منتظر چشماني لرزان ، دستاني آوارگان ،
بدانيد را زندگي لحظات قدر
منتظر چشماني لرزان ، دستاني آوارگان ،
مرز بدون پزشكان سازمان رئيس با گفتوگو
غيرانتفاعي سازماني ، (M.SF) "مرز بدون پزشكان":اشاره
جمعيت به رساندن كمك آن اصلي هدف كه است بشردوستانه و
متخصص نيروهاي بر متكي سازمان اين.ميباشد بحرانزده
هر از فارغ را خود خدمات و است بهداشتي امور در داوطلب
تمامي به اقتصادي و مذهبي فرهنگي ، سياسي ، جهتگيري نوع
.ميكند ارائه نيازمندان
كه شد تشكيل پزشكاني توسط شمسي سال 1349 در سازمان اين
ساخته يا و غيرمترقبه حوادث جنگ ، كه جايي در ميخواستند
كمكهاي تبعيض بدون كرده ايجاد مشكل افراد براي بشر دست
ما همسايه كشور در جنگ گرفتن شدت كنند ، ارائه پزشكي
و سرزمين آن مردم از عظيمي خيل شدن آواره افغانستان ،
ميليون بر 5/1 افزون مرزايران پشت در آوارگان اين تجمع
موجب شدهاند مستقر ايران در پيش سالهاي از كه افاغنهاي
بدون پزشكان سازمان فرانسوي رئيس يوكوم برونوم با تا شد
افغان آوارگان به سازمان اين كمكهاي چگونگي مورد در مرز
.ميگذرد نظرتان از آن ماحصل كه باشيم داشته گويي و گفت
افزوده روز افغانستانهر در آوارگي بحران شدت بر *
آوارگان عظيم خيل به كمكرساني براي شما سازمان ميشود
است؟ انديشيده تدابيري چه افغاني
دنبال به را نفر هزاران سالانه قحطي ، و درگيري جنگ ، -
همسايه كشورهاي راهي سكونت براي مكاني يا و سرپناه يافتن
نفر ميليون سال 1371حدودا 20 در كه بطوري.ميكند
كامل فقر در مواقع اكثر در كه داشت وجود جهان در پناهنده
ميزبان كشور براي همواره افراد اين حضور.ميبردند بسر
و كار بازار تهديد جمله از ميكند زيادي مشكلات ايجاد
فشارهاي ايجاد حتي و اسكان مشكل اقتصادي ، مشكلات ايجاد
رو افغان آوارگان عظيم خيل شخصي ، مشاهدات براساسسياسي
اين از انسان قاچاقچيان ميان اين در و است افزايش به
نجات قول هنگفت قيمتهاي با و كرده سوءاستفاده وضعيت
اعضاي حتي ميدهندو آنها به را آواره و بيپناه افراد
آزادي پول بتوانند تا ميگيرند گروگان را خانوادهها
.بگيرند را مرز از خروجشان و آنها
و ايران چون همسايهاي كشورهاي مرزهاي اينكه به توجه با
ممكن آنها براي جنگ از فرار امكان است ، بسته پاكستان
از خروج كه شدهاند اسير دامي در افغانستان مردم و نيست
كمكرساني و خدمات كه ميدهد ترجيح ايران نيست ، ميسر آن
داخل در بيشتر ، آوارگان و مهاجران ورود از جلوگيري براي
.شود انجام افغانستان
در سازمان كردن كار فعلي شرايط با و حاضر حال در اما
مورد سازمان دفاتر كه چرا است مشكل بسيار افغانستان
جنوبي قسمت همچنان دليل همين به و ميگيرد قرار تهاجم
.است دسترسي غيرقابل كشور اين
باقي طولاني بسيار راه كشور اين در ثبات به رسيدن براي
اين در كمكي هيچگونه بدون جنگ قربانيان و مردم و است
به منطقهاي از وضعيت اين از فرار براي و ماندهاند كشور
خشكسالي و جنگ با همواره و بوده فرار حال در ديگر منطقه
.هستند روبهرو
و افغانها به امداد مسير كردن هموار براي شما پيشنهاد *
چيست؟ غيرقانوني مهاجران از جلوگيري
با ايران نيز و افغانستان همسايه دولتهاي براي اگر -
در كه شود فراهم امكان اين بينالمللي سازمانهاي كمك
ايجاد افراد اين اسكان براي را اردوگاههايي كشور داخل
راحتتر خيلي بينالمللي و غيردولتي سازمانهاي كنند
ارائه آوارگان به مستقيم طور به را خدمات توانست خواهند
نيز را افراد معاينه و واكسن چون پزشكي مسائل و بدهند
تعداد چه فهميد ميتوان وضع اين با و درآورند كنترل تحت
غير در و دارند نيازهايي چه و داشته سكونت كجا در آواره
كوچك دستههاي در غيرقانوني مهاجران ورود شاهد صورت ، اين
درماني و بهداشتي لحاظ از نيز كنترلي هيچ كه بود خواهيم
.نميگيرد صورت آنها روي
افغاني مهاجران با ارتباطما به توجه با ديگر سوي از
در آنها كه است روشن خوبي به مسئله اين ايران در مستقر
و ندارند كشورشان به فوري بازگشت براي تمايلي جنگي شرايط
ايران در افغانستان داخلي وضعيت ثبات تا ميدهند ترجيح
مهاجران اين از پذيرايي اما.است درك قابل اين و بمانند
است لازم دليل همين به است سخت ايران براي واقعا
براي ايران به جديتر كمك ضمن بينالمللي سازمانهاي
.كنند كمك افغانستان به ثبات بازگشت
كشور آن در شما سازمان افغانستان در جنگ زمان در آيا *
ميكرد؟ كمكرساني مجاور كشورهاي طريق از يا داشت حضور
فعاليت افغانستان در كه است سال از 20 بيش ما سازمان -
نو ، قلعه مزارشريف ، كابل ، هرات ، خفني ، شهرهاي در و دارد
كار كه هستند مستقر تيمهايي فيضآباد و پنجشير بدخشان ،
از بعد البته.دارند برعهده را آسيبديدگان به امداد
در مستقر خارجي افراد از طالبان سپتامبر ، حادثه 11
نتيجه در كنند ترك را آنها كشور كه خواستند افغانستان
فقط و كردند ترك را آنجا MS.F بينالمللي كارمندان همه
، ما وضع اين وجود با.ماندند باقي فيضآباد در تعدادي
براي بسيار كه داديم ادامه افغاني افراد با را فعاليتمان
نيستيم قادر حاضر حال در ما و بود سخت و دشوار ما
.دهيم انتقال افغانستان دربند مردم به را كمكهايمان
به كمكرساني راه در مشكل عمدهترين فعلي وضعيت در *
چيست؟ آوارگان
افغان مردم پاكستان ، و ايران مرزهاي بستن دليل به -
كنيد مشاهده را آنها كمپهاي اگر و هستند سرگردان
درمانده و خسته كه افاغه از گروه گروه ميكنيد مشاهده
سر تا ميروند طرف آن و طرف اين ضعيف و رنجور تنهايي با
.كنند پيدا خانوادهشان و خود براي پناهي
ساعته صورت 24 به بايد كمپ اين در افغانها به رساني كمك
ساعت 8 از قادريم فقط ما منطقه ناامني دليل به ولي باشد
بزرگي دليل اين خود كه باشيم فعال ظهر بعداز تا 5/3 صبح
آنها به ايران مرز داخل در داريم اصرار ما كه است
.كنيم كمكرساني
بيشتر آوارگان پذيرش عواقب از همسايه كشورهاي مردم البته
آدمهايي افاغه ، از عدهاي معتقدند بعضا و نگرانند
ميباشند حاد و واگيردار بيماريهاي ناقل يا و قاچاقچي
باعث قيمت ارزان كارگران صورت به نيز آينده در كه
نگرانيها اين ميشوند ، كشورشان جوان جمعيت بيكارشدن
كه داشت دور نظر از نبايد ديگر سوي از ولي است تامل قابل
سال كشور 20 اين در كودكان و زنها خصوص به افغان مردم
و دادهاند دست از نيز را مملكتشان و كشيده زجر كه است
.دارند بهداشت و غذا به احتياج نيز اكنون
به افغانها كليه و شوند باز مرزها كه نيست اين ما منظور
برپا كمپهايي مشخص قسمتهايي در بلكه بياورند هجوم ايران
مسايل تا شوند مستقر آنجا در افغان آوارگان و شود
دليل به كه بيماريهايي از بسياري از و شود رعايت بهداشتي
جلوگيري ميكنند پيدا سرايت و شده حاد موقع ، به مداواي
.شود
است هماهنگ ايران احمر هلال جمعيت با شما عملكرد آيا *
ميكنيد؟ عمل موازي بصورت يا
.ميكنيم كار مكمل صورت به احمر هلال جمعيت با ما -
امور بيشتر و ميكند برپا اردوگاه احمر هلال جمعيت مثلا
نظارت و كنترل را بهداشتي مسايل تغذيه ، چادرها ، برپايي
و بيماران مداواي و واكسيناسيون پزشكي ، بخش و ميكند
.است ما سازمان با نيز آسيبديدگان
جهانيان ، همه به را پيام اين ميدانم لازم آخر در
است سرزميني افغانستان كه بدهم نيكوكار و خير انسانهاي
كه مادراني و ميرود قي چشمانشان كه گرسنه كودكان با
دستاني تنها مادريشان تمام از و دارند خشكيده سينههاي
كه خشكيده نانهاي كوبيدن براي كوچك تواني با است مانده
مردم اين اميد چشم بريزند ، كودكانشان گلوي در را آن گرد
خود توان درحد همسايه كشورهاي شماست ، كمكهاي به رنجديده
.شماست نوبت اكنون ميكنند ، كمك
غفاري مريم:از گفتوگو
بدانيد را زندگي لحظات قدر
بستهبندي پارچه و كرد باز را لباسها كمد خواهرم ، شوهر
پارچهاي "است شب لباس اين":گفت و آورد بيرون را شدهاي
نفيس لباسي.داد من به را لباس و درآورد بود دورش كه را
.بود شده تزئين كاردست و نواردوزي با كه ابريشم جنس از
.بود وصل لباس به هنوز بود رويش نجومي رقم كه قيمت برچسب
اين "جنت" نيويورك رفتيم كه باري اولين پيش سال نه هشت ، "
موقعيت يك براي و نپوشيد را آن هرگز و خريد را لباس
"رسيده وقتش ديگه حالا كنم فكر خوب ، بود داشته نگه مناسب
لباسهاي كنار تخت روي را آن و گرفت دستم از را لباس او
بودند كرده حاضر خواهرم دفن و كفن مراسم براي كه ديگري
و كرد درنگ لحظهاي براي نرم پارچه روي دستانش.گذاشت
يك براي را چيزي هيچوقت".بست را كمد در محكم ناگهان
يك هستيد زنده كه روز هر.نگذاريد كنار مناسب موقعيت
".است مناسب موقعيت
و عزاداري مراسم دخترش و شوهر خواهرم ، ناگهاني مرگ پي در
سعي كه من و گذراندند فراوان اندوه با را بعدش روزهاي
تكرار ذهنم در كلمات اين مدام بدهم ، تسليشان ميكردم
زندگي خواهرم كه جايي ميدوسترن ، از هواپيما در.ميشد
تمام به.ميكردم فكر آنها به كاليفرنيا تا ميكرد
بدهد ، انجام يا و بشنود ببيند ، نتوانست خواهرم كه چيزهايي
متوجه اينكه بدون بود داده انجام خواهرم كه كارهايي به
.بودهاند ويژهاي موقعيتهاي شود
چگونه كه ميكنم فكر او كلمات و حرفها به هم هنوز من
و ميكنم مطالعه بيشتر ديگر حالا.داد تغيير مرا زندگي
منظره و نشستهام عرشه روي من.منزل كار و گردگيري كمتر
علفهاي مورد در اينكه بدون ميكنم تحسين را چشمم جلوي
با را بيشتري وقت ديگر.كنم بهانهگيري باغچه هرز
شركت اداره جلسات در كمتر و ميگذرانم دوستانم و خانواده
و كردن پر به و چشيد بايد را زندگي لحظات طعم.ميكنم
ميكنم سعي اين از بعد.كرد اكتفا نبايد آن از عبور
مثل ساده رويدادهاي براي و بدارم دوست و بشناسم را لحظات
.نخورم غصه..و ظرفشويي لوله گرفتگي دلار ، يك شدن گم
و كنم استفاده را كريستالها و چينيها بهترين كنم سعي
.ميپوشم را كشميرم ژاكت هم ، خريد براي بخواهد دلم اگر
موقع نبايد باشم موفق بخواهم اگر كه است اين من تئوري
از خواربارفروشي از پرت و خرت مقداري براي پول پرداخت
مخصوص مهمانيهاي براي را خوبم عطرهاي ديگر.بلرزم ترس
دوستانم بخوبي بينيهايشان هم مردم بقيه نميگذارم ، كنار
.ميكند كار مهمانيها آن در
زندگي با من اتصال "روزهاست همين از يكي" كه ،"روزي يك"
انجام يا شنيدن يا ديدن ارزش چيزي اگرشد خواهد گسسته
و بشنوم و ببينم كه ميخواهم حالا ، من دارد ، را دادن
فردا ميدانست خواهرم اگر كه نيستم مطمئن.بدهم انجام
دوستان و فاميل افراد با احتمالا.ميكرد چه بود نخواهد
مدتها از كه قديمي دوستان به و ميگرفت تماس نزديكاش
افتاده فاصله بينشان بيهوده بحثهاي و جر علت به پيش
رستوران يك به شايد.ميكرد عذرخواهي و ميكرد تلفن بود
فكر وقتي.ميداد سفارش را دلخواهش غذاي و ميرفت
چرا كه ميشوم ناراحت است محدود عمرم ساعات چقدر ميكنم
اينكه از ناراحت.گذاشتم نداده انجام را كارها از بعضي
.گذاشتم كنار ميديدم ، زمان يك كه را خوبي دوستان
يكي بايد كه نوشتننامههايي فرصت هنوز اينكه از ناراحت
به چرا اينكه از متاسفنكردم مينوشتم روزها اين از
واقعا چقدر كه نگفتم كافي اندازه به دخترم و شوهر
مايه كه را چيزي هيچ كرد خواهم تلاش سخت.دارم دوستشان
تعويق به را ميشود زندگيمان روشني و درخشش و شادابي
خود با ميكنم ، باز را چشمانم وقتي صبح روز هر.نيندازم
يك...راستي به نفس و دم هر دقيقه ، هر روز ، هر ميگويم
كه باشد بار اولين براي شايد.است خداوند طرف از هديه
رابطه در كوچكي كارهاي چه كه ميشويد حقيقت اين متوجه
آخرين و باشد داشته بسزايي تاثير ميتواند ديگران با شما
كه آنهايي به را وقتتان از دقيقه چند.بود نخواهد هم بار
بدانند آنها بگذاريد و دهيد اختصاص دارند اهميت برايتان
محبت و مهر ترتيب بدين و ميكنيد فكر آنها به شما كه
از ماه ، يك ارزش درك براي.كرد خواهد روشن را شما زندگي
براي.كنيد سوال آورده بهدنيا نارس بچه يك كه مادري
هفتگي مجله يك سردبير از بدانيد ، را هفته يك ارزش اينكه
كسي از بدانيد ، را دقيقه يك قدر اينكه براي.كنيد سوال
يك ارزش اينكه براي.كنيد سوال نرسيده ، قطارش به كه
سالم جان حادثه يك از تازه كه كسي از بفهميد ، را ثانيه
از ثانيه ، ميلي يك ارزش دانستن براي.كنيد سوال برده بدر
هر.كنيد سوال شده برنده نقره مدال المپيك در كه كسي
.بدانيد قدر را زندگيتان از لحظه
و كهنيامده فردا.است پيوسته تاريخ به كه ديروز
نشان دوستانتان به پس است ، هديه يك امروز.است نامعلوم
.دارند اهميت برايتان چقدر كه بدهيد
اينترنت:منبع
فاضلنيا مينا:ترجمه
|