محاكم عمومي ، وجدان سياسي ، جرم
طرح يك درباره
حقوقي گفتوگوي
محاكم عمومي ، وجدان سياسي ، جرم
خوشنويس حسين
با قضايي و سياسي كارشناسان و صاحبنظران كه شرايطي در
تعريف خصوص در نظر اتفاق به فراوان ، نظري بحثهاي وجود
،"سياسي جرم" ،"ملي امنيت" همچون مفاهيمي كامل و جامع
پرده در تعاريف اين و نيافته دست...و "مخالفان حقوق"
تفسير پذيرش بر اصرار نهادي و گروه هر و است مانده ابهام
عضو يك دارد ، را افراد ديگر سوي از خود قبول مورد
طرح" از آبانماه اول هفته در مجلس ملي امنيت كميسيون
طرح" كه بود حالي در اين و داد خبر "منصفه هيات تشكيل
اسلامي شوراي مجلس تصويب از اين از پيش كه "سياسي جرم
مجلس به نگهبان شوراي ايرادهاي دنبال به بود ، گذشته
.گرفت قرار مجلس كار دستور در مجددا و شد ارجاع
از برخي سوي از كه "منصفه هيات تشكيل طرح" متن به نگاهي
امضا به اسلامي شوراي مجلس خرداد دوم فراكسيون اعضاي
ششم يكشنبه روز علني جلسه در نيز آن فوريت يك و رسيده
طرح اين كه ميدهد نشان رسيد تصويب به مجلس آبانماه
به مربوط منصفه هيات بخش كليات با چنداني تفاوت
رسيدگي نحوه و سياسي جرم تعريف قانوني لايحه پيشنويس"
سوي از سال 78 تابستان در كه "دادگستري محاكم در آن به
پيشنويس" نيز و است شده تدوين اسلامي بشر حقوق كميسيون
جلسه مصوب "آن به رسيدگي نحوه و سياسي جرايم لايحه
كه هرچند.ندارد تاريخ 12/5/78 در قضاييه قوه مسئولين
دو قالب در كه اساسي نكته دو بر طرح اين طراحان تاكيد
فراز اساسيترين و مهمترين ميرسد نظر به و آمده تبصره
مصوب سياسي جرايم لايحه از را آن ميشود محسوب طرح
متمايز اسلامي بشر حقوق كميسيون و قضائيه قوه مسئولين
جديد چالش كه گفت ميتوان اكنون هم از و ميسازد
به را نگهبان شوراي حتي و قضايي دستگاه با نمايندگان
بشر حقوق كميسيون سال 78 تابستان در.داشت خواهد دنبال
تدوين جهت كميسيون اين فعاليت روند از گزارشي اسلامي
رسيدگي نحوه و سياسي جرم تعريف" قانوني لايحه پيشنويس
تشريح در و كرد ارائه را "دادگستري محاكم در آن به
روند و سياسي جرم موضوع در كميسيون اين ورود چگونگي
پيروزي دهه دو گذشت عليرغم":شد متذكر آن به مربوط
ماده 19 در كه آن عليرغم و اساسي قانون تدوين و انقلاب
صنفي و سياسي انجمنهاي و جمعيتها احزاب ، فعاليت قانون
مصوب 7 شده شناخته ديني اقليتهاي يا اسلامي انجمنهاي و
عالي شوراي" كه بود داشته مقرر قانونگذار شهريور 1360
قانون اين تصويب تاريخ از ماه يك ظرف است موظف قضايي
اصل 168 موضوع دادگستري محاكم منصفه هيات تشكيل لايحه
اساسي قانون اصل 74 رعايت با و تهيه را اساسي قانون
جنگ جمله از مختلف احتمالي دلايل به "نمايد مجلس تقديم
علل و خشونتطلب گروهكهاي تروريستي فعاليتهاي تحميلي ،
در سياسي جرم تاكنون ديگر متعدد اجتماعي سياسي عوامل و
اهميت عليرغم و نشده تعريف ايران موضوعه قوانين
بخش در [اساسي قانون] اصل 168 اجراي زمينه فوقالعاده
."است نيامده فراهم سياسي جرايم به مربوط
"سياسي جرم" تعريف به ادامه در اسلامي بشر حقوق كميسيون
كه فعلي ترك يا فعل":ميگويد آن تبيين در و پرداخته
انگيزه با هرگاه است مجازات قابل موضوعه قوانين مطابق
مديريت و دولت حاكميت و مستقر سياسي نظام عليه سياسي
سياسي ، حقوق يا اسلامي جمهوري نظام مصالح و كشور سياسي
آنان قانوني آزاديهاي و شهروندان فرهنگي و اجتماعي
كه آن بر مشروط ميآيد ، شمار به سياسي جرم يابد ، ارتكاب
تدوين پيشنويس در."نباشد شخصي نفع آن ارتكاب از مقصود
مهرماه در دادگستري وزارت پارلماني معاونت جلسات در شده
جرم":است آمده "سياسي جرم" تعريف خصوص در نيز سال 77
بدون كه قانوني سياسي گروههاي افعال از است عبارت سياسي
خارجي و داخلي سياستهاي با مقابله منظور به خشونت اعمال
و اكاذيب نشر همچون مصداق و 11 "ميگيرد انجام دولت
مفاد كه خبرنامه بيانيه ، اعلاميه ، انتشار شايعهپراكني ،
خارجي سياسي مقامات حيثيت هتك باشد ، نظام تضعيف موجب آن
ايران اسلامي جمهوري نظام به صدمه قصد به ايران قلمرو در
.شمارد برمي آن براي...و متقابل معامله شرط رعايت با
لايحه مهرماه 79 اواخر در خاتمي سيدمحمد دولت آن از پس
شوراي تفسير با كه كرد تقديم مجلس به را سياسي جرم
قضايي لوايح بود معتقد شورا اين كه چرا شد مواجه نگهبان
دولت هيات به و تهيه قضاييه قوه رئيس توسط ميبايست
لايحه مجلس قضايي كميسيون مخبر كاظمي محمد ولي شود تقديم
"مترقي لايحهاي" را سياسي جرم مورد در مجلس به تقديمي
نگهبان شوراي تفسير دانستن اجرا غيرقابل با و كرد توصيف
از بعد نگهبان شوراي تفسير كه اين به توجه با":گفت
تفسير اين است شده ارائه مجلس به سياسي جرم لايحه ارسال
".بود خواهد اجرا قابل بعدي لوايح مورد در
جرايم پروندههاي به رسيدگي در قاضي تعدد پذيرش وي
نظر تجديد مرجع عنوان به كشور عالي ديوان انتخاب سياسي ،
از را دادگاه سوي از منصفه هيات نظر به توجه و احكام
.كرد عنوان لايحه اين مترقي و مثبت نكات
محافل در همچنان "سياسي جرم" بحث چه اگر ميان ، اين در
اقدام ناظران از بسياري اما ميباشد مطرح قضايي و سياسي
"منصفه هيات تشكيل طرح" ارائه خصوص در مجلس اكثريت جناح
در كه آن ويژه به ميكنند ارزيابي بحث همين راستاي در را
شوراي تاييد و نمايندگان سوي از طرح اين تصويب صورت
محاكم در منصفه هيات وجود تنها نه پس اين از نگهبان ،
به ملزم قاضي بلكه بود خواهد الزامي مطبوعاتي و سياسي
بودن مجرم خصوص در منصفه هيات نظرات كردن لحاظ و رعايت
راي منصفه هيات نظر براساس بايد و ميباشد متهم نبودن يا
.كند انشا را خود
رسيدگي" است داشته مقرر كه اساسي قانون اصل 168 بررسي
هيات حضور با و است علني مطبوعاتي و سياسي جرايم به
انتخاب ، نحوه ميگيرد ، صورت دادگستري محاكم در منصفه
قانون را سياسي جرم تعريف و منصفه هيات اختيارات شرايط ،
كه ميدهد نشان "ميكند معين اسلامي موازين براساس
سياسي جرايم به رسيدگي دادگاه علني تشكيل" بر قانونگذار
جلسات تشكيل" نيز و "منصفه هيات حضور" ،"مطبوعاتي و
و است داشته صريح و خاص تاكيد "دادگستري محاكم در دادگاه
اصلاحطلب نمايندگان از تعدادي كه زماني رو ، همين از
اين كردند ارائه مجلس به را "منصفه هيات تشكيل طرح" مجلس
.شد مواجه سياسي و حقوقي محافل استقبال با طرح
دفاع در و آبانماه ششم علني جلسه در كه مزروعي رجبعلي
بايد منصفه هيات":كرد اعلام ميگفت سخن طرح فوريت يك از
انتصابي تاكنون متاسفانه اما باشد عمومي افكار برآيند
اين طراحان".مردمي نهادهاي طرف از انتخابي نه و بوده
گام شهروندان حقوق احقاق جهت در دارند نظر در طرح
قانون ظرفيتهاي از تا دارند تاكيد راه اين در و بردارند
در اصفهان مردم نماينده اعتقاد به.كنند استفاده اساسي
از اصولي منصفه ، هيات از درست تعريف عدم دليل به" مجلس ،
ميان اين در."نميشود اجرا حاضر حال در اساسي قانون
از منصفه هيات وجود ضرورت كه است اين ميباشد مشخص آنچه
به راي صدور مرحله در بتوانند آن اعضاي كه است جهت آن
يا تبرئه در مردم مختلف آحاد و عمومي افكار از نمايندگي
واقع موثر حقيقتا مطبوعاتي يا سياسي مجرم مجازات تعيين
اتفاق و همدلي جو ايجاد باعث امر اين بيترديد و شوند
دستگاه به نسبت و قاضي راي به جامعه نگرش نحوه در نظر
.ميشود قضايي
نمايندگاني ازسوي كه "منصفه هيات تشكيل طرح" متن بررسي
نعيميپور ، محمد سازگارنژاد ، جليل نوري ، عليرضا همچون
شيرزاد ، احمد كامبوزيا ، جعفر آرمين ، محسن دادفر ، محمد
علي جلاليزاده ، جلال سعيدي ، ميثم مزروعي ، رجبعلي
محود يوسفيان ، رضا بورقاني ، احمد خوئيني ، موسوي تاجرنيا ،
نمايندگان از ديگر تعدادي و ميردامادي محسن كيانوشراد ،
كه ميدهد نشان است ، رسيده امضا به مجلس اكثريت جناح
مصوب سياسي جرايم لايحه با طرح اين اساسي نكته تنها
در كه است نكته دو بر طراحان تاكيد قضايي ، قوه مسئولين
.است آمده طرح اين ماده 14 ذيل تبصره دو قالب
منصفه هيات اگر":ميكند تاكيد طرح اين ماده 14 تبصره 3
متهم برائت حكم "بايد" دادگاه رئيس نشناخت ، مجرم را متهم
تصميم":ميكند عنوان ماده همين تبصره 4 و "كند صادر را
كشور عالي ديوان در نقض و اعتراض قابل محاكم منصفه هيات
كه است نكات همين و ".نيست نظر تجديد مراجع ساير يا
قانون اجراي به اشاره با نظران صاحب برخي شده موجب
دادگاه همچون خاص محاكم برخي وجود نيز و عام دادگاههاي
شرايط و داشته را خود خاص آييننامههاي كه روحانيت ويژه
محاكم شرايط با نيز دادگاه اين در منصفه هيات حضور
و قضايي دستگاه سوي از آن پذيرش دارد ، تفاوت دادگستري
دكتر كه هرچند كنند نگاه ترديد ديده با را نگهبان شوراي
به رسيدگي در" است معتقد دادگستري وكيل تقيخاني بهروز
به آن انتساب يا و جرم تشخيص مطبوعاتي و سياسي جرايم
و است منصفه هيات اختصاصي و انحصاري صلاحيت در متهم
متهم بيگناهي يا تقصير اعلام بر مبني منصفه هيات تصميم
نظر وجه هيچ به نه ، يا دارد تخفيف استحقاق كه اين و
نپذيرد يا بپذيرد را آن باشد مختار قاضي كه نيست مشورتي
صورتي در مبنا ، برهمين و است قضاوت و دادرسي نوعي بلكه
حكم ندارد حق قاضي بداند بيگناه را متهم منصفه هيات كه
نظر و راي پذيرش در ترديد."كند صادر را او محكوميت
ناظران سوي از تنها دادگاهها رياست سوي از منصفه هيات
احمد حتي بلكه است نشده مطرح حقوقدانان برخي يا و سياسي
ميرود شمار به طرح اين امضاكنندگان از خود كه شيرزاد
گروه از برخي ميكنيم پيشبيني اكنون هم از":ميگويد
ترديد ابراز."دهند نشان واكنش طرح اين به مجلس اقليت
از ديگر يكي چراكه نميباشد وي به مختص تنها شيرزاد احمد
اصل كميسيون اعضاي از و مجلس اصلاحطلب جناح نمايندگان
قانون برابر در برخي كه است اين ما مشكل:ميگويد نيز 90
.ميكند مواجه مشكل با را ما امر همين و نميكنند تمكين
عمل قانوني مقابل جناح كه است اين ما اعتراضهاي تمام
جرايم كه آنجا از كه است اين ما اساسي و اصلي حرف كند
بايد بنابراين است عمومي موضوع يك مطبوعاتي يا و سياسي
تشخيص ميشود تشكيل مردم مختلف اقشار از كه منصفه هيات
برخي متاسفانه.خير يا است گرفته صورت جرمي آيا كه بدهد
"امنيتي مسايل" قالب در را مطبوعاتي يا سياسي محاكمات از
هيات حضور با و علني صورت به دادگاه تا ميكنند قلمداد
.ميشود متهم حق تضييع موجب امر همين و نشود برگزار منصفه
مردم مستقيم راي با منصفه هيات اعضاي انتخاب بر تاكيد "
روزهاي طي خاص گروهي يا طبقه به هيات اين اختصاص عدم و
همگي است شده ابراز كشور شاخص حقوقدانان سوي از كه اخير
و است "عمومي وجدان نماينده" به توجه لزوم از حاكي
از كلمه واقعي معناي به منصفه هيات كه صورتي در بيترديد
آن نظرات از دادگستري محاكم و باشد برخوردار "استقلال"
وارد قاضي استقلال به خدشهاي تنها نه كند ، پيروي
اصلاح نيز قضايي دستگاه به جامعه نگرش نحوه بلكه نميشود
.ميشود جلب دستگاه اين به جامعه اعتماد و
طرح يك درباره
است دانشگاههافريبنده آرامش:عطري اكبر
انجام با دانشگاهها به مسلح نيروهاي ورود ممنوعيت طرح *
اين اساس بر.شد تصويب اسلامي شوراي مجلس در تغييراتي
قضايي مقامات اجرايي ، مسئولان جاي به بعد به اين از طرح ،
.ميكنند صادر دانشگاهها به را مسلح نيروهاي ورود مجوز
اين در دانشجويي جنبش نمايندگان از يكي عنوان به نظرتان
چيست؟ باره
تصويب به كه هم طرح اين و است قانونگذاري نهاد مجلس
بودهايم شاهد تاكنون كه اين به توجه با اما است رسيده
هم خلاف استنتاجهاي قوانين ، بديهيترين از است كهممكن
به مجوز صدور اجازه دادن كه نميرسد نظر به بگيرد ، صورت
قوانين ، طبق چون.كند قبل از بهتر را قضاييوضعيت دستگاه
بعد به اين از است ممكن و هستند مشخص قضاييه قوه ضابطان
داخل در قوهقضاييه اذن و مجوز با مسلح افراد حضور شاهد
.باشيم دانشگاهها
دانشگاه محيط كه است شده ايجاد جامعه در فضايي متاسفانه
از نميتواند دانش و علم توزيع و توليد محل عنوان به
.باشد امان در نظامي نيروهاي حضور
ركود دچار دانشگاهي و دانشجويي جامعه حاضر حال در *
.است شده سياسي فعاليت
ميدانيد؟ موثر دانشجويان شدن منفعل در را عواملي چه
در حاكميت به انتقادي رويكرد يك بعد به سال 74 از
اصلاحطلبي ، عنوان تحت دانشجويان و گرفت شكل دانشگاهها
آن با بلكه نشد برآورده تنها نه كه داشتند مطالباتي
كه شده دانشگاهها وارد جديدي نسل همچنين.شد برخورد
را دانشگاهها وضعيت مسائل اين است ، گسترده مطالباتشان
كنوني مطالبات حاضر حال در.است كرده پيچيدهتر بسيار
پيش دهه در قشر اين مطالبات از بيشتر بسيار دانشجويان
.است
دانشجويان سياسي فعاليت ركود دلايل از بخشي فضا ، اين در
تهران ، دانشگاه كوي وقايع در مطالبات به پاسخگويي عدم به
سطح در كه بازداشتهايي طور همين و خرمآباد ، تبريز ،
ميشود باعث قضايا اين.برميگردد گرفت ، صورت دانشگاهها
.شوند اميد نا دانشگاهها وضعيت "اصلاح" از عدهاي كه
اين مطالبات كه شدهاند دانشگاهها وارد جديدي نسل الان
.است گذشته از گستردهتر اجتماعي آزاديهاي بر مبني نسل
است شده كم نيز دانشجويي تشكلهاي فعاليت امكان طرفي از
را اجتماعي _ سياسي فعاليتهاي امكان فكري جريانات همه و
.ندارند
وجود دانشگاهها در برنامهاي و تشكيلات ديگر طرف از
.ببرند پيش به آرام را خود خواستههاي دانشجويان تا ندارد
دانشگاهها در سكوت كه شده باعث مسائل اين همه نهايت در
وجود دانشگاهها در آرامش كه شود احساس شايد.باشد حاكم
.است خاكستر زير آتش بلكه نيست گونه اين اصل در اما دارد
دانشجو قشر سياسي شعور معدل كه بگوييم نميتوانيم ما
به توجه با اما است جامعه اقشار ساير از پايينتر
ميرسند نتيجه اين به دانشجويي طيف عمده بخش سختگيريها
.ندارد وجود اصلاحات و سازنده فعاليت امكان كه
اصفهان دانشگاه اسلامي انجمن سوي از كه مودت نشست *
رسيد؟ كجا به بود شده اعلام
تحكيم دفتر در اقليت گروه به كه جدي انتقادات رغم علي
مجموعه انسجام براي تلاش و مفاهمه هرگونه از ما داشتيم
شديم حاضر هم نشستها اين در.ميكنيم و كرده استقبال
طفره نشست اين در شركت از مقابل جريانات متاسفانه اما
دفتر در اختلاف حل باعث حضورها نوع اين اميدواريم.رفتند
.شود اسلامي انجمنهاي تجزيه از جلوگيري و وحدت تحكيم
سياسي فعاليت ركود در اندازه چه تا قضايا اين *
است؟ بوده موثر دانشجويان
اين دليل به صرفا دارد وجود دانشگاهها در كه ركودي
نيز احزاب در كه همانطور.است نبوده اختلافات
كارشكنيها اين قطعا اما نميشود ديده خاصي فعاليتهاي
نبوده بيتاثير تسامح و تساهل عدم و نامناسب برخوردهاي و
.است
تحرك و پويايي به دستيابي و وضعيت اين از رهايي براي *
كرد؟ بايد كار چه دانشگاهها در
مدعي كه كساني هويت تمايز وجه و مرز بايد ابتدا
اصلاحطلبان ، با دارند را دانشجويي جنبش نمايندگي
بعدي ، گام در.شود مشخص فشار گروههاي و محافظهكاران
و مختلف تشكلهاي نمايندگان حضور با آزاد انتخابات
انتخابات يك نه شود برگزار دانشجويي بيطرف نمايندگان
يك براي فقط كه خاص افرادي حضور با انتصابي و شده كنترل
راي افرادي كه نشود گونه اين تاهستند قائل راي حق بخش
واقعي نمايندگان بلكه.كنند عمل آن خلاف بعد و بگيرند
.كنند شروع را خود فعاليت و شوند انتخاب
ميكند تقسيم "ناباب و باب" به را راي كه هم اقليتي
.شود راضي انتخابات نتيجه به بايد
حقوقي گفتوگوي
باشد منصفه نظرهيات تابع بايد قاضي:آخوندي محمود دكتر
ديداري اكرم
هيات حضور بر ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون اصل 168
اما دارد صراحت سياسي جرائم به رسيدگي روند در منصفه
تدوين حقوقي نهاد اين تشكيل چگونگي درخصوص قانوني تاكنون
درخصوص حقوقي مسائل در صاحبنظر آخوندي محمود.است نشده
منصفه هيات كه است معتقد حقوقي نهاد اين جايگاه و اهميت
انسانيتر را آنها و ميدهد جان بيروح ، قوانين به
عوامل و داده تطبيق مكان و زمان مقتضيات با و ميكند
در شده صادر آراي در را مكان و زمان مقتضيات و اجتماعي
و دادگاه در منصفه هيات اگر لحاظ اين به و ميگيرد نظر
حضور سياسي و مطبوعاتي جرائم در كيفري دادگاه ويژه به
لذا.شد خواهد صادر بهتر و عادلانهتر آرا باشد داشته
جرائم به رسيدگي در هياتمنصفه حضور ضرورت به توجه با
آخوندي مسعود با كوتاهي گفتوگوي در مطبوعاتي و سياسي
.است شده بيان مسئله اين درخصوص وي نظر قضاييه قوه مستشار
و مطبوعاتي جرايم به رسيدگي براي منصفه هيات طرح در *
شده تاكيد منصفه هيات نظر از قاضي تبعيت ضرورت بر سياسي
نيست ، مجرم متهم بگويد منصفه هيات اگر كه است آمده و
زمينه اين در نظرتان.كند صادر برائت حكم "بايد" دادگاه
چيست؟
كه است دليل اين به دادگاهها در منصفه هيات حضور اساس
هيات نظر اگر.باشد تاثيرگذار و قاطع هيات اين نظر و راي
بدون قاضي و نباشد اثرگذار قاضي و دادگاه راي در منصفه
منصفه هيات حضور به لزومي ديگر بگيرد تصميم آن به توجه
.نيست
شكل اين به منصفه هيات اثرگذاري ما قوانين تمام در آيا *
است؟ شده لحاظ
منصفه هيات اگر كه است آمده مطبوعات قانون اصلاحيه در
تبرئه را او ميتواند دادگاه داد ، تشخيص مجرم را شخصي
.دارد مغايرت منصفه هيات وجود ماهيت با موضوع اين.كند
.باشد منصفه هيات نظر تابع بايد قاضي
دادگاه مثل خاص دادگاههاي از متشكل ما حقوقي نظام *
.دارند را خود ويژه ساختار دادگاهها اين است انقلاب
كشور قضايي نظام در عام دادگاههاي قانون همچنين
شخص يك قانون اين براساس كه اين به توجه با.حكمفرماست
منصفه هيات نظر چگونه قاضي هم و است مدعيالعموم هم
گيرد؟ قرار قاضي تبعيت و لحاظ مورد ميتواند
اعتبار بايد ميكند شركت كه دادگاهي هر در منصفه هيات
هيات ماهيت ما اگرنيست مهم دادگاه نوع.باشد داشته
دادگاه ما دادگاه كه نميكند فرقي ديگر بپذيريم را منصفه
خاص دادگاه هر يا و انتظامي دادگاه يا باشد روحانيت ويژه
و راي از بايد ميپذيريم را منصفه هيات حضور وقتي.ديگر
.بكنيم تبعيت هم هيات اين نظر
هيات تركيب در حتي اما باشد همينطور بايد قضيه اصل *
.نميشود رعايت بديهي اصول اين ميبينيم ما منصفه
بايد منصفه هيات.است قانون اجراي به مربوط اشكال اين
و طبقات نمايندگان و باشد داشته مردمي وجهه و رنگ
از فقط نبايد و يابند حضور آن در مردمي مختلف گروههاي
از منصفه هيات كه شده ذكر هم قانون در.باشد خاص قشر يك
تشكيل...و وكلا پزشكان ، استادان ، روحانيون ، اقشار بين
.باشد قشرها اين از يكي فقط نميتواند پس شود
|