فرهنگها پويايي تا تمدنها برخورد از
شدن عرفي و تغييرپذيري
فرهنگها پويايي تا تمدنها برخورد از
"هانتينگتون ساموئل" تازه پژوهشهاي به نگاهي با
:اشاره
علوم استاد ;هانتينگتون ساموئل كه (م 1983) هنگامي از
مطرح را تمدنها برخورد نظريه هاروارد ، دانشگاه سياسي
علمي ، محفلهاي در آن سر بر زيادي بحثهاي و جنجالها ساخت ،
گفتوگوي" ايده شدن مطرح با نيز گرفت شكل سياسي و فرهنگي
بود ، شده عنوان جمهوري رئيس خاتمي آقاي سوي از "تمدنها
.شد افزوده بحثها شدت بر
نظريه به اشاره با ميآيد ، پي از كه كوتاهي مطلب در
يازدهم از پس اخير رخدادهاي نيز و "تمدنها برخورد"
به افغانستان ، به حمله آنگاه و آمريكا در سپتامبر
پژوهشها اين.ميشود پرداخته هانتينگتون جديد پژوهشهاي
هماكنون از برسد ، چاپ به جديد كتابي در است قرار كه
و پيشين ديدگاههاي ميان گستردهاي فاصل خط دهنده نشان
.است وي جديد
انديشه و فرهنگ گروه
يك از مقالهاي سال 1983 در "خارجي سياست" معتبر نشريه
بحثهاي كه كرد چاپ هاروارد دانشگاه سياسي علوم استاد
"هانتينگتون ساموئل" مقاله اين در.داشت پي در را زيادي
.بود پرداخته تمدنها برخورد موضوع به
بود نشريه اين پايهگذاران از يكي خود كه "هانتينگتون"
كه است شده مطرح متفكري عنوان به تاكنون هنگام آن از
و سياسي مسائل با رابطه در عقايد از بسياري شكلگيري
.است داده قرار تاثير تحت را جديد قرن اقتصادي
فرهنگها بين تضاد نوعي به كه باورنكردني حادثهاي بار هر
به همه ميپيوندد ، وقوع به ميسازد ، نمايان را
.ميانديشند او تمدنهاي برخورد بحث و "هانتينگتون"
كردن مخفي حتي يا و خود عقايد تاييد براي نيز بسياري
را "هانتينگتون" عقايد ابهام پرده در خود قلبي منويات
.ميگيرند عاريه
سال در كه بود مقالهاي بود شده مطرح سال 1983 در آنچه
يك صورت از و شد تكميل بحثبرانگيز كتابي صورت به 1996
عنوان تحت كتاب اين در.درآمد "نظريه" يك به "فرضيه"
مشخص سوال علامت با نظري بحثهاي ديگر "تمدنها برخورد"
عرضه مستقل تئورياي هيات در بحثها اين همه بلكه نبود
.بود شده
فرانسيس" سخن براي توضيحي جستجوي در "هانتينگتون"
شوروي جماهير اتحاد فروپاشي كه بود برآمده "فوكوياما
.بود كرده عنوان غرب قدرتطلبي دوران آغاز را سوسياليستي
"تمدنها برخورد" كتاب در سال 1996 در "هانتينگتون ساموئل"
يا داد خواهد روي برخورد اين آيا كه بود نپرسيده ديگر
عنوان به را آن خود ، سال 1983 مقاله خلاف بر بلكه نه ،
.بود پذيرفته ثابت اصلي
پايان" به پاسخي جستجوي در هنگام آن از "هانتينگتون"
.است برآمده فوكوياما "تاريخ
آينده راهكار گذشته تئوريهاي كه بود مدعي بار اين او
"تمدنها برخورد" در او فكري شالوده كه گروهي هفت در.نيست
را آنها يا "هانتينگتون" كه دارد وجود تضادهايي ولي است
و اخير روزهاي در.است گذشته آن از سهولت به يا و نديده
سياستمداران از تعدادي نظر اظهار آمريكا حوادث پي در
هفت و "هانتينگتون" تئوري به ديگر بار را ذهنها غربي
.ميكشاند او فكري گروه
توضيح براي دستمايهاي به "تمدنها برخورد"
.است شده تبديل سياسيون ندانمكاريهاي
كرده بيان نظري قالبي در را آمريكايي افكار "هانتينگتون"
هر تا شده باعث " لقمهاي" ايدئولوژي اين و است
برخورد" سهم از را خود بابميل "لقمهاي" سياستمداري
.بردارد خود مقاصد براي "تمدنها
اقتصاد مركز ويراني با رابطه در اكنون موضوع همين دقيقا
از صحبت يكباره.است شده مشخص پنتاگون به حمله و جهاني
فكري گروه هفت و بوده آن اوج "غربي تمدن" كه "تمدن"
.است "هانتينگتون"
عنوان به است كرده محكوم را بهنيويورك حمله كه چين
است كرده ياد آن از نيز "هانتينگتون" كه "چيني تمدن"
قرار "غربي تمدن" كنار در مبارزه براي و ميشود عنوان
."اسلام":است مشخص نيز دشمن.ميگيرد
آن در او كه محيطي و "لادن اسامهبن" به نگاهها همه
با "تمدن" برخورد تشخيص و دوختهميشود يافته پرورش
و "بوش" فكري ، كور گره همين راستاي در نيست ، سخت "اسلام"
برتري و صليبي جنگ مورد در را خود افاضات "برلوسكوني"
با ميبينند را آن واكنش چون و ميكنند بيان غربي تمدن
.ميشوند تبرئه كوتاه توضيحي
آن باشد نكرده اشتباه مورد يك در فقط "هانتينگتون" شايد
قرن اين در كه ميگويد سخن فكري خلا از كه هنگامي هم
.كرد خواهد پر را آن جاي "دين"
برخورد" به اكنون "تمدنها برخورد" كه آن سخن كوتاه
تئوري از دفاع نيز "هانتينگتون" و شده تبديل "برداشتها
استاد با فراگير تحقيقي به و واگذاشته ديگران به را خود
پويايي" مورد در "برگر پتر" ;تبار اتريشي جامعهشناسي
.است پرداخته "كنوني دنياي در فرهنگها
مسلما و نشده اعلام هنوز آن نتايج كه جامع تحقيق اين در
به بود ، خواهد بحثبرانگيز "تمدنها برخورد" همانند
بعدي در "مدرنيته" و "اقتصادي پيشرفت" مانند عاملهايي
.است شده خاص توجه جهاني
"پروتستانتيسم" يعني مسيحيت از شاخهاي كنار در "اسلام"
و است داده اختصاص خود به را اصلي سهم فرهنگها پويايي در
.ميگيرد بهره خود پويايي براي "شدن جهاني" از
"تمدنها برخورد" بحثبرانگيز جبهه جديد ، تئوري اين آيا
آن به آينده كه است پرسشي اين گرفت ، خواهد چالش به را
و خوب اسلام" ، بحث اروپا در ديگر اكنون ولي ميدهد پاسخ
.است داده "آزادانديش اسلام" به را خود جاي "بد
لقماني عباس
شدن عرفي و تغييرپذيري
بخش واپسين - شدن نو و اسلام
به تاريخ 80/8/17 در كه حاضر مقاله بخش نخستين در:اشاره
غربي متفكران ديدگاههاي به اشاره با نويسنده رسيد ، چاپ
در پرسشهايي طرح و مدرن جوامع در شدن عرفي فرايند باب در
همه به تسري قابل را فرايند اين ميتوان آيا كه باب اين
وارد شبهه نظريه اين در نه ، يا دانست دينمدار جوامع
تاخير دليل به گرامي خوانندگان از پوزش ضمن اينك.ساخت
.ميكنيم جلب آن به را شما توجه مقاله ، نهايي بخش چاپ در
آباداني و تدمير
ويران براي احاديث و قرآن در كه صريحي فرامين همه اين
فساد و جهل و ظلم مثل اجتماعي ، ناسالم بنيانهاي ساختن
و آباد به مومنان تشجيع و تحريض همه اين و است آمده
تعاون ، و اخوت روح تقويت جهت در اجتماعي ساختارهاي اصلاح
در و آگاهي رشد و علمآموزي در قسط ، و برابري تحكيم در
يك از نميتواند كامل انسانهاي و سالم جامعه ايجاد
اگر.برخيزد كهنهپرست و محافظهكارانه ايستا ، رهيافت
آن در و نمايد اقتناع گذشته به آيين يك كه باشد قرار
و اقوام از عبرتگيري به توصيه همه اين ديگر گزيند ، سكني
ميان از عللي به و ميزيستهاند او از پيش كه مللي
آيينها باشيم ، قائل كه اين مگر ;نبود نياز رفتهاند ،
تاريخ قربانگاه به خويش پاي به بلااستثناء تا آمدهاند
.بروند
تغييرپذيري
واقعنگري يك از برخورداري با كه است آييني اسلام
اجتنابناپذير واقعيت يك عنوان به را تغيير اصل كمنظير ،
ذهني و روحي كردن آماده ضمن و است شناخته رسميت به
جهان در لايتغير اصل اين با تطابق و پذيرش براي پيروان
از استمداد و تحول طبيعي جريان با شدن همراه ضرورت مادي ،
نموده گوشزد نيز را اجتماعي و فردي تكامل درراستاي آن
نوشدن و تغيير مسئله به اسلام اهتمام و اذعان (1).است
هم معنوي تعالي و رشد به اسلام فراوان تواصي از را دائمي
اسلام اهتمام مدعياند كه كساني برخلاف.فهميد ميتوان
محدودبوده سرزميني بسط و معنوي رشد به تنها توسعه امر در
گستردهتري بسيار عرصههاي به قرآني تصريحات (2)است ،
يك براي كه است مطرح سوال اين علاوه به (3).دارد اشارت
بزيد ، خويش زرين گذشته در دارد تمايل كه سنتگرا جريان
ميماند؟ باقي سرزميني گسترش براي رغبتي و انگيزه چه
نويدبخشي
داشتن وجود با ديگر ، آيينهاي از بسياري در و اسلام در
آينده براي بسياري نويدبخش پيامهاي گذشته ، به نگاهي
و "موعودگرايي" و مسيحيت در "گرايي هزاره".دارد وجود
اهتمام كه ميدهد نشان ديگر آيينهاي در منجي به اعتقاد
در.است نبوده آينده به نسبت خاطر امتناع موجب گذشته ، به
پيروزي (4)باطل ، بر حق غلبه درباره فراواني تصريحات قرآن
و (7)متقين خوش سرانجام (6)خداجويان ، غلبه(5)صالحين ،
نيكوتر نيامده ، هنوز چه آن كه اين و (8)فتح و نصر نويد
ميتوان چگونه پس.دارد وجود (9)شماست ، گذشته و حال از
به متعلق جريان يك را آفرين اميد و نجاتبخش آيين اين
و تجدد هرگونه با كه گذشته اعصار در شده منجمد گذشته
كرد؟ قلمداد است ، مخالف ترقي
انرژيزايي
كه كرد استنباط چنين ميتوان شناختي پديدار منظري از
جهان تغيير براي مسلمانان بالاي آمادگي و فراوان انرژي
به متكي بايد عليالقاعده امروز ، به تا اسلام صدر از
فرا بهتر دنيايي ساختن به را آنان كه باشد آموزههايي
چنين نميتوانست بود ، اين جز اگر زيرا.است خوانده
اگر حتي.دهد شكل ايشان در را پايداري توان و انگيزه
اجتماعي -سياسي درفعالگرايي را ديگر عوامل نقش بتوان
انگيزههاي انبعاث درباره دانست ، مدخل ذي مسلمانان امروز
ديني ، خالصا آموزههاي از نخست قرون در خصوصا مسلمانان ،
انگيزههايي (10)نميماند باقي گماني و ترديد هيچ جاي
يك و مهجور قوم يك از قرن چند از كمتر در شد باعث كه
.آورد پديد پرشوكت و بزرگ تمدن يك مانده ، عقب فرهنگ
يكي عنوان به مدرنيته و اسلام نسبت از بحث در اين بنابر
:است استحصال قابل نتايج اين شدن ، عرفي آثار يا عوامل از
مسير يك در منحصر بشري ، جوامع پيشرفت و انساني توسعه (1
مدرنيته نميتوان لذا و نميباشد الگو يك به محدود و
بعضي در آن نسبي توفيقات و نفوذ قدرت ، تمام با را غربي
.دانست باب اين از بشري انتخاب تنها ابعاد ، از
"مدرنيته" و "مسيحيت" نزديكي و ازدواج از كه اين با (2
عين در است ، آمده پديد "شدن عرفي" نام به مولودي غرب ، در
قرائت و مواجهه از الزاما كه داشت انتظار نميتوان حال
پديدهاي چنين تجدد ، و توسعه امر با ديگر ديني سنت هر
دين هو بما دين از بيش را شدن عرفي نطفههاي.گردد ظاهر
دين يك مثابه به مسيحيت در بايد الاعم ، معني به تجدد و
.كرد جستجو فريد تجربه يك عنوان به مدرنيته در و خاص
گذشتهگرا ميزاني به آرماني مرامهاي و اديان تمامي (3
در حضور براي استلزاماتي و ظرفيتها حال عين در ;هستند
بسياري حسب بر اسلام ، در الزام و ظرفيت اين.دارند آينده
.است تاريخي اديان ساير از بيش مراتب به قرائن و شواهد از
گرديده باعث ماندگاري ضرورت و آن جهاني و بشري رسالت
عين در نوگرايي و تغييرپذيري مستلزمات و ظرفيتها تا است
.برسد خويش كمال به آيين اين در پايداري و ثبات حفظ
و شدن عرفي ذاتي عامل نه فينفسه تجدد ، كه اين نتيجه (4
خطري عنوان به نميتواند لذا و است آن التزامي پيآمد نه
غربي مدرنيته ازسوي تهديد اين اما شود ، محسوب اسلام براي
و عقل و انسان و دنيا از متفاوتش تلقي دليل به
وحي و خداوند ماوراءالطبيعه ، به نسبت خاصش جهتگيريهاي
(11).دارد وجود جدي بهطور
زند شجاعي عليرضا
:ها پينوشت
محمدي ، :به كنيد نگاه -ص201730 بحارج680:صادق امام -1
/ رعد -3/(ص1170) عرفي گرو در دل قدسي ، آستان سربر.م
/ نور550 -5/ شوري 24 اسرائيل 81و بني انفال 8 ، -11 4
صف130 -8/ اعراف1280 -7/ صافات1730 و مائده560 -6
وبر نظريات به اين از پيش ما -10/ هود860-9/ روم470 و
و كردهايم اشاره اسلام حاملان نخستين انگيزههاي درباره
براي حال عين دردادهايم بدان نيز پاسخهايي اجمال به
جامعهشناسي".ر.ع زند ، شجاعي:به كنيد نگاه بيشتر تفصيل
مدرنيته كه ميگويد نصر -11/ "ترنر و وبر كار در اسلام
زندگي به قدسي نگرش داشتن واسطه به اسلام با خصوصا غربي
تمامي بر الهي فرامين و قوانين ساختن جاري به اعتقاد و
:به كنيد نگاه.دارد ماهوي تفاوت بشري ، مناسبات و افعال
(ص3520) متجدد دنياي و مسلمان جوان.ح نصر ،
|