روزنامهنگاران سر بر آپارتايد چوب
زيمبابوه
نگاه دو در انگليسي يك
صفر بدون ايتالياي
فارس خليج در مستقل مطبوعات ظهور
نميكند مسخره را دوگل ژنرال كسي ديگر
كتاب جهاني تجارت كليد ;رايت كپي
آشنا غريبه
كتاب يك پيشنهاد
هفته خواندنيهاي
ياد
پوزش و تصحيح
كابل در ايراني شب
گردون
بر ميان راههاي
كوتاه برشهاي
قاب در سينما
آمد دنيا به پن پيتر كه روزي
ميجنگد تنها برادپيت
"ماه نور زير" سايه زير "سرباز و كودك"
تهران در "ديگران"
روزنامهنگاران سر بر آپارتايد چوب
زيمبابوه
عبادتي عليرضا:ترجمه
تقديم رسانهها مورد در كه لايحهاي با زيمبابوه دولت
دوباره انتخاب براي را زمينه ميخواهد است كرده مجلس
.كند فراهم اسفند ماه در موگابه رابرت
شده گرفته نظر در مجلس براي كه تنفسي هفته سه از بعد
خارجي خبرنگاران دست كردن قطع براي جنجالي لايحهاي بود ،
كه روزنامهنگاراني كردن زنداني و كشور اين مطبوعات از
بررسي مورد كشور اين مجلس در گذشتهاند قرمز خطوط از
.گرفت قرار
از نمايندگاني و كشور اين روساي ميان جلسهاي امروز
موضوع روي بر كه ميشود برگزار بروكسل در اروپا اتحاديه
و بحث به جنوبي آفريقاي كشورهاي در سياسي بحران شدن عميق
.مينشينند گفتوگو
عليه تحريمهايي كه است كرده تهديد اروپا اتحاديه
غيرقانوني غصب درپي تهديد اين.كرد خواهد طراحي موگابه
اقدامات و قضائيه قوه و مطبوعات سركوب زمين ،
انتخابات برگزاري از پيش موگابه حاميان خشونتطلبانه
.است گرفته صورت
دولتي رسانههاي به كشور اين اطلاعات وزير مويو جاناتان
را رسانهاي لايحه اين دولت كه است گفته كشور اين
اين سالها كه انگليس و كرده اتخاذ "واهمهاي بيهيچ"
مانع انتقادهايش با نميتواند بود كرده استعمار را كشور
.شود آن اجراي و تصويب
و هوا دو و بام يك سياستهاي داشتن به را انگليس مويو
و مطبوعات است معتقد و كرده متهم دوگانه معيارهاي
كنترل زيمبابوه از بيشتر خيلي انگليس در رسانهها
و است سختگيرتر زمينه اين در كشور آن قوانين و ميشوند
قانون با تضادي هيچ است شده مجلس تقديم كه لايحهاي
.ندارد زيمبابوه اساسي
چاپ به كشور اين در كه هرالد روزنامه با مصاحبه در مويو
دفاع به سرسختانه حاضريم باشد نياز اگر" است گفته ميرسد
."بپردازيم آن از
موگابه دولت به تصويب صورت در لايحه اين مويو عقيده به
در خارجي خبرنگاران دروغپردازي" به كه ميدهد اجازه
مطبوعات ميگويد مويو.بپردازد "زيمبابوه وضعيت مورد
سيستم حاميان سوي از كه رسانههايي و انگليس به وابسته
اصلي تهديد ميشوند حمايت جنوبي آفريقاي سابق آپارتايد
.هستند منطقه ثبات و صلح عليه
را لايحه اين زيمبابوه روزنامهنگاران اتحاديه سويي از
روزنامهنگاران كه است كرده اعلام و كرده توصيف ظالمانه
لايحه اين براساس.كرد نخواهند توجهي آن به
به زيمبابوه در ميتوانند شرايطي در تنها روزنامهنگاران
دولت كه كميتهاي از را آن اجازه كه بپردازند فعاليت
دارد اعتبار سال يك تا اجازه اين.كنند كسب ميكند تعيين
.شود تمديد آن اعتبار بايد سال هر و
براي ميكند ملزم را خصوصي رسانهاي شركتهاي لايحه اين
را لازم نيازهاي پيش و برسند ثبت به ابتدا فعاليت ادامه
به كردن كار حق ديگر مليتهاي ترتيب اين به.كنند فراهم
.ندارند را زيمبابوه در خبرنگار عنوان
كه آوردند در تحرير رشته به مطالبي كه روزنامهنگاراني
اخبار نشر به اقدام يا باشد شده طبقهبندي اطلاعات حاوي
گرفته موگابه به نصيحت از كنند ، ياسآور و نااميدكننده
مجازاتهاي برايشان كابينه نشستهاي جزئيات و شايعات تا
.است شده گرفته نظر در سنگيني
به كشور اين مجلس زيمبابوه در رسانهها لايحه بر علاوه
از كه موگابه.پرداخت نيز اجتماعي نظم و امنيتي لوايح
رساندن تصويب به با است برنداشته دست قدرت از سال 1980
دست به مخالفان برابر در بيشتري سركوب قدرت لوايح اين
ديگر ماه دو كه انتخاباتي در وي كه خصوص به آورد خواهد
.است روبهرو جدي چالشهاي با ميشود برگزار
هماهنگي ايجاد براي لوايح اين ميگويد زيمبابوه دولت
هيچ و است شده پيشنهاد اجتماع بر حاكم نظم و قوانين ميان
.ندارد اسفند ماه انتخابات به ربطي
اصلاحات جنبش از تزوانگيراي مورگان موگابه سرسخت رقيب
انتخابات در دموكراتيك اصلاحات جنبش.است دموكراتيك
اتحاديه وطنپرست جبهه شكست به موفق سال 2000 پارلماني
طرفداران اماشد (Zanu PF) زيمبابوه آفريقايي ملي
از نفر خشونت 31 اين اثر در كه زدند خشونت به دست موگابه
در خشونت ، بدون ميگويد ، تزوانگيرايشدند كشته مخالفان
دوماه انتخابات در موگابه سياسي ، آزاد فضاي در و آرامش
.خورد خواهد شكست ديگر
از اما است مانده اندي و ماه دو انتخابات تا هنوز
.است شده آغاز وطنپرست جبهه مسلحانه خشونتهاي هماكنون
از را خود جان نفر يكصد حال به تا سال 2000 زمستان از
.دادهاند دست
صورت انتخابات بر نظارت قوانين در كه اصلاحاتي براساس
اسفند ماه انتخابات در محلي مستقل ناظران ديگر ميگيرد ،
رايدهندگان به آموزش حق و داشت نخواهند حضور زامبيا
.است شده منتفي خصوصي سازمانهاي براي
نگاه دو در انگليسي يك
اخير روزهاي طي هندي و پاكستاني روزنامههاي اغلب عناوين
كه هند شبهقاره به انگليس نخستوزير بلر ، توني سفر به
تعدادي امابود يافته اختصاص شد ، آغاز گذشته هفته جمعه
كه دادهاند قرار مدنظر را وجوهي روزنامهها اين از
.بود متبوعشان دولتهاي سياسي اولويتهاي انعكاسدهنده
بر تاكيد با جهتداري ارزيابي آواينديا تايمز روزنامه
گروههاي قبال در هند موضع از بلر توني تلويحي پشتيباني
روز سخنراني در بلر.بود آورده عمل به كشميري مسلح
متمدن جوامع در كه بود گفته هند بنگلور در خود يكشنبه
وجود طيبه لشكر چون مسلح مبارز گروههاي براي جايي معاصر
حمله 13 قبال در را هند با انگليس كامل همبستگي و ندارد
.داشت اعلام هند پارلمان به (دي 22) دسامبر
"هند موضع تاييد" مثابه به را بلر اظهارات روزنامه اين
رهبري به تروريسم با جنگ اساس اين بر كه كرده قلمداد
درباره قضاوت به ديدي زاويه همان با بايد آمريكا
القاعده و طالبان مورد در كه بپردازد كشميري گروههاي
كه آناني عليه اقدامي پاكستان زماني تا و است شده قضاوت
معرفي كشور اين پارلمان به حمله عاملين عنوان به هند
و هند بين گفتوگويي هيچ نبايد است نياورده عمل به ساخته
.گيرد صورت پاكستان
توني اظهارات به تاييدگر لحني با همچنين روزنامه اين
به دايم كرسي اختصاص از انگلستان پشتيباني مورد در بلر
اذعان و كرد اشاره متحد ملل سازمان امنيت شوراي در هند
روبهگسترش انگلستان و هند بين دوجانبه روابط كه داشته
.است گذاشته
كاملا موضعي بنگلور چاپ هرالد دكن روزنامه مقابل در
بيانات:گفت و گرفت پيش در بلر اظهارات قبال در انتقادي
آورده ميان به سخن پاكستان براي كشمير اهميت از كه بلر
و است كشمير حريت كنفرانس براي وجدآور گويشي بود ،
.بود دانسته دوپهلو را بلر اظهارات
بر مبني بلر درخواستهاي كه است كرده تاكيد روزنامه اين
منطبق دقيقا پاكستان و هند بين گفتوگو آغاز
بين آتشبس اعلام كه است حريت كنفرانس برخواستههاي
كرده طلب را كشمير آينده زمينه در گفتوگو آغاز و طرفين
دبير قانيبهات ، پروفسور از نقل به روزنامه اين.است
كشمير بر نگاهها اكنون":است آورده كشمير حريت كنفرانس
در است دريافته را نكته اين جهاني جامعه و يافته تمركز
قاره شبه به صلح نشود پرداخته كشمير موضوع به كه صورتي
".گشت نخواهد باز هند
در بلر بيانات بر عام طور به نيز پاكستاني روزنامههاي
اين و گذاشتند صحه پاكستان براي كشمير موضوع اهميت مورد
.دادند قرار تاكيد مورد را بيانات
آن از آنچه به را خود توجه تمامي نيوز پاكستاني روزنامه
از هند نخستوزير واجپايي ، بيهاري اتال استنكاف عنوان به
سازمان نشست حاشيه در مشرف پرويز دوستي دست پذيرش
كرده ياد كاتماندو در سارك به موسوم منطقهاي همكاريهاي
تفسير گونه اين را بلر نقش روزنامه اين.كرد معطوف است ،
و تهديدآميز موضع از عقبنشيني به وادار را هند كه كرده
موضع نتوانسته تلاشاش عليرغم اما كند خود جنگافروزانه
آمده ، بهخشم مشرف پرويز اظهارات از كه را واجپايي سخت
.كند نرم
صفر بدون ايتالياي
يغمايي سپيده:ترجمه
خاطر به ايتاليا خارجه وزير روجيرو رناتو استعفاي
و سكهها ورود برابر در ايتاليا دولت موضعگيري
اروپا جرايد بر گستردهاي بازتاب يورو ، جديد اسكناسهاي
به مجارستاني روزنامههاي كه است درحالي اين.است داشته
اين نوشتهاند و پرداخته اروپا جديد رايج پول از انتقاد
.است جذابيت و روح هرگونه فاقد جديد پولي واحد
خارجه امور وزير به اشاره با فيگارو فرانسوي روزنامه
دولتش موقعيت جهت به شنبه روز كه روجيرو ، رناتو ايتاليا ،
داد استعفا اروپا ، رايج پول عنوان به يورو به نسبت
روزنامه اين ".گرفت را خود قرباني اولين يورو" مينويسد
در وي همرديفهاي از بسياري كه ميافزايد ادامه در
اين بر اعتقاد و مينگرند احترام ديده به او به اروپا
نخستوزير) برلوسكوني سيلويو كابينه او بدون كه است
.ميدهد دست از را خود بينالمللي اعتبار (ايتاليا
خارجه ، امور وزير نقش رفتن كنار با روزنامه اين نظر به
در كه را وزيران تا است مايل برلوسكوني سيلويو"
متحد دارند ، گوناگون نظرهاي يورو به نسبت جبههگيري
در سعي او كه":ميدهد هشدار چنين ادامه در ولي ".سازند
پول راستاي در ايتاليا مردم انتقادهاي رفع و اعتماد جلب
داد خواهد قرار خود برنامههاي اولويت در را اروپا واحد
.باشد ايتاليا ضعف نقطه آخرين موضوع اين كه است اميدوار و
برخي نظر از ايتاليا دولت از روجيرو رناتو كنارهگيري
محسوب پيروزي يك كشور ، اين مجريه قوه كارگزاران از
.ميشود
پيشبيني مونيخ چاپ زايتونگ ، دويچه زود آلماني روزنامه
كشور اين خارجه امور وزير استعفاي با ايتاليا كه ميكند
خواهد جدا اروپا فضاي در حاكم جريانهاي از پيش از بيش
باز اروپا ، بر حاكم جريانهاي با همگام پيشرفت از و شد
.ماند خواهد
از روجيرو رناتو كنارهگيري روزنامه ، اين نظر به
نقطهنظرهاي برخورد ادامه در برلوسكوني سيلويو كابينه
بيم حقيقت در.است واحد اروپاي مسائل با رابطه در مختلف
امور وزير ديدگاههاي خالي جاي پس اين از كه ميرود آن
به.خورد چشم به اروپا مسائل به نسبت ايتاليا خارجه
ايتاليا روجيرو ، كنارهگيري كه است اين بر اعتقاد عبارتي
دچار قدرتي چنين خارجي سياستهاي دادن دست از جهت از را
از بردن نام با روزنامه اين.كرد خواهد فراواني مشكلات
:مينويسد "رسانهاي غول" عنوان به ايتاليا نخستوزير
آن مثبت تاثيرات و روجيرو واقعي ارزشهاي متوجه هرگز او"
زير هم اعتبارش اينكه همه از مهمتر و نشده ايتاليا براي
".رفت خواهد سوال
بررسيهاي طي است معتقد ديپرس اتريشي روزنامه
به شده وارد لطمههاي براثر ايتاليا مشكلات زيربنايي ،
از يكي اروپايياش ، همرزمان راستاي در كشور اين موقعيت
با صورت اين به.است بوده روجيرو استعفاي دلايل
دست از را خود راست بال ايتاليا دولت وي ، كنارهگيري
.داد خواهد
دارد باور برلوسكوني":ميافزايد ادامه در روزنامه اين
براي وي.برد پيش وضع اين با را خود حرف ميتواند كه
كه چرا رسانههاست ، ابزار به متكي هدف اين به دستيابي
".است برلوسكوني واقعي رئيس
تمام كارگيري به در سعي برلوسكوني ديگر ، عبارتي به
.دارد خود اهداف به دستيابي براي امكانات
دولت به روجيرو كه است نوشته لوسوار بلژيكي روزنامه
او كنارهگيري با و بخشيده "جهاني اعتبار" ايتاليا
.داد دست از را خود "اروپايي ستاره" برلوسكوني
دولت از شدن خارج با روجيرو":ميافزايد روزنامه اين
شود متوجه اروپا تا آورد وجود به را زمينهاي ايتاليا ،
بسيار آنها اتفاقنظر و وزيران رابطه كشور اين در كه
".نيست روشن و شفاف
با نتوانست ايتاليا خارجه امور وزير نشريه اين نظر به
خصوصا خود همكاران ديگر اروپايي ضد اختلافنظرهاي
پول عنوان به يورو از استفاده با آمده وجود به مشكلات
.آورد دوام اين از بيش اروپا واحد
كمبهاترين از همواره پوليشان واحد كه ايتالياييها
رقمهاي داشتند عادت سال سالهاي است بوده جهان ارزهاي
دهها اسكناسهاي روي و ببينند قيمتها برچسب روي درشت
كه است سخت آنها براي باشد ، صفر از مملو ليريشان هزار
اسكناساش بزرگترين كه كنند خريد يورو با بعد به اين از
.باشد كوچك پس اين از نيز قيمت برچسبهاي و يورويي پانصد
فارس خليج در مستقل مطبوعات ظهور
مجوز بار دومين براي بحرين دولت گذشته هفته دوشنبه روز
كه روزنامهاي.كرد صادر را اصلاحطلب روزنامه يك انتشار
گذشته سال كه كرد حركت اصلاحاتي جنبش از حمايت جهت در
.شد اعلام عربي سنتگراي كشور اين امير سوي از آن آغاز
زودي به آن انتشار است قرار كه اصلاحطلبي جديد روزنامه
اين مسئول مدير.دارد نام الوسط شود آغاز بحرين در
و سياسي فعالان از كه دارد نام منصورالجمري روزنامه
سال پانزده از پس اخيرا او.است كشور اين حكومت مخالفان
.است بازگشته كشورش به خودخواسته تبعيد
خبرگزاري با گذشته هفته دوشنبه كه مصاحبهاي در جمري
از حمايت به روزنامهاش كه كرد اعلام داد انجام رويتر
رهبري خليفه آل عيسي حمدبن شيخ كه برخاست خواهد اصلاحاتي
.دارد عهده به را آن
خود كه بحرين اعلام وزير الحمر ، يعقوب نبيل
كه است كرده اعلام جمري به نامهاي در است روزنامهنگار
موافق او روزنامه انتشار با كلي صورت به او وزارتخانه
آزادي جنبش سخنگوي لندن در اين از پيش كه جمري.است
روزنامه":است گفته رويتر با خود مصاحبه در بوده بحرين
شيخ امير كه كرد خواهد حمايت اصلاحاتي برنامه از الوسط
خواهد بحرين مردم اميدهاي بازتاب و است كرده اعلام حمد
".بود
اعلام روزنامهاش انتشار آغاز براي دقيقي زمان هنوز او
.است نكرده
و سياسي ناآراميهاي ميلادي ، نود دهه سالهاي طول در
را كوچك جزيره اين و گرفت اوج بحرين در دولت با مخالفت
به سال چهار ناآرامي دوره اين.برد فرو شديدي ناآرامي در
اعلام بحرين امير حمد ، شيخ سرانجام اينكه تا انجاميد طول
اصلاحات روند كشورش به وحدت بازگرداندن براي كه كرد
سال ماه بهمن او.گرفت خواهد پيش در را اقتصادي و سياسي
عمومي عفو اعلام اين پي در و كرد عمومي عفو اعلام گذشته
ميهن به بحريني ناراضيان و سياسي مخالفان اغلب كه بود
.بازگشتند خود
.بود نخواهد بحرين اصلاحطلب روزنامه نخستين الوسط ،
نام به ديگر اصلاحطلب روزنامه يك پيش ماه يك همين
ترتيب اين به كه گرفت انتشار مجوز كشور اين در الميثاق
.شد خواهد بحرين اصلاحطلب مستقل روزنامه دومين الوسط
و الايام نام به عربي روزنامه دو اكنون هم بحرين در
ميرسد چاپ به زبان انگليسي روزنامه دو و الخليج اخبار
.هستند دولتي روزنامه ، چهار هر كه
ماه بهمن از آن آغاز كه بحرين امير اصلاحات برنامه در
جمعيت با كوچك كشور اين است قرار شده ، آغاز گذشته سال
آن نظام و شود قانونگذاري مجلس داراي نفرياش هزار 650
قرار همچنين.شود تبديل مشروطه به امير مطلقه حكومت از
قضاييه قوه و شود نوشته بحرين براي اساسي قانون است
.يابد استقلال
جمعيت اكثريت كه است عربي كشور تنها عراق از پس بحرين
سنت اهل دست در حكومت ولي ميدهند تشكيل شيعيان را آن
موضوع اينبودهاند سنت اهل از همواره بحرين امراي.است
دعواهاي و مذهبي اختلافات شدن آميخته درهم باعث هميشه
حقوق احقاق براي بحرين شيعيان مبارزات.است شده سياسي
را بحرين سياسي تنشهاي از مهمي بخش همواره خود مدني
اقتصادي اصلاحات عصر بحرين دولت كه اين با.است شده باعث
بر فشار سياست به همچنان اما كرده آغاز را سياسي و
.است داده ادامه شيعيان
روزنامهنگاران از يكي بحرين اعلام وزير پيش ، ماه يك
اينكه عنوان به را الشيخ حافظ نام به بحريني برجسته
ممنوع ميشود ، مذهبي اختلافات تحريك باعث نوشتههايش
دادگاه به دستور اين عليه الشيخ حافظ.كرد اعلام القلم
ممنوعيتاش به و داد راي او نفع به دادگاه و كرد شكايت
.داد پايان نوشتن از
نميكند مسخره را دوگل ژنرال كسي ديگر
رهبران دهه چند كه سياسي كاريكاتوريست ميتلبرگ لوئي
به را فرانسه فقيد جمهور رئيس دوگل شارل ژنرال چون بزرگي
.گفت وداع فرانسويها با سالگي سن 82 در گرفت سخره
از بود نيز مجسمهساز حال عين در كه طنزپرداز اين
پاريس در بيمارستاني در بود ، "فرانسه در مقاومت" مبارزان
دليل به گذشته هفتماه طول در و داد دست از را خود جان
.بود بستري بيمارستان در قلبي حمله
به لهستان كالوژين در سال 1919 ژانويه در 23 ميتلبرگ
معماري آنجا در و رفت پاريس به سال 1938 در.آمد دنيا
به سال 1940 در پيوست فرانسه ارتش به بعد يكسال.خواند
و كرد فرار روسيه به سال 1941 در.درآمد نازيها اسارت
"فرانسه مقاومت" به و بازگشت فرانسه به انگليس طريق از
از و كرد آغاز كاريكاتوريست عنوان به را خود كار و پيوست
در.ماند باقي كشور همان در فرانسه تبعه عنوان به پس آن
از مدال سه دريافت به موفق جنگ از بعد سالهاي اين طي
.شد جنگ صليب باارزش و معتبر مدال جمله
[L Express] اكسپرس هفتگي مجله در تا 1990 سال 1958 از
چاپ به نيشدار كاريكاتورهاي و زهرآگين طنزهاي از مخلوطي
.رساند
كاريكاتورهاي سوژههاي مهمترين از يكي دوگل ژنرال
برجسته كارهاي بار اولين براي سال 1969 در.بود ميتلبرگ
Une Certaine Ideede laFrance نام به كتابي در را خود
كتاب دو هم آن از بعد.رساند چاپ به [فرانسه خاص ايده]
.كرد منتشر ميلادي دهه 80 در ديگر
به را كاريكاتوريستها بينالمللي جايزه سال 1982 در
و مجلهها در وي كاريكاتورهاي.داد اختصاص خود
نيويورك و نيوزويك تايم ، جمله از جهان معتبر روزنامههاي
پسرش دو اتفاق به همسرش زوكا.است رسيده چاپ به تايمز
و مراسمخاكسپاري نوهاش چهار و فرانسوا و رولاند
.ميكنند برگزار فردا را وي بزرگداشت
كتاب جهاني تجارت كليد ;رايت كپي
صورت به پيمان اين به پيوستن امروزه:امامي كريم
اگر است امروز جهان در بازي قاعده است درآمده الزام يك
در زندگي آداب بايد پس جهانيهستيم جامعه از عضوي ما
كنيم رعايت را جامعه اين ميان
عابدي احسان
جهاني سازمان به ايران.دانست بايد شده تمام را چيز همه
سازمان به ايران پيوستن قبولي سند.پيوست معنوي مالكيت
توسط گذشته آذرماه جمعه 23 روز معنوي ، مالكيت جهاني
اين دفتر به كشورمان اسناد ثبت رئيس و قوهقضاييه معاون
بايد حالا و شد10 داده تحويل پاريس شهر در واقع سازمان ،
.بكشيم انتظار را كپيرايت قانون به كشورمان پيوستن روز
سازمان مقر _ سوئيس برن شهر ساختمان مقابل در كه روزي
در مستقر پرچم دهها به ديگر پرچم يك _ رايت كپي جهاني
موضعگيري ايران كشور رنگ سه پرچم ;ميشود اضافه جا آن
از حكايت هم دولت فرهنگي مسئولان و مجلس نمايندگان
الحاق لايحه تصويب براي حاكم جناحهاي قدرتمند ائتلاف
صحه فوق گفته بر و دارد رايت كپي جهاني معاهده به ايران
ديگر دلواپسي ، براي زمان شايد اوصاف ، اين با.ميگذارد
باقي خود قوت به همچنان نگرانيها اما.باشد رفته دست از
عرصه در را جدي بحران پروژهاي ، چنين شكست كه چرا است
.داشت خواهد دنبال به فرهنگ
***
نداشته وجود آن به نياز احساس كه زماني تا پديده هر
تعريف اين با.ميرسد نظر به فايده از خالي كلي به باشد ،
قانون به نيازي چه حاضر حال در كه پرسيد ميتوان
رايت كپي قانون نبود آيا داريم؟ آن به پيوستن و كپيرايت
را فرهنگي آثار عرضه و توليد چرخهاي گذشته ، ساليان در
را معضلاتي قانون اين آيا است؟ داشته باز صحيح چرخش از
داشت؟ نخواهد همراه به
پيوستن اول نگاه در":ميگويد پاسخ در "امامي كريم"
ما.ندارد زيان و ضرر جز نتيجهاي پيمان اين به ايران
فرهنگي توليدات گسترده خوان بر است سالها كه هستيم جمعي
اين از بياجازه و رايگان به و كردهايم خوش جا جهان
ميگويند ما به ناگهان حالا و ميبريم بهره تنعم پر خوان
خوان اين سر بر نشستن !است شده عوض وضع !موقوف درازي دست
بايد بردارد چيزي ميخواهد كس هر پس اين از.دارد آدابي
كه ما براي اين و.بپردازد وجهي بعد و بگيرد اجازه اول
است ايناست قبول قابل غير كردهايم سورچراني به عادت
پاي.است پيوستن مخالف كنيد صحبت مترجمي هر با حالا كه
.ميداند فاجعهآميز را پيوستن بنشينيد ناشري هر صحبت
.خود جاي به ديگر كه مايكروسافت نرمافزارهاي كپيزنان
براي بايد ما چرا:است اين قانعكننده ظاهر به استدلال
پولي بياوريم دست به رايگان به ميتوانيم الان كه چيزي
داد؟ قرار عقد و مكاتبه و فنگ و دنگ با هم آن بپردازيم ،
بدبخت نيستيم ، قادر نداريم ، آمادگي ما آقا ، خير نه
ختم جا اين به حرفها همه اما ".غيره و غيره و ميشويم
امروزه":ميدهد ادامه اينگونه امامي كريم.نميشود
قاعده.است درآمده الزام يك صورت به پيمان اين به پيوستن
جهاني جامعه از عضوي ما اگر.است امروز جهان در بازي
رعايت را جامعه اين ميان در زندگي آداب بايد پس هستيم ،
حقوق و بگذاريم احترام يكديگر به بايد.كنيم
و مولفان آثار همچون را ديگر كشورهاي آثار پديدآورندگان
دادوستد اين در اگر حتي بشماريم ، محترم خودي هنرمندان
".كنيم زيان فرهنگي
لايحهاي پاي سخت و سفت دولت فرهنگي مسئولان كه گفتيم
اصغر علي".ايستادهاند كردهاند ، ارائه مجلس به كه
است آنها از يكي ارشاد ، وزارت فرهنگي معاون "رمضانپور
.باشد ما گزارش در ديگر فصلي سرآغاز ميتواند سخنانش كه
در گذشته هفته دوشنبه كه مطبوعاتي نشست در رمضانپور
را رايت كپي قانون پذيرش شد ، برگزار ارشاد وزارت ساختمان
در ايران نشر صنعت فعال حضور شرط تنها ايران سوي از
و رايت كپي پذيرش بدون":گفت او.دانست جهاني بازارهاي
و مولفان حقوق به مربوط جهاني قوانين به نهادن گردن
بينالمللي نمايشگاههاي و بازارها در نميتوانيم مصنفان
".باشيم داشته جدي حضور كتاب
اتحاديه شاخص چهرههاي از و چشمه نشر مدير كياييان ، حسن
گفته به.دارد رمضانپور با مشابه ديدگاهي نيز ناشران
با ايراني ناشران روي به نشر جهاني بازار درهاي كياييان
سوي از رايت كپي قانون پذيرش ;شد خواهد گشوده كليد يك
غربي ناشران كه مسايلي جمله از":ميگويد كياييان.ايران
هستند ، حساس آن به نسبت شدت به آنان به مربوط تشكلهاي و
با كه گفتوگوهايي تمام در و است رايت كپي قانون همين
به نسبت را خود حساسيت وضوح به داشتهايم ، تاكنون ايشان
اين در ما نظر ابراز خواستار و دادهاند نشان مسئله اين
به بخواهيم ما اگر امر ، اين به توجه باشدهاند باره
و كشورمان مرز فراسوي بازارهاي و ايران نشر شدن جهاني
كنيم ، فكر ديگر زبانهاي به ايراني نويسندگان آثار ترجمه
.بپيونديم رايت كپي قانون به بايد بالاجبار
را قانون اين كه جهان كشورهاي اكثريت به امامي كريم
قاطع اكثريت وقتي":ميگويد و ميكند اشاره پذيرفتهاند
از يكي به و كرده قبول را اصل اين جهان كشورهاي
با نميتوانيم ما پيوستهاند ، رايت كپي جهاني ميثاقهاي
كه عقبماندهاي كشور چند جزء كهنه استدلالهاي بر تكيه
ميشوند خوانده آثار سارق و دزد و نپيوستهاند هنوز
خوبي به كشورمان فرهنگي سردمداران را نكته اين.بمانيم
ايران نپيوستن كه هستند متوجه ديگر حالا و دريافتهاند
هر و ماست فرهنگي بينالمللي فعاليتهاي راه سر سدبزرگي
چرا كه كنيم دفاع خود از بايد متهم يك موضع از برويم جا
".نپيوستهايم
***
راهيابي سببساز رايت كپي جهاني معاهده به ايران الحاق
اين در.ميشود نشر جهاني بازارهاي به ايران نشر صنعت
.نيست ترديدي هيچ گفته
تغيير اندكي مسئله اين به را نگاهمان زاويه بياييم اما
درصد هشتاد حدود كه ميبريم سر به شرايطي در ;بدهيم
تشكيل خارجي آثار ترجمه نشر ، عرصه در را ما توليدات
آن دريافت ميتوان راحتي به سرانگشتي حساب يك با.ميدهد
در شود ، عرضه جهاني بازارهاي به ايران از است قرار كه چه
ديگر عبارت به.ميشود محسوب نازل بسيار رقم ، اين برابر
وجود تقاضا و عرضه بازار بين توازني هيچ حاضر حال در
.ندارد
بايد هم ايران روزي سرانجام ، ":است معتقد تقيزاده صفدر
هم شرايط هنگام آن در است بهتر اما بپيوندد قانون اين به
بر حاكم نابسامان اوضاع وجود با من نظر به.شود سنجيده
حقالتاليفهاي و كتاب تاسفآور تيراژهاي و نشر عرصه
به ايران الحاق ميشود ، پرداخت مترجمان به كه نازلي
".داشت نخواهد خوشي سرانجام رايت كپي معاهده
صوري دليل به ما كه دارد ارزش آيا":ميافزايد تقيزاده
پيامدهاي به فرهنگي ، پيشرفته كشورهاي شمار در گرفتن قرار
پيشبيني را آنها ميتوان اكنون هم از كه ناگواري بس
آن ، با كردن نرم پنجه و دست كه پيامدهايي.بدهيم تن كرد ،
با.كرد خواهد تلف را همه توان و انرژي دهه نيم دستكم
نگاه قضيه اين به خوشبينانه بسيار عدهاي همه ، اين
فرهنگي پرستيژ اين با كه عقيدهاند اين بر و ميكنند
".كرد غلبه پيشرو دشواريهاي بر ميتوان
هم را اين":ميكند اضافه خود سخنان پايان در مترجم اين
رسيده ، نيمه به آنها ترجمه كه آثاري تكليف هنوز كه بگويم
".نيست مشخص
***
به پيوستن از پيش هندوستان ، كشور در كه دارو قلم يك نرخ
اختيار در نازلي وجه ازاي در معنوي مالكيت جهاني سازمان
سازمان به كشور اين الحاق از پس ميشد ، گذاشته بيماران
پيدا افزايش برابر صدوپنج ناگهان معنوي ، مالكيت جهاني
كارخانه يك به متعلق دارو آن حقالامتياز كه چرا.كرد
آن واردات به پس آن از هندوستان دولت پس.بود آلماني
تا هم رايت كپي قضيهكرد اقدام آلمان كشور از دارو
بحث زرافشان ، ناصر.باشد ميتواند ماجرا همين شبيه حدودي
كه را آثار پديدآورندگان و صاحبان حقوق پرداخت از فرار
موضوع و ميكند عنوان سادهاي بحث گرفتهايم ، خو آن به
اين تشريح در او.ميداند اينها از پيچيدهتر را
كنوانسيون كه است اين واقعيت" ميگويد پيچيدگي
جريان كلي بستر بر بايد را معنوي مالكيت بينالمللي
از بخشي عنوان به يعني.داد قرار توجه مورد شدن جهاني
تاسيس نتايج از يكيحقوق عرصه در شدن جهاني روند
مراجع و ديوانها و دادگاهها بينالمللي ، حقوقي نهادهاي
كنوانسيونهاي و نامهها معاهده و بينالمللي داوري
عرصههاي در ملي حاكميت محدوديت بيترديد بينالمللي ،
اقتصادي نهادهاي در عضويت كه گونه همان ;است مربوطه
ملي خطمشي براي را محدوديتهايي ناخواه خواه بينالمللي
نهادهاي رشد و تاسيس ميآوردو پديد كشور هر اقتصادي
زمينه در چه و سياسي و اقتصادي زمينه در چه بينالمللي
يك هر و شدن ، جهاني عمومي جريان تبعات و لوازم از حقوقي
ملي حاكميت با معارضه در نوعي به خود ، به مربوط حوزه در
".است
كشورهاي":ميافزايد خود سخنان دنباله در زرافشان
تخصص و تكنولوژي معنوي مالكيت مدعي كه صنعتي پيشرفته
حق صاحب را خود فني و علمي زمينههاي قالب در و هستند
عملكرد پيچيده مكانيزمهاي طريق از ميشناسند الامتياز
معاهدهها گونه اين با هم حقوقي جهت از كه _ سرمايه
كانونهايي به آشكارتر و بيشتر روز هر _ ميشود پشتيباني
با نه ديگر _ نابرابر مبادلهاي در كه ميشوند تبديل
حق دريافت طريق از بلكه كالا ساخت و صنعتي توليد
تصاحب را جهاني اقتصاد افزوده ارزش عمده سهم _ الامتياز
يعني قضيه سطحي جنبه از وقتي ترتيب اين به.ميكنند
وسيله به اثر يك اصلي پديدآورنده سهم و حق پرداخت
اجتماعي و اقتصادي ماهيت و رويم جلوتر استفادهكنندگان
دو بين نابرابر مبادله نوعي به بشكافيم عميقتر را موضوع
قرار فعلي شده قطبي جهان قطب دو در كه كشورهايي از دسته
نابرابر مبادله اين جزييات تشريح كه ميرسيم گرفتهاند ،
مجال _ رايت كپي قرارداد زمينه در فقط نه _ آن كليت در
".ميطلبد بيشتري
***
كپيرايت ، معاهده به ايران الحاق صورت در كه نكنيد شك
كه بوديم گفته هم پيشتر.ميكند پيدا افزايش كتاب قيمت
ايراني خانوارهاي خريد سبد از كه چيزي نخستين معمولا
درگير كه خانوادهاي است طبيعياست كتاب ميشود ، حذف
براي چنداني رغبت و توان باشد ، اقتصادي عديدهاي مشكلات
كالاهاي زمره در كتاب كه چرا ;باشد نداشته كتابخواني
.ميرود شمار به گران
شايد اول ميكني نگاه هم را كتاب جلد پشت قيمتهاي وقتي
تومان تومان ، 2500 تومان ، 2000 برسي1000 نتيجه همين به
...غيره و
معاهده به ايران پيوستن از بعد كه بكنيد تصور حالا
ميرسد نظر به.شد خواهد افزوده رقم اين رايت ، كپي جهاني
اندكتر هم كتاب خوانندگان اندك تعداد همان صورت اين در
.ميشود
نادرستي دغدغه دغدغهاي ، چنين":ميگويد كياييان حسين
رايت ، كپي عهدنامه قبول از بعد كتاب قيمت مسلما.نيست
پيشروي هم بسياري حلهاي راه اما.ميكند پيدا افزايش
منفي جنبههاي ميتوانيم آنها طريق از كه دارد قرار ما
.است متقابل گوي و گفت اينها ، از يكي.دهيم كاهش را قضيه
به توجه با كه بقبولانيم آنها به بايد ديگر عبارت به
درصدي شكل به را رايت كپي حق ايران ، در كتاب پايين تيراژ
طور همين و اروپايي كشورهاي اين ، از گذشتهكنند دريافت
كشورهاي براي را ترجيحي تعرفههاي يكسري متحده ، ايالات
اين ميكنم گمان كه گرفتهاند نظر در آفريقايي و آسيايي
.بشود هم ايران حال شامل تعرفهها
***
آن از ديار اين روشنفكران همواره كه سانسور مشكل گويا
فارسي زبان به كه خارجي آثار مورد در حداقل ناليدهاند ،
.شرط يك به اما.ميشود برطرف شد ، خواهند منتشر و ترجمه
.رايت كپي قانون به ايران پيوستن شرطي؟ چه
موجب رايت كپي قانون به ايران پيوستن":ميگويد كياييان
آثار صاحبان برابر در ناشران و مترجمان كه ميشود آن
سانسور و حذف بدون اثر ، صحيح انتشار و برگردان به متعهد
جا همين به قانون اين قبول مزاياي هم باز اما ".شوند
اين در بسياري حرفهاي امامي كريم گويا.نميشود ختم
وجودي با هستم پيوستن موافق من":ميگويد او.دارد رابطه
نشر صنعت براي مشكلاتي كوتاهمدت در كار اين ميدانم كه
را نشر وضع مدت دراز در پيوستن ولي.كرد خواهد ايجاد ما
در كه را درهايي از بسياري و داد خواهد سامان ما كشور در
امكان و گشود خواهد ما روي به هستند بسته حاضر حال
پيشرفتهتر ، كشورهاي ناشران و ما ناشران ميان را همكاري
ايران ، در آثارشان مترجمان و خارجي نويسندگان ميان و
هم جديد آثار از مكرر ترجمههاي بهآورد خواهد فراهم
در ايراني كتابهاي كردن افست جلو.داد خواهد پايان
به ترتيب اين به و گرفت خواهد نيز را ديگر كشورهاي
پس آن از و كرد خواهد كمك ايران سوي از كتاب صادرات
جهان در نيز كتاب ، و موسيقي فيلم ، ايران ، فرهنگي كالاهاي
.نسازيم كوهي پيوستن مشكلات از.شد خواهد حراست و حفظ
تازه و دارد ، وجود راهكارهايي مشكلات اين همه رفع براي
گذار دوران يك و ميگيرد انجام تدريجي صورت به پيوستن
آماده الحاق نهايي روز براي را همه كه دارد ساله چند
."كرد خواهد
***
آن و پذيرفت خواهد را رايت كپي قانون ايران تقدير هر به
هستند القول متفق آن سر بر همگان و مينمايد مسلم كه چه
.داريم رو پيش را دشواري سالهاي كه است اين
:پانوشت
.آذرماه 26/ نو حيات روزنامه - 1
آشنا غريبه
بربروا نينا آثار و زندگي به نگاهي
آزاده يك خانهبهدوشي
كيهان خجسته ترجمه
نويسنده بربروا نينا ميشود ، آغاز كه انقلاب
بهرغم "سياه درد" و "همنوازان" رمانهاي روسيالاصل
را آنها تمامي مييابد ، جذاب را نوين ايدههاي كه آن
كه عظيمي انقلاب به او پيوستن رو اين از.نميپذيرد
همراه ايدئولوژي پذيرش با اساسا ميدهد ، تكان را روسيه
و ميشمارد مردود را ديالكتيك ماترياليسم نينا.نيست
.ميدهد ترجيح را "آماتور يك روشنبيني"
ادبي محافل به خشنودي با دارد ، سال او 19 هنگام اين در
باله پدر كوزمين ، شاعر ، آخماتواي با و مييابد راه
ساير و سمبوليست نقاش بلوك ، الكساندر روس ، كلاسيك
.ميشود آشنا بنام هنرمندان
كشور و ميشود آغاز روسيه در پاكسازي جريان سال 1920 در
تضادهاي و ميآيد خود به نينا.ميكشد آتش و خون به را
او.ميكند مشاهده خود چشمان برابر در را تاريخي واقعيت
پرستش" ويرجينيا دوستش آنچه به است ، آزاده دختري كه
آشنا مختلف افراد با":ميآورد روي مينامد "فراموشي
يك تنها باشد ، كار در ترجيحي يا گزينش بيآنكه و ميشدم
بيظرافت و ساده فراموشي.ميطلبيدم را ساده فراموشي
ميآيد نظر به پريشاني و بينظمي آنچه اما ".را
.آزادي به پايانناپذير نياز:است نياز يك از نشانهاي
و عشقها بلوك ، الكساندر مرگ از پس كه هنگامي رو اين از
شوروي كشور از و ميكند رها را روشنفكري ميهمانيهاي
خود نگاه دردناك روشني و آگاهانه واكندگي از ميگريزد ،
.ميگيرد نيرو
"دوش به خانه" غالبا كه ميكند اعتراف بربروا نينا
در او غربت و زندگي درام از نشان كه واژهاي.است بوده
پاريس و موسوليني ايتالياي چكسلواكي ، نازي ، آلمان
پروست ، مارسل شهر پاريس.دارد دهه 1930 "ديوانه سالهاي"
شهر اين در.دادا و سوررئاليسم برتون ، آندره والري ، پل
ميشود آشنا شاعر كداسويچ با "قحطي و سرما در" كه است
عشق اين از "سياه درد" رمان نگارش براي بعدها و
.ميگيرد الهام فلاكت و غربت در ديوانهوار
با را آثارش منتقدين از برخي كه بزرگ نويسنده اين
عشق ادبيات به كردهاند ، مقايسه داستايوسكي شاهكارهاي
بعد و ميبخشد اميد زندگيش به كه است همين و ميورزد
از كه هنگامي رو اين از.بازميگرداند آن به را خيال
رمان زن قهرمان كه را دامي ميگويد ، سخن دهه 1930
.ميشناسيم باز را است آمده گرفتار آن در "روسپي و فراش"
را جنگ زمان فرانسه وقتي و.اجتماعي موفقيت و شهوت دام
كه را پيري دانشمند ميكند ، نقل "شورشي شبكه" رمان در
در كه پاريسي.ميشناسيم باز ميكنند ، دستگير نازيها
.است بيرحم شهري است ، داده شرح "همنواز" رمان
هرگز سفرهايش در بربروا نينا.غربت و سختيها شهر
با خاطره اين هرچند نميبرد ، ياد از را مادري سرزمين
هنگام ميتوانستم كاش":است همراه پايانناپذيري تلخي
سال 1950 در كه هنگامي "نلرزم روسيه نقشه به نگريستن
ميكند ترك متحده ايالات قصد به را فرانسه ناچار به
استادي پرينستون شهر در ييل مشهور دانشگاهاست غمگين
.ميكند پيشنهاد او به را روس ادبيات
و نميشناختند انسان رنجهاي براي هدفي تورگنيف و فلوبر
.است "بيمعني شكنجهاي" ادبي آفرينش كه بودند معتقد
.است بيبهره چرا و بيچون نيهيليسم اين از بربروا نينا
با هرگز ميكند ، خلق را جهاني خود آثار در وقتي بنابراين
خيال يا گذشته شرح با كتابهايشنيست همراه شكست احساس
پيام همواره اما است ، همراه "بيآزار" آيندهاي
تنها نگارش درواقع.دارد همراه به را اميد از نيرومندي
جهان بهمريختگي و بينظمي بر ميتواند كه است نيرويي
.شود روبهرو فجايع با و آيد فائق
كتاب يك پيشنهاد
خوانندگان به تاجالسلطنه خاطرات كتاب پيشنهاد
است خاموش ملك چراغ
غلامي احمد
سيروس اتحاديه منصوره:كوشش به تاجالسلطنه خاطرات
1361_ اول چاپ ايران تاريخ نشر سعدونديان
و ناصرالدينشاه دختر خاطرات السلطنه ، تاج خاطرات كتاب
اين از شاهي حرمسراي در.است السلطنه توران
تاجالسلطنه اين اما بودهاند بسيار مونثالسلطنهها
برادرش هم و پدر سلطنت هم چون ديگران به دارد ارجحيت
تاجالسلطنه.است كرده روايت و معاينه را مظفرالدينشاه
زيبايي بيمارگونه حدتي و شدت با.دارد غريبي "نارسيسيسم"
آن به و ميستايد را خود كمالت و بيان را خود وجاهت و
از چه كوچك [و] بزرگ از ايراني ، زنهاي تمام":ميبالد
عداوت چهرهام خوشگلي موضوع در من با خارج از چه اقوام ،
ميديدند كه وقتي ميشد شديد آنها عداوت بيشتر و ;داشته
يك و معاشرتي حسن يك به است شده توام خوشگلي ، اين
در خودستاييها اين از "خوب عادات و اخلاق [و] مهرباني
خودستايي بابت از.است بسيار تاجالسلطنه خاطرات
پيشنهاد خوانندگان به را كتاب اين ميترسيدم تاجالسلطنه
دشنام و نفرين نسوان نخبگان كه ميرفت آن بيم.بدهم
به بيگناه ما و كنند حقير نثار را تاجالسلطنه استحقاقي
.بسوزيم آنان قهريه قوه
اعتراف او كه خصوص به داد حق تاجالسلطنه به بايد
.بودند كرده احاطه را او طفوليت از كه متملقين" كه ميكند
و غرور يكي:بودند آموخته من به رذلي كثيف اخلاق دو.
"....خودنمايي يكي
اما ميكند مسموم را خود سهمرتبه تاجالسلطنه
او.كند بركنار زندگاني مجاهد ميدان از را خود نميتواند
فراواني بحرانهاي كرده ازدواج شوهرش با نوجواني در كه
.ميكند متاركه وي با عاقبت و ميگذارد سر پشت را
معلم اي با است معلمش به خطاب كه تاجالسلطنه خاطرات
و كوتاه جملاتي با او.مييابد ادامه و آغاز عزيز
حس دليل به نفس حديث اين.ميكند نفس حديث تراشيده
.است ستايش قابل ميزند موج آن در كه فرديتي
خاطراتي خودش زمان به نسبت تاجالسلطنه خاطرات كتاب
حال در شايد.است سياسي و تند گاه و بيپرده جسورانه ،
مگوي رازهاي و درونيات درباره بتواند خانمي كمتر هم حاضر
پرده به منجر كه بكند روشني و صريح اعترافات چنين خود
.نشود ناهنجار دريهاي
و اشتباهاتش از خود ، عاشقانه احساسهاي از تاجالسلطنه
سخن راحتي به حماقتهايش از گاه و خود سادهلوحيهاي از
آشنايي با او.ميكند ستايش را خود كه همانطور ميگويد ،
داستاننويسي شيوه از توانسته غربي رمانهاي شيوه به
و خودش وضعيت از كه توصيفهايي گاهكند استفاده بسيار
به نسبت البته.است درخشان بسيار ميدهد زندگياش محيط
و است جذاب خيلي من براي آنچه.ميگويم زنان موقعيت
در تاجالسلطنه هوشمندي باشد ، هم شما براي اميدوارم
موقعيتهاي خاص هنرمندي با او.است وقايع روايت و گزينش
از روشن تصويري تا ميدهد قرار هم كنار در را كلي و جزئي
دوران در زن موقعيت و فرهنگي و اجتماعي سياسي ، موقعيت
است ژورناليستي نگاهي تاجالسلطنه نگاه.كند ترسيم قاجار
او.است آگاه كاملا خواننده نزد جذابيت عنصر به گويا و
به را ناصرالدينشاه و رخساره عاشقانه و عجيب رابطه
پيدا عشق من پدر ايام ، همين در:ميكند روايت زيبايي
.بود او زن خواهر كه سالهاي دوازده دختر به بود كرده
و ديوانه.درشت سياه چشمهاي با سفيد ، و سرخ بود دختري
حقيقت تقريبا و "رخسار ماه" او اسم.عجيب تقاضاي داراي
شيرين قدري به زبانش.بود مطبوع بياندازه كه زيرا.داشت
".ميشد مجذوب بيهودانه كه بود نمكين قدري به كلماتش و
بازي هولناك موقعيت شده ، روايت موقعيتهاي از ديگر يكي
ناصرالدينشاه بكنيد ، را تصورشاست كني خاموش چراغ
هستند جمع اتاق در او نسوان طايفه و صندلي روي است نشسته
خاموش را چراغ ناصرالدينشاه وقتي كه است اين بر قرار و
اين در بزند ، خواست دلش كه را هركس ميتواند هركس ميكند
چه خاموشي آن در ناصرالدينشاه زنان طايفه هنگامه
.نميدهد روي كه ماجراها چه و نميشود باز كه عقدههايي
چراغ.است قاجار خود دوران از نمادي بازي اين گويا
مظلومي سر ميتواند بلايي هر هركس و است خاموش مملكت
رويدادهاي و اضطراب از پر تاجالسلطنه خاطرات.ميآورد
اعتماد قابل خيلي تاريخي جنبه از گاه شايد.گذارند تاثير
ماجرا به نزديك بسيار نفر يك ديد از چون اما نباشند
.ناصرالدينشاه ترور قسمت مثل.است جذاب بسيار شده روايت
خودپسندي بخوانيد ، را كتاب اين گرفتيد تصميم اگر
...كتاب معرف نه بگذاريد خودش پاي به را تاجالسلطنه
هفته خواندنيهاي
نو ساختار نو ، رمان
هرگز تنهايي يا استيك اسلپ
گت وانه كرت:نوشته
محمدي فتاح:ترجمه
نيلا نشر
صفحه 200
1379- اول چاپ
تومان 1000
ميشود نوشته پسامدرن ادبيات سبك به كه قصههايي باب در
كه آنچه اما است شده گفته بسياري سخنهاي ،(است شده يا)
ميشود ، شمرده داستانها گونه اين وجه مهمترين عنوان به
.داستانهاست اين "خودساختارمندي" جنبه
خود داستان ، هر كه دارند ادعا متون اين كه ترتيب بدين
به عمل در اما است ، ادبيات در نو ساختاري آورنده پديد
هرگز تنهايي يا استيك اسلپ.برميخوريم پارادوكس نوعي
را (نما متضاد) پارادوكس وجه اين اگر كه است جذاب رماني
تا را مخاطب كردن همراه توانايي بگيريم ، نديده آن در
.نباشد چه باشد ، پسامدرن چه دارد ، خود با رمان پايان
ياد
نداشت باور را مرگ هيچگاه
پستا پرند
از چشم آذرماه دوشنبه 16 پژوهشگر ، و مترجم پستا ، حسن
"دوارته آل پاسكو خانواده" رمان پستا از.بست فرو جهان
ميان در كه شده ترجمه فارسي به خوسهسلا كاميلو نوشته
در پستا پرند ميخوانيد چه آن.است شده شناخته قلم اهل
.است نوشته خويش پدر رثاي
تا بودم ايستاده بابا تحرير ميز صندلي روي بودم رفته
دو معمولا كه ميز روي كاغذهاي به بكشم سرك و برسد قدم
و است خارجي خط يكي ميگفت بابا و داشتند نگار و نقش جور
مال و است فارسي و ايراني خط يكي و است انگليسيها مال
و دور و چشمش جلوي ميگذاشت را اولي آن بابا.است خودمان
ترجمه دارم ميگفت و مينوشت خودش را دومي اين و دستش بر
.ميكنم
انگليسي همه خارجيها ، كه ميكردم فكر مدتي تا من و
از ميپرسيدم او از چيزي كنان شلوغ من كه گاهي.هستند
بدهد ، مرا پاسخ كه آن جاي به و ميكرد نگاهم عينك پشت
و بود بيمعني خيلي كه ميكرد زمزمه چيزي لب زير
روي و كله توي كه است انگليسي چيز يك باز كه ميفهميدم
فارسي كلمههاي بهترين دنبال دارد و كرده گير زبانش
و بودم ساله پنج چهاربنويسد آن جاي به بايد كه ميگردد
خط يككنم نقاشي را خودم فاميل اسم بود داده يادم بابا
زيرش ، نقطه تا سه ميشود ، صاف و پايين ميآيد بالا از
;دندانه دندانه ميگويند پايين ميآيد و بالا ميرود باز
ميشود ;رويش نقطه تا دو و بالا بالاي ميرود هم سر آخر
بود پوشانده كتاب را اتاق راست سمت ديوار تمام."پستا"
ميان آن از را بزرگ كتاب يك بابا.فلزي قفسههاي در
:گفت.من جلوي گرفت و كرد باز را اولش صفحه و كشيد بيرون
است ، "پستا" ديدم من و ،"چيه اين.كن نگاه خوب كن ، نگاه"
ذوق كه هست يادم و بود هم من مال كه بابا فاميل اسم
چشمهاش "تويه اسم":گفتم "كيه؟ اسم اين":پرسيد.كردم
كيه؟ بابات ديدي حالا پستا حسن آها ، _:ميزد برق
هم هيچ ازش اما.نميترسم مردن از شخصا من:ميگفت
است زنده آدم كه وقتي تا.چه يعني مرگ.نميآيد خوشم
.ديگر است مرده خب مرد ، كه هم وقتي كند فكر زندگي به بايد
دارد ، بازده انديشهشان كه آنهايي و هنرمندها مخصوصا
اصلا.بروند است حيف كنند ، كار ميتوانند كه وقتي تا
.است مزخرفي چيز مردن
اگر مرد است ضعيف آدم مال.نيست مرد كار هم خودكشي
خودش نه ميكشد را ضعف و حقارت باشد ، محكم باشد ، مردانه
كه است كسي آنشود كشته كه نيست كسي آن هم قهرمان.را
رفتن از ولي است او پيشروي مرگآوري مخوف راه ميداند
جبر با است ، باقي او در اراده كه زماني تا و.نميماند
دير شود كشته كه شايد ميداند كه چند هر ميجنگد ، روزگار
اخوان" ميگويم من است سست ميرود جا از كه آن.زود يا
رنج با شد ، داده كشتن به.نمرد طبيعي مرگ به هم "ثالث
سفرهاش توي كه ناشناسانهاي قدر تهيدستي با و زمانه
ميشوند ، حساب سوم جهان كه سرزمينهايي در.بودند گذاشته
سلطه چون است ، شهيد بميرد ، هنگام زود كه روشنفكري هر
و كاهيده را تنش و جان آزادي ، دغدغه و بيم و سختي
.است تراشيده
همه كه دريغا و بود انداخته چنگ بدنش خانه در سرطان
تا بود ايستادگي چاره تنها او ، عقيده بهدانستيم دير
:ميگفت پرسيها احوال به پاسخ درباشد توان كه جا آن
انبركهايش كه خرچنگ اين با جنگ در همچنان هنوز ، هستيم"
يك كدام ببينيم تا كرده خوش جا و تنمان در برده فرو را
دير ميدانم من اماميكند در به ميدان از را ديگري
و آدم دست ميآيد افسارش هم حيوان اين كه روزي آن نيست
ما بچههاي نوبت بخواهد تاميشود انسان رام و سركوب
گونه اين و.است شده كنده ريشهاش مرض اين ديگر بشود ،
دهد ، تسلي را او بخواهد كننده عيادت كه آن از پيش كه بود
.ميداد اميدواري را عيادتكنندهاش او
به و خواب به را خود داشت ، نشستن جان كه زماني تا پدرم ،
و گوش داشت ديدن و شنيدن جان كه زماني تا.نسپرد بستر
باز را روز كه زماني تا و نبست هستي حركت بر چشم
اين از پيشتر بسيار اوبماند بيدار تا كوشيد ميشناخت ،
را ماندن زنده راه روحش آيد ، مردگان شمار در تنش كه
.بود يافته
پوزش و تصحيح
دوارته پاسكوال خانواده مترجم اولين
مرحوم ترجمه "دوارته پاسكوال خانواده" كتاب گذشته هفته
اينكه از غافل.دادم پيشنهاد خوانندگان به را پستا حسن
.است بوده اثر اين مترجم اولين غبرايي فرهاد زندهياد
غبرايي فرهاد دوستداران و خوانندگان از پوزش ضمن
كتاب مناسب فرصتي در.ميگردد تصحيح نكته اين بدينوسيله
سلين فردينان لويي نوشته "شب انتهاي به سفر" درخشان
.كرد خواهم بررسي و نقد را غبرايي فرهاد ترجمه
كابل در ايراني شب
ايران سينماي و افغانستان
نقديپري ليلا
هميشه افغانستان مسائل به مختلف كشورهاي سوي از تاكنون
هيچگاه و است شده نگاه استراتژيك و سياسي ديدگاه از
نگرفته قرار توجه مورد جنگزده ، كشور اين فرهنگي مشكلات
.است
اقدامي در ايران فيلم توزيع و تهيهكنندگان اتحاديه اما
سينماهاي به فيلم ارسال 200 عنوان با را طرحي زيركانه
سينماها اين راهاندازي و بازگشايي همچنين و افغانستان
سينمايي سياستهاي در كمتر كه پيشقدمي اين.كردند مطرح
از بسياري زيرا بود خوشبينانه بسيار ميخورد چشم به ما
باعث كه ايران سينماي مشكلات فورا سينما جدي منتقدان
پيش را رود تعطيلي به رو آن سالنهاي از بسياري شده
چندين گرفتن اختيار در با هنديها كه درحالي كشيدند
شروع را خود كار مفرح فيلمهاي نمايش و افغانستان سينماي
چه پيشقدمي اين از ايران ديد بايد همه اين با.كردهاند
.ميبرد سودي
است دولت از حمايت پشتيبان ايران سينماي:محمدي منوچهر
مهم نكته":است معتقد سينما خانه مديرعامل محمدي منوچهر
و بازار نيست معلوم اخير تحولات از بعد كه است اين
دانستن از قبل.باشد چگونه افغانستان سينماي فعلي موقعيت
تلاش حال در ما.است شعار منزله به حرفي هر موقعيت اين
آشتي جهت در كشور آن در فيلم جشنواره يك برگزاري براي
گسترش همچنين و ايراني و افغان مخاطبين بين مختلف سنن
نميتواند اول گام در اين.هستيم خودمان سينمايي فرهنگ
دولت پشتيباني با هند ، مثل كشورهاييباشد پولساز
سينماهاي پرده روي بر را فيلمهايشان توانستهاند ،
ناحيه از پشتيباني يك نيازمند هم ايران.ببرند افغانستان
مختلف نهادهاي جانب از اقدامي هر آن از قبل.است دولت
".است عجولانه كاملا
مبني خارجه امور وزارت به طرحي سينمايي معاونت ظاهرا
افغانستان در نوروز مناسبت به فيلم هفته يك برپايي بر
هنوز خارجه امور وزارت چون كه داده سينما خانه توسط
اين.است نشده انجام مورد اين در هم اقدامي نداده ، پاسخي
ارتباطي پل بتواند كه ميشود برگزار هدف اين با جشنواره
همچنين و فارسيزبان كشوري در فرهنگي اهداف با
البته.كند ايجاد ايران ، سينمايي بازار براي برنامهسازي
هند و اروپا و آمريكا مثل مهم رقبايي وجود با كار اين
با ايران ، توسط اقدامي هر از قبل آنها.است دشواري كار
.كردهاند كار به شروع درست برنامهريزي
سينما خانه":ميگويد مورد اين در محمدي منوچهر هرچند
در موجود شرايط شناخت جهت در اقدامي هر از قبل است مصمم
موثر و محدود نمايش با حداقل سلايق درست درك و افغانستان
شرايط البته.شود تصميمگيري آن از بعد و كند امتحان
دولت پشتيباني بدون كه نيست آنقدر جا ، آن اقتصادي
".كنيم كار بتوانيم
داشته نزديكتري فرهنگي ارتباط كشور بادو ميتوانيم ما
عدم مورد در ما بهانه.تاجيكستان و افغانستان.باشيم
چه تاجيكستان براي ولي بود ، جنگ افغانستان با ارتباط
مسئله الاننداشتهاند جنگ مشكل كه آنهاكردهايم
و بياييم خودمان به ما تا ولي.است شده روز مد افغانستان
بازار آمريكا كنيم ، حل را خودمان نهادي و داخلي مشكلات
فعلي اوضاع با.گرفت خواهد دست در را افغانستان سينماي
در و باشيم داشته آني و انفجاري حركتي نميتوانيم ما
سرمايهگذاري به شروع كه هستيم كشوري آخرين نهايت
".ميكنيم
سينماي آينده بازار براي سينما خانه عمل اين صورت هر به
كمك نهايت در كه شرط اين به است ، درستي بسيار كار ايران
بخواهد ايران كه اين.باشد خودمان كشور سينماي فضاي به
كاملا كند ، راهاندازي و تجهيز را افغانستان سينماهاي
.است متفاوت فرهنگي ارتباط طرح با
از درآمدزايي:نور فواد
است محال افغانستان سينماي
چون":ميگويد نيز سينماداران انجمن سخنگوي نور فواد
اشكال خيلي دارد ، وجود ايران براي ارسال هزينه فقط
است بهتر دارند ، كلان سرمايهگذاري قصد اگر ولي ندارد ،
".كنند مصرف خودمان كشور در را آن
كشوري در آن از درآمدسازي و فيلم فروش بحث حاضر حال در
سينمايي دستاندركاران.است محال اميدي افغانستان مثل
تجهيز به فروش ، طريق از بتوانند شايد كه ميكنند فكر
فيلمهايي اين آيا فيلمهايي؟ چه ولي كنند كمك سينماها
نميبيند را آنها كسي هم خودمان شهرستانهاي در حتي كه
ايجاد فرهنگي ارتباط است قرار اگر نيست بهتر است؟ مناسب
چند اين مطرح و خوب فيلمهاي و بكنيم هم فرهنگسازي شود ،
حاضر تهيهكننده كدام اصلا يا بگذاريم؟ نمايش به را سال
از كه اين بدون دهد ، قرار ديگران اختيار در را فيلمش است
باشد؟ مطمئن خودش براي آن از حاصل درآمد
افغان مردم با ما فرهنگي كليشههاي:داودنژاد عليرضا
نزديكاست
فيلمها ، اين":ميگويد اتحاديه سخنگوي نژاد داود عليرضا
و شدهاند داده نمايش جا اين در كه هستند فيلمهايي
نسبت سينماها تعداد ايران در چون كردهاند ، را خود فروش
تقريبا 2و3 اكران و است كم موجود تقاضاي به
بايد فيلمها اين عظيم مجموع براي و است امكانناپذير
.داد انجام را كار اين ميتوان راحتي به بود ، بازار دنبال
نميشود ، ساخته فيلم فارسي زبان به كشوري هيچ در چون
است ، نزديك افغان مردم با ما فرهنگي كليشههاي اينكه ضمن
به.باشيم داشته فرهنگي مشترك زمينههاي باهم ميتوانيم
خودمان كشور سينماي حيطه در داخلي مشكلات حل از پس هرحال
ايران آينده سينماي توسعه براي و شده خارج مرزها از بايد
افغانستان مشتريها اين از يكي.باشيم مشتري دنبال به
".است
نيست مناسب افغانستان سينماهاي موقعيت:موسوي غلامرضا
و تهيهكنندگان اتحاديه مركزي شوراي عضو موسوي غلامرضا
به توجه با":است معتقد نيز جهان سينما هفتهنامه سردبير
نيست ، مناسب افغانستان سينماهاي موقعيت هنوز كه اين
سفارت طريق از را فيلم حدود 200 گرفت تصميم اتحاديه
از حاصل درآمد و بفرستد جا آن به افغانستان يا ايران
.كند كشور همان سينماهاي تجهيز و بازسازي صرف را آن فروش
به توجه با فيلمها اين آيا كه است اين مهم نكته اما
آن از بتوان كه ميرود فروش كشور آن اقتصادي موقعيت
خير؟ يا داشت هم درآمدي
مد با رابطه در محمدي منوچهر حرفهاي كه ميرسد نظر به
كشورهاي از كه اين لحاظ به ايران.است درست افكار شدن
سينماهاي.است افتاده كاري چنين فكر به نباشد ، عقب ديگر
.هستند تعطيلي حال در يا و شده تعطيل ما شهرستانهاي
سينماهاي كشوري هر به كردن فكر از قبل دولت نيست بهتر
بدهد؟ توسعه را خودمان
گردون
داريد نگه را فرهنگ حرمت
استادمحمد محمود
:نميگويد تلويزيون فوتبال گزارشگران به كس هيچ چرا
و اخلاق معلم نيستيد ، آموزگار گزارشگريد ، شما !آقايان
عنوان به برنامه اعلام در نيستيد ، اجتماعي مصلح و مربي
كلمهساز نه سخنور ، نه ميشويد ، معرفي "فوتبال گزارشگر"
ميكنيد؟ مخدوش را كلمات حيطه چرا.فرهنگستان عضو و
جا را بازيكنان ميدود ، نفس خوش و خوب كه فوتباليستي
نيست ، هنرمند ميرساند ، حريف دروازه به را توپ و ميگذارد
يك ;است فوتباليست نيست ، انديشمند و متعهد و خلاق
و فن صاحب نهايت در و نيرومند و خوب فوتباليست
.موقعيتشناس
و انديشه و هنر عبارات تلويزيون گزارشگر يك از وقتي
كه كردم فكر لحظه يك براي شنيدم ، را خلاقيت و تفكر
نفر يك در "فوكو" و "سارتر" ،"دبره رژيس" ،"كامو" مجموعه
به ارتباطي چه توپ با كردن بازي فنون و فن.است شده جمع
و "هنرمند" صريح لفظ به را فوتبال بازيكن كه دارد هنر
به ربطي چه فوتباليست موقعيتشناسي.ميخوانيد "متفكر"
دارد؟ انديشه و خلاقيت
نميداريد؟ نگاه را عناوين و كلمات حرمت چرا
از "بازيكن فلان":ميگويد صراحت به فوتبال گزارشگر
او به كس هيچ و (است "مربي فلان" فصل اين خوب خريدهاي
در حتي - "آدم" فروش و خريد محترم ، عزيزان كه نميگويد
منفور و مكروه و مذموم ما ، فرهنگ در - قانوني و موجه وجه
در.نيندازيد جا عامه فرهنگ در را عنوان اين لطفا.است
زبانهاي در نكنيد ، اخلال فارسي زبان فرهنگستان كار
ميشود ، برده كار به "اعضا" مقام در "مردان" لفظ اروپايي
نكنيد ، ترجمه "فلان تيم مردان" به را "فلان تيم اعضاء"
آقايان.ندارد كاربردي چنان فارسي زبان در "مرد" كلمه
غايت به تلويزيون روزها اين كه است درست فوتبال ، گزارشگر
حرمت غايتستان ، آن در شما ميكنم خواهش ولي است رسيده
.داريد نگاه را فارسي زبان فرهنگستان و فرهنگ
بر ميان راههاي
است ديگري چيز سياست
آزرم محسن
ميكوشد "يعقوبي محمد" كار تازهترين "سكوت دقيقه يك"
اين.بگيرد سياسي لحني كم دست يا باشد ، سياسي تئاتري
يك تيتر سياسي خبرهاي كه افتاده روزهايي در اتفاق
آنها روي - لحظهاي حتي - نگاهها و هستند روزنامهها
ويژگي چنان كارش ميكند سعي هم "يعقوبي".ميماند ثابت
باشد ، سياسي كه آن از بيش او كار واقع در.باشد داشته
و كار بودن روزنامهوار به لحن اين و دارد سياسي لحني
كشور در اصولا":گفته يعقوبي.برميگردد مولف دغدغههاي
بقيه از سياسيتر سكوت دقيقه يك.است سياسي كاري هر ما
و سر پر از يكي كه دليل اين به شده ، ديده من كارهاي
داشت توجه بايد اما."ماست كشور ملي پروندههاي صداترين
نيست ، "زمستان 66" از سياسيتر اصلا او تازه كار كه
حواشي و نويسندگان قتل قضيه دادن قرار دستمايه بلكه
را آن (پوينده و مختاري احترام به سكوت دقيقه يك) نمايش
حرفهايي و آن لحن نمايش ، موضوع همه.ميدهد نشان سياسي
به بعد به سال 76 از كه است چيزهايي ميشود بدل و رد كه
كمي و شد چاپ روزنامهها در يادداشت و سرمقاله عنوان
براي تلاشي يعقوبي درواقع.درآمد كتاب شكل به بعدتر
را روزنامهوار لحني او نكرده ، خود كار كردن سياسي
تيتر حد در را سياسي آدمهاي و سياست و برگزيده
قرار اگر اما نيست بد اصلا قضيه اين.ديده روزنامهها
و حرف و شوند تحليل آدمها بايد شود ، سياسي كار است
هم موازات به نمايش دو گرفتن شكلشوند موشكافي حديثها
.است كار حسن بزرگترين اما شدنشان تنيده درهم و
و ميدهد نجات را آن كه است نمايش ساختمان اين درواقع
دو هر در كه تهديدگر تلفنهاي مثل نخنمايي مولفه حتي
زندگي بخش در.ميآيند نمايش كمك به اينجا هستند ، بخش
كه زني بخش در اما مييابند را واقعيشان كاركرد نويسنده
تهديد و كنند قطع را زمان مدام است قرار ميبيند خواب
دو اين نهايت در چند هر.بياورند ياد به را نويسنده شدن
اين و ميمانند باقي ناتمام نويسنده قتل خاطر به نمايش
دقيقه يك.باشد نمايش ساختمان اوج شايد ماندن ناتمام
آشنايي فرط از حرفهايش كه چرا نيست سياسي تئاتري سكوت
حتما روزنامهوار تئاتري عنوان به اما شدهاند ، تكراري
بعد به سال 76 از كه فيلمهايي مثل درست است ، تامل قابل
ندارد ايرادي اصلا هم كار بودن روزنامهوار.شدند ساخته
هم آن دليل دارد ، ايراد كار به سياسي لقب چسباندن اما
."است ديگري چيز سياست":است روشن
كوتاه برشهاي
"حرير" و "بوريا" شدن يكي و ما تلويزيون
پوريا امير
نشسته خودمان تلويزيون پاي كه آمده پيش برايتان حتما
با تركيبي ، يا زنده برنامه يك مجري كه ببينيد و باشيد
"گرامي هنرمند" ،"استاد" و ستايشآميز واژگان از انبوهي
اين شما ولي.ميكند معرفي را برنامه ميهمان غيره ، و
در هرچه نميشناسيد ، را ارجمند هنرمند مستطاب جناب
تئاتر ، موسيقي ، سينما ، اهالي اسامي از سرشار كه حافظهتان
هنرمند جناب شبيه نام به ميگرديد ، است غيره و ادبيات
مجري بالاخره تا ميكنيد پيشه صبر كميبرنميخوريد
جلو را هنرشان از بخشي كه ميخواهد عزيز هنرمند از محترم
.بگذارند نمايش به تلويزيون بينندگان براي و دوربين
را ميكروفون ميشوند ، جابهجا صندلي روي كمي هم ايشان
صداي تقليد به ميكنند شروع و ميآورند مبارك دهان نزديك
...و هليكوپتر
ترانه چند خواندن با را هركسي كه نگاهي نگاه ، نوع اين
خاطر به فقط يا و سريال و فيلم چند در حضور با متوسط ،
خطاب "استاد" و ميداند "هنرمند" واجور جور صداهاي تقليد
رسالت و تعهد و صداقت باب در كه ميخواهد او از و ميكند
اين كند ، صحبت عزيز بينندگان براي هنر محتواي يا هنرمند
دو طول در ما كشور تلويزيون توسط صرفا و دقيقا روش
زمان كردن پر براي دوستان.است يافته رواج اخير دهه
مختلف ميهمانان دعوت جز راهي تركيبي ، و زنده برنامههاي
نيست اين جز راهي عام ، جذابيت اندكي ايجاد براي ندارند
و سينما محبوب و مطرح چهرههاي از ميهمانان اين كه
آغاز جا همين از مشكل همه اما.باشند غيره و موسيقي
كه همانگونه فعاليتها ، اينگونه شاخص افراد:ميشود
و حاضر هرجايي نبايد طبعا و هستند هم متمايز ممتازند ،
.شوند ظاهر
صندلي روي برنامهها اين در كه كساني يا كس نتيجه ، در
سطحي در.نيستند مسلط و مطرح چندان مينشينند ، ميهمان
هنر پيچيدگيهاي و ظرايف از آگاهي داعيه معمولي ، بسيار
اظهارات بيخبر ، جا همه از كه بينندهاي و ميدهند سر
چند سادگي به را هنري آفرينش و هنر ميشنود ، را آنها
سيل.ميپندارد تلويزيوني پايين سطح و متعارف تجربه
خوانندگان خيل يا شدن بازيگر بياستعداد متقاضيان
سوزني سر يا تحملپذير صدايي ته از حتي كه تازهكاري
همين خاطر به موارد بسياري در بيبهرهاند ، موسيقي دانش
اين در پا است تلويزيون تبليغات نتيجه كه سادهانگاري
.مينهند راه
و كس هر مقابل در تعظيم همه اين با ما سيماي و صدا
خلاقيت تبحر ، تخصص ، نه و) تجربه قسمتي تا كمي كه ناكسي
تنزل و تخفيف به عملا دارد ، هنري شبه يا هنري (دانش يا
آن همه ظاهرا.ميزند و زده دست زيباييشناختي ارزشهاي
:كه بردهاند ياد از را طلايي بيت
"حرير كارگاه به نبرندش /است بافنده اگرچه بورياباف"
ضعيف ترانه چند يا سريال چند با كه آقاياني و خانمها
نيمبندي محبوبيت و ميزنند هم به شهرتي نيمچه متوسط يا
و ريز هندوانههاي با است ، موقت قطعا كه ميكنند پيدا
به ميگذارند ، بغلشان زير برنامهها مجريان كه درشتي
فراموش و ميشوند "پنداري هنرمند خود" مشكل دچار شدت
نگاه جهت ميشود رفتن دوربين جلو بار چند با كه ميكنند
اطوار ، و ادا اين در و گرفت ياد را زدن لب نوع يا
ابداع ، و خلاقيت مرز تا اوليه حد اين از ولي.شد حرفهاي
در بافته ، كوچكي حصير كه را هركسي.است فاصله فرسنگها
.نميدهند راه ظريف ، حرير پردازش كارگاه
قاب در سينما
سيترا به سفر جمعه
فرودگاهي مهدي
تامل و جذاب همواره پولوس آنجلو تئودور از فيلمي تماشاي
هر شناخت يا او آثار مولفههاي با آشنايي و است برانگيز
رمزآميز فرهنگ و تاريخ فرد به منحصر اوضاع از ناچيز چند
را مكاشفهآميز لذت اين بارزي نحو به ميتواند يونان
سفر تحليل و نمايش به سينما 4 برنامه امشببخشد تعميق
و چهل سن در آنجلوپولوس كه فيلمي.پرداخت خواهد سيترا به
دانشآموخته او.است برده دوربين جلو در 1984 و سالگي نه
به انكارناپذيري خاطر تعلق و سينماست و فلسفه حقوق ،
.ميزند موج آثارش در سياسي و اجتماعي مضامين
و اندك جمعيتي با يونان جنوب در جزيرهاي نام "سيترا"
تولد محل جزيره اين يونان اساطير در.است كهنسال تاريخي
ونوس را او روميان كه است - زيبايي ربالنوع - آفروديت
محسوب عشق جزيره ونيزي تمدن در مكان اين.ميناميدند
بسياري الهامبخش يونان ادبيات شكلگيري طول در و ميشده
از نمادي را سيترا آنجلوپولوس.است بوده هنرمندان از
از دور به فرسنگها و موعود آرمانشهري و آباد ناكجا
يك ماجراي فيلم.ميكند تلقي موجود نابسامان واقعيات
روي خود تبعيدگاه در نه و وطن در نه كه است سياسي تبعيدي
از آنجلوپولوس كه بودن معلق و سرگرداني.نميبيند آرامش
جلوهاي آن به آثارش از بسياري در سفر بر تاكيد طريق
.ميگيرد قرار اشاره مورد هم فيلم اين در ميبخشد پررنگ
مقصدي پي در كه ميداند مسافري را معاصر انسان فيلمساز
با بار هر و ميسپارد تن شناخت و جستوجو سفر به نامعلوم
تغيير ديگر افقهايي سمت به را خود مسير تازه تجربهاي
طرح در سبك صاحب سينماگر اين روايتگري روش.ميدهد
وسواسگونه سنجيدن فيلمش آدمهاي دلواپسيهاي و دغدغهها
يك ديدگان پس از هم آن شنيداري ، و بصري عناصر و اجزا همه
اساطير ، تحليل در روشنفكري گرايشهاي با آگاه هنرمند
.است امروز جهان و اروپا يونان ، پرتلاطم جامعه و تاريخ
،(1988) مه در چشماندازي ،(1986) عسل زنبور دهنده پرورش
ابديت و (1995) اوليس خيره نگاه ،(1993) لكلك معلق گام
سيترا به سفر از پس او كه فيلمهايي (1998) روز يك و
فيلمي تماشاي نميتوان كه هستند اين گواه همگي است ساخته
خود امشب برنامه در آساني به را آنجلوپولوس تئودور از
.انگاشت ناديده
آمد دنيا به پن پيتر كه روزي
Nerer" نام به پيترپن از را ديگري برداشت فورستر مارك
.كرد خواهد كارگرداني ميراماكس براي "land
نويسنده زندگي قصه و دارد عاشق شكسپير شبيه روايتي فيلم
زندگي از الهام با قصه اين چهطور كه اين و است پيترپن
قالبي فيلم احتمالا.ميشود نوشته بچهاش چهار و زن يك
دوست شخصيت اين آفرينش چگونگي و دارد داستان در داستان
كردن پيدا محض به فورستر.ميكشد تصوير به را داشتني
.كرد خواهد شروع را پروژه اين روي كار مناسب بازيگران
ميجنگد تنها برادپيت
آينده پروژه از پرمير مجله با مصاحبه در اخيرا برادپيت
قرار پيت.است كرده صبحت فينچر ديويد با همكاري و خود
آشپز يك نقش در "Seared" نام به فينچر بعدي فيلم در است
زمان گذشت با است ممكن است معتقد اما كند ، بازي نيويوركي
پروژه اين و شود كمتر فيلم اين در بازي به نسبت علاقهاش
برادپيت است ممكن اين ، بر علاوه.بدهد دست از را جذابيتش
تنها آنها" نام به كارگردان همين از ديگري فيلم در
ماجراي فيلم.كند بازي (فرتيگ قبلي نام با) "ميجنگيدند
سربازان از گروهي فرماندهي كه است فرتيگ وندل كلنل زندگي
يك در است صدد در فرتيگ.است عهدهدار فيليپين در را
.كند پاكسازي ژاپنيها حضور از را منطقه چريكي ماجراي
تمام را "مرد آخرين" فيلم در كار برادپيت آنكه محض به
ديگري بازگشت ;كرد خواهد شروع را فيلم اين در بازي كند ،
.داشتهاند مشابهي ژانر فيلمهايش تاكنون كه فينچر براي
"ماه نور زير" سايه زير "سرباز و كودك"
و كودك" فيلم كارگردان ميركريمي سيدرضا با گو و گفت
"سرباز
تاجيك محمد
نور زير" فيلمش دومين كه است فيلمسازي ميركريمي ، سيدرضا
.شد اكران "سرباز و كودك" فيلمش اولين از زودتر "ماه
ولي ميگذرد آن ساخت از سال چند چه ، اگر "سرباز و كودك"
سينماهاي در "مسافرري" فيلم از پس است قرار تازگي به
انجام گفتوگويي ميركريمي رضا سيد باشود اكران تهران
:ميخوانيد كه دادهايم
خبر؟ چه "سرباز و كودك" فيلم اكران از "ميركريمي" آقاي *
خوبي بازتاب و شد اكران فرانسه در قبل هفته دو فيلم اين
فرانسه مطبوعات در معمولا.داشت فرانسه رسانههاي در
درباره منفي و مثبت نقدهاي فيگارو ، و لوموند مثل
كه دوستاني ولي ميكنند درج هم با را ، ايراني فيلمهاي
"سرباز و كودك" كه بودند معتقد داشتند حضور فرانسه در
مثبت نقد فقط آن درباره مطبوعات همه كه است فيلمي تنها
.است بينظير اين و نوشتهاند
اين كردهاند پافشاري آن روي فرانسه مطبوعات كه نكتهاي
كه است ايراني متفاوت فيلم يك "سرباز و كودك" كه بوده
فيلمهاي برخلاف و دارد بسياري كميك و طنز موقعيتهاي
فرانسه طنز نشريات از يكي حتي.است طراوتتر با ايراني ،
.بود كرده چاپ فيلم اين درباره مطلبي نيز
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را ايران سينماي وضعيت *
و حد در و دارد اسفناكي وضعيت ايران سينماي بودجه
قابل بودجه سينما ، بودجهنيست ايران سينماي اندازه
تا نكردند تلاش قبلي ، مسئولان متاسفانه.نيست توجهي
بخشهاي بودجه كه حالي در.كند پيدا افزايش سينما بودجه
و كرده پيدا افزايش تصاعدي صورت به ارشاد ، وزارت ديگر
چند بودجه حد در ايران سينماي بودجه ولي شده برابر چند
.است پيش سال
اكران شنيدم من و نيست مناسب نيز فيلمها اكران وضعيت
به و نيستند برخوردار خوبي فروش از نيز ، جديد فيلمهاي
با.ندارند خوبي فروش فيلمها بقيه ،"سگكشي" فيلم جز
خوبي فروش شود اكران نيز "سرباز و كودك" اگر وضعيت اين
.داشت نخواهد
نخواهد خوبي فروش فيلم اين ميزنيد حدس الان از چرا *
داشت؟
توان نميكنم فكر من و است بدي شرايط اكران ، شرايط چون
انجام فيلم اين براي خوبي تبليغ كه باشيم داشته را اين
.دهيم
سينما يا 3 در 2 فيلم اين كه است معلوم هم حالا همين از
و جشنواره برگزاري با همزمان كه نميشود اكران بيشتر
.است "نوروز عيد" نزديك
از راضي مخاطب ، كه است فيلمي "سرباز و كودك" البته
افراد از خيلي و ندارد خاص مخاطب و ميرود بيرون سينما
بودن خوب يا بد ما سينماي مشكل ميپسندند را آن
نميتوانيم كه است اين ما مسئله نيست فيلمهايمان
و دهيم ارائه مردم به فيلمها ، درباره خوبي اطلاعات
تبليغات و نميكند راهنمايي را مردم خوبي به تبليغات
.ندارد وجود صحيحي
را كداميك "ماه نور زير" و "سرباز و كودك" فيلم دو بين *
داريد؟ دوست بيشتر
هر اول فيلم صورت هر در ولي كنم انتخاب نميتوانم
تجربه انسان براي و دارد ديگري ارزشهاي كارگرداني
است من اول تجربه "سرباز و كودك" حال هر به.است مهمتري
ميكنم فكر من اينكه ضمن كشيدهام آن براي زيادي زحمت و
تقريبا "سرباز و كودك".شد واقع مظلوم "سرباز و كودك"
و خارجي جايزه ده از بيش و كرد شركت خارجي جشنواره در 35
چنين كه فيلمي اندازه و حد در اصلا ولي گرفت داخلي
از خارج در نه و كشور داخل در نه كرده ، كسب را اعتباري
.نشد مطرح آن ،
كشور؟ داخل در حتي *
سال چند و نشد فيلم اين به توجهي هيچ كشور ، داخل در حتي
اكران نابسامانيهاي.افتاد تعويق به فيلم اين اكران نيز
"اندام عرض" راحتي به فيلمها گونه اين كه شده باعث
"پخش" را فيلم اين نبود حاضر حتي كس هيچ مدتي تا.نكنند
هنري حوزه تا شد باعث "ماه نور زير" شدن مطرح.نمايد
.كند قبول را فيلم اين اكران
هم با "سرباز و كودك" و "ماه نور زير" شما اعتقاد به *
دارند؟ تفاوتي چه
بيشتري صداي و سر آن ، مضمون دليل به "نورماه زير فيلم"
ساده نظر به موضوع يك به "سرباز و كودك" ولي شد موردش در
"ماه زيرنور" مضموني التهاب آن از و ميپردازد انساني
قرار "ماه نور زير" سايه زير در بالطبع و نيست برخوردار
.ميگيرد
تهران در "ديگران"
فيلمهاي ميزبان فجر فيلم بينالمللي جشنواره بيستمين
.بود سال 2001خواهد مطرح
در ماه بهمن دوازدهم روز از است قرار كه جشنواره اين در
نمايش به ايراني فيلمهاي از جدا كند كار به آغاز تهران
روي نيز امسال مطرح خارجي فيلم چند است قرار نيامده ، در
فيلمساز گدار لوك ژان ساخته آخرين.بروند سينماها پرده
آلخاندرو كار و نوشته "ديگران" و فرانسه سينماي نوي موج
.باشد فيلمها اين زمره در است قرار گويا هم نابار آمه
است اسپانيا و فرانسه آمريكا ، متحده ايالات محصول فيلم ،
جيمز و آلاكينامان فلانيگان ، فيونولا كيدمن ، نيكول و
چنل جزاير جرسي ، در "ديگران".ميكنند بازي آن در بنتلي
با كه است گريس نام به زني ماجراي و ميافتد اتفاق 1945
از دور و بزرگ بسيار خانهاي در نيكلاس آنو فرزندش دو
همسرش غياب در تا ميكوشد و ميكند زندگي دهكده اهالي
معلوم هنوز.كند فراهم فرزندش دو براي را امنيت و آرامش
فيلم جشنواره بينالملل مسابقه بخش در فيلم اين كه نيست
مناسبت به ميرسد نظر به اما نه يا كرد خواهد شركت فجر
روي تازه فيلمهايي است قرار جشنواره اين سال بيستمين
.بروند تهران سينماهاي پرده
|