آدمكها
تشويق؟ يا تحميل با يادگيري
شهرداري هنري فرهنگي سازمان شبنامه
شد منتشر تهران
هنرمندان خانه در مستند فيلم سه نمايش
تهران اميرالمومنين بيمارستان در زني
زائيد چهارقلو
فنلاندي آهنگساز آثار و زندگي بررسي
آدمكها
متفاوت رفتارهاي مختلف ، چهرههاي
اندازه چه تا و كرد خواهد وحشت چقدر":(ع)علي حضرت
داد و بازرگاني كشاكش از را آنجا چون شد خواهد آسيمهسر
اي...نيابد اثري درم و دينار از و بيند آرام دنيا ستد و
طليعه نخستين به ازل ، صبح به الست ، روز به تو انسان ،
نبرد در قدم عاشقانه و نهادي گردن بر عشق طوق آفرينش ،
محبت و مهر عهد بايد وفادار و فداكار عاشق گذاشتي ، زندگي
به روزگار تحولات و زمان گذشت با و برساند پايان به را
".بماند آهنين و پايدار خود وعده و ميثاق
به آدمكها از واقعيات بر مبتني و روشن تصويري ارائه در
كرد ، اكتفا نميتوان انسانها از گروه سه يا دو يا يك
وسيع محدوده اين در بايد را بزرگي بسيار گروه بلكه
به وضوح به جهاني جامعه اقشار تمام در كه گروهي گنجاند ،
در يا حضورشان و بودهاند همواره آدمكها.ميخورند چشم
در آنها.است شده احساس آشكار گونهاي به يا و پرده پشت
كشنده زهر زمانها تمامي در و داشتهاند حضور تاريخ تمامي
وسيع و گسترده بسيار يا و زياد يا كم مقياسي در را خود
ايستايي هرگز روند اين ريختهاند ، ديگر انسانهاي به
ميشوند ، ظاهر مختلف نقشهاي در آدمكها.ندارد و نداشته
ضعيف كشورهاي و انسانها به قدرتها ابر چهره در
سلطه تحت را آنها ميكنند تلاش عرصه اين در و ميتازند
در خويش غيرشخصي يا شخصي منافع راستاي در و درآورند خويش
را نوعيآنها به و كنند بهرهكشي آنان از اعلا حد
حساب به را آنها هرگز نشنوند ، را آنها صداي هرگز ببلعند ،
قدرت مقهور آدمكها.نبينند را آنان هرگز نيز و نياورند
.هستند خويش گمراهانه و جاهلانه بيني بزرگ خود و خودپرستي
اطراف در را آدمكها ديگر از عظيمي خيل همواره آنان
در تنها تقلاهايشان و تلاش تمامي دوم دسته كه دارند خويش
بالادستها از بهرهكشي ديگر بهنوعي و تملق و چاپلوسي
منافع آوردن دست به مسير در دسته دو هر و ميشود خلاصه
دسته دو هر.تلاشند در روزان و شبان قيمت ، هر به و خويش
در خود به مخصوص اهدافي با يك هر و ميتازند مردم بر
چهره در ميتازند ، مردم بر گوناگون نقشهاي و چهرهها
در استيجاري ، خانههاي ;بيمروت مالكين چهره در محتكران ،
و برده نيز آنها.غيررسمي و رسمي مشاغل مسئولين برخي نقش
اين جز به كوچكتر ، مقياسي در اما قدرتند و مال اسير
در تنها كه موجوداتي.نميبيند را جايي و چيزي ديدگانشان
هرگز كه چيزي تنها به و ميكنند خم زانو زور و زر برابر
دارد ، وجود فانيشان جسم در كه است روحي نميانديشند
بند در نيز هرگز و كردهاند گم را آن حقيقت در كه روحي
بيخدايي و انساني غير مسير در آنها نيستند ، آن يافتن
و چهتند و ميكنند ، جهش كه ميروند پيش تنها نه خويش
آدمكها حضور.ميتازند و ميروند پيش بيوقفه چه سريع ،
بازار ، و كوچه مردم ميان در بسيار و بسيار تعداد به
بيخبر خدا از رانندگان گرانفروش ، خدانشناس فروشندگان
چشماني با خيابان و كوچه در كه آنهايي و نقليه وسائط
باورند اين بر و ميكنند ارزيابي را مردم حريص و ناپاك
تنها بهزن و شده اعطا آنها به ازل روز از حقي چنين كه
بيگاري يا بيحصار حيواني غرائز و هوسها ارضاي زاويه از
به مينگرند ، او كردن تحقير حالت دو هر در و وي از كشيدن
و مشخص بسيار چهرههايميگردد احساس و ديده وضوح
نكرده جستجو خانوادهها ميان در را آدمكها از برجسته
نام به مردم از دسته اين از بزرگي بسيار گروه.مييابيم
بي ناآگاه زنان بر قرنهاست شوهر خصوص به و برادر پدر ،
از بسياري گروه و...نميكنند كه چهها و ميتازند دفاع
بيگانه نيز و خويش راستين و واقعي حقوق با بيگانه زنان ،
آنان آفرينش از هدف انسان ، يك عنوان به كه رسالتي با
توجه جلب در تلاششان بيشترين و اساسيترين.است بوده
اجازه كه زدهاند غفلت چنان طبيعتا و بوده مرد غريزي
و نموده آنان از را سوءاستفاده گونه هر مردان ميدهند
ايشان از و كشند بيگاري آنها از برده يك حد در نيز
اگر.بسازند حقير و بياراده خور ، توسري موجوداتي
توسعه حال در يا عقبمانده كشورهاي در را آدمكها
بيمسئوليتيها ، انواع كه ميبينيم كنيم ارزيابي
هوس مالطلبيها ، و جاه نفعپرستيها ، چاپلوسيها ،
خصوص به و تزوير و دروغ نيز و هوسرانيها و پرستيها
عادات است ، درآمده عادت صورت به آنها زندگي در تقلب
باعث بلكه نشده آنها به توجهي هرگز تنها نه كه پليدي
زرنگيهايي چنين به زدن دست از ناشي شعف و غرور حس ايجاد
وجود آدمكهايي عظيم گستره اين در باز و ميگردد ، نيز
در دانشگاهي عالي تحصيلات از برخورداري وجود با كه دارند
آن حل راه در اصولي جستجوي عوض در مشكل ، با مواجهه هنگام
از استفاده و بزرگ خداوند از ياري طلب معناي به كه
را آن ميبايست دانش و قلم كه است شعوري و عقلانيت
يعني دستاويز بيپايهترين و آسانترين به نمايد بارورتر
و افكار تسليم بسته چشم و برده پناه دعانويس و رمال
پيشرفته و صنعتي كشورهاي در و ميگردند آنان گفتههاي
باري ، و بيبند خشونت ، قدرت ، پرستي ، مال مظهر را آدمكها
ناقص بس اعتقاداتي يا و معنويات به بياعتقادي و بيعفتي
از خويش نفس خواهشهاي برابر در كه مييابيم نارسا و
كاملا آن با و دور بسيار بسيار مقاومت واژه مفهوم
شنيدن ، با آن ، شكل كليترين در آدمكها.بيگانهاند
كار به خصوص به و محتوا درك با اما آشنا ، ديدن و خواندن
در آنان اكثر عكسالعمل تنها.بيگانهاند سخت آن بستن
اصولي و عقلاني گفتههاي و دلسوزيها گوشزدها ، برابر
بيروح مجسمهاي همانند است ، گوينده به بيتفاوت نگاهي
دادن تكان به حداكثر شنيدهها برابر در و مينگرند او به
از مطالب تمامي برنخاسته جاي از هنوز و ميكنند اكتفا سر
روش و تفكر نحوه در تاثيري كوچكترين شايد و رفته يادشان
به چنان آنها است ، نگذارده جاي به خود از آنها زندگي
آن غرق و چسبيده دستي دو خود زندگي روشهاي و عادات
فاصله فرسنگها مطالبي چنين و خود بين ما كه گشتهاند
در را خود فكر كه نيستند آن بند در هرگز و ميكنند احساس
خويش براي زحمتي ايجاد و اندازند كار به بحث مورد موضوع
!نمايند
به گذشته در كه را انساني چنانچه نيز آنان از دستهاي
آمادگي نيز و فرصت زمانه گرفتاريهاي و مشكلات خاطر
حال در است نداشته را مقولاتي و مباحث چنين به پرداختن
جزئي و تامل لختي عوض در كنند مشاهده عرصه اين در پيشروي
كه شده نوشته يا شده گفته مطالب روي بر انديشه و تفكر
كوله و كج و انحرافي مسير از آنان افكار ميگردد باعث
و كوتهبيني سر از گردد ، تنها متوجه حقيقت سوي به خود
زده ياوهگويي و تمسخر به دست حسادت احيانا و نظري كوته
خويش انديشه و خرد پويايي راه در قدمي تنها نه و
ناحق و غيرانساني گفتار و رفتار با بلكه برنميدارند
صد و ميشوند ، افسوس مرتكب نيز را بزرگي گناه خويش گونه
غفلت ، همه اين بر نيز و ناداني و جهالت همه اين بر افسوس
كار سرگرم سخت شمار بي گروههاي و تعداد به آدمكها آري ،
متوجه را عمر گذر كه خويش در غرق چنان و خويشتنند
كوس كه برميدارند گران خواب از سر زماني.نميگردند
و مالپرست دنيابدست آن از بعد و شود كوبيده رحيل
جرگه در قدم آلوده روح و چركين چهره همان با خويشتنپرست
و بنگرد سپيدپوش را همه و پاكدامن را همهگذارد زيبايان
خجل و شرمنده سخت خويش لكهدار جامه و سياه چهره از خود
عظيم كتاب در متقيان مولاي كه همانگونه گردد ،
چه تا و كرد خواهد وحشت چقدر":ميفرمايند نهجالبلاغه
بازرگاني كشاكش از را آنجا چون شد خواهد سر آسيمه اندازه
.نيابد اثري درم و دينار از و بيند آرام دنيا ستد و داد و
نخستين به ازل ، صبح به الست ، روز به تو انسان ، اي.
در قدم عاشقانه و نهادي گردن بر عشق طوق آفرينش طليعه
و مهر عهد بايد باوفا و فداكار عاشق گذاشتي ، زندگي نبرد
روزگار تحولات و زمان گذشت با و برساند پايان به را محبت
باز و.بماند آهنين و پايدار خود وعده و ميثاق به
دنيا نگار و نقش و زخارف به دل اينها:ميفرمايند
عاشق منظوريندارند ، خواب و خورد جز به و بستهاند
و گذاشتند نخست روز عهد بر قدم نميدارند ، دوست و نيستند
و توحش مقراض با بدقول بيوفايان آن را وفا رشته
.بگسستند درندهخويي
محيي شهلا
تشويق؟ يا تحميل با يادگيري
سطح از مدرسه ، به ورود از پيش كه كودكاني از دسته آن
مختلف موضوعات با ارتباط در وسيعتر شناخت و دانش
برايشان دروس يادگيري و مدرسه محيط هستند ، برخوردار
موضوع اين كه حالي در.ميرسد نظر به جالبتر و آسانتر
اين به نميباشند دارا را وضعيتي چنين كه كودكاني براي
.نيست شكل
از يك هر به فرزندانتان ، با مادرها و پدر شما كردن صحبت
آرزوها ، ارزشها ، ديدگاهها ، تانظرها ، ميكند كمك شما
.كنيد درك بهتر را يكديگر علائق و خواستهها تمايلات ،
بلكه كنند ، صحبت خود كودكان با ميبايست تنها نه والدين
به فرزندان ، حرفهاي به كه است ضروري بسيار آنان براي
كمك يا كودكان ، سوالات به دادن پاسخ.دهند فرا گوش خوبي
موجب سوالاتشان ، جواب كردن پيدا براي آنها به كردن
محترم را خود و بودن ارزشمند احساس پرورش و آمدن بهوجود
.ميشود فرزندان در شمردن ،
وحش ، باغ به رفتن مثل فعاليتهايي والدين ، از بسياري
و خود وقت اتلاف موجب را نمايش سالنهاي و موزهها
مثل روزانه ، فعاليتهاي در حتي اما.ميدانند فرزندانشان
منزل ، در كاري انجام يا خانه ، خريد انجام بانك ، به رفتن
برنامهريزي كمي با والدين.دارد وجود مفيدي آموزشي نكات
به كه بود خواهند قادر سادگي به شده ، تعيين پيش از
.كنند كشف را دنيا تا كنند كمك خود كودكان
ميتوانيد كه فعاليتهايي با ارتباط در پيشنهاد چند اما و
:ببريد لذت خود فرزندان با آنها انجام از
.كنيد تماشا هم با را تلويزيون مستند فيلمهاي و اخبار -
.كنيد خريداري يا اجاره را آموزشي فيلمهاي -
ويژه موزههاي هنر ، علوم ، طبيعي ، تاريخ موزههاي از -
شناسي گياه باغهاي و باستاني آثار باغوحشها ، كودكان ،
.كنيد ديدن
مسافرتي تور يك دربرويد جنگلها و پاركها تماشاي به -
.كنيد ثبتنام
.برويد عمومي كتابخانههاي به -
.كنيد مطالعه يكديگر با را مجلات و روزنامهها مقالات -
.كنيد فراهم يادگيري براي فرصتي تعطيلات از -
در كه گروههايي ;ورزيد مبادرت تحقيقي گروههاي تشكيل به -
و ميشود گرفته نظر در تحقيقي فردي هر براي آنها
.ميشود گذاشته او عهده به مسئوليتهايي
باشند داشته خاطر به بايد والدين كه اهميتي حائز نكته
فرزندانشان زندگي در آموزگاران مهمترين آنها كه است اين
پس و ،(طول در)حين در قبل ، كودكان ، با كردن صحبتهستند
براي كه را گامهايي تا ميكند كمك آنها به فعاليتي هر از
.بشناسند است لازم يادگيري
سميعي فروزان:ترجمه /اينترنت:منبع
شهرداري هنري فرهنگي سازمان شبنامه
شد منتشر تهران
براي تهران شهرداري هنري فرهنگي سازمان:اجتماعي گروه
.ميكند منتشر شبنامه متوالي سال دومين
رمضان سازمان ، شبنامه اين عمومي روابط مدير گفته به
به جامع اطلاعرساني هدف با شب هر كه است نشريهاي عنوان
منتشر تهراني شهروندان مبارك ، ويژه ماه اين روزهداران
.شود مي
معنوي هواي و حال در ادبي قطعات و اشعار:گفت كرمي پرويز
مشخصات و ، فضيلت(ع)علي موليالموحدين مناقب مبارك ، ماه
نواحي در رمضان ماه رسوم و كريم ، آداب قرآن سورههاي
جمله از آييني و ديني هنرهاي تحليل و معرفي ايران ، مختلف
.ميشود چاپ رمضان شبنامه در كه است متنوعي مطالب
قرآن ، مسابقات قبيل از مبارك ماه ويژه اخبار:افزود وي
ديگر از زيارتي تورهاي سخنراني ، برگزاري و مداحي جلسات
.است نشريه اين مطالب
با:افزود نشريه اين بالاي تيراژ به اشاره با كرمي پرويز
اين از مختلف نهادهاي و سازمانها استقبال به توجه
ساير و فرهنگ خانههاي فرهنگسراها ، سراسر در كه شبنامه
و دريافت آماده نشريه ميشود ، دفتر توزيع فرهنگي مراكز
سوي از رمضان مبارك ماه ويژه فعاليتهاي و اخبار درج
.ميباشد نهادها و سازمانها تمامي
هنرمندان خانه در مستند فيلم سه نمايش
"است همين زندگي" و "تهران در تنها" مستند فيلمهاي
خانه در آذر پنجم روز ساعت 18 كلانتري پيروز ساختههاي
با همراه فيلمها اين نمايش.ميآيد در نمايش به هنرمندان
.بود خواهد فيلم كارگردان حضور با پاسخ و پرسش و نقد جلسه
ششمين در جوان سينماگران خانه عمومي روابط گزارش به
كه كوتاه فيلم بررسي و نقد و نمايش جلسات از برنامه
برگزار ايران هنرمندان خانه در ساعت 19 آبان ششم سهشنبه
آثاري بازي شب و زايندهرود سكوت كوتاه فيلمهاي ميشود
از پس همچنين.آمد درخواهد نمايش به باباپور شاهين از
اين بررسي و نقد به سينما منتقد كاهه كامبيز نمايش ،
.ميپردازد فيلمها
تهران اميرالمومنين بيمارستان در زني
زائيد چهارقلو
اميرالمومنين بيمارستان در سالهاي زن 20:اجتماعي گروه
به.زاييد چهارقلو خود زايمان نخستين در ديروز تهران
سعيد با چهارقلوها مادر حافظي فهيمه ما خبرنگار گزارش
زمان از سال سه و دارد فاميلي نسبت چهارقلوها پدر حافظي
.ميگذرد آنها ازدواج
يكي تهران اميرالمومنين بيمارستان پرستاري تيم گفته به
مولوي خيابان در اكبرآبادي شهيد زايشگاه در نوزادان از
شهرآرا اميرالمومنين بيمارستان در ديگر نوزاد سه و تهران
.هستند مراقبت تحت
پسر ديگر نوزاد سه و دختر آنها از يكي كه چهارقلوها
آخر نوزاد و كيلوگرم ترتيب 600/1 ، 500/1 ، 400/1 به هستند
پرستاري تيم گفته به آنها حال و دارند وزن گرم 950
.است شده اعلام رضايتبخش بيمارستان
دانشجوي و گلپايگان شهرداري كارمند كه نوزادان اين پدر
به است شهرستان اين نور پيام دانشگاه دولتي مديريت رشته
فرزند چهار صاحب ازدواج از بعد سال دو:گفت ما خبرنگار
همسرم و من خواسته تاخير علت البته.شاكرم را خدا كه شدم
.است نداشته وجود زمينه اين در نارسايي و بوده
است گلپايگان شهرداري نوسازي و مميزي امور مسئول كه وي
خواستهام كتبي تقاضاي يك طي تهران شهردار از:افزود
آورند فراهم تهران به گلپايگان از را بنده انتقال امكان
در همسرم خانواده آنكه جهت به نوزادان نگهداري زيرا
گلپايگان از كمدردسرتر و آسانتر بنده براي هستند تهران
.بود خواهد
فنلاندي آهنگساز آثار و زندگي بررسي
ساعت سده 20 متاخر آهنگسازان با آشنايي همايش نشست آخرين
.ميشود برگزار تهران معاصر هنرهاي موزه آذر پنجم 3017
كاياسارياهو فنلاندي ، برجسته آهنگساز به كه نشست اين در
همچون هنرمند اين آثار و زندگي پيرامون دارد ، اختصاص
از حسينزاده مازيار و نوري خواجه شاهرخ گذشته هفتههاي
.كرد خواهند سخنراني موسيقي رشته پژوهشگران و صاحبنظران
موسسه و سيبليوس آكادمي در سارياهو ، متولد 1952 ، كايا
استاداني ، محضر از و كرد تحصيل فرايبروگ موسيقي عالي
موسيقي.برد بهره هوبر كلاوس و فرنيهو برايان همچون
آهنگساز اين آثار مهم عناصر از كامپيوتر و الكترونيك
.ميشود محسوب
|