كنيم؟ اصلاح چگونه را دادرسي نظام
صدور ، نظارت هيات اعضاي برخي حساسيت
منتفي تقريبا را روزنامه
انتشار مجوز
است كرده
ميشود نابينا جهان در كودك يك دقيقه هر
جامعه اجتماعي چالش مهمترين شادي كمبود
است ايران
برگزار ديماه كوتاه فيلم سراسري همايش
ميشود
كنيم؟ اصلاح چگونه را دادرسي نظام
اقدام نتايج از عبرت و گذشته تجارب از استفاده صورت در *
و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون اجراي و تصويب عجولانه
ديدي با و جانبه همه نگرشي و عميق انديشهاي با و انقلاب
تمامي آوردن فراهم و آيندهنگر
نيروي تربيت و تامين و كار لوازم و ابزار و مقدمات
در بلندي گام شك بدون دادسراها تشكيل نياز ، مورد انساني
راحتي و قضا امر كيفيت ارتقاي و قضائيه قوه وضعيت بهبود
رجوع ارباب
عمومي دادگاههاي سيستم از ناشي ضايعات جبران حدودي تا و
شد خواهد تلقي انقلاب و
امور جمله از و كشور امور تا هستيم آن اگرخواهان *
و تعجيل" از بايد گيرد قرار توسعه و اصلاح مسير در قضايي
زمينههاي تمام در سازماندهي و برنامهريزي در "تاخير
از حاصل نتايج وگرنه كنيم پرهيز جد به اجتماعي و اداري
شد خواهد تمام سختگران مردم و جامعه براي ما عملكرد
تغيير هر امور ، جاري روند بر علاوه توسعهيافته جوامع در
چارچوب در اجتماعي و انساني ابعاد در دگرگوني و
صورت "اعتدال" اصل بر مبتني و علمي دقيق برنامههاي
.ميگيرد
از استفاده بهجاي نيز توسعه حال در جوامع مديران
به را مردم تا ميكنند تلاش عمومي احساسات و هيجانات
جامعه قراردادن با تا تقويت ، را جمعي عقل و ترغيب تفكر
توسعه برنامههاي اجراي عيني زمينه "اعتدال" نقطه در
.نمايند فراهم را خود اجتماعي و انساني
"احساس" ،"بينديشند" آنچه از بيشتر سوم جهان مردم
.دارند "هيجان" نمايند "تامل" آنچه از بيشتر و ميكنند
دارند ، قرار شرايط همين تاثير تحت خود كه جامعه مديران
در دقيق برنامهريزي و مشكلات ريشه علمي بررسي بهجاي
ابراز از جامعه تلخ رخدادهاي و واقعيتها با رويارويي
حل بهجاي و مينمايند استفاده عمومي "هيجان و احساس"
سطحي و مقطعي چارهجويي پي در معضلات اساسي و هميشگي
و متعدد نوسانهاي لحاظ به وضعيتي چنين در.برميآيند
و جامع برنامهريزي عدم اقتصادي ، و اجتماعي و سياسي شديد
اجتماعي ، واكنشهاي و رفتار پيشبينينبودن قابل مدون ،
.ميرود هدر مالي منابع و انساني نيروي آساني به
ويژگي جوامع اين در جمعي و فردي رفتار نمود بارزترين
تعجيل" هم آن بارز مصاديق از يكي كه است "تفريط و افراط"
كاري انجام در "تاخير و عجله" ترديد بدون.است "تاخير يا
معضلات و عميقتر قبلي مشكلات ميشود سبب مطلبي بيان يا
.شود ايجاد جامعه براي بيشتري
و "اعتدال" رعايت بر تاكيد ما ديني تعاليم چند هر
دارد اجتماعي و شخصي شئون در "وسطها حد" و "ميانهروي"
جمعي امور در چه و فردي امور در چه عمل در متاسفانه ولي
و تفكر قوه بر اتكا بهجاي و بوده تفريط و افراط دچار
.هستيم هيجان و احساس قدرت به متكي تعقل ،
امور جمله از و كشور امور تا هستيم آن خواهان اگر حال
و تعجيل" از بايد گيرد قرار توسعه و اصلاح مسير در قضايي
زمينههاي تمام در سازماندهي و برنامهريزي در "تاخير
از حاصل نتايج وگرنه كنيم پرهيز جد به اجتماعي و اداري
و شد خواهد تمام سختگران مردم و جامعه براي ما عملكرد
آناني اسامي كنار در نيز ما نام كه گذشت نخواهد ديري
يا و عجولانه رفتار منتقد ما امروز كه گرفت خواهد قرار
.هستيم آنها تاخير با همراه
از بايد كه آموختهايم تاريخ از":شويم مدعي آنكه براي
سالهاي نشريات و مقالات و اسناد سراغ به "بياموزيم تاريخ
و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون" طرح هنگام كه گذشته
زمان آن در.ميرويم شدهاند ، منتشر و چاپ "انقلاب
:داشت وجود نظريه سه قانون اين پيرامون
كليد تنها را انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل گروهي -1
معتقد و ميدانستند آن مراجعين و قضائيه قوه مشكلات حل
به دستيابي اسباب و تضمين را ملت حقوق تشكيلات اين بودند
و مينمايد فراهم را اساسي قانون اصل 156 در مندرج اهداف
متشكل و "عدل" بر مبتني قضايي سيستم شاهد جامعه بهزودي
خواهد عرفي و ديني ضوابط تمامي به آشنا و عادل قضات از
به مستقيم مراجعه امكان فراهمبودن با سيستم اين در.بود
و داشته دسترسي محاكم به سهولت به مراجعين قاضي ،
خواهند راي صدور به مبادرت دقت و سرعت با نيز دادگاهها
.نمود
تشكيل داشتند ، اعتقاد حقوقدانان از بيشتري گروه -2
و قضائيه قوه مشكلات تنها نه انقلاب و عمومي دادگاههاي
به و تشتت دادسرا ، حذف با بلكه كرد نخواهد حل را مراجعين
گرديده حاكم قضائيه قوه بر صلاحيتها تداخل و ريختگي هم
و "شغلي امنيت" و "قضايي استقلال" اصول نتيجه در و
"شايستهسالاري" و "قضات نفوذناپذيربودن و بيطرفي"
و "پروندهها تراكم" وضع و ديد خواهند آسيب بهشدت
.شد خواهد سابق از بدتر "اطالهدادرسي"
و سياسي و فرهنگي احوال و اوضاع بهلحاظ نيز گروهي -3
"انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون" طرح زمان اجتماعي
گذاشته اجرا موقع به و تصويب طرح اين بيشك بودند معتقد
و بررسي و طرح واقعبينانه نقد با جهت بدين.شد خواهد
بدنبال آن ، بر وارده اشكالات و انتقادات جمعبندي
پيشبيني با و تكميل نظر مورد طرح تا بودند پيشنهادهايي
امتيازهاي و تقليل را آن ضايعات اصولي و عملي راهكارهاي
ظاهر در كه طرح اهداف به دستيابي امكان تا افزايش را آن
به مردم آسان مراجعه" و "قاضي به مستقيم مراجعه"
فراهم را است بوده "راي صدور در دقت و سرعت" و "دادگاهها
.نمايند
بين بيشتر داشت شهرت "مشروط موافقت" به كه اخير نظريه
"مطلق مخالفت" به كه دوم نظريه و بود مطرح دادگستري قضات
دادگستري وكلاي و حقوق علم اساتيد بين بيشتر ميشد تعبير
به كه هم اول نظريه و داشت طرفدار آزاد حقوقدانان و
وقت مديران طرف از بود ، موسوم "شرط و قيد بدون موافقت"
.ميگرديد حمايت و هدايت قضائيه قوه
عجله و قضائيه قوه وقت مديران اصرار اثر بر نيز سرانجام
عمومي ، دادگاههاي تشكيلات نمودن پياده و تصويب در آنان
تشكيل قانون نگهبان ، شوراي و اسلامي شوراي مجلس در
در انقلاب و عمومي دادگاههاي
گذاشته اجراء موقع به سرعت به و گذشت تصويب از 15/4/73
مخالفين دلايل نهتنها كه ميگرفت صورت حالي در اين.شد
،"طرح كارايي عدم" ،"طرح نبودن فني" بر آنان اصرار و
قواعد و ثابت اصول با طرح تعارض" ،"طرح بودن مشكلآفرين"
قانون با طرح مواد از تعدادي تعارض" ،"حقوقي شده تجربه
از فرصت بلكه نگرفت ، قرار توجه و ارزيابي مورد "اساسي
سلب بودند طرح تكميل و اصلاح صدد در كه نيز سوم گروه
.گرديد
دادگاههاي تشكيل قانون عجله با اجراي ابتداي همان از
روشن سوم و دوم نظريههاي طرفداران براي انقلاب و عمومي
ارباب و قضائي دستگاه مشكلات افزايش جز طرح اين كه بود
حتي سال هفت از كمتر در.داشت نخواهد ديگري ثمر آن رجوع
آشكار طرح "ناكارآمدي" هم اول نظريه حاميان اكثر نزد
اجراي از ناشي "كار تراكم و كثرت" لحاظ به زيرا گرديد
مستقيم مراجعه امكان معدود بسيار موارد در جز قانون اين
به شكوائيهها ارجاعدهنده مقامهاي و نشد فراهم قاضي به
سرعت.بودند كار مشغول گذشته از فعالتر دادگستري ضابطين
جديد موانع و قبلي علل ماندن بجاي لحاظ به هم رسيدگي در
نداشته قرار مطلوب وضعيت در قانوني و سازماني و ساختاري
قابل تعداد جداشدن و كار فشار خاطر به نيز دقت ميزان و
عالي مراجع از ويژه به مجرب و فاضل قضات از توجهي
قانون اين اجراي با.بود يافته چشمگيري افت دادگستري ،
در موجود پرونده هزاران اوليه تحقيقات و مقدماتي رسيدگي
دادگاهها شد ، گذاشته دادگاهها عهده به كشور دادسراهاي
كارهاي از انبوهي با خود محاكماتي پروندههاي بر علاوه
شدندوطرح روبرو دادسراها سنگين و سبك درشت ، و ريز
در.داشت ادامه كماكان نيز دعاوي اقامه و جديد شكايتهاي
و شده پيدا سختي به تعدادي و مفقود پرونده دهها ميان اين
از مايوس و سردرگم رجوع اربابهستند ناپيدا هم تعدادي
ومديران كوفته و خسته قضات مجمل ، و گنگ مقررات حق ، احقاق
با چند هر.بودند ناراحت و عصباني امور پيشرفت عدم از
با محاكم قضات قضائيه ، قوه فعلي مديران ترغيب و تلاش
كثرت و كار حد از بيش تراكم طاقتفرساي بار تحمل
بحران از را كار روند حدودي تا پروندهها ، فوقالعاده
كار كيفيت اما ;است گرفته سامان و سر قضائي امور و خارج
و نشده برآورده مردم توقع هرگز و داشته تاملي قابل كاهش
خوشبينانهترين يابد ، ادامه منوال همين به وضع چنانچه
نخواهد قرار وضعيتي در هرگز دادگستري كه است آن تصور
.نمايد تامين را جامعه قضايي نيازهاي بتواند تا گرفت
از يكي بنبست اين از شدن خارج براي ميرسد نظر به
محاكم تفكيك و دادسراها احياي ممكن شيوههاي موثرترين
.است اختصاصي دادگاههاي تشكيل و كيفري از حقوقي
شديد وعلاقه توجه مورد دادسراها احياي برنامه خوشبختانه
تجارب از استفاده صورت در كه است قضائيه قوه فعلي مديران
اجراي و تصويب عجولانه نتايجاقدام از عبرت و گذشته
انديشهاي با و انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون
فراهم و آيندهنگر ديدي با و جانبه همه نگرشي و عميق
تربيت و تامين و كار لوازم و ابزار و مقدمات تمامي آوردن
گام شك بدون دادسراها تشكيل نياز ، مورد انساني نيروي
قضا امر كيفيت ارتقاي و قضائيه قوه وضعيت بهبود در بلندي
از ناشي ضايعات جبران حدودي تا و رجوع ارباب راحتي و
شرط بهشد خواهد تلقي انقلاب و عمومي دادگاههاي سيستم
و داشته توجه زير سئوالهاي به قضائيه قوه مديران آنكه
:باشند داشته اختيار در منطقي پاسخ آنها براي
تشكيلات و ساختار به مربوط كه دادسراها احياي قانون -1
تصويب از كيفيتي چه به و تدوين چگونه است كشور قضايي
گذاشت؟ خواهد قانونگذاري مراجع
بود؟ خواهد چگونه دادسراها در دادرسي آئين -2
خواهد كساني چه عهده به دادسراها احياي قانون اجراي -3
بود؟
و (داديار بازپرس ، دادستان ، ) قضايي مناصب كساني چه -4
شد؟ خواهند عهدهدار را اداري مشاغل
شد؟ خواهد اجرا مدت چه در و زمان چه در قانون -5
شد؟ خواهد انجام كيفيتي چه با و چگونه دادسراها احياي -6
آورد؟ خواهد بار به نتايجي و عواقب چه دادسراها ، تشكيل -7
آيد؟ پيش است ممكن مشكلاتي چه دادسراها تشكيل با -8
مورد اهداف به دستيابي براي تنهايي به دادسراها احياي -9
جمله از ديگر مقدمات و تمهيدات پيشبيني يا است كافي نظر
است؟ ضروري آن با همزمان قضايي پليس احياي
پيشنهادي لايحه در قضائيه قوه و دولت ميرسد نظر به
و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون مواد از پارهاي اصلاح"
مجلس حقوقي و قضايي كميسيون در دوم شور از كه "انقلاب
تشكيل قانون اصلاح لايحه" عنوان تحت اسلامي شوراي
ق ك/شماره 107 طي و گذشته "انقلاب و عمومي دادگاههاي
رئيسه هيئت به مجلس صحن در طرح براي بهتاريخ15/8/1380
نتايج و جوانب تمام است ، شده تقديم اسلامي شوراي مجلس
پرسشهاي و نكرده پيشبيني را آن اجراي از حاصل احتمالي
"شتابزدگي" دچار بياني به و نداشته نظر مد را بالا اساسي
.شدهاند
براي اسلامي شوراي مجلس صحن در مردم نمايندگان اينرو از
استفاده با بايست مي "پايدار و جامع صريح ، " قانوني تصويب
بهرهگيري و دادگستري وكلاي و حقوق علم اساتيد نظرات از
نمايند برطرف را آن نواقص كشور قضات ارزنده تجارب از
از را "پايداري" صفت ناقص ، و مجمل قانوني تصويب با والا
انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون همانند و سلب آن
بلكه كرد ، نخواهند باز قضايي كارهاي از گرهاي تنها نه
بزودي باز و برده فرو معضلات مرداب در بيشتر را دادگستري
ديگري قانون اجراي و تصويب و تدوين فكر به ميبايست
.برآمد
اجراي براي ميرود انتظار نيز قضايي دستگاه مديران از
خواهد تصويب به مجلس كه جامعي و كامل قانون اصولي و صحيح
عالي كميتههاي تصويب مراحل طي موازات به رساند ،
:پنجگانه
وسايل تدارك و پيشنگري منظور به برنامهريزي كميته -1
تدوين و نياز مورد امكانات قبيل از قانون اجراي
....و دستورالعملها
و افراد تخصيص و تعيين منظور به سازماندهي كميته -2
.قانون اجراي براي منابع
كليه اينكه به رسيدگي هدف با نظارت و كنترل كميته -3
خير؟ يا ميگيرد صورت دستورات و موازين طبق امور
به بخشيدن وحدت و پيوستن هم به هدف با هماهنگي كميته -4
.فعاليتها و كوششها همه
كميتههاي جهتدهي و هدايت منظور به فرماندهي كميته -5
مديران" از مركب را محوله ، وظايف انجام در چهارگانه
با تا نمايند فعال و تشكيل "مجرب قضات و كارآمد
دادگاههاي تشكيل قانون اصلاح قانون" شدن لازمالاجرا
ميشود سبب كه ديگري قانون هر يا و "انقلاب و عمومي
تغيير دادگستري تشكيلات و ساختار يا و مستقر دادسراها
اجراي و جلوگيري آن كردن پياده در شتابزدگي از يابد ،
صورت اصولي نيست آن تصويب از كمتر آن اهميت كه قانون
و مفيد طلايع شاهد ابتدا جامعه شاءالله ان تا پذيرفته
.باشد "موثر و كارآمد" دادگستري سرانجام و آن مثبت
وكيليان محمدرضا
دادگستري قاضي
صدور ، نظارت هيات اعضاي برخي حساسيت
منتفي تقريبا را روزنامه
انتشار مجوز
است كرده
برمطبوعاتكاربررسيتقاضاهاي جلساتهياتنظارت عدمتشكيل:اجتماعي گروه
.است كرده روبرو تعويق با را نشريه انتشار
بر نظارت هيات عضو مزروعي علي همشهري خبرنگار گزارش به
معمولا نظارت هيات جلسات:گفت فوق مطلب اعلام با مطبوعات
عدم دليل به هفته اين كه ميشود تشكيل دوشنبه روزهاي
.نشد تشكيل اعضا از تعدادي حضور
تقاضاهاي بررسي شدن كند موجب را روند اين ادامه وي
تاكنون سال ابتداي از ما:گفت و دانست نشريه انتشار
داده امتياز نشريه به 200 و داشتهايم جلسه حداكثر 20
در شده صادر مجوز جلسه 20 هر متوسط طور به كه است شده
.هستند نشريه متقاضي نفر هزار كه 2 حالي
مطالبات و قانون پاسخگوي را مطبوعات بر نظارت هيات وي
دادن روي اعضا برخي كه حساسيتي:گفت و ندانست متقاضيان
را روزنامه امتياز صدور بحث تقريبا دارند روزنامه امتياز
.است كرده منتفي زيادي حد تا
دريافت را خود پاسخ هنوز كه متقاضياني:كرد تاكيد مزروعي
به نظارت هيات نكردن عمل دليل به ميتوانند نكردهاند
.كنند شكايت اداري عدالت ديوان به وظايفش
ناكار را هيات اين فعلي تركيب مطبوعات بر نظارت هيات عضو
در كه است مواردي از هيات فعلي تركيب:گفت و دانست آمد
.شد گنجانده مطبوعات قانون اصلاحيه در پنجم مجلس
توقيف براي قانوني و حقوقي استنادات بايد دادگستري
شريعتمداري نه كند ارائه مطبوعات
اين بر اعتقاد با ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن رئيس
رسيدگي در اگر:گفت ميشود ، دوگانه برخورد مطبوعات با كه
رسيدگي وقت يا است ، ملاك شكايت تعداد مطبوعات وضعيت به
.باشد يكسان مطبوعات همه مورد در بايد ندارد ، وجود
از برخي:افزود ايسنا خبرنگار با گفتگو در مزروعي رجبعلي
دست انگشتان اندازه به شكايتهايشان تعداد كه مطبوعات
نيم و سال يك گذشت از بعد و شدهاند موقت نبوده ، توقيف
مطبوعات طرف يك از و است نشده رسيدگي وضعيتشان به هنوز
يكجانبه كيهان مورد در نميكنم فكرندارند مشكلي ديگر
خوانده اخبار در و هستند جريان در همه.باشم كرده قضاوت
.ديدهاند و
نشد وقت تهران دادگستري كل رئيس با مناظره در:افزود وي
اگر چه ، يعني موقت توقيف اصلا كه كنيم بحث اين به راجع
.موقت توقيف ميشود باشد ، توقيف ماه چند روزنامهاي
كرده تعيين ماه شش را موقت توقيف مجازات حداكثر قانون
است نيم و سال يك مطبوعات اين از برخي كه حالي در ، است
.شدهاند توقيف كه
بر مبني كيهان مسئول مدير نظر مقابل در وي
نگاران روزنامه صنفي انجمن رئيس يكجانبهقضاوتكردن
يك توقيف دليل عليزاده آقاي:گفت كيهان مورد در ايران
ميدانست آنها از شكايت زياد تعداد را مطبوعات از سري
زياد تعداد همين حاليكه در (نيست ملاك تعداد من نظر از)
نيز ديگر مطبوعات برخي و روز سياست كيهان ، مورد در شكايت
موقت توقيف باعث شكايت زياد تعداد اگر.است داشته وجود
ما البته شوند؟ نمي موقت توقيف اينها چرا ميشود ،
.نشدند موقت توقيف كه خوشحاليم
آقاي به صنفي انجمن كه نامههايي در:افزود مزروعي
شده ، توقيف مطبوعات دادگاه تشكيل عدم علت بر مبني عليزاده
منصفه هيات اينكه به بود كرده استناد ايشان بود ، نوشته
عقب اينها پرونده و كند پيدا حضور دادگاه در نميتواند
چنين اگر كه كردم سئوال عليزاده آقاي از است ، افتاده
زياد شكايت كه نشرياتي براي طور چه بپذيريم ، را چيزي
روز ، سياست و كيهان مثل نشدهاند هم توقيف دارند ،
دادگاهشان تعطيلاند كه آنها ولي ميشود تشكيل دادگاهشان
نميشود؟ تشكيل
و دانست مطبوعات برخي آهنين امنيت از ناشي را امر اين وي
.هستيم خوشحال هم باز ما البته:گفت
بر مناظره براي كيهان مديرمسئول پيشنهاد درباره مزروعي
:گفت بودهاند ، دشمن پايگاه مطبوعات از برخي اينكه سر
بدهند ارائه دادگاه به بايد را خود مدارك و اسناد ايشان
دادگاه تنها زيرا كنند مناظره بنده با نيست احتياجي و
كند قضاوت مداركي و اسناد چنين مورد در ميتواند كه است
در كه است اين بحث نداشتن موضوعيت براي دليل بهترين و
دادگاه به امروز تا كه مطبوعاتي كيفرخواستهاي از هيچيك
به تا اينكه ، مضافا نشده ، اشاره موضوع اين به رفتهاند
ميتوانند و شدهاند تبرئه دادگاه توسط مطبوعه سه حال
.شوند منتشر
ميشود نابينا جهان در كودك يك دقيقه هر
اتريش "كريستوفل نابينايان انجمن":اجتماعي گروه
يك دقيقه هر در كه گفت وين در (سهشنبه) ديروز
.ميشود نابينا جهان فقيرنشين مناطق در كودك
كمبود:افزود موسسه اين رئيس "رونيگر روپرت"
فقير كودكان نابينائي اساسي عوامل از يكي "آ" ويتامين
دليل به جهان سراسر در كودك ميليون هماكنون 250.است
.هستند نابينا تنوع بدون و نامناسب تغذيه
از پس سال دو كودكان اين از نيمي از بيش:گفت وي
زندگي ادامه كه جوامعي درميكنند فوت شدن نابينا
وابسته بسيار خود خانواده به نابينا يك است دشوار بسيار
.است
دست از را خود بينايي كودكي كه هنگامي:افزود رونيگر
در تحصيل به اميدي و ميشود منزوي جامعه از ميدهد
فرصتي هر از را كودكان اميد نابينايي.ندارد مدرسه
.ميگيرد
هستند آ ويتامين كمبود دچار كه كودكاني:ميگويد وي
آ ويتامين كپسول مصرف با كمبودرا اين ميتوانند
چراكه.شود انجام بهموقع بايد اقدام اين.كنند جبران
.است موثر نابينايي از پيش ماه شش حداكثر
جامعه اجتماعي چالش مهمترين شادي كمبود
است ايران
شهرداري اجتماعي معاون ارگاني ، سيدمهدي:اجتماعي گروه
در شادي كمبود:گفت ايسنا اجتماعي خبرنگار به تهران
به توجه با.است ايران فعلي اجتماعي چالش مهمترين جامعه ،
و دين از اجتماعي و فرهنگي متوليان از برخي ناقص شناخت
از و دارد برجامعه تاثيري چه ما اقدامات ديد بايد انسان ،
.بگيرد ميتواند الهامي چه آن
اجتماعي ، ناهنجاريهاي و هنجارها مورد در عمدتا:افزود وي
و بيواسطه نگاه مسئول ، عنوان به و هستيم توهم دچار
ادامه در وي.نداريم خود اجتماع و مردم به كليشهشكنانه
:كرد تصريح ايران ، در افسردگي نرخ بودن بالا به اشاره با
.دنيااست افسرده جوامع از يكي ايران
زياد نااميدي و ما ، دلشوره جامعه در:شد ارگانييادآور
افسردگي.نميشود فكر امر اين براي متاسفانه و است
خنداندن و تلويزيوني ، شاد برنامههاي ارائه با صرفا
.نميرود بين از مردم
اشاره با تهران ، شهرداري فرهنگي و اجتماعي امور معاون
نمونهاي عنوان به آن از پس حوادث و خياباني شاديهاي به
اجتماعيمان ، مسائل تبليغات در ما:گفت مسئله ، اين از
.هستيم تفريط و افراط دچار هميشه
تحريم سيما و صدا در را فوتبال جهاني جام پخش زماني يك
و برزيل در كه گونهاي به را آن ديگر زماني و ميكنيم
.ميدهيم انعكاس نميشود ، پخش هم آلمان
نقش نيز ، زمينه اين در مفرط تبليغات:داشت اظهار ارگاني
بيمناسبت ، يا مناسبت با ما.داشت اخير وقايع در موثري
قطعا.ميكنيم دعوت مختلف مراسم در فوتبال قهرمانان از
;نميزنند حرف ميزنند ، توپ كه خوبي آن به قهرمانان اين
و اسلامي اجتماعي ، انساني ، پيام آنها از وجود اين با اما
.ميخواهيم هم فلسفي
اجتماعي ، سياستگذاران منفعلبودن به باره اين در وي
كرد اشاره آمده ، دست به توفيقات مقابل در ورزشي و فرهنگي
هنرهاي و موسيقي تئاتر ، كشتي ، كه حالي در:داشت اظهار و
به صرفا ما هستند انحطاط حتي يا و مشكل دچار ما تجسمي
ارزشها تمام به نسبت بايد.رفتهايم سينما و فوتبال سراغ
ملي گرايش و عشق يك اجتماعي ، و فرهنگي موفقيتهاي و
و نياموخته را دستهجمعي شاديكردن ما جامعه.كرد ايجاد
شادي براي دولت:كرد تصريح وي.است دولت وظيفه آن آموزش
اصلي مسئوليت هم باره اين در و است نكرده كاري مردم جمعي
مذهبي اعياد و نوروز عيد ارگاني ، .هاست"شهرداري" عهده به
دانست شاديكردن براي جامعه در موجود فرصتهاي از يكي را
و هستند اعياد اين باني مردم كه اين وجود با:افزود و
از بايد نيز شهرداري و دولت بمانند ، باني همچنان بايد
مردم ديدن براي را شاد فضاي ميتوان.كنند حمايت آنها
معاون.كرد تامين خياباني تئاترهاي و اركسترها توسط
بر مبني سئوالي به پاسخ در تهران ، شهرداري اجتماعي
فكرهايي ما:گفت رابطه اين در شهرداري آتي برنامههاي
كردهايم كارناوالها ايجاد براي و فعاليتها بعضي براي
برسانيم ، تصويب به بتوانيم كه جدي طرح يك به هنوز ولي
آن از حمايت و عمومي شادي ايجاد حال هر به.نرسيدهايم
.دارد قرار كار دستور در
برگزار ديماه كوتاه فيلم سراسري همايش
ميشود
جوان ، سينماگران كوتاه فيلم سراسري همايش چهارمين
ماه دي دوم كوتاه ، فيلم حوزه در نو طرحي ارائه بهمنظور
.ميشود برگزار جوان سينماگران خانه در
- كوتاه فيلم"جوان ، سينماگران خانه عمومي روابط گزارش به
فيلم"،"شاعرانه سينماي - كوتاه فيلم" ،"مستند سينماي
"نوجوان و كودك سينماي كوتاه فيلم" و "نو سينماي - كوتاه
.است همايش اين مسابقه بخش موضوعات
و "ويدئو با نخست گامهاي" عنوان با همايش جنبي بخشهاي
فيلمهاي و فيلمسازان اوليه آثار شامل "ديگر نگاهي"
.است نشده انتخاب كوتاه
اين در شركت براي را خود آثار ميتوانند علاقهمندان
سينماگران خانه عمومي روابط آذرماهبه ششم تا همايش
.كنند ارسال جوان
|