كهن متون در تازه سيري
ميكنند؟ چه ناشران
مركز نشر
فرهنگي مجلات
تازه كتابهاي و ني نشر
مقاله
كهن متون در تازه سيري
برگنيسي باكاظم گفتوگو در
ادبيات كتابخانه" مجموعه از سعدي غزليات تصحيح زودي به
شده انجام حافظ غزليات مورد در كه صورتي همان به "پارسي
تك نسخه يك صورت به كار حاصل و ميرسد پايان به بود ،
كه كتابي.شد خواهد منتشر روز فكر انتشارات توسط مجلدي ،
شرح اعرابگذاري ، به منقح نحوي به بار اولين براي شايد
.است پرداخته سعدي ، سخن ، استاد غزليات ابيات معناي و واژه
اما.كردهاند تلاش مجموعه اين تهيه در بسياري افراد
او بااست گروه اين سرپرست و اصلي شارح نيسي برگ كاظم
:كرديم گفتوگو
ادبي محمدجواد
بدانم ميخواهم.شماست تصحيح شيوه درباره من اول سوال &
داشتهايد؟ ابيات تصحيح و گزينش براي چارچوبي چه
به مربوط يكي دارد وجود سعدي غزليات از معتبر چاپ دو
.است يغمايي حبيب مرحوم تصحيح هم ديگري و است فروغي مرحوم
از را متني داشتند اختيار در كه خطي نسخ براساس اينها
.مانده باقي زيادي مشكلات هنوز اما كردند منتشر غزليات
سعدي بوستان و گلستان متعدد چاپهاي علت به كه است درست
مشكلات اين يوسفي غلامحسين مرحوم تصحيح از پس بهخصوص
كل هنوز اما است مطرح كمتر بوستان و گلستان پيرامون
جديد نسخ يافتن به منوط كه دارد تصحيح جاي سعدي كليات
امكان اما دارند وجود جديد نسخ اين كه مطلعم من و است
متن مبناي بنابراين.نيست موجود فعلا آنها به دسترسي
با هم چاپ دو اين اما.است تصحيح دو اين براساس غزلها
مشكل با وقتي مورد اين در دارند ، تفاوتهايي يكديگر
متفاوت يكديگر با هم روايت ميشومدو مواجه معنايي
.ميدهم ترجيح ديگري بر را دو اين از يكي ناچارا هستند ،
به يغمايي ، بدلهاي نسخه فهرست به توجه با كار اين براي
مربوط مدنظر ، روايت كه ميكنم دقت و ميكنم مراجعه آنها
موجهتر من نظر به كه روايتي آن بعد.است نسخه كدام به
انتخاب نميآورد پديد را مشكلي معنايي جنبه از و است
.ميكنم
كند احسان گرهمه ديگري" كه آمده فروغي روايت در مثلا
اما "آيد احراق همه گر بود مطبوع تو وز / است بخل من از
من از كند احسان همه گر ديگري" كه آمده يغمايي چاپ در
"بهل" با ما "آيد احراق همه گر بود مطبوع تو وز / است بهل
اين هم "بخل" از بيشتر شايد حتي و داريم معنايي مشكل
.است صحيح "بهل" من نظر به ولي باشد داشته وجود مشكل
آن امروزين معناي به را "بودن بهل" كه است اينجا مشكل
من تصحيح مبناي به توجه با و كردهاند معني كردن حلال
صحيح تعبير اين است بيت از روشن و محصل معناي يافتن كه
در حتي و فرهنگها در بيت اين در بودن بهل معناي و.نيست
از شاهدي براساس من.است نيامده دهخدا لغتنامه
به عطايش" را بودن بهل اين معناي اسماعيل كمالالدين
.برگزيدهام "بخشيدن لقايش
سعدي كه دارد اهميت جنبه آن از تصحيح در نگاه نوع اين
است آشنا ظاهرا كلمه شكل كه دارد كلمات از كاربردهايي
كار به است آشنا ما براي و ميدانيم ما كه معنايي به اما
مرحوم كه جاهايي در حتي كه كردهام تلاش من.است نرفته
هستند متفقالقول روايتي مورد در يغمايي مرحوم و فروغي
بيان را خود حدس و نظر غزل ذيل در هستم ، آن مخالف من ولي
.كنم
نظر به "نباريد امسال اول بساط به باران" در فيالمثل
را همان غزل متن در من كه است صحيح "بساط" دو اين
"شباط" من نظر به كه نوشتهام غزل ذيل در اما آوردهام
يك در فقط البته.است سرياني باران ماه معناي به كه است
فرو كه خوني" كه دادهام قرار متن در را خود نظر موضع
نوشتهام من و نيست قبول قابل من نظر از "شير با است شده
وجود معنايي تطابق تا "شير با است شده فرو كه خويي"
.باشد داشته
براي مخصوصا شما ، كار اهميت با جنبههاي از يكي &
.است كلمات اعرابگذاري كهن ، متون غيرحرفهاي خوانندگان
است؟ بوده صورتي چه به كار اين انجام براي شما متدولوژي
نفر تا 15 حدود 10 ما.شد شروع حافظ غزليات با ما كار
.كنند قرائت را غزليات ميخواستيم و ميكرديم انتخاب را
مشكل خواندن در كجا كه ميگرفتيم را آنها خطاهاي آنگاه
و كرديم اعرابگذاري به شروع تجربه اين براساس.دارند
از پرهيز با و تجربي مبناي همين به اتكا با كرديم سعي
سعي نباشيم ، فارغ هم غزليات قرائت تخصصي گرايش از كه اين
.كنيم ابيات صحيح اعرابگذاري در
يا هستند مبنا نسخهها عربي ، ابيات اعرابگذاري براي &
شاكله سعدي دوران در رايج عربي زبان قواعد از شما شناخت
ميدهد؟ شكل را اعرابگذاري
ميكنم توجه يغمايي و فروغي چاپ دو به من بيت ، متن در
صورت يعني است خودم نظر اساس بر ميزنم كه اعرابي اما
متن از كه است چيزي براساس آن اعراب اما است همان بيت
نسخه دو اين در حتي را بيتي گاهي.ميكنم دريافت
دانستهاند آشفته را آن و نكردهاند كامل اعرابگذاري
را اعرابش ميدانم سعدي عربي زبان از آنچه براساس من اما
.كردهام تعيين
يحب كما مليحا كل وصفت مصرع در فيالمثل
تغيير را آن من و بجاست و درست مذكر ضمير ويرضي
در شاعر يك كه كردهام توجه نكته اين به زيرا.ندادهام
و است ادبي سنت يك تداومدهنده اول وهله در روزگار آن
باز شاعر اين و ميكند مطرح را خود فرديت بعد
به خاصي دوره يك در او كه است سنتي آن توليدكننده
دختران نام نميخواسته كه سنت اين پس.است برده ميراث
مذكر معشوق به را آن بيفتد ، زبانها سر بر پردهنشين
.شد ابياتي چنين موجب ميكرده محول
بديع شگردهاي نمينويسد ، مغلق سعدي اينكه به توجه با &
زبان او زبان و نميكشند رخ به را خود او زبان در زباني
فهم كه ابيات توضيح براي شاخصه اين از است ، محاورهاي
گرفتهايد؟ بهره چقدر بوده مدنظر آنها از عمومي
به گاهي من و نميكند استفاده كم ادبي صنايع از سعدي
خصوصيت به توجه با اما كردهام اشاره صنايع اين از بعضي
او زبان در ادبي صنايع و است ممتنع و سهل كه سعدي زبان
تاثير تحت خواننده ندارد ، ديگر شعراي مثل بارزي نمود
بدان اين اما.ميخورد فريب هم كمي سعدي ، ابيات سادگي
است بهتر.نيست شاخصهمند سعدي ، زبان كه نيست معني
بيتي در سوالي با من مثلا است ممتنع سعدي زبان بگوئيم
آنجا تا حداقل بگويم ميتوانم كه كردهام برخورد سعدي از
عمق چنين به سوالي چنين هستم آشنا پارسي ادبيات با من كه
اين با است مدتها من كه ميگويد خود او.ندارد وجود
.نگويم را آن نتوانستم ديگر و گريبانم به دست سوال
دارم نهفته خود در درد اين من تا است ديري
زد كنون زبان بر ره ناتواني سوداي
نگنجد خود پرواي وي در كه دلي يارب
زد چون عشق خرگاه آنجا محبت دست
خود با عشق كه است مطرح ما شعري سنت در كه ميدانيم
از دست بايد معشوق برابر در عاشق و ندارد سازگاري پرستي
بكند خود از دل كسي اگر ميپرسد سعدي حال بكشد ، خودي
چنين طرح با سعدي !ببندد؟ دل ديگري به ميتواند چگونه
چنين با اما ميكند متزلزل را عرفان فقرات ستون سوالي
نشان اين ميكند مطرح را دغدغه اين محتاطانهاي زبان
سادهاي شعر او شعر و انديشيده كجاها تا سعدي كه ميدهد
.نيست
معني و شكل واحد عموما ما شعر در كه اين به توجه با &
شرح در است ، غزل تمام واحد اين سعدي غزل در اما است بيت
شدهايد؟ مواجه زباني نبوغ اين با چگونه ابيات
نكته اين به است مشخص بسيار سعدي غزل در موضوعي وحدت
با غزل اين كه گفتهام گاهي مثلا.داشتهام اشارههايي
با و است زميني معشوق ميآيد نظر به كه شده شروع معشوقي
اين.است ازلي معشوق حتما معشوق اين كه شده ختم معشوقي
خاك ، به افلاك از عرش ، به فرش از آسمان ، به زمين حركت
سطر چند در گاهي من و افتاده اتفاق غزلها در بارها
وجود دو اين بين مرزي سعدي براي گويي كه دادهام توضيح
توضيح واژگان ابتدا كه است نحو اين به كار شيوه ندارد
طيف وسيعترين به ما كه اين به توجه با بعد و شود داده
بيتي معناي داشتهايم ، نظر پارسي زبان خوانندگان از ممكن
يا مستقيما حديثي يا اصطلاح اگر و كردهام بيان را
شرح كليت و شده مطرح هم آن ميشود بيان غيرمستقيم
اين.شود معني جداگانه شكل به بيتي هر كه است اينگونه
توجه با تا غزل خواننده به ميشود مربوط نحوي به موضوع
.كند پيدا غزل از كلي استنباط يك شده نوشته آنچه به
اقناع بيشتر ابيات توضيح در هدف كه اين به توجه با &
هم ابيات تاويل و تفسير به آيا است ، بوده عام مخاطب
خير؟ يا پرداختهايد
اما بوده مدنظر عمومي وجه همان توضيحات براي بيشتر
قابل نيز متخصصان براي كه است نحوي به اشارات و توضيحات
شده بيان مواردي واژهها توضيح در مثلا است بهرهبرداري
فيالمثل است بديع كاملا و نيامده لغت فرهنگهاي در كه
در كه كردهام مطرح را معنايي تردامن واژه براي
!است نيامده فرهنگها
بايستي اول وهله در ما كه بگويم بايد تفسير باب در
برميآيد بيت از كه روشني معناي با را خواننده تكليف
واژههاي موازات به قسمت اين در حركت بنابراين كنيم معين
اين كه باشد شده نوشته اگر حتي ميگيرد صورت بيت خود
متون به مستند ميدهد ، را معني فلان مجازي معناي در كلمه
زبان فارسي خواننده اگر بنابراين.بود خواهد فارسي زبان
وضعيت اين درواقع آنگاه كند پيدا بيت از روشني معناي
خودش ذهني خاص فضاهاي كه شد خواهد او پرش سكوي به تبديل
.كند دنبال را
ميكنند؟ چه ناشران
حكمت انتشارات
همچنان اصلي زبان به فلسفي روزآمد كتابهاي چاپ پروژه
"كانت" كتاب پيش روز چند.ميرود پيش به حكمت انتشارات در
فلسفه راهنماي كتاب مجموعه از گاردنر ، سباستين نوشته ،
كتابهاي ديگر وقت چند تا.آمد بازار به راتلج انتشارات
لاك و هيوم اسپينوزا ، افلاطون ، لايپنيتز ، ارسطو ، هيدگر ،
كتاب آينده هفته دو يكي در.شد خواهند عرضه بازار به هم
ارسطو آثار دوجلدي مجموعه ول ، بلاك چاپ "كانت ديكشنري"
هانس انگليسي - عربي ديكشنري و پرينكيتون دانشگاه چاپ
تفسير" گرانقدر كتاب ضمن درشد خواهند منتشر هم وهر
تلخيص" كتاب همراه به ابنرشد "مابعدالطبيعه
رسيده دوم چاپ به گذشته روزهاي در نيز او "مابعدالطبيعه
صحيحتر چه هر درك براي اثر مهمترين كتاب ، اين شايد.است
شارحان بزرگترين از يكي كه ابنرشد ، عالمانه تفسيرهاي
.دورانهاست ، باشد همه در ارسطو
براي طوسي ، نصيرالدين خواجه "المصارع مصارع" كتاب ترجمه
در حكمت انتشارات توسط و ميري محسن كوشش به بار اولين
اسلامي فلسفه علاقهمندان و شد خواهد منتشر آتي روزهاي
اسلامي فلسفه تاريخ كتابهاي مهمترين از ديگر يكي با را
.ساخت خواهد آشنا
را فرانكنا ويليام "اخلاق فلسفه" معروف كتاب ناشر اين
نوشته "سيستماتيك الاهيات" جلدي سه كتاب همراه به هم
هفته دو تا بيستم ، قرن مسيحي بزرگ متكلم تيليخ ، پاول
آثاري مهمترين از يكي كتاب اين.كرد خواهد منتشر آينده
بيستم قرن در مسيحي جديد كلام و الاهيات زمينه در كه است
تيليخ از پس متفكران بر هم فراواني تاثير و شده نگاشته
دو حكمت انتشارات گذشته روزهاي در.است گذاشته جاي به
مارتين" اولي.است كرده منتشر غرب فلسفه حوزه در كتاب
فلسفه درك براي پيشدرآمدي كه است كالكمانس نوشته "هيدگر
"جديد فلسفه عناصر" هم ديگري و است هيدگر تفكر نحوه و
بنيادي انديشههاي با را خواننده دارد قصد كه دارد نام
آخرين.كند آشنا كانت ، تا دكارت از مدرن ، دوره فيلسوفان
ملامهدي "جامعالسعادات" ترجمه مجدد چاپ هم ناشر اين كار
شده ترجمه مجتبوي سيدجلالالدين مرحوم توسط كه است نراقي
.بود
مركز نشر
داده وعده ستون همين در گذشته هفتههاي در كه طور همان
روزهاي در گمش گيل درباره ستاري جلال كتاب دو بوديم ،
در پژوهشي كتابها اين از يكي.شد بازار روانه گذشته
و دارد نام اسكندر افسانه با آن نسبت و گيلگمش اسطوره
عنوان با است بلان يانيك از كتابي ترجمه هم ديگري
از كتابي نام "بينامتينت" ،"گمش گيل مرگ ناگزيري"
پيام توسط كه است "بينامتني" مفهوم درباره گراهامآلن
كردن آشكار كتاب اين مهم نكته.است شده ترجمه يزدانجو
باختين ، سوسور ، چون كساني انديشههاي در مفهوم اين جايگاه
بيگانگي نظريه".است كريستوا ژوليا خود حتي و بارت
فلسفه حوزه در مركز نشر كه است ديگري كتاب نام هم "ماركس
بيگانگي مفهوم به و است ساخته منتشر اجتماعي و سياسي
.ميپردازد ماركس كارل انديشه در آن متفاوت وجوه در انسان
دولافونتن ، ژان افسانههاي مجموعه گذشته روزهاي در مركز
عبدالله ترجمه با هم را هفدهم قرن فرانسوي برجسته اديب
.است كرده منتشر توكل
آنها از يكي.است كتاب سه چاپ مركز نشر آينده برنامه
در است پژوهشي كه دارد نام "جهاني ايران و ايراني جهان"
دهد نشان دارد قصد كه ايران فرهنگ و تاريخ حوزه
ملتهاي و اقوام فرهنگها ، با گفتوگو و ديگرپذيري
در هم اگر و است بوده ايرانيان اصلي خصوصيات از گوناگون
فرهنگي غناي است ، آمده وارد خللي آن به دوراني يا دوره
ازميان و رفوكرده سرعت به را خلل آن سرزمين اين مردم
.است ثلاثي محسن كتاب ، نويسنده.است برداشته
كار به كه است "شناختي علوم و معرفتي انقلاب" ديگر كتاب
را كتاب اين.ميآيد معرفتشناسي و علم فلسفه پژوهندگان
پژوهشگاه معرفتشناسي و علم فلسفه استاد اعتماد شاپور
قصد كتاب اين.است نگاشته فرهنگي مطالعات و انساني علوم
از يكي كه بپردازد شناختي انقلاب دو ميان مقايسه به دارد
و كامپيوتر كاربرد پيشرفت با و ما دوره در آنها
قرن در ديگري و است شده محقق رياضي منطق دستاوردهاي
كتاب سومين.دكارت رنه فرانسوي ، فيلسوف ظهور با و هفدهم
مقالات از مجموعهاي كتاب اين.فوكوست ميشل درباره هم
استاد فوكو ، ميشل انديشههاي و آثار درباره انتقادي
نويسندگان توسط كه است فرانس دو كولژ گذشته در و گرانقدر
كوزنز و هابرماس سعيد ، ادوارد رورتي ، ريچارد چون شهيري
چون موضوعاتي به كتاب اين مقالات.شدهاند نگاشته هوي
پيشرفت و سركوب حقيقت ، و آزادي تبارشناسي ، ديرينهشناسي ،
.ميپردازد فوكو انديشه در
فرهنگي مجلات
نهجالبلاغه اطلاعرساني و پژوهشي فصلنامه
اطلاعرساني و پژوهشي فصلنامه از شماره نخستين
آن مسئول مدير كه فصلنامه اينشد منتشر "نهجالبلاغه"
بنياد امتياز تحت و است دينپرور سيدجمالالدين
زمينه در موجود خلاء دارد قصد ميشود منتشر نهجالبلاغه
حوزه در پذيرفته صورت فعاليتهاي و آثار اطلاعرساني
مقالات ارائه به حال عين در و كند پر را نهجالبلاغه
از برخي.بپردازد نيز حيطه اين در شده نگاشته تخصصي
احمد و مطهري مرتضي شهيدي ، سيدجعفر را شماره اين مقالات
.نگاشتهاند خراساني سپهر
عيونالحكم كتاب بر نقدي جعفري ، محمدتقي با گفتوگو
تاليف از گزارشي ليثي ، محمد عليبن به منسوب والمواعظ
و نثرالالي در (ع)علي امام قصار كلمات احقاقالحق ، كتاب
از شماره اين مطالب ديگر از گزارش و نشر تازههاي بخش
جعفر سيد داماد ، محقق مصطفي.هستند نهجالبلاغه فصلنامه
و تجليل جليل گرجي ، ابوالقاسم خزعلي ، ابوالقاسم شهيدي ،
.هستند فصلنامه اين علمي هيات اعضاي پاكتچي احد
گرامي را مطبوعات تازه فرزند اين ولادت جمعه همشهري
.ميدارد
بيدار
هفت در نشريه اين.شد منتشر بيدار مجله از شماره نهمين
موسيقي ، تئاتر ، تجسمي ، هنرهاي ادبيات ، نظري ، مباحث بخش
.ميشود منتشر شهر در و سينما
مطالبي و مقالات نشريه اين آبان 1380 و مهر شماره در
مقالات از برخي.كرد مطالعه ميتوان فوق مباحث درباره
فلسفه در هنر جايگاه:از عبارتند شماره اين تامل قابل
.اس.وي جيمس ، فردريك نگاه از...و مدرنيسم پست آدورنو ،
تا مذهبي مراسم از كيست؟ ، نوبل ادبي جايزه برنده نايپل ،
كلايد ، و باني فيلم بر نقدي پستمدرن ، موسيقي خردگرايي ،
محمدباقر نشريه اين مديرمسئول و امتياز صاحب..و
.است نجفزاده
تازه كتابهاي و ني نشر
كاتوزيان همايون محمدعلي اثر "ملت و دولت تضاد" ني نشر
نام كه كتاب اين.است كرده منتشر طيب عليرضا ترجمه با را
ميشود ، كامل "ايران در سياست و تاريخ نظريه" عنوان با آن
كه است وابسته حال عين در و مستقل مقالات از مجموعهاي
را خودكامه حكومت نظريه مويد شواهد و دلايل دارد قصد
در كه انقلابهايي و قيامها بر تكيه با و كند ارائه
به تا ميكند كمك خواننده به دادهاند رخ ايران تاريخ
پاسخگو علل كه برسد دست اين از سوالاتي پاسخ بيشتر درك
مردم حكومتناپذيري طرفي از و سرزمين اين دولتهاي نبودن
ايراني ، انقلابهاي تمام در چرا اينكه و است؟ بوده چه آن
دولت عليه جامعه تمام طرف از قيام نوين ، چه و سنتي چه
و پايينتر اجتماعي طبقات طرف از نه و است گرفته صورت
ني نشر آينده روزهاي در.بالاتر اجتماعي طبقات عليه
اولي.كرد خواهد منتشر انديشه حوزه در كتاب چهار
دهد نشان دارد قصد و دارد نام "زنان جامعهشناسي"
پژوهشهاي و آموزشها در مهمي نقش فمينيستي نگرشهاي
بايد را جامعهشناسي اساسا و ميكنند ايفا جامعهشناختي
كه را دانشي بتواند تا كرد بازسازي گونهاي به
را كتاب اين.دهد جاي خود در كردهاند توليد فمينيستها
ديگر ، كتاباست كرده ترجمه عراقي نجم منيژه
كه است معروف فريدمن ميلتون نوشته "آزادي و سرمايهداري"
جمله از و شده شناخته او با "پولينوين مكتب"
معتقد اواست بازار اقتصاد مكانيسم طرفدار اقتصاددانان
لازم شرط آزاد اقتصاد و نيست جدا سياست از اقتصاد است
سياسي آزادي نتيجه در.است سياسي آزادي برقراري براي
كتاب مترجم.بماند پابرجا اقتصادي آزادي بدون نميتواند
ديگري كتاب نام "جامعه و گفتمان".است رشيدي غلامرضا
ارائه بازار به آتي روزهاي در ني نشر كه بود خواهد
اشاره نكته اين به غيرمستقيم دارد قصد كتاب اين.ميكند
است حيران نيازهايش و خواستهها درك در هنوز بشر كه كند
تحت متفاوتش و مختلف رفتارهاي كه نميداند هم هنوز و
.ميگيرد سرچشمه كجا از و دارد قرار عواملي چه تاثير
مفهوم ريشههاي:از عبارتند كتاب اين مطالب از برخي
قلمروهاي ميان وي تمايز و بنويست اميل نظرات نقد ;گفتمان
فوكو ميشل نظرات از فشردهاي بررسي ;گفتمان و تاريخ
مدرنيته انديشه ويژگيهاي تطبيقي مطالعه ;گفتمان درباره
چهارمين.عضدانلوست حميد كتاب نويسنده.فرامدرنيته و
زنداني چندماه شرح كه دارد نام "مرگ با گفتوگو" هم كتاب
را او خوابگردهاي پيشتر كه كوستلر ، آرتور كه است
اعدام از خوف در اسپانيا داخلي جنگ دوران در خواندهايد ،
ترجمه ديهيمي خشايار و نصرالله را كتاب.است كرده سپري
.كردهاند
مقاله
شناخت ماهيت و آدمي سرشت
ناجي سعيد
توجه مورد ديرباز از كه است موضوعي آدمي سرشت يا ماهيت
نگريستن با همواره آدمي.است بوده انديشمندان و متفكران
به زماني او تحير اما ميشد ، شگفتزده و متحير طبيعت به
.ميشد سايرين و خود وجود متوجه نگاهش كه ميرسيد خود اوج
قالب در را تحير اين كه بودند كساني اولين سوفسطائيان
با افلاطون شاگردش و سقراط مقابل ، در كردند ، مطرح سوال
از بخشي داشتند سوالات اين به پاسخ در كه تلاشهايي
به تا سنت اين.دادند اختصاص موضوع اين به را خود مباحث
آدمي حيرت كه زماني تا شايد و است داشته ادامه نيز امروز
ادامه ننشسته ، فرو همنوعانش ساير و خود وجود به نسبت
.يابد
اين در فلاسفه اكثر كه است قدري به موضوع اين اهميت
همگي آنها.راندهاند سخن تلويحي يا صريح طور به زمينه
و فكر شاخههاي از گرچه داشتهاند نظرياتي انسان مورد در
.دادهاند قرار توجه مورد را مسئله متفاوتي منظرهاي
يك داروين است ، دينشناس يك چيز هر از قبل آكويناس
اما روانكاو ، فرويد و سياسي اقتصاددان ماركس زيستشناس ،
وجود كنه به را خود انديشههاي گونهاي به آنها همه
.كردهاند معطوف آدمي
كه يافت ميتوان نيز جديدي فلسفي مكاتب ميان ، اين در
.دادهاند اختصاص موضوع اين به كلي به را فلسفهشان
نيمه در كه است مكاتب اين از نمونهاي اگزيستانسياليسم
كه ميدهد نشان اين.يافت بسيار رونق بيستم قرن دوم
و افلاطون.پابرجاست هنوز خود شناخت براي آدمي دغدغه
فلاسفه كه داشتند را مسائلي همان دغدغه مشخصا ارسطو
تكنولوژيكي و علمي پيشرفتهاي با كه دنيايي _ جديد دنياي
.ميپردازند آنها به _ است تغيير حال در همواره
و حكما پيامبران ، فلاسفه ، از غير به نيز شرق جهان در
قائل زياد اهميت انسان سرشت چيستي و حقيقت به عرفا
آشكار را فراواني حقايق زمينه اين در و شدهاند
زمين مشرق پيامبران و عالمان هدف همه اين باساختهاند
زبان به آنها ارايه تا است بوده آدمي سعادت متوجه بيشتر
يادگاري و آثار ساختار در اساسي فرقي اينرو از ;فلسفي
شايد دليل همين به.دارد وجود غربي فلاسفه آثار با آنها
در آنها انديشههاي و آراء صريح ارايه و گردآوري
شرقيان كه چرا.نباشد آساني و ساده كار مكتوب مجموعهاي
كه كردهاند تعريف خود اعمال و رفتار با را انسان اغلب
به دقيقا شايد و خالي و خشك و بيروح الفاظي قالب در
رونق نويسي حكايت زماني سو اين در كه است خاطر همين
اهميتي چه آدمي سرشت و حقيقت شناخت اما داشت فراواني
فلسفي موضوع كه معتقدند برجسته انديشمندان از برخي دارد؟
براي آدمي سرشت موضوع از اهميتتر پر و مناسبتر ديگري
و طبيعت.ندارد وجود مختلف قارههاي و كشورها در بررسي
بحث و داريم اشتراك آن در همه ما كه است چيزي آدمي سرشت
.ميشود مربوط ما همه به آن مورد در
جنبه:ميكند پيدا بسياري اهميت جنبه چند از موضوع اين
آدمي ، حيات سياسي جنبه و اجتماعي جنبه شخصي ، و فردي
است شناختي تاثير تحت شديدا كه هستند جنبههايي اينها
اندكي انسان من نظر از اگر.دارد خود نوع از فرد كه
حيات فوق عالمي در ميتواند و بوده فرشتگان از پايينتر
از متفاوت را خود بايد من پس دهد ، ادامه زندگي به دنيوي
ميان در حيوان نوعي تنها انسان او نظر در كه بدانم شخصي
دارد كه ويژهاي تاريخ با فقط و بوده حيوانات انواع ساير
يكي كه ديدگاه دو اين بين كشمكش.ميشود متمايز آنها از
از را آن ديگري و بيغايت موجودي و ژن بستههاي را آدمي
بحثهاي جديد روايت ميداند ، حي خداوند خاصه مخلوقات
فاني همه ما كه بپذيريم اگراست فلاسفه ميان هميشگي
اهميت و معنا زندگيمان به ميتوانيم چگونه پس هستيم
و اهميت مورد در طبيعي فوق ضمانت نوعي بدون بدهيم؟
سوق نااميدي سوي به آساني به انسان ;آدمي زندگي ارزشمندي
معناي و اهميت درباره پرسشها برخي بنابراين.مييابد
و آدمي سرشت به مربوط مسائل از نميتواند نهايتا زندگي
درباره نظريات.شوند گذارده كنار دنيا اين در ما جايگاه
در عميقا بلكه ندارد اهميت فرد براي صرفا آدمي سرشت
تا.دارد تاثير ميكنيم زندگي آن در ما كه اجتماعي نوع
براي ميتوان آيا داريم؟ نياز جمعي زندگي به ما حد چه
براساس همگي ما آيا كرد؟ زندگي شكوه با انزوايي در هميشه
زندگي به يا ميدهيم اهميت خودمان به فقط طبيعتمان
ديگران با زماني فقط ما آيا علاقهمنديم؟ نيز ديگران
بالطبع اينكه يا باشد نفعمان به كه ميكنيم همكاري
ميدهيم سوالات اين به كه جوابي نوع هستيم؟ اجتماعي
.ميدهد شكل را اجتماعيمان زندگي نحوه
دهيم قرار مدنظر جامعتر ديدگاهي از را فوق سوالات اگر
آنها پاسخهاي تاثير تحت نيز را سياسيمان ديدگاههاي
و تمايلات اجتماعي زندگي و جامعه آيا.يافت خواهيم
سيماي اينكه يا ميسازد ، محدود را ما طبيعي خواهشهاي
خصلتهاي از دسته آن آيا ميبخشد؟ آنها به مناسبي
نتيجه تمدن آيا و شوند؟ مهار بايد داريم كه حيوانياي
است؟ انساني قوي سائقهاي از بعضي مهار
مختلف ممالك حكماي و سياستمداران براي موضوع اين اهميت
در كه جديدي مثال.باشد ديگر موارد از بيشتر حتي شايد
.است ماركس كارل آراي تاييد كرد ، ذكر ميتوان مورد اين
جاي بهوضوح ميتوان شرقي اروپاي در كمونيسم سقوط با
ممالك اين قوانين در را انسان از ماركسيستي تعاريف خالي
بديلي ديدگاههاي با بايد او ديدگاههاي لذاكرد پيدا
خلاء تا شود جايگزين آدمي دهنده تشكيل مولفههاي از
از ديگر مسائلي.پرنمايد جديد قوانين طرح در را موجود
را ممالك حكماي سياسي نظريات و آرا ميتواند قبيل اين
بردن كار به با ميتوان آيادهد قرار تاثير تحت
داد؟ تغيير را آدمي طبيعت سياسي ابزارهاي
:منبع
Ideas of Humman Nature (Second Edition) Roger Trigg,
Blackwell(1999).
|