پاي مچ روي به پا يك مچ قراردادن
.ميكند بروز مواقعبسياري در كه اشارهايست اشاره ، اين
رواني ، فشار تحت شخص كه رسمي يا دوستانه جلسات در مثلا
اين در هواپيما مهمانداران.است گرفته قرار استرس يا تنش
ميتوانند راحتي به آنها.دارند مفيدي تجربيات زمينه
دهند ، تشخيص را ميترسند هواپيما با مسافرت از كه افرادي
به مچ يك دادن قرار و خورده گره پاهاي با افراد اين زيرا
.هواپيما برخاستن هنگام در خصوص به مينشينند ديگر مچ روي
مانند تنشزا موقعيتهاي در افراد از بسياري همچنين
خود پاهاي مچ استخدام ، براي مصاحبهاي يا آزمون در شركت
.مياندازند هم روي را
مجموعه يك در و يكديگر با بيشتر رفتار زبان علائم اصولا
به.شوند تعبير هم با بايد ترتيب همين به و ميشوند ظاهر
بردارد پا روي از را پايش شما مقابل فرد اگر مثال عنوان
كه بگيريد نتيجه ميتوانيد شما شود خم شما طرف به كمي و
.بداند بيشتر است مايل و است علاقهمند شما سخنان به وي
در همواره و كنيد تقويت خود در را رفتار زبان به توجه پس
صدد در مقابل طرف از منفي واكنشي با شدن مواجه هنگام
جاي به است بهتر مواقع اين در.برآييد اوضاع كردن متعادل
ورزيد اصرار آن بر و دهيد ادامه را خود قبلي شيوه اينكه
رفتار از فردي اگر كه چرا.گيريد پيش در را جديدي سياست
او رفتاري علائم باشد عصباني يا ناراحت شما گفتار يا
.ميدهند هشدار شما به را موضوع اين پيشاپيش
رفتار زبان منفي علائم
خروجي درب سمت به يا شماست مخالف جهت در پاها نوك -
هستند
محدود چشمي تماس -
تاييد جهت به سر سريع دادن تكان -
گردن پشت ماليدن و كردن لمس -
آسمان و سقف به كردن نگاه -
به بالا در كه اشاراتي ساير و اطراف و دور به چرخيدن -
.شد پرداخته آنها
آخر سخن
در نفر دو گرفتن قرار شيوه بهترين بدانيد اينكه آخر سخن
و هم روبروي در مستقيم نه است درجه نود زاويه با هم كنار
نه است گرد ميز يك مذاكره براي ميز بهترين لحاظ همين به
با ميدهيد گوش ديگران سخنان به كه هنگامي.چهارگوش ميز
كه دهيد نشان مقابل طرف به صندلي ، در جلو به شدن خم كمي
كه باشيد مراقب ولي علاقهمنديد ، و داريد توجه سخنانش به
خم درجه پنج و هفتاد از بيش و نكنيد افراط كار اين در
قرار تنگنا در را مقابل طرف كار اين با چون نشويد
زير را دستها تدافعي شكل به وي كه نيست بعيد و ميدهيد
گوينده با مناسب بطور را خود چشمي تماس.دهد قرار بغل
طرف به فشار اعمال موجب چشمي تماس در افراط.كنيد حفظ
عدم يا او سخنان به اعتماد عدم نمايانگر آن كاهش و مقابل
.آنهاست بقيه شنيدن به تمايل
دورانديش پژمان
:منابع
محمدرضا ترجمه كلي كريس نوشته -ارتباطات طلايي كليد -1
.جرالد نوشته -بخوانيم را يكديگر افكار چگونه -ياسين 2 آل
رضاخاني ضياءالدين نايرنبرگترجمه.اي
مشتريان رضايت و كاركنان مشاركت
چالشهاي و فني و علمي تحولات تندباد فرارويما دنياي در
و توليد محيط كه است شگفتآوري واقعيت اقتصادي ، پيدرپي
محصولات مصرفكنندگان ، .ميكند تهديد را ما سنتي تجارت
ممكن ارزش بالاترين داراي كه ميكنند طلب را ياخدماتي
عالي ، درحد بهكيفيت نياز ما رقابتي فضاي چنين در.باشد
به انعطافپذيرينسبت باثبات ، توليد هزينهها ، كاهش
و سريع بهبود و مشتريان توقعات به توجه بازار ، شرايط
كه هستند مواردي اينها زيرا داريم..و بهرهوري پيوسته
فعاليتهاي و فرآيندها مديريت ، سيستمهاي در تغيير لزوم
عرصه اين در سوال بهترين.ميسازد نمايان را ما سنتي
بزرگ يا كوچك از اعم شركتها تمامي براي جهاني پرتحرك
"ميگردد؟ فراهم چگونه سازمان بقاي و رشد":كه است اين
سودمندانه خلق شركتها ، هدف سوال ، اين به پاسخ در
از نردباني بر مبتني رابطهاي طريق از مشتري رضايتمندي
هدف ، اين به دستيابي جهت در.است خويش مشتريان با ارزش
ميگردد ، سازمان بازاريابي بخش متوجه نگاهها همه نخست
فوق هدف انجام به قادر تنهايي به مزبور واحد يقينا اما
ساير با نزديكي بسيار نحو به بايد بازاريابي واحد.نيست
.برآيد امر اين عهده از تا كند فعاليت شركت واحدهاي
ارزش تحويل سيستم سرتاسر به ميبايستي همكاري اين دامنه
همه از بازاريابي واحد منظور بدينشود كشيده مشتري به
در آنچه و "كنند فكر مشتري به"كه ميخواهد سازمان افراد
به ارزش تحويل به قادر شركت تا بندند بهكار دارند توان
تمامي كه هنگاميويگردد رضايتمندي و ابقاء جذب ، مشتري ،
مشتري منافع جهت در و خدمات ارائه منظور به شركت واحدهاي
.ميگردد يكپارچهحاصل بازاريابي صورت آن در بردارند گام
رضايت هدف با كار انگيزه سازمان كاركنان هميشه اما
را آنهاكاري از بسياري متاسفانه نيستند ، دارا را مشتري
بابت اين از و كردهاند عادت آن به كه ميدهند انجام
.هستند روبهرو بسياري دشواريهاي با سازمانها
كاركنان مشاركت بر تاكيد طريق از ;تئوريك مفاهيم اساس بر
نهيم بنا سازماني ميتوانيم ما مشاركتي مديريت اعمال و
خويش كاركنان فيمابين گسترده و قوي روابط بر تاكيد با كه
نحو به جهاني فعاليتهاي و داخلي عرصه در است قادر
رقابتها در و گردد ظاهر مشتريان رضايت ايجاد در موثرتري
.يابد حضور
پيروي پايه بر كه منسوخ فرضيههاي خلاف بر ترتيب بدين
است ، شده بنا سرپرستان از اطاعت يا قوانين از كوركورانه
قالب در سازمان افراد يكايك عملكرد از بالايي سطوح به ما
سازماني اگر امروزه.نيازمنديم پويا و خلاق گروههاي
اساس است لازم باشد خود مشتري اول انتخاب بخواهد
را مداري مشتريباشد شده بنا مشاركت پايه بر مناسباتش
آن شالوده كه آورد بدست مناسباتي طريق از ميتوان تنها
غيرمشاركتي روشهاي.ميدهد تشكيل مشاركت و يكپارچگي را
مشتري كه خودجوشي دلبستگيهاي و انگيزهها حفظ به قادر
اعضاي بين در مشاركت فقدان.نيست ميكند ، ايجاب مداري
كارآيي كاهش و انرژي اتلاف باعث سازمان مختلف واحدهاي
كاركناني مديريتي مستبدانه روشهاي گذشته در.ميگردد
ولي ميداد پرورش را بيمسئوليت و ناآگاه غيرمتعهد ،
مشاركتي مديريت و مشاركت نظامهاي توسعه با امروزه
به دستيابي براي را سازمان موقعيت توان ميتوان ،
اصل به حصول نهايت در و كيفيت هزينه ، جهاني استانداردهاي
.بخشيد بهبود نوآوري و مشتري رضايتمندي
از بخشي بلكه نيستند ، سازمان از جدا مشتريان امروزه
و طراحي در آنها ميشوند ، محسوب مشاركتي نظام و سازمان
سازمان خود افراد مانند خدمات و محصولات برنامهريزي
پيشرو و كارآفرين سازمانهاي.دارند مشاركت درفعاليتها
اصل در ;ميدهند جا خويش فعاليتهاي رادرمركز مشتريان
ديواري و هستند سازماني درون گروههاي از بخشي مشتريان
.نيست سازماني مختلف بخشهاي ديگر و آنها بين
نوين كاملا معنايي مشتري ، مشاركتي نظامهاي ديدگاه از
فعاليت و كار نهايي مقصد از بخشي به تبديل و مييابد
مورد در سازمان يك كاركنان به كه هنگامي.ميگردد سازمان
مشخص و روشن انديشهاي مشتريان ، به خدمت در خود نقش
خواهد افزوده كار ذاتي معناي بر صورت اين در شود ، ارائه
مشتري خدمت به كمر بيشتري رضايت و انگيزش با آنها و شد
.ميبندند
كاركنان ، مشاركت مورد در بسياري نظريههاي حاضر حال در
و مطلوب نتايج به دستيابي چگونگي و مشاركتي نظام انواع
با نيز ايران در.است شده ارائه دنيا در مشاركت اثربخش
و جامعه امور در مشاركت و جماعت مشورت ، جايگاه به توجه
به ميتواند روش اين اسلامي ارزشهاي در آن عميق ريشههاي
رفع و سازماني پيچيدگيهاي حل به فراگيري و موثر نحو
محصولات و بازار انساني ، منابع توسعه امر در آنها معضلات
.نمايد كمك
حاكم اقتصادي خاص شرايط دليل به انقلاب اول دهه دو در
عرضهكنندگان نزد مشتري ، و بازار جايگاه توليد ، بربخش
.نبود برخوردار ارزشمندي و والا مرتبه از خدمات و كالا
از استفاده نرخ ، تفاوت كوپني ، توزيع طولاني ، صفهاي
كمرنگ موجب كه بودند مواردي جمله از اقتصادي رانتهاي
هر.شدند بازارگرايي و مشتري به نياز احساس و ارزش شدن
ذهن در مشتري جايگاه بين زيادي فاصله هم هنوز چند
و صنايع صاحبان و ما كشور در بازار متوليان وعملكرد
مبتني آزاد اقتصاد صاحب كشورهاي در خدمات عرضهكنندگان
عرصههاي در روزافزون قابت بار توام گسترده ، بازارهاي بر
رويه رفته رفته گفت ميتوان معذالك وجوددارد ، بينالمللي
وشركتهاي موسسات بين در بازارمحوري و مشتريگرايي
.است رشد روبه ايراني
رضايت بتوانند كه خواهندبود موفق شركتهايي امروزه
اين در آگاه شركتهاي.كنند تامين بيشتر را خود مشتريان
بيشتر فروش دنبال به صرفا كه هستند شركتهايي زمينه
و كيفيت طريق از را مشتريان مدت بلند رضايت بلكه نباشند
.دهند قرار خود همت وجهه خدمات
بينالمللي ، بازارهاي عرصه و شدن جهاني عصر به ورود لازمه
عميق وتوجه امور اداره در كاركنان مشاركت امكان گسترش
بازارهاي و داخلي بازارهاي در مشتري رضايتمندي اصل به
براي ممكن حد بالاترين در ارزش ايجاد.ميباشد صادراتي
محيط و فزاينده رقابتهاي پهنه در ما توفيق ضامن مشتري
.ميباشد رو پيش متحول
باموضوع آقامحمدباقر آزيتا پاياننامه از گزيدهاي
مشتريان رضايتمندي بر كاركنان مشاركت نظام تاثير بررسي
وزارت كارگران اجتماعي خدمات كل مدير
سال از موعد از پيش قانونبازنشستگي:كار
خواهدشد اجرا و ابلاغ آينده
بازنشستگي قانون آييننامه:ايران دانشجويان خبرگزاري
وزارتخانههاي توسط آينده چهارماه ظرف موعد از پيش
و اجتماعي امور و كار پزشكي ، آموزش و درمان بهداشت ،
.شد خواهد تبيين اجتماعي تامين سازمان
و كار وزارت كارگران اجتماعي خدمات كل مدير حميدي داوود
و مطلب اين بيان ضمن ايسنا ، با گفتوگو در اجتماعي ، امور
هيات تصويب از پس فوق آييننامه اينكه به اشاره با
پيش بازنشستگي قانون اجراي:گفت شد ، خواهد ابلاغ وزيران
افزايش باعث زيانآور ، و سخت كارهاي براي موعد از
حل حدودي تا را اشتغال مشكل و شده واحدها در بهرهوري
.كرد خواهد
اجراي دستاوردهاي ديگر از را كشور صنعت در تحول ايجاد وي
قانون اين:افزود و دانست موعد از پيش بازنشستگي قانون
صنعت رشد و شده تحصيلكرده و متخصص نيروهاي جايگزيني موجب
.داشت خواهد پي در را كشور توليد و
و 70 سالهاي 68 در فوق قانون اينكه به اشاره با حميدي
نبود:گفت بود ، رسيده اسلامي شوراي مجلس تصويب به نيز
از يكسال مدت در قانون اجراي محدودنبودن نيز و سني شرط
جاري سال مصوب موعد از پيش بازنشستگي قانون مزيتهاي
.است مجلس
زيانآور ، و سخت مشاغل كار ، قانون تبصره 52 براساس همچنين
.شد خواهد مشخص و تعريف
را موعد از پيش بازنشستگي قانون اجراي مالي بار حميدي ،
.شد سازمان اين از دولت حمايت خواستار و دانست اساسي مشكل
زيانآور و سخت كارهاي بيمه حق نرخ افزايش:شد متذكر وي
اين در را اجتماعي تامين سازمان مالي بار درصد ، به 40
قانون اين اجراي اما داد ، خواهد كاهش حدودي تا زمينه
.ميطلبد نيز را دولت جدي مالي حمايت
نظم در اخلال اتهام به زرافشان ناصر
شد بازداشت
ساعت دادگاه48
اتهاماتش ، به رسيدگي جلسه دومين در ديروز زرافشان ناصر
محكوم بازداشت ساعت به 48 دادگاه نظم در اخلال اتهام به
.شد
به باره اين در زرافشان وكيل فروغي ، جداري محمدعلي
از يكي ،(و) آقاي جلسه ، اين در:گفت ايسنا حقوقي خبرنگار
دادگاه در گواه عنوان به زرافشان ناصر كار دفتر بازرسان
مشروبات و مهمات و سلاح شدن پيدا چگونگي تا شد حاضر
در را زرافشان ناصر كار دفتر در مدارك ساير و الكلي
شروع از مدتي گذشت از پس:افزود وي.دهد توضيح دادگاه
اظهار گواه سخنان به نسبت توضيحاتي زرافشان ناصر دادگاه ،
متهم خشمناك ، بسيار چهرهاي با (و) آقاي نهايت در كه كرد
.كرد تهديد دادگاه بيرون در برخورد به را
او تهديدات و گواه اظهارات من درخواست به:داد ادامه وي
قاضي ، و شد ممكن غير دادگاه ادامه نهايت در و شد صورتجلسه
نظم در اخلال اتهام به را (و) آقاي و زرافشان ناصر
.كرد محكوم بازداشت ساعت به 48 دادگاه
ناصر محاكمه گذشته جلسه دو در:افزود فروغي جداري
مورد در اطلاعرساني هرگونه از موكلم ، و من زرافشان ،
سعهصدر به توجه با داشتيم تصميم و كرديم خودداري دادگاه
و جنجال بدون و آرام و مساعد جوي در دادگاه جلسات قاضي
تهديد و آمده پيش حادثه اما شود ، انجام سياسي شائبه
.بود عجيب و غيرمترقبه بسيار من براي موكلم
دادرسي ويژه قاضي دفتر در دادگاه ، جلسه دومين است گفتني
بازپرسي شعبه در مستقر تهران عمومي دادگاه اول شعبه
تشكيل (12/8/80) صبحديروز مسلح نيروهاي قضايي سازمان
:گفت ايسنا خبرنگار به همچنين زرافشان وكيل.بود شده
از گفته من به اساسي قانون اصل 172 به استناد با موكلم
شعبهاي اتهاماتش ، به رسيدگي براي چرا كنم سئوال مسئولان
هر دادهاند؟ تشكيل مسلح نيروهاي قضايي سازمان در ويژه
مسلح نيروهاي قضايي سازمان پروندهاش ، اصلي شاكي چند
.باشد
خاص گروهي از يا حكومتي نبايد هياتمنصفه
باشد
اختصاص نه و باشد دولتي نبايد هياتمنصفه:اجتماعي گروه
.باشد داشته خاصي گروه يا طبقه به
و گفت در دادگستري وكيل و حقوقدان رياحي ، غلامعلي دكتر
اصل 168 موجب به:گفت مطلب اين بيان با ايسنا با گو
حضور با بايد مطبوعاتي و سياسي جرايم اساسي ، قانون
توسط بايد مجرميت اعلام و شود رسيدگي هياتمنصفه
است اين قانونگذار فرض:افزود وي.گيرد صورت هياتمنصفه
است ، شرافتمندانه مطبوعاتي و سياسي مجرمان انگيزههاي كه
كه قانونشكناني و عادي مجرمان مانند نبايد اين بر بنا
با ميشوند ، جرم مرتكب غيرشرافتمندانه انگيزههاي با
قاضي واقع در:كرد تاكيد حقوقدان اين.شود برخورد آنها
فعالان جرايم و مطبوعاتي جرايم به رسيدگيكننده دادگاه
نحو به بايد آن اعضاي كه است هياتمنصفهاي سياسي ،
اين به مجاز كه ارگانهايي توسط يا و مردم طرف از مستقيم
.شوند انتخاب هستند كار
كنار بايد را جوانان به مجرمانه نگاه
بگذاريم
فرهنگي و اجتماعي معاون ارگاني مهدي:اجتماعي گروه
پس جوانان شادي به اشاره ديروزبا تهران شهرداري
نشان جوانان:داشت اظهار ملي ، تيم اخير پيروزي از
يك نبايد آنان به ما نگاه و نيستند مجرم دادند ،
.باشد اتهامي نگاه
:افزود ايرنا ، خبرنگار با اختصاصي گفتگوي در ارگاني
جوانان و نوجوانان براي را زندگي ما من ، نظر به"
."دارد هم مختلفي هاي علت كه كرديم سخت
و حكومت گرايش از ناشي را آن علت مهمترين وي ،
ارزشهاي و اعتقادات به اسلامي انقلاب از پس جامعه
هم درست البته":كرد اضافه و دانست اسلامي و اخلاقي
و جواني دوران از جديدي تعريف و توقع يك ما.است
عملي ولي است مقدس ما ، اعتقاد معتقدم منداريم نوجواني
كه نيست عملي ميدهيم ، انجام اعتقاد اين براساس كه
ديني ساختار از حتي يا و اعتقادات آن از برآمده خيلي
."باشد ما
و مسايل بحث وقت هر ميبينيد شما:داد توضيح ارگاني
و هستند متهم جوانان است ، اعتقادي و اخلاقي مشكلات
كه كساني آن اعتقادي مشكلات و اخلاقي موقعبحث در
دوران و هستند جوانان شوند ، مي متهم همه از بيش
فرض گناه معرض در ديگري دوران هر از بيشتر را جواني
.ميكنيم
يكديگر به پسر و دختر نگاهكردن":كرد اضافه وي
و هست هم گناه كه گيرد ، پايينقرار گناهان جزو شايد
شودولي برخورد آن با بايد و است زشت گناه البته
توسط المال بيت هدردادن اندازه به معصيت اين
."نيست بد مسئولان
مردم ،(ع) علي حضرت حكومت در:كرد خاطرنشان ارگاني
امنيت و مصونيت مسئولان ولي داشتند امنيت و مصونيت
خلافت رفتن دست از قيمت به حتي (ع) علي حضرت.نداشتند
وي.نميكند معامله است ، جور حاكم كه معاويه با
دارند امنيت بينيم ، مسئولان مي كه حالي در:افزود
جايي به فريادشان وقتها خيلي كه هستند مردم ولي
افراد ، بيپناهترين نيز ، مردم اين بين در و نميرسد
.ندارند نيز را شادي ابراز حتي امكان كه هستند جوانان
و دعاوي پيگيري به قادر غيرمتخصص افراد
نيستند
مردم شكايات
سراسري همايش اولين دبير كشاورز بهمن:اجتماعي گروه
به توجه با:گفت ايران اسلامي جمهوري دادگستري وكلاي
دادگاهها در دفاع به مباشرت اينكه و دفاع امر تخصصيشدن
مورد در حتي موضوع اين و است ويژه اطلاعات داشتن مستلزم
ميتوان اولي طريق به دارد مصداق هم وكلا و حقوقدانان
هيچوجه به غيرمتخصص مردم و عادي افراد كه گرفت نتيجه
مطلوب نحو به خود شكايات و دعاوي تعقيب و طرح به قادر
كثرت و بيمورد دعاوي طرح به اشاره با وينيستند
طرح باعث تبعا مسئله اين:افزود دادگاهها در پروندهها
غيرمتخصص افراد جانب از واهي شكايات و بيمورد دعاوي
علت بر مزيد نيز كيفري و مدني مسائل تداخل و ميشود
به دادگستري دادگاههاي بار كه است اين نتيجه و ميگردد
يادآور كشاورز بهمنميشود سنگين غيرلازم و غيرعادي طور
با كه است اين دعاوي در وكالت الزاميكردن از هدف:شد
اين حدوث و اشكالات اين بروز از متخصص افراد دخالت
.شود جلوگيري ضايعات
به اشاره با دادگستري وكلاي كانون مديره هيات عضو
دادگستري وكلاي سراسري همايش در موردنظر محورهاي
از پارهاي اصلاح قانون در قانونگذار:كرد خاطرنشان
را وكالت امر الزاميشدن سال 1356 در دادگستري قوانين
بحث مورد همايش ، در نيز موضوع اين كه است كرده پيشبيني
.گرفت خواهد قرار
عدم علت:افزود دادگستري وكلاي سراسري همايش اولين دبير
در وكالت حرفه شناسايي عدم در بايد را پديده اين تحقق
سير اخير سال بيست در اينكه به توجه با.كرد جستجو ايران
را خيز و افت پر مسيري عملا ايران در وكالت تكاملي
سوي به حركت جهت كه گفت ميتوان جرات به است پيموده
عدم و شناسايي عدم اين و نبوده پديده اين درست شناسايي
شودو مي ديده عوام و خواص بين در كمابيش متاسفانه آگاهي
و وكالت شناساييپديده چيز هر از شدن ، پيش الزامي لازمه
است ذكر قابل.است دادگستري وكيل از استفاده فرهنگ اشاعه
ايران اسلامي جمهوري دادگستري وكلاي سراسري همايش اولين
شهيد دانشگاه ابوريحان تالار در جاري آبانماه سهشنبه 15
.ميشود برگزار تا 20 ساعت 16 از بهشتي
مردم بر تحميلبارمضاعف
سوم برنامه قانون ماده 187 اجراي با ميكنيم تصور اگر
.ميكنيم اشتباه ميشود ، حفظ مردم حقوق توسعه
در دانشگاه استاد و دادگستري يك پايه وكيل احمدي ، نعمت
كشوري هيچ:گفت مطلب اين بيان با ايسنا خبرنگار با گفتگو
اشتغال خود شهروندان براي آييننامه و بخشنامه با تاكنون
كنيم نگاه تخصصي صورت به وكالت به بايد.است نكرده ايجاد
ديگر است فني و تخصصي كار يك وكالت امر كه بپذيريم اگر و
.نميكنيم ارائه مجلس به را لوايحي چنين
تامين را جامعه حق تنها نه قانونها و آييننامهها اين
.ميكنند تحميل مردم بر مضاعفي حقوقي بار نميكنندبلكه
بدين.هستند هم از جدا مقوله دو وكالت و قضاوت:افزود وي
باز عرصه يك وكالت و بسته كاملا محيط يك قضاوت كه ترتيب
و باشد حاكميت اختيار در بايد قضاوت.است فعاليت براي
آزادي و استقلال از بايد مردم حق احقاق براي وكالت
.باشد برخوردار
نيست صلاح به دادگستري ، در وكالت شدن حكومتي
اسلامي شوراي مجلس قضائي و حقوقي كميسيون عضو
كارشناسي ، امور و وكالت شدن دولتي و حكومتي:نيزگفت
.نيست نظام صلاح به
:افزود درشيراز ايرنا با گو و گفت در اميني ابراهيم سيد
مجلس نمايندگان از تعدادي ديدگاه ، همين براساس
.بودند سومتوسعه برنامه ماده 187 اصلاح خواستار
ماده اصلاح خواستار طرحي امضاي با مجلس نماينده 153
اين امضاكنندگان.بودند شده توسعه سوم برنامه 187
حقوقي خدمات به مردم دستيابي و تسهيل براي طرح
به نسبت دادگستري وكلاي كانون كه بودند خواستارآن
كه قضائي حقوق رشته التحصيلان فارغ صلاحيت تاييد
.كند اقدام هستند ، حقوقي مشاوره موسسات تاسيس متقاضي
به كار توسعهاين سوم برنامه ماده 187 موجب به
:معتقدند جديد طرح طراحان.است قضائيه قوه عهده
كند مي سلب آنان از را وكيلان استقلال امر اين
.ميآورد در قضائيه قوه اختيار تحت را وآنان
|