شد برگزار عليزاده و مزروعي مناظره
مي‌شناسيد؟ راچقدر سفيد عصاي
كودكان‌استثنايي با آشنايي
:كرد پژوهش‌افكارعمومي‌اعلام ملي موسسه
نتايج‌نظرسنجي‌درباره‌جمع‌آوري‌آنتن‌هاي‌ماهواره
حقوق با آشنايي" آموزشي دوره نخستين
شد برگزار "زنان خانوادگي و اجتماعي
سال از اجتماعي تامين بيمه‌شدگان سوابق
مي‌شود رايانه وارد بعد به 1328
ماده 187 حذف قضائيه‌از قوه انتقادرئيس
بازتاب
شد برگزار عليزاده و مزروعي مناظره
رئيس عليزاده عباسعلي حجت‌الاسلام مناظره:اجتماعي گروه
صنفي انجمن رئيس مزروعي رجبعلي و تهران دادگستري كل
.شد برگزار مشهد در دوشنبه ظهر از بعد روزنامه‌نگاران
به مربوط مسائل:گفت جلسه اين در تهران دادگستري رئيس
سال اول نيمه در و شد شروع سال 78 دوم نيمه از مطبوعات
هم من و تهران دادگستري شد ، حساسي بسيار مرحله وارد 79
احساس كه وظيفه‌اي براساس مدعي‌العموم نماينده عنوان به
طور به كه اصيل مطبوعات حفظ و صيانت منظور به و مي‌كرديم
متخلف ، مطبوعات از تعدادي با مي‌كنند ، فعاليت قانوني
.كرديم برخورد
هيچ خود عملكرد مورد در ما:افزود عليزاده حجت‌الاسلام
حجت خود اقدامات تمام مورد در و نداريم و نداشته ترديدي
.داريم برهان و
خواست عليزاده حجت‌الاسلام از جلسه ادامه در مزروعي
مورد در كه را اساسي قانون اصل 168 مورد در خود تفسير
.كند بيان است ، مطبوعاتي جرايم
به مربوط مورد اين در بحث يك:گفت پاسخ در عليزاده
اصل طبق مطالب نشر و پخش دليل به كه مي‌شود مسئول مديران
به بايد نيز آنها محاكمه كه مي‌شود برخورد آنها با 168
مورد در:افزود وي.باشد منصفه هيات حضور با و علني صورت
اصل اين شامل آنها كه بگويم بايد خبرنگاران و نويسندگان
مجازات قانون ماده 697 طبق آنها با برخورد و نمي‌شوند
سابق قانون براساس اين البته مي‌شد ، انجام اسلامي
مطالب مورد در نيز نويسنده جديد ، قانون در و بود مطبوعات
.است مسئول خود
در بهشتي دكتر سخنان به اشاره با مزروعي جلسه ادامه در
خبرنگاران شامل اصل 168 اگر:گفت اساسي قانون تدوين جلسه
هستند ، مطبوعات اصلي توليدكنندگان كه روزنامه‌نگاران و
.شد متصور نمي‌توان اصل اين براي معنايي ديگر نشود ،
اصل 168:گفت مزروعي تفسير رد با عليزاده حجت‌الاسلام
و كشور ديوانعالي و نمي‌شود روزنامه‌نگاران به مربوط
اين مورد در تهران دادگستري تفسير نيز ، كشور كل دادستان
.است پذيرفته را اصل
وتفسير نظر حقوقدانان" كه مزروعي مطلب اين به پاسخ در وي
زيادي تعداد:داشت اظهار "ندارند قبول را تهران دادگستري
قبول را تفسير اين ما ، با مرتبط وكلاي و حقوقدانان از
.دارند
در را تفسير اين تا خواست عليزاده حجت‌الاسلام از مزروعي
.كند اعلام رسمي صورت به قضائيه قوه حقوقي دفتر
كسب ما براي نمي‌تواند قضائيه قوه:گفت پاسخ در عليزاده
اصرار برابر در وي.مي‌كنيم عمل قانون طبق ما كند ، تكليف
:كرد تصريح مطبوعاتي جرايم از خود برداشت مورد در مزروعي
خبرنگاران حال شامل را مطبوعاتي جرايم عنوان ، هيچ به من
با عالي ، قضايي مراجع نظر براساس.نمي‌دانم نويسندگان و
دادگاه لذا و نمي‌شود برخورد مطبوعات قانون طبق نويسنده
.نيست منصفه هيات حضور با و علني او
به را مطبوعاتي جرم‌هاي دايره اگر:گفت پاسخ در مزروعي
مطبوعات و اساسي قانون فاتحه كنيد ، منحصر مسئول مديران
اين زيادي حدود تا نيز اكنون كه هرچند خوانده‌ايد ، را
.است شده چنين
به مناظره اين ادامه در مطبوعات صنفي انجمن رئيس
:گفت و پرداخت مطبوعات حمايت‌از درباره خود دلايل
و ماهواره‌ها سمت به همه شوند بسته مطبوعات اگر
منافع نفع به اين كه مي‌آورند روي بيگانه راديوهاي
سال دو اين در مگر:گفت وينيست كشور امنيت و ملي
و دست است ، شده وضع‌بهتر مطبوعات توقيف از پس
او.برنمي‌آيد ما از كاري و است بسته كه هم ما پاي
چه مطبوعات توقيف براي شما حقوقي استنادات:افزود
است؟ بوده
تاميني اقدامات قانون و 13 مواد 12:گفت عليزاده
در قانون اين. مي‌گردد نيز روزنامه‌ها حال شامل
جلوگيري براي آن براساس و شد قانون وارد سال 1304
را جرم آورنده وجود به اشياء مي‌توان جرم تكرار از
روزنامه ، مي‌تواند اشياء اين:گفت ويكرد توقيف
جرم آورنده به‌وجود كه چه هر و باشد تفنگ يا چاقو
مجلس در عده يك:افزود وي.مي‌شود شامل را باشد
تاميني اقدامات قانون از ما تفسير اين كه گفتند
جزو را روزنامه كه شد تصويب تفسيري و نيست درست
شوراي به تفسير اين:گفت او.ندانست جرم آلات
كه كرد اعلام و كرد رد را آن شورا و رفت نگهبان
به دوباره و مي‌شود چيزي هر شامل و است مطلق اشياء
فعلا و كرد تصويب دوباره را آن مجلس و برگشته مجلس
:افزود وياست رفته نظام مصلحت مجمع‌تشخيص به
.مي‌كنيم قبول نيز ما بگويد مصلحت مجمع هرچه حالا
چند در روزنامه‌ها برخي تعطيلي دلايل مورد در عليزاده
حزب چطور كه مي‌كنم ثابت:داشت اظهار اخير سال
و يافته جاي ما روزنامه‌هاي در كمونيستها و توده
.شدند دشمن پايگاه
مربوط تاميني اقدامات قانون:داشت اظهار نيز مزروعي
تربيت راجع‌به و است جاني و خطرناك بسيار افراد به
.نيست مطبوعات
تفاوت سر بر ما مشكلات تمامي:كرد تصريح وي
از مطبوعات مي‌گوييم ما است ، ديدگاه‌هايمان
كه حالي در است مدني جامعه يك ارگانهاي اصلي‌ترين
.هستند خطرناك مجرمين جزو مطبوعات مي‌گويند دوستان
در كه تاميني اقدامات قانون:گفت همچنين مزروعي
بستن براي نيز زمان همان در شده تصويب شاه زمان
شاه كه حالي در بود نشده استفاده آن از مطبوعات
مخالف مطبوعات آزادي با بشدت كه بود كساني از يكي
:گفت او.مي‌گشت آنها براي‌تعطيلي دليلي دنبال و بود
براي قانون اين از هم انقلاب اول سال طول 20 در
اين آقايان ناگهان و نشد استفاده مطبوعات تعطيلي
تا كردند كشف سال 78 ماه ارديبهشت در را قانون
براي آقايان:داد ادامه وي.ببندند را مطبوعات
تاميني اقدامات قانون از قسمتي به مطبوعات تعطيلي
وقوع محل موسسات مي‌توان آن در كه مي‌كنند استناد
دفاتر را موسسات اين آنها كه كرد توقيف نيز را جرم
اين در قانون كه حالي در كرده‌اند فرض روزنامه‌ها
اشياء فروش مركز مثل موسساتي و دارد صراحت مورد
شامل را عفت منافي اعمال انجام و مخدر مواد و قاچاق
هم سريشم صدمن با:گفت اوميداند قانون حال
يك با ولي چسباند مطبوعات به را ماده اين نمي‌توان
.رفتند و بستند را روزنامه‌ها سياسي اراده
شوراي به كه هم مجلس استفساريه حتي:افزود مزروعي
هم مطبوعات كه نشد رد دليل اين به رفت نگهبان
حكم به‌دليل بلكه هستند خطرناك موسسات و اشياء جزو
.شد رد حكومتي
شما به:گفت مزروعي به خطاب هنگام اين در عليزاده
ما افتخارات از بگوييد ، را نظرتان ندارد ارتباطي هيچ
در كمونيستها كه بسته‌ايم را روزنامه‌هايي است اين
اين در كساني چه كه بدانند اگر:افزود وي.بودند آن
كه گفت خواهند حتما مي‌نوشتند مطلب روزنامه‌ها
مسلمين و اسلام به چقدر تو نكند ، درد دستت عليزاده
روزنامه يك مديرمسئول:داد ادامه او.كرده‌اي خدمت
بگويد ، پاسخ اتهامات مورد در كه كرديم دعوت را
.مي‌برد به‌سر آمريكا در وي كه گفته و آمده وكيلش
از ديگر يكي:افزود تهران استان دادگستري كل رئيس
:گفت نشريه در مندرج مطالب مورد در مسئول مديران
درآن فهميدم و گرفتم دكه از را روزنامه خودم من
.است شده نوشته چه
مي‌شود مورد چند در فقط قانون طبق:گفت نيز مزروعي
بيايد پيش موارد آن اگر و كرد توقيف را مطبوعات
باشند توقيف در مي‌توانند ماه شش حداكثر روزنامه‌ها
و سال يك كه داريم نشرياتي هم‌اكنون كه حالي در
نيم و سال يك در:افزود ويهستند توقيف نيم
آقاي قول به كه نشريات اين از مورد پنج گذشته
دادگاه به مي‌نويسند مطلب آن در كمونيستها عليزاده
هيچكدام در كه شده اعلام آنها مورد سه حكم و رفتند
شش نشريه مورد يك در و نكردند توقيف را نشريه خود
و سال يك از بيش:گفت وينداشت انتشار حق ماه
تشكيل مطبوعات دادگاههاي چرا مي‌گوييم كه است نيم
و است پر ما وقت كه مي‌گويند جواب در كه نمي‌شوند
بخواهيم اگر حال:وي‌گفت.نيست هم منصفه هيات
روبرو متناقض مورد چند با كنيم قبول را دليل اين
روز وسياست كيهان روزنامه مثل شد خواهيم
صادر حكم سرعت به و تشكيل دادگاهشان راحتي به كه
نشريه چند حداقل كه خوشحاليم هم ما:گفت وي.شد
چرا كه اينجاست مشكل ولي دارند آهنين حصار اينچنين
.شود برخوردمي دوگانه و تبعيض با
مي‌شناسيد؟ راچقدر سفيد عصاي
كنند؟ مي برخورد نابينايان با چگونه مردم
خيابان از شدن رد را نابينايان مشكل مردم بيشتر *
ندارند آنها به كردن كمك نحوه از كافي اطلاع و مي‌دانند
.مي‌پرسيديم همشهريها از كه بود چيزي اولين سوال ، اين
عصاي گرچه.نبودند آشنا سفيد عصاي واژه با آنها بيشتر
از.مي‌شناختند و بودند ديده را نابينايان مخصوص سفيد
كمك موارد كردن ، كمك نحوه نابينا ، يك علائم راجع‌به آنها
از بخشي مي‌كنيد ملاحظه آنچه.كرديم سوال بيناها نيمه و
.پاسخهاست
يكي كرديم ، صدايشان شدند ، رد كنارمان از عجله با نفر دو
بود ، همراهش نقاشي‌اش وسايل و رسم تخته برگشت ، آنها از
سفيدرا عصاي مي‌خواند ، كنكور براي و داشت سال 19
نابينايي به اگر مي‌شود ، تكه چند كه همان" مي‌شناخت ،
در مثلا باشد ، داشته كمك به احتياج كه كنم برخورد
كمك او به باشد داشته وجود پايش جلوي چاله‌اي خيابان
مي‌كنم سوال باشد ، ايستاده خيابان كنار اگر يا.مي‌كنم
اما.مي‌كنم كمك او به و كنم؟ ردتان خيابان از مي‌خواهيد
هم ضعفي آنچنان من نظر به چون نمي‌كنم توجه وقتها خيلي
از البته و مي‌شناسم عينكشان و عصا روي از را آنها.نيست
".فهميد مي‌شود هم چشم‌هايشان حالت
كنارمان از كه جواني آقاي با و كرديم خداحافظي آنها با
دانشجوي و داشت سال شديم220 صحبت مشغول مي‌كرد عبور
را سفيد عصاي واژه.مي‌كرد كار بازار در و بود مديريت
:گفت نابينايان مورد در اما نمي‌شناخت
برخورد نابينا افراد به كمتر روزانه برخوردهاي در"
متفاوت آنها مسير با من آمد و رفت مسير شايد كرده‌ام ،
اما.مي‌كنند آمد و رفت شهر از ديگري قسمت‌هاي در و باشد
هم مي‌بينند كه كساني چون است بيشتر ما از آنها مشكلات
در ".آنها به رسد چه تا كنند آمد و رفت راحت نمي‌توانند
نابينا جاي به را دل روشن واژه معمولا":كرد اضافه آخر
اين از نابيناها از خيلي":داديم پاسخ ".مي‌برند كار به
".نمي‌آيد خوششان واژه
به فروشنده‌ها از يكي با و شديم كتاب بازارچه داخل
با و بود ايستاده خانمي بازارچه داخل نشستيم ، گفت‌وگو
جلو شود ، تمام صحبتش كرديم صبر مي‌كرد ، صحبت همراه تلفن
را سفيد عصاي هم او.بود كارمند و داشت ليسانس رفتيم ،
روي از را نابينا يك":گفت داديم كه توضيح نمي‌شناخت ،
طريق از كه است كسي نگاه او ، نگاه مي‌شناسم ، نگاهش
جلوي نفر يك كه اين از مي‌گردد ، مسير دنبال ديگرش حس‌هاي
حين در اما فهميد ، نمي‌شود كند نگاه آدم به و بايستد آدم
كمك ديگرش حواس از دارد او كه مي‌كنم احساس حركت ،
:گفت نابينايان مشكلات و امكانات درباره ".مي‌گيرد
حس‌هاي از استفاده با ديگر كشورهاي در شنيده‌ام"
و شوند رد چهارراه از مي‌توانند شنوايي ، مثل ديگرشان
در ما كه حالي در مي‌شود ، راحت‌تر برايشان رفت‌وآمد
نمي‌بيند كه كسي براي و داريم قرمز و سبز چراغ فقط ايران
كه شود گرفته نظر در خاصي سيستم بايد.مي‌آورد پيش مشكل
مشكلشان رفع براي دارند ، كه ديگري حواس از بتوانند آنها
".بگيرند كمك
براي كه كساني از نفر دو با و آمديم بيرون بازارچه از
كه اين عليرغمكرديم صحبت مي‌كنند تبليغ كتابفروشي‌ها
كردند ، برخورد خوب خيلي ما با بوديم ، شده كارشان مزاحم
ساله‌اي آقاي 32 نفر ، اولين نمي‌شناختند ، را سفيد عصاي
سوالات جواب در.بود خوانده درس ابتدايي پنجم تا و بود
و بگيريم را عصايشان و دستشان كه است اين ما وظيفه":گفت
كه وقتي هم پياده‌رو در ببريم ، خيابان طرف آن به
اشتباه را مسير يا برخوردمي‌كنند جايي به مي‌بينيم
.مي‌دهم نشان را مستقيم راه و مي‌كنم راهنمايي مي‌روند ،
مي‌كنم ، كمكشان شدن پياده و سوار در هم ماشين در
كجا مي‌پرسم.بنشينند صندلي روي كه مي‌كنيم راهنمايي
بينا كم و بينا نيمه از اطلاعي من.شوند پياده مي‌خواهند
وظيفه ، صورت هر در نكرده‌ام ، برخورد زياد يعني ندارم ،
اوج در" كه خوانده‌ام جايي در.كنم كمك كه است اين من
كمك بايد باشد مقامي يا درجه هر در آدم ،"باش انسان قدرت
".كند
هم او.داشت سن سال بود 22 ديپلمه جلوآمد كه دوم نفر
عصايي همان:گفت داديم ، توضيح نمي‌شناخت ، را سفيد عصاي
ديده را نابينايي است آمده پيش.مي‌كند مشخص را راه كه
به باشم ، كرده كمك او به و نيست خوب ماليش وضع كه باشم
مي‌كنند ، كار خيلي‌ها اما.كنند كمكش گفته‌ام هم ديگران
اين از روز هر داريم ، نابينا يك ما مثلا ندارند ، نيازي
راه كه كرده كار قدر آن است ، تايپ كارش و مي‌شود رد جا
آدم يك حركات روي از و زدن عصا از مي‌گويد.افتاده
كسي اگر مثلا اش ، شنوايي حس از و است نابينا مي‌فهمم
كسي كه مي‌كند احساس.مي‌كشد كنار را خودش برود ، طرفش
".دارد ديگري حس بالاخره.است شده نزديك
ساله‌اش بچه 65 پسر كه برخورديم خانمي به جلوتر كمي
او به چشمانم.مي‌شد نزديك و دور و مي‌چرخيد ما دور مدام
ساله مادرش 2827.شود گم و برود جمعيت داخل مبادا بود
بود ، روزنامه‌نگار و خوانده مامايي مي‌رسيد ، نظر به
:مي‌گويد
يادم وقتي از كه هستند مسني آقاي آشنايان ، از يكي"
پيدا احتياج كسي به هيچ‌وقت اما بودند نابينا مي‌آيد
درس بتوانند ما روشن‌دلان اگر مي‌كنم فكر و است نكرده
به مي‌تواند خيلي بگيرند ، ياد را بريل خط همگي و بخوانند
مردم از دسته‌اي هيچ براي امكانات البته.كند كمك آنها
يا است فراهم بيشتر دسته يك براي بگوييم كه نيست فراهم
فعاليت زمينه اين در كه دارند مكان‌هايي اما كمتر ،
.دهند تشكيل انجمن و شوند جمع نابينايان خود اگر.مي‌كنند
كنند كمك كه هستند هم ديگري افراد شود بيشتر نشرياتشان
چاپ كتابهايي مي‌توانند.مي‌شود حل مشكلاتشان بسياري و
مي‌آيد ، يادم كه آنجايي تا.باشد همراه نوار با كه كنند
روزنامه مي‌شد ، منتشر بريل خط به كه سپيد ، ايران روزنامه
را نشريه‌اي چنين اصلا كه هستند خيلي‌ها اما بود ، خوبي
اگر دارد ، وجود نشريه‌اي چنين نمي‌دانند يا نمي‌شناسند
.است خوب خيلي كرد ، پيدا طريقي يك به را افراد اين بشود
ترحم آنها به كه شود داده آموزش مردم به بايد مي‌كنم فكر
بيشتر بايد اما دارد ، مشكلي يك هركسي من نظر به نكنند ،
".دارند رواني بيماري كه كرد توجه كساني به
مدرسه از كه برخورديم دبيرستاني بچه پسر چند به
نمي‌شناختند را سفيد عصاي هيچكدام بازمي‌گشتند ،
كاري هر بايد":بود دبيرستان واول چهارده‌ساله يكي‌شان
خيابان اين توي دهيم ، انجام برايشان برمي‌آيد دستمان از
چه مي‌افتيم چاله توي هو يك مي‌بينيم ، كه هم ما انقلاب ،
سربه نمي‌كنند ، رعايت هم مردم از بعضي.آنها به برسد
شما اگر.مي‌شوند رد و مي‌كنند برخورد آنها به هستند هوا
از خيلي ما چون است ، بهتر بپرسيد ، نابيناها از برويد
".نمي‌دانيم را آنها مشكلات
رفتم650 جلو بود ، ايستاده پياده‌رو كنار مسني آقاي
:گفت و مي‌شناخت را سفيد عصاي بود ، بازنشسته و داشت سال
از خيلي از مي‌شناسم ، دليشان زنده از را نابينايان"
فهميد ، مي‌شود باشند داشته عصايي اگر اما بهترند ، بيناها
راهنمايي به اگر.بشوم متوجه دارد امكان كمتر عصا بدون
آنها با محبت با خواسته‌اند ، كمكي يا داشته‌اند ، احتياج
دانشگاه به مي‌خواستم كه بار يك اما كرده‌ام ، همكاري
خيابان كنار كردم ، برخورد آقايان اين از يكي به بروم
رفتم كنم سوال اينكه بدون من شود رد خيابان از بود منتظر
ايشان اما خيابان ، طرف آن ببرم خواستم گرفتم را او دست و
".مي‌توانم بهتر خودم من گفتند شدند ، ناراحت
تن به رنگ سبز روپوش‌هاي كه ساله خانم 14 دختر تا دو
نابيناها اگر":گفتند ;بازمي‌گشتند مدرسه از و داشتند
اكثر.مي‌خواهد زيادي پول.كنند عمل را چشمانشان بخواهند
بنابراين است ، مادرزادي آنها نابينايي هم اوقات
دارند حسي اما است ، مشكل برايشان كنند ، عمل نمي‌توانند
حيدرزاده مريم كه بار يك كند ، كمك آنها به مي‌تواند كه
مي‌بيند مرا كردم فكر كه مي‌كرد نگاه من به طوري ديدم را
".نمي‌بيند انگار نه كه شدم متوجه كردم ، دقت وقتي اما
بودند ، آقا و خانم يك كرديم صحبت آنها با كه افرادي آخرين
شغل و بود ساله آقا 50 بود ، خانه‌دار و ساله خانم 47
كمك مورد در و مي‌شناختند را سفيد عصاي دو هر داشت ، آزاد
يعني نداشت ، كمك به احتياجي ديديم ما كه كسي ":گفتند
خودشان دارند دوست بيشتر چون كنيم ، كمكش نمي‌خواست
طرفشان به كسي ندارند دوست و دهند انجام را كارهايشان
ما به بيشتر آنها وقتها خيلي دارند ، خوبي حافظه.بيايد
هستند برادر ما 5 محله آنها ، در به ما تا مي‌كنند كمك
از 50 بعد و شده‌اند بينا نيمه ارثي دارند ، نانوايي كه
از اما مي‌دهند ، دست از را شان بينايي كاملا هم سالگي
دور ده را آنها كسي اگر يعني بلدند بهتر را محله ما همه
از مي‌دانند هم باز كند ، رهايشان بعد و بچرخاند محله در
اما مي‌گويند دروغ مي‌كنم فكر گاهي.بروند مسير كدام
".نمي‌بينند واقعا كه مي‌دانم و مي‌شناسمشان
و داشتني‌تر دوست مي‌كرديم فكر آنچه از مردم‌مان
نابينايان مشكل تنها آنها بيشتر گرچهبودند مهربان‌تر
نحوه از كافي اطلاع و مي‌دانستند خيابان از شدن رد را
كساني‌كه يعني بينايان ، نيمه.نداشتند آنها به كردن كمك
رفع براي و نيستند برخوردار نياز مورد و كامل بينايي از
توانايي و نمي‌شناختند ، را دارند نياز عصا به كمبود اين
حس مثل ديگري حس به اطراف تشخيص و ديدن در را آنان مختصر
دلگرم‌كننده بسيار توجه‌شان و محبت اما مي‌دادند ربط ششم
كه جايگاهي به همه كه است روزي براي ما تلاش و اميد.بود
.برسند هستند ، آن مستحق
:تهيه‌كنندگان
طلائي آزاده كباري ، راضيه
كودكان‌استثنايي با آشنايي
كاملا اطلاعات نمي‌توانيم ما كه دلايلي از يكي همواره
به استثنايي دانش‌آموزان و كودكان مورد در جامعي و مربوط
استثنايي كودك با وقتي معمولا كه است اين آوريم دست
غيرعادي از شدن انباشته خاطر به ما ذهن مي‌شويم مواجه
غالبا و مي‌نمايد پيشداوري كودك جسمي يا ذهني بودن
-نابينايي:قبيل از استثنايي كودكان كه خاصي ويژگيهاي
زندگي در اصلي مشخصه دارند...و عقبماندگي -ناشنوايي
در ساده تعريف يك است لازم چيز هر از قبل.مي‌گردد آنها
يك اول استثنايي كودك باشيم ، داشته استثنايي كودك مورد
آن بر كه صفاتي و خصوصيات همه با است انسان) است ، كودك
و تفاوتها خصوصيات ، با است كودكي بعد و (شد ، اشاره
اين واقع در.ديگر كودكان همه به نسبت استثنايي ويژگيهاي
آن با معلمان و مشاوران و مربيان كه تفاوتهاست و ويژگيها
مادران و پدران كه هستند تفاوتها اين و دارند ، كار سرو
ما كه آنچه.نمايند هماهنگ و سازگار آن با را خود بايد
معناست بدين غالبا مي‌گوييم "استثنايي كودك" اصطلاحا
ميزان به اجتماعي و رواني جسمي ، هوشي ، ازنظر كودك كه
كه است متفاوت خود همسالان ديگر به نسبت توجهي قابل
از را استفاده حداكثر مطلوبي نحو به نمي‌تواند
به نيازمند ناگزير و ببرد عادي پرورش و آموزش برنامه‌هاي
اين مي‌باشد ، فوق‌العاده‌اي خدمات و آموزش و خاص توجه
برنامه‌هاي از بهره‌گيري به نياز كه كودكان از گروه
داراي كه كساني -شامل1 دارند استثنايي پرورش و آموزش
و اجتماعي ناسازگاران گروه -هستند ، 2 تكلمي ناتوانيهاي
سرآمد ، كودكان گروه -ذهني ، 4 عقبماندگان گروه -هيجاني ، 3
گروه -، 6(نابينا و نيمه‌بينا)نابينايان گروه -5
-شنوايان ، 8 سخت و ناشنوايان گروه -جسمي ، 7 معلولان
-هستند ، 9 يادگيري خاص اختلالات داراي كه دانش‌آموزاني
قند صرع ، :چون هستند ويژه‌اي بيماري‌هاي داراي كه گروهي
بررسي و شناخت به ما گروه‌ها اين معرفي از پس حال....و
و جسمي معلولان نابينايان ، ذهني ، عقبماندگان گروه
.مي‌پردازيم ناشنوايان
استثنايي كودكان مربي مقدم ، كريمي پريسا
:كرد اعلام پژوهش‌افكارعمومي ملي موسسه
نتايج‌نظرسنجي‌درباره‌جمع‌آوري‌آنتن‌هاي‌ماهواره
افكار پژوهش ملي موسسه نظرسنجي نتايج:اجتماعي گروه
قانون مخالف تهراني شهروندان است 3/52درصد حاكي عمومي
.هستند ماهواره از استفاده ممنوعيت
زنان از نفري نمونه 1306 يك در كه نظرسنجي اين يافته‌هاي
تهران شهر تا 20 مناطق 1 ساكن بالاي به سال مردان 15 و
عالي تحصيلات با افراد مي‌دهد نشان همچنين ، گرفته صورت
((2/47درصد متاهلين ،((4/63درصد
((6/61درصد سال تا 24 سني 15 گروه و (درصد 6/57) مردها
ماهواره از استفاده ممنوعيت با جامعه اقشار ساير از بيش
.مخالفند
تهراني شهروندان درصد نظرسنجي7/56 اين نتايج براساس
معتقدند درصد مي‌دانند ، 7/22 مردم حق را ماهواره داشتن
گفته‌اند و6/02درصد باشند داشته ماهواره ندارند حق مردم
.كنند نظر اظهار موضوع اين به راجع نمي‌توانند
ماهواره داشتن كه كساني نسبت به تحصيلات سطح باافزايش
.مي‌شود افزوده مي‌دانند مردم حق را
و تفريح شهروندان درصد براي9/30 ماهواره تهيه انگيزه
نامطلوببودن فراغت ، 9/22درصد اوقات پركردن و سرگرمي
اخبار و اطلاعات كسب درصد و 5/14 سيما و صدا برنامه‌هاي
.است بوده
سوي از ماهواره جمع‌آوري عمده دلايل و انگيزه مورد در
با 9/92درصد نمونه جمعيت سوم يك به نزديك انتظامي نيروي
گفته‌اندبخاطر كرده‌اند ، 3/82درصد بي‌اطلاعي اظهار
داده مردم به ماهواره طريق از كه پيام‌هايي از جلوگيري
دليل را فوتبال از بعد شلوغي‌هاي نيز و3/82درصد مي‌شود
.دانسته‌اند ماهواره‌ها جمع‌آوري
پاسخگويان درصد 55/تحقيق7 اين يافته‌هاي بنابر
برنامه‌هاي ماهواره از استفاده ممنوعيت عليرغم گفته‌اند
به خود گفته‌اند كرده‌اند ، 3/52درصد تماشا را ماهواره
گفته‌اند و 1/10درصد افتاده‌اند ماهواره تهيه فكر
.دارند ماهواره
ممنوعيت قانون عليرغم معتقدند شهروندان درصد 2/60
بيشتر ماهواره از استفاده آينده در ماهواره از استفاده
نيز مي‌شود ، 5/22درصد كمتر گفته‌اند مي‌شود ، 5/16درصد
امتناع پاسخگويي از نيز درصد و 8/0 نداشته‌اند نظري
.كرده‌اند
حقوق با آشنايي" آموزشي دوره نخستين
شد برگزار "خانوادگي‌زنان و اجتماعي
آشنايي" آموزشي دوره اولين:اسلامي جمهوري خبرگزاري
فرهنگي بانوان براي "زنان خانوادگي و اجتماعي حقوق با
از هدف.داد پايان خود كار به دوشنبه روز تهراني
با بانوان آشنايي روزه ، آموزشي 21 دوره اين برگزاري
كيان حفظ به كمك براي خانوادگي و اجتماعي حقوق
.است بوده خانه محيط در اختلافات كاهش خانواده‌و
استان پرورش و آموزش مشاورمديركل طاقي ، معصومه
گروه با گفتگو در دوره اين برگزاري مسئول و تهران
توجه با:داشت اظهار ايرنا "خانواده و زنان" اخبار
جمعيت از نيمي عنوان به زنان توانمندسازي لزوم به
از قشر اين آگاه‌سازي ديگر ، نيمي سازنده و جامعه
ضروري امري خانوادگي و مدني اجتماعي ، حقوق مسائل
عرصه در كشور شاغل زنان اعظم بخش:افزود طاقي.است
همچنين گروه اين.كارند به مشغول پرورش و آموزش
.دارند بوم و مرز اين آينده‌سازان با را ارتباط بيشترين
در بتوانند تا شوند آشنا قانوني مسائل با بود لازم لذا
اولياي و آموزان دانش حقوقي مشكلات و مسائل حل
.واقع‌شوند موثر آنان
سال از اجتماعي تامين بيمه‌شدگان سوابق
مي‌شود رايانه
وارد بعد به 1328
اجتماعي ، تامين سازمان بيمه‌شدگان سوابق:اجتماعي گروه
از جلوگيري ضمن تا مي‌شود رايانه وارد سال 1328 از
سوابق ، امكان جمع‌آوري هنگام به بيمه‌شدگان سرگرداني
حيدري عليشود فراهم آنها به اي بيمه كارنامه ارائه
شوراي رئيس و اجتماعي تامين سازمان استانهاي امور معاون
براي كه بيمه‌شدگان سوابق سامان اجراي و نظارت راهبري ،
سوابق ساماندهي طرح اجرايي مشكلات و مسائل بررسي
تامين كل اداره محل در تهران استان در بيمه‌شدگان
:گفت مطلب اين اعلام با بود شده حاضر بزرگ تهران اجتماعي
از مرحله مهمترين و آخرين سوابق ، ساماندهي سوم مرحله
بيمه‌شدگان سوابق سامان و اطلاعات نوين نظام برپايي طرح
.برسد اتمام به سال 81 پايان تا مي‌رود انتظار كه مي‌باشد
ماده 187 حذف قضائيه‌از قوه انتقادرئيس
قضايي ، بر عالي مسئولان جلسه در ديروز قضاييه قوه رئيس
به بايد:گفت و كرد تاكيد كشور در تنش ايجاد از پرهيز
حركت ملي مصالح و قانون حول و بينديشيم منافع‌حياتي
.كنيم
قضاييه ، قوه اطلاع‌رساني و اجتماعي معاون گزارش به
و منافع باشيم مواظب:افزود شاهرودي هاشمي آيت‌الله
.نكنيم جناحي خواسته‌هاي و گرايشها فداي را ملي مصالح
به اشاره با خود ، سخنان از ديگري بخش در شاهرودي هاشمي
برنامه قانون ماده 187 حذف در اسلامي شوراي مجلس تصميم
سياست جهت در سوم برنامه مصوبه اين:كرد خاطرنشان سوم ،
.است شده تصويب مردم ، به كارشناسي و حقوقي خدمت و اشتغال
را جوان صدها ماده 187 حذف:كرد تصريح قضاييه قوه رئيس
اين در.مي‌كند محروم مردم به خدمت و كار به اشتغال از
كميته جلسات روند از گزارشي كشور كل دادستان همچنين جلسه
و ملي امنيت عالي شوراي تصميمات اجراي حسن بر نظارت
.داد ارائه رهبري معظم مقام سياستهاي
بازتاب
نيست"شيطنت"آموزشي اصلاحات
تربيتي مربيان جمع در پرورش‌شهرتهران و آموزش كل مدير
شايد و نيست مطرح مطلقا تربيتي امور حذف امروز:است گفته
.است آورده وجود به را بحث اين روزنامه‌ها شيطنت‌هاي
و آموزش كارشناسي نه و اجرايي مسئولان اغلب براي بي‌گمان
اين بدنه در اصلاح‌طلبانه حركت‌هاي پذيرش پرورش ،
نمي‌رود انتظار است ، بنابراين راهبردي ، دشوار وزارتخانه
ساختار به اصلاح‌طلبانه نگاههاي طرح اندكي مدت در كه
نيروي ميليون و 5/1 مديران پذيرش مورد تربيتي و آموزشي
پرورش و آموزش وزير اماگيرد قرار آموزشي و ستادي انساني
و آموزش وزارت در موجود متفاوت نگاههاي وجود با همچنان
وي ، گفته به كه چرا است آموزشي بدنه اصلاح به مصمم پرورش ،
خط دو منزله به آموزشي و پرورشي مستقل معاونت دو وجود
يكديگر تكميل به قادر كه است پرورش و آموزش در موازي
اصلاح‌گرايانه‌اي ، نگره‌هاي چنين كه است بديهي.نيستند
اين با داشت ، خواهد پي در آموزشي عرصه در نيز هزينه‌هايي
به و نيست تازه‌اي مقوله پرورش و آموزش تلفيق يا حذف حال
كار سال پرورشي 3 امور برنامه‌ريزي و توسعه كل مدير قول
مي‌توان براين بنا.است شده انجام آن روي بر مطالعاتي
شيطنت يك نه پرورش با آموزش امر داشت‌تلفيق اطمينان
ساله سه مطالعاتي كار يك نتيجه بلكه روزنامه‌اي ،
.است بوده پرورش و آموزش كارشناسان
اميري محمد
|
