...اميدها و بيمها ايران ، جوانان
.دارند مشكل جوانان و است جوان ما كشور جمعيت ميگويند
است ، مشكلي همراه كليگويي با چون كه تكراري جملههايي
:زيرا.نميكند و نكرده حل را
اتومبيلآخرين پشت كه را مشكلجواني نميتوانيد شما
و نشسته - است تولدش يا نوروز هديه احتمالا كه - مدل
يا پايينتر پله يك با شرايطي در كه ديگرش ، دوست با
مالي زدن صدمه از وغمي ميدهد مسابقه دارد ، قرار بالاتر
وكمال تمام را ديه پدرش چون- ندارد مردم به جاني و
خانواده كردن اداره براي كه مشكلجواني با-ميپردازد
.بدانيد يكي ميشود ، كشيده بزهكاري به ناچار خود
سد پشت و گرفته ديپلم كه جواني مشكل با دو اين مشكل حتي
ميبرد ، رنج بيبرنامگي بيكاريو از نابرابريها كنكور
.نيست يكي
براي و ميگردد ملت و لاله درپاركهاي كه هم جواني مشكل
كوركورانه تقليد به خود ، عقدههاي و كمبودها پنهانكردن
دستهيكي سه اين ميپردازد ، با نازپروردگانبيرنج از
نحوه ومو ، لباس مدل ناشيانهاز تقليدي با او.نيست
خانواده سرزنش بار آنان ، سخنگفتن حتي رفتن آرايش ، راه
هويت دنبال به وادي اين ودر ميكشد دوش به را وجامعه
.ميگردد خود گمگشته
آنچه اما.دارد اقسام و انواع جوانان شكمشكلات بدون
آنها رفع براي كه است گوناگوني وجودمشكلات است ، مسلم
.پرداخت مسائل تك تك ريشهيابي به بايد
حل راه وجوي جست در
در.ميگويند جواني دوران را سال تا 26 بين 18 سني دوره
اهميت به مرحلهاي شايدهيچ حيات ، اجتماعي -سياسي بعد
باد چون عمومي باور به كه نباشد ، دوراني جواني دوران
.ميگذرد برق وچون ميآيد
به ساعي پارك در ما و است تابستاني گرم روز يك غروب
آنهاباز با را گفتوگو سر.نشستهايم جوانان نظاره
لباس آنان چون كه كسي با گفتن سخن امااز.ميكنيم
چرا؟.دارند نپوشيدهابا
.را شما ما و ميكنيد مسخره را ما شما:ميگويد الناز
!بزنيم؟ حرف هم با ميتوانيم چطور
!نكردم مسخره را شما كه امامن -
مثل كه است كساني شما ، از منظورم:ميدهد النازپاسخ و
باشد ، من جواب منتظر كه اين بدون بعد.ميگردند شما
.ميرود
ابراهيم.باشد ضروري شدن رنگ هم شدن ، كلام هم براي شايد
در زدن قدم حال در پسران از نفري چهار گروه يك در كه
به وقتي ما پدرهاي كه است اين من حرف:ميگويد است ، پارك
ميتوانستند آنها.بودند راحتتر بودند ، خيلي ما سن
جواني رفته يادشان حالا بعد.كنند كنند ، شادي تفريح
آدم.داريم احتياج وخنده تفريح به الان ما.چه يعني
.ندارد را حال ديگراين كه بشود سالش وقتي 40
دختران با دخترانه زبان آموزشگاه يك جلوي بعد ، روز صبح
ما:ميگويد ساله رويا ، 19.وگومينشينيم گفت به جوان
بازي وسايل از كردن استفاده حق اما پارك ، ميرويم دخترها
شاد ميخواهد دلماناست زشت ميگويند.نداريم پاركرا
مانگاه به جوري آبيسرميكنيم ، روسري مثلايك باشيم
.كردهايم بدي كار انگار كه ميكنند
محمدرضا با تهران ، دانشگاه روبهروي روز ، همان بعدازظهر
جامعه:اوميگويد.ميكنيم صحبت الكترونيك دانشجوي نجفي ،
طرف يك از.است ايجادكرده جوانان براي زيادي مشكلات
كشيد طول سال سه من خود براي است ، مشكل دانشگاه به ورود
كه هم وقتي.نيست كار ديگر طرف از شدم ، قبول كنكور در تا
ازدواج به نميتواند جوان پس.نيست درآمد نباشد ، كار
.كرد انكار نميشود كه هم را جواني.كند فكر
موردجوان در نظر و ديدگاه جامعه ، افراد بهتعداد شايد
نوجوان دختر همراه كه مادريباشد داشته وجود او ومشكلات
:ميگويد آمدهاست ، انقلاب ميدان به كتاب خريد براي خود
را كالا و پول موبايل ، يك با و دلالند كه پدرهايي از
صنعتگر يك ماهه درآمدچندين شبه يك و ميكنند معامله
صنعتگر فرزنداني داشت انتظار نميتوان دارند ، را
در صنعتگرهم پسر.بدهند جامعه تحويل وتوليدكننده
ميكنيد فكر دوستش ، پدر و خود زندگيپدر وضع مقايسه
ميكند؟ انتخاب را راه كدام
ناگفته حرفهاي بسياري.ميرسد نظر به پيچيدهتر مسائل
.دارد وجود هم
آزمايشگاه در پيش سال پنج من:ميگويد نجفي محمدرضا
.شد زده من ذهن در جرقهاي و ديدم را وسيلهاي هنرستان ،
موتور يك كامپيوتر ، از استفاده با و كشيدم را موتور نقشه
به تا ماشين براي برقي موتور يك.كردم طراحي الكتريكي
خوارزمي جشنواره بردم را طرح.باشد نداشته نياز بنزين
بودجه ما گفتند آنها اما.كنند كمك آن ساخت براي تا
اهميت جوانان شدن صنعتگر به مسئولان خود وقتينداريم
.بروند سمت اين به داريدجوانها انتظار چطور نميدهند ،
از كه است محصور دايرهاي امروزدر جوان كه آن خلاصه
جامعه سوييارزشهاي از.ميشود وارد فشار وي به طرف هر
و اهداف ديگر سوي نيستواز جوان نيازهاي برخي با همسو
بنابراينجوان.است امكانات از بزرگتر او آرزوهاي
است ممكن گاهي حل راه واين است حل راه وجوي درجست
.باشد غيراخلاقي و ضداجتماعي
قويترين جامعه ، براي كار بازوي نيرومندترين جوانان ،
اختراع ابتكار ، عرصه افراددر كارآمدترين و توليد عنصر
باور به نيست؟ چنين ما جامعه در چرا پس.وابداعند
اقتصادي ، منشا ما جامعه در مساله جامعهشناسان ، اين
.دارد فرهنگي مبدا و اجتماعي بستر
ريشهيابي ضرورت
كار مطلوب ، مهمترين وضع به رسيدن و موجود وضع بررسي در
مشكلات ريشهيابي براي پژوهشگران.مسائلاست ريشهيابي
در مسائل تقسيمبندي يكي:ميكنند پيشنهاد راه سه جوانان
دوم ، راه.است فرهنگي و سياسي اجتماعي ، اقتصادي ، حوزههاي
سوم ، مطالعهگذر راه و مسائل اجتماعي -تاريخي مطالعه
.است تمدني
به كه اين از قبل شيخاوندي ، جامعهشناس ، مرتضي دكتر
اقتصادي ، اجتماعي ، چهارگانه ريشههاي زمينه در سوالما
:ميكند گويد ، تاكيد پاسخ جوانان مشكلات سياسي و فرهنگي
با ما جوانان جامعهو كه ومشكلاتي مسائل تمام وجود با
نسبتااخلاقي ما جوانهاي اما بهگريبانند ، دست آن
هنوزآن كه زيرا ترند ، آرام ديگر جوامع به ونسبت هستند
واسلامي ، ايراني خودپروري و القايي خود سنتي فرهنگ
وقت هر همچنين.ميكند القا آنان به را هنجارهايي
ايفايحق براي و سياسي مشاركت براي را ما جوانهاي
مشاركت خاصي متانت با آنها كردهاند ، كشورونديدعوت
چشم به بزرگ بلواهاي انتخابات ، در هم وقت هيچ.كردهاند
خود آگاهانهخواست و فعال حضوري با آنها.است نخورده
به خيلي تاكنون متاسفانه اما كردهاند ، رااعلام
.است نشده داده پاسخ آنها خواستههاي
.كردهاند دريافت نيز را آن برعكس اخير مواردي در حتي
اقدامات و كرده تحمل را مسائل اين جوانها كه اين
بودن نشانگرمدني ندادهاند ، بروز را قوي پرخاشجويانه
.جوانهاست اكثراين
سالهاي 1355تا متولد انبوهفرزندان دليل به امروز ،
جوانان ، اما.هستيم روبهرو جوان سني ساختار يك با 1365
بگنجند ، ديگران از آماريبيشتر قالب در اكثريتيكه تنها
داراست ، به را خود سني ، ويژگيخاص تركيب اين.نيستند
فعال كار نيروي اصلي و عمده سهم جوانان اقتصادي ، لحاظ
آن از آينده استكه معروف.ميدهند تشكيل را آينده
ميانديشند؟ گونه اين نيز جوانان آيا.است جوانان
شدهاند ، رها خود حال به جوانها:ميگويد شيخاوندي دكتر
.ندارند اقتصاديمناسبي وضع كه شرايطي در هم آن
فارغالتحصيل دانشگاهها از كه آنها بويژه جوانها ،
زندگي و پيداكنند كاري بتوانند دارند آرزو ميشوند ،
كمبود اثر در متاسفانه اما.باشند داشته مستقلي
به كه سرمايهگذاري ، تضمين فقدان سرمايهگذاريو
.ندارد وجود فرصتهايي چنين يك برميگردد ، سياستهايكلان
تحمل.ميمانند خانه در خانواده هزينه به جوانان درنتيجه
اين.باشد پسرها از آسانتر دخترها براي شايد مسئله اين
وعمل ميشود داده مرتب كه وعدههايي كنار در مسايل
راباخود سرخوردگي و ناكامي دلسردي ، نوع يك نميشود ،
بار را سرخورده نسل يك داريم ما واقع ، در.ميآورد
و پدر آمد در بايد كه شرايط اين در همچنين.ميآوريم
در شود ، تقسيم زيادتري تعداد به مادر احتمالا
فضاي كه دارد همراه به را معمولاتنشهايي خانوادهها
از بخواهد جوان كه ميكند گونهاي به را آن وصفاي الفت
و ناموس آبرو ، خاطر به جوانها اكثر البته.بگريزد آن
.نژندي روان با منتهي ميكنند تحمل سنت
بررسي براي چهارگانه بندي تقسيم اين پژوهشگران ، نظر از
از كدام هر وزن كه اين اول:دارد شرط دو مشكلات و مسائل
كه اين ودوم كنيم مشخص مسايل از كدام هر در را اينها
.بسنجيم همديگر روي بر را آنها تاثيرات
دفتر پژوهشگر مهرآرا ، محسن دكتر كه است ترتيب همين به
بعد از را بيكاري مقوله مجلس ، پژوهشهاي مركز اقتصادي
او.ميكند بررسي اقتصادي بر اجتماعي مسايل تاثير
از جوانها هماكنون كه مسايلي مهمترين از يكي:ميگويد
آنها اجتماعي منزلت كه است بيكاري مقوله ميبرند ، رنج آن
بحران وجود به بيكاري اين البته.است كرده تهديد را
شاخصهاي كه زيرا نميشود ، مربوط جامعه در اقتصادي
در.كردهاند پيدا بهبود اخير سال دو يكي در اقتصادي
سالهاي ولد و زاد رونق به بايد را اشتغال بحران واقع
يعني.است موقتي موجود بحران لذا داد ، ارتباط انقلاب اول
افزايش دليل به را جمعيتي قوس يك داريم ما حاضر شرايط در
.ميكنيم تجربه كار نيروي عرضه
بزرگ اتفاق يك
جوانان در آن بروز و ظهور شاهد امروزه ما كه رفتارهايي
.باشد داشته نيز فرهنگي ريشههاي ميتواند هستيم ،
اين در بزرگ اتفاق يك و مهم نكته يك به شيخاوندي دكتر
كل به كه مهم نكته:ميگويد وي.ميكند اشاره زمينه
اصولاهم كه است اين برميگردد ، ما فرهنگي سياستهاي
(ديني فرهنگ تبع به)دولتي فرهنگ در هم و ديني درفرهنگ
و شادي طلب در جوان كه حالي در.است كم ما جامعه در شادي
.است گسترده ما شهرهاي در غم عكس ، بر.است شادي فرصتهاي
فيزيكي ، نظر از را شادي امكانات و فرصتها بايد شادي براي
را خود انرژي ميخواهد جوان.آورد فراهم امنيتي و مادي
انتظار او از ما اماكند تلف شادي با سالم فضاي يك در
اين.كند تلف جدي و خشك فضاي در را خود انرژي كه داريم
.است مابوده ميراث قديم از كه است نگرشي البته هم
با مقايسه در شادي روزهاي هم ما تقويم در كه ميبينيد
.است كم غم و غصه روزهاي
چيست؟ فرهنگي بزرگ اتفاق
داده روي كه فرهنگي بزرگ اتفاق:ميگويد جامعهشناس اين
اداره روستايي فرهنگ با ما شهرهاي اغلب كه است اين
روستايي ، ما معلمان بيشتر كه معنا اين به.ميشود
فرهنگ با را شهريها بنابراين.مهاجرند و شهرستاني
.است جداگانه فرهنگ دو اصل در كه ميدهيم پرورش روستايي
فرهنگ و است مسلط ما به جديت با غم فرهنگ وقتي بنابراين
آورنده وجود به خود اين ميچربد ، شهري فرهنگ بر روستايي
.است جوانان بين در تنشها از بسياري
اجتماعي تاريخي ، مطالعه شيوه با اگر مسائل ، اين كنار در
برسيم نتيجهاي همان به شايد بنگريم ، آمده پيش مشكلات به
تعداد وقتي يك:ميگويد او.است رسيده باقي هرمز كه
هرم تورمي بخش يعني.بود زياد خيلي متوسط طبقه افراد
آسيب كمترين كه ميدانيد.بود متوسط طبقه در ما ثروتي
.است متوسط طبقه در اجتماعي
و دارند نياز كه است پايين درطبقه يا معمولا آسيبها
از كه بالاست طبقه در يا كنند رفع را نيازشان نميتوانند
كه ميبينيد.ميروند فساد طرف به داشتن و سيري شدت
ازطبقه عدهاي و است ريخته هم به اجتماعي گروهبندي
فرهنگ كه بدونآن البته.پريدهاند ديگر طبقه به خودشان
.بگيرند را طبقه آن
كيست؟ مقصر
به را جوانان مشكلات ، و شرايط از مجموعهاي حال ، هر به
سوق بودن مشكل و معضل سمت به بودن توسعه اهرم از تدريج
مقصرند؟ تنهايي به جوانها حركت ، اين در آيا.ميدهد
جوانان ملي سازمان ومحقق جامعهشناس احمدنيا ، شيرين دكتر
توسعه اهرم دارندكه را بالقوه امكان اين جوانان:ميگويد
نيازهايي آن ، پيش تحقق براي كه است اين مساله اما باشند ،
از بعد كنيم ، تامين را جوانان نيازهاي بايد ما.است لازم
مشكلات داريم درعوض ما.باشيم داشته سازندگي انتظار آنها
.ميكنيم منتقل جوانها رابه خودمان
نميشود؟ انجام جوانها براي كاري هيچ آيا
جهان كشورهاي در چون اما چرا ، :ميگويد احمدنيا دكتر
بيثباتي نوع يك خاص ، سياسي و اقتصادي شرايط خاطر به سوم
زده شتاب و موقتي آني ، تصميمگيريها بنابراين است ، حاكم
.نميكند پيدا دست موفقيت به مدت بلند در معمولا و است
و نداريم اطلاع واقعي آمار از ما وقتي طرفي از
قابل چندان كه است آماري اساس بر تصميمگيريهايمان
ندارد ، وجود هم كارشناسي نيستندوپشتيباني اطمينان
خطا و آزمايش معمولاجنبه تصميمگيريها كه ميبينيم
توجه بايد.نميشود مواجه هم موفقيت با الزاما كه دارد
سرنوشت مورد در را خطا و آزمايش اين كه باشيم داشته
.ميدهيم انجام جوانهايمان
واقعيتها كردن كتمان و واقعي آمار كمبود و نبود در
.رسيد منطقي راهحل يك به نميتوان
ما جوانهاي مرجعبرخي گروه الان:ميگويد احمدنيا دكتر
ايدهآلهايشان جوانان از گروهي يعنياست ايران از خارج
.ميگيرند الگو آنجا از و ميبينند كشور از درخارج را
خودمان نبايد ما.است فرهنگي تهاجم واقعيتهاست ، اينها
بعد و هستند طوري اين ما جوانهاي كه بزنيم گول را
مسايل و جوان به باز باچشم.هستند طوري آن نه كه ببينيم
وآنها چيست جوانان ارزشهاي ببينيم درست.كنيم نگاه او
.ميگيرند كجا از را
حاجيپور پروين:از گزارش
|